فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۶۱ تا ۳٬۰۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۳
۱۰۹-۱۲۴
حوزههای تخصصی:
یکی از دستاوردهای معماری تاریخی کاشان استفاده از نورگیرهای سقفی در خانه های تاریخی این مناطق بوده است. پژوهش ها نشان داده کیفیت و عملکرد این نورگیرها به عواملی مانند نوع آن، فاصله از دیگر بازشوها، اندازه و مصالح، زاویه انسداد، مساحت روشنایی ایجاد شده، تعداد و میزان بهره وری آن ها وابسته است. لذا برای ارزیابی تأثیر عملکرد این نورگیرها بر معماری خانه های تاریخی کاشان، باید تمامی موارد فوق مورد ارزیابی قرار گیرند. پژوهش حاضر با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی به تحلیل تأثیر عملکرد نورگیرهای سقفی بر معماری خانه بروجردی ها به عنوان نمونه انتخابی می پردازد. نتایج نشان می دهد که عملکرد نورگیرها از طریق تعداد، اندازه و مساحت فضای روشن شده توسط آن بر تناسبات معماری مؤثر بوده است. همچنین ساختار سه جزئی نورگیرها هندسه و فرم معماری فضاهای مرتبط را مشخص می کرده و رسمی بندی جزئی از ساختار نورگیرهای سقفی در کاشان بوده که راه حلی برای هدایت نور به درون بنا بوده است؛ همچنین فاصله نورگیرها از یکدیگر نشان می دهد که مقیاس و ابعاد فضا در ارتباط با آن ها شکل گرفته است و ضریب بهره وری 50 درصدی نورگیرها نشان از عملکرد قابل قبول و انتخاب درست مصالح آن ها در تأمین نور بنا دارد.
بررسی ساختار فضایی منطقه شهری مازندران مرکزی با تاکید بر شبکه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درسال های اخیر شهرها، هم به لحاظ فرم فیزیکی و هم از نقطه نظر عملکردی، به یک پدیده ی منطقه ای بدل شده اند از این رهگذر، با تغییر جایگاه هستی شناسانه از فضا، منطق و معنای «مکان» در متنی جدید، یعنی در فضای جریان ها تفسیر شده است. فقدان استراتژی های توسعه یکپارچه منطقه ای، عدم توجه به رقابت یا همکاری کانون ها را در شبکه شهری مازندران مرکزی با چالش های تفرق عملکردی روبه رو کرده است. به نظر می رسد تحت فضای جریانی موجود، پژوهش های صورت گرفته قادر نخواهد بود تمامیت، کارکرد و ساختار شبکه شهری استان را توصیف کند. هدف پژوهش این است تا با بهره گیری از روش توصیفی_تحلیلی و ابزار تحلیل شبکه، ضمن تبیین مولفه ها و شاخص های تحلیل تعامل فضایی، الگوی فضایی عملکردی شبکه شهری مازندران مرکزی را با تحلیل داده های مبدا- مقصدی سال 1397 مورد مطالعه قرار دهد. نتایج حاصل گواه شکل گیری نظام چند مرکزیتی و حتی شبکه ای متعادل در این منطقه است. بنابراین با شکل گیری و تکوین این الگوی جدید در منطقه، تغییر در نحوه برنامه ریزی فضایی این مناطق مبتنی بر مزایای اقتصادی شبکه نیز ضروری است. روابط بین شهرهای بزرگتر نه تنها صرفاً رقابتی دیده نمی شوند بلکه آنها باید مکمل یکدیگر هم باشند. همچنین، نتایج حاصل از تحلیل رهیافت های نوین (شبکه مبنا) در شبکه شهری چند مرکزیت مازندران مرکزی، بیانگر آن است که، مورفولوژی منطقه ی چند مرکزیت مازندران مرکزی، دخالت محسوسی در ریخت شناسی این منطقه دارا می باشد. زیرا فرم منطقه به گونه ای است که شهرهای مجاور از الگوی خوشه ای پیروی می کنند و شکل شبکه ای به منطقه الحاق کردند.
تحلیل نیروها و عوامل پیش برنده و بازدارنده توسعه متوازن در دهستان های استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های انسانی به عنوان نظام های فضایی همواره تحت تاثیر نیرو ها و عوامل متعدد درونی و بیرونی و با حالت بازدارندگی و پیش برندگی این نیروها در حال تحول می باشند؛ که این مهم موجب پراکندگی متفاوتی از نظر جمعیت و فعالیت در عرصه های سکونتگاهی شده و زمینه ی نابرابری و عدم توازن را فراهم ساخته است. استان لرستان نیز به تبع اثرگذاری عوامل درونی و بیرونی در طی چند دهه گذشته توسعه نامتوازن فضایی را تجربه نموده است، به نحوی که در برخی مناطق نیروهای وادارنده توسعه و به تبع آن ساختارها و کارکردهای وادارنده توسعه شکل گرفته و در برخی مناطق نه تنها ساختارهای لازم شکل نگرفته بلکه در مواقعی نارسائی ساختاری موجب رکود کارکردی سکونتگاه ها در عرصه فضا شده است. پژوهش حاضر به دنبال تحلیل نیروها و عوامل درونی و بیرونی پیش برنده و بازدارنده ایجاد توسعه نا متوازن در استان لرستان از روش پژوهش تحلیلی- توصیفی، و از شیوه های تجزیه و تحلیل کمی و آماری بهره گرفته است. نتایج به دست آمده از پژوهش حاکی از این است که در کنار چگونگی اثرگذاری هر کدام از نیروهای درونی و بیرونی بر توسعه نامتوازن در سطح دهستان های استان لرستان اصلاح اندیشده شده ساختاری- کارکردی در چارچوب توسعه محلی می تواند در حرکت به سمت توسعه متوازن و پایدار راهگشا باشد.
