فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۸۶۱ تا ۵٬۸۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق امکان سنجی تولید برق خورشیدی با سامانه فتوولتائیک در مناطق روستایی و با استفاده از پشت بام واحدهای مسکونی در استان خوزستان به عنوان سامانه ی کمک یار شبکه ی تأمین برق است. بررسی واحدهای مسکونی روستایی این استان نشان داد که بیشترین سطوح قابل استفاده پشت بام این واحدها، جهت نصب پنل های خورشیدی، به ترتیب با 56/22، 08/10، 58/8 و 73/7 درصد از کل مساحت مفید، در شهرستان های اهواز، دزفول، شوش و شادگان، قرار دارند. همچنین مقدار سطح مفید پشت بام واحدهای مسکونی روستایی، جهت نصب سامانه فتوولتائیک، 45 درصد محاسبه شد. بر اساس نقشه ی تهیه شده در محیط GIS، میانگین سالانه ی شدت تابش روزانه آفتاب در کل روستاهای استان خوزستان، 219/5 کیلووات ساعت به دست آمد.
بیشترین میانگین سالیانه شدت تابش آفتاب در روستاهای شهرستان های رامهرمز و هندیجان، به ترتیب با 37/5 و 36/5 کیلووات ساعت بر مترمربع در روز به دست آمد. با فرض استفاده از 25 درصد از سطح پشت بام و بازده 48/6 درصدی سامانه تبدیل انرژی خورشیدی، امکان تولید برق در پشت بام واحدهای مسکونی روستایی استان خوزستان، 5/766 گیگاوات ساعت در سال می باشد که این مقدار، 29/7درصد از مصرف کل برق خانگی استان و 80/28درصد سرانه مصرف برق خانگی در استان خوزستان است. همچنین در استان خوزستان بیشترین مصرف برق همزمان با بیشترین تابش خورشیدی است. بنابراین، می توان با استفاده از سامانه های فتوولتائیک در پشت بام منازل روستایی، فشار بر خطوط انتقال برق و قطعی برق را کاهش داد.
تحلیل کیفیت مسکن در محلات 20 گانه شهر بیجار با روش آنتروپی و SAW(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن یکی از مقوله های مهمی است که بشر همواره با آن دست به گریبان بوده و برای دگرگونی و یافتن پاسخی مناسب و معقول برای آن در تلاش بوده است؛ بنابراین، مسکن یک نیاز است، اما فراتر از نیاز آنچه که ایده آل آدمی است، دسترسی به مسکنی مناسب است؛ از این رو، در مقاله حاضر به بررسی کیفیت مسکن مناسب در محلات شهری به صورت موردی در محلات سکونتگاهی شهر بیجار می پردازیم. روشبررسیاینپژوهش،مبتنیبررویکردتوصیفی-تحلیلیاست. جهتجمع آوریاطلاعاتموردنیاز،ازروش میدانی- کتابخانه ایو همچنین از مجموعه داده های موجود در مرکز آمار ایران، برای تحلیل کیفیت مسکن در محلات شهر بیجار استفاده شده است. در نهایت با توجه به اهداف موردنظر در این تحقیق، تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از تکنیک SAWو آنتروپی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل14 شاخص مورد استفاده در تحقیق، نشان می دهد که در سطح محلات شهر بیجار، محلات حلوایی و قلعه برجگه با بیشترین امتیاز و محلات محمود آباد، تخت علیا و تخت سفلی با کمترین امتیاز؛ به ترتیب، دارای بالاترین و پایین ترین میزان از منظر شاخص های کیفیت مسکن هستند.
بررسی تطبیقی تفاوت های کیفیت زندگی در محلات برنامه ریزی شده و سکونتگاه های غیررسمی شهری (نمونه موردی : محلات کارمندان و اسلام آباد شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی ها گویای این است که در روند جهانی شدن و شهرنشینی نوین که به تمرکز فقر و غنا در اغلب کشورهای در حال توسعه گرایش دارد، خلأ ناشی از ناکارآمدی طرح ها توسعه ی شهری در جهت توزیع فضایی مطلوب دستاوردهای توسعه در محلات شهری امکان بروز الگوهای سکونتگاه های غیررسمی و برنامه ریزی شده را ارائه می هد. آنچه این پژوهش در پی آن است مقایسه تطبیقی کیفیت زندگی در اسلام آباد به عنوان محله اسکان غیررسمی و کارمندان به عنوان محله برنامه ریزی شده شهر زنجان بر اساس شاخص های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی، کالبدی و زیست محیطی است.روش تحقیق پژوهش توصیفی و تحلیلی استفاده از منابع کتابخانه ای و پیمایشی جهت تحلیل شاخص های کیفیت زندگی است. داده های جمع آوری شده وارد نرم افزارSpss شده و سپس جهت بررسی تطبیقی شاخص های کیفیت زندگی از مدل Vikor، AHP و جهت آزمون فرضیات از آزمون های توصیفی نظیر میانگین و آزمون استنباطی کای دو (Chi – Squre) استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از بررسی تطبیقی بر اساس مدلها نشان از وضعیت نامطلوب شاخص ها در محله اسلام آباد نسبت به محله کارمندان دارد و میزان اختلاف در شاخص های اقتصادی و کالبدی چشمگیر است. همچنین با تغییر هر کدامیک از شاخص ها کیفیت زندگی آن ها نیز تغییر می یابد. بنابراین باید نگاه های گزینشی را از میان برداشت و جهت بهبود و ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان برنامه ریزی های مطلوب تلاش کرد.
