فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۴۱ تا ۴٬۶۶۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
روند افزایش جمعیت و فعالیت در شهرها، منجر به افزایش تراکم ساختمانى و متراکم شدن توده های ساختمانى گردیده است. ساخت وسازها و شکل گیری فضاهاى مسکونى همواره نیازمند زمین است. عرضه زمین به واسطه ثابت بودن، همواره محدودیتی را بر تقاضا ایجاد می نماید؛ اما با شدت گرفتن تقاضا برای سکونت، از یک سو، افزایش شدید قیمت زمین و از سوی دیگر افزایش ارتفاع بناها و رشد بلندمرتبه سازی را در پی خواهد داشت، بر همین اساس هدف پژوهش حاضر، تحقیق در مورد ارتباط بین متغیر تراکم ساختمانی با قیمت زمین است. اطلاعات مورد نیاز برای این پژوهش از بنگاه های املاک در سطح منطقه 1 کلان شهر تبریز در سال 1394 جمع آوری شده است. پس ازآن پراکنش قیمت زمین و همچنین تراکم ساختمانی منطقه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) بر روی نقشه مشخص شده است. بنابرین روش پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش تحلیلی، اکتشافی و بر اساس مطالعات میدانی است و ابزار مطالعاتی تحقیق مبتنی بر روش پیرسون می باشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است؛ بین قیمت زمین و تراکم ساختمانی در هر محله و در هردوره زمانی، همبستگی مثبت بالا ومستقیمی وجود دارد؛ چنانچه برای دوره اول(85-90) این ضریب برابر(697.) و دوره دوم(90-94) مساوی با (724.) می باشد؛ بنابرین افزایش شدید قیمت زمین درمنطقه مورد مطالعه، افزایش ارتفاع بناها و رشد بلندمرتبه سازی را در پی خواهد داشت.
تحلیل فضایی مناطق شهری قم به منظور احداث پروژه مسکن اجتماعی با تاکید بر روش تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات نواحی شهری سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۱
129 - 149
حوزههای تخصصی:
مسکن اجتماعی به نوعی خاصی از تامین مسکن اطلاق می شود که اساساً توسط دولت ملّی یا محلی و با هدف خانه دار کردن گروه های کم درآمد صورت می گیرد. شهر قم یکی از شهرهای بزرگ ایران است که با توجه به جمعیت بالای آن نیاز به توجه در بخش مسکن دارد. یکی از مهم ترین عوامل در ایجاد و ساخت پروژه های مسکونی، مکان یابی بهینه آن می باشد. یکی از روش های تصمیم گیری، از طریق وزن دهی به معیارها روش سلسله مراتبی است. با استفاده از این روش، معیارها و زیرمعیارها رتبه بندی شده و گزینه های مناسب برای اتخاب مکان بهینه مشخص می شوند. این پژوهش به صورت کاربردی و به روش توصیفی– تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای صورت گرفته است. معیارها و ریزمعیارهای مؤثر در مکان یابی فضاهای مسکونی معرفی و درخت سلسله مراتبی معیارها ترسیم شده است. این معیارها در قالب پرسشنامه ای تنطیم و در بین کارشناسان شهری و مسکن شهرداری قم توزیع شد و برای محاسبه میانگین وزن های داده شده هر معیار و زیرمعیار، از مقایسه زوجی استفاده شده است. پس از انجام محاسبات مربوطه در فرایند تحلیل سلسله مراتبی، نتایج و خروجی مدل به گونه ای بود که منطقه 8 مناسب ترین منطقه برای احداث پروژه مسکن اجتماعی تشخیص داده شد. مناطق 2 و 3 نیز پس از منطقه 8 در اولویت های بعدی قرار می گیرند. در همین راستا، مناطق 5 و 6 و 7 نامناسب ترین مناطق در مکان یابی و احداث این پروژه می باشند.
تحلیل فضایی قیمت مسکن در شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل فضایی قیمت مسکن در یک شهر دید فضایی نسبت به کل شهر به لحاظ قیمت مسکن ایجاد می نماید. با استفاده از چنین تحلیل می توان در سطح شهر نقاطی که قیمت بالا یا پایینی دارند تحلیل کرد. پژوهش حاضر با هدف دست یابی به الگوی پراکنش قیمت مسکن در شهر تبریز صورت گرفته است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری واحدهای مسکونی آپارتمانی شهر تبریز در سال 1390 است. جهت تحلیل فضایی نقاط از تحلیل الگو، تحلیل خوشه ای نقشه ها و روش درون یابی کریجینگ در محیط GIS استفاده شده است. نتیجه حاصل از شاخص میانگین نزدیک ترین همسایگی با امتیاز استاندارد 88/22- و P Value 000/0 حاکی از توزیع خوشه ای قیمت مسکن در تمام سطوح است، همچنین براساس تحلیل آماره عمومی G، مقدار P Valueو واریانس صفر است که نشان از یک الگوی خوشه ای با تمرکز بالاست. نتایج حاصل از لکه های داغ نشان می دهد که بیشترین تمرکز لکه های داغ (بالاترین قیمت) در قسمت شرق شهر و بیشترین تمرکز لکه های سرد(پایین ترین قیمت) در قسمت شمال، شمال غربی و جنوب غربی شهر تبریز است. محاسبه مساحت و برآورد ارزش های کمی نقاط فاقد داده به کمک نقاط مجاور با استفاده از روش درون یابی کریجینگ حاکی از آن است که 11/34 درصد از مساحت مساکن شهر تبریز دارای قیمت کمتر از یک میلیون، 65/19 درصد قیمت یک تا سه میلیون، 98/17 درصد در رنج پنج تا هشت میلیون، 87/6 درصد قیمت هشت تا ده میلیون، 53/4 درصد قیمت ده تا پانزده میلیون، 30/3 درصد پانزده تا بیست وپنج میلیون و نهایتاً 35/1 درصد قیمت بالای 25 میلیون است. بیشترین تمرکز قیمت (بالای 25 میلیون) در نواحی نزدیک به بازار(محلات شهناز، منصور و مقصودیه) و محلات ولیعصر، زعفرانیه، گلشهر و پرواز است.