شناسایی موانع توسعه کارآفرینی فناورانه منطقه ای (موردمطالعه: شهرستان سرباز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
124 - 139
حوزههای تخصصی:
سرعت بی وقفه و روبه رشد علم و فناوری و به نسبت آن نیاز اقتصادی جوامع مختلف به کارآفرینی فناورانه انکارناپذیر است و این مهم به ویژه برای کشورهای کمتر توسعه یافته بیشتر احساس می شود. اما توسعه کارآفرینی فناورانه در مناطق مختلف همواره با موانع و مشکلات مختلفی رو به رو بوده است و مهم ترین کاربرد آن که نوسازی اقتصادهای درحال توسعه است را دچار چالش کرده است. منطقی است که از بین بردن این موانع، مستلزم شناسایی دقیق و موشکافانه آن هاست. ازاین رو در این پژوهش با روش تحقیق کیفی و ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته، به تحلیل موانع کارآفرینی فناورانه در منطقه سرباز از توابع استان سیستان و بلوچستان پرداخته ایم. تحقیق پیش رو از نوع مطالعه موردی بوده و جامعه آماری خود را از صاحب نظران مشغول به کار در سازمان های مربوط به کارآفرینی و البته کارآفرینی فناورانه و سایر فعالیت های اقتصادی در مناطق مختلف استان سیستان و بلوچستان که در منطقه موردنظر نیز فعالیت داشته اند و یا در حال فعالیت هستند، انتخاب کرده است. پس از جمع آوری داده های حاصل از مصاحبه نیمه ساختاریافته، با روش تحلیل تِم تجزیه وتحلیل شدند و درنهایت با تحلیل مصاحبه ها و داده ها، موانع و مشکلات توسعه کارآفرینی فناورانه منطقه سرباز احصاء گردید. این موانع عبارت اند از: موانع اقتصادی (13 مؤلفه)، موانع آموزشی (12 مؤلفه)، موانع روان شناسی (8 مؤلفه)، موانع زیرساختی (7 مؤلفه)، موانع فرهنگی (9 مؤلفه)، موانع سیاسی (6 مؤلفه)، موانع مدیریتی (7 مؤلفه)، موانع فناورانه (7 مؤلفه) و موانع حوزه منابع و سرمایه های انسانی (7 مؤلفه).
واکاوی اثرهای اقتصادی خشکیدگی درختان بلوط بر روستائیان شهرستان ملکشاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
576 - 591
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، واکاوی اثر های اقتصادی خشکیدگی درختان بلوط بر روستائیان شهرستان ملکشاهی بود. نمونه آماری پژوهش تعداد 216 نفر از روستائیان بودند که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی، موردمطالعه قرار گرفتند. ابزار اصلی گرد آوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته و از پیش آزمون شده ای بود که روایی محتوایی آن با استفاده از نظر استادان گروه توسعه روستایی و علوم جنگل دانشگاه ایلام تأیید گردید. برای تعیین پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن 87/0 به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که عامل های ضعیف شدن فعالیت های کشاورزی و دامپروری، پایین آمدن اشتغال، مشکلات تأمین مواد غذایی، فقر عمومی، کاهش تولیدات جانبی، کم شدن توریسم و گردشگری، پایین آمدن درآمد و کاهش فعالیت های زنبورداری مهم ترین اثر های اقتصادی خشکیدگی درختان بلوط بر زندگی روستائیان بودند. این عوامل 56/68 درصد از کل واریانس را تبیین نمودند. با توجه به تأثیر خشکیدگی درختان بلوط بر کاهش درآمد روستاییان، بهینه کردن بهره برداری از تولیدات فرعی جنگل و ایجاد اشتغال پایدار برای رونق بخشیدن به اقتصاد منطقه پیشنهاد می گردد.
