فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۲۱ تا ۲٬۳۴۰ مورد از کل ۱۰٬۴۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
مهاجرت و به تبع آن اسکان غیررسمی نیز امری اجتناب ناپذیر و بخشی از مراحل توسعه یک شهر پویاست و تنها می توان به دنبال راه حل هایی جهت کم کردن آثار منفی و مخرب آن بر ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شهرهای درگیر آن بود. درایران هم از حدود پنجاه سال اخیر، اسکان غیر رسمی همواره یکی از چالش های اصلی در مسیر رشد و توسعه پایدار آن بوده است، باتوجه به اینکه اسکان غیر رسمی خود معلول گسترش شکاف طبقاتی، رشد بی رویه شهرنشینی و مهاجرت روستائیان به شهرهای بزرگ است از جهات متعددی موجب شیوع بزهکاری، انحرافات اجتماعی و عوارض ناشی از آن می شود در این راستا می توان با استفاده از رویکرد تحلیل ساختاری در آینده پژوهی مدیریت شهری گامهایی را جهت توسعه و ارتقاء کیفیت زندگی دراین مناطق برداشت. این پژوهش، ابتدا در یک تحلیل نظری با مطالعه منابع کتابخانه ای داخلی و خارجی، تمام عوامل مؤثر در ایجاد و رشد اسکان غیر رسمی در پهنه جنوبی حریم کلانشهر تهران، بررسی قرار گرفت و پس از تهیه لیستی از این عوامل، در جلسات مصاحبه با صاحب نظران، یافته های پژوهش تکمیل شده و مبتنی بر آنها پرسشنامه تدوین شده و فرآیند نظرسنجی آغاز می شود. در نهایت به کمک نرم افزار(MicMac) و با روش تحلیل اثرات متقابل، داده ها تحلیل شدند. براساس یافته های پژوهش، کاربری های ناسازگار و تجدیدنظر در قوانین و مقررات توسعه شهری، مهم ترین علت پیشران و رشد اقتصاد ملی، بیکاری، مدیریت یکپارچه شهری و..، علل سیاستی در اسکان غیر رسمی در پهنه جنوبی کلانشهر تهران بوده اند.
چارچوبی مشارکتی به مفهوم زیبایی شناسی چشم انداز در خدمات فرهنگی اکوسیستم (مطالعه موردی: منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
671 - 693
حوزههای تخصصی:
خدمات اکوسیستم می تواند از نظر مشارکت و یکپارچه سازی نقش شهروندان مفید باشد. بسیاری از موضوعاتی که به کمک مفهوم خدمات اکوسیستم به آن پرداخته می شود، در برنامه ریزی های شهری و منطقه ای مدنظر قرار می گیرد و با کمک توسعه سناریوی تعاملی با ذی نفعان قابل پشتیبانی است. یکی از این خدمات، خدمات فرهنگی اکوسیستم است. هدف این پژوهش طراحی چارچوبی مشارکتی از ذی نفعان با بهره گیری از شبکه های بیزی برای مفهوم سازی زیبایی شناسی چشم انداز در خدمات فرهنگی اکوسیستم است که در آن ذی نفعان نه رشته مختلف دخیل هستند. درحقیقت، پژوهش حاضر، کاربردی (توصیفی و علی) است که بعد از جمع آوری اطلاعات میدانی و کتابخانه ای، از تکنیک اندیشه باران یا طوفان مغزی بهره برده است. همچنین از میانگین و واریانس برای تبدیل نتایج ذی نفعان به احتمالات در شبکه بیزی استفاده شده است؛ چراکه اصطلاحات انتزاعی را می توان به کمک شبکه بیزی چندگرهی ارزش گذاری و در یک روش طوفان مغزی منسجم طبقه بندی کرد. تجزیه و تحلیل نهایی حساسیت ها با احتمالات خروجی نشان می دهد که توپوگرافی شامل برجستگی و شیب زمین، آب و پوشش گیاهی متراکم در مناطقی مانند پارک جنگلی چیتگر، محدوده دریاچه مصنوعی آزادی و پارک خرگوش دره دارای بالاترین ارزش زیبایی شناسی است. همچنین عناصر طبیعی مانند دریاچه، درختان جنگلی و زمین های کشاورزی از نظر تصویرسازی کیفیت های بیشتری را نشان می دهند. درمجموع پژوهش حاضر به شاخص های فردی تأکید ندارد، بلکه نوعی روش شناسی سازگار با مباحث زیبایی شناسی است که می توان از آن در مشارکت شهروندان محلی در کنار ذی نفعان و برنامه ریزی های آتی سنجش زیبایی شناسی چشم انداز استفاده کرد.
