فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه، راهبرد صنعتی کردن روستاها در مباحث توسعه روستایی، مورد تاکید بسیاری از برنامه ریزان حوزه کشاورزی است. در همین رابطه، راه اندازی صنایع تبدیلی و تکمیلی محصولات کشاورزی می تواند موجب بهبود شاخص های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی در مناطق روستایی و متعاقبا بهبود کیفیت زندگی روستاییان شود. با علم به این مساله، پژوهشی با هدف بررسی نقش صنایع تبدیلی کشاورزی در کیفیت زندگی کشاورزان با استفاده از روش پیمایش انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کشاورزان ساکن در مناطق روستایی شهر جنت مکان از بخش مرکزی شهرستان گتوند بودند که بر اساس نمونه گیری طبقه ای تصادفی، نمونه ای به حجم 205 نفر از بین آنها انتخاب گردید. طبقات مورد بررسی شامل دو دسته از کشاورزان شامل افرادی بود که محصول خود را برای فروش به کارخانه صنایع غذایی مجید می فروختند و افرادی که محصولات خود را برای فروش به بازار آزاد می دادند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه بود که روایی صوری آن توسط تعدادی از اعضای هیآت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی تایید شد و برای سنجش پایایی آن، از ضریب آلفای کرونباخ (87/0-72/0 =α) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و STATA انجام گرفت. همچنین برای وزن دهی زیر مؤلفه ها و متغیر های کیفیت زندگی از روش تحلیل مؤلفه اصلی (PCA) استفاده گردید. یافته های بدست آمده نشان داد که تفاوت معنی داری بین میانگین ابعاد اقتصادی و اجتماعی کیفیت زندگی در بین کشاورزانی که محصول خود را به کارخانه می دهند و آنهایی که محصول خود را به بازار می فروشند، وجود دارد. همچنین، کشاورزانی که محصول خود را به کارخانه می دهند، میزان رضایت شغلی، احساس ارزشمندی، بهزیستی ذهنی، امکانات رفاهی، درآمد و پس انداز بالاتری داشتند.
تحلیل قابلیت های محیطی توسعه گردشگری پایداردرنواحی روستایی، مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان گلوگاه
منبع:
کولوژی انسانی سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴
320 - 332
حوزههای تخصصی:
امروزه تعداد قابل توجهی از سکونتگاه های روستایی به لحاظ موقعیت مکانی و برخورداری از عناصر مهم جذب گردشگر زمینه مناسبی برای توسعه فعالیت های گردشگری دارند. به این ترتیب، می توان گفت که توسعه گردشگری روستایی، یکی از راه های مناسب برای توسعه مناطق روستایی است. بخش مرکزی شهرستان گلوگاه، از جاذبه های گردشگری فراوان و متنوعی برخوردار است، و از نظر محیطی دارای پتانسیل های بسیار قوی می باشد، که در صورت توجه به آنها و سعی در استفاده از آنها،به یکی از قطبهای گردشگری در سطح کشور تبدیل خواهد شد. بدین منظور و با توجه به اهمیت پژوهش، هدف از مطالعه حاضر تحلیل قابلیت های محیطی توسعه گردشگری پایدار در نواحی روستایی بخش مرکزی شهرستان گلوگاه می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را خانوارهای روستایی ساکن در بخش مرکزی، مسولان دستگاه و نهادهای مرتبط با روستا و گردشگران تشکیل می دهند. باتوجه به اینکه تحقیق انجام شده از نوع تحقیقات کاربردی بوده است، در گردآوری داده ها، از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است.در تشخیص وتدوین استراتژی ها و راهبردها مورد نظر از مدل swot استفاده شده است.نتایج این پژوهش نشان دهنده این است که محدوده،از نظر قابلیت های محیطی بویژهجنبه اکوتوریستی جهت توسعه گردشگری از استعداد بالایی برخوردار می باشد.بنابراین ضروت اعمال استراتژی ها و راهکارهای اساسی جهت تاکید بر نقاط قوت،یا از بین بردن و کاهش نقاط ضعف و تهدیدها و موانع پیش روی توسعه گردشگری وبهره گیری از عوامل بیرونی به خصوص وجود چشم اندازهای زیبا و چشمه ها وآبشارها به عنوان فرصتی بهینه جهت جذب گردشگری آب وهوا ضرورتی اساسی است.
تحلیل عوامل تشخیص فرصت های کارآفرینی روستایی از نظر مهاجران افغانستانی (مطالعه موردی: شهرستان ورامین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت پدیده ای است که اثرات مهمی در زمینه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی از خود به جای می گذارد. اثرات متقابل عوامل اقتصادی و پدیده مهاجرت دارای جایگاه ویژه ای است. برای توسعه کارآفرینی، ایجاد زمینه مناسب برای به کارگیری مهاجرین و شکل گیری بوم زیست مناسب کارآفرینی روستایی از ابزار های موثر در کشور های توسعه یافته می باشد. در همین چارچوب تعداد بسیاری از مهاجران افغانستانی که در روستا های ایران ساکن شده اند و در گذر زمان به عنوان نیروی فعال در ساختار اشتغال روستایی قرار گرفته اند. بر این پایه پژوهش حاضر به بررسی عوامل موثر بر تشخیص فرصت های کارآفرینی روستایی از نظر مهاجران افغانستانی می پردازد. پژوهش حاضر از نظر هدف توصیفی-تحلیلی و به لحاظ ماهیت کاربردی است. برای گردآوری داده ها از روش برداشت میدانی (پرسشنامه) بهره گرفته شده است. تعداد نمونه آماری 374 نمونه از بین مهاجران مقیم در محدوده مورد مطالعه است که برای بررسی تشخیص فرصت های کارآفرینی روستایی از نگاه مهاجران افغانستانی از چهار بعد اقتصادی-مالی، فرهنگی-اجتماعی، شخصیتی-فردی و سیاسی-اداری مورد پرسش قرار گرفته اند. به منظور تحلیل و پیش بینی اثر شاخص ها از آزمون رگرسیون استفاده شد؛ مهمترین عوامل تاثیرگذار به ترتیب شامل شاخص های سخت کوشی، دسترسی، خلاقیت، اجتماعی، مشارکت و تجربیات هستند، که مربوط به بعد شخصیتی- فردی و فرهنگی-اجتماعی هستند و مهمترین موانع شامل ابعاد اقتصادی-مالی و فرهنگی-اجتماعی است که به ترتیب شامل شاخص های حامی و پشتیبانی مالی، سرمایه گذاری، مشاغل و قوانین و فرهنگی هستند. افزایش تشخیص فرصت های کارآفرینی در ابعاد اقتصادی-مالی و فرهنگی-اجتماعی شامل ، تامین سرمایه های لازم در قالب ارائه تسهیلات، افزایش مشارکت در فعالیت های خلاقانه، افزایش سطح سواد شغلی، آشنایی با قوانین کسب و کار، استفاده از خدمات مشاوره ای و بهره گیری از تجربیات کارآفرینان شاخص، راهکار های پیشنهادی این پژوهش است.