بررسی تأثیر عناصر اقلیمی در معماری شهری: مطالعه موردی شهر ماهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن که به عنوان سرپناه از انسان در برابر سرما و گرما و حوادث محیطی محافظت می نماید، پیوندی مستقیم با اقلیم دارد. این پژوهش به بررسی تأثیر عناصر اقلیمی در معماری شهر ماهشهر پرداخته است. در این پژوهش، به منظور دستیابی به الگوی ساخت و ساز با هدف آسایش حرارتی، به طراحی اقلیمی منطقه و اقلیم های مشابه و بررسی آسایش حرارتی فضای داخلی مساکن در بافت شهر پرداخته شده است. این کار از طریق تحقیق میدانی و جمع آوری اطلاعات به وسیله ایستگاه های هواشناسی(آمار 30 ساله) موجود در سطح شهر در خصوص عناصر و ویژگی های خاص اقلیمی منطقه صورت گرفته است. پس از تعیین نوع اقلیم شهر ماهشهر به منظور بررسی میزان سازگاری اقلیمی مساکن شهر ماهشهر، وضعیت زیست اقلیمی شهر ماهشهر بر اساس معیارهای دمای مؤثر، گیونی محاسبه شده است. سپس با استفاده از روش های تحلیلی- آماری که بر روی داده های ساعتی پارامترهای اقلیمی توسط نرم افزارهای Ecotect و Climate Consultant صورت می گیرد، شرایط زیست اقلیمی و ساختمانی منطقه مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که در ارزیابی شاخص دمای مؤثر تنها در ماهای آبان، اسفند و بهمن محدوده در شرایط آسایش اقلیمی قرار دارد. نمودار سایکرومتریک نشان داد که، شهر ماهشهر در 615 ساعت در محدوده آسایش قرار گرفته است و در دیگر ماه ها خارج از محدوده آسایش است. با توجه به بررسی های ارزیابی بیوکلیمایی محدوده مورد مطالعه، همه شاخص های زیست اقلیمی به دلیل شرایط دمایی بالای محدوده در شرایط نامطلوب آسایش اقلیمی بودند. در بررسی بافت قدیم شهر به دلیل این که به زوایای تابش خورشیدی کمتر اهمیت داده می شد و معمولاً اتاق ها در اطراف حیاط پراکنده بودند، در تمام ساعات روز در یک قسمت از ساختمان تابش وجود دارد که با توجه به شرایط اقلیمی ماهشهر که دما مهمترین پارامتر در ایجاد عدم آسایش اقلیمی است این عامل بسیار مهم است. همچنین به دلیل اینکه ساختمان ها با ارتفاع کمی از زمین ساخته می شدند ساکنین به دلیل وجود رطوبت در شرایط عدم آسایش قرار دارند.
آرام سازی ترافیک محله با رویکرد تجدیدحیات با استفاده از مدل SWOT (مطالعه موردی: محله یورد شاهی ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آرام سازی ترافیک، یکی از اقدامات مهندسی محسوب می شود که می تواند با صرف هزینه های نه چندان بالا سبب کاهش قابل توجه سرعت وسایل نقلیه شده و در نتیجه، در کاهش نرخ تصادفات و تلفات ناشی از آنان تأثیری مشخص بر جای گذارد. ازآنجایی که اجرای طرح های آرام سازی می تواند روند ترافیک معابر به خصوص خیابان های محلی را با تغییر مواجه کند، باید در انتخاب ابزارهای آرام سازی و تعیین مقاطع مناسب جهت اجرای آن ها برای تجدیدحیات محله دقت لازم اعمال شود. آرام سازی ترافیک محلات مسکونی، موضوعی است که جهت حفظ کارکردهای اجتماعی و فرهنگی و جلوگیری از تعادل نداشتن زیست محیطی محلات مسکونی پیشنهاد می شود. هدف اصلی از نگارش پژوهش، بررسی امکان آرام سازی ترافیک محله یورد شاهی ارومیه با رویکردی در جهت تجدیدحیات این محله است که با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای به شناخت و ارزیابی وضعیت موجود محله یورد شاهی ارومیه پرداخته و نتایج به دست آمده را در قالب روش تحلیلی-کاربردی با استفاده از جدول SWOT و اولویت دارترین عوامل در محله را مشخص کرده و به ارائه راهکارهایی در راستای موضوع مورد بررسی خواهیم پرداخت. در نتایج به دست آمده، از پژوهش راهبرد تهاجمی SO به عنوان اولویت دارترین راهبرد شناخته شده که عوامل تهاجمی نشان می دهد و محله یورد شاهی که توان لازم برای برنامه های سامان دهی و آرام سازی ترافیک را دارد، استفاده شد. در انتها نیز براساس یافته های پژوهش، با تأکید بر محله یورد شاهی شهر ارومیه و دستورالعمل مشارکت های اجتماعی در محلات مسکونی، راهکارهایی پیشنهاد شد.
