فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۸۱ تا ۳٬۳۰۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
ایالات متحده آمریکا و روسیه از زمانی که قدرت بریتانیا رو به افول گذاشت و آمریکا کم کم جای آن را گرفت، وارد رقابت در منطقه آسیا و شرق اروپا شدند. این رقابت و گاه رویارویی در زمان شوروی و پس از جنگ جهانی اول به اوج خود رسید و منجر به جنگ سرد شد که تا 1991 میلادی ادامه یافت. پس از فروپاشی شوروی این رقابت نیز برای یک دهه از بین رفت و رویکردهایی مبتنی بر روابط دوستانه با غرب و آمریکا مطرح شد. اما با ترمیم قدرت روسیه به دست ولادیمیر پوتین که خود از بازماندگان دستگاه های امنیتی شوروی بود، مجدداً بحث رقابت روسیه به عنوان یک ابرقدرت با آمریکا مطرح شد که با اشغال شبه جزیره کریمه و حمله به سوریه در حمایت از بشاراسد، این رقابت جدید واقعیت عملی یافت. حضور روسیه در سوریه، همکاری با ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس و اقداماتش در قبال امنیت افغانستان و نیز بازتعریف اهداف سیاست خارجی و امنیتی-نظامی روسیه در اسناد استراتژیک این کشور از سال 2015 به بعد، نشانگر ورود روسیه به عرصه رقابت با آمریکا در منطقه جنوب غربی آسیا است. روابط و رقابت روسیه و آمریکا در مناطق مختلف و نیز جنوب غرب آسیا تابعی از ساختارهای معنایی، مادی و منافع این دو کشور به صورت کلی و نیز منطقه ای است که به طور کل در درون یک ساختار ژیوپلیتیکی قابل تعریف است. بنابراین در این مقاله سعی شده با روش توصیفی – تحلیلی نشان دهد، از منظر سازه انگاری، ساختار ژیوپلیتیکی چگونه بر رقابت بین روسیه و ایالات متحده آمریکا در منطقه جنوب غربی آسیا تأثیر می گذارد؟ نتایج تحقیق نشان می دهد، دو کشور روسیه و ایلات متحده آمریکا رقابت تنگاتنگی در حوزه های مختلف همچون شرکای استراتژیک و انگاره فضاها و موقعیت های ارزشمند ژیوپلیتیکی دارند. Abstract Since the British power has been declining, the United States has replaced it. the United States and Russia entered the competition in the Asian and Eastern European region. This competition peaked after World War I and leading to the Cold War, which lasted until 1991. With the reign of Russia during the reign of President Vladimir Putin, Russia's rivalry as a major power with the USA was raised. This new competition was observed in reality with the occupation of the Crimean Peninsula and the invasion of Syria in support of Bashar al-Assad. Russia's presence in Syria, cooperation with Iran and the Persian Gulf countries surrounding, and its actions for the security of Afghanistan As well as redefine the goals of Russian foreign policy and security in its strategic documents from 2015 onwards, Reflects Russia's entry into the region of the USA in the Southwest Asia region. This article tries to analyze this geopolitical structure on the basis of the Constructivism approach Alexander Wendt.
تبیین ابعاد و مولفه های پایداری در حمل و نقل شهری با بهره گیری از تحلیل عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مسئله حمل و نقل یکی از عمده ترین مسائل کلان شهرها محسوب می شود. بروز مشکل در این سیستم می تواند مشکلاتی از قبیل اتلاف وقت و انرژی، افزایش هزینه های زندگی شهری و افزایش آلودگی محیط زیست در زندگی شهری به وجود آورد. یکی از مباحث اساسی که در توسعه پایدار شهری به آن پرداخته می شود مسئله حمل ونقل عمومی کارآمد است. استفاده شهروندان از حمل ونقل عمومی باعث ارتقای شرایط کمی و کیفی زندگی در شهرها، بهبود محیط زیست شهری و رسیدن به توسعه پایدار شهری خواهد شد. بر این اساس، پژوهش حاضر سعی دارد تا بر اساس مفاهیم و دیدگاههای موجود به تبیین ابعاد و مؤلفه های پایداری در برنامه ریزی شبکه های حمل و نقل شهری بپردازد. پژوهش حاضر برحسب هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری اطلاعات، از نوع مطالعات اسنادی- کتابخانه ای و پیمایش از نوع توصیفی، تبیینی و تحلیلی بوده و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل تحلیل عاملی استفاده گردید نمونه آماری پژوهش، خبرگان و متخصصان و صاحب نظران حوزه حمل و نقل شهری و شهروندان تهرانی که از شبکه های حمل و نقل شهری استفاده می کردند، بوده و نحوه نمونه گیری در بین شهروندان به صورت تصادفی ساده و نمونه گیری در بین متخصصان به صورت تعمدی می باشد. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد. تعداد 147 پرسشنامه متخصصان و تعداد 400 پرسشنامه شهروندان توزیع گردید و با استفاده از نرم افزار آماری لیزرل و spss به تجزیه و تحلیل داده های آماری پرداخته شد. نتایح پژوهش نشان می دهند که موثرترین شاخص های کالبدی در حمل و نقل پایدار شهری از دید شهروندان مؤلفه کیفیت زندگی بوده که بیشترین سهم را در تغییرات شاخص کالبدی دارد و کمترین سهم برای متغیر دسترسی به مناطق پرتراکم می باشد. همچنین در تغییرات برنامه ریزی شبکه های حمل و نقل بیشترین سهم برای مؤلفه استفاده از تکنولوژی ها و فن آوری های نوین و در استفاده از سسیتم حمل و نقل کمترین سهم برای متغیر امنیت می باشد. از دیدگاه مسئولین در تغییرات شاخص کالبدی، بیشترین سهم متعلق به مؤلفه قیمت زمین و کمترین سهم برای متغیر دسترسی به مناطق پرتراکم می باشد. همچنین مؤلفه فرهنگ و انضباط شهری و اجرای تعهدات و کارایی نیروی کار بیشترین سهم را در تغییرات برنامه ریزی شبکه های حمل و نقل و متغیر امنیت در استفاده از سسیتم حمل و نقل کمترین سهم را دارد. Abstract The present study is applied in terms of purpose, applied and in terms of collecting information, such as documentary-library studies and descriptive, explanatory and analytical surveys. The data collection tools are questionnaire. In order to analyze the data, the factor analysis model was used. The statistical sample of the research, experts and proficent of the urban transport sector and citizens of Tehran who used urban transportation networks, and the example of the sample between citizens, sampling method among citizens in random order and sampling among experts is deliberate. The Cochran formula was used to determine the sample size. A total of 147 questionnaires were distributed among experts and 400 citizen’s questionnaires. Statistical analysis was performed using lisrel and SPSS software. The result of research show that the most effective physical indicators in sustainable urban transport are Citizens' quality of life component, which has the largest share in the changes of the physical index, and the variable of access to high density regions have the lowest share.Also, in planning of transport networks changes, the largest contribution to the use of technology and new techniques system is the lowest contribution to the security variable. From the experts 'point of view,the changes in the physical index, are the largest share of the land price variable and the lowest share for the variable of access to densely populated areas. Also, the component of urban culture and discipline and the implementation of labor force obligations and efficiency have the largest share in the changes in the planning of transportation networks and the variable of security in using transportation system has the lowest share.