سنجش و ارزیابی ابعاد مؤثر بر ارتقاء تاب آوری جوامع روستایی در مواجهه با خشکسالی (موردمطالعه: شهرستان سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
630 - 645
حوزههای تخصصی:
افزایش تاب آوری مهم ترین عامل جهت حفظ انعطاف پذیری سیستم های اجتماعی-زیست محیطی و مقابله با خشکسالی است. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی و تحلیل شاخص های مبتنی بر تاب آوری جوامع روستایی در مواجهه با خشکسالی در سه روستا با شدت های متفاوت خشکسالی است. در این راستا ابتدا با استفاده از نقشه های پهنه بندی خشکسالی بر اساس شاخص SPEI در دوره زمانی ده ساله روستاهای موجود در سه زون خشکسالی بسیار شدید، شدید و متوسط شناسایی و از هر زون یک روستا به صورت تصادفی انتخاب گردید. سپس با استفاده از رویکرد پیمایشی، روش مشاهده مستقیم و بازدید میدانی، کشاورزان به عنوان جامعه هدف شناسایی گردیده و موردبررسی قرار گرفتند. با توجه مجموع تعداد کشاورزان در سه روستا، طبق فرمول کوکران، حجم نمونه به تعداد 105 نفر برآورد گردید. بر اساس پرسشنامه های تاب آوری و آزمون های آماری به ارزیابی ابعاد و شاخص های مؤثر بر تاب آوری پرداخته شد. نتایج مدل اندازه گیری لیزرل بر اساس متغیرهای سطح اول ابعاد سنجش تاب آوری نشان داد بیشترین اثرگذاری و اهمیت ابعاد در میزان تاب آوری متعلق به بعد زیرساختی و فیزیکی و بعد طبیعی است. ابعاد اقتصادی و مالی، اجتماعی و فرهنگی، حکمرانی و مدیریت، انسانی و فردی به ترتیب در رتبه بعدی اهمیت قرار دارند. سنجش میزان ابعاد تاب آوری در روستاهای موردمطالعه نشان داد بعد اجتماعی و فرهنگی دارای بیشترین میزان و بعد طبیعی دارای کمترین میزان در روستاهای موردمطالعه در این منطقه هستند. ﺗﻘﻮیﺖ ابعاد تأثیرگذار ﻣی ﺗﻮاﻧﺪ ﺳﻄح ﺗﺎب آوری و انطباق پذیری ﺑﺎ ﺷﺮایط را اﻓﺰایﺶ دﻫﺪ و نقش مؤثری در به حداقل رساندن ضررهای احتمالی در شرایط بحرانی، ایفا نماید. در این راستا، لازم است به تصمیم گیری و تخصیص منابع به کشاورزان منطقه در مواجهه ﺑﺎ ﻣﺨﺎﻃﺮات، توجه ویژه ای معطوف شود.
تحلیل رفتارهای محیط زیستی روستائیان بر اساس نظریه انگیزه حفاظت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
662 - 673
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی میزان مسئولانه بودن روستاییان نسبت به رفتارهای محیط زیستی و شناسایی عوامل اجتماعی مؤثر بر آن بود. برای تبیین این مسئله از چهارچوب نظری انگیزه حفاظت استفاده شد. از نظر روش شناسی، از روش پیمایش و پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شد. جامعه آماری تحقیق حاضر را روستائیان استان مازندران تشکیل دادند که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 536 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. از ضریب آلفا کرونباخ برای ارزیابی پایایی و اعتبار صوری و اعتبار سازه برای سنجش روایی استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که رفتارهای مسئولانه محیط زیستی روستائیان در سطح متوسط است. افراد موردبررسی از نظر این رفتارهای مسئولانه برحسب سن، جنس و تأهل، مدت اقامت در روستا، تحصیلات و اشتغال، تفاوتی با هم نداشتند. همچنین، نتایج تحقیق نشان داد که خودکارآمدی و شدت خطر درک شده، بیشترین تأثیر را روی رفتار مسئولانه محیط زیستی داشتند. با توجه به چهارچوب نظری تحقیق- انگیزه حفاظت- می توان نتیجه گرفت که عناصر ارزیابی مقابله (خودکارآمدی) بیش از عناصر ارزیابی تهدید (شدت خطر درک شده) روی رفتار مسئولانه محیط زیستی تأثیر داشتند.
کندوکاوی تحلیلی بر نقش فرهنگ در طراحی کالبدمعماری (نمونه موردی خراسان شمالی شهرستان بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به تحلیل تطبیقی عوامل فرهنگی اقوام کرمانج و ترکمن در شکل گیری معماری سکونت گاه های شهرستان بجنورد از استان خراسان شمالی پرداخته شده است. سوال اصلی پژوهش این است که کدام عوامل فرهنگی در اقوام کرمانج و ترکمن در شکل گیری معماری سکونت گاه های شهرستان بجنورد از استان خراسان شمالی تاثیرگذار می باشند؟ کدام عوامل فرهنگی در این اقوام بیشترین تاثیر را به ترتیب اولویت در عناصر کالبدی و فضایی منازل در این دو قوم و در این خطه دارد؟ این تحقیق از نظر نوع هدف کاربردی نظری و از جهت روش ﺗﺤﻘﯿﻖ، ترکیبی(ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ، ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ) می باشد. نمونه موردی عناصر کالبدی و فضایی خانه ها شامل ورودی، مهمان خانه، اتاق نشیمن ، مطبخ و ایوان با یکدیگر مقایسه شده و یافته ها نشان می دهد که در خانه های قدیمی اقوام کرمانج نقش محرمیت و ویژگی های جنسیتی در تفکیک پذیری فضاها و مرز بندی ها نمود بیشتری نسبت به خانه های اقوام ترکمن دارد. ویژگی هایی همچون محرمیت ، نقش های جنسیتی، ساختار روابط در خانواده و روابط اجتماعی و شیوه معیشت از جمله ویژگی های فرهنگی هستند که در شکل گیری کالبد سکونت گاه ها در اقوام کرمانج و ترکمن نقش بسزایی داشته اند.
