مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
رشد افقی
حوزه های تخصصی:
رشد و تغییر ساختار و توسعه پایدار شهری و بهره گیری از منابع طبیعی متکی بر شرایط محیطی، کارکردی، جغرافیایی و جمعیتی شهر و منطقه است. نظر به اهمیت منابع طبیعی و نقش آن ها در توسعه پایدار، استفاده درست و منطقی از این منابع از جهات گوناگونی ضروری است. مدیریت این منابع در رشد و توسعه شهرها به صورت توسعه عمودی شهرها در کشورهای توسعه یافته شکل گرفته است، اما در برخی مناطق ایران به ویژه منطقه سیستان با توجه به موقعیت جغرافیایی آن (وفور زمین) با توسعه افقی شهرها (توسعه کم تراکم) و نابسامانی بازار زمین شهری (عدم کنترل کاربری ها)، همراه بوده که منجر به از بین رفتن زمین های کشاورزی حاشیه شهرها، افزایش هزینه حمل و نقل شهری، افزایش مصرف انرژی، حاشیه نشینی و ... گردیده است. در این مقاله با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و بررسی میدانی از شهرهای زابل، زهک و ادیمی با توجه به جهات گسترش آنان و تبدیل نقاط روستایی به محلات شهری (خاک سفیدی- ادیمی)، تلاش شده با استفاده از معیارها و شاخص های شهر سالم مبتنی بر بوم محوری و با توجه به توسعه افقی شهرهای منطقه که ناشی از افزایش جمعیت شهری شهرها، مهاجرت روستائیان و ماشینی شدن شهرها است، به تجزیه و تحلیل آنان پرداخته شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که، با توجه به ساختار ارگانیک و درون زای شهرهای منطقه سیستان همانند شهر سوخته، دهانه غلامان و غیره وابستگی این شهرها به منابع طبیعی (آب)، با پیشنهاد ترکیب کاربری در شهرهای منطقه و ایجاد پیوستگی بین کاربری ها و همچنین رعایت قوانین و مقررات شهرسازی و برنامه ریزی شهری منطبق با شرایط اقلیمی و زنده نگه داشتن سیستم های بومی و طبیعی منطقه با تأکید بر استفاده صحیح و درست منابع طبیعی راهکار اجرایی در زمینه توسعه بوم محور منطقه باشد.
تحلیل الگوی گسترش فیزیکی شهر خرم آباد با استفاده از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن و تعیین جهات بهینه گسترش آن با استفاده از مدل AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث شهر و شهرنشینی در ایران امروز، بررسی و تحلیل رشد و توسعه کالبدی-فضایی شهر و شهرنشینی است. در این زمینه، هدف کلی برنامه ریزی شهری تأمین رفاه مردم از طریق ایجاد محیطی بهتر، سالم تر، آسان تر، مؤثرتر و دلپذیرتر است. به این ترتیب، تحلیل تناسب زمین برای توسعه شهری و شناسایی اراضی مناسب و اولویت دار برای توسعه فضایی بسیار ضروری می نماید. هدف این پژوهش، تحلیل عوامل و شاخص های کمی مؤثر بر رشد نامتعادل شهر خرم آباد است. نوع تحقیق کاربردی و روش اجرای آن توصیفی-تحلیلی است. در پژوهش حاضر، با بهره گیری از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن، متغیرهای فضایی رشد نامتعادل خرم آباد تحلیل شده است. براساس یافته های پژوهش در زمینه رشد نامتعادل در فاصله سال های 1368- 1390، حدود 24 درصد از این رشد مربوط به افزایش جمعیت و 76 درصد دیگر مربوط به رشد افقی و اسپرال است. طبق نتایج تحلیل یافته های تحقیق، با توجه به گسترش شکاف ارزش آنتروپی ناشی از رشد افقی و اسپرال خرم آباد، که متأثر از الگوی رشد خطی آن است، الگوی قطاعی متمرکز الگوی مطلوب گسترش آتی آن تشخیص داده شد. به منظور تحقق این مسئله مهم، باید با تقدم زمانی و مکانی از الگوی گسترش تمرکز درون بافتی و در عین حال الگوی پیوسته قطاعی با توسعه سیستم شبکه ارتباطی متقاطع و مورب بهره گرفت. در بخش پایانی تحقیق با تهیه لایه های اطلاعاتی قابلیت اراضی، سطوح ارتفاعی، شیب، شبکه ارتباطی، فرودگاه، گورستان، رودخانه، شهرک صنعتی و نقاط روستایی اطراف شهر اراضی مناسب به منظور توسعه آتی شهر درنظر گرفته شد. یافته های پژوهش بیانگر مکان یابی توسعه آتی شهر به سمت جنوب خرم آباد است.