عوامل تاثیر گذار در توسعه پایدار اجتماعی شهر اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه پایداری شهری به عنوان یکی از مباحث مطرح در کلیه عرصه ها خصوصاً در عرصه فضاهای شهری مطرح بوده است چون شهرها برای آسایش و رفاه بیشتر شهروندان مدیریت می شوند. در این پژوهش سعی شده است که عوامل و شاخص های مؤثر در توسعه پایدار اجتماعی شهر اراک را بررسی نماییم و بنابراین در ابتدا با توجه به تعداد شاخص مورد نظر نظرات 50 نفر خبره را جمع آوری کرده ایم و سپس شاخص های اولیه موجود در پایداری اجتماعی را به شکل کلی طراحی کرده ایم و سپس این شاخص ها با طراحی متغیرها تعیین شده است، پرسش نامه اولیه طراحی شده است و دوباره در اختیار جامعه آماری قرار گرفته است و با استفاده از فن تکنیک عاملی و آزمون بارتلت و KMO به تعیین این شاخص ها رسیده ایم، نتایج حاصل از این شاخص ها بیانگر این است که پنج عامل امنیت اجتماعی و رفاه اجتماعی و نیز حس تعلق مکان و انسجام و مشارکت و عدالت اجتماعی در حدود 78 درصد پاسخ گوی سؤالات بوده و موضوع مورد بررسی در پژوهش ما است و 22 درصد دیگر ممکن است مربوط به سایر عوامل مانند کیفیت زندگی و نقش دولت و سایر عوامل دیگر که دخالت به نسبت پایین تری در پایداری اجتماعی این شهر دارند باشند.
کاربرد قاعده لاضرر در حفاظت از محیط زیست و معماری در راستای ارائه مدلی برای شهرسازی اسلامی و ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط زیست و شهرسازی دو مقوله هم پیوند و دارای تأثیر و تأثر متقابل بوده که در ایران وضعیت استاندارد و مطلوبی نداشته و نیازمند برنامه ریزی بومی است. بی شک در کنار سازوکارهای موجود و تجربیات بعضا مطلوب داخلی و بین المللی در زمینه حفاظت از محیط زیست و معماری و شهرسازی پایدار بایستی از قواعد فقهی و اسلامی برای سامان بخشیدن به این حوزه و طرح اندازی استفاده کرد؛ اما مهم ترین نکته در بحث حفاظت از محیط زیست و معماری و شهرسازی جلوگیری از آسیب رساندن به محیط زیست و انسان ها است که در فقه اسلامی نیز این مسئله در قالب قاعده کلان فقهی لاضرر بیان شده است. هدف اصلی این مقاله بررسی چگونگی کاربرد قاعده لاضرر در حفاظت از محیط زیست و معماری در راستای ارائه مدلی برای شهرسازی اسلامی و ایرانی است. سؤال اصلی مقاله این است که آیا از قاعده لاضرر و لاضرار می توان برای حفاظت از محیط زیست و شهرسازی استاندارد و اصولی استفاده کرد؟ فرضیه ای را که در این مقاله برای پاسخ گویی به سؤال اصلی در صدد تحلیل و بررسی آن هستیم این است که تخریب محیط زیست و شهرسازی افسارگسیخته و متراکم و ناقض حریم انسان ها و محیط زیست همگی معلول مدل های توسعه و شهرسازی غربی و غیربومی هستند و راه حل غلبه بر آن ها نیز در رجعت دوباره به همان مدل های توسعه غربی نیست. در فرهنگ اسلامی برای غلبه بر این دو مشکل بزرگ مهم ترین و اساسی ترین قاعده قاعده لاضرر است زیرا هم ظرفیت اخلاق و دین و هم فقه و قانون را در برابر ناقضان محیط زیست و شهرسازی غیر استاندارد و متناقض با حقوق انسان های و محیط زیست فعال و کارآمدتر می کند. روش مورد استفاده در این مقاله توصیفی – تحلیلی است. ابزار گردآوری اطلاعات نیز فیش برداری و مراجعه به منابع کتابخانه ای و نیز استفاده از مقالات علمی و پژوهشی است.