تبیین تمایزات حریم خواهی ساکنان در مسکن بومی چهار پهنه اقلیمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
1031 - 1053
حوزههای تخصصی:
طب کهن نیاز های جسمی و خلقی انسان در اقلیم های مختلف را براساس مزاج غالب مناطق متفاوت می داند. معماری در صدد ایجاد ساختمانی پاسخ گو به نیازهای آسایشی و فرهنگی منطبق با مزاج در خانه اقلیم های مختلف است. نیاز حریم و سلسله مراتب فضای زیست و تأکید بر قلمرو و شیوه تعامل اجتماعی یکی از همین ابعاد فرهنگی و روانی است. مطالعات قدیم و جدید آن را تحت اثر مزاج منطقه تا حدودی متفاوت دانسته اند. این پژوهش، با بررسی پیکره بندی حریم فضایی خانه ها در چهار اقلیم، تفاوت های مزاجی حریم با راهکارهای آن را می یابد. روش پژوهش موردی با راهبرد ترکیبی (روش های توصیفی-تحلیلی در گونه شناسی، استدلال منطقی، تفسیر داده ها با مبانی مزاج، و شخصیت شناسی) و تعمیم داده هاست. مطالعهاسناد معماری، با انتخاب شهرهای مبنا(با مقایسه دما، رطوبت نسبی در نمودار بیوکلماتیک انسانی، و ضریب خشکی دومارتن)،تفاوت های معناداری را در درصد مساحت فضای بسته تا باز و خصوصی تا عمومی خانه های چهار اقلیم نشان داد. تفاوت های کالبدی براساس روان شناسی و طب سنتی و جدید تفسیر شد. نتایج با حریم خواهی[1]خانه های اقلیم چهارگانه ایران از درجه 1 اقلیم گرم-خشک تا درجه 4(کم حریم ترین) اقلیم سرد-مرطوب درجه بندی شد. شاخصه فرهنگی-کالبدی(سیالیت و شفافیت زیاد فضایی اقلیم سرد و مرطوب در مقابل درون گرایی اقلیم گرم-خشک) قابل توجه بود. پروفیل حریمی ساکنان خانه های چهار اقلیم براساس امنیت مطلوبشان رسم شد. دانش جغرافیای حریم انسانی به معماران برای تعبیه کالبدی همسو با نیاز حریمی ساکنان کمک می کند. [1]. ویژگی حریم خواهی معادل میزان تمایل افراد به داشتن حریم در مواجهه با دیگران و فضاهای کالبدی درنظر گرفته شده است.
بام های سبز هیدروپونیک برای صرفه جویی در مصرف انرژی حرارتی مدارس سبز در اقلیم سرد و خشک ایران: مطالعه قیاسی بین دو نمونه بام سبز هیدروپونیک گسترده و مدولار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدارس سبز نوع جدید مدارس می باشند که در آن ها مصرف انرژی های تجدید پذیرکمتر از مدارس معمولی است. در این مدارس با افزودن پوسته های سبز مانند بام های سبز هیدروپونیک، علاوه برافزایش ارتباط دانش آموزان با طبیعت، میزان مصرف انرژی کاهش پیدا می کند. ازآنجایی که شناخت اولویت انواع این بام ها در اقلیم های مختلف، باعث کارکرد بهینه این بام ها از نظر صرفه جویی در مصرف انرژی می شود؛ لذا در پژوهش حاضر باهدف پیشنهاد بهترین بام سبز در مدارس سبز از نظر صرفه جویی در مصرف انرژی حرارتی در اقلیم سرد دو نمونه بام سبز هیدروپونیک مدولار و گسترده به عنوان انواع متداول بام سبزدر مدارس از نظر مقاومت حرارتی و دمای فضای زیر بام بایکدیگر مقایسه شدند، روش پژوهش ترکیبی از دو روش محاسبات عددی پیرامون مقاومت حرارتی هر دو بام و شبیه سازی یک مدرسه سبز استاندار با دو نمونه بام سبز گسترده و مدولار به کمک نرم افزار انرژی پلاس 8 است. در خلال تحقیق، یافته ها حاکی از آن بودند که مقاومت حرارتی بام سبز هیدروپونیک گسترده بیشتر از نمونه بام مدولار است (26506>6/7272)؛ همچنین درجه حرارت فضای زیر این بام در کاربری آموزشی در سرد ترین ماه برابر 9.08 است که تقریبا 6 درجه گرم تر از کاربرد بام سبز مدولار است؛ لذا، بام سبز هیدروپونیک گسترده عملکرد حرارتی بهتری از نمونه مدولار ازنظر صرفه جویی در انرژی برای مدارس سبز در آب وهوای سرد ایران دارد.
تأثیر تغییر اقلیم بر گردشگری در مناطق تحت حفاظت (مورد شناسی: منطقه شکارممنوع الوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری در مناطق تحت حفاظت، نسبت به تغییرات آب و هوایی بسیار حساس بوده است و هرگونه تغییر سبب کاهش در طول مدت و کیفیت فضاهای گردشگری می شود. در این مطالعه تأثیر پارامترهای اقلیمی، در منطقه الوند به عنوان یک اصل مهم در انتخاب مقصد گردشگری و ارتباط تغییر اقلیم بر گردشگران، مورد بررسی قرار گرفت. ضمن استفاده از شاخص اقلیم گردشگری (TCI)، برای تعیین ایام مناسب حضور گردشگران، به تعیین آستانه خشکسالی از شاخص (SPI)، در بررسی روند تغییر اقلیم بر تعداد گردشگران در طی سال های 1354-1397 پرداخته شد. نتایج حاصل از شاخص TCI، بیانگر وضعیت ایده آل (خرداد و شهریور)، وضعیت عالی (اردیبهشت، تیر، مرداد، مهر)، وضعیت بسیار خوب (فروردین)، وضعیت قابل قبول (آبان، آذر، بهمن، اسفند) و وضعیت حد مرزی (دی) در منطقه است. مقدار آماره t مربوط به تعداد گردشگران، گویای روند مثبت آمار گردشگران به این منطقه است (بهترین ماه ها: خرداد و شهریور). نتایج حاکی از آن است که روند تغییرات بارندگی و شاخص خشکی دارای مقادیری منفی، بیانگر کاهش میزان بارندگی و افزایش خشکسالی در منطقه است. به علاوه روند افزایش معنی دار دمای هوا با مقدار آماره 82/2=t در سطح 05/0، بدان معنا است که دمای هوا روند افزایشی داشته و باعث روند کاهشی در میزان گردشگران در سال های اخیر شده است. بیشترین مقدار آماره t به سرعت باد اختصاص دارد که روند تغییرات سرعت باد مثبت و در سطح اطمینان 95% معنی دار است و به معنای بالابودن نوسانات سرعت باد است. روند فزاینده دما، کمبود پوشش برفی در منطقه و امواج گرما در تابستان، همگی حاکی از این نکته هستند که در آینده با تغییر در شرایط آب و هوایی، باعث تخریب در ساختار طبیعی و درنهایت کاهش شاخص اقلیم را حتی به خصوص در فصول گرم تابستان (تیر و مرداد) برای گردشگران و فعالیت های گردشگری می شود.
