فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۴۱ تا ۶٬۳۶۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
مفهوم مشارکت، مفهومی دیرینه و همراه روستاییان بوده و از دیرباز با زندگی آنها پیوند داشته است. در روستاهای ایران نیز از گذشته مشارکت های مردمی در فعالیت های مختلف روستایی و زراعی وجود داشته که در مناطق مختلف تحت عناوین مختلفی همچون بنه، صحرا، حراثه و.... از آن یاد برده می شوند. اما از مشروطیت تا کنون شاهد تصویب قوانینی از طرف مجلس ملّی و مجلس شورای اسلامی هستیم که با همه ی تلاش های صورت گرفته و قوانین مدون شده هنوز هم اجرای بسیاری از طرح ها در روستاها به شکست می انجامد. این در حالی است که بسیاری از مشارکت های سنتی روستاییان از نوع خودانگیخته بوده و به گونه ای با زندگی روستاییان عجین شده و همراه با آثار و پیامدهای مثبتی بوده است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش شناسی موردی و توصیفی – تحلیلی تلاش بر این است که به معرفی یک نمونه از این نوع مشارکت ها در قالب کشت برنج در روستای شهریاراز توابع بخش فلارد استان چهارمحال و بختیاری پرداخته شود. این نوع مشارکت که در روستای شهریار با کار و زندگی روستاییان عجین شده است و نتایج اقتصادی و اجتماعی بی شماری به همراه دارد، از قبیل: مدیریت منابع آب و خاک، همدلی و وحدت کشاورزان، عدالت اقتصادی و اجتماعی بین اهالی روستا، توجه به فقیران روستا و ....
تحلیل فضایی کیفیت کالبدی مساکن روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن دارای کارکرد چندجانبه ای در نظام روستایی است. یکی از ابعاد مورد تاکید نظام برنامه ریزی، نوسازی و بهسازی مسکن است. در کشور ما توسعه مسکن روستایی روند رو به رشدی به ویژه در بعد کالبدی و ساختی تجربه نموده است. با این وجود بخش عظیمی از جمعیت روستایی در نواحی مختلف کشور در مساکن غیر مقاوم و کم دوام ساکن هستند. در این مقاله تلاش شده است تا به بررسی و تحلیل توزیع فضایی کیفیت و ساخت مسکن روستایی در استان های مختلف کشور پرداخته شود. داده های مورد نیاز از مطالعات اسنادی استخراج شده است. کیفیت ساخت مساکن روستایی در قالب 9 شاخص به تفکیک استان های کشور سنجیده شده است. داده ها با بهره گیری از روش تصمیم گیری چند معیاره VIKOR تجزیه و تحلیل شده است. در نهایت طبقه بندی استان ها بر ساخت و کیفیت مسکن روستایی با استفاده از روش تحلیل خوشه ای K در SPSS انجام گرفت و خروجی به صورت نقشه در محیط GIS ترسیم شده است. نتایج نشان داد تفاوت و تمایز معناداری در نوع مصالح به کار رفته در مساکن روستایی کشور وجود دارد. به گونه ای که درصد قابل ملاحظه ای از این مساکن با مصالح آجر، آهن و سنگ که به نوعی موید داوم و کیفیت متوسط می باشد، ساخته شده است. به لحاظ توزیع فضایی – مکانی نیز می توان گفت کیفیت ساخت مساکن روستایی در بخش عمده ای از استان های کشور (24 استان) در سطح کم کیفیت، متوسط و مناسب قرار دارد. تنها سه استان مازندران، آذربایجان شرقی و کرمان از کیفیت عالی ساخت مساکن روستایی برخوردار هستند.
آسیب شناسی رابطه بین شورای شهر با نظام سیاسی در ایران (تبیین اصول تمرکززدایی اداری در دولت محلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شورای شهر در ایران همراه با شورای روستایی، شوراهای پایه برای شوراهای مافوق هستند. مشکلات و نارسایی های متعددی بر عملکرد شورای شهر در مقام دولت محلی وارد است. یکی از این مشکلات، اجرای اصول تمرکززدایی اداری در شورای شهر است که اجرای آن در ارتباط با نظام سیاسی حاکم است. مقاله حاضر به آسیب شناسی رابطه شورای شهر با نظام سیاسی پرداخته است. تبیین خصوصیات تمرکززدایی اداری، دیدگاه غالب در بررسی آسیب شناسی رابطه شورای شهر با نظام سیاسی است. پژوهش مزبور به لحاظ هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی -تحلیلی است. قوانین عادی شورای شهر، آئین نامه اجرایی شورای شهر، سایر قوانین و برنامه های بالادستی، مورد تحلیل قرار گرفته است. بر اساس یافته های تحقیق، شورای شهر در 5 مؤلفه: 1) جایگاه قانونی شورای شهر در قانون اساسی و قوانین برنامه های توسعه کشور؛ 2) انتخابات اعضاء شورا، لغو عضویت و انحلال شوراهای شهر؛ 3) شخصیت حقوقی شورای شهر؛ 4) بودجه و منابع مالی شورای شهر- شهرداری؛ 5) اختیارات و استقلال عمل شوراهای شهر در ارتباط با ادارات و سازمان های دولتی. دچار ضعف و آسیب است. رویکرد مبهم قانون اساسی به شوراهای اسلامی بطور عام و شورای شهر به طور خاص موجب شده است به فراخور زمان و شرایط موجود تفسیرهای مختلفی درباره جایگاه شورای شهر ارائه گردد. رویکرد مبهم قانون اساسی همراه با تفسیر به رأی نهادهای بالادستی و آراء نهادهای حقوقی و قضایی بر اصول تمرکززدای شورای شهر تأثیری منفی گذاشته است.
