فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۸۸۱ تا ۵٬۹۰۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
پرسش آغازین مقاله پیش رو این است که جهانی شدن چگونه موجب تغییر در شهرهای ایران و به ویژه شهر مشهد شده است؟ درحالی که بیشتر نوشته های موجود نشان می دهند کشور ایران و شهرهای آن، جایگاهی در سلسله مراتب شهرهای جهانی ندارند و نتیجه گیری می کنند که جهانی شدن تأثیر چندانی بر آن ها نداشته است. این مقاله ادعا می کند که جهانی شدن به مثابه گفتمان غالب یکی از عوامل بسیار مهم در تحلیل تغییرات شهری در ایران و مشهد است. این گفتمان غالب، که ""برداشت خطی-عددی از جهانی شدن"" و سیاست ""بازساخت فضای شهری برای جهانی شدن"" دو مورد از گزاره های اصلی آن را تشکیل می دهد، با عنوان جهانی شدن نولیبرالیسم نام گذاری شده و ابعاد آن در ایران تحلیل شده است. تحلیلی از توزیع فضایی پروژه های سرمایه گذاری در شهر مشهد نیز با این رویکرد بررسی شده است. در پایان به ضرورت اندیشیدن به برداشت بدیل از جهانی شدن برای خلق فضایی متمایز از آنچه اکنون وجود دارد، پرداخته شده است.
سبک نگرش دینی روستاییان نسبت به مدیریت رفتار با آب در دو منطقه استان فارس و اصفهان (ایزدخواست و رامشه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله دیدگاهی مبتنی بر توجه به راهکارهای متکی بر ارزش ها و تعالیم دینی، مطرح شده است . هدف پژوهش حاضر مطالعه سبک نگرش دینی روستاییان نسبت به چگونگی رفتار با آب و مصرف آن بود که با روش پیمایشی انجام گرفت. بدین منظور 270 نفر از روستاییان مناطق رامشه، از توابع استان اصفهان (منطقه کم آب)، و ایزدخواست، (منطقه پرآب) از توابع استان فارس، به روش نمونه گیری خوشه ای مصاحبه شدند. پس از تعیین روایی ابزار پژوهش، پایایی آن به وسیله آزمون «کرونباخ آلفا» تعیین گردید که میزان استاندارد شده آن 93/0 بود. برای سنجش نگرش روستاییان نیز از مقیاس «لیکرت» استفاده شد که برای تحلیل آنها از آزمون های غیرپارامتریک نرم افزارSPSS (آزمون من ویتنی وکروسکال – والیس ) استفاده شد. نتایج نشان داد که در دو منطقه، شناخت و احساس دینی روستاییان از آب تقریباً قوی بوده و رفتار آنها نسبت به آب متناسب با تعالیم دینی است. از لحاظ نگرش احساسی، احساس زنان خانه دار روستایی درباره آب قوی تر از مردان بود. در مقابل تمایل به رفتار مطابق تعالیم دینی در میان مردان روستایی بیشتر از زنان بود. روستاییان بی سواد و روستاییان مسن بالاتر از 51 سال نسبت به باسوادها و جوان ترها احساس قوی تری نسبت به آب داشتند. در مناطقی هم که روستاییان از آب مازاد بهره مندند، احساس قوی تری نسبت به آب در میان روستاییان وجود داشت و روستاییانی که دارای باغ ثمردار هستند و روستاییانی که از دیگر انواع منابع آب آشامیدنی نظیر آب چاه، قنات، رودخانه و باران استفاده می کنند نسبت به روستاییانی که از دیگر انواع منابع آبی – نظیر آب لوله کشی – استفاده می کنند، رفتار مناسب تری با آب دارند.
بازتاب عقاید و افکار رهبر معظم انقلاب اسلامی در شعر بیداری شاعران عرب و تاثیرات آن بر چشم انداز آرمانشهرهای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۳
۷۶-۶۷
حوزههای تخصصی:
امروزه مطالعه مبانی اندیشه ای، عملکرد و رفتار نخبگان و رهبران سیاسی و زندگی آنان از اهمیت خاصی برخوردار است. به ویژه رهبرانی که اندیشه و عملکرد آنان، در حال ایجاد تحول و تغییر بنیادین در عرصه نظام و روابط بین الملل می باشد که در مسیر ناعادلانه، ظالمانه و سلطه گرایانه، قرار دارد. نقش رهبران فکری انقلاب اسلامی در بیداری جهانی - اسلامی، نقشی اساسی است. مطالعه و بررسی خیزش و بیداری جهانی- اسلامی علیه نظام سلطه، بدون بررسی و در نظر گرفتن افکار رهبران انقلاب اسلامی به خصوص امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری و تاثیر آنها در ابعاد مختلف این خیزش ها، بی فایده خواهد بود زیرا که منادی بیداری و تحول فردی-اجتماعی در نیم قرن اخیر بنا به اذعان تمامی دوستان و دشمنان انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری بوده اند. این تحول، بر تمامی ابعاد فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، و اخلاقی جنبش های اسلامی تأثیرگذار بوده است. ما در این تحقیق با روش کتابخانه ای به بررسی میزان وحیطه تاثیر افکار و عقاید رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران بر شعر شاعران عرب بیداری بعد از 2010 میلادی می پردازیم تا به این سؤال اساسی جواب دهیم که میزان و کیفیت این تأثیر در شعر شاعران بیداری چگونه بوده است؟ بررسی نگارنده نشان می دهد که تا کنون پژوهشی با این عنوان صورت نگرفته است. از جمله نتایج حاصله از این پژوهش آن است که شاعر عرب بیداری با عقاید و افکار رهبر معظم انقلاب به خوبی آشنا بوده و به صورت روان حرکتی و گسترده در شعر خود به کار گرفته است و ترسیمی از آرمانشهر اسلامی را به دست داده است.