بررسی چالش های هوشمند سازی اقامتگاه های بوم گردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
17 - 35
حوزههای تخصصی:
پیشرفت روزافزون تکنولوژی ها و فناوری های نوین و سبب شده که گردشگری از شکل سنتی خود فاصله گرفته و بهره گیری از گردشگری هوشمند به عنوان یکی از مؤلفه های کلیدی توسعه صنعت گردشگری بسیار موردتوجه قرار گیرد. و سازمان های مهم، از جمله سازمان جهانی گردشگری و مجمع جهانی اقتصاد، نیز با توجه به تأثیر فزاینده فناورهای هوشمند در صنعت گردشگری، خود را متعهد به ارتقاء گردشگری هوشمند دانسته اند؛ در این میان اقامتگاه های بوم گردی به عنوان یکی از تسهیلات اقامتی با تقاضای روبه رشد در سال های اخیر؛ لازم است تا جهت پاسخگویی به نیازهای جدید گردشگران، بهبود تجربه گردشگر و افزایش مزیت رقابتی خود، به سوی هوشمند سازی حرکت کنند. بااین وجود تاکنون تحقیقات کافی در این زمینه صورت نگرفته است. لذا پژوهش حاضر باهدف بررسی چالش های هوشمند سازی اقامتگاه های بوم گردی صورت گرفته است. روش این پژوهش ازنظر نوع هدف، کاربردی و ازلحاظ جمع آوری اطلاعات از نوع توصیفی-تحلیلی است و برای پاسخ گویی به سؤالات پژوهش، از رویکرد کیفی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 12 تن از صاحبان و مدیران اقامتگاه های بوم گردی باسابقه مدیریت چندین ساله به مصاحبه می باشد. با تحلیل تم صورت گرفته از متون مصاحبه ها، 28 کد استخراج شده و کدهای استخراجی 5 مفهوم را تشکیل دادند. نتایج پژوهش نشان داد که؛ چالش های تکنولوژی، چالش های اقتصادی، چالش های دانش تخصصی، چالش های روانی و چالش های اجرایی، چالش های هوشمند سازی اقامتگاه های بوم گردی از دیدگاه صاحبان و مدیران هستند. پژوهش حاضر از یک سو می تواند پیش زمینه پژوهش های بعدی جهت شناسایی راه حل های غلبه بر چالش های هوشمند سازی بوم گردی ها باشد و از سوی دیگر می تواند در سیاست گذاری ها و برنامه های توسعه گردشگری به خصوص برنامه های توسعه گردشگری هوشمند و توسعه گردشگری پایدار مورداستفاده قرار گیرد و همچنین می تواند دیدگاه روشنی را جهت حرکت به سمت هوشمند سازی برای صاحبان کسب وکارهای گردشگری و به خصوص اقامتگاه های بوم گردی فراهم نماید.
مطالعه پیشایندها و پسایندهای عشق به برند مقصد گردشگری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۳)
109 - 126
حوزههای تخصصی:
امروزه برند و برندسازی برای مقاصد گردشگری و جلب توجه و ایجاد عشق و علاقه ی گردشگران به این مقاصد یک استراتژی برای مقاصد گردشگری محسوب می شود که نقشی حیاتی در عملکرد مدیریت مقصد، جهت گسترش فرصت های گردشگری انها و متمایزسازی مقاصد نسبت به رقبا و درنهایت دست یابی به مزیت رقابتی می باشد. . با توجه به اهمیت گردشگری که تأثیر زیادی بر محیط، فرهنگ و اقتصاد دارد، در این مقاله تلاش شده است تا پیشایندها و پیامدهای عشق به برند مقصد مورد بررسی قرار گیرد. از اینرو هدف پژوهش حاضر، مطالعه پیشایندها و پسایندهای عشق به برند مقصد گردشگری در شهر مشهد می باشدجامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه گردشگران خارجی است که در بازه زمانی زمستان 1398 به شهر مشهد سفر کرده اند. از این جامعه نامحدود، به منظور جمع آوری داده ها با استفاده از روش تصادفی ، نمونه ای به حجم 384 نفر از گردشگران انتخاب شدند. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت و از پایایی قابل قبولی برخوردار بود. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه گردآوری شد و با استفاده از مدل ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSS و smart PLS فرضیه ها مورد آزمون قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد تجربه مثبت گردشگر، جذابیت مکان و پیوند عاطفی بر روی عشق به برند مقصد تأثیر دارد و از پیشایندهای عشق به برند مقصد می باشد، در این پژوهش تصویر ذهنی و نگرش مثبت بر عشق به برند مقصد تأثیری نداشت. همچنین متغیر عشق به برند مقصد بر روی تبلیغات دهان به دهان، حساس نبودن به قیمت ها و تعهد عاطفی تأثیرگذار است و به عنوان پیامدهای عشق به برند می باشند.
راهکارهای رونق تولید در مناطق روستایی استان خوزستان: کاربرد تحلیل سلسله مراتبی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
165 - 177
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از فرایند سلسله مراتبی برای اولویت بندی گزیدارها و معیارهای رونق تولید در مناطق روستایی استان خوزستان بهره گرفته شده است. بدین منظور در ابتدا با توجه به معیارها و نیز گزیدارهای شناسایی شده داده های مورد نیاز از طریق نمونه ای برگزیده از کارشناسان در سازمان های ذیربط دارند بر مبنای مقایسه های زوجی گردآوری و مورد تحلیل قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار Expert Choice انجام شد. نتایج پژوهش بر مبنای مقایسات زوجی نشان داد که راهکارهای اقتصادی، زیرساختی، اجتماعی و محیطی به ترتیب مهمترین راهکارها بودند. علاوه بر این، نتایج اولویت بندی راهکارهای اقتصادی رونق تولید در مناطق روستایی استان خوزستان نتایج نشان داد که دو راهکار تنوع مشاغل و توسعه فعالیت های پسین و پیشن کشاورزی و توسعه بنگاه های زودبازده و صنایع تبدیلی، در راهکارهای زیرساختی، راهکار توسعه شبکه های حمل و نقل و بازاریابی و توسعه عدالت فضایی و ارایه خدمات جدید به روستاها، در راهکار اجتماعی دو راهکارهای جلوگیری از مهاجرت و توسعه مهارت های حرفه ای و آموزشی کشاورزان و در نهایت براساس راهکارهای محیطی گزینه جلوگیری از تغییرات کاربری اراضی و سازگاری با تغییرات اقلیمی مهمترین راهکارها بود.