تحلیل و بررسی تأثیر بیلبوردهای تبلیغاتی بر منظر شهری شهر لاهیجان، بر مبنای ضوابط و مقررات پیشنهادی سامان دهی تابلوهای شهری در ایران با روش تحلیل سوات (SWOT)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در ایران و بیشتر نقاط جهان، منظر خیابان ها و مراکز فعال شهرها از بیلبوردهای تبلیغاتی رنگارنگ و مختلف پوشیده شده است، تا آنجا که برخی از متخصصان این فراوانی و تنوع را نوعی آشفتگی و آلودگی بصری به شمار آورده اند. در حقیقت، وجود تابلوهای آگهی، به ویژه بیلبوردهای تبلیغاتی لازمه زندگی شهری است و جلوگیری از آلودگی بصری ناشی از تبلیغات و حاکمیت زیبایی در منظر شهرها نیز ضرورت دارد؛ لازمه حاکمیت زیبایی نیز برخورداری از قانون و قواعد مدون است. هدف این پژوهش شناسایی تأثیر بیلبوردهای تبلیغاتی بر منظر شهری لاهیجان است و در انجام آن از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شده است. در این پژوهش، ابتدا مفاهیم و تعاریف اولیه منظر و تبلیغات بررسی شده است؛ در ادامه، مجموعه ای از معیارها و شاخص ها در ارتباط با تبلیغات و منظر شهری در قالب جداولی استخراج گردید؛ سپس از طریق مشاهده و جمع آوری اطلاعات، به روش میدانی (مصاحبه، برداشت اطلاعات میدانی و عکس برداری و استفاده از سر شماری ها) شاخص ها با وضع موجود مقایسه شدند. پس از آن، نقاط قوت و ضعف موجود در منظر شهر لاهیجان که به دلیل وجود بیلبوردهای تبلیغاتی ایجاد شده است، با روش SWOT، بررسی شد. در انتها، این نتیجه حاصل شد که بیلبوردهای تبلیغاتی لاهیجان با اینکه در بیشتر موارد استانداردها و شاخص ها را رعایت کرده اند، به علت نصب در مکان نامناسب، عدم رعایت استاندارد مشخصات فیزیکی، عدم رعایت استاندارد حریم تابلوهای تبلیغاتی و نورپردازی نامناسب و کم توجهی به زمینه فرهنگی و تاریخی، مطلوبیت بصری لازم را ندارند، در نتیجه ضرورت دارد در این زمینه اصلاحاتی صورت پذیرد. به منظور انجام این اصلاحات، در این پژوهش رویکرد تدوین ضوابط عام کمی و کیفی و ارائه الگوها و نمونه های مناسب مطرح و پیشنهادهایی برای طراحی و سامان دهی بیلبوردهای تبلیغاتی شهر لاهیجان ارائه شد.
آسیب پذیری ناشی از سیلاب شهری (مطالعه موردی: تهران، درکه تا کن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تسطیح زمین، تجاوز به حریم رودخانه ها و مسیل ها، سبب رخداد تغییرات الگوی زهکشی طبیعی و جاری شدن سیل در نواحی شهری، آب گرفتگی معابر و افزایش هزینه های نگه داری شهر می شود. شهر تهران مستقر در دامنه جنوبی کوه های البرز مرکزی، در پایین دست حوضه های آبریز متعددی قرار دارد. گسترش شهر تهران تا ارتفاع 2200 متری، باعث تفاوت ساختاری در بافت فیزیکی این شهر و درنتیجه مستعد مخاطرات طبیعی ازجمله سیلاب شده است. مناطق 2 و 5 شهرداری تهران در شمال غرب تهران به دلیل مجاورت با حوضه های درکه، فرحزاد، و کن، بالا بودن سهم نسبی ساخت وسازها، بالا بودن نسبی تراکم مسکن و جمعیت، تغییر کاربری و وارد شدن به حریم رودخانه و بهره برداری نادرست از مسیل ها در معرض ناپایداری ناشی از سیلاب قرار دارد. این پژوهش با استفاده از نقشه های توپوگرافی 1:25000، داده های اقلیمی و هیدرومتری (2012 تا 1995) و داده های کاربری دریافت شده از سازمان شهرداری تهران انجام شده است. معیارهای انتخابی با روش مقایسه دوتایی وزن دهی شدند و بر اساس توابع فازی تلفیق گردیدند. برای تشخیص نقش عوامل مؤثر از روش های تهیه نیمرخ آبی و هیدروگراف استفاده شد و ضرایب اهمیت با استفاده از تحلیل شبکه عصبی چند لایه MLP استفاده گردید. نقشه آسیب پذیری حاصل از وزن های مقایسه ای و توابع تلفیقی فازی نشان داد که بیشترین آسیب پذیری در خارج شهر پیرامون مسیل ها می باشد. به دلیل اهمیت حجم رواناب در حوضه های بالادست مناطق شهری، سهم حجم رواناب با احتساب مساحت نواحی تعیین گردید. نتایج، سهم رواناب حوضه کن در نواحی شهری را زیاد نشان داد. لذا برای ارزیابی ورودی مسیل کن به تهران، ایستگاه باران سنجی سولقان انتخاب شد و پروفیل طولی و هیدروگراف آن ترسیم گردید. نتایج مطالعات آسیب پذیری در نواحی شمال غرب تهران که حوضه های درکه تا کن در بالادست آن قرار دارند و مناطق شهری 2 و 5 را شامل می شود نشان داد که ترکیبی از عوامل بالادست و شهری سبب تشدید آسیب پذیری این مناطق می شود. اگرچه در مناطق خارج از شهر حواشی رودخانه ها و مسیل ها بالاترین آسیب پذیری را نشان می دهند، لیکن عوامل دیگری ازجمله بافت فرسوده، سطوح شیب عمودی و ضریب انحناء در تعیین میزان آسیب پذیری نواحی شهری دخالت می کند. شواهد این ادعا در برداشت های میدانی آشکار است. جهش های دبی پیک در هیدروگراف ماه اکتبر سال 2012 بر لزوم توجه به رواناب خروجی حوضه کن دارد که تهران به طور سالانه حوادثی در رابطه با حوضه کن را تجربه می کند.