تدوین مدل برنامه ریزی شهر خلاق صنایع دستی اصفهان با استفاده از مدل مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر اصفهان به دلیل داشتن سرمایه های فراوان ملموس و غیرملموس فرهنگی که شاخص ترین و ارزشمندترین آن ها در محور فرهنگی- تاریخی شهر قرارگرفته اند و همچنین به دلیل پیوستن به شبکه شهرهای خلاق یونسکو در شاخه صنایع دستی و هنرهای سنتی، ظرفیت های فراوانی برای توسعه دارد. این امر مستلزم طراحی مدلی بومی برای برنامه ریزی شهر اصفهان است. پژوهش حاضر درصدد است مدل برنامه ریزی شهر خلاق صنایع دستی شهر اصفهان(محور تاریخی- فرهنگی) را تدوین کند. این پژوهش، نوعی پژوهش بنیادی، عمل گرا و آمیخته (کمّی-کیفی) است. تحلیل ها در سه بخش فراترکیب، تحلیل ضریب تغییرات (CV) و تحلیل عاملی اکتشافی ارائه شده اند. در تحلیل عاملی، با برآورد درجه اهمیت شاخص ها مدل کلی تحقیق با ۸ عامل معرفی شده است. درنهایت، با بررسی وضعیت فعلی محور در ارتباط با هرکدام از شاخص های مدل و ترکیب این نتایج با نتایج تحلیل عاملی (درجه اهمیت شاخص ها)، مدل بومی برنامه ریزی شهر خلاق صنایع دستی محور تاریخی- فرهنگی اصفهان تدوین شده است.
ظرفیت بازتابش خورشیدی سطوح بام در کاهش مصرف انرژی سرمایشی مساکن شهری، مطالعه موردی: مسکن مهر شهرری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، ارزیابی و تحلیل سطوح انعکاسی با ضریب بازتابش زیاد است که به عنوان یکی از راهکارهای طراحی غیرفعال به منظور کنترل جذب انرژی تابشی خورشید و کاهش دما و مصرف انرژی مساکن شهری، به خصوص در اقلیم گرم و خشک، به شمار می رود. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیلی- مدل سازی است که شامل مطالعه میدانی و شبیه سازی رایانه ای بام های انعکاسی، با ضریب بازتابش متفاوت به کمک نرم افزار Energy plus است. این مطالعه، برای دو نوع بام رایج در ساختمان های مسکونی شهر تهران صورت گرفته است و حاوی تغییرات دقیق دما و مصرف انرژی سرمایشی در طی ماه های مختلف سال می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که افزایش مقادیر ضریب بازتابش سطوح بام به کمک متریال های انعکاسی، تأثیر زیادی در کاهش دمای سطح و دمای هوای پیرامونی بام ساختمان دارد. علاوه بر این، مصرف انرژی سرمایشی به علت کاهش جذب حرارت خورشید توسط سطوح خارجی، کاهش می یابد.
The Analysis of the Ecosystem Capacity of Semirom County in the direction of Return Migration Planning(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Return migration acts as a driving force of development and a key incentive of prosperity in rural areas by fulfilling their potentials. Rapid population displacement in developing countries including Iran, reveals the necessity of return migration planning. Semirom is a county in Isfahan province with the highest rate of emigration based on the 2011 Census enjoying sufficient potentials to change this trend. The overall purpose of this study is to analyze the ecosystem capacity of Semirom in order to develop a return migration planning. Design/methodology/approach- The research method is descriptive-analytical. As such, this study can be categorized as an applied research. The environmental, social, economic, and managerial aspects are hereby considered. The questionnaire of Semirom situation assessment was analyzed using inferential statistics (t-test) by SPSS. Content analysis was conducted by interviewing officials using Atlas.ti software. Internal and external factors evaluation matrix and SOAR model were used to offer strategies. In the end, adaptive strategic alternatives are prioritized using the QSPM planning approach and policies for the realization of the return migration. Statistical population consists of the residents and authorities of Semirom county. Findings- The findings indicate that the most important factors affecting return migration are reinforcement of gardening, related industries and tourism attractions, improving the quality of welfare services, fostering the sense of belonging, and the availability of fertile soil and sufficient irrigation water. Accordingly, the strategy of "appropriate management of tourism and environmental spaces for proper utilization of natural resources" should be given priority. It is also suggested that proper utilization of natural resources and tourism along with the potential of eco-tourism can offer a great opportunity for sustainable employment. This requires efficient management of new approaches and providing a secure environment for investment and entrepreneurship. In other words, considering the potentials of tourism will improve the quality of amenities, infrastructure services and employment, which in turn can boost their quality of local life, and their willingness to stay permanently in their rural residence, which ultimately encourages immigrants to return to their homeland.