تحلیل توزیع فضایی محل اسکان مجرمین درشهرمشهد با تأکید برمحدوده های حاشیه نشین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسکان غیررسمی، که بهموجب شهرنشینی شتابان در جهان معاصر بهوجود آمده است، نتیجه نابرابریهای اقتصادی-اجتماعی است که در سطح مناطق شکل گرفته و شهرها بهویژه کلانشهرهای کشور را با مشکلات فراوانی روبهرو ساخته است. شهر مشهد بهعنوان یکی از کلانشهرهای کشور با پدیده اسکان غیررسمی مواجه است. شکل گیری مناطق اسکان غیررسمی در این شهر مشکلات فراوانی را برای مدیریت شهری فراهم کردهاست. ویژگیهای ناهنجار کالبدی در کنار ویژگیهای اجتماعی حاکم بر این محدودهها باعث شده تا این مناطق محل سکونت تعداد قابل توجهی از مجرمان شهر مشهد باشد. تحلیل عوامل مؤثر و جاذب سکونت در این مناطق از اهداف این مطالعه است. روش پژوهش توصیفی و تحلیلی با استفاده از مدلهای زمین آماری است. در این نوشتار تحلیل توزیع فضایی مجرمان در شهر مشهد بهلحاظ موقعیت سکونتی و اینکه این موضوع میتواند متأثر از چه عواملی باشد را مدنظر داشته است. در این راستا با استفاده از مدلهای رگرسیون اقدام به تحلیل متغیر وابسته(مجرمنشینی) در سطح محلهها گردید. مدل های مورد استفاده شامل OLS و GWR بود که به ترتیب ضرایب رگرسیونی آنها 68 و 74درصد محاسبه شد و توانایی بالاتر GWR را در مقایسه با رگرسیون معمولی ارایه کرد. در این مدلها متغیرهای مستقل مهاجرپذیری، بیسوادی و فضای سبز تأثیر معناداری بر روی مجرمنشینی داشته است که با تحلیل های بیشتری میتوان این فضاها را ناامنتر برای مجرمان و کاهش جذابیتهای آن در انتخاب محله های سکونتی برای مجرمان نمود.
بررسی پراکنده رویی و ظرفیت های توسعه درونی شهر سقز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع و گسترش افقی شهرها درایران شاید شدیدتر از بسیاری از کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه باشد چراکه این فرایند اکثر شهرهای تاریخی ایران را از ساختار یکپارچه شهری محروم و آن ها را در برابر مشکلات خاصی برای توسعه متعادل و متوازن قرار داده است. علاوه بر این، بسیاری از اراضی، کاربری ها و بافت های قدیمی و فرسوده به صورت دایر و بایر در داخل شهرها در کشاکش این توسعه غیراصولی و شتاب زده، از جریان عمران و توسعه صحیح شهری بازمانده و اکنون به عنوان بافت های مسئله دار شهری مطرح هستند. هدف انجام این تحقیق «تحلیل الگوی گسترش فضایی- کالبدی شهر سقز و شناخت ظرفیت ها و توان های موجود و نهفته این شهر بویژه، در عرصه بافت های فرسوده در راستای توسعه درونی شهر» است. تحقیق حاضر به طور غالب با یک دید شناختی- اکتشافی در چهارچوبی توصیفی-تحلیلی انجام شده است. داده های موردنیاز به دو صورت اسنادی-کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است.اسناد و طرح های توسعه شهری مهم ترین منبع داده ها و اطلاعات بوده است. از نرم افزارهای Google EarthوGlobal Mapper برای تدقیق موقعیت و تعیین مساحت پهنه های توسعه درونی و Arc GIS برای بررسی الگوی رشد شهری و همپوشانی لایه های مرکز آمار با نقشه بافت های فرسوده شهر سقز و تهیه سایر نقشه ها استفاده شده است. روند توسعه فیزیکی شهر سقز از سال 1335تاکنون نشان از توسعه فیزیکی ناموزون ، پراکنده و بدون توجه لازم به معیارهای شهرسازی و زیست محیطی دارد. نتایج مدل های به کار برده شده (ضریب موران، مدل هلدرن و انتروپی شانون) گواه بر این مسأله دارد. نتایج این تحقیق نشان داد که شهر سقز دارای ظرفیت های قابل توجهی برای توسعه از درون است به طوری که اراضی قهوه ای مساحتی حدود 545 هکتار و بافت های فرسوده شهری( مرکزی،میانی و حاشیه ای) حدود 274 هکتار از محدوده شهر را به خود اختصاص داده اند. بدین ترتیب اراضی قهوه ای حدود43632 نفر و بافت های فرسوده شهری حدود 43555 نفر ظرفیت اسکان و پذیریش جمعیت را مازاد بر جمعیت کنونی خود دارند. روشن است این وضع می تواند توسعه عمومی شهر را تا سال 1425 هدایت و در عرصه های کنونی شهر جذب نماید