بررسی آسیب های مدیریت شهری و نقش آن در نظام برنامه ریزی توسعه شهری با استفاده از تحلیل سه شاخگی (مطالعه موردی: شهرداری پاکدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
47 - 58
حوزههای تخصصی:
قدم اول جهت بهبود مدیریت در یک سازمان با آسیب شناسی آغاز می گردد. آسیب شناسی باعث می شود تا بتوانیم موانع رشد و توسعه سازمان را شناسایی و جهت رفع آنها برنامه ریزی کنیم. در این پژوهش ابتدا با استفاده از روش تحلیل سه شاخگی و با مصاحبه با 12 نفر از کارشناسان خبره شهرداری پاکدشت به شناسایی آسیب های ساختاری، رفتاری و محیطی یا زمینه ای پرداخته شده است . سپس متن مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل محتوا و نرم افزار MAXQDA 2018 مورد تحلیل قرار گرفته و ابعاد آسیب شناسی مدیریت توسعه شهری پاکدشت شناسایی شده و مدل تحقیق ارائه می شود. در آسیب های ساختاری، ساخت و ساز غیر مجاز با بار عاملی 0.89، سیستم نادرست حقوق و پاداش با بار عاملی 0.89، عدم استفاده از فناوری اطلاعات با بار عاملی 0.89 و نمودار سازمانی موجود با بار عاملی 0.86 مهم ترین آسیب های مدیریت توسعه شهری پاکدشت هستند. در آسیب های زمینه ای، وضعیت قوانین موجود با بار عاملی 0.98، طرح های توسعه شهری با بار عاملی 0.95، عدم استفاده از نظرات ارباب رجوع با بار عاملی 0.94 و عدم مشارکت شهروندان در مدیریت شهری با بار عاملی 0.85 آسیب های زمینه ای مدیریت توسعه شهری پاکدشت هستند. در آسیب های رفتاری، عدم آگاهی و دانش کارکنان با بار عاملی 0.97، عدم شناخت استانداردهای کاری با بار عاملی .97 ، عدم نظارت بر عملکرد کارکنان با بار عاملی 0.95، فرهنگ سازمانی در عملکرد کارکنان با بار عاملی 0.92 و عدم آگاهی و دانش اعضای شورای شهر با بار عاملی 0.79 آسیب های رفتاری مدیریت توسعه شهری پاکدشت هستند.
تحلیل و ارزیابی آسیب های اجتماعی در محلات دارای اسکان غیررسمی (مطالعه موردی: محله اسلام آباد - شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
59 - 76
حوزههای تخصصی:
از زمینه های ناپایداری توسعه شهری به ویژه در کشورهای در حال توسعه، سکونتگاه های غیررسمی می باشد که به علت عدم توانایی سیاست های شهری برای حل و فصل مشکلات مسکن اقشار آسیب پذیر جامعه و کنترل مهاجرت ها شکل گرفته است. سکونت گاه های غیررسمی با تجمعی از اقشار کم درآمد و غالباً با مشاغل غیررسمی و شیوه ای از شهرنشینی ناپایدار همراه اند و به دلیل برخورداری از شرایط انزوا زمینه ساز بسیاری از آسیب های اجتماعی به شمار می روند. هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل تأثیرگذار بر آسیب های اجتماعی ناشی از اسکان غیررسمی و وضعیت آن ها در محله غیررسمی اسلام آباد شهر زنجان می باشد. روش پژوهش اکتشافی- تحلیلی بوده و روش جمع آوری اطلاعات با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه بوده است. تعداد نمونه آماری مورد مطالعه جهت تکمیل پرسشنامه شامل 382 نفر از ساکنین محله غیررسمی اسلام آباد می باشد. شاخص های تحقیق در قالب ابعاد شش گانه آسیب های اجتماعی شامل ابعاد اقتصادی، محیطی، اجتماعی-فرهنگی، خانوادگی، فردی-روانی، مدیریتی به صورت محقق ساخته بوده و با مطالعه پیشینه تحقیق و نظریه ها و رویکردهای آسیب های اجتماعی تنظیم گردیده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل عاملی، آزمون تک نمونه ای t، آزمون رگرسیون خطی چندگانه و الگوی تحلیل یکپارچه ANP بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مهم ترین عوامل تقویت کننده آسیب های اجتماعی در محله غیررسمی اسلام آباد ناشی از بیکاری (با ضریب 0.980)، بی عدالتی (با ضریب 0.988)، و توزیع ناعادلانه ثروت (با ضریب 0.978) می باشد و بعد «اجتماعی- فرهنگی» (با ضریب 0.627=β) بیش ترین همبستگی را بر گسترش آسیب های اجتماعی دارد. یعنی با تضعیف شرایط اجتماعی-فرهنگی در جامعه، آسیب های اجتماعی نیز گسترش پیدا می کند.