تحلیل فضایی تأثیر ظرفیت های اقتصادی و کالبدی مناطق سه گانه شهر قزوین بر بروز تخلفات ساختمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
655 - 676
حوزههای تخصصی:
کنترل ساخت وسازهای شهری به منظور اداره بهینه شهر به کمک ضوابط ساخت وساز شهری صورت می گیرد، اما با وجود اقدامات گوناگون مدیریت شهری، سالانه موارد چشمگیری از تخلفات ساختمانی در شهرها گزارش می شود. درواقع می توان تخلفات ساختمانی را رعایت نکردن ضوابط و مقررات ساخت وساز شهری تعریف کرد که کیفیت زندگی در شهرها را تهدید می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط عوامل اقتصادی و کالبدی و تعداد و میزان تخلفات ساختمانی در شهر قزوین است تا با شناسایی عوامل تأثیرگذار بر هریک از انواع تخلفات ساختمانی شناخت بهتری از وضعیت موجود تخلفات ساختمانی حاصل شود و زمینه مناسب برای برنامه ریزی های آتی فراهم آید. پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است که در آن برای بررسی تأثیر الگوهای فضایی حاکم بر شهر بر تخلفات از روش هم پوشانی وزن دار در نرم افزار GIS استفاده شده است. براساس نتایج، میان عوامل اقتصادی و کالبدی و تخلفات ساختمانی ارتباط معناداری وجود دارد. عوامل اقتصادی رابطه ای مستقیم با تعداد تخلف بنای مازاد بر مجوز و مجموع مساحت تخلف احداث مازاد بر سطح و تغییر کاربری دارد، اما رابطه آن با تعداد تخلف بنای بدون مجوز معکوس است. همچنین تعداد تخلفات احداث مازاد بر سطح و تغییر کاربری با عوامل کالبدی رابطه مستقیم و تعداد تخلف مازاد بر تراکم با عوامل کالبدی رابطه ای معکوس دارد؛ به طوری که هرچه تناسب کالبدی در یک منطقه بیشتر باشد، تعداد تخلف مازاد بر تراکم کمتر است.
سنجش پراکنده رویی شهری در کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه پیش رو سنجش پراکنده رویی است، با این وجود از مواردی همچون افشاء هویت و ارائه کلیتی از تمام وجوه ادبیات این پدیده، عرضه معیارهای تمیز پراکنده رویی غربی از نمونه ایرانی آن و دست آخر پیشنهاد تعریف رویکردهای ابتکاری- غیرتنظیمی در کنار ابزارهای دستوری- نظارتی جهت مهار این مسأله می توان به عنوان اهداف فرعی آن نام برد. ترسیم تصویری درخور از میزان این پدیده با دو روش اسنادی جهت استخراج- تعدیل متغیرهای کمی و سنجش بر پایه تکنیک تحلیل عاملی همزمان با اعمال خصیصه های منحصر به فرد کیفی هر ناحیه آماری میسر شد که این تصویر نه تنها میزان بالای فشردگی را در نواحی مرکزی شهر نشان می دهد بلکه انطباق آن با نقشه هایی چون ادوار تاریخی گسترش فیزیکی کلانشهر و گونه های بافت شهری نیز به تبیین تک تک اشکال پراکنده رویی به اصطلاح ایرانی در شهر هدف و عوامل شکل دهنده هریک از آنان می پردازد.
ارزیابی کارآیی اقتصادی-زیست محیطی تولید نارنگی در استان مازندران با رویکرد توسعه اقتصاد روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه کشاورزی همواره به عنوان یکی از ابعاد توسعه پایدار روستایی مورد تأکید بوده و بر نقش های اقتصادی و زیست محیطی آن تأکید شده است. در همین راستا و با توجه به نقش و سهمی که استان مازندران در تولید محصول نارنگی دارد، ارزیابی پایداری تولید این محصول به کمک شاخص کارایی اقتصادی-زیست محیطی انجام شد. اطلاعات اولیه از طریق مصاحبه حضوری با 79 باغدار در سال زراعی 98/1397 جمع آوری شد و مدل سازی بین مقدار انتشار گازهای گلخانه ای و عملکرد و هزینه نهاده ها و درآمد با استفاده از روش رگرسیون خطی چندگانه برقرار گردید. در بررسی پایداری زیست محیطی، مجموع انتشار گازهای گلخانه ای در تولید kgCO 2 eq 18/4794 و نسبتاً بالا به دست آمد که نهاده سوخت با 23/54 درصد بیشترین میزان انتشار را در بین نهاده های مصرفی داشت. در بررسی پایداری اقتصادی، کل هزینه های تولید 25/18 میلیون تومان در هکتار و ارزش ناخالص تولید 13/62 میلیون تومان در هکتار به دست آمد که نهاده نیروی انسانی با 76/34 درصد بیشترین هزینه را در تولید داشت. همچنین مقدار بهره وری اقتصادی که یکی از شاخص های مهم پایداری اقتصادی است، 41/1 کیلوگرم بر هزار تومان محاسبه شد. مقدار شاخص کارایی اقتصادی-زیست محیطی نیز 153/9 هزار تومان به ازای هر کیلوگرم معادل دی اکسیدکربن به دست آمد. همچنین نتایج مدل سازی نشان داد که مدیریت مصرف دو نهاده کود دامی و کود شیمیایی می تواند بیشترین تأثیر را در پایداری زیست محیطی و مدیریت هزینه نهاده کود شیمیایی می تواند بیشترین تأثیر را در پایداری اقتصادی تولید این محصول داشته باشد.
