فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۰۰۱ تا ۹٬۰۲۰ مورد از کل ۱۰٬۱۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
اقلیم معماری دانشی است که شیوه استفاده از عناصر اقلیمی در جهت طراحی اصولی ساختمان را امکان پذیر می سازد. برای دست یابی به اهداف تحقیق حاضر از دوره آماری 24 ساله (2009- 1985) ایستگاه سینوپتیک شهر لالی به روش تحلیلی - توصیفی بهره گرفته شده، مساکن آن بر پایه روش های تجربی، نظیر (روش زیست- اقلیمی اولگی، جدول بیوکلیماتیک ساختمانی گیونی، ماهانی) برای تعیین محدوده آسایش حرارتی در طول شبانه روز مورد توجه قرار گرفت. مهمترین عناصر اقلیمی موثر در لالی، تابش، ساعات آفتابی، دما و باد شناخته شد. آسایش حرارتی در لالی در طی بیشتر شب ها مناسب بوده، ولی در بیشتر ماه های سال آسایش حرارتی در روز مناسب نیست. بهترین جهت قرارگیری ساختمان ها جهت شمالی جنوبی با کشیدگی شرقی غربی است، به طوری که و معماری ساختمان به صورت فشرده همراه با حیاط باشد. فاصله گذاری بین ساختمان ها بافت فشرده و متراکم مناسب تر است. اندازه بازشوها در اندازه کوچک مناسب تر هستند و مساحت آنها بهتر است 5/1 الی 5/5 درصد مساحت نمای مربوطه باشد. موقعیت بازشوها چون ایجاد کوران در فضای داخلی ضرورتی ندارد، ساختمان ها می توانند یک طرفه باشند؛ یعنی تنها از یک طرف به فضای آزاد ارتباط داشته باشند. فضاهای خارجی چون در 5 ماه از سال، هوا در شب ها مناسب است، باید فضایی در خارج از ساختمان برای استفاده در شب ها یا در مواقعی که هوا مناسب است، پیش بینی شود. دیوارهای داخل و خارجی و بام ها، باید از مصالح سنگین ساخته شوند تا زمان تأخیر این مصالح بیشتر از 8 ساعت باشد
تأثیرات اقتصادی گردشگری تجاری بر مناطق شهری، مطالعه موردی شهر بانه
حوزههای تخصصی:
شهرها در روند تحولخود پیوسته از کارکردهای خود تأثیر مستقیم پذیرفتهاند و به تبع این تأثیرپذیری تغییراتی نیز در آنها در زمینه های فضایی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بوجود آمده است. از جمله کارکردهای مهم شهری گردشگری بوده که فضاهای شهری تأثیرات شگرفی می گذارد. هدف این مقاله بررسی و تحلیل اثرات اقتصادی گردشگری تجاری بر شهرها بوده و اینکه گردشگری چه نقشی می تواند در اقتصاد شهرها برعهده داشته و چه نوع اثرات اقتصادی بر شهرها برجای گذارد؟ در این راستا شهر بانه و تأثیرات اقتصادی گردشگری تجاری بر آن مورد بررسی قرار گرفت. موقعیت جغرافیایی شهر بانه و همجواریآن با کشور عراق سبب شده تا مبادلات تجاری در اشکال رسمی و غیررسمی با این کشور در حجم بالایی صورت گرفته و صرفه اقتصادی و منافع ناشی از خرید و فروش کالاهای وارده از مبادی مرزی باعث پیدایش نوعی از گردشگری در این منطقه (گردشگری تجاری) شده است که حوزه عمل آن تا دورترین شهرهای داخلکشور نیز تسری یافته است. در این تحقیق از داده های میدانی استفاده شده و روش تحقیق میدانی- کتابخانه ای و تحلیل علمی است که به وسیله نرم افزار spss انجام شده است. برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شده که جامعه ی آماری مورد مطالعه کارشناسان مرتبط با گردشگری و امور شهری و افراد شاعل در بخش های مرتبط به گردشگری بوده است. برای این منظور از دو نوع پرسشنامه استفاده شده که در پرسشنامه مربوط به کارشناسان حجم نمونه 10 عدد و در پرسشنامه دوم 263 عدد بوده است. در نهایت به تحلیل یافته های حاصل از پرسشنامه ها از طریق آزمون های توزیع دوجمله ای و sign پرداخته شد. نتایج حاصل حاکی از آن است که فعالیت ها و اشتغال حاصل از این فعالیت در غیاب بخش های صنعت، خدمات و کشاورزی توانسته اثرات اقتصادی قابل توجهی را بر شهر بانه داشته باشد و افزایش درآمد و اشتغال و قیمت زمین در این شهر را در پی داشته است.