ارزیابی توانمندی ها و قابلیت های ژئوتوریستی روستای کندوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژئوتوریسم از ترکیب واژه های ژئو (زمین) و توریسم (گردشگری) پدید آمده است و به شکلی از گردشگری گفته می شود که دارای جاذبه های زمین شناسی، ژئومورفولوژی، میراث فرهنگی و زیباشناسی مکان جغرافیایی است. هدف این تحقیق ارزیابی توان ژئوتوریستی روستای کندوان واقع در شهرستان اسکو می باشد. برای رسیدن به این هدف در این تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. در روش توصیفی ابزار کار محققان مطالعات اسنادی و میدانی بوده و در مرحله بعد با استفاده از نظر کارشناسان و توریست ها توان ژئوتوریستی روستا ارزیابی گردید. در نهایت برای تجزیه تحلیل داده ها مدل دینامیکی به کار گرفته شد. نتایج تحقیق نشان داد که شاخص ارزش علمی ژئوتوریستی روستا برابر با 88/22، شاخص ارزش های مازاد 08/29 و ضریب آسیب پذیری منطقه نیز 47/2 به دست آمده است. در نهایت توان ژئوتوریستی روستا بر اساس معیار کمی (مقدار 45/54 ) و معیار کیفی مدل، خوب ارزیابی گردید.
ارزیابی رابطه کشاورزی پایدار و توسعه پایدار روستایی (مطالعه موردی: نواحی روستایی شهرستان فسا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی نقش اساسی و تعیین کننده ای در سرنوشت جامعه روستایی ایران دارد و نمی توان انتظار داشت بدون داشتن راه حلی استوار و منطقی برای کشاورزی به توسعه روستایی رسید. هدف تحقیق حاضر ارزیابی رابطه کشاورزی پایدار و توسعه پایدار روستایی در نواحی روستایی شهرستان فسا است. در این مطالعه از روش توصیفی تحلیلی استفاده و داده ها به روش پیمایشی تهیه شد. جامعه آماری این تحقیق شامل سرپرستان خانوارهای روستایی شهرستان فسا بود که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 285 نفر از بین آن ها به صورت تصادفی انتخاب شد. این افراد از طریق پرسش نامه که اعتبار آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ آزموده شده بود بررسی شدند. در این مطالعه برای تجزیه وتحلیل داده ها از رویکرد آماری مدل سازی معادله های ساختاری و آزمون تحلیل عاملی تأییدی دوعاملی مرتبه اول استفاده شد. نتایج آزمون ها نشان داد هر دو مدل اندازه گیری توسعه روستایی و کشاورزی پایدار اعتبار قابل قبولی دارد. همچنین مدل دوعاملی مرتبه اول برای ارتباط بین توسعه پایدار روستایی و کشاورزی پایدار و برازش آن ها با داده های گردآوری شده اعتبار داشت. بر اساس نتایج تحلیل درمجموع معرف های کشاورزی پایدار تأثیر مستقیم بیشتر و معنادارتری بر توسعه پایدار روستایی نسبت به شرایط معکوس این رابطه داشته اند.
سطح بندی درجه توسعه یافتگی دهستان های استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گلستان از استان هایی است که با 49 درصد جمعیت روستانشین، جزو استان های محروم معرفی شده و همین مسئله، شناخت سطح توسعه یافتگی دهستان ها برای انجام اقدامات برنامه ریزی را ضروری ساخته است. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی، شناخت و معرفی سطح توسعه یافتگی دهستان های این استان بود. بدین منظور، از روش تاپسیس ( TOPSIS ) برای پردازش، تحلیل و سطح بندی درجه توسعه یافتگی دهستان ها بر مبنای 41 شاخص و همچنین،برای تجزیه و تحلیل داده ها و استخراج نقشه ها، از مدل فرایند شبکه ای تحلیل ( ANP ) برای وزن دهی و از نرم افزار Arc GIS 10.3 استفاده شد. یافته ها نشان داد که حدود پنجاه درصد از دهستان های استان گلستان، به ترتیب، از نظر شاخص های بخش آموزش، ارتباطات، خدمات، بهداشت و درمان، و اشتغال محروم اند؛ همچنین، تفاوت زیادی بین سطح توسعه یافتگی دهستان ها از نظر شاخص های بررسی شده وجود دارد و در نتیجه ، دهستان های استان گلستان، در مجموع شاخص ها، توسعه نیافته محسوب می شوند. در پایان، بر پایه یافته های پژوهش، پیشنهادهایی برای محرومیت زدایی از دهستان ها ارائه شد.