شاخص شناسی معماری همساز با اقلیم در منطقه گرگان در راستای الگوی معماری پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخص های معماری بومی شهر گرگان مبتنی بر خصوصیات اقلیمی و پایداری است. این تحقیق از نوع کاربردی می باشد که به صورت توصیفی - تحلیلی و با بررسی نمونه های متعدد صورت گرفته است. جمع آوری داده ها به شکل اسنادی، میدانی، کتابخانه ای و مشاهده می باشد. نتایج نشان داد که چهار مولفه اصلی نفوذپذیری، همبستگی، تفاوت و یگانگی و نیز هشت مولفه فرعی را می توان برای بافت معماری و شهرسازی بومی شهر گرگان تعیین نمود. همچنین؛ شاخص های معماری بومی گرگان نیز در پنج دسته خلاصه می شوند که عبارتند از: دسترسی، فضاها و حریم ها؛ تنظیم دما و مصرف بهینه انرژی؛ تهویه هوا؛ حفاظت در برابر رطوبت و بارندگی؛ مواد و مصالح. بیشترین مولفه بکار گرفته شده در نمونه های مورد مطالعه، خودبسندگی (90 درصد) و کمترین میزان مربوط به مولفه درونگرایی (18 درصد) بوده است. در مجموع، می توان نتیجه گرفت که با وجود فرهنگ غنی وارزشمند تاریخی و اصولی در زمینه ی معماری و شهرسازی در منطقه ، شرایط امروزی بیانگر ضعف، ناکارامدی و فقدان هویت است. عدم وجود یک الگوی مناسب ومنطبق با رویکردهای شهرسازی ایرانی- اسلامی از مهمترین مسائل امروزین شهر گرگان است.
مدل سازی الگوی پخش فضایی ویروس کووید-19 در مناطق روستایی و شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظرفیت مدل سازی مکانی در GIS اهمیت فراوانی در درک تفاوت توزیع جغرافیایی بیماری های واگیردار و عفونی و نیز مطالعات اپیدمیولوژیکی و بهداشت جامعه دارد. یکی از این بیماری های واگیردار و عفونی در قرن 21، ویروس کرونا (کووید-19) است که از اواخر دسامبر سال 2019 به صورت شیوع پنومونی از ووهان چین به سراسر جهان در حال گسترش است. از این رو بررسی جغرافیایی این بیماری در جهت کنترل و پیشگیری آن امری ضروری است؛ بنابراین در پژوهش کاربردی و توصیفی- تحلیلی حاضر، با استفاده از آمار فضایی به مدل سازی پخش فضایی اپیدمیولوژی ویروس کرونا درروستاها و شهرهای کشور به صورت توزیع منطقه ای و استانی کشور پرداخته است. جامعه آماری پژوهش حاضر، 31 استان کشور است که داده های مبتلایان به ویروس کرونا در بازه زمانی 3 اسفند 1398 الی 3 فروردین 1399 (21638 نفر) و با استفاده از نرم افزار ArcGIS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از کاربرد شاخص موران درباره توزیع فضایی ویروس کرونا در تاریخ 3 اسفند 98، مقدار z-score برابر 485/1 و الگوی آن از نوع تصادفی بوده اما در تاریخ 3 فروردین 99، مقدار z-score برابر 039/3 و خوشه ای بودن توزیع بیماری را در نواحی کشور نشان می دهد. تحلیل خودهمبستگی فضایی براساس فاصله نشان می دهد که در فاصله 8/383 کیلومتری از استان قم ، ضریب موران برابر 136627/0 و مثبت است؛ اما در فاصله 6/762 کیلومتری از استان قم، ضریب موران برابر 040246/0- و منفی بدست آمده و بیانگر این است که از این فاصله به بعد، تعداد مبتلایان به کرونا کاهش یافته است. همچنین تحلیل لکه های داغ در خصوص تعداد مبتلایان به ویروس کرونا نشان داد که استان های (قم، تهران، گلستان، سمنان، اصفهان، مازندران و البرز) به عنوان مناطق با جمعیت روستایی و شهری بالا، در خوشه های داغ و استان های (بوشهر، ایلام و کرمانشاه) به عنوان مناطق با جمعیت روستایی و شهری کمتر، در خوشه های سرد قرار دارند. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آن است که مهمترین عامل جغرافیایی انتشار ویروس کرونا در کشور، فاصله و مجاورت مکانی استان های درگیر با این بیماری بوده و از الگوی پخش فضایی سازش پذیر تبعیت می کند.
تحلیل ادراک محیطی جامعه روستایی از شیوع ویروس کرونا در بخش مرکزی شهرستان ورزقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شیوع ویروس کرونا، بین جمعیت روستایی- شهری و سکونتگاه های روستایی و شهری تفاوت ویژه ای دیده نمی شود. با این حال، به عنوان یک بحران، ویروس کرونا، تأثیر منفی در اقتصاد روستایی داشته و یا می تواند محرک مهم برای نوآوری در مشاغل جدید در نواحی روستایی باشد. در محیط های مختلف جغرافیایی، ادراک و شناخت های متفاوتی نسبت به این ویروس دیده می شود. با توجه به هدف تحقیق مبنی بر تحلیل ادراک محیطی جامعه روستایی از شیوع ویروس کرونا در قلمرو جغرافیای رفتاری، تحقیق حاضر در پی کشف و شناخت نقشه های ذهنی جامعه روستایی بخش مرکزی شهرستان ورزقان و ادراکات آن ها ست. بر اساس هدف، کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده ها، پیمایشی از نوع آمیخته (ترکیبی) است. روش «طراحی اکتشافی (مدل توسعه ابزار)» در این تحقیق استفاده شده است. در فاز یک با استفاده از روش «توصیف ضخیم» (فراتر از توصیف و مشاهده برای بیان ظهور رفتار خاص در جامعه) و به کمک نرم افزار مکس کیودا توصیفی عمیق از تجربیات افراد مطلع محلی گردآوری شد و به مشاهده ژرف و لایه لایه موضوع از زوایای مختلف به شیوه استقرایی در کدگذاری کیفی انجام شد. برای رصد متغیرهای کیفی نیز از شیوه STEEP (V) استفاده شده است. بر اساس نتایج کیفی، به توسعه ابزار (با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی) از طریق تحلیل داده های کمی حاصل از نتایج پرسشنامه محقق ساخته اقدام شده و مقوله ها اولویت بندی شده اند. نتایج تحقیق نشان داد که کاهش حداکثری تعاملات اجتماعی غیرضروری در نواحی روستایی، شرط اصلی کنترل شیوع کرونا است. بعلاوه، شیوع ویروس در زمان بندی فعالیت کشاورزان، توجه به پس انداز، آسیب فعالیت اقامتگاه های گردشگری روستایی، و رونق کسب وکارهای روستایی، و نیز سرمایه اجتماعی اثر منفی داشته است.