اقتصاد زباله ای در روستاهای پیراشهری جنوب تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پدیده های مهم اقتصادی که اکثر کشورهای جهان با آن دست به گریبان هستند، موضوع اقتصاد پنهان یا غیررسمی است. بنا به تحقیقاتی که تاکنون در اقصی نقاط دنیا صورت گرفته، اقتصاد غیررسمی به دلایل مختلفی ظهور و نمو می یابد که یکی از این دلایل، ضعف بخش رسمی اقتصاد در زمینه هایی همچون تأمین شغل و درآمد مناسب برای جمعیت متقاضی است. اقتصاد غیررسمی دارای انواع گوناگونی است که در این مقاله سعی شده تا به معرفی مدل تازه ای از این نوع اقتصاد تحت عنوان "اقتصاد زباله ای" که در حال گسترش است، پرداخته شود. همچنین با رویکردی تبیینی تلاش گردیده تا شناختی از علل و پیامدهای فضایی اقتصاد زباله ای ارائه شود. اطلاعات مورد نیاز با دو روش اسنادی و میدانی گردآوری شده است. تحلیل داده ها به کمک روش کیفی و در چارچوب تحلیل موضوعی "دپوی و گیلتین" انجام گرفته است. بر اساس یافته ها، وجود سرمایه در گردش عظیمی با حجم یک میلیارد و 80 میلیون تومان در روز که مدیران شهر تهران آن را طلای کثیف می دانند، در کنار رکود بخش رسمی اقتصاد کشور، تقاضای بازار کار، فقر چندبعدی، مرکزیت تهران و مدل حکمروایی سبب شده تا نوعی اقتصاد غیررسمی در قالب اقتصاد زباله ای، ساخت یابد. همچنین این اقتصادغیررسمی علاوه بر اثرات نامطلوب فضایی و عرصه ای که عمدتاً متوجه سکونتگاه های روستایی پیرامون شهر تهران بوده، منجر به ایجاد رانت بازی ها و فسادهایی در بدنه دستگاه ها و نهادهای بخش عمومی و تضعیف بخش اقتصاد رسمی شده است.
تحلیلی بر وضعیت مسکن در محلات شهر مراغه با استفاده از مدل های چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آغاز هزارة سوم مشکل دیرپای مسکن هنوز یکی از مهم ترین مشکلات جوامع بشری است و متأسفانه نسبت به گذشته ابعاد آن گسترده تر نیز گشته است. فقدان منابع کافی، ضعف مدیریت اقتصادی، نداشتن برنامه ریزی جامع مسکن و سایر نارسایی هایی که در زیرساخت های اقتصادی وجود دارد از یکسو و افزایش جمعیت شهرنشین از سویی دیگر تأمین سرپناه در کشورهای در حال توسعه را به شکلی پیچیده و چند بُعدی در آورده است. بررسی وضعیت مطلوب مسکن در مناطق شهری یکی از شاخص های توسعة اقتصادی- اجتماعی در کشورهای جهان محسوب می شود. یکی از راه های آگاهی از وضعیت مسکن در فرایند برنامه ریزی، استفاده از شاخص های مسکن است. این پژوهش از نظر هدف از نوع کاربردی- توسعه ای و از لحاظ روش انجام تحقیق، توصیفی- تحلیلی می باشد. در این پژوهش 24 شاخص کمّی و کیفی مسکن در 26 محلّه شهر مراغه با استفاده از داده ها و اطلاعات موجود از سرشماری های موجود و داده های مرکز آمار در سال 1390 استخراج گردید، سپس در تحلیل داده ها، ابتدا با استفاده از ضریب آنتروپی شانون، وزن هر یک از شاخص ها برآورد گردید و سپس با بهره گیری از مدل های MOORA، COPRAS و SAWو روش ترکیبی (ادغام)، محاسبه و رتبه بندی شدند. در نهایت بر اساس نتایج حاصل از پهنه بندی فضایی محلات شهر مراغه از لحاظ شاخص های کمّی و کیفی مسکن با استفاده از نرم افزار Arc GIS نشان می دهد 7/7 درصد محلات متعادل، 54/11 درصد محلات نسبتا متعادل، 62/34 درصد محلات نسبتا نامتعادل و 2/46 درصد محلات نامتعادل می باشد.
موانع و چالش های تحقق مدیریت یکپارچه گردشگری در کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
47 - 60
حوزههای تخصصی:
در یک مقصد گردشگری، ذینفعان و ذینفوذان مختلف با وابستگی های متقابل وجود دارند که گاهاً با یکدیگر همکاری نمی کنند و اغلب دیدگاه هایشان در مورد توسعه بسیار متفاوت است. البته، این تفاوت نگاه ها، در برخی مواقع که بستر نقد سیاست ها را بدنبال داشته باشد زمینه توسعه مقصد گردشگری را فراهم می نماید. اما، در اغلب موارد موانع و چالشهایی را برای آن بوجود می اورد. از اینرو، نقش مدیریت مقصد گردشگری در راستای همکاری بین سازمان های متولی گردشگری برای ایجاد بسترهای لازم به منظور توسعه پایدار گردشگری برجسته می گردد. لذا پژوهش حاضر سعی دارد با بررسی چالش ها و واکاوی موانع تحقق مدیریت یکپارچه گردشگری مشهد این موضوع را از منظر همکاری سازمانی مورد مداقه قرار دهد. در این مطالعه از روش شناسی کیفی و برای جمع آوری داده ها از تکنیک مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته استفاده شده است. جامعه هدف، کلیه مدیران و کارشناسان ارشد سازمان های متولی گردشگری شهر مشهد در سال 1394 هستند که از بین آنها 15 نفر در پژوهش مشارکت داشتند. نتایج حاکی است عمده ترین عوامل تأثیرگذار بر عدم همکاری بین سازمان های متولی گردشگری در شهر مشهد عدم مدیریت یکپارچه در گردشگری، ضعف نگرش سیستمی، ضعف ساختار حقوقی، ضعف نظام برنامه ریزی، و ضعف نظام سیاست گذاری است که چالش هایی از جمله عدم شفافیت در وظایف قانونی دستگاهی، برخورد سلیقه ای، کمبود منابع، فقدان نیروی انسانی متخصص، همکاری غیر رسمی و مقطعی، ضعف تقسیم کار، ضعف در توزیع و تخصیص بهینه منابع و عدم توانمندی مدیران را به دنبال داشته است.
