فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۸۱ تا ۲٬۷۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی وضعیت مناطق از نظر دسترسی به شاخص های خدماتی این امکان را برای برنامه ریزان فراهم می کند تا هنگام طرح-ریزی برنامه ها و تخصیص اعتبارات، واقعیات را مد نظر قرار دهند و توسعه همسطح مناطق کشور را مورد توجه قرار دهند، به همین خاطر پژوهش حاضر برآن بوده است تا جایگاه هر یک از استان های ایران را از نظر برخورداری از شاخص های توسعه ارتباطات مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد. رویکرد حاکم بر این پژوهش از نوع کمی- تحلیلی است و متغیّرهای مورد بررسی 15 مورد و تکنیک های به کار گرفته شده تکنیک سنجش سطح تمرکز، ضریب توزیع و ضریب ویلیامسون بوده است. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که مدل های مذکور تمرکز شاخص های توسعه ارتباطات را در برخی از استان های کشور نشان می دهد. روند ضریب ویلیامسون برای پانزده شاخص ترکیبی ارتباطات در استان های کشور توزیع نامتعادل خدمات ارتباطی را نشان می دهد. مدل های سنجش تمرکززدایی نشان می دهند که در زمینه شاخص های فناوری به مرور زمان به سمت تمرکززدایی و توزیع اسپرال پیش می رویم و این از علائم عصر اطلاعات و تبدیل شدن به دهکده جهانی است.
آینده نگاری روند توسعه فیزیکی شهرها با رویکرد سناریونویسی (نمونه موردی: شهرماکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
85 - 100
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان دومین انقلاب بشری، کارخانه تولید ثروت لقب گرفته است. مضاف بر آن کارگاه و بستر آلودگی را نیز برخود نهاده است. پس می توان چنین عنوان داشت که شهر می تواند همچون شمشیر با دو لبه برنده باشد، لذا برای هر اقدام در این بستر لازم است جدا از تبیین وضعیت موجود ، مبادرت به شناسایی عدم قطعیت های آینده های محتمل پیش روی نیز شود تا بیشترین فواید حاصل آید و از کمترین خسران جلوگیری شود. بدین منظور تحقیق حاضر در ابتدا وضعیت توسعه فیزیکی شهر ماکو را با استفاده از مدل هلدرن مشخص نموده و سپس با هدف تبیین عوامل کلیدی مؤثر بر روند توسعه فیزیکی با رویکرد آینده نگاری، سعی بر ترسیم چشم اندازهای محتمل شهر کرده است. بدین منظور از 27 شاخص اثرگذار در روند توسعه فیزیکی شهر ماکو استفاده شده است که با توجه به ارزیابی کاشناسان در محیط میک میک 8 سناریو به عنوان پیشران شناخته شداه اند. سپس برای تعیین آینده های محتمل، پیشران ها در قالب گمانه ها در محیط سناریو ویزارد مورد ارزیابی کارشناسان قرار گرفته اند. نتایج تحقیق توسعه فیزیکی شهری ماکو بیانگر دو قالب سناریو قوی و محتمل بوده است. سناریو قوی شامل سه سناریو(سناریو اول وضعیت مطلوب، سناریو دوم و سوم بحرانی) بوده که فاقد وضعیت ایستا در میان سناریوها بوده است. درمجموع 21 سناریو محتمل برای وضعیت آینده روند توسعه فیزیکی شهر ماکو در افق سال 1404 به دست آمد که وضعیت سناریوهای محتمل بیانگر چهار سناریو مطلوب و 17 سناریو بحرانی بوده است. در این میان سناریوهای 1، 2 و 3 احتمال تحقق بیشتری داشته اند.
The Role of Non-Governmental Organizations (NGOs) in Women’s Empowerment and Environmental Protection in the Rural Areas (Case Study: Rural Areas of County Roshtkhar)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose-Local non-governmental organizations (NGOs) being regarded as the clear representation of the participation of people, pave the way for fulfilling the objectives of sustainable development. The main goal of this study is to investigate the circumstances and consequences of local NGOs in empowering rural women in protecting the environment of Roshtkhar County (One of the southern Counties of Khorasan Razavi province). Design/methodology/approach- The data needed for this study have been obtained through semi-structured interviews with a purposive sample of the founding boards and active members of NGOs (n =27). Findings-The results of the current study that utilized the conventional coding process indicating that in the villages studied, NGOs protect and improve the environmental performance and lead to the economic empowerment of the rural women. Research limitations / implications- Similar to other rural research, this research has encountered some general problems that have plagued other rural research in the country. Statistical problems and lack of cooperation and justification of Governmental organizations Originality/value- As the results of most studies show, despite some difficulties and difficulties for the growth and development of such institutions in the country, most of them have an important role in women's empowerment. Although very little research has been done in the country, no research has been done in the study area.