مشارکت شهروندان در حفظ محیط زیست شهری با ارائه راهکارهایی در برنامه ریزی شهری؛ نمونه موردی: لواسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۳۲۰-۲۸۹
حوزههای تخصصی:
امروزه محیط زیست شهرها به دلیل مشکلات عمده زیستی و افزایش میزان آلاینده ها دچار مشکلات عمده زیست محیطی بوده که باعث چالشهای عمده در سطح شهرها شده اند؛ چنانچه «مشارکت و محیط زیست» در سه دهه اخیر بیش از پیش درکنار هم و در قالب رهیافتی جدید در خصوص رویکردهای حفاظت از محیط زیست مورد توجه قرار گرفته است. از این رو یکی از شاخص های درجه توسعه یافتگی یک کشور، میزان مشارکت و نقشی است که شهروندان در آن کشور برخوردارند. از طرفی طرحها و برنامه هایی که از سوی دستگاهای متولی مانند سازمان محیط زیست و شهرداری جهت حفظ این زیستگاه ها و کاهش تخریب محیط زیست شهری ارائه و اجرا شده اند، غالباً موفقیت چندانی نداشته اند که به نظر می رسد حلقه گمشده این طرحها، مردم و اهمیت مشارکت آنان است که غالباً نادیده گرفته شده و غیبت مردم، نتیجه ای جز شکست این طرحهای زیست محیطی در پی نداشته است. لذا بررسی و ارائه راهکارهایی جهت افزایش نقش و مشارکت شهروندان در حفظ عرصه های طبیعی و محیط زیست شهری به روشهایی مانند آموزش، تغیر رویکرد مدیریت شهری از ضروریات هرگونه برنامه ریزی برای هر شهر ازجمله برای شهر لواسان می باشد. در این مقاله با روش پیمایشی و مطالعه میدانی میزان تحقق پذیری مشارکتهای زیست محیطی شهروندی مورد بررسی قرار گرفته است. در پایان نیز راهکارهای راهبردی و اجرایی در زمینه ارتقاء میزان مشارکت زیست محیطی شهروندان مورد اشاره قرار گرفته است.
Comparative Analysis of Urban Construction Patterns in Historical district and Spontaneous Settlements (Case Studies: Historical District in Yazd and Baghshater District in Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Investigation on modern history of urban planning in Iran shows that there are three approaches in the subject under discussion: “Modernism and Westernism”, “Traditionalism and anti-Westernism”, and “Adopt and Adapt”. Proponents of the first approach believe in encouraging methods to use the external concepts. The second, is the idea about cultural and religious values, thereby everything with nontraditional orientation is rejected. In the third approach the thinkers believe that if the parts of tradition are synthesized by modernity, culture and religion can adapt themselves with the development. The purpose of this study is to evaluate the adaptation of traditional urban design patterns of Islamic-Iranian cities in incompatible district of new Iranian cities (spontaneous settlements) and to focus on the application of the third approach in the current situation of Iranian cities. On this basis, the method of comparative analysis has been applied to survey the differences and similarities between historical districts and spontaneous settlements. Studies show that there are rather similarities among physical - spatial parameters (such as structural and environmental criteria) between the two types of districts; because both of these residential districts formed as organic structures that are unstable against unexpected risks and earthquake. However, there are the differences between these two types of districts in organized and formed periods. Despite historical districts that have been consolidated and organized during hundreds of years, spontaneous urban textures formed quickly and without any plan and planning. Meanwhile, the historical districts have usually integrated townscapes and unique materials such as clay, bricks or stone, while this character (integrated townscape and unique materials) never have been seen in the spontaneous settlements. There are similarities in economic and socio- cultural characteristics between residents in the two the types of districts. The residents living in poor economic condition, but under a very strong socio-capital and traditional beliefs; There can be seen several socio-cultural and particularly religious characteristics in people of historical residential districts that are similar with the spontaneous residential places, such as “strong relationship among families, friends”, “hospitality”, “mutual relationship among family members”, strong religious beliefs and the needs for privacy and security. However, these communities are different in some principles such as quality of life and spatial and physical qualities especially in favorable and beautiful urban landscapes. So it can be extracted and adopted excellent principles from traditional and historical districts and adapt them to the inappropriate modern urban districts. With regard to the existence of these similarities, we explain applicable principles of the spatial characteristics and designing quality in the historical district of Yazd to apply in Baghshater District in Tehran as a spontaneous settlement. Findings show that we can use several solutions to reconstruct this zone included: 1) land readjustment as the suitable solution in Baghshater District with regard to the familial residential pattern in historical zone of Yazd such as Fahadan District. 2) Focusing on the traditional concept of mutual relationship in residential houses. 3) Emphasizing on the hierarchy of The entrances and exits of the residential units.