گردشگری راهبردی در جهت توسعه اقتصادی روستاها مطالعه موردی: روستاهای شهرستان دماوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه روستایی یکی از اهداف مهم کشورها به شمار می آید و علیرغم اهمیت این موضوع هنوز با مسائل و چالش های متعددی مواجه است زیرا که راهبردهای گذشته نتوانسته مسائلی همچون فقر، اشتغال، بهداشت، امنیت غذایی و پایداری محیط زیست را تامین کند. این مسئله باعث شده است که در سال های اخیر بار دیگر توسعه روستایی مورد توجه قرار گیرد و نظریه پردازان و برنامه ریزان و مجریان حکومتی درصدد بر آیند تا با ارائه راهکارها و استراتژی هایی جدید، از معضلات و مسائلی که گریبانگیر نواحی روستایی می باشند، بکاهند. یکی از راهبردهایی که در کشورهای جهان مورد توجه قرار گرفته و حتی در برخی از کشورها به اجرا درآمده است و نتایج مثبتی را به همراه داشته، توسعه گردشگری در نواحی روستایی می باشد. این برنامه ریزان به گردشگری به چشم "صنعتی که ثبات اقتصادی و جمعیتی" را برای جوامع روستایی به دنبال دارد، می نگرند. امروزه با توجه به تغییراتی که در جوامع روستایی مانند روستاهای شهرستان دماوند از جنبه اقتصادی به وجود آمده، دیگر حیات روستا نمی تواند تنها بر محور کشاورزی ادامه یابد بلکه باید فعالیت های دیگر اقتصادی را برای روستاها فراهم نمود، در این راستا گردشگری می تواند به طور جدی راه حل مناسبی برای رهایی از اقتصاد تک بعدی تلقی شود. در پژوهش حاضر با در نظر داشتن رویکرد توسعه اقتصاد روستایی، اثرات اقتصادی گردشگری و فعالیت های وابسته به آن بر اقتصاد روستاهای نمونه شهرستان دماوند مورد مطالعه قرار گرفته و در این راستا رابطه میان متغیر مستقل گردشگری و متغیر وابسته توسعه اقتصاد روستایی از طریق 2 شاخص تنوع شغلی و ایجاد فرصت های جدید اشتغال و افزایش درآمد آزمون شد. این پژوهش از حیث هدف کاربردی و به لحاظ روش و ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد که جمع آوری اطلاعات با استفاده از دو شیوه کتابخانه ای و میدانی و به وسیله ابزار پرسشنامه در طیف لیکرت انجام پذیرفت از بین 39 روستای منطقه 8 روستا به عنوان نمونه از طریق روش دلفی طبق نظر کارشناسان تعیین شد. برای تعیین حجم نمونه جهت پرسشگری در از فرمول کوکران بهره گرفته شد که از تعداد 2848 خانوار منطقه تعداد 381 سرپرست خانوار انتخاب گردید. جهت تحلیل داده ها از دو روش آمار توصیفی و استنباطی که در قسمت آمار استنباطی برای سنجش روابط بین متغیرها از آزمون پارامتریک ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد گردشگری موجب تنوع شغلی و ایجاد فرصت های جدید اشتغال و افزایش درآمد در روستاهای نمونه گردیده است. جهت تقویت نقش گردشگری در توسعه اقتصاد روستاهای مورد مطالعه پیشنهاداتی در راستای تنوع شغلی و ایجاد فرصت های جدید اشتغال و افزایش درآمد برای جوامع محلی ارائه گردید.
سنجش میزان آگاهی عمومی ساکنان به حقوق و قوانین شهری نمونه موردی: محله ی عامری شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بالا بردن میزان آگاهی عمومی ساکنان یک شهر نسبت به حقوق و قوانین شهری از جمله عوامل مهمی است که برای رسیدن به یک شهر پایدار و مطلوب باید به آن توجه کرد. آگاهی شهروندان موجب رسیدن ایشان به حقی است که جامعه برای آنها در نظر می گیرد. قوانین و مقررات شهری را می توان به عنوان یکی از مهمترین نقاط اتصال بین مدیریت شهری و شهروندان قلمداد نمود. به تعبیر بهتر بازیگران عناصر اصلی مدیریت شهری در پرتو قوانین و مقررات شهری ضمن تعریف نقش برای خود و سایر اعضا می توانند شهروندان را در اداره ی امور شرکت دهند. در این پژوهش هدف شناخت میزان آگاهی ساکنان محله ی عامری نسبت به حقوق و قوانین شهری است که با استناد به داده های پژوهشی به توصیف میزان این آگاهی در بین ساکنان محله ی مورد نظر پرداخته شد. روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی بوده که با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفته است. و یک نمونه 370 نفری در بین ساکنان محله انتخاب و میزان آگاهی در بین آنها مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان می دهد میزان آگاهی از حقوق و قوانین شهری در بین ساکنان محله اندک بوده است. از سوی دیگر شاخص مذکور با جنسیت و فعالیّت شغلی ساکنان ارتباط معناداری داشته و میزان تحصیلات و سن بر این شاخص تأثیرگذار نمی باشند.