نقش عوامل مکانی- فضایی در توسعه گردشگری مذهبی سکونتگاه های روستایی (مورد مطالعه: حوزه نفوذ گردشگاهی کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر مبنای اصول علم جغرافیا، بین دو عنصر مهم مکان - فضا و کارکردهای انسانی اثرات متقابل رو به تزایدی حکمفرما است. در واقع، ادراک انسان از شرایط محیطی بر تصمیمات و رفتارهای او اثرگذار می باشد. تحقق رفتارها موجب خلق شرایط جدیدی خواهد بود که تصویری نو از محیط به نسل حاضر و آینده ارائه می کند. وظیفه بسیاری از علوم دخیل در برنامه ریزی توسعه، کمک به ایجاد شرایط مکانی- فضایی مطلوب برآمده از تلاشی منسجم ، هم افزا و مکمل است. در این میان، علم جغرافیا توانسته است به دلیل اشراف نسبی بر شرایط و مسائل محیطی، نقش مفیدی ایفاء نماید، به ویژه در زمینه توسعه گردشگری که در جهان امروز به دلیل ابعاد و اثرات مکانی- فضایی روبه گسترش آن، از اهمیت زیادی برخوردار شده است. تحقیق حاضر به بررسی نقش عوامل مکانی- فضایی بر توسعه گردشگری مذهبی در نواحی روستایی کلان شهر مشهد با هدف کاربردی و در قالب روش توصیفی– تحلیلی پرداخته است. متغیر وابسته تحقیق، (گردشگری مذهبی) متشکل از 9 مؤلفه و متغیر مستقل، (عوامل مکانی- فضایی) شامل 7 مؤلفه به تفکیک عوامل تغییرپذیر و تغییرناپذیر هستند. پس از کاربرد الگوی راپرت برای تعیین حوزه نفوذ گردشگری مشهد 10 روستا به عنوان نمونه انتخاب گردید و حجم نمونه طبق فرمول کوکران 196 نفر تعیین شد. واحد تحلیل پژوهش، "روستا" و اطلاعات به دست آمده از ابزار پرسشنامه با استفاده از روش های تحلیل آماری در نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفته اند. یافته ها نشان می دهد که با بهبود عوامل مکانی- فضایی، خصوصاً عوامل تغییرپذیر شاهد توسعه بیشتر گردشگری مذهبی به میزان 0.82 خواهیم بود. با توجه به نتایج تحقیق توسعه عوامل تغییر پذیری مانند کیفیت راههای دسترسی به بقاع متبرکه و خدمات بر توسعه گردشگری مذهبی اثرگذار است.
تحلیل و بررسی خدمات عمومی شهر اهر با تأکید بر عدالت فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
187 - 210
حوزههای تخصصی:
بررسی برابری در توزیع فضایی خدمات و امکانات شهری، از مهم ترین موضوعات در مطالعات شهری به شمار می آید. عدالت فضایی از مباحثی است که در سال های اخیر در میان جغرافی دانان و برنامه ریزان اهمیت ویژه ای یافته است. از آنجا که خدمات شهری ساختاردهنده شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهر است؛ بی عدالتی در نحوه توزیع آن، تأثیر جبران ناپذیری بر ساختار و ماهیت شهر می گذارد. یکی از دلایل بروز مسائل ناشی از شهرنشینی و شهرگرایی، کم توجهی یا بی توجهی به آثار عدالت فضایی در کشورهاست. مقاله حاضر به تحلیل فضایی توزیع خدمات و پراکنش آن در بین محلات شهر اهر می پردازد. روش مطالعه، تحلیلی و توصیفی و روش های گردآوری داده های پژوهش، ترکیبی از روش های اسنادی و میدانی و پیمایشی است. فرضیه های این تحقیق بر این موضوعات استوار است که خدمات شهری موجود در سطح شهر مطابق با نیازهای ساکنان نیست و تشدید مهاجرت باعث توزیع نامتعادل خدمات شده است. همچنین بیشترین خدمات شهری در بخش قدیمی و مرکز شهر استقرار یافته است. بدین منظور در ابتدا کمبود و اختلاف از سرانه های استاندارد را برای خدمات عمومی محاسبه کرده و سپس شعاع فضایی مطلوب آن را در محیط GIS ترسیم کرده ایم و با توجه به تعداد خدمات مستقرشده در محلات و نواحی، آن ها را از لحاظ دسترسی به این کاربری ها مشخص کرده ایم و سپس آن ها را در گروه های برخوردار یا غیربرخوردار دسته بندی کرده ایم. در پایان کار به این نتیجه رسیدیم که اولاً خدمات عمومی در نواحی چهارگانه شهر با کمبود مواجه است و ثانیاً به صورت نامتوازن توزیع شده اند.