رتبه بندی عوامل مؤثر بر انتخاب مکان هدف گردشگری در صنعت گردشگری ایران (با استفاده از مدل دیمتل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
1071 - 1081
حوزههای تخصصی:
لزوم تحقق اقتصاد بدون نفت از یک سو و پتانسیل بالای ایران در جذب گردشگر اهمیت پرداختن به مباحث مرتبط با صنعت گردشگری را در کشور دوچندان کرده است. یکی از راه های اصلی کسب درآمدهای ارزی جذب گردشگر توسط کشور است. این صنعت به قدری در رشد اقتصادی کشورها اهمیت یافته است که به آن «صادرات نامرئی» نیز می گویند. همچنین، بسیاری از کشورها برای رشد و پیشرفت اقتصادشان از این صنعت کمک گرفته اند. این در حالی است که کشوری مانند ایران، با وجود پتانسیل های بالا در جذب گردشگر، هنوز رشدی که باید و شاید را در این صنعت تجربه نکرده است. در این مقاله به شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر انتخاب مکان هدف گردشگر پرداخته شده است. این پژوهش از نوع تحلیلی-توصیفی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری مورد بررسی در این پژوهش ترکیبی است از پنج نفر از خبرگان صنعت گردشگری و صاحب نظران در دانشگاه و صنعت و نیز پنجاه نفر از گردشگرانی که یا به تازگی سفری را تجربه کرده اند یا برنامه سفری برای خود دارند. اطلاعات پژوهش از طریق مطالعات کتابخانه ای، طوفان فکری، پژوهش های میدانی، و مصاحبه با خبرگان به دست آمده است. در پژوهش حاضر تأثیرگذارترین و تأثیرپذیرترین عوامل بر انتخاب یک مکان برای گردشگری و رتبه بندی آن ها در کشور ایران بررسی شده است. یافته های حاصل از این پژوهش نشان می دهد عامل عملکرد سیستم حمل و نقل بیشترین تأثیرگذاری، و عامل فاصله و مسافت بیشترین تأثیرپذیری، و عامل موقعیت جغرافیایی بیشترین تعامل را با سایر عوامل دارا می باشند.
آسیب شناسی موانع تحقق حکمروایی خوب شهری در شهرهای میانی مطالعه موردی: شهر نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
43 - 57
حوزههای تخصصی:
علیرغم گذشت بیش از پنج دهه از زمان مطرح شدن حکمروایی خوب شهری به عنوان شیوه برتر اداره امور شهری، این الگو در شهرهای ایران به خصوص در شهرهای میانی و کوچک، تحقق نیافته است. از همین رو در پژوهش حاضر به آسیب شناسی حکمروایی خوب شهری از منظر نهادینه سازی آن در شهرهای میانی بامطالعه موردی شهر نیشابور پرداخته شده است. رویکرد روش شناختی پژوهش از نوع کیفی مبتنی بر مصاحبه نیمه ساخت یافته از خبرگان و متخصصان آشنا به موضوع در شهر نیشابور است که از طریق انجام 30 مصاحبه پیاده سازی شده است. روش تجزیه وتحلیل داده ها، بر مبنای تکنیک های تحلیل محتوای کیفی ازجمله کدگذاری مرحله ای است که در پایان از طریق روش اسنادی و مطابقت و ارجاع دهی به پژوهش های موجود، تکمیل شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، عوامل مؤثر بر عدم تحقق حکمروایی خوب شهری در شهر نیشابور شامل 87 مقوله اولیه، 11 کد تفسیری و 4 کد تبیینی است. کدهای تبیینی، در چهار حوزه عمده یعنی «موانع ساختاری»، «موانع فردی»، «موانع کنش ارتباطی» و «موانع زیرساختی» طبقه بندی شدند. درنهایت این نتیجه به دست آمد که تحقق حکمروایی خوب شهری ابتدا نیازمند الزاماتی است که این الزامات بیشتر در حوزه ساختاری قرار دارند تا با تأثیرگذاری بر روی ابعاد دیگر از ناکارآمدی مدیریت شهری، بتوانند الگوی حکمروایی خوب شهری را در شهرهای میانی نهادینه کنند.
نقش رضایت شهروندان بر رفتارهای مثبت شهروندی (مطالعه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی شاخص های رضایت شهروند و تأثیر رضایت بر رفتارهای مثبت شهروندی در شهر مشهد است. مطالعات نظری و همچنین تکمیل پرسش نامه به روش جمع آوری اطلاعات و داده های پژوهش بود. حجم نمونه برای تکمیل پرسش نامه برابر 450 نفر برآورد شد. نتایج آنالیز داده ها برای وضعیت کیفیت ادراک شده نشان داد میانگین های به دست آمده برای هر یک از گویه ها اختلاف معناداری را با سطح متوسط 3 نشان می دهد و در بیشتر موارد کمتر از سطح متوسط بوده است. بااین حال، نتایج به دست آمده از آزمون مدل برای بررسی روابط متغیرها به این شرح بود که تأثیر کیفیت ادراک شده در رضایت شهروند با ضریب مسیر43/0 مثبت بود. فرضیه تأثیر رضایت در دلبستگی شهری نیز با ضریب 68/0 به عنوان بالاترین ضریب مسیر در بین ضرایب تأیید شد. تأثیر منفی رضایت بر قصد ترک و دلبستگی بر قصد ترک به ترتیب با ضرایب 3/0- و 28/0- تأیید شد. همچنین، فرضیه های تأثیر مثبت متغیر رضایت در گفتار مثبت(20/0) و متغیر دلبستگی در گفتار مثبت(33/0) تأیید شد.