راهبرد تعدیل فقر در محلات شهری با رویکرد اقتصاد مقاومتی مطالعه ی موردی: کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقتصاد مقاومتی به عنوان مفهوم مواجهه با اختلالات، غافلگیری ها و تغییرات معرفی می شود. از ویژگی های این الگو، مقاوم سازی اقتصاد ملی در برابر تهدیدات، تأکید بر نیروها و بخش های پیشران، فرصت ساز، مولد، درون زا و برون گرا - جهانی فکرکردن و محلی عمل نمودن- است. این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی و با استفاده از رگرسیون دو متغیّره فضایی در گام نخست، اقدام به سازمان یابی فقرا و رابطه ی آن با بافت فرسوده در شهر تهران نموده است. سپس به تبیین و سنجش اقتصاد مقاومتی با رویکرد محلی اقدام به شناسایی مؤلفه ها و شاخص های اقتصاد مقاومتی در سطح محله نعمت آباد در جنوب تهران گردید. در این راستا از ابزار پرسشنامه ی محقق ساخته و مصاحبه های عمیق در سطح محلی و از داده ها و اطلاعات نهادها و دستگاههای متولی برای تحلیل در سطح کلان شهر تهران استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که سازمان یابی فقرای شهری در شهر تهران از سال 1375 تا 1390 از تمرکزگرایی آنها در بافت فرسوده درون شهر حکایت دارد. به عبارت دیگر رابطه ی معنادار فضایی بین استقرار فقرا با بافت فرسوده در شهر تهران وجود دارد که ضرورت اتخاذ سیاست های اقتصاد مقاومتی را در بافت های فرسوده نمایان تر می نماید.
محله ی مورد مطالعه که شامل بافت فرسوده شهر تهران نیز است، با استفاده از مؤلفه های مولد بودن، درون زایی، کارآفرینی و همکاری های جمعی اقتصاد مقاومتی، در سال های اخیر با گسترش صنعت مبل و لوازم اداری توانسته است در قالب فعالیّت های اجتماع محور ساکنان خود را در مبارزه با فقر و تهدیدات بیرونی تا حدی خود را مقاوم نماید. ارزیابی میزان شاخص های اقتصاد محلی در محله ی مورد مطالعه نشان می دهد که همکاری جمعی برای کسب منفعت از دستگاهای دولتی و شهرداری، بیشترین اهمیت را در بین شهروندان داشته است. در سوی دیگر ایجاد نهادها و مؤسسات غیردولتی، ترس از کمبود منابع مالی و طولانی شدن پروژه های نوسازی کمترین اهمیت در میان شاخص های اقتصاد محلی را از نظر مردم محله نعمت آباد دارا می باشند. بنابراین پیشنهاد می شود که سیاست گذاران و تصمیم سازان حوزه ی مدیریت شهری علاوه بر تسهیل امر بهسازی به بسترسازی توسعه ی اقتصاد محلی در قالب فعالیّت های اجتماع محور کمک نمایند.
تحلیل سازگاری فضای شهر و محیط زیست شهر آرمانی شیعی در تقابل رهیافتهای نظری اسلام و غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۵ شماره ۴۲
۸۶-۵۷
حوزههای تخصصی:
به رغم این که از ابتدای طرح مفهوم توسعه به معنای عام آن، منابع طبیعی و زیست محیطی نقش اساسی در شکل گیری آن داشت، تا دهه های اخیر از توجه جدی به آن غفلت شده بود. رشد فزاینده اقتصادی که ارمغان پیشرفت فن آوری بود، پیامدهایی در عرصه محیط زیست و منابع طبیعی داشت که به تدریج باعث نگرانی اقتصاددانان و دانشمندان اکولوژی به طور خاص و بیشتر ارباب معرفت به طور عام شد. در حالی که نگاه دین مبین اسلام و خاصه شیعه به مفهوم سازگاری فضاهای شهری با محیط زیست و طبیعت به عنوان یک رهیافت جامع برای گذشته، حال، و آینده بشر می تواند در تقابل با رهیافتهای نظری غرب، گامی اساسی در برنامه ریزی ساختار فضاهای شهری بشمار رود. در هر حال، در این مقاله به مفهوم سازگاری فضای شهر آرمانی شیعی و محیط زیست در تقابل رهیافتهای نظری اسلام و غرب پرداخته می شود که از روش توصیفی- تحلیلی و روش استدلال منطقی بهره برده است. در پایان نیز به مضامین و مصادیق تقابل رهیافتهای نظری اسلام و غرب اشاره شده و جایگاه طبیعت و محیط زیست در شهرهای آرمانی شیعه مورد تبیین قرار گرفته است که می تواند به عنوان الگویی جامع و مانع در قبال تعامل شهر و محیط زیست شهری قلمداد گردد.
تعیین رابطه بین هوش مالی و ریسک پذیری کارکنان (مورد مطالعه: سازمان ورزش شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۳
۱۲۸-۱۱۵
حوزههای تخصصی:
ریسک پذیری اشاره به رفتاری حاکی از جسارت دارد که فرد با تمایل خود در جهتی به آینده ای نامعلوم اقدام می کند به شکلی که نمی توان نتایج آن را با اطمینان تشخیص داد؛ و هوش مالی بخشی از هوش افراد است که می تواند موضوعات مربوط به مسائل و مشکلات مالی را شناسایی و آن را حل کند که هدف اصلی از انجام این پژوهش مطالعه رابطه بین هوش مالی و ریسک پذیری کارکنان می باشد. روش تحقیق این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت روش، توصیفی از نوع همبستگی - پیمایشی است. جامعه آماری شامل کارکنان سازمان ورزش شهرداری تهران می شود که تعداد آن ها 465 نفر که با روش نمونه گیری سیستماتیک 211 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده که دارای 38 سؤال می باشد؛ که روایی محتوایی آن با اخذ نظر از 30 نفراز خبرگان که آلفای کرونباخ، برابر 0.88 مورد تائید قرار گرفت. داده های جمع آوری شده از طریق آزمون کلموگروف - اسمیرنوف برای تائید نرمال بودن داده ها و آزمون ضریب همبستگی پیرسون (با توجه به نرمال بودن توزیع داده ها) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد ضریب همبستگی بین هوش مالی و مؤلفه های آن با ریسک پذیری کارکنان معنادار است. پژوهش حاضر نشان داد هوش مالی و مؤلفه های آن شامل ارتباطات، ابزارهای تحلیل، سیستم های گزارش دهی و تصمیم گیری اثربخش بر ریسک پذیری کارکنان در سازمان ورزش شهرداری تهران مؤثر می باشد.