توسعه کارآفرینی زنان روستایی؛ چشم اندارها و چالشها
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
545 - 565
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر توجه بسیاری از کشورهای جهان به مقوله کارآفرینی و توسعه آن موجب شکل گیری موجی از سیاستهای توسعه کارآفرینی در دنیا شده است. کشورهای دنیا برای غلبه بر مشکلات اقتصادی و اجتماعی خود راه حلهای متفاوتی را در نظر گرفته اند. به دلیل نقش و جایگاه مهم روستاها در فرآیند توسعه همه جانبه و پیامدهای ناگوار بی توجهی به آن مانند شکاف عمیق بین زندگی شهری و روستایی، رشد جمعیت، فقر گسترده و افزایش مهاجرت بی رویه روستائیان به شهرها باعث شده توسعه روستایی بر توسعه شهری اولویت داشته باشد. در این بین، توانمندسازی زنان روستایی از طریق فعالیتهای کارآفرینانه، به عنوان یکی از گروههای تاثیرگذار در فرآیند توسعه از اهمیت ویژه ای برخوردار است .کارآفرینی به عنوان یکی از کم هزینه ترین ابزارها، بهترین نتیجه و بیشترین کارایی جهت توسعه جامعه را به همراه دارد، از این رو فراهم کردن بستر اجتماعی لازم برای توسعه آن از اهمیت خاصی برخوردار است. اما علی رغم این موضوع، ورود زنان به عرصه کارآفرینی همواره با موانع و محدودیتهای زیادی روبه رو بوده است و عوامل گوناگونی مانع از بروز و رشد استعدادهای بالقوه زنان در عرصه کارآفرینی شده است. پرسشی که در این زمینه مطرح می شود این است که چگونه می شود در زنان تمایل به کارآفرینی را ایجاد کرد تا در آنها مقاصد و نیت کارآفرینانه و طبع روحیه کارآفرینانه، برای تصمیم به راه اندازی یک کسب وکار ایجاد شود.
واکاوی رهیافت های برنامه ریزی محله محور و بازآفرینی اجتماع محور
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
733 - 767
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، توجه به دو مقوله محله محوری و بازآفرینی اجتماع محور جوامع در برنامه ریزی ها مطابق با امکانات و شرایط فعلی در بین برنامه ریزان شهری افزایش یافته است. محلات به مثابه یک محدوده کوچک که دارای ساز و کارهای خاص خود است، طرح ریزی و برنامه ریزی ویژه خود را طلب می کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی و مرور دو رویکرد برنامه ریزی محله محور و بازآفرینی اجتماع محور است. روش پژوهش، توصیفی – تحلیلی است. به منظور گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای، اسنادی و دیجیتالی بهره گیری شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین دو رویکرد برنامه ریزی محله محور و بازآفرینی اجتماع محور جوامع شهری هماهنگی و تجانس وجود دارد. به نحوی که مقوله توجه به خواسته ها و نیازهای همگانی در هر دو رویکرد به عنوان اصلی اساسی و تعیین کننده مطرح می شود. برنامه ریزی مشارکتی، آموزش عمومی / آموزش برای تغییر اجتماعی و توسعه دارایی مبنا به عنوان مهم ترین نظریات پایه در رویکرد برنامه ریزی محله محور قلمداد می شوند. همچنین برنامه ریزی راهبردی مبتنی بر چشم انداز که توسط جوامع محلی تعیین می گردد؛ رسیدن به توافق عمومی حاصل همکاری اجتماعات محله ای و در نهایت مشارکت و رهبری گروه های ذی نفع در فرآیند بازآفرینی شهری به عنوان مهم ترین مؤلفه های بازآفرینی شهری اجتماع محور تعیین می شوند. به طور کلی می توان گفت برنامه ریزان شهری امروزه لاجرم بایستی با بهره گیری از مدیریت محله محوری و همچنین بازآفرینی جوامع شهری مبتنی بر رویکرد اجتماع محوری با همکاری اجزا مدیریت محلی (مردم محلی، سرمایه گذاران محلی، گروه های محلی و مسئولین برنامه ریزی محلی) در راستای نیل به جوامع شهری دموکراتیک چاره اندیشی کنند.
ارزیابی مخاطرات نهشته های بادی دشت سیستان و تأثیر آن بر مخازن حیاتی چاه نیمه زابل
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
610 - 627
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این تحقیق ارزیابی مخاطرات رسوبات بادی دشت سیستان و تأثیر آن بر مخازن حیاتی چاه نیمه در دو کانون بحرانی نیاتک و جزینک با وسعتی در حدود 131660 هکتار در جنوب شرقی زابل واقع در شمال استان سیستان و بلوچستان است. این عرصه قطاعی در جهت جنوب شرق به شمال غرب را شامل می شود که ازنظر ژئومورفولوژی دارای 2 واحد دشت سر و پلایا است. از اهداف مهم این پژوهش ارائه راهکارهای مناسب برای به حداقل رساندن آسیب های ناشی از مخاطرات نهشته های بادی و خسارات ثانویه آن، در بخش های تأسیسات، کشاورزی، جاده ها و خسارات وارده به منطقه به ویژه برمخازن آبی چاه نیمه است.روش شناسی پژوهش: روش انجام این پژوهش، بررسی های میدانی، عکس های هوایی، تصاویر ماهواره ای با دوره های زمانی مختلف، بررسی مورفولوژی عمومی و بادهای منطقه (120روزه) و مکان یابی به لحاظ مطالعه ژئومورفولوژی منطقه انجام شد. در این پژوهش از نقشه های توپوگرافی، نقشه های زمین شناسی، نرم افزارهای رایانه ای ازجمله ENVI و GIS استفاده شد. نمونه برداری از رسوبات (رسوب شناسی و ترسیم نمودارهای مربوطه) و مطالعات آزمایشگاهی XRF (فلوئورسانس اشعه ایکس)، تحلیل مقایسه ای و روش تجزیه وتحلیل داده ها صورت خواهد پذیرفت. یافته ها: بر اساس نتایج تحقیق، عامل اصلی مخاطرات، بادهای فرساینده منطقه بوده که جهت شمال تا شمال غربی با زاویه 330 تا 360 درجه (باد120روزه سیستان) دارند و مهم ترین رخساره های برداشت، اراضی رهاشده، اراضی ماسه زار و عرصه های شور و پف کرده بستر دریاچه هامون و دشت های شمالی (کشور افغانستان) هستند. تفسیر نقشه های توپوگرافی و تصاویر ماهواره ای در سال های مختلف نشان داد که سرعت و جهت حرکت تپه های ماسه ای منطقه متناسب با باد غالب 120روزه و در جهت شمال غربی-جنوب شرقی هستند. علاوه برآن، ارتفاع تپه های ماسه ای و حجم ماسه ها فاکتور مهمی در سرعت حرکت و میزان پیشروی تپه های ماسه ای در سطح دشت سیستان و ورود به مخازن چاه نیمه هستند.