بررسی تجربه ی روش تجمیع در نوسازی بافت های فرسوده شهری (مورد پژوهی: منطقه ۱۵ کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
115 - 122
حوزههای تخصصی:
از آنجائی که استفاده از روش تجمیع با سوالات زیادی در بین محققان برنامه ریزی شهری روبرو بوده است ، این تحقیق در صدد است که پیامدهای اجتماعی و اقتصادی اجرای روش تجمیع در نوسازی بافت های فرسوده نواحی 1و 2 منطقه تهران 15 را مورد مطالعه قرار دهد. پژوهش پیش رو به روش پیمایش انجام گرفته و با استفاده از ابزار پرسشنامه و کاربرد روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی داده ها جمع آوری شده اند جامعه آماری تحقیق؛ شهروندان 24 تا 80 سال ساکن در منطقه 15( نواحی 1و 2) شهر تهران است. مبانی نظری پژوهش، از نظریه های مختلف در جغرافیا و برنامه ریزی شهری استفاده و در پایان، چارچوب نظری متناسب پیشنهاد شده است. در نهایت با استفاده از آمارهای توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار spss، داده های گردآوری شده؛ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. در خصوص ارتباط متغیرهای جمعیت شناختی با رضایت از طرح تجمیع از طریق آزمون های تی تست، همبستگی، اسپیرمن و پیرسون مشخص گردید که جنسیت، تحصیلات با میزان رضایت از طرح تجمیع ارتباط مستقیم دارد و سن دارای ارتباط منفی در این زمینه است. وضعیت تأهل نیز ارتباط معنی داری در این زمینه ندارد.همچنین از طریق آزمون تی تک نمونه ای مشخص شد که نگرش شناختی، زیباشناختی و تجربه عملی ساکنین از اجرای طرح تجمیع در حد متوسط و خوبی می باشد. برمبنای ضرایب همبستگی مدل اولیه پژوهش، مشخص گردید که اثرات اجتماعی بازسازی بافت فرسوده، تأثیری بر نوع روابط همسایگی ساکنین ندارد و پیامدهای اقتصادی بازسازی بافت فرسوده تأثیری بر میزان سرانه های ساکنین ندارد. در نهایت بر اساس تحلیل مسیر پیامدهای اقتصادی- اجتماعی تجمیع بافت نوسازی شده، میزان اثرات مستقیم تجمیع بافت نوسازی شده بر مشارکت(47/0)و امنیت (36/0)، حس تعلق (38/0)،خدمات اجتماعی (33/0)، زمین و مسکن (40/0) بدست آمده است. همچنین با توجه به ضریب بتا مشخص شد که بیشترین تأثیر روش تجمیع بر افزایش میزان مشارکت ساکنین است.
مقوله «مرکز» و «حاشیه»، تبیین انگاره مفهومی از مواجهه «خود» و «دیگری» در حیات شهر با تأکید بر رویکرد توسعه درون زا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
133 - 144
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیم عمده در نگاه مدرن و پست مدرن به پدیده ها، دوگانه «خود» و «دیگری» است. در علوم اجتماعی، هنگامی که صحبت از دیگری می شود، بحث این است که اقلیت و اکثریت جامعه چگونه شکل می گیرد؛ بنابراین در اندیشه جامعه شناختی، اقلیت ها معمولاً دیگری را تشکیل می دهند. چراکه «اکثریت» در چارچوب جامعه، واجد قدرت می شوند و همین قدرت، زمینه ساز معنای «دیگری» در چارچوب «بازنمایی» خواهد شد. در شهرهای ایران، حاشیه نشینی و یا به تعبیری دیگر کانون های خودانگیخته بخش جدایی ناپذیری از زندگی شهری را شکل می دهند. پرسشی که مطرح می شود آن است که چگونه حاشیه به عنوان «دیگری» می تواند توسعه یافته، در خود ریشه کند و در جامعه تبدیل به نیروی «مولد» شود؟ بدین منظور مقاله حاضر، بر آن است تا با بررسی نحوه مواجهه و تعامل «خود» و «دیگری»، زمینه ای مناسب را برای طرح دکترین معتقدین به توسعه درون زا فراهم آورد. این تحقیق به لحاظ «ماهیت» پژوهش، از گونه تحقیقات «کیفی» از نوع «بنیادی» و به لحاظ «قصد» از پژوهش، «تحلیلی» است که به درک شیوه مواجهه خود و دیگری در حیات شهر می پردازد. منطق پژوهش، «قیاسی» است. در پایان، این مطالعه نشان می دهد که اصلاح در نحوه توزیع خدمات به حاشیه جهت مولد نمودن دو حوزه صنعت و کشاورزی و متعاقب آن کوچک نمودن بخش مصرف، تقویت نهادهای محلی در فرایند توانمندسازی حاشیه، بازنگری قلمروی مالکیت، تقویت بنیان های اقتصاد درونی با مشارکت مردم و عدم تزریق امکانات از بیرون، ازجمله عواملی هستند که می تواند در مولد نمودن حاشیه، تأثیرگذار باشند.
نقش مرزبندی محله ها در انسجام و امتزاج اجتماعی آن (مطالعه موردی: مرز محله های مظفری و الغدیر شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
603 - 624
حوزههای تخصصی:
فصل مشترک یکی از مضامین مهم در مرزبندی محله هاست که اهمیت بسیاری در مباحث مربوط به انسجام دارد. مرز محله ها در گذشته به دلیل ساختاری هم پیوند با بافت پیرامون خود، از عوامل اصلی انسجام بوده است. مسئله پیش روی پژوهش حاضر، توسعه غیرمنسجم محله هاست که سبب جداسازی صرف از یکدیگر و پیدایش سلول های منفک شهری شده است. ضرورت این پژوهش به این دلیل است که روند موجود، نتیجه ای جز شکل گیری محله های بدون هم پیوندی با هم نخواهد داشت. هدف نیز بررسی مؤلفه های مرزبندی محله ها با رویکرد انسجام و تدوین معیارهایی در این زمینه است که با سنجش یکی از موارد انسجام، یعنی انسجام اجتماعی محله ها، به مقایسه کیفیت مذکور در مرز محله های الغدیر و مظفری، واقع در بافت جدید و تاریخی شهر کرمان پرداخته شده است. پژوهش حاضر کیفی است که با استفاده از روش تحلیل محتوای متون انجام شده و داده ها به کمک پیمایش میدانی و تهیه پرسشنامه گردآوری شده است (150n=). یافته ها نشان می دهد عوامل وضعیت دسترسی پذیری به مرز، کیفیت دسترسی پذیری به فضاهای تجمعی در مرز، کیفیت تعاملات اجتماعی، وضعیت پویایی و سرزندگی و قابلیت پیاده روی مرز، به ترتیب بیشترین سهم را در تعریف انسجام در مرز محله های مسکونی دارند. درنهایت اینکه محله تاریخی مظفری به دلیل داشتن حداکثر شاخص های امتزاج و هم پیوندی، بیشترین میزان انسجام را دارد.