بوم روستا؛ الگویی برای پایداری سیستم های روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجادیکمحیطسالمدرنواحیروستایییکیازمهمترینمسائلمحیطیاستکهنهتنهادرسیاست هایتوسعه یروستایی،بلکهدرسیاست هایسرزمینینیزاهمیتفراوانیدارد. دراینراستا،لزومتوجهبهالگوییازسکونتگاهزیستیکهازپایداریلازمدرتوسعهبرخوردارباشدو درهمه یزمینه هایاقتصادی،اجتماعی،فرهنگی،سیاسیوزیست محیطیبهبهترینوجهبهکارگرفتهشود،بیشازپیشاحساسمی گردد.الگویبومروستابهعنوانیکیازرویکردهاینوظهوردرتوسعه یپایدارروستاییدرسطحمحلیاستکهمی تواندنقشمؤثریدرحفظمحیطزیست طبیعیوارتقایکیفیتزندگیدرسکونتگاه هایروستاییکشورداشتهباشد.دراینراستا،هدفتحقیقحاضربااستفادهازروشاسنادیوکتابخانه ایبهدنبالشناساییماهیتوابعادبومروستاوتجربیاتجهانیمرتبطباآنونیزضرورتوامکانتوسعهآندر مناطقمختلفکشورمی باشد.یافته هانشانمی دهدبومروستابرکاهشضایعاتوبازیافتآن،بهبودکاراییانرژی،کاهشآلودگی هایصنعتی،کاهشمصرفآب،حفاظتازفضایسبز،جلوگیریازپراکندگینامنظمروستایی،امنیتومشارکتروستاییاندرامرتوسعهتأکیدداردوالگویاکوویلجدرحالفراگیرشدنبهواکنشبهچالش هایناشیازالگوهایزیستناپایداراست. انواعمختلفیازبومروستادرسراسرجهانوجوددارد. درایران،تاکنونطرحمشخصیبراساسالگویبومروستاکهبطورکاملوجامعهمهابعادبومروستاموردتوجهقرارگرفتهباشد،اجرانشدهاستوصرفاًفعالیت هاییبطورپراکندهدرزمینه هایمحدودیمانندفن آوریبیوگاز،مدیریتپسماند،کمپوست،روستاهایخورشیدیواستفادهازانرژیبادوخورشیددرتعدادیازروستاهااجراگردیدهاست،ولیباتوجهبهظرفیت هاینهادیموجود،ضرورتونیزامکانشکل گیریبومروستادرمناطقمختلفکشوروپیوستنبهشبکه یجهانیاکوویلجوجوددارد.
شناسایی و تبیین عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر بر توانمندسازی زنان روستایی (مطالعه موردی: شهرستان رستم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن و اقتصاد توانمندسازی زنان
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی جغرافیای جمعیت
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی جغرافیای رفتاری و فرهنگی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی روستایی و عشایر
هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی اقتصادی مؤثر بر توانمندسازی زنان روستایی و ارائه راهکارهایی در جهت بهبود وضعیت زنان روستایی شهرستان رستم (فارس) انجام شده است.
روش: جامعه آماری تحقیق، 10327 از خانوارهای روستایی شهرستان رستم بود که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 330 نفر انتخاب گردید. به منظور سنجش ضریب اعتبار پرسشنامه، آزمون پیش آهنگی انجام شدکه ضریب اطمینان کرونباخ آن بیش از 79% به دست آمد. در تجزیه و تحلیل داده ها نیز، از روش تحلیل عاملی، رگرسیون گام به گام،کای اسکوئر استفاده شده است.
یافته های تحقیق: نتایج تحقیق نشان می دهد که مهم ترین عوامل مؤثر بر توانمندسازی زنان روستایی، همکاری آنان در فعالیت های اقتصادی، عوامل فردی و اجتماعی است که مقدار واریانس تجمعی تبیین شده توسط این عوامل 80/55 می باشد. علاوه بر این، اساسی ترین موانع موجود در مسیر توانمندسازی زنان عواملی نظیر نبود فرصت های شغلی، پایین بودن میزان تحصیلات، وجود تعصبات خانوادگی و نبود حمایت های قانونی و شبکه ارتباطی می باشد که این چهار متغیر، در مجموع قادر به تبیین حدود 55% از تغییرات متغیر وابسته (عامل عدم توانمندی اجتماعی اقتصادی زنان) می باشند. در نهایت، متغیرهای مذکور، در سطح 99%، با موانع توانمندسازی زنان دارای رابطه مثبت و معنا داریمی باشند. بنابراین، برای ارتقاء توانایی زنان روستایی شهرستان رستم در فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و برنامه ریزی جهت گسترش مشارکت آنان، حذف این موانع ضروری می باشد.
راهکارهای عملی: در برنامه ریزی های روستایی در آینده ، لزوم توجه به عوامل ذکر شده ضروری می باشد. به بیان دیگر، مسئولین باید به دنبال روش هایی برای افزایش انگیزه زنان روستایی، به منظور شکوفایی استعدادها و توانایی های آنان و ایجاد زمینه های لازم برای بکارگیری این استعدادها باشند.
اصالت و ارزش: در کشورهای در حال توسعه، با وجود این که زنان در اجتماعات روستایی نقش حیاتی ایفا می کنند، اما توانایی آنان به میزان بسیار کمتری ارزش گذاری شده است. بر این اساس، شناسایی عوامل مؤثر بر توانمندسازی زنان روستایی که تقریباً نیمی از جمعیت فعال جامعه را تشکیل می دهند، می تواند در جهت افزایش توانایی این زنان، مؤثر واقع شود.
رویکرد بومی به نظریه خرده فرهنگ دهقانی راجرز با تأکید بر روش های کمی (مطالعه موردی: دهستان سکمن آباد شهرستان خوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر تلاشی در جهت ارزیابی ارتباط میان عناصر فرهنگی مطرح شده در نظریه خرده فرهنگ دهقانی راجرز در روستاهای دهستان سکمن آباد و سطح توسعه یافتگی این روستاها می باشد.