از پراکنده رویی تا رشد هوشمند: تحلیلی بر الگوی گسترش فضایی سکونت گاه های روستایی (مطالعه موردی: روستاهای آخوند محلّه و سلیمان آباد، ناحیه تنکابن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تجلّی فضایی افزایش جمعیت سیاره خاکی به تبع صنعتی شدن، بهبود استانداردهای زندگی و کاهش بیماری های همه گیر طی سده گذشته، گسترش کالبدی- فضایی سکونت گاه های شهری و روستایی بوده است.
روش: بر این اساس، پژوهش حاضر، با بهره گیری از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و استفاده از روش های کتاب خانه ای و میدانی برای گردآوری اطلاعات، بر آن است تا ضمن تحلیل الگوی گسترش فضایی روستاهای آخوند محلّه و سلیمان آباد به ترتیب، طی سال های 92-1389 و 92-1386 بر مبنای الگوی پراکنده رویی روستایی به بررسی مزایای احتمالی کار بست راهبردهای رشد هوشمند به عنوان رهیافت بدیل پایدار در گسترش کالبدی- فضایی سکونت گاه های روستایی بپردازد. جامعه آماری مورد بررسی، خانوارهای ساکن دو روستای سلیمان آباد و آخوند محلّه است که در سال 1390 دارای 894 خانوار بوده است. حجم نمونه مورد مطالعه نیز 286 خانوار است. شاخص هایی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است؛ شامل: نیروها و عوامل اقتصادی (اشتغال و سرمایه گذاری)، اجتماعی (جمعیت و مهاجرت) و فرهنگی (جدایی گزینی و تملک اتومبیل) است.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد که تحولات جمعیتی و ورود مهاجران که با خود سرمایه به همراه آورده اند و تغییر ساختار اشتغال و نوع سرمایه-گذاری های ساکنان و تملک بیشتر اتومبیل شخصی از جمله عوامل مؤثر در پدیده رشد پراکنده هستند. هدایت رشد به درون بافت، تقویت پیوندهای روستایی- شهری و تقویت خدمات و امکانات روستایی، اولویت بندی اصلی رشد هوشمند در سکونت گاه های روستایی مورد مطالعه است.
محدودیت ها: محدودیت اصلی که حاکم بر این پژوهش، دسترسی نداشتن به داده ها و نبود پژوهش های مرتبط در ارتباط با سکونت گاه های روستایی بود.
راهکارهای علمی: جلوگیری از رشد بیرونی با هدایت رشد به درون بافت، افزایش خدمات و مراکز تأمین نیازهای اصلی روستاییان جهت کاهش رفت و-آمد، تقویت پیوند روستا- شهری جهت تأمین نیازهای دو طرفه و نه صرف شکل گیری جریان یک طرفه، تهیه استراتژی های توسعه اقتصاد زراعی که بر چشم انداز سنتی روستا تکیه می کند، احیای محلّه های قدیمی با تکیه بر ویژگی های فرهنگی و کالبدی برگرفته از محل به منظور تقویت حس تعلق مکانی.
اصالت و روش: انجام نشدن کار پژوهشی در حوزه رشد هوشمند روستایی از نوآوری های این مقاله است. به جرأت می توان گفت این پژوهش در این حوزه، جزو اولین پژوهش ها است.
سنجش سطح دارایی های معیشتی در مناطق روستایی با رویکرد معیشت پایدار (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان تایباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در رویکرد معیشت پایدار روستایی، هدف اصلی، اتکا بر دارایی ها و سرمایه های اصلی (انسانی، اجتماعی، مالی، طبیعی، نهادی و فیزیکی) موجود در روستا به عنوان منابع اولیه و اساسی تأمین معاش روستایی است. بر این اساس، هدف این تحقیق، سنجش سطح دارایی های معیشتی و اولویت بندی روستاهای دهستان های دشت تایباد و کرات با هدف برخورداری از شاخص های معیشت پایدار می باشد.
روش: نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده، توصیفی- تحلیلی بوده و برای گردآوری داده ها از مطالعات کتاب خانه ای و میدانی استفاده شده است. حجم کل جامعه آماری 5079 خانوار روستایی بود که حجم جامعه نمونه مورد مطالعه با استفاده از فرمول کوکران 94 خانوار در 16 نقطه روستا بوده است که پس از اصلاح تعداد آن به 162 خانوار افزایش یافت. برای تحلیل داده ها از روش های آماری و همچنین، مدل ویکور استفاده شده است.
یافته ها: نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین روستاهای مورد مطالعه از نظر برخورداری از دارایی های معیشتی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج آزمون فریدمن نشان می دهد که سهم دارایی اجتماعی با میانگین رتبه 3.59 در مقایسه با سایر دارایی ها در بین روستاهای مورد مطالعه بیشتر است که نشان از یک پارچگی، همبستگی و انسجام اجتماعی در بین روستاهای مورد مطالعه است. دارایی انسانی نیز با میانگین رتبه 1.11، در رتبه آخر قرار می گیرد که نشان از مهاجرت نیروی های فعال و جوان روستایی می باشد. سایر دارایی ها به ترتیب اهمیت، شامل دارایی فیزیکی، دارایی طبیعی، دارایی مالی، دارایی نهادی و دارایی انسانی است. در نهایت، نتایج مدل تصمیم گیری ویکور با هدف اولویت بندی روستاهای مورد مطالعه از لحاظ برخورداری از دارایی های معیشتی نشان داد که روستای پشته و روستای رهنه از مجموعه روستاهای دهستان کرات در مقایسه با سایر روستاهای مورد مطالعه از نظر برخورداری از دارایی های معیشتی به ترتیب، در رتبه اول و رتبه آخر قرار گرفتند.