ارزیابی پایداری گردشگری مذهبی (مطالعه موردی: امام زاده حمزه علی استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
675 - 691
حوزههای تخصصی:
تعیین میزان پایداری مقاصد گردشگری نقش مهمی در برنامه ریزی توسعه این مراکز دارد. براین اساس در پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی حاضر، امام زاده حمزه علی واقع در استان چهارمحال و بختیاری به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر 4 هزار گردشگر و زائر این امام زاده در ماه های گردشگرپذیر هستند. حجم نمونه نیز براساس فرمول کوکران 350 مورد است. به منظور ارزیابی پایداری امام زاده حمزه علی و تعیین جایگاه آن در چرخه حیات گردشگری از مدل تلفیقی آلن–باتلر استفاده شده است. براساس نتایج پژوهش، بیشترین میزان پایداری در امام زاده حمزه علی به پایداری اجتماعی و فرهنگی مربوط است و با توجه به ارزش 13/5 این بعد از توسعه پایدار در شرایط پایداری متوسط قرار دارد. پس از آن پایداری کالبدی و فیزیکی با ارزش 97/4 (پایداری متوسط) در رتبه بعدی قرار دارد. کمترین میزان پایداری مربوط به بعد زیست محیطی با ارزش 71/3 (شرایط تقریباً ناپایدار) و پس از آن بعد اقتصادی با ارزش 56/4 (پایداری متوسط) است. درمجموع، از ترکیب همه ابعاد توسعه پایدار در زمینه رفاه سیستم انسانی (امتیاز 85/4) و رفاه اکوسیستم (امتیاز 34/4)، این امام زاده در وضعیت پایداری متوسط قرار دارد. همچنین امتیاز امام زاده در چرخه حیات گردشگری 159/0 است که در مرحله مداخله و درگیرشدن قرار گرفته است.
ارزیابی عملکرد زنجیره تأمین فرآورده های لبنی مناطق روستایی شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
424 - 437
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی عملکرد زنجیره تأمین فرآورده های لبنی مناطق روستایی شهرستان کرمانشاه انجام شده است. نمونه آماری این پژوهش شامل سه جامعه کارکنان کارخانه شیر بیستون، فروشندگان محصولات لبنی و گاوداری های شهرستان کرمانشاه به تعداد 638 نفر بود که با استفاده از جدول مورگان 240 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. داده ها به وسیله پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. روایی پرسشنامه را 3 نفر از متخصصین گروه توسعه روستایی دانشگاه ایلام تأیید کردند و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ با مقدار 847/0تعیین گردید. به منظور تحلیل داده ها از آزمون F یا تحلیل واریانس یک طرفه، ضریب همبستگی و رگرسیون با استفاده از نرم افزار spss20 استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که متغیرهای جریان اطلاعات و هماهنگی میان اعضای شبکه، بازاریابی و فروش، رضایت مشتری و حمل ونقل از وضعیت مطلوبی برخوردار هستند. با استناد به نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به روش توأم (همزمان) و آزمون F متغیرهای جریان اطلاعات و هماهنگی، بازاریابی و فروش، رضایت مشتری و حمل ونقل تأثیر معناداری بر عملکرد زنجیره تأمین دارند درحالی که دو متغیر هزینه و انعطاف پذیری از وضعیت مطلوب برخوردار نبودند. بنابراین پیشنهاد می گردد زنجیره تأمین برای بقای بهتر و استفاده گسترده راهبردهای مناسبی اتخاذ کند که دربردارنده فرآیندهای مختلفی مانند هزینه کمتر و انعطاف پذیری بیشتر در فضای کسب وکار باشد که باعث بهبود عملکرد کل زنجیره تأمین شود.
تحلیل تأثیرات مخاطرات محیطی بر پایداری امنیت نواحی روستایی مرزی (مورد شناسی: روستاهای سروآباد کردستان و درمیان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
161 - 188
حوزههای تخصصی:
تأمین امنیت پایدار مناطق مرزی، لازمه مدیریت و سازگاری با تهدیدهای نوینی است که مختل کننده آن هستند. در این میان، یکی از مهم ترین عوامل تهدیدکننده، مخاطرات محیطی است که با توجه به شرایط اقلیمی و توپوگرافی کشور و همچنین، ضعف های متعدد اقتصادی، اجتماعی و نهادی در سطح محلی، می تواند با تبدیل شدن به بحران، موجب آسیب پذیری و برجای گذاردن تأثیرات نامطلوب بسیاری بر عرصه امنیت نواحی روستایی مرزی شود. دراین راستاپژوهش کاربردی حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است، به بررسی وضعیت آسیب پذیری پایداری امنیت نواحی روستایی مرزی شهرستان سروآباد استان کردستان و درمیان استان خراسان جنوبی به واسطه تداوم مخاطرات محیطی و تبدیل شدن آن ها به بحران هایی پرداخته که معضلات بسیاری بر کیفیت زندگی، به عنوان هسته اصلی پایداری امنیت این نواحی برجای گذاشته اند. در این پژوهش آمیخته که در بخش کِیفی، با نمونه گیری هدفمند و مصاحبه نیمه ساختارمند با مدیران، صاحب نظران و آگاهان محلی عرصه توسعه و امنیت نواحی روستایی مورد مطالعه و تجزیه وتحلیل آن ها با تکنیک تئوری بنیادی، داده هایی گردآوری و سپس، در بخش کمّی نیز به دنبال توزیع 100 پرسشنامه در میان این افراد و تجزیه وتحلیل آن ها با روش تحلیل عاملی و تحلیل مسیر، به تأیید آن ها پرداخته شده است. مهم ترین یافته های به دست آمده نشان دادند که تداوم بحران های حاصل از مخاطرات محیطی در نواحی روستایی دو شهرستان مذکور، موجب ایجاد ناپایداری در ابعاد مختلف امنیتی مناطق موردمطالعه شده اند که این تأثیرات در 53 شاخص در قالب 3 عامل آینده ناپایدار امنیتی و معضلات سیاسی-نظامی، ناپایداری امنیت غذایی و محیطی-کالبدی و ناپایداری امنیت اقتصادی و اجتماعی و در سه عرصه اصلی ناپایداری امنیت ملی، ناپایداری امنیت انسانی و ناپایداری آینده امنیتی منطقه، جای گرفتند. در این میان ناپایداری امنیت در عرصه های اقتصادی و اجتماعی به واسطه تداوم بحران های محیطی موجود، بیشترین تأثیر را (بار کلی برابر با 0.492) بر ایجاد ناپایداری امنیتی مناطق روستایی مرزی موردمطالعه (وضع موجود و آینده) دارا بود.