آینده نگری جمعیت روستایی با تأکید بر نقش مهاجرت ( مطالعه موردی: شهرستان ورزقان)
حوزههای تخصصی:
آینده نگری و به سبب آن، آگاهی از ترکیب آینده جمعیت روستایی می تواند نقش مؤثری در توسعه و نیز کاربست سیاست های درست در ساختار برنامه ریزی منطقه داشته باشد که تحقیق حاضر به تحلیل آن با تأکید بر نقش مهاجرت در شهرستان ورزقان پرداخته است. ازنظر هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و به لحاظ روش شناسی، مربوط به روش های ترکیبی (آمیخته) از نوع همگرا است. در بخش کیفی از روش فراترکیب و در بخش کمی از آینده نگری جمعیت در افق 15 سال با استفاده از نرم افزار اسپکتروم استفاده شده است. در تحلیل کیفی علل و پیامدهای مهاجرت، درمجموع تعداد 9 مقوله در مورد علل و زمینه، 8 مقوله در مورد پیامدها و 10 مقوله به عنوان راهکار شناسایی شده است. نتایج آینده نگری شاخص های جمعیتی حاکی از کاهش تدریجی میزان های نرخ حیاتی بوده که نرخ رشد جمعیت به 84/0 و نسبت جنسی به رقم 49/103 خواهد رسید. نرخ جمعیت سالخورده افزایش یافته و انتظار می رود در افق 1411، جمعیت زیر 14 سال 23 درصد، جمعیت 15 تا 64 ساله 67 درصد و جمعیت بالای 65 سال 10 درصد جمعیت منطقه مورد مطالعه را به خود اختصاص دهند. اعتبار بخشی و تفسیر داده های کمی-کیفی نشان می دهد شاخص های «کاهش نسبت جنسی، کاهش نسبت کودک به زن، کاهش میانگین سن باروری و پیری جمعیت» که به عنوان پیامد مهاجرت روستا- شهری توسط نتایج کیفی تحلیل شناخته شده اند، در تحلیل کمی و آینده نگری جمعیت نیز مطرح بوده و همواره این شاخص ها در افق 15 ساله با یک روند کاهش تدریجی روبرو خواهند بود. آینده نگری و به سبب آن، آگاهی از ترکیب آینده جمعیت روستایی می تواند نقش مؤثری در توسعه و نیز کاربست سیاست های درست در ساختار برنامه ریزی منطقه داشته باشد که تحقیق حاضر به تحلیل آن با تأکید بر نقش مهاجرت در شهرستان ورزقان پرداخته است. ازنظر هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و به لحاظ روش شناسی، مربوط به روش های ترکیبی (آمیخته) از نوع همگرا است. در بخش کیفی از روش فراترکیب و در بخش کمی از آینده نگری جمعیت در افق 15 سال با استفاده از نرم افزار اسپکتروم استفاده شده است. در تحلیل کیفی علل و پیامدهای مهاجرت، درمجموع تعداد 9 مقوله در مورد علل و زمینه، 8 مقوله در مورد پیامدها و 10 مقوله به عنوان راهکار شناسایی شده است. نتایج آینده نگری شاخص های جمعیتی حاکی از کاهش تدریجی میزان های نرخ حیاتی بوده که نرخ رشد جمعیت به 84/0 و نسبت جنسی به رقم 49/103 خواهد رسید. نرخ جمعیت سالخورده افزایش یافته و انتظار می رود در افق 1411، جمعیت زیر 14 سال 23 درصد، جمعیت 15 تا 64 ساله 67 درصد و جمعیت بالای 65 سال 10 درصد جمعیت منطقه مورد مطالعه را به خود اختصاص دهند. اعتبار بخشی و تفسیر داده های کمی-کیفی نشان می دهد شاخص های «کاهش نسبت جنسی، کاهش نسبت کودک به زن، کاهش میانگین سن باروری و پیری جمعیت» که به عنوان پیامد مهاجرت روستا- شهری توسط نتایج کیفی تحلیل شناخته شده اند، در تحلیل کمی و آینده نگری جمعیت نیز مطرح بوده و همواره این شاخص ها در افق 15 ساله با یک روند کاهش تدریجی روبرو خواهند بود.
حمایت از آزادی مذهب اقلیت روهینگیا در پرتو رویه کمیته حقوق بشر و اسناد نظام بین الملل حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سال هاست که خشونت های ارتکابی علیه اقلیت قومی مسلمانان روهینگیا در کشور میانمار، منجر به آوارگی هزاران نفر از آنان شده است و بسیاری از حقوق اولیه آنان نقض می شود. حق آزادی مذهب یکی از این حقوق است. آزادی مذهب از بنیادی ترین حقوق بشر است و حتی می توان گفت ایده کلی حقوق بشر در تاریخچه حمایت از اقلیت های دینی قرار دارد. این حق از ابتدای نهضت جهانی حقوق بشر مورد توجه بوده و در مهم ترین اسناد بین المللی بر آن تأکید شده است. آزادی مذهب، ابعاد مختلفی دارد؛ از آزادی اعتقاد به مذهب به منزله امری ذهنی تا آزادی ابراز و تجلی آن در زندگی شخصی و اجتماعی که امری عینی است. تجلی این آزادی ممکن است در بدو امر به صورت حق انجام مناسک مذهبی نمایان شود. حق پوشش و استفاده از نمادهای مذهبی، نشانه پیوند میان آزادی مذهب و آزادی بیان است. حق تشکیل اجتماعات، برای تحقق آزادی مذهبی نیز به کار می آید. ادای سوگند بر اساس مذهب نیز تجلی دیگری از این حق است. مقاله حاضر با روش تحلیلی توصیفی این جلوه ها را در رویه کمیته حقوق بشر و اسناد بین المللی بررسی می کند و نشان می دهد که نقض آزادی مذهب در روهینگیا شامل همه مؤلفه های آزادی مذهب می گردد.