مهندسی مجدد فرآیند برنامه ریزی با تاکید بر کاربرد آینده نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با افزایش تغییرات و دگرگونی ها در سال های آخر هزاره ی دوم و ظهور پیاپی مسایل جدید در جامعه ی جهانی، اتکا به روش های برنامه ریزی مبتنی بر پیش بینی، جوابگوی نیاز مدیریت های کلان کشورها نبود و سایه ی سنگین عدم قعطیت ها و ظهور رویدادهای ناپیوسته و شگفت انگیز، وضعیت را به گونه ا ی دگرگون کرده بود که پیش بینی آینده در دنیای پرتحول برای برنامه ریزان، امری مشکل به نظر می رسید. عدم توانایی در پیش بینی دقیق آینده و همچنین پیچیدگی های ناشی از تغییرات روزافزون باعث شد تا محققان از قابلیت های دانش نوظهور آینده پژوهی بهره برده و آینده نگاری را وارد بطن فعالیت های برنامه ریزی کنند. به نظر می رسد با توجه به موضوع ناموفقیت طرح های شهری و منطقه ای در مرحله ی اجرا، کاربرد آینده نگاری و تغییر رویکرد از پیش بینی به آینده نگاری در برنامه ریزی شهری و منطقه ای ضرورتی اجتناب ناپذیر باشد. بر همین اساس این مقاله سعی دارد ضمن معرفی رویکرد آینده نگاری و آینده پژوهی، با نقد فرآیند برنامه ریزی موجود، به معرفی فرآیند جدید برنامه ریزی پرداخته و ضرورت استفاده از رویکرد آینده نگاری را مورد بررسی قرار دهد. در این مقاله دو فرآیند از منظر برخی شاخصه ها نظیر رویکرد کلان، شکل فرآیند، گرایش فکری و جهان بینی، ماموریت، کارایی و روش، مورد مقایسه ی تطبیقی قرار گرفته است.
نقش مالکیت های ارضی در توسعه روستایی
حوزههای تخصصی:
موضوع مالکیت ارضی، موضوعی پیچیده و بسیار مهم است که می تواند به عنوان مانعی در جهت توسعه کشاورزی و توسعه روستایی به شمار آید. پدیده کوچک و خرد بودن اراضی که برگرفته از اصلاحات ارضی است به عنوان مانع اصلی برای توسعه کشاورزی پایدار تلقی می گردد. منابع اصلی تولید محصولات کشاورزی یعنی آب و زمین دارای مقادیری ثابت هستند اما جمعیت به طور روز افزونی افزایش می یابد و همین امر انسان را برای تامین مواد غذایی با محدودیت مواجه کرده است. استفاده از تکنولوژی می تواند عملکرد نیروی کار، زمین و آب را به عنوان منابع اصلی تولید افزایش دهد. کاربرد ماشین آلات می تواند منجر به افزایش تولید و درآمد کشاورزان و در نهایت افزایش درآمد در بخش کشاورزی شود. کوچک بودن قطعات زمین های کشاورزی این امر را با مشکل مواجه نموده است، یکی از راه های پیش رو برای حل این مسئله، یکپارچه سازی و ساماندهی اراضی است. دهستان مورد مطالعه با توجه به شیوه اداره روستاها (بزرگ مالکی و کوچک بودن مزارع) و تعدد روستاهای بزرگ مالکی مورد بررسی قرار گرفته است. براساس فرضیات، روستاهای نمونه هم از روستاهای بزرگ مالکی و هم از روستاهایی که به شیوه سنتی اداره می شوند انتخاب شده و بعد از تنظیم پرسشنامه و مصاحبه حضوری و مطالعات میدانی، نتایج حاصل با نرم افزارSPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. باتوجه به نتایج به دست آمده، بزرگ بودن اراضی کشاورزی هرچند باعث افزایش بهره وری در واحد سطح خواهد شد اما روستاییان خرده پا علاقه ای نسبت به ساماندهی نداشته و آن را موجب بیکاری دانسته اند و شیوه کشت سنتی را به کشت نوین ترجیح می دهند.
کارکرد صنعتی نواحی روستایی و ضرورت توسعه آن
حوزههای تخصصی:
از صنعتی شدن می توان به عنوان یک استراتژی در توسعه مناطق روستایی به ویژه ارتقاء شاخص های اقتصادی بهره گرفت. روستاها اگرچه توانایی پذیرش فعالیت های صنعتی بزرگ مقیاس را ندارند اما با توجه به قابلیت ها و توان مندی های درونی قادر هستند تا صنایع کوچک و حتی متوسط مقیاس را از نظر عوامل تولید پشتیبانی نموده و در خود جای دهند.استان گیلان اگرچه همواره به عنوان یک قلمرو جغرافیایی در راستای کارکرد کشاورزی وگردشگری مورد توجه بوده لیکن درشرایط جغرافیایی متنوع آن امکان احیاء و گسترش فعالیت های صنعتی نیز وجوددارد.شهرستان رودبار و ناحیه مطالعاتی(بخش خورگام) یکی از همین قلمروهاست که این تحقیق سعی نموده تا ضمن بررسی توانمندی های آن از بعد صنعتی راه های بهبود و توسعه این فعالیت را با اتکا به منابع درونی ناحیه ارائه دهد.نتیجه مطالعات نشان می دهدکه اگرچه ناحیه مورد نظر به دلیل انزوای جغرافیایی و ارتباطی کارکرد صنعتی ضعیفی دارد ولی با توجه به زیرساخت های موجود افزایش توان صنعتی آن در راستای بهره گیری از فواید و اثرات مثبت این استراتژی وجود دارد.ضمن اینکه سرمایه گذاری های جدید در زمینه صنایع روستایی تا حدودی بر همین نکته تاکید می نماید.