تبیین تاثیرشاخص های پیاده مداری برتوسعه گردشگری شهری (نمونه موردی: شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
99 - 112
حوزههای تخصصی:
پیاده روی قدیمی ترین شکل جابجایی انسان در فضاست و شهرها از دیرباز بر اساس حرکت پیاده بنا شده اند. گردشگری پیاده شهری از آنجا که موجب پیدایش تعامل اجتماعی بین شهروندان می شود بسیار مهم می باشد. همزمان در حال حاضر گردشگری شهری یکی از مهم ترین ابزارهای توسعه مناطق و کشورها تبدیل شده است و بسیاری از گردشگران تمایل دارند که جذابیتهای تاریخی یک محدوده را از نزدیک درک کرده و آن را لمس نمایند که نقش پیاده روها در این زمینه بسیار مهم می باشد. به خصوص در مناطق فرهنگی- تاریخی می تواند زمینه مطلوبیت بیننده و گردشگری پیاده فراهم نماید. هدف پژوهش حاضرتبیین تاثیر شاخص های پیاده مداری بر توسعه گردشگری شهری در شهر خرم آباد می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است و از ابزار پرسشنامه برای کسب نظر شهروندان استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را، کلیه ساکنان شهر خرم آباد تشکیل می دهند، که به صورت تصادفی با استفاده از فرمول کوکران 384 نمونه انتخاب شده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهایSpss و Lisrelاستفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ارتباط بین شاخص های پیاده مداری و توسعه گردشگری شهری مستقیم (مثبت) است. علاوه بر این، نتایج مدلسازی معادلات ساختاری بیانگر این است کهتاثیر شاخص های پیاده مداری بر توسعه گردشگری شهری در شهر خرم آباد معنی دار می باشد و مقدار بارهای عاملی در تمام شاخص ها بالای 30/0 است. بطوریکه مقدار بار عاملی برای شاخص پویایی و جذابیت 67/0، دسترسی81/0، ایمنی 71/0، راحتی 34/0، امنیت 82/0، پیوستگی 64/0و تنوع کاربری 59/0می-باشد. در این بین شاخص امنیت و دسترسی به ترتیب بیشترین تاثیر را بر گردشگری پیاده شهری دارند. همچنین با توجه به ضرایب استاندارد مشخص شد شاخص های پیاده مداری 61/0 از واریانس گردشگری شهری در شهر خرم آباد را تبیین می کنند.
بررسی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر رضایت از زندگی در مناطق روستایی با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) (مطالعه موردی مناطق روستایی شهرستان سرخه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۵۲-۳۳
حوزههای تخصصی:
رفتار انسان در فضای جغرافیایی انعکاس اثر فرایندهای عینی و مقوله های ذهنی است. انسان بر اساس پیش زمینه های ذهنی خود و برداشتی که از محیط پیرامون دارد، درباره وضعیت زندگی قضاوت می کند. این قضاوت ها از یک طرف آمال و آرزوها و از طرف دیگر کیفیت محیط خارج از ذهن او را نشان می دهند. با این اوصاف، میزان رضایتمندی می تواند به عنوان قضاوتی از سطح کیفی محیط زندگی ساکنان مناطق مختلف قلمداد شود. محیط زندگی خارج از ذهن شامل ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و طبیعی است که در ارتباط با یکدیگر فضای زیست سکونتی را شکل می دهند. خلق فضای زیست و چگونگی ارتباط ابعاد گوناگون آن، نتیجه عملکرد انسان و دخل و تصرف با برنامه یا بی برنامه ‐ خوب یا بد‐ در فضای سکونتی بوده است. بنابراین، میزان رضایتمندی انسان ها از محیط زیست خود نشانگر میزان تحقق اهداف برنامه های تدوین یافته جهت بهبود وضعیت زندگی است. هم چنین رضایت و نارضایتی از محیط، میزان مشارکت مردم در برنامه های توسعه را نیز متجلی می سازد؛ زیرا در صورت مشارکت مردم در تدوین برنامه ها، فضای حاصل برای ساکنان مطلوب تر خواهد بود. هدف مقاله حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر رضایت روستاییان و اولویت بندی آن ها با بهره گیری از نظرات مردم و مسئولان روستا و استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی می باشد. بدین منظور ابتدا با مطالعه جامع بر ادبیات موجود عوامل مؤثر در 4 دسته اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و طبیعی دسته بندی و سپس اولویت بندی گردید. نتایج حاصله نیز نشان داد که عوامل اقتصادی مهم ترین عامل رضایت از زندگی در محیط روستا از دیدگاه مسئولین و عوامل اجتماعی به عنوان مهم ترین عامل رضایتمندی از دیدگاه روستائیان می باشد. در انتها نیز با توجه به نتایج تحقیق پیشنهاداتی ارائه گردیده است.