بهینه سازی چند هدفه تخصیص کاربری اراضی با استفاده از الگوریتم NSGA-II (مورد شناسی: منطقه 10 شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهینه سازی تخصیص کاربری اراضی به عنوان یکی از بهترین مدل ها برای حفاظت زیست محیطی و هماهنگ کننده اهداف متضاد و مختلف اقتصادی، اجتماعی و غیره کاربری اراضی است. منطقه 10 کلان شهر تبریز د ر زمینه تناسب و توزیع بهینه کاربری ها د ارای نارسایی بود ه است؛ ازاین رو این تحقیق با هدف بهینه سازی تخصیص کاربری اراضی منطقه 10 کلان شهر تبریز انجام گرفته است. پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای- کاربردی و روش توصیفی- تحلیلی در زمینه تخصیص کاربری اراضی با هشت کاربری اصلی: مسکونی به تفکیک سه نوع طبقاتی، تجاری، آموزشی، درمانی، فرهنگی، فضای سبز، ورزشی، تجاری-مسکونی به تفکیک سه نوع طبقاتی به وسیله الگوریتم ژنتیک از نوع مرتب سازی نامغلوب نسخه دوم (NSGA-II) انجام گرفته است. بدین منظور از چهار تابع هدف حداکثر غیر خطی: بیشینه سازی FAR، بیشینه سازی سود اقتصادی، بیشینه سازی سازگاری، بیشینه سازی فشردگی استفاده شده است. هشت نوع کاربری اراضی اصلی و هشت محدودیت تعریف شد و برای ترکیب مقدار عددی تابع هدف بعد از نرمال سازی، روش مجموع وزن دار به کار گرفته شد. عملگرهای NSGA-II اصلاح شد و مدل پیشنهادی در زبان برنامه نویسی MATLAB توسعه داده شد. مدل با توجه به محدودیت های مدل سازی اجرا شده و برای به تصویر کشیدن خروجی مدل، روش کدگذاری ویژه راه حل ها که خروجی را با نرم افزار GIS مرتبط می کرد، تعریف شد. نتایج، نشان دهنده کارآیی و اثربخشی مدل پیشنهادی و پتانسیل آن در پشتیبانی از فرایند برنامه ریزی شهری و تصمیم سازی است. این پتانسیل از طریق تولید آلترناتیوهای گوناگون کاربری و نمایش راه حل های بهینه به دست آمده است. درنهایت نتایج نشان داد که در صورت بهینه سازی کاربری اراضی درمنطقه 10 کلان شهر تبریز، مقدار FAR به اندازه 13.04 درصد و سود اقتصادی به اندازه 21.06 درصد و سازگاری- فشردگی بین کاربری ها به ترتیب 2.3 و 4.6 درصد افزایش می یابد.
تأثیر تصویر برند مقصد بر قصد بازدید مجدد: نقش واسطه ای تجربه به یادماندنی گردشگری، شخصیت و رضایت از مقصد گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
129 - 142
حوزههای تخصصی:
تصویر مقصد، نقطه شروع یک بازاریابی گردشگری موفق است، زیرا تصویر و تجربیات سفر بازدیدکنندگان، افکار آن ها را به یک مقصد خاص پیوند می دهد. ازاین رو، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تصویر برند مقصد بر قصد بازدید مجدد: نقش واسطه ای شخصیت، تجربه به یادماندنی و رضایت از مقصد گردشگری است. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه گردشگرانی است که در بهار 1398 به شهر اردبیل سفرکرده اند. به دلیل حجم نامحدود جامعه آماری تحقیق 450 پرسشنامه به صورت تصادفی در میان گردشگران توزیع و 420 پرسشنامه بازگشت داده شد. برای گردآوری داده های پژوهش، از 5 پرسشنامه استاندارد حاوی 26 سؤال استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار Spss و Lisrel و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که تصویر برند مقصد بر قصد بازدید مجدد از مقصد تأثیر معنی داری دارد. همچنین یافته های پژوهش حاکی از آن بود که تجربه به یادماندنی گردشگری، شخصیت و رضایت از مقصد در رابطه بین تصویر برند مقصد و قصد بازدید مجدد از مقصد نقش واسطه ای دارد. بر اساس نتایج تحقیق به برنامه ریزان حوزه گردشگری پیشنهاد می شود در راستای افزایش قصد بازدید مجدد گردشگران، تصویر برند مقصد گردشگری را مدنظر قرار دهند و با توجه به ابعاد تصویر برند مقصد، تلاش نمایند تصویر بهتری از برند مقصد گردشگری در ذهن گردشگران ایجاد نمایند تا از این طریق احتمال بازدید مجدد گردشگران از مقصد گردشگری را افزایش دهند.
سنجش عدالت فضایی شاخص های کمی و کیفی مسکن در حوزه های شهری ( مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
1009 - 1029
حوزههای تخصصی:
شاخص های مسکن شاید مهم ترین و کلیدی ترین ابزار برنامه ریزی مسکن باشند. شناخت نابرابری ها و فقدان تعادل در چارچوب محدوده های جغرافیایی مختلف و پی بردن به اختلاف ها و تفاوت های موجود و سیاست گذاری در جهت کاهش نابرابری ها از وظایف اساسی متولیان توسعه مناطق به شمار می رود. با توجه به افزایش جمعیت شهر ارومیه و توجه کم به مقوله مسکن، هدف از این پژوهش شناخت و تبیین نابرابری های فضایی و ارائه راهکارهای توسعه جهت دست یابی به تعادل و توازن بین حوزه های کلان شهر ارومیه است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی است. داده های خام از Excel بعد ازتبدیل به شاخص های مورد نظرو با 35 شاخص به نرم افزار Spss برای اجرایتحلیل عاملی وارد شد و 8 عامل از تحلیل عاملی به دست آمد که4عامل به عنوان عامل اصلی و4 عامل به عنوان عوامل فرعی شناخته می شود.سپس،عامل های مورد نظر به محیط GIS متصل وتجزیه و تحلیل شد.21/18درصد از حوزه ها جزو حوزه های خیلی محروم،18/18درصد محروم،53/53 درصد متوسط،18/13 درصد برخوردار،و57/9 درصد کاملاً برخوردارند و مناطق 3 و 1، 2 به توجه بیشتر نیازمندند تا نابرابری ها تا حدی کاهش یابد. نتایج این پژوهش نشان داد حوزه های محروم در مناطق ۳و۲حوزه های برخوردار در مناطق ۱و۴ وجود دارند.این وضعیت حاکی از وجود فاصلهطبقاتی و دوگانگی در فضای شهری و تفاوت در برخورداری از شاخص های مورد بررسی در سال 1395 است و یافته ها نشان دهنده توزیع نابرابر و نامناسب شاخص های مسکن در میان شهروندان شهر ارومیه است.