تعیین اندازه بهینه شهرهای دارای پراکنده رویی با رویکرد حفظ توسعه موجود، مطالعه موردی: شهر ساحلی دیلم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
3 - 18
حوزههای تخصصی:
طی سالیان اخیر رشد سریع شهرنشینی در مناطق ساحلی و بروز فعالیت های متعارض در آن، فشارهای زیست محیطی گزافی را متوجه این اکوسیستم حساس کرده است. از جمله این شهرها، شهر ساحلی بندر دیلم واقع در استان بوشهر بوده که به گواه آمارهای رسمی، طی سال های 1335 تا 1395 رشد هفت برابری جمعیت را تجربه نموده است. این پژوهش که از لحاظ هدف پژوهشی کاربردی است، با استفاده از داده های کمی و با روش توصیفی_تحلیلی به مطالعه رشد بی رویه افقی شهر ساحلی بندر دیلم در یک دوره 10 ساله پرداخته است. پس از مطالعه بر ادبیات مروری، در قدم نخست به بررسی پراکنده رویی در شهر دیلم با استفاده از تحلیل مدل آنتروپی شانون پرداخته شد و در گام بعد به وسیله مدل هلدرن میزان رشد افقی بی رویه شهری تعیین گردید. در ادامه برای نخستین بار با به کارگیری سیستم تحلیل رقومی خطوط ساحلی (DSAS) در مطالعه رشد کالبد شهری، نرخ رشد کالبدی شهر در دوره 10 ساله به دست آمده و در نهایت با کسر سهم رشد بی رویه افقی از رشد کل کالبد شهر، ساخت وسازهایی که منجر به پراکنش شهر شده بودند، به کمک نرم افزار ArcGIS10، در قالب نقشه مشخص گردیدند تا اندازه بهینه شهر در صورت مقابله با رشد بی رویه افقی معین گردد. نتایج حاکی از آن است که شهر دیلم، میزان قابل توجه 14/80 درصد از بیشترین پراکندگی ممکن را دارا بوده و 1/37 درصد از رشد کالبدی شهر (در بازه زمانی این تحقیق) مستقیماً منجر به پراکندگی کالبدی در آن شده است. همچنین شهر در قسمت شمالی و جنوبی به ترتیب دارای نرخ رشد کالبدی 08/19 و 11/23 متر در هر سال با انحراف معیار 5/4 و 1/4 بوده که به ترتیب میزان 08/7 و 57/8 متر در هر سال منجر به رشد افقی بی رویه آن شده و 12 و 54/14 متر در هر سال ناشی از رشد جمعیت بوده است.
تلفیق روش وزن دهی عینی کریتیک با روش کوداس و ویکور به منظور انتخاب مکان های مستعد احداث بیمارستان (مطالعه موردی: منطقه 5 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خدمات بهداشتی و درمانی از مهم ترین خدمات شهری بوده که دسترسی مناسب به مراکز ارائه دهنده این خدمات بسیار مهم و حیاتی است. مسئله تعیین مکان بهینه بیمارستان یک مسئله دشوار تصمیم گیری چند معیاره است و استفاده از سیستم های اطلاعات جغرافیایی موجب بهبود عملکرد آن می شود. در این تحقیق به منظور تعیین مکان بهینه احداث بیمارستان در منطقه 5 تهران از تلفیق سیستم های اطلاعات جغرافیایی و تصمیم گیری چند معیاره استفاده شده است. بدین منظور ابتدا معیارهای موثر در فرایند تعیین مکان بهینه بیمارستان با مرور ادبیات و نظرات کارشناسان انتخاب شده و لایه مکانی هر معیار تهیه شده است. در گام بعدی تعداد 10 سایت در این منطقه انتخاب شده و مقادیر معیارها برای هر کدام محاسبه شده است. آنگاه با استفاده از روش وزن دهی اهمیت معیارها از طریق همبستگی بین معیارها (کریتیک) وزن معیارها تعیین شده است. نتایج وزن دهی نشان داد که معیار آسیب پذیری لرزه ای موثرترین معیار در فرایند تصمیم گیری است. در مرحله بعد به وسیله دو روش تصمیم گیری چند معیاره ارزیابی ترکیبی مبتنی بر فاصله (کوداس) و ویکور ارزیابی و رتبه بندی سایت ها انجام شده و نتایج بیانگر تشابه عملکرد دو روش بوده است. نتایج رتبه بندی دو روش نشان داد که سایت شماره 7 و سایت شماره 1 به ترتیب بهترین و نامناسب ترین مکان جهت احداث بیمارستان می باشند. جهت ارزیابی صحت رتبه بندی روش ها، نتایج رتبه بندی دو روش با رتبه بندی صورت گرفته توسط کارشناسان مورد مقایسه قرار گرفت. ارزیابی صحت روش ها نشان داد که روش کوداس به منظور انتخاب مکان بهینه بیمارستان از صحت بالاتری نسبت به روش ویکور برخوردار است.