محدودیت ها/ راهبردها: تنوع معیشتی در مناطق روستایی و نبود آمارهای رسمی از محدودیت های اصلی تحقیق بوده است.
راهکارهای عملی: یکی از مهم ترین راهکارها، تأکید برنامه ریزان و مدیران روستایی به چند بعدی بودن معیشت روستاییان است. راهکار بعدی، تقویت دارایی های روستاییان در زمینه های مختلف است. راهکار سوم، تقویت نحوه و روش های استفاده از دارایی ها در روستاها می باشد.
اصالت و ارزش: نوآوری مطالعه در بررسی و تحلیل دارایی های معیشتی در مناطق روستایی است که می تواند در پایدار سازی مناطق روستایی مؤثر باشد.
بررسی و تحلیل توسعه کالبدی – فضایی شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی، فشارهای سنگینی بر سرزمین و منابع اطراف آنها وارد کرده و موجب کاهش پوشش گیاهی، اراضی باغی و زراعی، فضاهای باز و مشکلات جدی اجتماعی و زیست محیطی شده است. تحولاتی که از ابتدای قرن جاری به دنبال پیشرفت سریع صنایع و رشد جمعیت، به همراه تنوع فراوان در نظام جغرافیایی سرزمین منجر به روند توسعه ناهمگن در توزیع جمعیت، فعالیت و امکانات میان حوزه های شهری و روستایی شده است که بازتاب فضایی چنین عملکردی، هم اکنون تغییر در روند و نحوه اشغال فضا به گونه ای شتابان در قالب تغییر و تحولات کاربری اراضی شهرها و متورم شدن شهرها و پیرامون آن به واسطه مجموعه ای از جریان ها ی فن آوری، سرمایه، نوآوری، منابع و اطلاعات، جمعیت سبب دگرگونی های زیست محیطی، اجتماعی – فرهنگی، اقتصادی و فصایی - کالبدی شده اند.توسعه کالبدی و گسترش بی رویه شهرها موضوعی است که در سال های اخیر نظر دانش پژوهان شهری را به خود جلب کرده است، همچنین فراهم آمدن شرایطی خاص در مقاطع زمان به دگرگونی های در سازمان و ساخت شهر منجر گردیده است، در نتیجه شناخت شهر و تحولات آن جهت تامین تداوم در رشد و توسعه امری ضروری می باشد.هدف از این مطالعه، درک عوامل مؤثر در روند توسعه فیزیکی شهر ساری با توجه به مقوله توسعه فضایی پایدار شهری می باشد. این تحقیق از رساله این جانب با موضوع توسعه – کالبدی فضایی شهر و اثرات زیست محیطی آن (مطالعه موردی شهر ساری) استخراج شده است وروش تحقیق این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- موردی می باشد بدین منظور از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن استفاده شده است. از نتایج این تحقیق می توان به مواردی مانند رشد پراکنده توسعه فیزیکی شهری ساری، افزایش سی برابری جمعیت در مدت زمان 90 سال می باشد که 82 درصد ازرشد فیزیکی، مربوط به رشد جمعیت و 18 درصد رشد شهر مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر بوده است. و در نهایت مهم ترین خروجی تحقیق این است که، با توجه به روند رو به تزاید گسترش شهر ساری به ویژه در سال های اخیر، توسعه کالبدی- فضایی شهر به صورت پراکنده بوده و این بدین معنی می باشد که شهر بدون برنامه و مکان یابی مناسب کاربری ها، در حال گسترش در سطح می باشد و در واقع اراضی مستعد و مناسب کشاورزی، توسط کاربری های فیزیکی در حال بلعیدن است و این مهم به ما این هشدار را می دهد که باید برای جلوگیری از این خطر یک برنامه و راهبردی مناسب طراحی کنیم تا از بلعیدن شدن اراضی باقی مانده توسط کاربری های فیزیکی و کالبدی جلوگیری کنیم و به جای گسترش شهر در سطح، آن را به سوی ارتفاع و استفاده بهینه از فضاهای خالی داخل شهر سوق دهیم.