بررسی کارکردهای مناطق شهری (مورد مطالعه شهر کرج)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین عامل در کاربری اراضی تقسیم (مکان و فضا) است، بنابراین کاربری اراضی شهری مجموعه ای هدف¬مند از فعالیت هایی است که محیط مصنوع را سامان می بخشد، تقسیم ناعادلانه کاربری مهم ترین مسأله که ذهن همه را به خود مشغول کرده است فلذا می توان کاربری مسکونی در شهر کرج، که بیشترین کاربری را به خود اختصاص داده¬است در حدود 1/30 درصد سهم سرانه می باشد و سرانه خدماتی 2/28 درصد می باشد که با کمبود فضای سبز و تجاری برخورد می کنیم، اختصاص نامناسب اراضی به کاربرهای مختلف و سرانه های نامناسب در طرح های مصوب نیز از مشکلات این طرح ها می باشد. چنانچه در طرح های مصوب کرج عدم تقسیم عادلانه کاربریها بر روی اراضی مالکین دیده می شود، و در نهایت مساله تغییر زمینهای کشاورزی به کاربری مسکونی از مهمترین مقوله های شهری مطرح در کرج می باشد و کمبود فضای سبز در کرج به طور جدی مشاهده می گردد و اگر میزان فضای سبز موجود را بر تعداد واقعی کرج تقسیم کنیم رقمی به دست خواهد آمد که احساس کویر بودن کرج را به انسان تقدیم می کند. و بطور کلی بیش از حد متعارف کاربری¬های مسکونی باعث عدم تعادل در انواع کاربری¬ها و بدین ترتیب مشکلات فراوانی را باعث گردیده است. شهر مجموعه ای از عوامل طبیعی ، اجتماعی و محیط های ساخته شده توسط انسان است که در آن جمعیت ساکن متمرکز شده اند و شهرنشینی یکی از اقسام نحوه زندگی بشر بر سطح زمین و به عنوان استقرار ثابت بشر در محیط زیست است . لذا از آنجا که شهر برای زمانی طولانی کانون تمدن به شمار می رفته عجیب نخواهد بود ، اگر پدیده شهر و شهرنشینی به طور عمیق مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد فرآیند شهرنشینی در ایران سابقه ای طولانی دارد و فلات ایران جز اولین نقاط کره زمین است که شهر نشینی را تجربه نموده ولی شهر نشینی در قرون معاصر در ایران شکل تازه و ویژه ای دارد که پیامد های زیادی را در بر داشته است که از جمله این پیامدها مهاجرت های بی رویه از روستاها به شهرها می باشد . شهر کرج به دلیل ویژگی مکانی خود و مجاور بودنش با تهران با شیوه خاصی از شهرنشینی مواجه گردیده است ، پدیده سریع و در مدت 3-2 دهه اخیر چنان نمودی پیدا کرده که قابل تامل ، بحث و بررسی علمی می باشد
تحلیل ساختار فضایی شهرهای مرزی استان آذربایجان غربی با استفاده از تحلیل های آماری چند متغیره و شبکه های عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی و تحلیل ساختار فضایی شهرهای مرزی استان آذربایجان غربی و عوامل موثر بر آن از طریق شاخص های مختلف (جمعیتی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، بهداشتی– درمانی، زیربنایی، حمل و نقل و ارتباطات و کالبدی) است. روش پژوهش توصیفی– تحلیلی و همبستگی است . از مدل های کمی و برنامه ریزی از جمله تصمیم گیری های چند معیاره تاپسیس، آنتروپی، ضریب پراکندگی برای رتبه بندی و از روش های شبکه عصبی، تحلیل رگرسیون، تحلیل مسیر و تحلیل واریانس برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. برابر بررسی های صورت گرفته از بین 13 شهر مرزی استان آذربایجان غربی بر اساس تقسیمات اداری– سیاسی 1385، شهرهای پیرانشهر، سردشت و اسنویه که حدود 67.8 درصد از جمعیت شهرهای مرزی را شامل می شوند به عنوان شهرهای مرزی توسعه یافته شناخته شده اند. شهرهای سیه چشمه، آواجیق، گردکشانه، تازه شهر و پلدشت که حدود 18.7 درصد از جمعیت شهرهای مرزی را در برگرفته اند به عنوان شهرهای مرزی نیمه توسعه یافته و شهرهای میرآباد، سیلوانه، بازرگان، ربط و سرو که حدود 13.5 درصد از جمعیت شهرهای مرزی را تشکیل می دهند به عنوان شهرهای محروم مرزی استان شناخته شده اند. استفاده از مدل ضریب پراکندگی نشان می دهد در بین شاخص های مختلف بیشترین میزان نابرابری در شاخص های فرهنگی و کمترین میزان نابرابری در شاخص های اجتماعی بوده است. بر اساس نتایج تحلیل مسیر بخش های فرهنگی و زیربنایی به ترتیب بیشترین و کمترین تاثیر را بر ساختار فضایی شهرهای مرزی داشته اند. در روش شبکه های عصبی بخش زیربنایی با میزان 100 درصد و بخش جمعیتی با میزان 8.8 درصد بیشترین و کمترین اهمیت را در بین ساختار فضایی شهرهای مرزی داشته اند. میزان نابرابری بین رتبه شهرهای مختلف در بخش های گوناگون با استفاده تحلیل واریانس چند متغیره بررسی گردید که نتایج بیانگر نابرابری رتبه شهرها در شاخص های مختلف بوده است. یعنی توسعه شهرها در شاخص های مختلف یکسان صورت نگرفته است.