تبیین شاخص های طراحی فضای شهری انعطاف پذیر با بهره گیری از مدل دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
۲۶۴-۲۳۹
حوزههای تخصصی:
امروزه شناخت فضاهای شهری و طراحی مناسب آن راهی به سوی برآوردن نیازهای گوناگون شهروندان است. در این میان توجه به اصل انعطاف پذیری به عنوان یکی از عوامل خلق فضای شهریِ با کیفیت، فضا را قادر می سازد تا گزینه های متعددی را به شهروندان ارائه نماید. حال در این پژوهش که از نظر ماهیت از نوع پژوهش های اکتشافی می باشد، تلاش گردیده تا به تبیین مفهوم انعطاف پذیری و راه های تحقق آن در فضای شهری پرداخته شود، همچنین الگویی به منظور دستیابی به انعطاف پذیری در فضای شهری ارائه گردد. گفتنی است حصول به این فضا با دارا بودن شاخص های انعطاف پذیری، نخست نیازمند پیش شرط هایی است که شامل نفوذپذیری، تنوع، و خوانایی خواهد بود. در این راستا نخست به گردآوری داده های کیفی با استفاده از روش مطالعات کتابخانه ای پرداخته می شود و با بازنگری ادبیات موضوع مهمترین مؤلفه های دخیل در طراحی فضای شهری انعطاف پذیر شناسایی و سپس در قالب روش دلفی با استفاده از ابزار پرسشنامه ای و مبتنی بر روش گلوله برفی مؤلفه ها مورد سنجش قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از نقش مؤثرتر 17 شاخص در شکل گیری فضای شهری انعطاف پذیر می باشد که با توجه به جدول رتبه بندی، شاخص های سازگاری عملکردها، تغییرپذیری، داشتن حق انتخاب های افزون تر و نیز توجه به روابط انسانی و دسترسی ها از اهمیت بالاتری برخوردار می باشند.
مدیریت مولفه های اجتماعی و انسانی در مسکن مطلوب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۳
۶۶-۵۱
حوزههای تخصصی:
تعالیم دین اسلام، به عنوان کامل ترین و جامع ترین دین، در بیان سبک زندگی اسلامی، آداب و رفتارهای اجتماعی خاصی را سفارش می کند. انجام برخی از این رفتارها با کالبد مسکن گره خورده و وابسته به کالبد مناسب آن می باشد؛ از طرفی دین اسلام سفارش های مستقیمی هم در رابطه با طراحی مسکن ارائه نموده است. این در حالی است که مسکن امروزی جوامع مسلمان با تاثیر از الگوهای مسکن غربی، فاقد تناسب لازم برای زندگی در سبک اسلامی بوده و هویت اسلامی را به نمایش نمی گذارد. پژوهش حاضر با هدف رسیدن به ویژگی های مدیریت مسائل اجتماعی در مسکن مطلوب و آرمانی برای زندگی مسلمانی، با کنکاش در متون معتبر اسلامی شامل قرآن کریم و روایات معتبر از پیامبر اسلام (ص) و امامان معصوم (ع) جهت بهره گیری در معماری معاصر مسلمانان تدوین گردیده است. برای نیل به این هدف، ضمن تدوین چارچوب نظریِ پژوهش؛ شامل ارائه ی تعاریف و دیدگاه ها در مورد موضوع پژوهش، به بررسی و استخراج مفاهیم و مضامین اندیشه ی اسلامی در باب مسکن و سکونت از متون دست اول اسلامی مانند متن قرآن کریم و تفاسیر مختلف آن، احادیث و شرح آنها، فقه و احکام و تاریخ اسلام پرداخت شده است. با کنکاش در متون دست اول اسلامی، مشاهده می شود که خانه به عنوان یکی از مراکز اصلی مدیریت روابط اجتماعی مطرح می شود و متون دینی با بیان اهمیت حُسن همسایگی و آثار مربوط به آن، اقدام به تعریف حقوق و حدود همسایگی و حریم های آن نموده است و برای افزایش بیشتر یکپارچگی اُمت اسلامی، سفارش به صله ی ارحام و پذیرش مهمان در خانه و سفارش به برقراری جلسات مذهبی در خانه با هدف احیای امر ولایت و آشنایی با دین نموده است. آشنایی با این ویژگی ها و انعکاس آن در طراحی معماری مسکن می تواند زمینه رسیدن به مسکن مطلوب اسلامی را فراهم نماید.