مکان یابی صنایع کارخانه ای با روش (AHP) و مدل منطق فازی در شهرستان سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یابی یکی از عوامل مهم برنامه ریزی در امر توسعه منطقه ای است. توزیع منطقی و متوزان فعالیت های اقتصادی و اهداف توسعه منطقه ای از بعد سیاسی و اجتماعی استقرار واحدهای صنعتی، رشد اقتصادی را به دنبال داشته و توزیع بهتر به کاهش اختلافات منطقه ای و تعدیل نابرابری های شهری و روستایی منجر شده و به نوعی تحقق عدالت اجتماعی را در سطح منطقه در پی دارد. شهرستان سبزوار با توجه به وجود معادن و همچنین فعالیت های کشاورزی زمینه لازم را برای توسعه صنایع کارخانه ای را دارد. لذا در این تحقیق سعی می گردد با تاکید بر هیدرو اقلیم منطقه و آمار20ساله (2010- 1990) ایستگاه سینوپتیک شهرستان سبزوار ، سایت های مناسب برای توسعه صنایع کارخانه ای تشخیص داده شود. در این مطالعه با استفاده از لایه های اقلیمی و هیدرولوژی (بارندگی، دما، باد ، رودخانه، سطح آب های زیرزمینی و...) و دیگر لایه های اطلاعاتی نظیر توپوگرافی، خطوط انتقال نیرو، جاده و... که همگی حاصل تجزیه و تحلیل در سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) می باشند، به انتخاب مکان های مناسب برای احداث صنایع پرداخته شده است. پس از تهیه لایه های اطلاعاتی، استاندارد های مشخص شده توسط سازمان محیط زیست و دانش کارشناسی برای احداث صنایع کارخانه ای و وزن های بدست آمده با روش وزن دهی مقایسه زوجی (AHP) ، در پنج گروه صنایع کد«الف، ب، ج، د و ه» مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نقشه های خروجی نهایی در گروه های مختلف صنعتی با اعمال جهت باد غالب برای بهترین مناطق مکان یابی به شرح زیر می باشد:کد الف: مناطق جنوب غربی و شمال و شمال شرقی.کد ب: مناطق جنوب غربی و شمال غربی.کد ج: مناطق جنوب غربی و شمال غربی.کد د: مناطق جنوب غربی و شمال غربی.کد ه: مناطق جنوب غربی و شمال غربی شهرستان.
بررسی سیاست های توسعه مسکن مهر شهرستان مهاباد در چارچوب توسعه درون زا از دیدگاه ساکنین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد گسترده شهری، گسترش اراضی خالی و بایر، افزایش قیمت مسکن، افزایش فاصله و هزینه سفرها و مصرف بالای انرژی از مسایل و مشکلات اساسی شهرهای امروزی هستند. توسعه درون زا با ارتقای فشردگی و افزایش تراکم و با اعمال سیاست های توسعه هوشمندانه در پی رسیدن به شهری پایدار و مشارکتی است و تامین مسکن برای اقشار کم درآمد از مهمترین اهداف اجتماعی آن است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تطابق پروژه های مسکن مهر با الگوی توسعه درون زا در پی پاسخگویی به این سوال است که پروژه مسکن مهر در شهرستان مهاباد چه ارتباطی با توسعه درون زا و با شرایط فضایی این شهر دارد. روش تحقیق مطالعه حاضر به لحاظ ماهیت، توصیفی – پیمایشی و بر حسب هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات از نوع میدانی است. جامعه آماری کلیه اعضا مسکن مهر شهرستان مهاباد می باشد که بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه برابر با 361 نفر برآورد گردید. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از روش های آماری توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار ) و استنباطی (آزمون t تک نمونه ای) استفاده شده است. نتایج آزمون t در این تحقیق نشان داد که توسعه درون زا به دلیل استفاده از حداکثر ظرفیت های فضایی موجود شهر، می تواند به عنوان الگوی مناسب و بستری برای هدایت سیاست مسکن مهر در شهرستان مهاباد مد نظر قرار گیرد، نتایج حاصل از آزمون t، در خصوص عوامل کالبدی (05/0< p-value و 48/1-=t)، اجتماعی-فرهنگی (05/0≥ p-value و 35/24=t)، اقتصادی (05/0≥ p-value و 27/13=t) و زیست محیطی (05/0≥ p-value و 29/27=t) نشان داد که سیاست های مسکن مهر در شهرستان مهاباد منطبق با عوامل اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی می باشد ولی با شرایط کالبدی آن منطبق نیست.
تحلیلی بر فضاهای گردشگری شهری در شهرهای جدید با رویکرد احساس امنیت زنان (مطالعة موردی: شهر جدید بهارستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به دگرگونی های اخیر و حضور بیشتر زنان در عرصه های عمومی شهرها و همزمان با شکستن حصار محدود خانه ها، ضرورت بازنگری در ساماندهی فضاهای شهری به منظور ایجاد زمینه ای برای حضور فعال، سالم، خلاقانه و غیر آسیب زای زنان در فضاهای کالبدی و اجتماعی به چشم می خورد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل فضاهای گردشگری شهری با رویکرد احساس امنیت زنان در شهر جدید بهارستان صورت گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری شامل کلیه زنان ساکن شهر بهارستان در سال 1393 می باشد که تعداد آن ها 19700 نفر بوده است. حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران، 384 نفر محاسبه شد. روش نمونه گیری تصادفی هدفمند بود. در این پژوهش از پرسشنامه 11 سؤالی محقق ساخته که روایی پرسشنامه از طریق ضریب کندال 70/0 و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه گردید، استفاده شد. به منظور تحلیل استنباطی داده های بدست آمده از آزمون های آماری t تک نمونه ای و تحلیل واریانس تک متغیره (انوا) استفاده شد. نتایج آزمون t تک نمونه ای نشان داد که زنان شهر بهارستان در فضاهای گردشگری شهری از احساس امنیت برخوردار نیستند، همچنین از دیدگاه زنان شهر بهارستان در فضاهای گردشگری شهری امنیت نسبی وجود دارد. f مشاهده شده در سطح 05/0p< تفاوت معناداری را بین میانگین احساس امنیت زنان در فضاهای گردشگری شهری بهارستان بر اساس سابقه سکونت در شهر، تحصیلات و وضعیت تأهل نشان داد.