شاخصه های تأثیرگذار المانها بر هویت شهری از دیدگاه شهروندان (مورد پژوهش: منطقه یک شهرداری شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
83 - 94
حوزههای تخصصی:
شهر فضایی است ازفعالیت ها، کارکردهای مختلف فرهنگی، اجتماعی، اداری، تجاری و...که عناصر واجزای شهری به صورتی آراسته، هماهنگ و واجد نظم باارزش های بصری و کالبدی سازمان یافته است. مهم ترین نکته ای که از فضای شهر به ذهن متبادر می شود، هویت است و نخستین نشانه هویتی هر شهر یا منطقه، سیمای شهری خواهد بود. یکی از راه حل هایی که می تواند مانعی در مقابل نابودی هویت و فرهنگ و تاریخ مردم شود استفاده از نمادها و المانها در شهرهاست. این پژوهش تلاش بر این بوده که توجه به نمادها و المانها در فرهنگ سازی و همچنین توجه شهروندان به این گونه عناصر شهری، با رویکردی توصیفی_ تحلیلی مورد بررسی قرار گیرد. ابتدا به مفاهیم و نظریات مرتبط پرداخته که نتایج از ایجاد یک ارتباط قوی هویتی، ذهنی و فرهنگی شهروندان با نمادها و المان های متناسب با فرهنگ جامعه ساخته شده است، سپس تمام شاخص های تأثیرگذار المان های شهری را به چهار بعد اصلی تقسیم بندی کردیم و آنها را در محدوده شهرداری منطقه یک شیراز مورد بررسی قرار دادیم. با توجه به آمارهای موجود که از طریق پرسشنامه الکترونیکی در سطح منطقه یک شهرداری شیراز و گروه های مجازی کسب نمودیم برای نتیجه گیری از نرم افزار SPSS استفاده شد. و در ابتدا از آزمون فرضیات فریدمن و سپس آزمون t تک نمونه ای شاخصه ها و بعدها را مورد بررسی قرار دادیم. نتایج نشان داد که المانها چه تأثیر بسزایی می توانند در هویت شهری داشته باشند. با توجه به نتایج، بعد ذهنی از میان ابعاد و کیفیت محیطی، هویت بخشی، ارجاعات استعاری در بین شاخصه ها رتبه های نخست را از دیدگاه شهروندان کسب نمودند.
ارزیابی شاخص های رشد هوشمند شهری با استفاده از داده کاوی مکانی (مورد شناسی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
211 - 230
حوزههای تخصصی:
هم اکنون برنامه های متعددی برای هوشمندسازی یزد در حال اجرا است، ولی به منظور حرکت هدفمند و همه جانبه به سمت شهر هوشمند یزد، تدوین یک چشم انداز روشن و واضح برای آن ضروری است. به منظور تضمین دستیابی به چشم انداز شهر هوشمند یزد، ذی نفعان باید ریسک های متعددی را مدیریت کنند که ازجمله این ریسک ها می توان به ریسک های فناوری، پذیرش جامعه و پایداری محیطی اشاره کرد. این پژوهش با هدف ارزیابی شاخص های رشد هوشمند شهری با استفاده از داده کاوی مکانی در شهر یزد، به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از مدل ANP انجام پذیرفت. داده های موردنیاز از طرح جامع شهری استخراج و ازنظر سیستم مختصات کنترل شد. زیرشاخص تراکم جمعیت در شاخص فشردگی و زیرشاخص مسیر ویژه دوچرخه، اتوبوس و تاکسی در شاخص دسترسی و زیرشاخص بافت فرسوده، فضای سبز، کاربری تجاری در شاخص محیط زیست درنظر گرفته شدند. شاخص ها و زیرشاخص ها از دیدگاه هوشمندسازی در 5 منطقه شهر یزد بررسی شدند. مطابق با نتایج تلفیقی در مدل ANP شاخص رشد هوشمند منطقه تاریخی، با امتیاز 0.37 به عنوان منطقه ای با بیشترین ساختار رشد هوشمندانه شناخته شده است. پس از منطقه تاریخی، منطقه 3 با اختلاف بسیار کمی با امتیاز 0.2 در رده بعدی قرار دارد. منطقه 2 با امتیاز 0.11 در انتها قرار گرفته است. منطقه تاریخی که هسته مرکزی شهر نیز محسوب می شود، دارای بافتی متراکم است. استقرار کاربری های اداری، تجاری، درمانی و... باعث مراجعه شهروندان از سایر مناطق به این منطقه شده است.
تحلیل عوامل مؤثر بر تمایل به توسعه واحد های گاوداری روستایی در شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستیابی به خودکفایی در تأمین نیاز های اساسی و غذایی جمعیت روزافزون کشور به ویژه تولیدات دامی که با توجه به ظرفیت های موجود در کشور و وجود منابع داخلی فراوان و قابل استفاده، از ارزش بسیار بالایی برخوردار لزوم توجه به این بخش را ضرورت بخشیده است. در این راستا پژوهش حاضر، به دنبال بررسی عوامل مؤثر بر توسعه واحد های گاوداری روستایی سنتی و نیمه صنعتی در شهرستان خرم آباد هست. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بهره برداران واحد های گاوداری روستایی شهرستان خرم آباد در سال 1397 می باشد که از بین 4762 تعداد گاودار مشغول به فعالیت در این حوزه، تعداد 185 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه تعیین و سپس به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته مبنای گردآوری داده های موردنیاز قرار گرفتند. روایی شکلی و محتوایی ابزار تحقیق با استفاده از نظرسنجی از اعضای هیئت علمی گروه اقتصاد و توسعه روستایی دانشگاه لرستان مورد تأیید قرار گرفت و برای سنجش پایایی از پیش آزمون و محاسبه ضریب پایایی آلفای کرونباخ و برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. بر اساس نتایج تحلیل عاملی اکتشافی عوامل مؤثر بر توسعه واحد های گاوداری روستایی در شهرستان خرم آباد به ترتیب اهمیت در شش دسته؛ ۱) قیمت-اعتبارات، ۲) خدماتی-حمایتی، ۳) زیرساختی، ۴) خدمات دام پزشکی و عوامل اصلاح نژادی، 5) آموزشی-ترویجی و 6) پشتیبانی دسته بندی شدند. این عوامل توانستند 93/76 درصد از واریانس کل را تبیین نمایند. همچنین نتایج حاصل از مقایسه میانگین که از طریق آزمون من ویتنی بیانگر این بود که بین نظرات دامدار های سنتی و مدیران گاوداری های نیمه صنعتی ازلح اظ عوامل مؤثر بر توسعه واحد های گاوداری روستایی اختلاف نظر وجود دارد.