بررسی تأثیر بازارهای دورهای در هویت بخشی و افزایش حس تعلق ساکنان (نمونه موردی: بازارهای روز شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد سریع جمعیت در شهرها و نیز گسترش بیش ازپیش علم و فناوری و ارتباطات در دهه های اخیر، بیشتر ارتباطات مردم با یکدیگر در دنیای مجازی رخ می دهد و مردم کمتر از گذشته با محیط اطراف خود و ساکنین آن تعامل برقرار می کنند؛ این در صورتی است که در راستای تبیین و تدوین شاخص های معماری و شهرسازی بر بنیاد الگوی اسلامی–ایرانی، ضروری می نماید علاوه بر محاسبه های فنی و مهندسی، ویژگی های اقلیمی، جمعیتی و ملاحظات حقوقی شهروندان نیز مدنظر قرارگرفته و با اتکا بر آموزه های دین محور، رویکردهایی فرهنگی باهدف حفظ منزلت انسانی موردتوجه قرار گیرد و کرامت انسانی و سایر مؤلفه های مترتب بر الگوی اسلامی نیز در فضاهای شهری متجلی گردد. با تأمل در دیرینه تاریخی ایران زمین، به سهولت می توان نمونه هایی از ارتباط شهروندان با یکدیگر در فضای شهری را در بازارهای دوره ای، به عنوان یکی از نهادهای مهم جامعه اسلامی در محلات/مراکز محله ای، مشاهده کرد. در این پژوهش، بر مبنای روش توصیفی-پیمایشی و مطالعات اسنادی میزان تأثیر بازارهای دوره ای بر تعاملات اجتماعی و رابطه شهروندان با محله و همسایگان در محله سکونتشان بررسی شده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل ساکنین 6 محله شهر همدان می باشد. بر همین اساس، ساکنین 3 محله ای که در آن بازارهای دوره ای شنبه بازار، سه شنبه بازار و پنج شنبه بازار دایر می باشد، با 3 محله متناظر که در آن بازار دوره ای برپا نمی شود، مقایسه و موردبررسی قرار می گیرند. نتایج تحقیق نشان می دهد که احیای بازارهای دوره ای و ساماندهی آن ها، چنانچه مبتنی بر مکان یابی هوشمندانه و نیاز محور باشد، در ترغیب و تشویق شهروندان برای حضور بیشتر در محلات خود بسیار راهگشا بوده و ضمن افزایش تعاملات و صمیمیت بین ساکنین، به عنوان یک مولفه معنایی، باعث هویت بخشی محلات/ مراکز محله در شهرهای ایران اسلامی می شود.
تحلیلی بر برنامه ریزی فضایی و الگوی توسعه شهرنشینی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی تحولات زمانی، الگوی فضایی و مسیرهای شهرنشینی در ایران تدوین شده است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و مبنای آماری داده ها، نتایج سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن کشور در 7 دوره گذشته است. در این مقاله، ضمن تحلیل زمانی و فضایی شهرنشینی در ایران طی 55 سال گذشته، الگوی فضایی در روند توسعه شهرنشینی کشور با تحلیل عناصری مانند رشد جمعیت، مهاجرت و توسعه اقتصادی مشخص گردید. تعداد جمعیت و میزان شهرنشینی ایران تا افق 1404 پیش بینی شد و براساس آن جمعیت کشور به 9/89 میلیون نفر و نسبت شهرنشینی به 4/80 درصد خواهد رسید. سایر نتایج تحقیق را می توان این گونه برشمرد؛ کاهش شاغلان در بخش کشاورزی به نفع شاغلان بخش خدمات در طول 55 سال گذشته، تغییر الگوی مهاجرت در کشور از روستا به شهر به الگوی مهاجرت شهر به شهر، الگوی قبلی از دهه 1340 تا 1370 غالب بوده است. همچنین در جابجایی های بین استانی، نقاط شهری استان تهران، بیشترین مهاجرین را به خود اختصاص داده است و مهاجرت معکوس ( از شهر به روستا) نیز در حال رشد است. نظر به شکست نظریه قطب رشد، عدم موفقیت طرح های جزیره ای نظیر طرح جامع شهری و طرح هادی روستایی و با توجه به رابطه ناگسستنی کشاورزی، روستا و شهرکوچک با یکدیگر و به منظور مطلوبیت بخشیدن به فضای شهرنشینی کشور پیشنهاد می شود که راهبردهای ویژه ای از جمله توسعه همزمان شهرهای متوسط، کوچک و روستاها در قالب طرحی با عنوان« طرح مجموعه شهری» به عنوان استراتژی توسعه شهرنشینی در برنامه ریزی های فضایی مدنظر قرارگیرد.
اثرات خانه های دوم بر مناطق روستا شهری مورد: منطقه شهری فیرروق در شهرستان خوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و گسترش گردشگری از جمله پدیده های مهم اواخر قرن بیستم بوده که با سرعت در عصر حاضر نیز ادامه دارد. نواحی روستایی و کوهستانی مهم ترین عرصه هایی هستند که در زمینه گردشگری و فعالیت های وابسته به آن به شدت مورد بهره برداری قرارگرفته و با تحولات مستمر در زمینه کاربری اراضی و پیامدهای حاصل از آن مواجه شده اند. در تحقیق حاضر سعی شده به این سؤال اساسی پاسخ داده شود که آیا گسترش گردشگری خانه های دوم در ابعاد زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی در منطقه شهری فیرروق تأثیری داشته است؟ ازآنجایی که پدیده گردشگری و به ویژه گردشگری خانه های دوم در اثر ارتباط دو جامعه شهری و روستایی شکل می گیرد، تأثیرات این پدیده به صورت طیف در این دو گروه قابل بررسی است. روش تحقیق در پژوهش حاضر ترکیبی از روش های کمی و کیفی بوده و داده های موردنیاز از طریق روش های اسناد، و میدانی گردآوری شده است. ابزار گردآوری داده های میدانی ترکیبی از پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده بوده است. جامعه آماری شامل 2500خانوار ساکن در منطقه شهری فیرروق از توابع شهرستان خوی، استان آذربایجان غربی بوده که بر اساس فرمول کوکران 337 خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب شده و به همین تعداد پرسشنامه در بین خانوار توزیع شده است. نتایج نشان داد گردشگری خانه های دوم در حوزه اقتصادی بر وضعیت درآمد و پس انداز، در حوزه اجتماعی فرهنگی سبب رشد و بلوغ فرهنگی و در زمینه زیست محیطی و کالبدی سبب تغییر در ساختار سکونتگاهی و تغییر در بافت و چهره طبیعی منطقه شده است.