نقش ساختاری قومی در دو قطبی شدن مراکز تجاری (بازار) شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر نظام شهری و شهر نشینی در زاهدان خصوصا از دهه 1360 به بعد تحولات چشم گیری یافته است. مهاجرت به سمت شهر زاهدان، گسترش کالبدی شهر و پیدایش محلات خود جوش در کنار شهر از یک طرف و سیاست های مداخله گرایانه شهر سازان در بافت شهر از طرف دیگر به این تحولات دامن زده است. هم مرز بودن با کشورهای افغانستان، پاکستان و کشورهای عربی و ورود کالاهای خارجی از این کشورها به زاهدان بافت آن را دگرگون ساخت بگونه ای که جدا از بخش مرکزی شهر که مرکز و نقطه ثقل مبادلات و مناسبات و مرکز اصلی تجاری بود قطب تجاری جدید به عنوان قطب دوم در محله چهارراه رسولی به وجود آمد که نسبت به بازار رشد شتابانی داشت مقاله حاضر پیرامون نقش ساختاری تجاری و قومی و تحولات کالبدی را در دو قطبی شدن مراکز تجاری شهر زاهدان با هدف بررسی پیدایش و تحول بخشهای تجاری شهر زاهدان مورد تحلیل قرار داده است.
بررسی روند توسعه فیزیکی بخش شمال غرب شهر تهران مطالعه موردی: حصارک
حوزههای تخصصی:
توسعه فیزیکی شهر فرآیندی است که طی آن محدوده های فیزیکی شهر و فضاهای کالبدی آن در ابعاد افقی و عمودی و در طول زمان از نظر کمی و کیفی افزایش می یابند. هدف از این پژوهش، بررسی روند توسعه فیزیکی و تغییرات کاربری اراضی روستای حصارک، در فاصله زمانی سال های 1380، 1358، 1334 می باشد. ابتدا محدوده مطالعاتی بر روی نقشه توپوگرافی، عکس های هوایی و تصویر ماهواره ای مربوطه تعیین شده، سپس از طریق سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS لایه های اطلاعاتی مورد نیاز همچون شیب، طبقات ارتفاعی، کاربری اراضی محدوده تهیه شد. از طریق مطالعه میدانی و داده های حاصل از منابع کتابخانه ای و نقشه ها و نمودارهای مربوطه، نتایجی به قرار زیر بدست آمده است. عوامل تاثیرگذار بر توسعه منطقه مطالعاتی شامل دو دسته عوامل ژئومورفیک و عوامل انسانی است. توپوگرافی، شیب، ویژگی های زمین شناسی، احتمال وقوع حرکات دامنه ای و تاثیر رودخانه و آب های جاری از عوامل ژئومورفیک می باشند. عوامل انسانی نیز شامل احداث دانشگاه آزاد و نقش تعاونی های مسکن (عوامل مثبت در فرآیند توسعه منطقه)، و تاسیسات انبار نفت، باغات و اراضی کشاورزی و اراضی متعلق به نیروی انتظامی (عوامل محدودیت زا در توسعه منطقه) تشخیص داده شده است. وسعت منطقه مورد بررسی 6.26km2 می باشد که از این میزان در سال 1334، 84.8 درصد به اراضی بایر، 15 درصد به باغات و 0.15 درصد به ساخت و ساز اختصاص داشته است. در سال 1358 وسعت اراضی بایر 72.8 درصد، باغات 16.4 درصد، ساخت و ساز تاسیسات 10.8 درصد بوده است. درسال 1380 نیز شاهد کاهش وسعت اراضی بایر 21.8 درصد و باغات 13.5 درصد و به موازات آن افزایش وسعت ساخت و ساز و تاسیسات شهری 57.8 درصد در منطقه مطالعاتی می باشیم.