تعیین اندازه بهینه شهرهای دارای پراکنده رویی با رویکرد حفظ توسعه موجود، مطالعه موردی: شهر ساحلی دیلم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
3 - 18
حوزه های تخصصی:
طی سالیان اخیر رشد سریع شهرنشینی در مناطق ساحلی و بروز فعالیت های متعارض در آن، فشارهای زیست محیطی گزافی را متوجه این اکوسیستم حساس کرده است. از جمله این شهرها، شهر ساحلی بندر دیلم واقع در استان بوشهر بوده که به گواه آمارهای رسمی، طی سال های 1335 تا 1395 رشد هفت برابری جمعیت را تجربه نموده است. این پژوهش که از لحاظ هدف پژوهشی کاربردی است، با استفاده از داده های کمی و با روش توصیفی_تحلیلی به مطالعه رشد بی رویه افقی شهر ساحلی بندر دیلم در یک دوره 10 ساله پرداخته است. پس از مطالعه بر ادبیات مروری، در قدم نخست به بررسی پراکنده رویی در شهر دیلم با استفاده از تحلیل مدل آنتروپی شانون پرداخته شد و در گام بعد به وسیله مدل هلدرن میزان رشد افقی بی رویه شهری تعیین گردید. در ادامه برای نخستین بار با به کارگیری سیستم تحلیل رقومی خطوط ساحلی (DSAS) در مطالعه رشد کالبد شهری، نرخ رشد کالبدی شهر در دوره 10 ساله به دست آمده و در نهایت با کسر سهم رشد بی رویه افقی از رشد کل کالبد شهر، ساخت وسازهایی که منجر به پراکنش شهر شده بودند، به کمک نرم افزار ArcGIS10، در قالب نقشه مشخص گردیدند تا اندازه بهینه شهر در صورت مقابله با رشد بی رویه افقی معین گردد. نتایج حاکی از آن است که شهر دیلم، میزان قابل توجه 14/80 درصد از بیشترین پراکندگی ممکن را دارا بوده و 1/37 درصد از رشد کالبدی شهر (در بازه زمانی این تحقیق) مستقیماً منجر به پراکندگی کالبدی در آن شده است. همچنین شهر در قسمت شمالی و جنوبی به ترتیب دارای نرخ رشد کالبدی 08/19 و 11/23 متر در هر سال با انحراف معیار 5/4 و 1/4 بوده که به ترتیب میزان 08/7 و 57/8 متر در هر سال منجر به رشد افقی بی رویه آن شده و 12 و 54/14 متر در هر سال ناشی از رشد جمعیت بوده است.
بررسی و سنجش راهبردهای تاب آوری در سبک زندگی مورد پژوهی: محله شکوفه شمالی منطقه 19 شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال پنجم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۰
83 - 96
حوزه های تخصصی:
سبک زندگی در جامعه شهری به ویژه در کلانشهرها متاثر از عوامل درونی و بیرونی گوناگونی می باشد. این تاثیرپذیری موجب متکثر شدن سبک زندگی و گرایش به سمت فردگرایی و مصرف گرایی به عنوان مشخص ترین آسیب در این جوامع شده است. از اینرو چنین سبکی از زندگی، موجب کاهش سرمایه اجتماعی، کاهش ارزش-های اخلاقی و به تبع آن بروز مشکلات اجتماعی - اقتصادی، کاهش توانایی و تاب آوری افراد و جوامع در مقابل مشکلات و مسائل مختلف می گردد. لذا ارتقا تاب-آوری در سبک زندگی اجتماعات، جهت کاهش آسیب ها دارای اهمیت می باشد. نگارندگان در این پژوهش با بررسی سبک زندگی در محله شکوفه شمالی، اقدام به سنجش میزان تاب آوری در سبک زندگی ساکنان این محله نموده اند. روش پژوهش پیمایشی- تحلیلی و روش نمونه گیری اتفاقی ساده می باشد. جهت تعیین حجم جامعه نمونه از جدول مورگان و حجم آن 379 نفر تعیین شده است. نتایج پژوهش گویای آن است که تاب آوری در محله ی شکوفه شمالی در حد متوسط قرار دارد. همچنین میان عوامل موثر بر سبک زندگی و تاب آوری همبستگی وجود دارد. علاوه بر آن نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که به ترتیب عوامل اجتماعی، اقتصادی و نهادی موجب تاب آوری در سبک زندگی ساکنان محله می شود. در نهایت جهت بررسی کاهش آسیب پذیری در سبک زندگی محله براساس نظر کارشناسان با استفاده از مدل SWOT اقدام به تدوین راهبردها و جهت اولویت بندی آنها از مدل QSPM استفاد شده است.