ارتقای کیفیت فضاهای عمومی شهری راهبردی در شکل گیری همبستگی اجتماعی (نمونه موردی: محوطه پیرامونی ارگ کریمخان، شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایداری و حیات اجتماعی جامعه در گرو همبستگی اجتماعی اجزای آن است. همبستگی توافق در ارزش هاست و در فرایندی اجتماعی متولد می شود. در شهرهای امروز فضاهایی که نقطه آغاز تعاملات چهره به چهره باشند کمتر به چشم می خورد، بنابراین برآن شدیم تا به بررسی نقش فضای شهری در شکل گیری همبستگی اجتماعی بپردازیم.به این منظور پرسشنامه ای با 45 سوال طراحی گردید، با توجه به میزان جذب جمعیت مجموعه کریمخانی، نمونه آماری 356 مورد محاسبه شد. ضریب آلفای کرونباخ جهت سنجش پایایی پرسشنامه 85/0 برآورد گردید. روش های تحلیلی؛ ضریب همبستگی، رگرسیون چندگانه به روش Enter و تحلیل عاملی می باشند. نتایج نشان می دهد که متغیرهای انتخابی نقش به سزایی در شکل گیری همبستگی در فضاهای شهری داشته اند. تحلیل عاملی مشخص می کند که اعتماد، وجدان جمعی و مشارکت بیشترین تاثیر را در شکل گیری و افزایش همبستگی اجتماعی دارند. در نهایت می توان گفت محتوی در قیاس با فرم در شکل گیری همبستگی اجتماعی نقش غالب دارد.
روند، زمینه ها و میزان سرمایه گذاری مورد انتظار در راستای زیرساخت ها و اماکن مورد نیاز توسعه گردشگری روستایی توسّط گروه های مرتبط در استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این تحقیق، یافتن زمینه ها و پیش بینی میزان سرمایه گذاری در بخش زیرساخت ها و اماکن مورد نیاز توسعه توریسم روستایی دراستان تهران توسط سه بخش دولت، ساکنان روستایی و بخش خصوصی است.
روش: این پژوهش براساس روش پژوهش اسنادی و پیمایشی، با استفاده از پرسش نامه و هم چنین، مصاحبه چهره به چهره انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل سه گروه زیر است: گروه مسؤولان که متشکّل از تعداد ۱۱۹ نفر از مسؤولان دولتی ستادی، شهرستانی و محلّی مرتبط با مقوله توسعه روستایی هستند. گروه مردم محلّی یا ساکنان روستایی شامل ۱۲۲ نفر از ساکنان روستایی استان تهران که دارای سکونت دائم و یا موقّت در روستا هستند و گروه دارندگان مشاغل خصوصی متشکّل از ۱۸۳ نفر که در این گروه تعدادی از اعضای سازمان های غیردولتی نیز مشارکت داشته اند.
یافته ها: در مناطق روستایی استان وضعیت زیرساخت هایی هم چون جادّه، برق و گاز مناسب بوده؛ ولی تعداد هتل، مهمان سرا، کمپ و بازارچه های روستایی نامناسب است. به اعتقاد مسؤولان دولتی، دولت باید در زمینه هایی هم چون جادّه سازی، مرمّت آثار تاریخی، خدمات بهداشتی، گاز و برق رسانی و توسعه مراکز بهداشتی سرمایه گذاری کند. ساکنان محلّی معتقدند که آن ها باید در زمینه هایی هم چون مهمان سرا، کمپ، و بازارچه های روستایی سرمایه گذاری کنند و به اعتقاد بخش خصوصی، سرمایه گذاری آن ها باید در زمینه هتل سازی، مهمان سرا، کمپ و بازارچه های روستایی و مراکز خدمات فنّی و نیازهای توریست ها باشد. طی سال های ۱۳۹۳-۱۳۸۴ در استان تهران، میزان سرمایه گذاری در ازای هر توریست، ۷.۷۷ دلار بوده است. براساس سرمایه گذاری های پیش بینی شده به ازای ۵ درصد افزایش سرمایه گذاری سالیانه توسّط این سه گروه، می توان به افزایش اشتغال سالیانه ۱۱۲۱۳ شغل در مناطق روستایی استان دست یافت.
محدودیت ها و راهبردها: ازمهم ترین محدودیت های این تحقیق، نبودن سابقه مطالعاتی در زمینه سرمایه گذاری در بخش توریسم روستایی در کشورمان و هم چنین، فقدان آمار و اطّلاعات مورد نیاز در این زمینه بوده است.
راه کارهای عملی: برنامه ریزی های کلان در زمینه سرمایه گذاری در بخش توریسم روستایی، جلب مشارکت سرمایه گذاری مردمی و خصوصی توسّط دولت و حمایت های تسهیلاتی و غیرنقدی دولت از این سرمایه گذاران.
اصالت و روش: نوآوری این مقاله در ارتباط با سوق دادن سرمایه گذاری های روستایی در زمینه توسعه روستایی و نه در جهت عمران روستایی می باشد. هم چنین، چشم انداز مستندی را نسبت به توسعه توریسم روستایی و در نهایت، توسعه روستایی ترسیم می کند.