مدل مدیریت تعارض ذینفعان بازآفرینی شهری در ایران مطالعه موردی: محله همت آباد اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
117 - 132
حوزههای تخصصی:
تعارضات ذی نفعان بازآفرینی شهری مانع بهره گیری از ظرفیت های کامل مشارکت ذی نفعان در بافت های دچار افت شهری است و از آنجا که مشارکت یکی از ارکان اصلی بازآفرینی شهری است، در نتیجه موجب عدم تحقق کامل برنامه های مذکور شده است. از این رو، مدیریت تعارض ذی نفعان می تواند اختلاف نظر و تعارض های بین ذی نفعان بازآفرینی شهری را تعادل بخشد و موجب برقراری تعامل، مشارکت و همکاری بین آنها و ایجاد خلاقیت، اثربخشی و بهبود روند اجرایی طرح های بازآفرینی شهری شود. این مقاله بر آن است تا ضمن تبیین نقش ذی نفعان بازآفرینی شهری در تحقق برنامه های توسعه شهری و جایگاه مدیریت تعارضات بین ذی نفعان به عنوان یکی از عوامل موفقیت یا ناکامی طرح های یادشده، مدل «مدیریت تعارض ذی نفعان بازآفرینی شهری» در ایران را بر پایه نظریه نهادی و حکمروایی همکارانه و با روش تحلیل محتوای کیفی در محله همت آباد اصفهان (به عنوان مورد مطالعه این پژوهش) ارائه کند. از این رو با مطالعه مبانی نظریه نهادی و مفاهیم پایه شامل بازآفرینی شهری، مدیریت تعارض ذی نفعان و حکمرواییِ همکارانه، مؤلفه های مدل مفهومی پیشنهادی حاصل از بررسی متون و ادبیات بین المللی بازآفرینی شهری، تدقیق و ارائه می شود. سپس مدل پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، در زمینه محله همت آباد اصفهان مورد آزمون و تحلیل واقع می گردد. بدین منظور پس از شناسایی ذی نفعان کلیدی و تعارضات اصلی آنان، از متن مصاحبه های انجام شده با ذی نفعان کلیدی و اسناد بازآفرینی محله یادشده، استفاده شده است. در نهایت، مدل مدیریت تعارض ذی نفعان بازآفرینی شهری منطبق با زمینه همت آباد اصفهان به دست می آید. نتایج تحقیق نشان می دهد که مدیریت تعارض ذی نفعان بازآفرینی شهری مستلزم شناسایی ذی نفعان کلیدی، شناسایی تعارضات ذی نفعان و ارائه راهبردهای حل تعارض مبتنی بر فرآیندهای همکارانه شامل برقراری چرخه تعاملی بین سه گانه مشارکت و درگیری اصولی، انگیزه مشترک و ظرفیت عمل مشترک است که با بهره گیری از فنون حل تعارض به ویژه مذاکره و گفتگوی چهره به چهره، موجب رسیدن به هم رأیی (اجماع نظر) ذی نفعان در موضوع موردِ تعارض می شود. مدل یادشده با مدیریت مؤثر تعارض ذینفعان بازآفرینی شهری می تواند نقشی مؤثر در ظرفیت سازی و اثربخشی طرح های بازآفرینی اجتماع محلی در ایران ایفا کند.
تحلیل ساختار تاب آوری نهادی برای گذار از مدیریت بحران به مدیریت شهری تاب آور در برابر زلزله مطالعه موردی: شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
69 - 84
حوزههای تخصصی:
با جدی تر شدن موضوع تاب آوری شهری از سال 2005 میلادی (اجلاس هیوگو)، پژوهش در زمینه توانمندسازی مدیریت شهرها برای عملکرد مطلوب تر در زمان بروز حادثه، به طور ویژه مورد توجه قرار گرفت. این مسئله در شهرهایی که در آنها خطر زمین لرزه وجود دارد (مانند شهر قزوین) اهمیت دو چندانی پیدا کرده است. از آنجا که ساختار ستاد مدیریت بحران در شهر قزوین مشابه شهرهایی است که در سال های اخیر عملکرد ناموفقی در برخورد با زلزله داشته اند (مانند ورزقان، قصر شیرین و غیره)، مسئله اصلی (با توجه به خطر بالقوه زلزله در شهر قزوین) این است که ساختار این ستاد باید به چه صورت باشد تا بتواند عملکرد مطلوب تری نسبت به زمین لرزه داشته باشد. مقاله حاضر از نظر نوع روش توصیفی_تحلیلی است که ساختار ستاد مدیریت بحران شهر قزوین را مورد ارزیابی قرار می دهد. لازم به توضیح است که شهر قزوین به دلیل نزدیکی به گسل های فشاری، همواره در معرض خطر زمین لرزه با شدت بسیار بالا قرار دارد. در بخش مبانی نظری با مطالعه اسناد مختلف، متغیرها و شاخص های مطرح در تاب آوری نهادی شناسایی گردیدند. سپس به تشریح ساختار ستاد مدیریت بحران شهر قزوین و الگوهای پیشنهادی در اسناد سازمان ملل متحد و سایر کشورهای موفق در برخورد با حوادث (همچون ژاپن و ایالات متحده امریکا) پرداخته شد. در بخش تحلیل یافته ها، ابتدا با ارزیابی متغیرها و شاخص ها به روش CVR (نسبت روایی محتوایی) موارد ضروری با توجه به شرایط شهر قزوین شناسایی گردیدند. در این بخش از 30 کارشناس شهرسازی نظرسنجی به عمل آمد که در مجموع نُه متغیر و نُه شاخص با توجه به شرایط قزوین برای