روش: روش تحقیق در این پژوهش، از نوع توصیفی- تحلیلی است و به منظور جمع آوری داده ها از روش میدانی (پرسشنامه ای) و کتابخانه ای استفاده شده است. سطح تحلیل تحقیق، خانوارهای ساکن در دهستان سکمن آباد شهرستان خوی می باشد که برای تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه ها، از ضریب همبستگی پیرسون و برای تعیین سطح توسعه یافتگی روستاهای مورد مطالعه، از تکنیک ویکور استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که عناصر خرده فرهنگی شامل «خانواده گرایی»، «وابستگی به دولت» و «تقدیرگرایی» در تمامی روستاهای دهستان مورد مطالعه، و عنصر «عدم اعتماد متقابل» به غیر از روستای ممش خان و عنصر «تصور خیر محدود» بجز روستاهای کلوانیس و ممش خان جزء ارزش های فرهنگی این جوامع به حساب می آیند. همچنین عناصر خرده فرهنگی «محلی گرایی» و «عدم چشم پوشی از منافع آتی به خاطر منافع آنی» در جوامع روستایی مورد مطالعه جزء ارزش-های فرهنگی آن ها نمی باشد. در گام بعدی با استفاده از تکنیک ویکور اقدام به سنجش سطح توسعه یافتگی روستاهای مورد مطالعه گردید که نتایج نشان داد روستاهای گیلدور و زیوه به ترتیب بالاترین و روستاهای کولوس و سنت به ترتیب پایین-ترین سطح توسعه را در میان سایر روستاها دارند. در انتها، از طریق مقایسه میزان تأثیرپذیری روستاهای مورد مطالعه از عناصر خرده فرهنگی مطرح شده در نظریه راجرز، سطح توسعه افتگی این روستاها مشخص گردید. نتایج این مقایسه حاکی از آن است که روستاهایی که تأثیرپذیری کمتری از عناصر فرهنگی یاد شده دارند، نسبت به روستاهایی که این تأثیرپذیری در آن ها بیشتر است، از سطح توسعه بالاتری ، برخوردار می باشند.
راهکارهای علمی: با توجه به این که یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که بین عناصر فرهنگی نظریه راجرز و سطح توسعه یافتگی روستاها در منطقه مورد مطالعه رابطه وجود دارد، فراهم نمودن بستر مناسب برای توسعه در منطقه مورد نظر و انجام اقدامات اجتماعی- فرهنگی با تأکید بر اصلاح فرهنگ روستایی حاکم، امری ضروری می نماید.
اصالت و ارزش: وجه تمایز تحقیق حاضر در تلفیق روش های کمی در تجزیه و تحلیل اطلاعات و نیز در نظر گرفتن رابطه میان عوامل فرهنگی مورد نظر با میزان توسعه یافتگی روستاهای مورد مطالعه می باشد.
تحلیل اثرات گردشگری بر روند توسعه روستاشهرها مورد: سرعین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرعین به عنوان یک روستاشهر، علی رغم داشتن ویژگی های ساختاری روستاشهر، عملکرد مؤثری در گردشگری در مقیاس منطقه ای دارد که تا حد زیادی به مزیت های نسبی و جاذبه های گردشگری وابسته است. هدف مقاله بررسی نقش مؤلفه های گردشگری از جمله چشمه های آبگرم در توسعه گردشگری این روستاشهر و تحلیل روند تحولات کالبدی- فضایی سرعین در دو دهه گذشته است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است و داده های مورد نیاز از طریق بررسی های اسنادی و مطالعات میدانی فراهم شده است. فرض اصلی بر معناداری رابطه تحولات کالبدی- فضایی روستاشهر سرعین با بهره برداری از جاذبه های گردشگری مانند چشمه های آبگرم به عنوان یکی از عوامل اصلی و تأثیرگذار دلالت دارد. جامعه آماری شامل جمعیت گردش پذیر سرعین و کارشناسان سطح ناحیه بوده و برای نمونه گیری از فرمول کوکران استفاده شده است. با در نظر گرفتن سطح اطمینان 95 درصد و احتمال قابل قبول خطای برآورد 6 درصد، حجم نمونه 260 خانوار مسکونی و حجم نمونه جامعه کارشناسان با در نظر گرفتن سطح اطمینان 95 درصد و احتمال قابل قبول خطای برآورد 5 درصد، 56 کارشناس به دست آمده است. نتایج تحقیق نشان داد نخست شکل گیری هسته اولیه و رشد سرعین مبتنی بر قابلیت های محیطی و ظرفیت های گردشگری به ویژه در خصوص چشمه های آبگرم بوده است. سپس رابطه معناداری بین تحولات کالبدی- فضایی سرعین با بهره برداری از چشمه های آب درمانی وجود دارد. همچنین تبدیل شهر اردبیل به عنوان مرکز استان در دو دهه اخیر، عامل مهم در رشد و توسعه سرعین بوده است.