آثار گسترش فیزیکی و تغییر کاربری های شهری بر حریم رودخانه (مطالعه موردی: رود خشک در شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعة فیزیکی شهرها، تجاوز به حریم و بستر رودخانه ها و اراضی پیرامونی آن ها منجر شده است. استفادة انسان از رودخانه و نوع دخالت در حریم آن موجب تغییراتی در کانال رود و حاشیة آن می شود. در دهه های اخیر، کلان شهر شیراز شاهد گسترش بیش ازحد فضاهای ساخته شده بوده است؛ به گونه ای که بیش از دیگر شهرهای استان رشد فیزیکی دارد. بخش اعظم این توسعه، نامنظم و خودسرانه صورت گرفته و درنتیجه، توسعة فیزیکی شهر به تغییر لندفرم های ژئومورفولوژیکی اطراف منجر شده است. هدف این پژوهش، بررسی توسعه شهری در حریم رودخانة خشک و دامنة تغییرات آن در بازة زمانی 48 ساله در شهر شیراز است.این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و به صورت کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. پژوهش با استفاده از عکس هوایی سال 1346 به مقیاس 1:20000، تصاویر ماهوارة لندست در سال 1394، سنجندة اولی و نقشه های توپوگرافی منطقه و برداشت داده های میدانی به کمک سامانه موقعیت یاب جهانی (GPS) صورت گرفت. همچنین به منظور پردازش داده ها و تهیه نقشه، از نرم افزارهای ArcGis10.3 و Envi4.8 استفاده شد. مطابق نتایج، در دوره زمانی فوق توسعه فیزیکی شهر در حریم رودخانه، در مقایسه با سال 1346 در بازه اول 21 هکتار، در بازه دوم 220 هکتار و در بازه سوم 54 هکتار است. به طورکلی، 295 هکتار از حریم رودخانه به کاربری های ساخت وساز شهری تعلق گرفته و جابه جایی عرضی رودخانه در بخش یک 176 متر، بخش دوم 145 متر و در بخش سوم 68 متر بوده است.همچنین بررسی ها نشان می دهد الگوی گسترش فیزیکی کلان شهر شیراز، از هسته ای به سمت خطی پیش رفته است.
بررسی و تحلیل نقش مهاجرت های روستایی در ایجاد بخش غیر رسمی؛ مطالعه موردی کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان یک سیستم پویا، به طور مداوم در حال تغییر و تحول است. در برهه هایی از تاریخ، جریان هایی به عنوان نقطه عطف، باعث ایجاد تغییرات ناگهانی سریع و غیر منتظره در کالبد و ساختار فضایی شهرها می شوند. در این میان، اصلاحات ارضی نقش اساسی را در رشد سریع شهرها داشت. و باعث مهاجرت های بی رویه روستائیان به شهرها شد. مقاله حاضر، ریشه های اقتصادی این مسأله را براساس بینش های پایداری شهری مورد ارزیابی قرار داده است تا بستر مناسبی برای درک بهتر و ارزشیابی و قضاوت آنها، هنگامی که در زمینه های برنامه ریزی شهری به کار گرفته می شوند، را فراهم کرده باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و توسعه ای است و روش بررسی آن توصیفی – تحلیلی و شالوده مطالعه مبتنی بر عملیات میدانی (مشاهده مستقیم، تکمیل پرسشنامه های مختلف) و بهره گیری از اسناد و مدارک موجود است. جامعه آماری تحقیق(n) صدهزار نفر است و طبق فرمول کوکران، حجم نمونه (N) به تعداد 390 مورد برآورد گردید. شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای و چند مرحله ای از مناطق ده گانه تبریز است. برای بررسی روایی و پایایی تحقیق از شیوه روایی صوری و محتوایی و روش بازآزمایی پرسشنامه استفاده شد و ضریب پایایی آن معادل 82 درصد به دست آمد. داده های پژوهش حاضر نیز با بهره گیری از روش های آمار توصیفی و استنباطی و با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که فقدان سرمایه کافی و تحصیلات مناسب سبب افزایش شاغلان بخش اقتصاد غیر رسمی شهر تبریز شده است و همچنین مهاجرت های روستا-شهری نقش بسزایی در گسترش و ایحاد این بخش از اقتصاد دارند. محل سکونت اکثر شاغلان در بخش غیر رسمی شهر تبریز مناطق حاشیه نشین و فقیر نشین شهر تبریز است.
مطالعة تطبیقی الگوی رشد فضایی-کالبدی کلان شهرهای تبریز و استانبول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی رشد شهری یکی از مباحث اصلی است که می تواند به پایداری و حیات شهرها کمک نماید و با تمام خصوصیات اعم از فرم و کارکرد و کالبد و محتوی، دغدغة بی پایان فیلسوفان و نظریه پردازان و آرمان گرایان از حداقل 5 قرن قبل از میلاد تا عصر حاضر بوده است و امروزه، آگاهی از فرم فضایی و شکل شهر می تواند یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در میزان موفقیت برنامه ریزان و دست اندرکاران شهری باشد و به بهبود محیط های شهری کمک شایانی بنماید. لذا، با توجه به ضرورت موضوع، ما نیز در پژوهش حاضر، در مطالعه ای تطبیقی در تلاشیم تا با استفاده از روش های کمی، الگوی رشد فضایی- کالبدی دو کلان شهر خواهر خوانده، یعنی کلان شهرهای تبریز و استانبول را ارزیابی کنیم. پژوهش حاضر، از نظر ماهیت و روش، دارای رویکرد توصیفی- تحلیلی و کاربردی است. به طوری که، ابتدا با استفاده از مطالعات میدانی، اسنادی و کتابخانه ای به بررسی و استخراج اطلاعات مورد نیاز پرداخته و سپس فرم کالبدی- فضایی رشد شهر تبریز (با 10 منطقه) و استانبول (با 39 منطقه) را با استفاده از روش های کمی محاسبه کرده است؛ برای سنجش فرم از چهار روش (آنتروپی، جینی، موران، گری) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که الگوی رشد کلان شهر تبریز، پراکنده بوده و در سال 1390 گرایش به الگوی تصادفی را نشان می دهد. اما فرم کلان شهر استانبول، گرایش به الگوی رشد متمرکز را نشان می دهد.