تببین مدل برندسازی مکان های تاریخی با رویکرد زمینه گرا، مطالعه موردی: تپه تاریخی هگمتانه شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۵)
171 - 186
حوزههای تخصصی:
امروزه برند سازی مکان نقش مهمی در سیاست ها و راهبردهای توسعه مکان ایفاء می کند. با توجه به این که ماهیت توسعه های کیفی محیط های شهری مبتنی بر رویکردی زمینه گرا است، برند سازی مکان با رویکرد زمینه گرا می تواند به عنوان ابزار و روشی اثربخش جهت توسعه اماکن تاریخی فرهنگی به کار گرفته شود. یکی از ظرفیت های ارزشمند شهر همدان تپه تاریخی هگمتانه است که در صورت مدیریت و برنامه ریزی هوشمندانه می تواند به عنوان برند شهر همدان جاذب مخاطبین و گردشگران در سطح ملی و بین المللی باشد. این پژوهش در پی تدوین مدلی جامع و زمینه گرا جهت برند سازی تپه هگمتانه شهر همدان است. به همین منظور فرآیند تحقیق با استفاده از روش گرندد تئوری و مصاحبه با چهار طیف: ساکنان و کسبه؛ متخصصان؛ مدیران شهری؛ و گردشگران آشنا به منطقه انجام شده و انتخاب افراد مصاحبه شونده بر اساس روش گلوله برفی بوده است. درمجموع 32 مصاحبه عمیق انجام شد. با کدگذاری مفاهیم مستخرج از مصاحبه ها، 129 مفهوم، در قالب 23 مقوله دسته بندی شدند. مقوله های استخراج شده طبق مدل اشتراوس و کوربین در چهار بخش: شرایط (علی، زمینه ای، مداخله گر)، مقوله اصلی، راهبردها و پیامدها جایگذاری شدند. در نتیجه این پژوهش مدل زمینه ای برند سازی تپه هگمتانه به دست آمد. تحلیل های انجام شده نشان می دهد که برند "تپه تاریخی- گردشگری" را می توان در راستای توسعه راهبردی تپه هگمتانه در نظر گرفت. تحقق برند سازی تپه هگمتانه می تواند تصویری منحصربه فرد از شهر همدان به مخاطبین ارائه نماید.
ارزیابی تطبیقی کیفیت محیطی از بعد مؤلفه ریخت شناسی – کالبدی در محلات سنتی و جدید، مطالعه موردی: محلات منجم- باغمیشه کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۵)
187 - 204
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیطی از اساسی ترین بخش های کیفیت زندگی در جامعه شهری محسوب می شود. یکی از عواملی که در کیفیت شرایط زیست شهری نقش مهمی دارد، بحث مؤلفه ریخت شناسی و کالبدی محلات شهری هست که مسلماً شدت و ضعف این مؤلفه نشان از کیفیت محیطی در هر محله شهر دارد. لذا هدف اصلی این تحقیق بررسی تطبیقی کیفیت محیطی از جنبه مؤلفه ریخت شناسی- کالبدی محله سنتی منجم و محله برنامه ریزی شده باغمیشه کلان شهر تبریز ازلحاظ شاخص های کیفیت بافت و مسکن می باشد.پژوهش حاضر بر اساس هدف از نوع کاربردی است. جمع آوری داده ها از روش مشاهدات میدانی و روش پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه اقدام گردید. با استفاده از مدل تحلیلی آلفا کرونباخ میزان اعتبار و روایی سنجی پرسشنامه برآورد شده است. برای مقایسه وضعیت رضایت شهروندان با استفاده از آزمون تی دو نمونه ای و آزمون لون دو محله با هم قیاس گردیده است. درنهایت با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره سهم نسبی مؤلفه ریخت شناسی و کالبدی در دو محله مشخص گردید.نتایج پژوهش بیانگر آن است که معیارهای کالبدی- ریخت شناسی محله باغمیشه نسبت به محله منجم از شرایط مناسبی برخوردار می باشد و این نشان از تفاوت در نحوه فرآیند شکل گیری این دو محله در دوره زمانی می باشد.
تبیین اثرات رفتار مصرفی شهروندان دوران معاصر در شکل گیری فضاهای شهری در مراکزخرید (نمونه موردی: مگامال اکباتان – کلانشهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
با ورود جریانات مدرنیسم به شهرهای ایران و به موازات فرایند توسعه روند جهانی شدن، فضاهای تجاری ساختار جدیدی به خود پیدا کرده و به صورت مال ها(مراکزخرید بزرگ مقیاس) جایگزین فضای تجاری گردیده اند.هم چنین رفتار کاربران فضایی با توجه به تغییر نقش فضاهای شهری دگرگون شده است و رفتار مصرفی به عنوان یکی از رفتارهای جامعه در نظر گرفته شده است. لذا؛ شناسایی مؤلفه های شکل گیری فضاهای شهری در مراکزخرید بزرگ مقیاس با تأکید بر رفتار مصرفی دوران معاصر هدف اصلی این مقاله می باشد. ماهیت موضوع و اهداف تحقیق، رویکرد حاکم بر این پژوهش "توصیفی-تبیینی" و "بنیادی"است. روش انجام پژوهش به صورت کیفی می باشد. با توجه به جمع آوری داده ها از روش پیمایشی استفاده شده است که برای گردآوری داده ها از مصاحبه به عنوان ابزار اصلی بهره برده شده است. جامعه آماری نیز شامل کلیه کاربران استفاده کننده از فضا در مگامال اکباتان تهران در نظر گرفته شده است. حجم نمونه نیز با توجه به سطح اشباع نظری30 نفر در قالب فوکوس گروه های 5-6 نفر به صورت تصادفی بوده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تفاوت رفتاری نسبت به گذشته و نیز نسبت به اسلوب های رفتار در دیگر بازارهای سنتی را یکی دیگر از ویژگی های مگامال ها و مال ها در نظر گرفت به طوری که که تأثیرات فضای مال ها بر سرشت و کیفیت حرکات و ژست های پرسه زنی جوانان قابل رویت و فضایی است که به وسیله حجم انبوه ویترین ها، تبلیغات های تجاری، مشوق مصرف و غیره بازتولیدگر و سامان دهنده این نوع اعمال قدرت درون پرسه زنی ها و قوانین نامکتوب می باشد.