نظام تقسیمات کشوری و پراکنش جمعیت در گسترة استان سمنان -
حوزههای تخصصی:
استان سمنان یکی از استان های پهناوروکم تراکم کشور است به طوری که در میان استان های موجودازلحاظ وسعت رتبة هفتم را دارد ولی از لحاظ جمعیت در رتبة بیست و نهم واقع شده است. بنا بر این مقدار جمعیت آن با توجه به مقدار وسعت آن بسیارکم است. حداقل نیمی از وسعت این استان به نوبة خود از شرایط و تمهیدات کافی و وافی برای استقرار جمعیت های انسانی لااقل در حد میانگین تراکم جمعیت کشور برخوردار است؛ ولی در حال حاضر این خصوصیت برای این استان وجود ندارد. علاوه براین استان از لحاظ مقدار تراکم جمعیت (تعداد نفرات در واحد سطح) در میان استان های کشور ما در پایینترین رتبه قرار گرفته است. همچنین چیدمان جمعیت مستقر در آن نیز از نظم و سامان لازم برخوردار نیست، به گونه ای که غالب جمعیت این استان در حریم شهرهای آن(بخصوص شهرهای رده اول استان) و همچنین در نواحی اطراف این شهرها و در امتداد جادة سراسری استان استقرار یافته اند و سایر نقاط استان علیرغم برخورداری از شرایط و تمهیدات کافی، غالباً دچار روند نزولی و گسیختگی جمعیت ها و واحدهای سکونت گاهی مستقر(با توجه به قدمت آنها) شده اند. در این مقاله در تلاش هستیم به تبیین وضعیت و ارائة راهکارهای مؤثر جهت پراکنش مناسب و مطلوب جمعیت در گسترة این استان مهم کشور نائل شویم.
ارزیابی مسکن گروه های درآمدی و ارایه برنامه تامین مسکن اقشار کم درآمد (نمونه موردی: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن کالایی با دوام، غیرمنقول، چند بعدی، غیرهمگن و بسیار پرهزینه است و در سازمان اجتماعی فضا نیز نقش بسیار موثری دارد. فقر مسکن یکی از جلوه های بارز کشورهای در حال توسعه به شمار می آید. بنابر گزارش سازمان بهداشت جهانی، در سال 2000 بیش از 600 میلیون نفر دارای مسکن های غیراستاندارد بوده اند. بر همین مبنا و با توجه به نتایج بررسی نویسندگان، هم اکنون نزدیک به دوپنجم جمعیت شهرهای استان لرستان در محله هایی غیرمقاوم و محروم از فضاهای مناسب و زیست درونی استقرار دارند. هدف این مقاله ارزیابی وضعیت مسکن گروه های درآمدی و ارایه برنامه برای اقشار کم درآمد، با استفاده از تکنیک های آماری مورد استفاده در برنامه ریزی مسکن به منظور کمک به این برنامه ریزی در استان لرستان است. روش شناسی (متدولوژی) مقاله بنیادی کاربردی است. متغیرهای مورد بررسی مشتمل بر مساحت زیربنا برحسب دهک های درآمدی، برآورد تابع مخارج خانوار، برآورد تابع پیشنهاد اجاره در نقاط شهری استان به تفکیک دهک های درآمدی، میزان یا درصد مالکیت و اجاره نشینی، وضعیت شغلی سرپرستان خانوارها، گروه های غیرمالک برحسب دهک، توان مالی خانوار، خط توانمندی خانوار، خط فقر نسبی و مطلق خانوار در تامین مسکن، برآورد حجم نیاز سکونتی خانوارهای فقیر، برنامه تامین مسکن گروه های کم درآمد و منابع مالی تامین مسکن است.
تحلیلی بر پراکندگی شاخص های توسعه اقتصادی در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای سنجش و رتبهبندی توسعه اقتصادی مناطق، شاخصهای زیادی وجود دارد که هر کدام از آنها اهمیت خاصی دارند. با توجه به این که تعداد شاخصهای اقتصادی بسیار زیاد بوده و شاخصهای منتخب درجات متفاوتی از اهمیت دارند، انتخاب شاخصهای خاص بر نتیجه تحقیق تاثیر بسزایی میگذارد. این تحقیق با استفاده از 25 شاخص اقتصادی، به دنبال سنجش سطح توسعه یافتگی اقتصادی و رتبهبندی استانهای ایران است. برای سنجش توسعه یافتگی اقتصادی میتوان از مدلهای مختلفی استفاده کرد. در این مقاله برای سنجش سطح توسعه یافتگی اقتصادی و رتبهبندی استانهای ایران از روش تحلیل عاملی استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که اختلاف بسیاری بین استانهای ایران از نظر درجه توسعه یافتگی اقتصادی وجود دارد به طوری که استانهایی مانند: تهران، اصفهان و خراسان رضوی توسعه یافته، برخی دیگر از استانها مانند: ایلام، سیستان و بلوچستان، کهکیلویه و بویراحمد، محروم و سایر استانها از نظر شاخصهای توسعه اقتصادی در حد متوسط اند و از استانهای بالا دست و پایین دست خود فاصله گرفتهاند که این وضعیت ، باعث ایجاد یک شکاف اقتصادی در بین استانهای ایران شده است.