شناسایی نیروهای پیشران تأثیرگذار بر تحقق توسعه اجتماع محور در محلات کم برخوردار شهری (مطالعه موردی: محله التیمور، مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی نیروهای پیشران تأثیرگذار بر توسعه اجتماع محور در محلات کم برخوردار شهری تدوین شده است. بدین منظور محله التیمور در کلانشهر مشهد به عنوان نمونه انتخاب شده است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، ترکیبی است. جهت گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای-اسنادی، روش میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است. برای تشریح وضع موجود از نتایج تمام شماری محله التیمور در سال 1398 استفاده گردیده که دارای جمعیتی بالغ بر 15417 نفر می باشد. به منظور نظرسنجی در رابطه با شناسایی پیشران های تأثیرگذار بر تحقق توسعه اجتماع محور در محله مذکور، 30 نفر از خبرگان شهری به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. شاخص های پژوهش در چهار حوزه (کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و حقوقی) و در قالب 36 متغیر مورد بررسی قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل تأثیر متقابل در نرم افزار Micmac استفاده شده است. بر اساس نتایج پژوهش، 12 متغیر به عنوان پیشران با بیشترین تأثیرگذاری و کمترین وابستگی شناسایی شدند که عبارتند از «ساختار سنی و جنسی جمعیت»، «ابعاد خانوار»، «تراکم جمعیتی»، «سواد»، «نرخ اشتغال» و «دارایی های مالی و اقتصادی»، «دانه بندی قطعات»، «سرانه» و «تنوع کاربری»، «تراکم ساختمانی»، «برخورداری از زیرساخت های شهری» و »شبکه ارتباطی درون بافتی و برون بافتی». مورد توجه قرار دادن این پیشران ها با رویکرد مشارکتی و از طریق برنامه ریزی، تدوین و اجرای پروژه های اجتماع محور گام مؤثری در راستای دستیابی به توسعه خواهند بود.
تدوین چارچوب مفهومی آموزش دانشجویان مبتدی در کارگاه های مقدمات طراحی معماری: تحلیل محتوا کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هماهنگی مقوله های آموزش و فعالیت های دانشجویان مبتدی در کارگاه های مقدمات طراحی معماری، ضروری است و می تواند منجر به ارتقاء توانایی طراحی و گذر به سمت حرفه مندی و خبرگی شود. هدف، تدوین چارچوب مفهومیِ آموزش معماری، براساس مقوله های آموزش معماری و فعالیت های دانشجویان مبتدی در کارگاه های مقدمات طراحی است. روش تحقیق، تحلیل محتوای کیفی، در سطح کلمات و مفهوم است. برای تدوین چارچوب از همسازی و یافت معنای درونیِ نگرش ها و اولویت های آموزش معماری در حوزه های روش های آموزش، آموزش معماری، و فرایند طراحی استفاده شده است. گردآوری اطلاعات از روش اسناد و مدارک است، ۸۴ منبع پرارجاع و مرتبط با کلمات کلیدی آموزش معماری، مبتدی، توانایی طراحی، فرایند طراحی، و تفکر طراحانه انتخاب شده است. با تحلیل متون و گردآوری اطلاعاتِ علمی داخلی و خارجی، و بررسی موقعیت کارگاه طراحی معماری در پی استخراج و استنباط مقوله های آموزش معماری، فعالیت های کارگاه طراحی، و تدوین چارچوب مفهومی آموزش معماری دانشجویان مبتدی است. تحلیل و تفسیر داده های متنی، در سه مرحله انجام شد، کدگذاری با مطالعه متون، کلمات و مفاهیم مشترک، تحلیل، تفکیک، تلفیق و تجمیع آن ها انجام شد؛ مقوله های مفهومی آموزش معماری و فعالیت ها در کارگاه معماری برای پوشش دهی مقوله ها یافت شد؛ و چارچوب مفهومی آموزش در کارگاه طراحی معماری تدوین شد. یافته های تحقیق شش مقوله آموزش معماری شامل توانایی طراحی، تفکر طراحی، اثربخشی کارگاه، آموزش مشارکتی، رسانه ها و سنجش است. برای تدوین چارچوب مفهومی و تدریس در کارگاه های طراحی، فعالیت های مناسب کارگاه ها در ابعاد و جنبه های مختلف یافت و تعریف می شود. فعالیت ها برای ارتقا نیازمندی های دانشجو مبتدی معماری و پوشش دهنده چندین مقوله یافت شد، شش سری فعالیت شامل مطالعات، تحلیل بنا، ماکت سازی، اسکیس ها، رسانه های مختلف، و ارزیابی بیان و در نهایت چارچوب مفهومی تدوین شد. دانشجویان مبتدی در یادگیری طراحی با الهام از عملکرد معماران خبره، تفکر همگرا و واگرا، تامل در فرایند طراحی، مشارکت و نقد در فعالیت های کارگاه در نهایت به ایده پردازی، خلق فضا، و ساخت طرح واره می پردازند. در این مسیر توانایی های فردی برای ساخت مفاهیم، و شناخت مسئله طراحی ارتقاء می یابد.