سطح بندی و تحلیل تطبیقی درجه توسعه یافتگی مورد شناسی: شهرستان های استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای تخصیص بهینه منابع بایستی وضعیت توسعه یافتگی نواحی مختلف تبیین گردد. این پژوهش می کوشد تادرجه توسعه یافتگیشهرستان هایاستان کرمانشاه به لحاظ شاخص های مختلف توسعه را با روش توصیفی – تحلیلی و با بهره گیری از مدل HDIو شاخص موریس تعیین نماید. در راستای تحلیل بهتر فضایی توسعه، نتایج محاسبات با استفاده از نرم افزار Arcgis به ترسیم نقشه ها منجر شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 14 واحد اداری استان کرمانشاه می شود. 55 متغیر مورداستفادهدراینپژوهش،طوری انتخاب شده اند که بر تمام جنبه های توسعه شهرستان ها تاکید دارند. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که شهرستان های استان به لحاظ توسعه در وضعیت مناسبی به سر نمی برند، زیرا به لحاظ مجموع شاخص ها در سطح استان هیچ شهرستانی نمره بالای 5/0 را کسب نکرده است که این امر لزوم هدفمندی برنامه ها را به منظور توسعه متوازن استان ضروری می نماید. همچنین نتیجه کلی تحقیق بیانگر آن است که، شاخص موریس کارآیی بیشتری نسبت به شاخص توسعه انسانی در تبیین وضعیت توسعه یافتگی مناطق محدوده مورد مطالعه را داراست.
ارزیابی شاخص های شهر الکترونیک در راستای توسعه پایدار شهری از دیدگاه مدیران شهری (مطالعه موردی: مناطق چهارگانه شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بحث توسعه شهرها در شبکه جهانی نیز مطرح شده است و هر روز، شهرها و شهرک های جدیدی در فضای مجازی ساخته می شوند که نه تنها بر عوامل اجتماعی، اقتصای، فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی تأثیر می گذارند، مسائل و مشکلات شهری را نیز حل می کنند؛ این پیشرفت سبب ارایه نظریه شهر الکترونیک و شهر پایدار در سراسر جهان شده است. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی شاخص های شهر الکترونیک در راستای توسعه پایدار شهری از دیدگاه مدیران شهر کرمان است. نوع پژوهش با توجه به هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی - تحلیلی است. اطلاعات و داده های لازم با روش های اسنادی و میدانی (پرسش نامه) جمع آوری شده اند. جامعه آماری شامل 40 مدیر شهری ساکن در مناطق چهارگانه شهر کرمان است که با روش دلفی و تصادفی انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss، آزمون کلموگروف اسمیرنوف و آزمون آماری تی تک نمونه ای، برای وزن دهی از مدل آنتروپی و برای رتبه بندی مناطق شهر کرمان از مدل ویکور (vikor) استفاده شده است. یافته های پژوهش با توجه به آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهند که از دیدگاه مدیران، شهر کرمان از لحاظ شاخص های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی شهر الکترونیک در راستای توسعه پایدار، شهری نامطلوب و نامناسب است. در نهایت، با روش رتبه بندی به ترتیب منطقه های 2، 1، 4 و 3 بر اساس چهار شاخص (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی) پژوهش رتبه بندی شدند و منطقه 2 شهر کرمان وضعیت مطلوب تری داشت.
مطالعه تطبیقی شیوه تولید و بهره برداری کشاورزان ساکن و غیر ساکن از منابع روستا (مطالعه موردی: دهستان حومه، شهرستان هرسین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه روستاها در سایه پیشرفت ارتباطات و گسترش تبادلات گوناگون، فضایی بسیار پویاتر از گذشته دارند. در چنین بستری، خانوارهای چندفضایی نظیر کشاورزان غایب شکل گرفته اند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی ویژگی های این گروه از بعد نحوه سازماندهی تولید و بهره برداری از منابع تولیدی روستاست. در این راستا، 6 روستای نمونه از دهستان حومه شهرستان هرسین انتخاب شدند. از 196 خانوار ساکن این روستاها طبق فرمول کوکران، نمونه ای برابر 140 خانوار محاسبه شد و 90 نفر کشاورز شهرنشین نیز تمام شماری شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه بود که روایی آن را متخصصان موضوعی تأیید کردند و پایاییآن با آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد (0.838= α). یافته ها نشان داد، فعالیت های باغداری و دامداری در کشاورزان غایب به شدت کمتر از همگنان ساکن روستاست. اراضی آبی و باغی آنها نیز کمتر است و به طور عمده در روستا خانه ندارند و در مقابل، وسایل نقلیه شخصی بیشتری دارند. مالکیت ماشین آلات کشاورزی در بین آنها ناچیز است و اغلب اجاره می کنند. از نظر رعایت تناوب زراعی و کشت دوم از کشاورزان مقیم عملکرد ضعیف تری دارند. اتکای بیشتری به نیروی کار دستمزدی دارند و میزان بیمه پذیری در آنها بسیار کم است. علاوه بر اینکه درآمد خود را کمتر از کشاورزان ساکن ارزیابی می کنند، عمده مازاد اقتصادی خود را در شهر سرمایه گذاری می کنند. در قیاس با کشاورزان ساکن، عملکرد خود در کلیه مراحل تولید را ضعیف تر ارزیابی کرده اند و آزمون همبستگی نشان داد، این ضعف عملکرد تا حد زیادی با عامل فاصله از روستا، سال های سکونت در شهر، مدت سکونت فصلی در روستا و میزان اراضی زراعی در ارتباط است؛ بنابراین پیش از هرگونه سیاستگذاری و اقدام در ارتباط با توسعه روستاها و کشاورزی کشور، گونه شناسی کشاورزان و راهبردهای معیشت ایشان و نیز آسیب شناسی روندهای جاری تولید و بهره برداری از منابع روستا در ارائه الگوی مدیریت بهینه این منابع راهگشاست.