نقش عوامل طبیعی در پایداری سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: شهرستان سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیدایش سکونتگاه های بشری و به ویژه روستاها بر پایه ی عوامل طبیعی مانند آب و خاک مناسب استوار بوده است. منطقه ی سبزوار با فراهم نمودن این عوامل، از گذشته های دور به عنوان یکی از مهم ترین کانون های سکونت بشری در شرق ایران محسوب می شود. نتایج نشان می دهد که رابطه ای معنی دار و نسبتاً قوی بین داده های طبیعی یعنی موقعیت، آب و اراضی کشاورزی و روند تحولات جمعیت در دوره 85-1345 به عنوان یکی از شاخص های پایداری سکونتگاه های روستایی برقرار است، به نحوی که میزان همبستگی بین موقعیت روستا و رشد سالانه جمعیت 216/0 می باشد. باتوجه به یافته های پژوهش، راهکارهای اجرایی برای تداوم پایداری سکونتگاه های روستایی شامل بهره برداری بهینه از منابع آب و خاک، تقویت بنیان های اقتصاد روستایی، مدیریت اراضی کشاورزی، تعیین الگوی کشت و اصلاح الگوی مصرف آب کشاورزی پیشنهاد شده است
بررسی الگوی حکمروایی خوب و نقش دولت در مدیریت و اداره ی امور شهرها در ایران
حوزههای تخصصی:
بنابر آمارهای بین المللی از اوایل هزاره ی جدید، نیمی از جمعیت جهان در شهرها زندگی می کنند. این توسعه ی شتابان شهرنشینی، دولت ها را برای اداره ی شهرها با چالش های تازه ای روبه رو کرده، به طوری که امروزه مدیریت عقلائی و کارآمد بر شهرها از مهم ترین مسائل کشورهای جهان شده است.
در ایران نیز وضعیت دور از این امر نیست، به طوری که ساختار دولت در ایران، زمینه ساز تسلط گسترده ی آن بر تمامی عرص ههای حیات سیاسی و اجتماعی - اقتصادی و حتی فرهنگی جامعه و به تبع آن اداره ی امور شهرها شده است.
ایران کشوری است که در گذار از سنت به مدرنیزم قرار دارد. این در حالی است که حدود 70 درصد جمعیت کشور در شهرها ساکنند. در چنین شرایطی جمعیت شهرنشین توقعات جدیدی از دولت دارند، از ای نرو اداره ی جامعه ی شهری با ابزار و شیوه های سنتی امکان پذیر نیست.
گذار از حکومت شهری به صورت متمرکز و سلسل همراتبی، ویژگی یافته و حرکت به سوی حکمروایی مطلوب، غیرمتمرکز و مرد مسالار امری اجتناب ناپذیر است. لذا بکارگیری رویکرد حکمروایی خوب و متناسب با بافت فرهنگی، سیاسی و اقتصادی کشورمان، به عنوان رویکردی که کشور را بیش از پیش در مسیر توسعه ی پایدار هدایت خواهد کرد، ضرورتی بسیار پیدا کرده است. در این راستا، جهت دس تیابی به توسعه ی منطقه ای و شهری باید، نهادهای محلی و مردمی را درگیر مسئله کرد و این امر نیازمند ایجاد جوامع مدنی است. مقاله ی حاضر دو موضوع را پی گیری می کند:
اول، معرفی الگوی حکمروایی خوب و متناسب با شرایط زمان؛ دوم. تجزیه و تحلیل ساختار دولت در ایران و رابطه ی دولت و شهروندان در بستر تاریخی در ایران از ابتدا تا به امروز تا بر این اساس الگوی مناسب را استنتاج و معرفی نماییم.
بررسی و رتبه بندی درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان خراسان رضوی، با استفاده از تکنیک تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به ضرورت توسعه یکپارچه ناحیه ای، تحلیل وابستگی سکونتگاه های انسانی در سطوح نواحی، اساس کار در هر برنامه ریزی محسوب می شود. توزیع مطلوب جمعیت و توزیع روند توسعه اجتماعی – اقتصادی، هدف نهایی تحلیل سیستم های ناحیه ای است. بنابراین کاهش محرومیت و نابرابری به دلیل داشتن تبعات اقتصادی و سیاسی، امری مهم و درخور توجه به شمار می رود.در واقع نیل به پیشرفت و توسعه فراگیر در آینده مستلزم شناخت موقعیت مناطق و نواحی مختلف است. به کارگیری معیارها و روش های کمی به منظور سطح بندی سکونتگاه ها در سیستم فضایی مناطق از سویی منجر به شناخت میزان نابرابری نقاط سکونتگاهی می شود، و از سوی دیگر معیاری است برای تلاش در زمینه کاهش و رفع نابرابری های موجود میان آنها. این مقاله بر آن است تا با استفاده از روش تاپسیس که یکی از تکنیک های خانواده تصمیم گیری چند معیاره محسوب می شود، به سطح بندی و تعیین میزان نابرابری موجود میان شهرستان های استان خراسان رضوی بپردازد. نتایج یافته های پژوهش حاکی از آن است که در سال 1385 شهر مشهد دارای رتبه نخست به لحاظ میزان