سنجش رضایت مندی از کیفیت زندگی در مجتمع های زیستی احداث شده پس از رویداد زلزله مطالعه موردی: شهرستان زیرکوه (قاین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل برنامه ریزان روستایی کشور، وقوع سوانح طبیعی در مناطق روستایی با توجه به آسیب پذیری بسیار بالای این مناطق است. گاهی حوادث طبیعی خود به تنهایی یک بحران محسوب نمی شود، بلکه بحران زمانی رخ می دهد که جامعه ای در محلی ساکن شوند که برنامه ریزان بدون توجه به علایق و خواسته های آنان، در نظر گرفته اند؛ بنابراین ارزیابی شاخص کیفیت زندگی در نواحی روستایی آسیب دیده ای که طرح تجمیع برای آن ها اجرا شده است، دارای اهمیت است. هدف پژوهش حاضر آن است که ارزیابی نقش مجتمع های زیستی روستایی بنا شده پس از رویداد زلزله در بهبود کیفیت زندگی مردم در مقایسه با قبل از زلزله را با استفاده از شاخص های ذهنی کیفیت زندگی مورد تحلیل قرار دهد. تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی– تحلیلی است. داده های مورد نیاز از مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری شده است. جامعه آماری نواحی روستایی ادغام شده بعد از رویداد زلزله اردیبهشت 1376 است که در چهار مجتمع بارنجگان، حاجی آباد، گمنج و مهمانشهر اسکان داده شدند که از این میان 227 خانوار به روش کوکران انتخاب شده است. به منظور سنجش تحقیق با آزمون T و ویلکاکسون، با بهره گیری از نرم افزار SPSS بوده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد تجمیع روستاها توانسته بهبود چشمگیری در کیفیت زندگی ساکنان روستایی ایجاد کند. در چهار مجتمع مورد مطالعه به جز در شاخص درآمد و ثروت در 9 شاخص دیگر روند مثبتی مشاهده می شود که این به دلیل عدم توجه به امر اشتغال زایی و نابرابری در بهره مندی از فرصت های شغلی از یک جهت و محدودیت منابع آب وخاک از سوی دیگر است.
نقش قنوات در هویت بخشی به شهرهای ایرانی – اسلامی؛ مورد مطالعه شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت مکانی پیوند نزدیکی با هویت شخصی دارد وآشنایی زیاد موجب ایجاد حس مکان میگردد که خود انطباق محیط یا ساختارهای فرهنگی توانایی های احساسی وذهنی را در بر دارد.همدان شهری با هسته های اولیه زیستی است و «قنوات»اصلی ترین هسته شهر بوده است.نقش قنوات در گذشته در آبرسانی وآبادانی شهر از اهمیت خاصی برخوردار بوده است.متاسفانه طی توسعه شهری وافزایش ساخت وسازها واز بین رفتن باغات درون شهر ومزارع اطراف،بخشی از هویت شهر به نام«قنات»به دست فراموشی سپرده شد.قنوات در شهر همدان به عنوان یک شاخصه است به گونه ای هویت بخش ومتمایزکننده محلات از سایر محلات جدید شهر است.اصطلاح«حس مکان» دراینجا مصداق می یابد،مدیریت این حس مکان وحفظ این احساس امنیت،تعلق وخاطره انگیزی رسالت ماست.اجزا شکلی «معنی» به عنوان یکی از معیارهای اصلی شهر مطلوب «ساختار» و«هویت» هستند.ساده ترین شکل معنی به مفهوم محدود این واژه کلی،هویت است. در این نوشتاربا استفاده ازروش کتابخانه ای،میدانی و منابع معتبر ابتدا به کنکاش در معنی و مفهوم هویت، اهمیت نگرش به جهان در رابطه با هویت و اهمیت آن در آثار انسانی پرداخته و در ادامه به بررسی قنوات شهر همدان به عنوان یک عنصرهویتی- فرهنگی وعوامل این هویت بخشی می پردازد. هدف اصلی تحقیق حاضر تعیین چارچوب فکری برآمده از قنوات در هویت بخشی به شهر همدان و روش تحقیق ماهیتی توصیفی-تحلیلی است از یافته های این پژوهش می توان به تاثیر قنات ها در هویت بخشی به شهر همدان اشاره نمود. این نوشتار در خاتمه بازگشت به خویشتن و توجه به ویژگیهای بومی و ملی و اهتمام در کالبدی نمودن آنها در معماری و شهر سازی را، راه دستیابی به هویتی پایدار می داند.
ارزیابی میزان رضایت روستائیان از عملکرد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی طرح های هادی (مطالعه موردی روستاهای شهرستان نیمروز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت روستا در برنامه ریزی های توسعه ای کشور، تاکنون طرح های متعددی در جهت تسریع روند توسعه یافتگی روستا مطرح و اجرا شده است، تا به نوعی شدت نابرابری های بین نقاط شهری و روستایی کاهش یابد. یکی از این طرح ها طرح هادی است که درصدد دستیابی به ایجاد زمینه توسعه و عمران روستاها، تامین عادلانه امکانات، هدایت وضعیت فیزیکی روستا، تسهیلات بهبود مسکن و خدمات محیط زیستی و عمومی، بهبود کیفیت بافت روستا و ایجاد بستر لازم جهت فراهم شدن زمینه صدور سند مالکیت املاک واقع در بافت مسکونی روستا است. لذا هدف تحقیق حاضر بررسی میزان رضایت روستائیان از اثرات کالبدی، اقتصادی و اجتماعی طرح های هادی در روستاهای شهرستان نیمروز می باشد. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق، شامل تمامی روستاهای دارای سابقه طرح هادی و حجم نمونه شامل روستاهایی است که حداقل 4 سال از زمان اجرای طرح هادی در آنها سپری شده باشد. بر این اساس در این پژوهش 10 روستا با 2813 خانوار مورد بررسی قرار گرفته است. که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 338 خانوار به عنوان خانوارهای نمونه تعیین گردید. برای تحقق اهداف مورد نظر، ضمن مطالعات اسنادی، طیف گسترده ای از شاخص ها با ابعاد کالبدی، اقتصادی و اجتماعی تعیین و در چارچوب مطالعات میدانی (تکمیل پرسش نامه ها و فرم های مشاهدات میدانی) مورد بررسی قرار گرفت و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری T تک نمونه ای در نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش مؤید آن است که در تمامی متغیرهای تحقیق، میزان عملکرد طرح هادی در ابعاد کالبدی، اقتصادی و اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه پایین تر از میانه ی نظری (3)، است.