تبیین راهبردهای تاب آوری در بافتهای فرسوده شهری(نمونه موردی: بافت فرسوده شهرکرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
33 - 50
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش دست یابی به راهبردهای بازآفرینی پایدار بر اساس ابعاد تاب آوری در شهر کرج می باشد. این پژوهش توصیفی-تحلیلی و کاربردی است که جمع آوری داده ها با مطالعات کتابخانه ای- اسنادی، بررسی های پیمایشی و مصاحبه با مدیران و مسئولین شهری صورت گرفته شده است. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک SWOTET، مدل ویکور فازی و تاپسیس فازی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که وجود اراضی مستعد کشاورزی درون محدوده کالبدی شهر و پیرامون، موقعیت مناسب نسبت به بزرگراه تهران_ قزوین و در حال انجام بودن مطالعات طرح های بازآفرینی از جمله فرصت های موجود در بافت فرسوده شهر کرج می باشد. از سوی دیگر نبود امکانات مناسب اجرایی نمودن شورایاری در سطح کل محلات، علنی و شفاف نبودن مراحل اجرایی طرح های تهیه شده برای شهروندان و پایین بودن سطح بهداشت و کمبود امکانات خدماتی سه عامل تهدیدزای مهم برای بافت فرسوده شهر کرج به شمار می روند که بر اساس آن چشم انداز بازآفرینی بافت فرسوده شهر کرج بر اساس ابعاد تاب آوری بدین شرح تدوین شده است. باید بافت فرسوده شهر کرج بافتی با ساختار منسجم و ایمن که دارای زیرساخت، تأسیسات و تجهیزات شهری پایدار و تاب آور که دارای اجتماعات محلی پایدار و تاب آور با کارکردها و عملکردهای اقتصادی پویا به منظور مقابله و مواجهه با هرگونه بحران و مخاطره باشد. از جمله راهبردهای بر اساس مطالعات صورت گرفته شده نیز می توان به اصلاح ساختار دسترسی ها در محلات بر اساس رعایت سلسله مراتب راه ها به منظور ارائه خدمات رسانی در زمان بحران و مخاطره، ایمنی تأسیسات و تجهیزات شهری، مقاوم سازی تأسیسات و تجهیزات شهری، امکان سنجی دقیق نحوه مشارکت ساکنین در راستای اجرای برنامه های بازآفرینی و مدیریت بحران، مشخص کردن مسئولیت های مدیران شهری بر اساس برنامه های جامع مدیریت سوانح طبیعی، ایجاد بستر قانونی مناسب جهت مشارکت مردم در طرح ها و برنامه های بازآفرینی در جهت ارتقا تاب آوری اشاره نمود.
تحلیل جغرافیایی موانع روان شناختی عدم استفاده از حمل ونقل عمومی در کلانشهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
807 - 836
حوزههای تخصصی:
در عدم استفاده از حمل ونقل عمومی غیر از مسائل زیرساختی مانند فرسودگی ناوگان، کمبود ناوگان، مسائل اقتصادی، موانع اجتماعی-فرهنگی، مسائل زیست محیطی و ضعف های مدیریتی موانع روان شناختی نیز مؤثر هستند و این موانع (روان شناختی) حلقه گمشده برنامه ریزی و مدیریت شهری است. شناخت عوامل روان شناختی افرادی که از حمل ونقل عمومی استفاده می کنند، می تواند پیامدهای مهمی برای سیاست های حمل ونقل، ترویج آن و مدیریت جابه جایی داشته باشد؛ از این رو هدف پژوهش حاضر تحلیل جغرافیایی موانع روان شناختی استفاده نکردن از حمل ونقل عمومی در کلان شهر اهواز است. پژوهش حاضر کاربردی- نظری و توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات موردنیاز پژوهش، با مطالعات کتابخانه ای، پیمایشی و مصاحبه با مردم و کارشناسان گردآوری شده و برای رتبه بندی موانع نیز از روش تصمیم گیری ARAS استفاده شده است. همچنین پهنه بندی این موانع در سطح شهر اهواز به کمک مدل درون یابی کریجینگ و در محیط نرم افزار Arc GIS 10.3 استفاده شده است. نتایج نشان می دهد موانع اضطراب آور، موانع کنترل تکانه، موانع شناختی و موانع شخصیتی در هریک از شیوه های حمل ونقل عمومی، مانند تاکسی، اتوبوس، پیاده روی و دوچرخه سواری متفاوت هستند. بیشتر پهنه های شهر اهواز از نظر موانع اضطراب آور در عدم استفاده از حمل ونقل عمومی طیف زیادی دارد. هم پوشانی موانع شناختی نیز تأیید می کند از حیث وجود این موانع در عدم استفاده از حمل ونقل عمومی، بیشترین پهنه های شهر در طیف کم قرار می گیرد. بیشترین پهنه ها از نظر موانع شخصیتی عدم استفاده از حمل ونقل عمومی در طیف متوسط و از نظر موانع کنترل تکانه عدم استفاده از حمل ونقل عمومی در طیف خیلی زیاد است. درنهایت پس از هم پوشانی این چهار بعد روان شناختی مشخص شد موانع روان شناختی عدم استفاده از حمل ونقل عمومی در حد زیاد است.