نقش مدیریت منابع آب بر توسعه اقتصادی روستاهای جلگه ای ناحیه مرکزی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در توسعه اقتصادی روستاهای کشور ایران، آب نقش محوری و غیر قابل انکاری دارد. حجم قابل توجهی از منابع آبی کشور در بخش کشاورزی مورداستفاده قرار می گیرد و به همین جهت دسترسی به منابع آبی دارای اهمیت است. در واقع مدیریت منابع آب بر توسعه اقتصادی مناطق روستایی شمال کشور نقش بسیار مهمی دارد. به همین جهت در این پژوهش به تحلیل تاثیر مدیریت آب بر توسعه اقتصادی مناطق روستایی پرداخته شد. مقاله حاضر از نوع پژوهش های پیمایشی - تحلیلی به شمار می آید. بنابراین مانند اغلب پژوهش های پیمایشی بر روی نمونه محدودی از کل جامعه متمرکز شده و با استفاده از پرسشنامه اطلاعات مورد نیاز از جامعه نمونه (مسئولان روستایی و خانوارهای بهره بردار کشاورز روستاهای منطقه مورد مطالعه) گردآوری شده است. جامعه آماری تحقیق روستاهای جلگه مرکزی گیلان است که شامل مسئولان روستایی و خانوارهای بهره بردار کشاورز روستاهای منطقه مورد مطالعه بوده و تعداد 384 پرسشنامه بصورت تصادفی تکمیل شد. داده های فراهم شده، با استفاده از نرم افزار SPSS و با آزمون های آماری مربوطه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مدیریت منابع آب کشاورزی بخش جلگه ای ناحیه مرکزی استان گیلان و توسعه اقتصادی روستاهای آن رابطه مستقیم وجود دارد. مدیریت منابع آب توانسته است تا موجب ارتقاء شاخص های اقتصادی در جوامع روستایی مورد مطالعه شده و در اشتغال و درآمد و سطح رفاه جامعه روستایی تاثیر گذار بوده است.
تمرکز بر کارکرد جدید محلات: ارزیابی برنامه ریزی محلات 20 دقیقه ای در بافت قدیمی و جدید شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
6 - 25
حوزههای تخصصی:
مقدمه کرونوشهرسازی تجلی اخیر شهرسازی نوین است و سیاست های برنامه ریزی محیطی را متحول کرد. این نوع سیاست شهرسازی بر زمان و شهرسازی زمانی تأکید دارد و در کنار این موضوع محلات قابل سکونت با سناریوی درست زمانی بر سلامت و توانایی داشتن یک زندگی سالم تأثیر می گذارد. در همین راستا، مفهوم محلات 20 دقیقه ای با تأکید بر ابعاد سلامت، ریشه در رویکرد شهر فشرده دارد که توسعه مناطق شهری را با فاصله های پیاده روی کوتاه از ساکنان خانه برای دسترسی به حمل ونقل عمومی، فضای باز عمومی، دسترسی خوب به مقصد، امکانات و خدمات برای زندگی روزمره محلی تشویق می کند. این ایده که نیازهای روزانه فرد در یک مسافت مسافرتی فعال برآورده می شود، تبدیل به ذائقه جهانی سیاست و برنامه ریزی شهری شده است. سرعت روزافزون زیست در شهر به دلیل مسائل اقتصادی، شهروندان را مجبور به تغییر و تطبیق سبک زندگی خود و حداکثر استفاده از امکانات رفاهی کرده است و در کنار این چالش، وجود نابرابری های فضایی و اجتماعی یکی از مسائل اصلی در محلات به خصوص در بافت های قدیمی شهر است که مفهوم محلات 20 دقیقه ای در جهت پاسخ و رفع این مسائل ایجاد شد. این رویکرد در حال حاضر توسط تعدادی از دولت های محلی و ملی اروپایی به گونه ای انتخاب شده است که از یک اصل برنامه ریزی و طراحی به یک خط مشی فراگیر برای حکومت شهری آینده تبدیل شود. این محلات در سطح جهانی به عنوان یک راه خوب برای بهبود زندگی و کاهش سفر با ماشین با داشتن بیشتر چیزهایی که در نزدیکی شما نیاز دارید، شناخته شده اند [17 و 21]. بعد اجرایی این جریان به پیش نویس استراتژی برنامه ریزی شهری که اوایل امسال برای ملبورن منتشر شد، باز می گردد و شهری را پیشنهاد می کند که از محله های 20 دقیقه ای تشکیل شده باشد [2 و 22]. برنامه ملبورن یک برنامه بلندمدت تا سال 2050 است که بر اساس همین محلات برنامه ریزی شده است. از طرف دیگر، می توان بیان داشت که محله های ۲۰ دقیقه ای مکان هایی هستند که همه می توانند به خدمات محلی ضروری و فضاهای باز دسترسی بهتری داشته باشند [24]. در حالی که از حمل ونقل عالی و لینک های سفر فعال به بقیه شهر نیز لذت می برند [4 و 26]. این رویکرد به افراد این امکان را می دهد که از طریق خدمات و فرصت های موجود در منطقه خود، به خوبی در محلی زندگی کنند [18]. محبوبیت سیاسی محلات20 دقیقه ای ناشی از رفتار یکسان آن با همه شهروندان است و همچنین، برند محلات 20 دقیقه ای یک نام تجاری ویژه در جهان شده است که البته ریشه جدید ندارد و از ایده قبلی باغ شهر هاوراد پیروی می کند [27 و 31]. وعده محله 20 دقیقه ای افزایش پایداری شهرها با امکان دسترسی شهروندان به خدمات با کمترین تأثیر حمل ونقل مبتنی بر کربن و حمایت هم زمان از سلامت شهروندان است [28 و 32]. این مفهوم با فراخوانی از سوی جوامع لیبرال و سوسیالیستی از اقتصادهای سیاسی فراتر می رود [30]. این محلات بر اهمیت محله و اجتماعات در کنار خدمات ضروری و فضاهای باز نیز تأکید می کنند [36و 21]. بنابراین می توان بیان کرد که مزایای این رویکرد چندگانه است که شامل افراد فعال تر و سلامت روحی و جسمی می شود [4 و 32]. در ادامه نیز باید تأکید کرد که ماهیت این محلات به معنای ایجاد محدودیت برای سفر افراد در خارج از محدوده خود نیست، بلکه حمایت از جوامع و مشاغل محلی است [22]. این محلات توسط جوامعی که در آنجا زندگی می کنند تعریف می شوند و یکی از اهداف مهم آن ها، همسویی بهتر برنامه ریزی فضایی و شهری با برنامه ریزی حمل ونقل است [17]. حال سؤال مهم این است که چرا 20 دقیقه؟ مردم کمتر از گذشته پیاده سفر می کنند، زیرا فاصله تا چیزهایی که نیاز دارند، طولانی تر شده است [2 و 15]. محله های زیادی پیرامون سفر با ماشین در جهت تأمین خدمات برنامه ریزی شده است، در کنار این بسیاری از افراد که وسایل نقلیه ندارند با دسترسی ضعیف به خدمات روزمره منزوی می شوند. همچنین باید در نظر داشت فضاهای تحت تسلط خودرو به سلامت و محیط زیست آسیب می زنند [14]. هدف این پژوهش، ارزیابی رویکرد محلات 20 دقیقه ای به صورت مقایسه تطبیقی در بافت قدیمی (محله جنت) و بافت جدید شهر (محله امامت) مشهد است، تا میزان قابلیت تحقق پذیری آن در دو گونه متفاوت مورد واکاوی قرار گیرد. مواد و روش هاروش پژوهش از نوع کمی است و رویکرد قیاسی فرضیه ای دارد. برای گردآوری اطلاعات و داده های میدانی از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 2633 نفر در محله جنت و 3375 نفر در محله امامت هستند، که حجم نمونه انتخابی با استفاده از فرمول کوکران به ترتیب 335 و 344 محاسبه شده و ضریب آلفای کرونباخ نیز 0/759 محاسبه شده است. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون مقایسه میانگین دو جامعه مستقل در نرم افزار Spss صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد محله امامت (محله جدید) با میانگین 49/28 در مقابل محله جنت (بافت قدیمی) با میانگین 44/4 نسبت به میانه 47، میزان نزدیکی بیشتری به شاخص های محلات 20 دقیقه ای دارد. همچنین برای ارزیابی تحلیل فضایی زمانی رویکرد محلات 20 دقیقه ای، نرم افزار تبلو ابزار سنجش بوده است. در نهایت برای واکاوی واقعیت های موجود و مؤلفه های مکانی مدل مفهومی از تحلیل مکانی فضایی استفاده شده است، به این ترتیب که ابتدا چک لیستی منطبق بر ویژگی محلات 20 دقیقه ای از قبیل کارکردهای مورد نیاز، شبکه دسترسی مورد نیاز و... تهیه شده است، سپس با توجه به ویژگی رویکرد محلات 20 دقیقه ای (10 دقیقه رفت و 10 برگشت) و شعاع دسترسی 800 متر، اطراف هر محله بافرهای (حائل های) 800 متری رسم شده است (منطبق بر مرکز هندسی محلات). در نهایت، ملاک بررسی استانداردهای موجود در واقعیت هر محله، عملکردهای موجود در این حائل تلقی می شود. بر این اساس، برای هر دو محله با استفاده از برداشت های میدانی و اطلاعات آماری نرم افزار GIS شرایط موجود مورد سنجش واقع شده است تا میزان نزدیکی هر محله به استانداردهای رویکرد مورد واکاوی قرار گیرد.یافته هانتایج بررسی تطبیقی دو محله (جنت و امامت) که بافت قدیمی و جدید شهر مشهد محسوب می شوند، نشان دهنده آن است که هر دو محله دارای پتانسیل و مسائلی برای تبدیل به یک محله 20 دقیقه ای موفق برای ساکنان هستند. همچنین وجود نفودپذیری بالا، دسترسی به خدمات، سفرهای فعال، امکانات و خدمات بهداشتی محلی، دارای نمود قوی تری در محلات جدید (محله امامت) نسبت به محلات قدیمی است، اما در مقابل اقتصاد محلی، فرصت های شغلی بومی و تعاملات اجتماعی در محلات قدیمی (محله جنت) بسیار فعال تر عمل می کند. در مجموع، می توان اشاره داشت که محله امامت (بافت جدید)، دارای پوشش رسانی مناسب تری از منظر عملکردی است و این عملکردها در ارتباط با شبکه پیوسته دوچرخه و حمل ونقل عمومی وجود دارد، در حالی که محله جنت (بافت قدیمی)، به دلیل نوع گونه بافت دارای نفوذپذیری کمتری است و شبکه حمل ونقل عمومی درون بافت کمتر تردد دارد که خود یک ضعف اساسی در رویکرد محسوب می شود.نتیجه گیریمحله های 20 دقیقه ای فقط برای دسترسی به امکانات رفاهی نیستند، آن ها می توانند مزایای واقعی برای سلامت، محیط زیست و اقتصاد محلی داشته باشند. کاهش استفاده از ماشین و تشویق به استفاده بیشتر از سایر مدهای حمل ونقلی درون مایه مثبت این رویکرد مهم تلقی می شود. بنابراین، باید در نظر داشت این محلات جایی است که مردم می خواهند در آن زندگی کنند، بنابراین مهم تر از همه وجود مسکن به صرفه است. اما همه این موضوعات در راستای ایجاد «مکان های قابل زندگی» است، محلاتی که کیفیت زندگی را بهبود می بخشد و لایه ای از انعطاف پذیری در برابر چالش ها فراهم می سازد. بنابراین، بیشتر ماهیت این رویکرد به این معناست که فرد با پای خود به تمام نیازهای خود در فاصله ای که راحت و مایل به سفر است برسد. آنچه این محلات را ویژه می کند، تعریف فضاهای متنوع و جذاب است. طبق یافته های تحقیق حاضر، در درجه نخست باید بیان کرد فرضیه پژوهش مبنی بر اینکه محله امامت شهر مشهد (بافت جدید شهر) پتانسیل بیشتری برای تبدیل به محله 20 دقیقه ای نسبت به محله جنت (بافت قدیمی شهر) دارد؛ تأیید می شود، زیرا بر اساس ماهیت رویکرد که مبتنی بر تفکرات دنیای مدرن طراحی و برنامه ریزی شده است، پتانسیل بیشتری برای همپوشانی با ویژگی های اصلی آن دارد.