سواد اخلاقی به عنوان یکی از رهیافت های سواد رسانه ای و مسئولیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۲۷۲-۲۶۱
حوزههای تخصصی:
دریافت های اخلاقی از پیامها، با تاکید بر روابط شخصی و اخلاق مراقبت می تواند به ارزشمند بودن روابط انسانی و مسئولیت پذیری اجتماعی افراد جامعه بینجامد. رشد اخلاق انسانی بویژه اخلاق مراقبت، می تواند با خصایصی چون مراقبت، دلسوزی، خیرخواهی، پرورش دادن مهرورزی و مسئولیت پذیری در قبال هم نوع همراه باشد. ابعاد سواد اخلاقی معطوف به قضاوت اخلاقی و پذیرش مسئولیت اخلاقی و اجتماعی فرد در قبال جامعه است. ازآنجا که مولفه های سواد رسانه ای شامل بعدشناختی، احساسی، زیبایی شناسی و اخلاقی است؛ لذا رابطه میان اخلاق و مسئولیت اجتماعی در ذیل بعد اخلاقی سواد رسانه ای جای می گیرد. چرا که اخلاق یکی از ابعاد سازنده مسئولیت اجتماعی محسوب می گردد. اخلاق بدون در نظر گرفتن انسان و کنش هایش بی معناست و قضاوت اخلاقی نوعی کنش انسانی نسبت به پیام هایی است که فرد از محیط پیرامونش کسب می کند. زمانی که صحبت از رسانه می شود به زعم نویسنده؛ رسانه و پیام صرفاً به یکسری رسانه های خاص مانند مطبوعات، کتاب، رادیو، تلویزیون، ماهواره، فضای مجازی و پیام هایشان اطلاق نمی گردد، بلکه هر آنچه که در اطراف ما وجود دارد می تواند همانند یک رسانه عمل کرد، کما اینکه هر فردی خود می تواند یک رسانه باشد. هدف اصلی نوشتار حاضر بررسی سه مولفه سواد رسانه ای، سواد اخلاقی و مسئولیت اجتماعی و ارتباط میان آنها در کنار الزامات عاملیت انسانی به عنوان رسانه در بستر جامعه است؛ تا بتوان با تحلیل منطقی برخی از زوایا، افق ها و چالش های پیش روی این مفاهیم را نشان داد. قاعده اساسی این بحث توجه به امنیت، سلامت و آسایش همگان که همان مسئولیت اجتماعی و توانایی مدیریت مناسب آن است، می باشد. با در نظر داشتن این موضوع که مفهوم اخلاق با فهم و دانش مسئولیت اجتماعی، تحت عنوان سواد اخلاقی و به عنوان یکی از اضلاع سواد رسانه ای (حوزه شناختی، عاطفی، زیبایی شناختی و اخلاقی) می توان هم طراز با سایر نیازهای انسان قرن بیست و یکم برای زندگی فرض کرد. همان طور که اخلاق به بعد شخصی و فردی تصمیمات و رفتارهای ارتباطی توجه دارد. در مقابل، مسئولیت اجتماعی به جنبه اجتماعی و مسائل فراشخصی مرتبط می باشد؛ و سواد رسانه ای در این میان به هر دو رویکرد نیازمند است.
بررسی هندسه و تناسبات طلائی در معماری ایران (نمونه مطالعاتی: خانه های سنتی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۴۹۱-۴۷۷
حوزههای تخصصی:
بنیاد طبیعت و چیزهایی که در آن هستند بر پایه تناسبات ویژه پی ریزی شده است و بشر از گذشته های دور در پی کشف این تناسبات بوده است، تا هم به کنجکاوی خود پاسخ دهد و هم از این تناسبات در آفریده های خویش بهره گیری کند. از طرفی هندسه ابزاری مناسب جهت نظم بخشیدن به معماری و برقراری روابط آگاهانه میان اجزای بنا با یکدیگر است تا در عین مرکب بودن، یکپارچگی فضا را به عنوان یک ترکیب خلاق و هدفمند میسر سازد. اشراف معمار به علم هندسه و استفاده خلاقانه از آن تبدیل مفهوم به فضا و فرم را در فرآیند طراحی تسهیل می کند و فرسایش مفهوم را در این روند به حداقل می رساند. حاصل چنین فرآیندی، نوعی معماری است که به دور از برداشت های سلیقه ای، به لحاظ نظم و تناسبات قابل درک است. طراحی معماری در قالب هندسه نمود می یابد. تحلیل روابط هندسی در بناهای ارزشمند روش تفکر و تصمیمات معمار را در برخورد با مسئله و یافتن راه حل مناسب برای پاسخ گویی به آن می نمایاند و قابلیت تفکر هندسی را در نظم بخشیدن به فرآیند طراحی معماری آشکار می سازد. هندسه و تناسبات، جزء گسست ناپذیر معماری محسوب می شوند. یکی از جالب ترین ویژگی های هندسی بسیاری از بناهای تاریخی، وجود تناسبات طلایی در آن ها است. با این حال، بسیاری از بناهای تاریخی موجود در کشورمان تاکنون به لحاظ هندسی مورد بررسی دقیق قرار نگرفته اند. معماری ایرانی همیشه بر زیبایی تاکید داشته است و ایرانیان سعی کرده اند در ابعاد ساختمان تناسباتی را به کار گیرند که انعکاس کیهانی را بر روی زمین متجلی کنند. از طریق تحلیل هندسی بناهای سنتی ایران می توان نشان داد که از تناسبات مختلف نظیر نسبت زرین به صورت گسترده ای در معماری ایران مانند طراحی پلان ها، مقاطع، الگوهای معماری و هندسی، و ویژگی های سازه ای و مکانیکی استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش که از طریق مطالعات کتابخانه ای و به روش توصیفی- تحلیلی به دست آمده، نشان می دهد هندسه و تناسبات که در بسیاری از اشکال حیات در طبیعت یافت می شوند به طرز استادانه ای توسط معماران سنتی ایرانی به کار گرفته شده است تا یک شیوه معماری سنتی ساخته شود که حاکی از روش های طراحی درست و مهندسی صحیح باشد. علاوه براین، کاربرد تناسب ها به دلیل ایجاد زیبایی بصری در هنرهای تجسمی و معماری از اهمیت ویژه برخوردار است و تقریبا همه آثار هنری بر اساس نوعی تناسب به وجود آمده اند.