مکان یابی و آمایش صنایع پتروشیمی با رویکرد برنامه ریزی محیط زیست و بهره گیری از روش تلفیقی پرومته و فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی (مطالعه ی موردی: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، مکان یابی و آمایش صنایع پتروشیمی از دیدگاه برنامه ریزی محیط زیست با استفاده از روش تلفیقی پرومته و فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی در استان لرستان است. پردازش و تحلیل داده ها به کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی و براساس ده معیار مهم از نظر کارشناسان محیط زیستی شامل طبقات ارتفاع، طبقات شیب، فاصله از مناطق حفاظت شده، قابلیت کاربری اراضی، فاصله از رودخانه ها، فاصله از گسل، فاصله از نقاط روستایی، فاصله از نقاط شهری، فاصله از صنایع موجود و فاصله از راه ها صورت گرفته است. در این پژوهش از روش پرومته برای رتبه بندی آلترناتیوها و از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی برای تعیین وزن هریک از معیارها استفاده شد. برپایه ی نقشه وزن بندی نهایی، از مجموع مساحت منطقه، شانزده درصد (45 هزارو207 کیلومتر مربع) برای توسعه ی صنایع پتروشیمی مناسب هستند. نتایج تجزیه و تحلیل حساسیت مدل نیز نشان داد که بخش زیادی از مکان های ب ا ت وان نسبتاً مناسب و مناسب نقشه ی نهایی، منطبق بر کلاس های ک املاً مناس ب ه ریک از مشخصه های ورودی در مدل بوده است و این ام ر رض ایت بخ ش بودن مدل به کار رفته را در مطالعات مکان یابی صنایع پتروشیمی نشان می دهد.
ارائه روش نظریه زمینه ای برای مدل سازی مفهومی پیامدهای تغییرات اقتصادی در روستاهای شهرستان چرداول: مطالعه موردی روستاهای مسیر راه کربلا در دهستان شباب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تغییر و تحولات متعدد در ساختار اقتصادی روستاهای شهرستان چرداول، پژوهش حاضر با هدف بازسازی مفهومی پیامدهای تغییرات اقتصادی در چهار روستای منتخب که در مسیر جاده کربلا قرار دارند، درک و تفسیر مردم از شرایط، تعاملات و پیامدهای این تغییرات را با رویکرد کیفی نظریه زمینه ای مورد بررسی قرار داده است. نمونه ها به صورت هدفمند و با نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. بنابراین، روستاییانی که در گذشته به کشاورزی اشتغال داشتند و اکنون به فعالیت های دامداری و زنبور داری و مشاغل خدماتی می پردازند، انتخاب شدند. انتخاب نمونه ها تا رسیدن به اشباع نظری از ساکنان روستاهای مورد مطالعه ادامه داشت. در کل، مطالعه روی 47 نفر صورت گرفت. داده های گردآوری شده در قالب 48 مفهوم، هفت مقوله عمده و یک مقوله هسته ای کد گذاری شدند. نتایج نشان داد که مردم روستاهای منتخب پیامدهای تغییرات اقتصادی را به مثابه تحول در کارکرد روستا و افزایش مشاغل جدید درک کرده اند.
ارزیابی عملکرد نهادهای متولی در توسعه ی سکونتگاه های روستایی با رویکرد معادلات ساختاری مورد مطالعه: شهرستان جوانرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر پایه ی تحقیقات ارزیابی روستاییان از عملکرد متولیانِ امور روستایی، مختص به سنجش عملکرد دهیاران و شوراها بوده، درحالی که نهادهایی مانند جهاد کشاورزی، بنیاد مسکن، منابع طبیعی و غیره، به شدت با مسائل روستاییان درگیر هستند و به شیوه های مختلفی جوامع روستایی را تحت تأثیر قرار می دهند. هدف از پژوهش حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است، ارزیابی جوامع روستایی از عملکرد نهادهای متولی (شورا، دهیار، بخشدار، جهاد کشاورزی، فرمانداری، بنیاد مسکن، منابع طبیعی و غیره) و بررسی تأثیرات این نهادها بر شاخص های مختلف توسعه روستایی در روستاهای شهرستان جوانرود می باشد.
جامعه ی آماری پژوهش را 4811 نفر سرپرستان خانوار روستایی ساکن در 89 روستای شهرستان جوانرود تشکیل می دهد که با استفاده از فرمول های آماری، 356 نفر از آن ها به عنوان نمونه برآورد گردید. ابزار اصلی پژوهش، پرسشنامه ی محقق ساخته بوده که روایی و پایایی آن به ترتیب با کسب نظرات اساتید دانشگاهی و کارشناسان و انجام پیش آزمون و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از نرم افزارهای SPSSو Amosاستفاده گردید.