ارزیابی تاثیر روش های رایج اجرای نمای ساختمان های مسکونی شهر تهران در مصرف انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸۲
۳۲-۱۷
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش که با تمرکز بر مناطق شرق، غرب و جنوب شهر تهران انجام شده، میزان بار سرمایشی و گرمایشی در ساختمان های رو به جهات مختلف جغرافیایی مقایسه شده و در رابطه با بخش صلب جداره، در میان مصالح و روش های ساخت متداول، جنس نما و جزئیات ساخت مناسب جداره های جداکننده خارجی در هر جهت جغرافیایی مشخص شده است. به این منظور از ابزار شبیه سازی با استفاده از نرم افزار Energy plus با واسط گرافیکیDesign builder جهت تحلیل حرارتی و مصرف انرژی ساختمان استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که واحدهای جنوبی کمترین مجموع بار سرمایشی و گرمایشی مصرفی را دارند و بعدازآن به ترتیب واحدهای شرقی (16 درصد بیشتر از واحدهای جنوبی)، غربی (17 درصد بیشتر واحدهای جنوبی) و شمالی (20 درصد بیشتر از واحدهای جنوبی) قرار دارند. نتایج شبیه سازی در نماهای مختلف نشان می دهد که به طورکلی، بار گرمایشی ساختمان در واحد شمالی 30 تا40 درصد در نماهای دارای مصالح مختلف بیشتر از واحد جنوبی است. این درصد در واحدهای غربی 20 تا 25 درصد و در واحدهای شرقی 19 تا 22 درصد بیشتر از واحد جنوبی است. در واحدهای رو به شمال با توجه به نوع نما بار سرمایشی ساختمان 5/0 تا 5/7 درصد در نماهای با مصالح مختلف بیشتر از واحد جنوبی است. این درصد در واحدهای غربی 5/6 تا 7 درصد و در واحدهای شرقی 5/10 تا 11 درصد بیشتر از واحد جنوبی است. علاوه بر این تأثیر استفاده از انواع مختلف مصالح رایج در نماهای شهر تهران شامل نماهای کامپوزیت فلزی، سرامیک با روش اتصال خشک، سرامیک با روش اتصال چسبیده، سیمانی، پانل های بتنی با روش اتصال خشک، آجری با روش اتصال خشک، آجری با روش اتصال چسبیده، سنگی با روش اتصال خشک (سنگ گرانیت، مرمر، کوارتزیت و ماسه سنگ)، سنگی با روش اتصال چسبیده بر مصرف انرژی ساختمان بررسی شده و نتایج تحقیق نشان می دهد که بهترین مصالح نما در میان مصالح متداول، آجر و بعدازآن پانل بتنی و بهترین نحوه اجرا، اجرای خشک این مصالح است.
تهیه نقشه حساسیت پذیری سیلاب با رویکرد مبتنی برGIS -AHP؛ مطالعه موردی: حوزه آبخیز الموت رود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸۲
۱۳۸-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
نقشه حساسیت به سیلاب اقدامی نرم یا غیرسازه ای و منبعی جامع برای پیش بینی و جلوگیری از آثار مخرب سیلاب در سراسر جهان به ویژه در مناطقی با پبشینه وقوع سیلاب های مکرر، است. این نقشه ها برای بسیاری از حوزه های آبخیز کشورهای درحال توسعه تاکنون تهیه نشده و وجود ندارند. ازآنجایی که هنوز درک درستی از عوامل اصلی ایجادکننده سیلاب وجود ندارد، بنابراین این مخاطره همچنان به عنوان یک مشکل حل نشده در سطح جهان باقی مانده است. این تحقیق با بهره گیری از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزارPro ArcGIS پاسخی به برخی پارامترهای ایجادکننده سیلاب و آثار آن بر حساسیت به سیلاب در حوزه آبخیز الموت رود ارائه می دهد. بدین منظور ابتدا مجموعاً چهار پارامتر به عنوان عوامل مؤثر بر وقوع سیلاب در این حوضه به ترتیب فاصله از رودخانه، بارندگی سالیانه، شیب و کاربری اراضی، در سامانه اطلاعات جغرافیایی آماده سازی شده و پس از ایجاد ماتریس زوجی و انجام رتبه بندی، درنهایت وزن نهایی عوامل تهیه شدند. از ترکیب همه این پارامترهای ایجادکننده سیلاب بر اساس وزن و رتبه آن ها، نقشه پهنه بندی خطر سیلاب به دست آمد. بر این اساس منطقه موردمطالعه به پنج پهنه خطر طبقه بندی شده است. 3/7 درصد و 2/8 درصد وسعت حوضه به ترتیب در پهنه های خطر خیلی زیاد و خطر زیاد قرار گرفته است. این نقشه نسبت به داده های سیلاب تاریخی گردآوری شده در منطقه موردمطالعه و بهره گیری از روش ارزیابی آماری ماتریس درهم ریختگی، به طور دقیق ارزیابی شد و نتایج مؤید دقت بالای نقشه تولید شده است. یافته های این تحقیق می تواند در پیدا کردن درک مناسبی از مشکل فعلی سیلاب در این حوضه، شناسایی علل واقعی آن و برنامه مدیریت آب سودمند واقع گردد.
تحلیل ساختاری عوامل مؤثر بر توسعه میان افزا در اراضی قهوه ای مبتنی بر رویکرد آینده نگاری (مطالعه موردی: پادگان برونسی شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۶
143 - 177
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی کاربری زمین دغدغه ای مهم در توسعه شهری برای پاسخگویی به نیازها، رفع چالش کمبود زمین و تعیین نحوه گسترش فیزیکی شهر است. بازتوسعه شهری با احیاء اراضی قهوه ای که به سبب عملکردی، امروزه متروکه و بلااستفاده مانده اند، به بهره برداری بهینه از اراضی درون شهری، کاهش آلودگی ها و بهبود فضای اجتماعی- اقتصادی شهر می انجامد؛ لذا این پژوهش کاربردی با روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد آینده نگاری به تحلیل ساختاری عوامل مؤثر بر توسعه میان افزا در اراضی قهوه ای پادگان برونسی مشهد و شناسایی اولویت های مداخله پرداخته و توسط مطالعات اسنادی و پیمایشی، اطلاعات را گردآوری نموده است. نمونه آماری پژوهش 8 نفر خبره شهری است که به صورت هدفمند انتخاب شده اند. تعداد 15 متغیر مؤثر بر برنامه ریزی پایدار اراضی قهوه ای در حوزه های کالبدی- فضایی، اجتماعی- اقتصادی، مدیریتی- نهادی و زیست محیطی شناسایی و در پنج دسته تأثیرگذار، دو وجهی، تأثیرپذیر، مستقل و تنظیمی طبقه بندی و با نرم افزار میک مک ارزیابی شدند و سناریوهای محتمل و مطلوب تبیین گردید. نتایج بیانگر ترتیب درجه تأثیرگذاری عوامل قیمت زمین، دسترسی به امکانات و خدمات و نیز تعداد کاربری در اراضی بلااستفاده، بر پایداری برنامه ریزی است؛ لذا توجه به آن ها در مداخلات توسعه ای محدوده مطالعاتی و محدوده های مشابه می بایست در اولویت های تصمیم سازی و تصمیم گیری مدیران شهری قرار گیرد.