مفهوم اجتماع [محلی] در نظریه های جامعه شناسی شهری، ملاحظات کاربست نظریه ها در برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
87 - 100
حوزههای تخصصی:
در پارادایم جدید برنامه ریزی شهری، اجتماع جایگاهی کلیدی در طرح ها و برنامه های شهری دارد. از این رو، از اوایل دهه 1380، پژوهش های متعددی در ایران با موضوع چگونگی کاربرد اجتماع در برنامه ریزی شهری انجام شده و برنامه های شهری گوناگونی با تکیه بر مفهوم اجتماع تهیه شده است. اگرچه برخی مطالعات و برنامه ها، محله را معادل اجتماع در نظر می گیرند، برخی دیگر معتقدند اساساً مفهومی معادل اجتماع در ایران وجود نداشته و مفاهیم اجتماع در جامعه شناسی شهری غرب را بدون در نظر گرفتن ملاحظات مرتبط با زمینه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کاربست این مفاهیم به کار گرفته اند. همین امر باعث شده تلقی یکسانی از اجتماع در میان برنامه ریزان شهری وجود نداشته باشد و برنامه های تدوین شده بر مبنای مفاهیم غربی اجتماع، در عمل موفقیت لازم را به دست نیاورند. از این رو، پیش از به کارگیری اجتماع در نظام برنامه ریزی ایران، با توجه به تعدد مفاهیم اجتماع در جامعه شناسی غرب، لازم است مشخص شود که کدام مفهوم از اجتماع برای کاربست در نظام برنامه ریزی شهری ایران مناسب است؟ با این حال، پرداختن به این پرسش نیازمند پاسخگویی به سه پرسش بنیادین دیگر است: (1) مفهوم اجتماع در نظریات جامعه شناسی شهری چیست و هر یک از این نظریات برای کاربست در چه شرایطی مناسب است؟ (2) مفهوم اجتماع در پارادایم جدید برنامه ریزی شهری چیست و ریشه در کدام یک از نظریات جامعه شناسی شهری دارد؟ و (3) پیشینه اجتماع در ایران چیست و در حال حاضر اجتماع چه مفهومی در ایران دارد؟ پژوهش حاضر سعی دارد با بهره گیری از مرور روایتی نظریات اجتماع و بررسی تطبیقیِ کشف مغایرت به روش کیفی به پرسش نخست پاسخ دهد. به این منظور، نظریات بنیادین اجتماع با استفاده از مطالعات اسنادی مرور شده اند. سپس شباهت ها و تفاوت های نظریات با یکدیگر با استفاده از بررسی تطبیقی شناسایی و ریشه این شباهت ها و تفاوت ها با بهره گیری از تحلیل محتوای کیفی، تبیین شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بهره گیری از نظریات گوناگون اجتماع نیازمند در نظر گرفتن همزمان سه عامل است: (1)زمینه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی شهر یا محله هدف، (2) نظریه برنامه ریزی شهری ملاک پژوهش یا تدوین برنامه و (3) هدف از انجام مطالعه یا تدوین برنامه.
الگوی همکاریهای منطقه ای بر مبنای دیپلماسی آب (مطالعه موردی ایران، ترکیه و عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آب به عنوان یک منبع طبیعی و ارزشمند در سطح جهان است که در بین گروه های انسانی، جوامع و کشورها همواره رقابت آفرین و تنش زا بوده است. عمده اختلاف هایی که بین کشورها بر سر آب پیش می آید در حوضه های آبریز مشترک می باشد و یافتن سازوکاری معقول، به منظور بهره برداری عادلانه از این منابع امر دشواری است. با توجه به نقش استراتژیک و حیاتی آب و توزیع نامتوازن آن در مناطق مختلف جهان و نیز مشترک بودن بسیاری از حوضه ها و منابع آبی بین کشورها ضرورت استفاده از ظرفیت های دیپلماسی نیز گریزناپذیر است. ایران نیز همواره بر سر تقسیم آب های مشترک مرزی و رودخانه های فرامرزی با همسایگان خود اختلاف داشته و ضرورت اهمیت دیپلماسی است که باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد. هدف از این پژوهش، همکاریهای منطقه ای ایران، ترکیه و عراق در خصوص رودخانه های فرامرزی وحوضه های آبریز مشترک می باشد که تاثیر و نقش دیپلماسی آب با توجه به قوانین بین المللی، معاهدات و قراردادها بر این همکاریها و تعاملات می افزاید و از چالش ها، تنش ها و منازعات مرتبط با آب که تاثیر زیادی بر مسائل زیست محیطی، آلودگی آب، مهاجرت، ریزگردها و همچنین مسائل اقتصادی، سیاسی و امنیتی می گذارد جلوگیری می نماید. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیلی – توصیفی که مبتنی بر روش کتابخانه ای می باشد، مورد استفاده قرار گرفته و همچنین از روش تحلیل آماری spss که مبتنی بر جامعه آماری متخصصانی است که در این مجموعه قرارگرفته اند.
چشم انداز حکمرانی دولت- شهر شبکه ای در ایران (افق 2050)
حوزههای تخصصی:
الگوی حکمرانی دولت-شهر شبکه ای به عنوان چشم انداز شهرهای ایران در دهه 2050 محسوب شده است که به صورت نیمه خود فرمان اداره می شود. فرضیه مقاله حاضر به این ترتیب است که اگر به واسطه توسعه فناوری های نوین، مشارکت شهروندان به صورت شبکه ای گسترش داده شود، آن گاه می توان الگوی حکمرانی دولت-شهر فرمانپذیر منفعل را به الگوی حکمرانی دولت-شهر شبکه ای تبدیل کرد. برای تحقق چنین چشم اندازی، باید روندهای گذشته، مناسبات کنونی و برنامه های آینده را در نظر گرفت. در بررسی روندهای گذشته، سه کلان روند تاریخی؛ کلان روند دولت-شهر های خودفرمان، دولت -شهرهای نیمه خودفرمان و دولت -شهرهای فرمان پذیر از عهد باستان تا زمان معاصر وجود داشته است، که فهم حکمرانی در این دولت-شهرها باعث شناخت و انباشت های تاریخی از خود برای ترسیم چشم انداز مورد نظر می شود. از سوی دیگر، دولت-شهرهای آینده، مستلزم داشتن درکی از فضای جغرافیایی در چارچوب چرخش پارادایمی می باشند. برای راهبردی کردن چشم انداز مذکور، روش مقاله حاضر کیفی و بر اساس تکنیک پس نگری صورتبندی گردیده است و گام های راهبردی شش گانه ، در رسیدن به چشم انداز، در آن، ترسیم شده است که این گام ها در بازه های زمانی 5 ساله (از 2045 تا2020) در قالب رهیافت های مختلف توسعه صورتبندی گردید. پس از آن، مأموریت، که هویت و اهداف نهادهای سیاستگذار در این راستا می باشند، مشخص می شود. نتایج نشان داد که برای رسیدن به چشم انداز دولت-شهر شبکه ای، عناصر مندرج در چرخش پارادایمی را باید درک نمود که به اعتبار آن، اقدام به ایجاد تحول در حکمرانی، سیاست، اقتصاد، آموزش و فناوری نمود. در نهایت با طرح پایداری شهری به عنوان هدف مندرج در مأموریت پژوهش، چند ارزش بنیادین، به عنوان اصول اخلاقی مستمر، معرفی می گردد که به منظور اتصال مأموریت سازمانی به چشم انداز، مورد توجه سیاستگذاران قرار گیرند.