تحلیل اثرگذاری توسعه ی صنعتی بر شاخص های کالبدی توسعه ی پایدار شهری (مطالعه موردی: شهر ساحلی - معدنی عسلویه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان انواع شهرها،شهرهای استخراجی دارای ویژگی های خاصی از جمله تمرکز بالای فعالیت های صنعتی و معدنی ،آلودگی های بالای زیست محیطی و مسائل اجتماعی ناشی از مهاجرت های شغلی و دوگانگی فرهنگی می باشد که می تواند مسئله ناپایداری را در ابعاد زیست محیطی،اقتصادی،اجتماعی- فرهنگی و کالبدی در محیط این شهرها به وجود آورده یا تشدید نماید. بکارگیری شاخص های ارزیابی به منظور تعیین وضعیت ابعاد پایداری شهری برای شهرهای استخراجی ایران ضروری به نظر می رسد. هدف از انجام این پژوهش،تحلیل و ارزیابی بعد اجتماعی – فرهنگی توسعه شهری پایدار در شهر عسلویه در جنوب ایران و در کناره شمالی دریای پارس بوده و به لحاظ روش،رویکرد حاکم بر این پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد. اطلاعات مورد نیاز از طریق بررسی های اسنادی، میدانی و تکمیل پرسشنامه جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و ارزش گذاری نماگرها با بهره گیری از طیف لیکرت،مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحلیل پژوهش پس از انجام آزمون های آماری T استیودنت،ویلکاکسون و آزمون فریدمن، نشان دهنده وجود ناپایداری در بعد اجتماعی- فرهنگی توسعه پایدار شهری در این شهر می باشد.
بررسی پتانسیل زمین لغزش با استفاده از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره (AHP و TOPSIS) در استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت نواحی مستعد پدیده زمین لغزش و رتبه بندی آنها به عنوان یک مخاطره عمده در مناطق کوهستانی ایران را می توان یکی از گام های اولیه در برنامه ریزی های توسعه ای و عمرانی دانست. در مقاله حاضر وضعیت زمین لغزش های استان چهارمحال و بختیاری با استفاده از مدل های TOPSIS و AHP مورد ارزیابی قرار گرفت. در این روش ها گزینه های مورد نظر را شهرستان های استان (شهرکرد، کوهرنگ، فارسان، بروجن، اردل و لردگان) و معیارهای مؤثر را نیز شیب، کاربری اراضی، سازندهای زمین شناسی، ارتفاع، تراکم آبراهه ها، بارش سالانه و فاصله از جاده تشکیل می دهند. پس از تهیه لایه های اطلاعاتی مورد نیاز در محیط GIS و امتیازدهی به هر کدام از معیارهای مؤثر، در نهایت نتایج بکارگیری مدل های مذکور نشان می دهد که عامل زمین شناسی با وزن تقریبی 2669/0 مهم ترین و شاخص تراکم آبراهه ها با وزن تقریبی 0192/0 کم اهمیت ترین معیارها می باشند. همچنین بررسی وضعیت پتانسیل رخداد زمین لغزش در محدوده مورد مطالعه، حاکی از وجود تفاوت در نتایج بدست آمده از بکارگیری مدل های AHP و TOPSIS است. تفاوت مذکور شرایط را برای استفاده از استراتژی های اولویت بندی (میانگین رتبه ها، بردا و کپ لند)، با ترکیب نتایج حاصل از مدل های AHP و TOPSIS فراهم کرد. نتایج به دست آمده از این امر نشان دهنده وجود بیشترین پتانسیل رخداد این پدیده طبیعی در شهرستان های اردل، کوهرنگ و فارسان و کمترین پتانسیل در شهرستان بروجن می باشد.
ارزیابی توان اکولوژیکی استان آذربایجان غربی جهت تعیین مناطق مستعد توسعه شهری با استفاده از منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که تعیین مقدار دق یق توان سرزمین برای کاربری های مختلف غیرعملی است، با به کارگیری منطق فازی به عنوان منطق مدل سازی ریاضی فرآیندهای غیردقیق و مبهم، می توان زمینه ای برای مدل سازی فرایندهای مطرح در تعیین توان اکولوژیکی فراهم ساخت. برای این منظور، در این تحقیق مدل اکولوژیکی توسعه شهری ایران به عنوان مبنا مدنظر قرار گرفت و با استفاده از منطق فازی برای استان آذربایجان غربی اجرا شد. فازی سازی نقشه های منابع اکولوژیکی، در واقع کاربرد سیستم استنتاج گر فازی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به منظور تعیین درجه عضویت و همپوشانی فازی لایه های مختلف برای توسعه شهری است. نتایج ارزیابی توان اکولوژیکی برای توسعه شهری و تحلیل نقاط قوت و ضعف منطق فازی در مقایسه با پیاده سازی مدل مبتنی بر مدل مخدوم (ایران) نشان داد که با به کارگیری موتور استنتاج گر فازی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی ارزیابی توان اکولوژیکی به خصوص در کناره های مرز یگان های تشکیل دهنده نقشه های منابع اکولوژیکی، نزدیک تر به واقعیت انجام می گیرد. در نهایت به منظور تخصیص سرزمین به کاربری های مختلف در استان، به مطالعات اقتصادی و اجتماعی و مدل سازی های بیش تری نیاز است.