توسعه یافتگی بوده است. این شهر به دلیل مرکزیت اداری – سیاسی به عنوان قطب رشد منطقه، امکانات، خدمات و نیروی انسانی متخصص را از نواحی پیرامونی به سمت خود جذب کرده و به این ترتیب برتر و تفوق آن بر ساختار فضایی استان حفظ شده است. همچنین شهرستان مشهد رتبه 1 و شهرستان خلیل آباد رتبه 19 را در بین 19 شهرستان استان خراسان رضوی کسب کرده و ضریب پراکندگی به دست آمده 0.3 بوده است، که خود بیانگر وجود تفاوت و شدت نابرابری در میزان بهره مندی از مواهب توسعه است. از این الگوی حاکم بر ساختار فضایی استان خراسان رضوی، تابع الگوی مرکز – پیرامونی است که با در نظر داشتن آن، توجه به برنامه ریزی فضایی به منظور نیل به توسعه و پیشرفت متعادل منطقه ای، ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
مقایسه عملکرد ادارات ترویج دولتی و شرکتهای ترویج خصوصی با استفاده از شاخصهای منتخب در استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر به دنبال بحثهای خصوصیسازی و کاهش تصدیگری بخش دولتی بحث راهاندازی شرکتهای آموزشی ترویجی خصوصی در استان همدان مطرح گردیده است. هدف این تحقیق مقایسه عملکرد ادارات ترویج دولتی و شرکتهای ترویج خصوصی با استفاده از شاخصهای منتخب در استان همدان بوده است. این مطالعه به روش توصیفی- همبستگی انجام شده و جامعه آماری این تحقیق مدیران و کارشناسان ادارات ترویج دولتی و شرکتهای ترویج خصوصی در استان همدان بودند (73=N). بر اساس مطالعات انجام شده، دو سری پرسشنامه برای دو گروه مورد نظر در تحقیق طراحی گردید. روایی ظاهری و محتوایی ابزار تحقیق توسط اعضای هیات علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس و دانشگاه تهران و برخی مسئولان اجرایی انجام گرفت. بررسی پایایی ابزار تحقیق با تکمیل تعداد 30 عدد پرسشنامه توسط مدیران و کارشناسان شرکتهای ترویج دولتی در سازمان جهاد کشاورزی استان زنجان و شرکتهای ترویج خصوصی این استان انجام شد. ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه های مربوط به مدیران و کارشناسان شرکتهای ترویج خصوصی 86/0 و برای پرسشنامه های مربوط به مدیران و کارشناسان ترویج دولتی 84/0 به دست آمد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که میانگین سنی مدیران و کارشناسان ادارات ترویج دولتی 37 سال و میانگین سنی مدیران و کارشناسان شرکتهای ترویج خصوصی 26 سال بوده است. تنها 10 درصد از مدیران و کارشناسان ترویج دولتی و 1/6 درصد از پاسخگویان شرکتهای ترویج خصوصی در رشته آموزش و ترویج کشاورزی تحصیل کردهاند. میانگین سابقه فعالیت های اجرایی پاسخگویان ادارات ترویج دولتی 14 سال و شرکتهای ترویج خصوصی 5/2 سال بوده است. همچنین نتایج حاکی از آن است که میانگین عملکرد ادارات ترویج دولتی 84/23 و میانگین عملکرد شرکتهای ترویج خصوصی طی دو سال گذشته 88/32 بوده، نتایج حاصل از آزمون t بیانگر این است که بین عملکرد ادارات ترویج دولتی و شرکتهای ترویج خصوصی اختلاف معنیداری وجود ندارد.
بازخوانی عدالت در اجرای طرحهای شهری کشور نمونه میدان شهدا در مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بازخوانی مفهوم عدالت ـ که یکی از اصول شهرسازی اسلامی است ـ در اجرای طرحهای شهری میپردازد. متغیر «احترام به حق مالکیت» به عنوان پایهایترین شاخص عدالت در اجرای طرحها در نظر گرفته شد و در طرح میدان شهدای مشهد بهعنوان نمونة موردی مورد سنجش قرار گرفت. این تحقیق در زمره پژوهشهای توصیفی ـ تحلیلی قرار میگیرد که نتیجهای کاربردی دربردارد و در گردآوری اطلاعات آن مطالعات میدانی صورت گرفته است. بررسی روند تملک املاک در طرح میدان شهدا از سال 1382 تا تیرماه 1387 نشان میدهد که قیمتگذاریها پایینتر از بهای روز املاک بوده است و عموم مالکان ابراز نارضایتی میکردهاند. مشکل بنیادی موجود، یکطرفه بودن قوانین تملک اراضی به نفع دستگاههای اجرایی و فقدان سازوکار دقیق برای مشارکت مالکان در طرحهای شهری است. در این مقاله قانون پیشنهادی برای جایگزینی با قوانین موجود ـ به نحوی که روش مشارکت مالکان را در اجرای طرحهای شهری تدقیق کند ـ ارائه شده است. در این پیشنهاد سهم متوسط مالکان از ابنیه طرح جدید حدود 30 درصد تعریف شده است.