بررسی بلایای طبیعی از نگاه حقوق بین الملل؛ مطالعه موردی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون ابعاد و زوایای مختلف این بحران ها مورد پژوهش قرار گرفته است اما می توان گفت در مواردی که مدیریت آن ها از توان یک کشور به تنهایی خارج است بایستی همه ی کشورها در حد توان کشور گرفتار بحران را کمک کنند. باسؤال اصلی مقاله این است که حقوق بین الملل دارای چه قواعد و چارچوب هایی برای مدیریت کارآمد بحران در جهان است؟ روش این مقاله توصیفی تحلیلی است. نتایج این مقاله نشان می دهد که کاهش و کنترل خطرات و آسیب پذیری ناشی از بلایای طبیعی و آمادگی پیش از وقوع بلا، اقدامات اضطراری حین بلا و اقدامات ترمیمی پس از آن، از جمله اموری هستند که در حقوق بین الملل به آن ها پرداخته شده است. از طرف دیگر، احترام به حقوق بنیادین و رفع نیازهای اولیه ی افراد متأثر از بلایای طبیعی یکی از مهم ترین مسائل موجود در این زمینه بوده که مورد توجه حقوق بین الملل قرار گرفته است. در خصوص کلیه ی این مسائل اسناد مختلفی، در عرصه ی حقوق بین الملل موجود است، اما فقدان یک سند جامع بین المللی که ضمن پرداخت به ابعاد مختلف بلایای طبیعی و حقوق افراد متأثر از آن، عام الشمول و الزام آور نیز باشد، کاملاً احساس می شود. کمیسیون حقوق بین الملل، در سال 2007، کار بر روی پیش نویسی در این زمینه، با عنوان حمایت از افراد در بلایا را آغاز کرد که تاکنون 21 ماده از آن تدوین شده است.
تحلیل رفتارهای پیشگیرانه در مقابله با ویروس کرونا مورد: نواحی روستایی شهرستان دشتستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویروس کووید 19 در سال 1398(2020) به یک تهدید همه گیر جهانی تبدیل شده است. تأثیر اقتصادی و اجتماعی این تهدید به سرعت در مناطق روستایی گسترش یافته است. بنا بر شواهد، این تأثیر به صورت طولانی مدت بوده و دارای اثرات مستقیم و غیرمستقیم در نواحی روستایی است، رفتارهای پیشگیرانه مردم و سیاست های دولت در کنترل انتقال ویروس بویژه در نواحی روستایی، کلید اصلی مهار این بیماری همه گیر، و به عنوان یک اقدام پیشگیرانه است، پژوهش حاضر با هدف تحلیل رفتارهای پیشگیرانه جهت مقابله با ویروس کرونا به عنوان رویکردی در حوزه سلامت و بهداشت روستایی انجام گرفت. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی-همبستگی است که با استفاده از روش پیمایش آنلاین انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه، جوانان روستایی شهرستان دشتستان در استان بوشهر بودند که 305 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. روایی محتوایی پرسشنامه با نظر پانلی از کارشناسان و متخصصان در زمینه موضوع مورد پژوهش مورد تأیید قرار گرفت. روایی سازه و پایایی ترکیبی آن نیز از طریق برآورد مدل اندازه گیری و پس از انجام اصلاحات لازم به دست آمد. نتایج نشان داد که رفتار پیشگیرانه جوانان روستایی در مقابله با ویروس کرونا به صورت مرحله ای و در سطح بالایی قرار داشت. همچنین دو متغیر منافع درک شده و راهنمای عمل بر نگرش جامعه روستایی، و نیز دو متغیر نگرش و هنجارهای ذهنی بر تمایل ساکنان روستاها و در نهایت تمایل، خودکارآمدی و راهنمای عمل بر رفتار پیشگیرانه جوانان روستایی در مقابله با ویروس کرونا اثرگذار بوده است. براساس مدل یکپارچه تئوری رفتار برنامه ریزی شده و مدل اعتقادات سلامت، متغیرهای تمایل، نگرش، منافع درک شده، راهنمای عمل، هنجار ذهنی و خودکارآمدی در مجموع قادرند 66 درصد از تغییرات رفتار پیشگیرانه جوانان روستایی را تبیین کنند. نتایج این مطالعه نه تنها شواهد تجربی بیشتری را برای رفتار پیشگیرانه جوانان روستایی در مقابله با ویروس کرونا ارائه می دهد، اطلاعاتی برای تدوین سیاست ها و دستورالعمل های وزارت بهداشت برای پیشگیری و جلوگیری از شیوع بیشتر این بیماری در روستاها ارائه کرده است.