معیارهای زیبایی شناسانه نما و بدنه های مطلوب شهری با تاکید بر هویت بومی (نمونه موردی حدفاصل میدان مطهری تا تقاطع خیابان حجت شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۲۷۶-۲۵۵
حوزههای تخصصی:
با توجه به رابطه فعالیت های انسان با فرهنگ، شهر بستری است که در آن فرهنگ از طریق فعالیت ها و ارتباطات انسانی به جریان در می آید. کالبد شهر، بالأخص نماهای شهری به بازنمایی این رابطه پرداخته و ارزش ها را عینیت می بخشند. در این راستا توجه شهرداری ها، سازمان های نظام مهندسی و دیگر ارگان های موثر در طراحی نمای ساختمان ها با هویت ایرانی اسلامی و تلاش این ارگان ها در جهت هماهنگ سازی نماهای شهری و توجه به طرح های راهبردی به جای طرح های ساختاری در طراحی نماهای شهری ضروری است. این پژوهش به بررسی محور میدان مطهری تا تقاطع حجت در شهر قم که از خیابان های مرکزی و اصلی مجاور با حرم مطهر می باشد، پرداخته است و با استفاده از روش تحقیق ترکیبی و آمیخته ای از روش های کمی و کیفی بررسی را صورت داده است. متاسفانه این محور با وجود بناهای شاخص دارای ویژگی های مناسب در طراحی نما و شکل دهی به منظر شهری نبوده است. با توجه به اینکه منظر شهری تنها به کالبد شهر و اجزای آن مربوط نبوده، بلکه به درک شهروندان از شهر نیز بستگی دارد. از این رو در این تحقیق، منظر شهری از سه منظر عملکردی، هویتی و زیباشناسانه مورد بررسی قرار می گیرد. در نهایت به ارائه راهکارها و تبیین عوامل موثر بر شکل گیری نما و منظر شهری اشاره می گردد.
تأثیر عوامل تعیین کننده در برندینگ پایدار مقاصد گردشگری ساحلی(مطالعه موردی: منطقه ساحلی چابهار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برندسازی مقصد گردشگری فرآیندی است که از طریق آن یک مقصدگردشگری ویژگی های کانونی خود را پرورش می دهد، توسعه می بخشد و به مخاطبان اصلی خود عرضه می دارد، می تواند شهرت بسازد، شهرت خود را استقرار بخشد، تقویت کند و یا حتی تغییر دهد که این امر در مقاصد گردشگری اهمیت بسیاری دارد، ولی با توجه به ابعاد پایداری کم تر مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش با هدف واکاوی ظرفیت ها و عوامل موجود در ارتباط با برندسازی پایدار مقاصد گردشگری ساحلی و با توجه به ابعاد مختلف زیست محیطی، اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی و نهادی با روش توصیفی- تحلیلی در جامعه آماری 1135نفری در چهار سطح مختلف (جامعه محلی، گردشگران، صاحبان کسب و کار و مدیران) در منطقه ساحلی چابهار انجام شده است. نتایج این پژوهش حاکی از این است که وضعیت موجود برندسازی در منطقه ساحلی چابهار با توجه به ابعاد چهارگانه پایداری در سطح نامطلوب است و در بین عوامل تعیین کننده کلیدی در برندینگ پایدار مقاصد گردشگری در منطقه ساحلی چابهار سهم تمامی موارد قابل توجه است، اما تأثیر عوامل نهادی از اهمیت بالاتری برخوردار است.
بررسی نقش سرمایه اجتماعی بر وضعیت اقتصاد مراکز شهرها (نمونه موردی: رینگ اول شهر همدان)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ششم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۰
۹۴-۱۰۵
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، از سرمایه اجتماعی، به عنوان زیربنای توسعه اقتصادی هر جامعه یاد می شود. اهمیت سرمایه اجتماعی در توسعه اقتصادی در یک جامعه تا حدی است که می توان آن را در شکوفایی اقتصاد تمام جوامع توسعه یافته به طور آشکاری مشاهده کرد. بانک جهانی، سرمایه اجتماعی را به عنوان (ثروت نامرئی یک کشور) در نظر می گیرد و آن را دربرگیرنده نهادها و روابط و هنجارهایی می داند که تعاملات اجتماعی را شکل می دهند. در این پژوهش سعی بر آن است تا با به کارگیری مؤلفه های سرمایه اجتماعی ازجمله مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی و اعتماد اجتماعی شاهد رشد اقتصاد شهری باشیم. داده های این پژوهش با استفاده از پرسشنامه و به روش نمونه گیری تصادفی به دست آمده است. هدف پژوهش حاضر بهبود شرایط اقتصادی در مرکز شهر همدان با استفاده سرمایه اجتماعی است. روش تحقیق این مقاله، توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات شامل روش های کتابخانه ای، پرسشنامه و مشاهدات میدانی است. روش نمونه به صورت تصادفی ساده بوده و جامعه هدف مغازه داران محدوده انتخاب شده است. حجم نمونه 315 نفر بوده و پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ در سطح بالایی مورد تأیید قرار گرفت. علاوه بر این، اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه با استفاده از تحلیل همبستگی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که سرمایه اجتماعی در این محدوده در سطح پایینی قرار دارد و با افزایش سرمایه اجتماعی می توانیم شاهد بهبود شرایط اقتصادی باشیم.