بررسی تاثیر تغییرات قیمت بر فقر روستائی (مطالعه موردی: استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متفاوت بودن الگوی مصرفی در بین افراد مختلف جامعه و نیز وجود تغییرات نسبی در قیمت کالاها و خدمات مصرفی خانوارها سبب می گردد تا در شرایط تورمی، اثرات تورم از یک فرد به فرد دیگر جامعه متفاوت باشد. این در حالیست که در برنامه های اول، دوم و سوم توسعه اقتصادی-اجتماعی، تورم یکی از پدیده های رایج در اقتصاد ایران بوده است. بر این اساس این مطالعه با استفاده از معیار کشش قیمتی فقر و شاخص قیمتی فقرا به بررسی تاثیر تغییرات قیمت بر فقر روستائی و مقایسه آن با شاخص قیمتی لاسپیرز در استان فارس طی برنامه های اول تا سوم توسعه اقتصادی-اجتماعی پرداخته است. نتایج نشان دهنده آن است که طی این برنامه ها، افزایش نسبی قیمت مواد غذائی و مسکن، نابرابری توزیع درآمد را در مناطق روستائی استان فارس به نفع خانوارهای فقیر تغییر داده اما افزایش نسبی قیمت سایر گروه های کالاها و خدمات موجب نابرابری توزیع درآمد به زیان خانوارهای فقیر شده است. از سوی دیگر برآیند افزایش قیمت کلیه کالاها و خدمات (تورم)، نابرابری توزیع درآمد را به نفع خانوارهای فقیر تغییر داده که در نتیجه آن، پدیده فقر روستائی در ابعاد مختلف آن در استان فارس در خلال برنامه های اول تا سوم توسعه اقتصادی-اجتماعی، کاهش یافته است.
اثر حذف سوبسیدهای بخش کشاورزی و صنایع وابسته بر خانوارها و متغیرهای اقتصادی: تحلیلی در چارچوب الگوی تعادل عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه، اثر حذف سوبسیدهای بخش کشاورزی و صنایع وابسته به آن بر خانوارها و متغیرهای اقتصادی ایران بررسی شده است. برای این منظور، یک الگوهای تعادل عمومی قابل محاسبه (CGE) تدوین و اطلاعات مربوط به آخرین جدول داده- ستانده در سال 1380 و حسابهای ملی ایران در همین سال در قالب ماتریس حسابداری اجتماعی به عنوان پایه آماری بکار گرفته شده است. نتایج حاصل از شبیه سازیهای انجام شده، نشان می دهد که تاثیر حذف این سوبسیدها بر خانوارهای شهری بیشتر از خانوارهای روستایی است، به طوریکه درآمد و مخارج خانوارهای شهری بیش از روستایی کاهش می یابد و بدین ترتیب، منجر به کاهش نابرابریهای اقتصادی می شود. با حذف سوبسیدها، هزینه های تولید و در نتیجه قیمت تمام شده کالاها و خدمات تولیدی افزایش می یابد که ضمن افزایش تورم، کاهش اشتغال را نیز همراه دارد. از طرف دیگر، اجرای این سیاست به افزایش پس انداز خانوارهای شهری و دولت منجر میشود که به نوبه خود باعث ایجاد فرصتهای سرمایهگذاری در اقتصاد میگردد. بررسی نتایج مطالعه نشان میدهد که تاثیرات منفی حذف سوبسیدهای بخش کشاورزی و صنایع وابسته چندان قابل ملاحظه نیست، بطوریکه اجرای آن، مشکل عمدهای را در اقتصاد ایجاد نمیکند و در نتیجه، اجرای این سیاست توصیه میشود.
تحلیلی بر مکان یابی فرودگاه بین المللی شهید بهشتی اصفهان با استفاده از الگوی راهبردی SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش مسافرت های هوایی و تحول سریع ترابری هوایی، مسایلی را در مکان یابی فرودگاه ها پدید آورده که حل آن مستلزم برنامه ریزی و به کارگیری دانش و فنون فرودگاهی و هوانوردی است. به هر حال ایجاد و احداث فرودگاهها با ملاحظات مربوط به آن که فضای قابل توجهی را در مجاورت یک شهر نیاز دارد، مستلزم سرمایه گذاری و برنامه ریزی ویژه با لحاظ نمودن کارکردهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی از یکسو و موقعیت طبیعی، زمین شناسی و هواشناسی منطقه و تناسب آن با سایر نیازها و کارکردها از سوی دیگر می باشد. بدین منظور در این پژوهش ضمن پی جویی و ارایه شاخص های استاندارد در مکان یابی فرودگاه ها، به طور خاص به بررسی فرودگاه اصفهان با بهره گیری از الگوی راهبردی SWOT اقدام شد. یافته های حاصل از تحلیل کارکردی آن، بیانگر وجود چهارده نقطه قوت درونی در برابر هشت نقطه ضعف و همچنین یازده فرصت بیرونی در برابر ده تهدید در مکان یابی آن بوده و به این ترتیب در مجموع تعداد بیست و پنج عامل قوت و فرصت، به عنوان امتیاز و هجده ضعف و تهدید، به عنوان محدودیت ها و تنگناها، در این ارتباط شناسایی و تحلیل شد و نهایتا برخی از رهیافت ها به منظور تعدیل این نارسایی ها پی جویی و ارایه گردید. نتایج تحلیل ها بیانگر آن است که شاخص های استاندارد (ایکائو) برای فرودگاه شهید بهشتی اصفهان در بیشتر موارد رعایت شده و مزیت های آن بر محدودیت هایش، پیشی گرفته است.