اولویت بندی توسعه استان های کشور به لحاظ برخورداری از تأسیسات گردشگری بین راهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
109 - 127
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف سطح بندی استان های کشور و اولویت بندی توسعه آن ها به لحاظ برخورداری از تأسیسات گردشگری بین راهی به نگارش درآمده تا ضمن شناخت نابرابری های بین استان ها، کمبود و اولویت توسعه هرکدام از آن ها مشخص شود. پژوهش برحسب هدف، کاربردی و از بُعد روش، توصیفی-تحلیلی می باشد. روش جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای اسنادی و با استناد به آمار اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور بوده است. جهت رتبه بندی استان ها از تکنیک TOPSIS و آنتروپی شانون و برای سطح بندی آن ها از تحلیل خوشه ای استفاده گردیده که نتایج در نرم افزار ArcGIS تصویرسازی شده است. نتایج رتبه بندی استان های کشور دال بر وجود نابرابری در برخورداری از تأسیسات گردشگری بین راهی است، به گونه ای که مازندران از بین 9 شاخص به تنهایی ایده آل مثبت 3 شاخص را به خود اختصاص داده است. نتایج اولویت بندی توسعه نیز حاکی از آن است که استان ها از مجموع 270 بار، مجموعاً 109 بار (3/40 درصد) در اولویت اول توسعه قرارگرفته اند و این بدین معنی است که استان ها در مجموع با کمبود قابل توجهی در زمینه تأسیسات گردشگری بین راهی مواجه هستند. استان های تهران، خوزستان و فارس با 9 بار (100 درصد) جای گرفتن در اولویت اول توسعه، بیشترین کمبود را در برخورداری از تأسیسات گردشگری بین راهی دارا بوده اند، درحالی که سمنان با 8 بار (8/88 درصد) قرار گرفتن در اولویت سوم، وضعیت مطلوبی را از این نظر داراست.
تبیین مدل مفهومی شکل گیری نمای تجاری با هدف ارتقاء آسایش بصری و زیبایی شناسی در فضای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر ها مجموعه ای از پیکر، سیما، چهره و روحیه ی مردم آن شهر است که در کلیتی جامع شخصیت شهر را به نمایش می گذارند. نمای شهری که ریز مؤلفه ای از چهره شهر است توسط معماران طراحی می شود و گاهاً به اشتباه معمار، فضای شهری و شهروندان که ناظران همیشگی این نماها هستند در نظر گرفته نمی شوند؛ به خصوص در خیابان های عبوری تجاری در سطح شهر ها که در تعامل مستقیم با شهروندان هستند نیاز به اصول طراحی زیبایی شناسی در این زمینه در سطح شهر های معاصر ایران بیش از پیش احساس می شود. شهروندان در فضای شهری می بایست از آلودگی ها و اغتشاشات بصری در امان بوده تا با محیط شهری ارتباط بیشتری برقرار کنند. هدف از انجام این پژوهش این است که طبق اصول زیبایی شناسی در معماری نمای ساختمان های تجاری به گونه ای طراحی شود که به سمت آسایش بصری شهروندان هدایت شوند. روش تحقیق این پژوهش بر اساس هدف تعیین شده، بنیادی با رویکرد کیفی است و از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد؛ که در دو گام مختلف انجام شده است به طوری که در گام اول، به منظور استخراج داده ها و طبقه بندی اطلاعات به جمع آوری مبانی نظری پژوهش پرداخته شده است. سپس در گام دوم پس از استخراج مؤلفه های پژوهش، مدل مفهومی شکل گیری نمای تجاری با هدف ارتقاء آسایش بصری و زیبایی شناسی در فضای شهری تبیین شده است.
واسنجی نقش اقتصادی کریدور های مرزی (زمینی) بر توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی: شهر میرجاوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه پویا کردن اقتصاد نواحی مرزی یک شاخص اصلی در برقراری ارتباط بین کشورهای همسایه و نیز بهبود امرار معاش مردم مرزنشین به شمار می رود، اقتصاد پویا در مناطق مرزی مرزی باعث ایجاد اشتغال و تامین معیشت ساکنان این مناطق، کنترل قاچاق کالا و افزایش امنیت مرزها و... می شود. لذا هدف پژوهش حاضر واسنجی نقش اقتصادی کریدور های مرزی (زمینی) بر توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی: شهر میرجاوه) می باشد. رویکرد حاکم بر فضای تحقیق کیفی و کمی و نوع تحقیق کاربردی است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، توصیفی و استنباطی از نرم افزار SPSS و مدل تحلیل عاملی استفاده شده است. نتایج بررسی نقش اقتصادی کریدور های مرزی در توسعه اجتماعی و کالبدی شهر میرجاوه نشان داد که میانگین به دست آمده همه شاخص ها بالاتر از حد متوسط عدد 3، و همچنین سطح معناداری به دست آمده 000/0، بیانگر میزان زیاد نقش اقتصادی کریدور های مرزی در توسعه اجتماعی و کالبدی می باشد. نتایج مدل تحلیل عاملی جهت ارائه راهکار هایی جهت توسعه اقتصادی کریدور مرزی میرجاوه نشان داد، نسبت مجذور کای به درجه آزادی برابر 57/2 می باشد و برازش خطای تقریب (RMSEA) در این مدل عدد 06/0، را نشان می دهد و از آنجایی که این عدد پایین تر از 08/0 است، نشان می دهد که مدل برازش ضعیفی ندارد. در نهایت نتایج آزمون فرضیه پژوهش نشان داد در بین ابعاد مطرح شده، بعد اجتماعی با کای اسکوئر 44/38، بعد کالبدی با کای اسکوئر 31/28 و سطح معناداری به دست آمده کمتر از 05/0 است، گویای ارتباط معنادار و مثبت بین توسعه اجتماعی و کالبدی و نقش اقتصادی کریدور مرزی میرجاوه می باشد.