تحلیل تطبیقی روند پراکنده رویی شهری در شهرهای استان خراسان شمالی (مطالعه موردی: شهرهای اسفراین و بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر کارکرد شهرها و بهره مندی از فناوری اطلاعات و ارتباطات و ..، پراکندگی جمعیت، فعالیت و سکونت را در پی داشته است. این روند، در کنار تاثیرات مخرب اجتماعی و زیست محیطی، پیامدهای اقتصادی کاملا مشهود و قابل سنجشی در پی داشته است. برای جلوگیری از پیامدهای مورد اشاره سنجش میزان وقوع این روند و تاثیر عوامل ملی و محلی بر آن انجام مطالعه تطبیقی بسیار راهگشاه خواهد بود. به همین دلیل، هدف پژوهش حاضر مقایسه تطبیقی روند پراکنده رویی دو شهر اسفراین و بجنورد است. در این راستا، پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش تحقیق، تحلیلی- تطبیقی است. داده های مورد نیاز از مطالعات کتابخانه ای- اسنادی گردآوری و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل های هلدرن، آنتروپی شانون و ضریب جینی بهره گیری شد. یافته های پژوهش نشان داد که بر اساس مدل هلدرن، 84 درصد از رشد فیزیکی شهر اسفراین در فاصله سال های 1345-1395 مربوط به رشد جمعیت و حدود 16 درصد نیز مربوط به رشد افقی و اسپرال بوده است. این شرایط برای شهر بجنورد نیز حدود 88 درصد به رشد جمعیت و حدود 12 درصد رشد هم مربوط به رشد افقی و اسپرال بوده است که نسبت به شهر اسفراین اندکی متفاوت است. مدل آنتروپی شانون نیز بیانگر رشد پراکنده (اسپرال) گسترش فیزیکی دو شهر اسفراین و بجنورد است. ضریب جینی محاسبه شده برای شهر اسفراین 069/0 و برای شهر بجنورد 054/0 می باشد که بیانگر این واقعیت است که رشد پراکندگی جمعیت (رشد اسپرال) شهر اسفراین 015/0 درصد بیشتر از شهر بجنورد می باشد. از آنجا که ادامه چنین شرایطی، پیامدهای زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی فراوانی برای ساکنین شهرهای مورد اشاره دارد، پیشنهاد راهبردی پژوهش، کنترل و مدیریت توسعه فیزیکی شهر و بهره گیری از سیاست توسعه میان افزا است.
سنجش پراکندگی/فشردگی شهر زاهدان طی دوره زمانی 1390 -1335(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال یازدهم پاییز ۱۳۹۷شماره ۴۲
213 - 235
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر شهرهای ایران مانند بسیاری از شهرهای جهان سوم دچار تحولات چشمگیری شده و در مدت کوتاهی به چندین برابر وسعت اولیه خود رسیده اند. شهر زاهدان نیز طی دوران حیات 100 ساله اش به طور نامتوازنی رشد کرده و گسترش شتابانی را به خود دیده است. رشد 5/32 برابری جمعیت شهر و رشد 34 برابری وسعت آن نسبت به اولین سرشماری بیانگر این مسأله می باشد. به طوری که توسعه این شهر در جهت افقی بوده و گسترش مداوم ساخت و سازهای شهری سبب رشد بی قواره شهر شده است. بر این اساس، در پژوهش حاضر رابطه بین جمعیت و میزان رشد و پراکندگی شهری در زاهدان با استفاده از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن و ضریب FAR مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد، طبق مدل هلدرن زاهدان در طول دوره مورد مطالعه دارای رشد بی قواره شهری (اسپرال) بوده است. مقادیر ضریب آنتروپی نیز بیانگر رشد پراکنده (اسپرال) شهر زاهدان است. با توجه به گسترش شکاف ارزش آنتروپی ناشی از رشد افقی و اسپرال شهر، الگوی شهر هوشمند و فشرده به عنوان الگوی مطلوب گسترش آتی زاهدان تشخیص داده شده است.
تحلیل عوامل تاثیرگذار بر گسترش فیزیکی منطقه پیراشهری کلان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه فضاهای پیراشهری سال ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
85 - 100
حوزه های تخصصی:
گسترش شهری، یکی از الگوهای رشد شهری است که باعث انبساط هسته مرکزی شهر به سوی مناطق پیراشهری شده و نابودی اراضی کشاورزی، باغات و منابع طبیعی و اثرات منفی محیط زیست را به دنبال دارد. هدف این پژوهش بررسی الگوی گسترش کالبدی- فضایی شهر شیراز و تحلیل شناسایی عوامل مؤثر بر گسترش آن بوده است. بنابراین ازجمله تحقیقات کاربردی به شمار می رود که از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده کرده است. داده و اطلاعات موردنیاز از طریق اسنادی و کتابخانه ای و نیز تحقیقات میدانی جمع آوری گردیده و برای سنجش رشد کالبدی شهر، از دو مدل کمی هلدرن و آنتروپی شانون استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که کلان شهر شیراز رشد نامناسب و زیادی داشته است که می توان الگوی رشد پراکنده را برای آن متصور شد. براساس مدل هلدرن، حدود ۵۹ درصد از رشد فیزیکی شهر، مربوط به رشد جمعیت و ۴۱ درصد آن مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر بوده است. همچنین شاخص آنتروپی برای سال های ۱۳۶۵ و ۱۳۹۵ به ترتیب ۳/۲ و ۹۵/۲ می باشد که نشان از رشد افقی آن دارد. این رشد افقی بر روی زمین های کشاورزی و باغات صورت گرفته و درنتیجه باعث کاهش فعالیت های تولیدی و نابودی اراضی زراعی و باغات مولد در مناطق پیراشهری گردیده است. لذا لازم است که برای حفظ فضاهای طبیعی و منابع باقیمانده، چاره اندیشی شود.