بررسی اثرات بیابان زایی بر وضعیت اقتصادی-اجتماعی مناطق روستایی (مطالعه موردی: روستا های کلاته های شرقی شهرستان میامی)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
230 - 256
حوزههای تخصصی:
بررسی و آشکار سازی مشکلات ناشی از بیابانزایی علاوه بر مشخص نمودن ابعاد این پدیده ، توجه خاصی را به این معضل معطوف می نماید و در تصمیم گیری درست برای مدیریت منابع اثرگذار است. لذا در پژوهش حاضراثرات اقتصادی و اجتماعی بیابانزایی در روستا های کلاته های شرقی شهرستان میامی مورد مطالعه قرار گرفت. این پژوهش در مرحله اول بصورت اسنادی و در مرحله دوم به شیوه پیمایشی و با به کارگیری تلفیقی روش های کمی و کیفی عملیاتی شد. جمعیت خانوار ساکن محدوده به عنوان جامعه آماری تحقیق انتخاب و بر اساس فرمول حداقل نمونه کوکران، 318 نفر از سرپرستان خانوار به عنوان حداقل نمونه آماری تعیین شد. با استفاده از منابع علمی و مشورت با بهره برداران محلی و متخصصان حوزه بیابان، پرسشنامه ای با سه محور بیابان زایی، اثرات اجتماعی و اثرات اقتصادی آن، طراحی گردید. روایی پرسشنامه طبق نظر متخصصان ارزیابی و با اصلاحاتی نهایی شد. پایایی پرسشنامه با پیش آزمون بر اساس ضریب آلفای کرونباخ تائید و با مراجعه به آبادی ها بر اساس توزیع جمعیتی متناسب، تکمیل شد. نتایج نشان داد که بیش از90 درصد پرسش شوندگان نسبت به بیابانی شدن منطقه به اشکالی چون کاهش پوشش گیاهی، کاهش کمی و کیفی منابع آب، وقوع فرسایش بادی و گرد و غبار پاسخ کاملا موافق و موافق داده اند. بررسی اثرات اقتصادی بیابانزایی نشان داد که در تمامی گویه های مربوطه بیش از 90 درصد پاسخ دهندگان با کاهش درآمد و قدرت خرید، کاهش فرصت های شغلی و افزایش هزینه های کشاورزی و دامداری در اثر بیابانزایی در منطقه کاملا موافق یا موافق بودند همچنین در بررسی اثرات اجتماعی بیابانزایی بیش از 90 درصد پاسخ دهندگان گزینه های کاملا موافق و موافق را برای تمامی گویه های مربوط به افزایش بیکاری و مهاجرت جوانان، کاهش سطح رفاه، کاهش کیفیت زندگی، کاهش امید به زندگی و افزایش ناامنی انتخاب کردند.
بخش بندی بازار گردشگری بر اساس انگیزه های سفر ، مطالعه موردی: شهرهای اردبیل، سرعین و مشکین شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش جهانی صنعت گردشگری، تعداد فزاینده ای از مناطق در کشورهای درحال توسعه اهمیت گردشگری را به منزله عاملی مهم در توسعه اقتصاد منطقه ای درک کرده اند. بخش بندی بازار گردشگری یکی از اقداماتی است که می تواند به بازاریابان و برنامه ریزان مقاصد گردشگری در زمینه شناسایی تأمین نیازها و خواسته های گردشگران کمک کند. در تحقیق حاضر به بخش بندی بازار گردشگری بر اساس انگیزه های سفر در شهرهای اردبیل، سرعین و مشکین شهر پرداخته شده است. جامعه آماری پژوهش شامل گردشگران داخلی مراجعه کننده به شهرهای اردبیل، سرعین و مشکین شهر طی اردیبهشت تا تیرماه سال 97 می باشند و نمونه آماری آن 384 نفر و روش نمونه گیری در دسترس می باشد. پرسشنامه موردنظر بامطالعه مبانی نظری و با استفاده از 5 پرسشنامه استاندارد تنظیم شده است. روش های تحلیل آماری مورداستفاده نیز عبارت اند از: تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و تحلیل خوشه ای به روش سلسله مراتبی. تحلیل عاملی عوامل انگیزشی روی نمونه موردنظر منجر به شناسایی 10 عامل مهم شد. همچنین تحلیل خوشه ای به روش سلسله مراتبی K میانگین پنج خوشه اصلی شامل کسب دانش و آگاهی، لذت و هیجان، تمایلات شخصی و خودشکوفایی، خانواده و دوستان شناسایی شدند. و نهایتاً نتایج پژوهش در مورد رابطه بین ویژگی های جمعیت شناختی، روان شناختی، رفتاری و انگیزه های سفر نشان می دهد که آگاهی در زنان و خودشکوفایی و خانواده در مردان، آگاهی در افراد متأهل و خانواده در افراد مجرد، کسب دانش و هیجان در افراد با وضعیت مالی بالا، و دانش و آگاهی در افراد با میانگین سنی بالا و خانواده در افراد 18 تا 35 ساله مهم ترین انگیزه هستند.
تحلیل شبکه روابط سکونتگاه های روستایی دهستان جیرده، بخش مرکزی شهرستان شفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
484 - 497
حوزههای تخصصی:
پیوندهای روستایی - روستایی و روستایی - شهری شامل جریان های مختلفی است که به ساختار فضایی مناطق موجودیت شناخته شده ای می دهد. از همین روی از چند دهه گذشته برنامه ریزان به رویکرد شبکه ای و تعامل مبنا بین نقاط و موضوعات مختلف توجه کرده اند. با توجه به اهمیت این موضوع هدف پژوهش حاضر تحلیل روابط سکونتگاه های روستایی و شهر شفت واقع در دهستان جیرده بخش مرکزی شهرستان شفت با رویکرد تحلیل شبکه است. روش تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی است که به روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری، دهیاران و اعضای شورای اسلامی روستاهای دهستان جیرده (تمام روستاهای دهستان) و شهر شفت به تعداد 31 نفر بوده که پرسش نامه ای ماتریسی به منظور سنجش روابط بین آن ها اجرا شده است. همچنین ازنظریه و مدل تحلیل شبکه و با استفاده از نرم افزار Ucinet و آزمون های تراکم، تمرکز، دوسویگی، انتقال پذیری، E-I و غیره جهت تجزیه وتحلیل داده ها و از انواع گراف ها جهت نمایش روابط بهره برده شده است. نتایج نشان می دهد که انسجام و همکاری شبکه ای اندکی بین روستاهای موردمطالعه در سطح دهستان وجود دارد. میزان پایین شاخص تراکم در سطح شبکه یا دوسویگی نشان می دهد که روابط اندک و بیشتر جریان ها یک سویه و به سمت شهر شفت است.