هوش فرهنگی جامعه میزبان و ت وسعه گردشگری روستایی مورد شناسی: منطقه رودبار قصران (شهرستان شمیرانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه گردشگری در نواحی روستایی همانند توسعه هر فعالیت دیگری، نیازمند مؤلفه های مختلفی است. وجود تعامل بین جامعه محلی و گردشگران، از جمله مؤلفه های تأثیرگذار در توسعه گردشگری است. در این ارتباط هوش فرهنگی مطرح است که بر تعامل بین این دو گروه تأثیر گذار است و سطح بالای آن می تواند تمایل جامعه محلی و حمایت آنان را از توسعه گردشگری به ارمغان آورد. بر همین اساس، در پژوهش حاضر به بررسی هوش فرهنگی و نیز تأثیرگذاری آن بر حمایت و تمایل جامعه محلی از توسعه گردشگری در روستاهای منطقه رودبار قصران اقدام گردیده است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش شناسی آن توصیفی - تحلیلی به شیوه پیمایشی انجام گردیده است. جامعه آماری تحقیق، ساکنان محلی روستاهای منطقه مطالعاتی است که 267 خانوار به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده، انتخاب گردیدند. نتایج به دست آمده بیانگر آنست که هوش فرهنگی نمونه آماری در سطح مطلوبی قرار دارد و در بین ابعاد، بُعد استراتژی در بالاترین اولویت قرار دارد. همچنین بر اساس نتایج مشخص شد که هوش فرهنگی بر حمایت و تمایل جامعه میزبان از توسعه گردشگری تأثیر گذار است که این تأثیر برخاسته از دو بُعد انگیزش و رفتار هوش فرهنگی است.
توسعه گردشگری در شهرهای ساحلی و امنیت اجتماعی (مطالعه موردی: شهر تنکابن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری ساحلی از جمله گونه های گردشگری است که رواج آن پیامدهای مثبت و منفی فراوانی برای جامعه میزبان دارد. از پیامدهای منفی توسعه این گونه گردشگری می توان به برهم خوردن نظم عمومی و به دنبال آن اختلال در امنیت اجتماعی جامعه محلی اشاره کرد. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت توسعه گردشگری در شهر ساحلی تنکابن و تأثیر آن بر امنیت جامعه است. تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و روش اجرای آن توصیفی تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از دو روش اسنادی و میدانی استفاده شده که روش میدانی مبتنی بر استفاده از ابزار پرسش نامه است. جامعه آماری تحقیق شهر تنکابن با حجم نمونه 360 نفر بوده که به روش نمونه گیری ساده انجام گرفته است. همچنین به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آماری (توصیفی و استنباطی) استفاده شده است. با توجه به نوع سؤالات تحقیق و ماهیت داده ها از آزمون های T تک نمونه ای، ضریب هم بستگی پیرسون و نیز برای میزان اثرگذاری گردشگری بر امنیت اجتماعی از رگرسیون خطی ساده استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که توسعه گردشگری در شهر تنکابن در وضعیت مطلوبی قرار داشته و جامعه میزبان از آینده گردشگری حمایت شایان توجهی دارند. همچنین نتایج دیگر نشان دهنده آن است که توسعه گردشگری در شهر تنکابن تأثیر منفی بر امنیت جامعه گذاشته و باعث کاهش امنیت اجتماعی شهر شده است.
بررسی عوامل مؤثر برآسیب پذیری ناشی از زلزله در مناطق شهری دارای سکونت گاه های غیررسمی با استفاده از GIS (مطالعة موردی مناطق 1 و 5 شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسیب پذیری ناشی از زلزله یکی از مهم ترین چالش های پیش روی شهرهای بزرگ در ایران است. وقتی شهرها علاوه بر فرسودگی، مناطق حاشیه نشین و اسکان غیررسمی دارند، حساسیت این موضوع دو چندان می گردد. در این میان، شهر تبریز یکی از شهرهای پرجمعیت ایران می باشد که به لحاظ خطر زلزله در وضعیت آسیب پذیری بالا می باشد.این شهر مانند سایر شهرهای بزرگ ایران دارای سکونت گاه های غیررسمی می باشد که در کنار گسل فعال استقرار یافته اند؛ این مناطق به لحاظ ساخت و ساز و برنامه ریزی شهری (برنامه ریزی کاربری اراضی) در وضعیت نامناسبی قرار دارند و در صورت وقوع زلزله می تواند فاجعة انسانی با توجه به تراکم بالای جمعیتی و سایر پارامترهای مؤثر در افزایش آسیب پذیری ناشی از زلزله در این محدوده اتفاق بیفتد. این مقاله به بررسی مناطق یک و پنج شهر تبریز که در بین مناطق دارای سکونت گاه های غیررسمی شهر تبریز می باشند، از لحاظ آسیب پذیری ناشی از زلزله با در نظر گرفتن ماهیت زلزله و بررسی آن در ارتباط با چهار عامل تراکم جمعیت، تراکم ساختمانی، کیفیت ابنیه و نوع مصالح می پردازد و جهت ارزیابی رابطة بین میزان آسیب پذیری زلزله و عوامل مؤثر بر آسیب پذیری، از سیستم اطلاعات جغرافیایی GISو مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP)و برای برآورد تراکم از برآورد تراکم کرنل (KDE) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مناطق یک و پنج شهر تبریز با توجه به تمرکز بالای جمعیت، کیفیت ابنیة پایین، عمر ساختمان ها و استفاده از مصالح غیرمقاوم در برابر زلزله از یک طرف و نزدیکی به گسل و بافت حاشیه نشین از طرف دیگر، در صورت وقوع زلزله می تواند خسارات جبران ناپذیری را متحمل گردد.