از تدوین چشم انداز شهر سرخس تا برنامه ریزی عملیاتی شهرداری
حوزههای تخصصی:
تغییرات رخ داده شده در عرصه جهانی و شهری به این معناست که پیش بینی آینده شهری مبهم است و دیگر نمی توان فقط با استفاده از طرح های جامع به پیش بینی آینده شهرها پرداخت. در این میان، شهرهای مرزی به دلیل عملکرد فضایی شان، از موقعیت ویژه ای برخوردارند. تدوین چشم انداز توسعه شهری سرخس برای سال 1415، تنظیم چارچوب راهبردی در حوزه مدیریت شهری و همچنین ارائه برنامه عملیاتی 5 ساله شهرداری (1400-1396) اهداف تحقیق هستند. در این راستا شش کارگروه اجتماعی_فرهنگی، حمل ونقل، خدمات شهری و محیط زیست، مدیریت بحران، شهرسازی_ معماری و خدمات مدیریت تشکیل شد. کارگروه اقتصاد نیز نقش کارگروه پشتیبان را ایفا نمود. روش تحقیق ترکیبی است و به 36 سازمان شهر سرخس مراجعه شد و 36 مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گشت. 177 پرسشنامه در میان کارشناسان سازمان ها توزیع شد. دو نشست با نخبگان شهری برگزار شد و نتایج در قالب جدول SWOT ارائه گردید و راهبردها با روش QSPM اولویت بندی شدند. یافته های تحقیق عبارت اند از: تدوین چشم انداز توسعه شهر سرخس در 6 کارگروه، تدوین چشم انداز نهایی شهر سرخس، تدوین برنامه راهبردی توسعه شهری و تدوین برنامه عملیاتی شهرداری (1400-1396). در ارتباط با برنامه ریزی عملیاتی، کارگروه اقتصاد برآورد درآمدها و منابع تأمین اعتبار شهرداری سرخس را انجام داد و سناریوهای درآمدی مختلف را پیش بینی نمود. برای شهرداری سرخس 126 پروژه و 47 فعالیت شناسایی و ارائه شده است.
امکان سنجی بهره گیری از استراتژی های سازگاری و کاهش اثر در مقابله با جزایرگرمایی شهری (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
263 - 281
حوزههای تخصصی:
امروزه،شهرها با ساخت وسازهای به هم فشرده و وجود انواع فعالیت ها به ویژه در بخش مرکزی کاملاً بر اقلیم خود و پیرامون اثر گذاشته اند و به افزایش حرارت شهری و ایجاد جزایر گرمایی منجر شده اند که دارای آثار سوء بر زیست شهری است. در مقابله با مضرات جزایر گرمایی شهری، استراتژی های کاهش اثر و سازگاری توسط مطالعات پیشنهاد شده است. امکان اجرای هر یک از این استراتژی ها در شهرهای مختلف جهان، باتوجه به امکانات و ظرفیت های موجود آن ها، متفاوت است که مطالعه امکان سنجی مسیر مشخصی را برای مدیریت شهری برای مقابله با جزایر گرمایی مشخص می کند. هدف از این پژوهش امکان سنجی اجرای استراتژی های کاهش اثر و سازگاری در کلان شهر تهران است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی-تحلیلی و از لحاظ ماهیت کاربردی است و جامعه آماری این تحقیق متخصصان شهری بوده و روش جمع آوری داده ها پرسش نامه است. روش تجزیه و تحلیل داده ها روش منطق فازی - کلامی است. نتایج تحقیق نشان می دهد که استراتژی های کاهش اثر (شامل تغییر رنگ پشت بام ها و جداره های شهری به رنگ هایی با انعکاس بیشتر و ...) و استراتژی های سازگاری (شامل آموزش شهروندان با هدف وفق با دماهای بیشتر، ترویج و آموزش شهروندان در زمینهصرفه جویی در مصرف برق و گاز،و بهره گیری از روش های جلب مشارکت شهروندان) بیشترین امکان اجرا در کلان شهر تهران را داراست. به صورت کلی،استراتژی های کاهش اثر امکان بیشتری برای اجرا در شهر تهران را داراست. نیاز به تغییر رویکرد از استراتژی های کاهش اثر به سوی استراتژی های سازگاری در سیاست های کلان مقابله با جزایر گرمایی احساس می شود.
آسیب شناسی فرا روش پژوهش های زیست پذیری در مقیاس کلان شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه زیست پذیری کلان شهرها به عنوان یکی از چالش های بزرگ جهانی در قرن بیست ویکم تبدیل شده است؛ از این رو ضرورت و لزوم توجه به زیست پذیری کلان شهرها در دهه های اخیر جای خود را در ادبیات علمی کشور باز کرده است و در این زمینه تلاش های بسیاری در عرصه های پژوهشی در قالب رساله، پایان نامه، مقالات پژوهشی و همایشی صورت گرفته است. این مقاله، با هدف آسیب شناسی فرا روش پژوهش های زیست پذیری در مقیاس کلان شهرهای ایران صورت گرفته است. این پژوهش از لحاظ هدف، توسعه ای و از نوع تحلیل محتواست و بر مبنای روش، جزو تحقیقات کیفی است. از منظر روش جمع آوری اطلاعات در زمره پژوهش های اسنادی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه پژوهش های داخلی صورت گرفته در زمینه زیست پذیری کلان شهرهای کشور است که گزارش آن ها در بانک اطلاعات نشریات کشور (Magiran) یا پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (SID) نمایه شده است. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 پژوهش مرتبط انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته های حاصل از فرا روش پژوهش های انجام یافته، نشان داد بیش از 30 درصد از مقاله های انجام گرفته در زمینه زیست پذیری کلان شهرهای کشور از دیدگاه روش شناسی دچار اشکال بودند. از جمله نتایج تحقیق عبارت اند از: کمبود و تنوع فعالیت های پژوهشی در حوزه زیست پذیری کلان شهرها و کاستی ها و اشکالات عمده در روش شناسی تحقیق ازنظر مواردی همچون اتکای صرف به سؤالات، خلأ فرضیه و پژوهش های کیفی، مشخص نبودن راهبرد پژوهش، عدم تنوع در روش شناسی، تکراری بودن موضوع ها، روش ها، آماره ها، عدم دسته بندی شاخص ها، روایی و پایایی، عدم استفاده از فنون کمّی بروز و منابع مورد استفاده.