تحلیل اثرات احداث آزادراه تهران- شمال بر روستاهای پیرامونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت و افزایش شهرنشینی منجر به افزایش تقاضا برای توسعه راه های جدید می شود. راه ها از عناصر مهم زندگی نوین به شمار می آیند و زمینه های رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی را فراهم می سازند. در عصر حاضر انسان کاملاً از طبیعت جدا شده و در مسیری ناپایدار قرار گرفته که قطعاً به تخریب کامل محیط زیست و از بین رفتن شرایط زیستی بر کره زمین منتهی خواهد شد. به منظور امکان ارتباط سریع، ایمن و ارزان بین مناطق شمالی و مرکزی کشور و تکمیل کریدور حمل و نقلی شمال- جنوب کشور، نیاز به احداث آزادراه تهران- شمال در منطقه شمال کشور احساس گردید. این پروژه در دست احداث علاوه بر اینکه پیامدهای بالقوه مثبت، پیامدهای منفی را نیز به همراه داشته است. در این تحقیق، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و جمع آوری داده های میدانی و تحلیل آماری تأثیر آزاد راه تهران- شمال بر اقتصاد روستاهای پیرامونی، مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد در محدوده مورد مطالعه، علی رغم مزایای غیر قابل انکار احداث آزادراه تهران- شمال نظیر کاهش میانگین شیب طولی، افزایش سرعت سفر، کاهش مصرف انرژی، این پروژه دارای اثرات و پیامدهای منفی بر روستاهای پیرامونی می باشد. یافته ها نشان داده است که روستای سینوا واقع در مسیر این با دگرگونی های بنیادین مواجه گردیده است و احداث آزاد راه نه تنها هیچ گونه جنبش و پویایی اقتصادی به وجود نیاورده است بلکه با تصرف و تخریب بافت اصلی روستا باعث از بین بردن زمین های زراعی، باغات، و مراکز دامپروری گردیده و در مجموع هیچ گونه دستاورد اقتصادی و گردشگری نداشته است.
الگوسازی پویایی توسعه بهینه آتی شهری بر پایه داده های مکانی جهت تحلیل سازگاری زمین (مطالعه موردی: شهرکُرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: مکان یابی توسعه بهینه آتی شهری یکی از پیچیده ترین تصمیم های جغرافیایی است که در زمره تحلیل سازگاری زمین و در چهارچوب تعیین مکان مطلوب قرار می گیرد. این فرآیند قابلیت سنجی فیزیکی بستر و تناسب های اقتصادی و اجتماعی را ارزیابی می کند تا پویای شهری کمترین برخورد با طبیعت و حداقل تنش های محیطی را به همراه داشته باشد. بنابراین هدف از این پژوهش الگوسازی پویایی توسعه بهینه آتی شهرکرد بر پایه مقایسه روش های میانگین گیری وزنی و تحلیل سلسه مراتبی جهت تحلیل سازگاری زمین است. روش: بدین منظور، ابتدا لایه های رقومی ارتفاع، شیب، جهت دامنه، سنگ شناسی، فاصله از گسل و کانون زلزله، تراکم و فاصله از آبراهه، دما، بارش، رطوبت نسبی، میانگین سرعت باد، حداکثر سرعت باد غالب، روزهای یخبندان، تراکم و فاصله از راه ها، فاصله از مراکز درمانی، بیمارستان، خدماتی و اداری، آموزش عالی، آموزش ابتدایی و متوسطه، فضای سبز شهری، فضای سبز حفاظت شده و کاربری اراضی تهیه شد. سپس برای تعیین وزن نسبی پارامترها، ازطریق مقایسه زوجی مبادرت به تحلیل کمّی و ارجحیت بندی آن ها گردید. درنهایت با تلفیق لایه ها برمبنای وزنشان طبق روش های میانگین گیری وزنی و تحلیل سلسله مراتبی، اقدام به تهیه نقشه پهنه بندی منطقه به لحاظ مناطق دارای معیارهای بهینه جهت گسترش آتی شهرکرد شد. یافته ها: نتایج نشان داد که به ترتیب وسعتی برابر 72/128 و 74/184 کیلومترمربع (6/31 و 22/55 درصد) از کل منطقه در روش های تحلیل سلسله مراتبی و میانگین گیری برای توسعه آتی شهرکرد تناسب زیاد تا خیلی زیاد دارند که گستردگی آنها عمدتاً با بخش های مرکزی و شمالی محدوده مطابقت مکانی دارد. نتایج: اگرچه رعایت ترتیب صعودی شاخص ارزیابی دقت از پهنه تناسبی خیلی کم به خیلی زیاد در تحلیل سلسله مراتبی مؤید نتایج قابل قبول آن است، اما به دلیل صحت بالای میانگین گیری در پیش بینی پهنه های زیاد و خیلی زیاد و همچنین یکنواختی و تمرکز آن ها در نقشه تناسب ارضی، نتایج به نسبت مطلوب تری دارد.