تحلیل شاخص های هوشمند در کاهش میزان آسیب پذیری کالبدی مسکن شهری (مطالعه موردی: منطقه 1 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن و جان پناه به عنوان یکی از ضروری ترین نیازهای بشری همواره در صدر خواسته های انسان قرار داشته است. خانه های هوشمند از جمله آخرین دستاوردهای صنعت مسکن در عصر حاضر هستند که در چند دهه اخیر در کشور ما نیز موردتوجه قرارگرفته اند، روش تحقیق این پژوهش توصیفی – تحلیلی است؛ که در بخش اول با مطالعه مقالات و اسناد؛ تعریف مسکن هوشمند، زمینه ها، اجزا، کارکردها و همچنین به وسیله مشاهدات عینی و تکمیل پرسش نامه اطلاعات لازم درباره شاخص های مسکن هوشمند جمع آوری شد، در ادامه با استفاده از تکنیک سلسله مراتب AHP میزان آسیب پذیری کالبدی واحدهای مسکونی منطقه 1 شهر تهران مشخص شده است؛ که نتایج نشان می دهد بسیاری از نواحی مسکونی در معرض آسیب پذیری شدید قرار دارد. همچنین برای پاسخ به فرضیه تحقیق نظرات 30 نفر از اساتید و صاحب نظران بخش مسکن جمع آوری و به وسیله تکنیک تحلیل مسیر تجزیه وتحلیل شده است. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان می دهد کلیه عوامل دارای اثر مستقیم و معنی دار بر روی کاهش آسیب پذیری مسکن شهری می باشند. تفکیک آثار مستقیم و غیر مستقیم متغیرها بر کاهش آسیب پذیری مساکن شهری نشان می دهد که عامل امنیت و ایمنی با مقدار 892/0 بیشترین اثر مستقیم را به طور مثبت و معنی دار بر کاهش آسیب پذیری مسکن شهری دارد. نکته قابل توجه در مورد این عامل این است که اثر غیرمستقیم این عامل از طریق عامل رفاه و آسایش با مقدار 863/0 است، که بسیار قابل توجه است؛ به عبارتی عامل امنیت و ایمنی از طریق عامل رفاه و آسایش سبب کاهش چشمگیر آسیب پذیری مسکن خواهد شد. همچنین اثر مستقیم عامل رفاه و آسایش با میزان 422/0، و صرفه جویی انرژی با مقدار 398/0 به مقدار قابل توجهی بر کاهش آسیب پذیری مساکن شهری مؤثر هستند.
تحلیل موقعیت مکانی مخاطرات ادراکی تخریب گرایی در فضاهای عمومی شهر مطالعه موردی: محله برج قربان شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
87 - 96
حوزههای تخصصی:
تخریب گرایی به عنوان یکی از انواع جرم های رایج در شهرهای امروز، پیامدهای منفی متعددی را در بر داشته و موجب مشکلات اجتماعی، فرهنگی، خسارات مالی و... شده که نمود بصری آن نیز بیش از سایر جرائم در فضاهای عمومی شهری ماندگاری دارد. در این میان گروهی اعم از روان شناسان و جامعه شناسان بر نقش عوامل درونی و شخصیتی و گروهی از جمله معماران و شهرسازان بر چگونگی نقش موقعیت مکانی بر تخریب گرایی معتقدند. دیدگاه اصلی این مقاله بر نقش توأمان هر دو عامل استوار است. هدف اصلی دستیابی به نقش مکان و موقعیت مکانی بر پیشگیری از رفتارهای تخریب گرایانه از طریق ایجاد مخاطرات ادراکی و حس ترس از ارتکاب به تخریب (جرم) است. با توجه به شرایط محیطی، اجتماعی، فرهنگی و... در فضاهای شهری ایران به این موضوع پرداخته شده است. مطالعه موردی محله برج قربان شهر همدان است که با توجه به عوامل درونی، به عنوان یک محله دارای افراد بالقوه تخریب گرا مورد ارزیابی قرار گرفته است. تحقیق اسنادی، تحلیلی است که به روش همبستگی به بررسی نسبت متغیرها می پردازد. فرض مقاله بر پراکنش یکسان افراد تخریب گرا در فضاهای عمومی شهری این محله است. برداشت متغیرهای مکانی مورد نظر و میزان وقوع رفتارهای تخریب گرایانه از طریق مشاهدات میدانی عینی و پرسشنامه صورت گرفته است. سپس با نرم افزار spss و آزمون های آماری، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها با انتظارات نظری و پیشینه پژوهشی مقاله مطابقت دارد. نتایج حاکی از آن است که چگونگی میزان نظارت و تراکم جمعیتی موجود و موقعیت مکانی اعم از دید پی درپی، حس مکان، بهداشت محیط، بهداشت بصری، بهداشت رفتاری و فضاهای پنهان در فضاهای عمومی شهر بر میزان مخاطرات ادراکی تخریب گرایان در هنگام ارتکاب به تخریب مؤثرند. به عبارتی حضور در موقعیت های مکانی خاص، منجر به ایجاد حس ترس از تخریب (جرم) به دلیل پیامدهای پیشِ رو شده و در نهایت موجب از بین رفتن رفتارهای تخریب گرایانه و یا جابه جایی مکان تخریب می شود.