نقش بافت تاریخی در ارتقاء مؤلفه های رقابت پذیری شهری مورد مطالعه: شهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رقابت پذیری، یکی از مهم ترین دغدغه های تجارت و فعالیت برای پویایی و بازآفرینی شهری است. در سال های اخیر رقابت به منزلة یک مفهوم اقتصادی تأثیرگذار بر توسعة پایدار صنعت گردشگری و سفر مطرح شده است؛ از این رو هدف اساسی این پژوهش، ارزیابی نقش بافت تاریخی در ارتقاء مؤلفه های رقابت پذیری گردشگری در شهر بیرجند است. روش پژوهش به صورت توصیفی - تحلیلی و از نوع کاربردی است. در این راستا ابزار پرسش نامه براساس شاخص های مجمع جهانی اقتصاد طراحی شده است که هر دو سال یک بار به صورت گزارش طرح می شود. در پرسش نامه، طیف لیکرت 5 گزینه ای به کار رفته است. اطلاعات مورد نیاز به صورت تصادفی و از گردشگران دردسترس گردآوری و تجزیه وتحلیل داده ها با بهره گیری از نرم افزارSpss و آزمون T تک نمونه ای بررسی شده است. نتایج نشان می دهد مؤلفة دسترسی های بافت تاریخی با میانگین 2157/12 بیش از حد متوسط و وضعیت آن مطلوب است. مؤلفه های ظرفیت گردشگری، برندینگ شهری، تجربة محیطی، اصالت بخشی به فضا، توسعة فرهنگی، کیفیت مسکن و ساختمان، کیفیات محیطی و عملکرد بخش عمومی در وضعیت مطلوبی نیست؛ اما مؤلفه های بازاریابی شهری و امنیت نیاز به تدابیر اساسی دارد و در اولویت قرار گرفته است. مهم ترین پیشنهاد کاربردی پژوهش توجه هرچه بیشتر و سرمایه گذاری بخش عمومی و شهرداری برای ارتقاء خدمات گردشگری، رفع کاستی ها، ثبت برند و تبلیغات و بازاریابی برای بافت تاریخی شهر بیرجند است.
ارزیابی آسیب پذیری کاربری آموزشی با رویکرد پدافند غیرعامل شهری دربرابر زلزله (مطالعه موردی: منطقه 6 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از اصول ضروری ایمن سازی فضاهای شهری، توجه به عملیاتی کردن الزامات پدافند غیرعامل شهری به منظور کاهش آسیب پذیری و ایمن سازی آن هاست. کاربری های آموزشی، یکی از کاربری های عمومی در نظام کاربری اراضی شهری است که مدیریت ایمنی و توجه به الزامات پدافندی آن، به دلیل تولید سفر بالا و تراکم جمعیتی در ساعات مشخص و گاهی دائم، بسیار حائز اهمیت است. پژوهش حاضر، در زمینه ارزیابی آسیب پذیری کاربری های آموزشی دربرابر زلزله با رویکرد پدافند غیرعامل شهری در منطقة 6 تهران است که در قالب مطالعات فضایی- مکانی و با اجرای مدل تحلیلی در سه گام انجام شد. ابتدا شناسایی و دسته بندی اصول و الزامات پدافند غیرعامل در سه گروه پارامترهای جمعیتی، سازه ای و مکانی صورت گرفت و با استفاده از ابزار پرسشنامه و نظرسنجی کارشناسی، اولویت های اصول پدافند غیرعامل در ارتباط با فضاهای آموزشی مشخص شد. در ادامه، بر پایة فرایند تحلیل شبکه ای، تعیین وزن هریک از معیارها انجام گرفت. وزن حاصل از مدل ANP، در محیط نرم افزار ArcGIS بر لایه های مکانی منطقه اعمال شد. نتایج اجرای مدل نشان داد که از نظر شاخص های سازه ای، بیش از 55 درصد واحدهای آموزشی منطقه، در گروه سازه هایی با میزان آسیب پذیری زیاد قرار می گیرند و از نظر شاخص های جمعیتی، در 60 درصد واحدهای آموزشی درصورت وقوع زلزله میزان آسیب پذیری زیاد است. از لحاظ شاخص های مکانی، بیش از 75 درصد فضاهای آموزشی، با چند نوع کاربری ناسازگار همجوار هستند و بیشترین آسیب پذیری را دارند. به طورکلی، نتایج حاصل از روی هم گذاری لایه ها نشان داد بیش از 67 درصد واحدهای آموزشی محدوده در پهنه های آسیب پذیر واقع شده اند و میزان آسیب پذیری واحدهای آموزشی در این پهنه ها بسیار بالاست.
بررسی اثر مؤلفه های کارآفرینی سازمانی بر عملکرد تعاونی ها از دیدگاه اعضای تعاونی های مرغ داران استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره هشتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
607 - 620
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش تعاونی های کشاورزی در توسعه روستایی و کشاورزی، شناسایی و واکاوی عوامل تأثیرگذار بر عملکرد این شرکت ها به ویژه در بُعد مؤلفه های کارآفرینی سازمانی ضروری است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر مؤلفه های کارآفرینی سازمانی بر عملکرد تعاونی ها از دیدگاه اعضای تعاونی های مرغداران استان کرمانشاه است. جامعه آماری این تحقیق، 1012 نفر از اعضای تعاونی های مرغداران گوشتی فعال استان کرمانشاه است. روش نمونه گیری به صورت طبقه ای، با روش انتساب متناسب حجم صورت گرفت و اعضای نمونه با استفاده از فرمول کوکران 220 نفر تعیین شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه ساختاریافته بهره گرفته شد و روایی محتوایی پرسش نامه مربوطه به تأیید متخصصان و کارشناسان در زمینه موضوع پژوهش رسید. به منظور سنجش پایایی مؤلفه های محوری پرسش نامه از آلفای کرونباخ استفاده شد (88/0=α1، 80/0=α2). برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی بهره گرفته شد که به این منظور از نرم افزار SPSS نسخه 20 استفاده شد. یافته های حاصل از همبستگی نشان داد بین مؤلفه های کارآفرینی سازمانی و عملکرد تعاونی ها در سطح اطمینان 99 درصد رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج حاصل از رگرسیون چندمتغیره به روش گام به گام (رگرسیون تا سه گام پیش رفت) نشان داد حدود 37 درصد از تغییرات متغیر عملکرد تعاونی، ناشی از متغیرهای »نوسازی راهبردی،« «پیشگامی« و »ریسک پذیری« است. بنابراین، بر اساس نتایج، پیشنهاد می شود مدیران تعاونی ها با تقویت و توسعه کارآفرینی سازمانی، زمینه را برای بهبود عملکرد تعاونی های کشاورزی مهیا سازند و در پی آن، در راستای توسعه پایدار روستایی و کشاورزی گام بردارند.