دستیابی به تاب آوری نهادی برگزیده شدند. سپس پرسشنامه ای در قالب طیف لیکرت تنظیم گردید که سئوالات این پرسشنامه براساس وظایفی است که قانون برای کارگروه های مختلف این ستاد مشخص کرده است. سئوالات به تفکیک کارگروه های مختلف دسته بندی شده و در هر سئوال متغیر و شاخص مورد هدف تعیین گردیده است. پس از نظرسنجی از 110 کارشناس حوزه شهرسازی، داده ها با کمک نرم افزار spss تحلیل شدند. با استفاده از آزمون T.Student وضعیت موجود متغیرها در شاخص های مختلف برای این ستاد در شهر قزوین مورد سنجش قرار گرفت. برآیند نتایج نشان دهنده عدم توجه به متغیرهای نُه گانه اثرگذار بود. همچنین مقایسه ساختار ستاد مدیریت بحران شهر قزوین با الگوهای مطرح در دنیا، نشان دهنده آن بود که بر خلاف الگوهای موفق که از چهار بخش اصلی تشکیل شده بودند، ساختار این ستاد در شهر قزوین تنها از دو بخش نیروهای عملیاتی و اداری تشکیل شده است، که البته این دو بخش نیز نیازمند اصلاح سازمانی می باشند. در نتیجه ستاد مورد نظر برای تحقق تاب آوری نهادی لازم است حول سه محور اقدام نماید. نخست، اصلاح ساختار ستاد برای رفع نواقص موجود، دوم، تغییر نگرش در نحوه مدیریت امور از حکومت به حکمروایی و سوم، مجهز شدن به فناوری های نوین سخت افزاری و نرم افزاری در راستای آمادگی و پیشگیری. اقدامات لازم حول سه محور فوق باید به صورت همزمان پیگیری شود تا اثربخشی لازم را نشان دهد.
تبیین مدیریت نسل نخست شهرهای جدید ایران با رویکرد حکمروایی خوب شهری از منظر تقسیمات کشوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر جدید پدیده و مفهوم مجردی نیست و اولین موضوعی که پیش از هر چیز باید بدان پرداخته شود، این است که نمی توان یک شهر را بدون در نظر گرفتن سیستمی که شهر در مسیر جریانات آن قرار دارد، مورد مطالعه قرار داد. مجموعه شرایط حاکم شامل نظام ارتباطات، مسیر مبادلات ارزش افزوده، اندیشه سیاسی حاکم، ارزش های فرهنگی موجود، ایدئولوژی، شرایط و ویژگی های طبیعی، منطقه ای، جایگاه کشور در نظام جهانی و... همچون سیستمی عمل می کند که موفقیت، کارایی و کفایت شهر جدید در ایران را شکل می دهد. واقعیت شهر جدید در کشور ایران در چنین مجموعه ای رقم می خورد. هم اکنون از ۱۷ شهر جدید نسل نخست ایران، ۱۲ شهر در زمره شهرهای رسمی کشور و دارای شهرداری هستند که از میان این ۱۲ شهر جدید، فقط شهر جدید پردیس مرکز شهرستان شده است. هدف اصلی این پژوهش، تبیین مدیریت نسل نخست شهرهای جدید ایران از منظر تقسیمات کشوری است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش بررسی، توصیفی و تحلیلی است. این پژوهش در دو بخش انجام شده است؛ در بخش نخست، پس از مرور مبانی و تعریف و تدقیق شاخص های مطالعاتی و با استفاده از نرم افزار Eviews و استفاده از تکنیک های آمار فضایی، شاخص های پژوهش مورد آزمون و تحلیل کمّی قرار گرفتند که نتایج این بخش مؤید رابطه معنادار فاصله از مادرشهر، درجه تمرکز و تفرق جمعیت و همچنین اثر برازشی جایگاه شهر (موقعیت سیاسی- اداری) در سیستم شهری- منطقه ای در ارتباط با جذب و دافعه جمعیت است. در بخش دوم پژوهش، ابتدا شاخص های حکمروایی خوب شهری به عنوان تئوری هدایتگر در منابع مختلف بررسی شد و شاخص های 9 گانه راکودی مبنای مطالعه قرار گرفت و سپس مطابق اظهارنظرها و پیشنهادهای 7 نفر از خبرگان براساس تکنیک دلفی، شاخص های پژوهش در 20 گویه تنظیم و به روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. با استفاده از ابزار پرسشنامه و نظرسنجی، اطلاعات گردآوری و برای اثبات نرمال بودن متغیرها و تحلیل داده ها نیز از آزمون برازش k-s1 استفاده شد. بر مبنای نتایج با اهمیت ترین براساس طیف لیکرت در بین ۲۰ گویه مبتنی بر ۹ شاخص، گویه استفاده از پتانسیل های شهر و منطقه از شاخص اثربخشی و کارایی با میانگین وزنی 20/4 معیّن شد؛ بنابراین مشخص می شود این گویه اهمیت زیادی در تبیین مدیریت شهرهای جدید ایران از منظر تقسیمات کشوری و ارائه الگوی پیشنهادی دارد. رتبه این گویه با معیار اصلی ارزیابی مدل مدیریتی حکمروایی خوب شهری یعنی اثربخشی نیز منطبق است. در الگوی پیشنهادی به منظور استفاده از پتانسیل های شهر و منطقه، مدیران شهرهای جدید مستعد (۱۲ شهر جدید) بهتر است بر اهمیت شهر خود در ابعاد مختلف جمعیتی و... بیفزایند تا همچون شهر جدید پردیس، اولویت نخست باز تقسیمات کشوری در محدوده سیاسی- اداریشان شوند.