نتایج پژوهش نشان داد، 4/12 درصد روستاییان میزان رضایت مندی مناسبی را از متولیان امور روستایی داشته و 39 درصد میزان رضایت مندی متوسط و 6/48 درصد رضایت مندی ضعیفی را از عملکرد متولیان امور روستایی شهرستان جوانرود داشته اند. با وجود میزان رضایت مندی ضعیف روستاییان از عملکرد متولیان امور روستاییِ شهرستان جوانرود، نتایج مدل نهایی برازش شده معادلات ساختاری نشان داد، نهادهای مذکور بر دو شاخص توسعه ی کالبدی- زیرساختی و کیفیت زندگی به ترتیب با اثرات کل 421/0 و 324/0 بیشترین اثر را داشته اند و اثرگذاری آن ها بر شاخص حفاظت از منابع محیطی با اثر کل 234/0-، منفی بوده است.
سنجش نابرابری فضایی شاخص های فرهنگی بین شهرستانی با استفاده از مدل ویکور (مطالعه موردی: شهرستان های کرمانشاه)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین مسائل مؤثر بر رفتارها در جوامع انسانی مقوله فرهنگ است. در بیشتر کشورهای در حال توسعه، توسعه فرهنگی یکی از ابعاد اصلی فرایند توسعه محسوب می شود. بنابراین برای برنامه ریزی، تخصیص منابع و اعتبارات میان مناطق مختلف، شناسایی جایگاه منطقه در بخش مربوطه و سطح بندی برخورداری از مواهب توسعه ضروری است. هدف از این پژوهش، تعیین و تحلیل سطح توسعه فرهنگی و نابرابری ناحیه ای شهرستان های استان کرمانشاه با استفاده از مدل آنتروپی- ویکور است. جامعه آماری پژوهش، ۱۴ شهرستان استان کرمانشاه است. رویکرد حاکم بر این پژوهش توصیفی- کمی و تحلیلی است. در این پژوهش از ۲۰ شاخص فرهنگی برای سطح بندی و جایگاه هر یک از شهرستان های استان کرمانشاه در چهار سطح توسعه یافته (فرا برخوردار)، در حال توسعه (برخوردار)، توسعه نیافته (نیمه برخوردار) و محروم (نابرخوردار) بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش مبین آن است تنها شهرستان کرمانشاه در سطح توسعه یافته و رتبه اول قرار دارد و شهرستان های اسلام آباد غرب و صحنه در سطح در حال توسعه (برخوردار) و رتبه دوم قرار دارند. شهرستان های کنگاور، سنقر، هرسین، پاوه، سرپل ذهاب، گیلانغرب، قصر شیرین در سطح توسعه نیافته (نیمه برخوردار) و در رتبه سوم و شهرستان های روانسر، دالاهو، ثلاث باباجانی و جوانرود در سطح محروم (فروبرخوردار) و رتبه چهارم قرار دارند. یافته های حاصل نشان می دهد که نابرابری های فضایی فرهنگی، در سطح استان بسیار بالا است و تناسب چندانی با عدالت اجتماعی نداشته و لازم است به توزیع عادلانه منابع وخدمات فرهنگی در سطح توسعه فرهنگی توجه جدّی شود.
تحلیل ساختاری مؤلفه های مؤثر بر توسعه ی پایدار تعاونی های تولید کشاورزی در مناطق روستایی شهرستان نقده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعاونی های کشاورزی اهرمی مناسب برای توسعه ی اقتصادی، اجتماعی و ابزاری برای گردآوری نیروها و منابع توسعه به شمار می آیند. هدف اصلی این مطالعه تدوین یک مدل ساختاری به منظور تحلیل اثرات عوامل اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و نهادی بر توسعه ی پایدار تعاونی های تولید کشاورزی شهرستان نقده می باشد. برای دستیابی به این هدف یک مدل ساختاری با پنج متغیر نهفته و 22 شاخص آشکار تدوین شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه و جامعه ی آماری نیز شامل اعضای تعاونی های تولید کشاورزی شهرستان نقده به تعداد 778 نفر بود. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (1970) به روش نمونه گیری تصادفی با انتساب متناسب 260 نفر انتخاب شد. برای تعیین روایی ظاهری و محتوایی پرسشنامه ها از پانل متخصصان گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس استفاده شد. همچنین به منظور سنجش پایایی ابزار تحقیق از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن برای قسمت های مختلف پرسشنامه بین 78/0 تا 81/0 محاسبه شد. به منظور بررسی و برازش متغیرهای نهفته و آزمون فرضیه های پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار LISREL8.80 استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی، پایایی و برازش متغیرهای نهفته ی پژوهش را تأیید کردند. مدل سازی معادلات ساختاری نیز نشان داد که مؤلفه های اجتماعی (84/0= , γ24/2=t)، اقتصادی (36/0= , γ04/3=t)، زیست محیطی (52/0= , γ14/3=t) و نهادی (35/0= , γ96/2=t) تبیین کننده ی 63 درصد از تغییرات پراکنش توسعه ی پایدار تعاونی های تولید کشاورزی بودند و شاخص های برازش مدل در وضعیت خوبی قرار داشتند.