تأثیر فقر شهری بر دسترسی به خدمات شهری مطالعه موردی: شهر شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
51 - 66
حوزههای تخصصی:
شهری شدن فقر پدیده ای است که شهرهای معاصر را به سمت نابرابری سوق داده است. در این میان شاخص های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی بر شکل گیری گستره های فقر شهری تأثیر می گذارند. بر همین اساس هدف مقاله حاضر ارزیابی شاخص های مختلف فقر در میان شهروندان شهر شهریار و تأثیر آن بر دسترسی به خدمات شهری و قطبش اجتماعی است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که داده های آن با استفاده از پرسش نامه و داده های ثانویه طرح های توسعه شهری گردآوری شده است. جامعه آماری شامل ساکنان شهر شهریار است که با استفاده از فرمول کوکران و روش تصادفی، تعداد 322 نفر می باشد. برای تحلیل داده ها از واریانس رگرسیون، آزمون اسپیرمن و شاخص نزدیک ترین همسایه استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از بین شاخص های کالبدی، میزان مالکیت مسکن، تراکم جمعیت، نفر در اتاق؛ نسبت واحد مسکونی فاقد گاز، برق، آب آشامیدنی، توالت و حمام؛ تعداد خانوار در واحد مسکونی، تعداد نفر در واحد مسکونی و نوع اسکلت بنا، عمر بنا، مساحت واحد مسکونی از ضریب تأثیر مثبتی درسطح معنا داری بیش از 95% برخوردار هستند. از میان شاخص های اقتصادی-اجتماعی نیز میزان درآمد خانوار، میزان بار تکفل، نسبت اجاره نشینی، نرخ بیکاری، دسترسی به کامپیوتر، نرخ مالکیت اتومبیل، بعد خانوار، میزان سالخوردگی، تعداد معلولان، نرخ باروری، میزان مرگ و میر کودکان، نرخ بی سوادی، نرخ تحصیلات عالی ضریب تأثیر مثبتی درسطح معنی داری بیش از 95% را نشان می دهند. نمره Z حاصل از میانگین نزدیکترین همسایه برای دسترسی به خدمات اضطراری ، مراکز اداری، تأسیسات شهری و مراکز آموزشی به ترتیب برابر با 76/4-، 5/6، 83/4 و 3/7- است. از این رو توزیع توزیع فضایی این خدمات در سطح شهر شهریار خوشه ای می باشد. نتایج بیانگر تجمع فقر در کانون های سوم (شهریار) و چهارم(امیریه یا بردآباد) شهر شهریار است که بافت های فرسوده و سکونتگاه های غیررسمی بخش های بزرگی از این پهنه ها را تشکیل داده است.
تبیین کارکردی جهت گیری های توسعه با تأکید بر تعادل منطقه ای (مورد مطالعه: استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
861 - 888
حوزههای تخصصی:
امروزه دستیابی به رشد و توسعه پایدار یکی از مباحث عمده کشورها، به ویژه کشورهای درحال توسعه است. در کشور ایران نیز اگرچه برنامه های توسعه منطقه ای بیشتر با هدف رشد و توسعه و ایجاد تعادل های بین منطقه ای برای مناطق خاص و محروم تهیه شده اند، به دلایل مختلف به اهداف نهایی خود که برون کرد منطقه از محرومیت است، کمتر دست یافته اند. استان آذربایجان غربی به دلیل ویژگی و پتانسیل های منحصربه فرد، از جمله مناطق مهم و راهبردی است که اهمیت فوق العاده ای در برنامه ریزی های توسعه منطقه ای و ملی دارد. در همین راستا، در پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره تاکسونومی عددی و تحلیل خوشه ای، سعی شده است وضعیت برخورداری و کیفیت توزیع شاخص های توسعه در شهرستان های این استان ارزیابی و تحلیل شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که نبود تعادل منطقه ای در روند توسعه استان حاکم بوده و ارومیه (مرکز استان) با درجه توسعه 4714/0 توسعه یافته ترین شهرستان است. در ادامه سعی شد به بررسی دقیق تر وضعیت توسعه مناطق استان پرداخته شود. برای نیل به این مهم براساس ویژگی های ساختار فضایی و جغرافیایی، توسعه یافتگی شهرستان ها در قالب منطقه بندی پیشنهادی، ارزیابی و تحلیل شد. یافته ها حاکی از آن است که جنوب استان از لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه بررسی شده وضعیت مساعدتری از شهرستان های شمالی استان دارد. درنهایت با درنظرگرفتن شرایط فعلی و متناسب با پتانسیل ها و کمبودهای نواحی، پیشنهادهایی برای توسعه متعادل مناطق استان ارائه شد.
نقد سیاست های پالایش (فیلترینگ) در پیشگیری از بزه دیدگی نوجوانان در شبکه های اجتماعی مجازی به عنوان محیطی نوین از جغرافیای انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تقسیم بندی کلان، سیاست ها و تدابیری که می توان در مهار و کنترل شبکه های اجتماعی مجازی اتخاذ نمود؛ به دو دسته سیاست های ایجابی و سیاست های سلبی تقسیم می شود؛ منظور از سیاست های سلبی در این حوزه، سیاست هایی است که مربوط به حذف؛ کنترل و نظارت بر محتوا و تدابیر مربوط به احراز هویت و پالایش، هستند که در زمره تدابیری تلقی می شوند که قابلیت دسترسی را کم می کنند. حال پرسشی که مطرح می شود این است که راهکارهای سلبی از طریق فیلترینگ می تواند منجر به کاهش بزه دیدگی نوجوانان در شبکه های اجتماعی مجازی شود؟ به نظر می رسد منع آن ها نمی تواند کمک کند چرا که دولت برای جلوگیری از این وضعیت به فیلترینگ شبکه های اجتماعی پرداخته؛ این تدبیر نه تنها کمکی نکرد؛ بلکه کودکان را بیشتر در معرض بزه دیدگی و بزهکاری قرار داده است؛ با این وصف که شبکه های اجتماعی مجازی به خودی خود ابزارهای نامناسبی نیستند و می توانند کاربردهای مفیدی نیز داشته باشند، لذا انکار و یا حذف دسترسی به تکنولوژی های ارتباطی و تعاملی نمی تواند راه حل مناسبی در کنترل و پیشگیری از بزه دیدگی ناشی از شبکه های اجتماعی باشد. از این رو، ضروری است سیاست گذاری های مناسبی در این خصوص اتخاذ گردد و از برخوردهای سلبی و قهری در این زمینه پرهیز شود و مهارت استفاده آگاهانه از تکنولوژی های مجازی و فرهنگ سازی استفاده صحیح از شبکه های اجتماعی مجازی در سطح خانواده ها و جامعه افزایش یابد.