سنجش و ارزیابی شاخص های شهر هوشمند در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، گسترش و توسعه سریع شهرنشینی همراه افزایش انواع آلودگی های محیطی، تخریب چرخه های زیستی، استفاده نادرست از زمین و ایجاد ساختارهای نامناسب در عرصه های مختلف زندگی موجب شده است تا توجه به شهر هوشمند به عنوان راهکاری بی بدیل در جهت حل معضلات شهری مورد توجه ویژه مدیران و برنامه ریزان قرار گیرد. لذا، در این پژوهش به سنجش و ارزیابی وضعیت شاخص های شهر هوشمند در شهر اهواز، که یکی از کلان شهرهای ایران است، پرداخته شده است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن نیز توصیفی تحلیلی است و جامعه آماری آن 1095389 نفر ساکن در شهر اهواز و تعداد 384 نمونه است که با استفاده از فرمول کوکران برآورد شده است. شاخص های مورد مطالعه ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای شناسایی و تعریف عملیاتی شد. سپس، از طریق روش میدانی و ابزار پرسش نامه اطلاعات مورد نیاز از محدودهمورد مطالعه به روش نمونه گیری تصادفی ساده جمع آوری شد. در مرحله بعد، با استفاده از مدل تصمیم گیری چندمعیاره(PROMETHEE-GIGA) و نرم افزار PROMETHEE مناطق هفتگانه کلان شهر اهواز از نظر شاخص های شهر هوشمند اولویت بندی شد. سپس، با استفاده از روش تحلیل خوشه ای در نرم افزار SPSS مناطق مورد مطالعه از نظر برخورداری از شاخص های شهر هوشمند در سه سطح سطح بندی شد. یافته ها نشان می دهد شاخص تحرک و پویایی هوشمند با وزن 346/0 بیشترین اهمیت و شاخص شهروند هوشمند با وزن 0108/0کمترین اهمیت را در بین شاخص های شهر هوشمند دارد. همچنین، نتایج نشان داد مناطق سه و دو مطلوب ترین شرایط و منطقه یک و پنج نامطلوب ترین شرایط را از نظر شاخص های شهر هوشمند دارا هستند.
پیشران های کاربری اراضی کشاورزی در قلمروهای روستایی دشت ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربری اراضی قلمروهای روستایی امروز میدان کارزار اصلی نیروها و پیشران های توسعه روستایی متضاد از هم است که در اکثر مواقع حالت های متضادی را در پیش روی ذینفعان اراضی برای استفاده از آن قرار می دهد. لذا هدف تحقیق حاضر شناسایی پیشران های تغییر کاربری اراضی در قلمروهای روستایی است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر روش های آینده پژوهی است. جمع آوری اطلاعات بصورت میدانی با استفاده از پرسشنامه (318 نفر از روستائیان و 22 کارشناس اجرایی و دانشگاهی) انجام شده است. از روش تجزیه و تحلیل ساختاری در محیط نرم افزار میک مک برای تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج نشان داد که؛ خشکسالی با میانگین 88/3 و ضعف اجرای قانون، لابی و فساد(پارتی بازی) با میانگین 88/3 مؤثرترین پیشران تغییر در شدت کارکرد و گسترش حمل و نقل با میانگین 13/4 موثرترین پیشران تغییر کاربری اراضی می باشند. همچنین نتایج تحلیل روابط متقابل پیشران ها نشان می دهد که عدم حضور سازمان ها و نهادها و عدم دیدبانی تغییرات، ضعف اجرای قانون، لابی و فساد(پارتی بازی) و رشد جمعیت تأثیرگذارترین پیشران بر سایر پیشران ها و سطح تولیدات، افزایش درآمد مردم و تجاری شدن کشاورزی تأثیرپذیرترین پیشران یا به عبارتی بحرانی ترین و عدم قطعی ترین پیشران انتخاب شدند.
تبیین نقش هیدروپلیتیک بر سیاست خارجی افغانستان و ایران (2015 الی 2019)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همواره ارزش های جغرافیایی در یک کشور جزو منافع ملی تلقی می شوند و دولت ها به آسانی نمی توانند بر سر منافع ملی دست به معامله بزنند.علاوه بر این مسائل اختلافات آبی در سیاست خارجی کشورها در تقابل با یکدیگر نیز تاثیر گذار بوده است.در این راستا جمهوری اسلامی ایران نیز در طی دهه های گذشته اختلافات هیدروپلیتیکی گسترده ای نیز با همسایگان خود داشته است که از جمله مهمترین این اختلافات ، اختلافات این کشور با کشور افغانستان بر سر دو رود هیرمند و هریر رود بوده است . افزایش این اختلافات در طی سال های گذشته سبب کمبود آب و کاهش فعالیت های صنعتی،کشاورزی و دامی در استان های شرقی ایران را به همراه داشته است . پژوهش حاضر نیز در این زمینه با روش توصیفی-تحلیلی و از نوع پژوهش های کاربردی و توسعه ای به ارزیابی نقش هیدروپلیتیک بر سیاست خارجی افغانستان و ایران می پردازد.نتایج تحقیق نشان داد که تغییر مسیر رودخانه ها ، آلودگی منابع آب رودخانه ها ، دست درازی به آب رودخانه ها و کنترل منابع آب بالادست کشور افغانستان بر علیه جمهوری اسلامی ایران ، از جمله مهمترین عوامل هیدروپلیتیکی تنش زا در روابط ایران و افغانستان است و همچنین اقدامات هیدروپلیتیکی افغانستان در ساختار توسعه نوین روابط بین الملل ، تبعات سیاسی و اقتصادی را در روابط دو کشور ایران و افغانستان به دنبال خواهد داشت .