ارزیابی عملکرد مدیریت دانش سازمان های مؤثر در فرآیند مدیریت بحران مقصدهای گردشگری(مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
29 - 40
حوزههای تخصصی:
مدیریت دانش در صنعت گردشگری به راهبردهای دانش گرا اشاره دارد و یکی از راهبردهای تجاری معاصر و مطلوب می باشد. تحقیقات اخیر که از تئوری های مدیریت راهبردی بر مبنای هوش و دانش الهام گرفته اند، نشان داده اند که ساخت و پایداری مزیت رقابتی از طریق مدیریت دانش یک موضوع مشترک برای شرکت های خدماتی می باشد. نظر به این که مقصدهای گردشگری قادر نیستند تا خود را از تحولات محیط بیرونی مصون نگه دارند، این ویژگی نیاز به یک سیستم مدیریت دانش در سراسر مقصد گردشگری که برای همه انواع سازمان ها در دسترس باشد را تأکید می نماید به نحوی که زیرساخت لازم را برای همکاری بین سازمان ها فراهم آورد. مدیریت دانش به عنوان یک سازمان دهنده مهم شناخته شده است که می تواند به مدیریت بحران مقصدهای گردشگری کمک شایانی نماید. بدین جهت پژوهش حاضر به ارزیابی مدیریت دانش سازمان های مؤثر در فرایند مدیریت بحران شهر اردبیل پرداخته و بدین منظور پنج مؤلفه شامل کسب،خلق،ذخیره سازی، تسهیم و بکارگیری دانش را مورد بررسی قرار داده است. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از نوع توصیفی- پیمایشی با ابزار پرسشنامه می باشد. نمونه آماری تحقیق، تعداد 120 نفر از مدیران و کارشناسان 19سازمان موثر در فرایند مدیریت بحران شهر اردبیل می باشد. در این پژوهش تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه هابا استفاده از تحلیل عاملی تاییدی و آزمون T و با بهره گیری از نرم افزارهای SPSS و LISREL انجام شده است. نتایج تحقیق حاکی از ارزیابی ضعیف وضعیت مدیریت دانش میان سازمان های موثر در فرایند مدیریت بحران شهر اردبیل می باشد به نحوی که کلیه مؤلفه های مدیریت دانش پایین تر از حد متوسط ارزیابی شده است. براساس یافته ها تسهیم دانش میان سازمان های موثر در فرایند مدیریت بحران شهر اردبیل نزدیک به حد متوسط ارزیابی شده و بقیه مؤلفه ها به ترتیب شامل کسب دانش، بکارگیری دانش، خلق دانش و ذخیره سازی دانش می باشد.
تحلیل اثرات سرمایه اجتماعی در کاهش فقر خانوارهای روستایی (مطالعه موردی: دهستان پشته زیلایی، استان کهگیلویه و بویر احمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکید ه موفقیت سازمان های مردمی در کاهش فقر روستایی می تواند بیش از نهادهای غیر مردمی باشد. در این راستا انتظار می رود که با سرمایه اجتماعی موجود در سکونتگاه ها و اجتماعات روستایی قادر به کاهش فقر و افزایش رفاه جامعه باشیم. استان کهگیلویه و بویراحمد یکی از استان های محروم کشور می باشد که درصد قابل توجهی از جمعیت آن در مناطق روستایی زندگی می نمایند بنابراین سرمایه اجتماعی می تواند به عنوان راهکاری جهت برون رفت از معضل فقر در این منطقه باشد. بر این اساس هدف کلی تحقیق حاضر بررسی نقش سرمایه اجتماعی در کاهش فقر خانوارهای روستایی است. سؤالی که در این زمینه مطرح می شود این است: که آیا سرمایه اجتماعی توانسته است در کاهش فقر خانوارهای روستایی منطقه مورد مطالعه مؤثر باشد؟ پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق، خانوارهای روستایی دهستان پشته زیلایی شهرستان چرام در استان کهگیلویه و بویراحمد است. ابزار گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه و مشاهده) است. روایی پرسشنامه ها با کسب نظر اساتید دانشگاهی و پس از انجام اصلاحات لازم در چند مرحله تأیید و سطح پایایی پرسش نامه نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ 85/0 به دست آمد که بیانگر ضریب اعتماد بالا می باشد. به منظور تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و...) و استنباطی (T تک نمونه ای، همبستگی، تحلیل واریانس و تحلیل مسیر) استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد، بین گسترش مؤلفه های سرمایه اجتماعی و کاهش فقر روستاییان رابطه معناداری وجود دارد، به طوری که مؤلفه های شبکه محلی با توجه به ارزش همبستگی به دست آمده با میزان (535/0) بیشترین رابطه را در کاهش فقر خانوارهای روستایی و مؤلفه مشارکت اجتماعی با میزان (354/0) کمترین رابطه را در محدوده مورد مطالعه داشته است.