فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۶۱ تا ۲٬۲۸۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات اساس ی در ارتب اط ب ا توسعه شهری، ف رم ی ا ش کل ش هر اس ت. ش کل ش هر ب ه دو نوع اص لی، فش رده و گس ترده و ان واع اش کال فرع ی تقس یم می ش ود. از آنج ا ک ه ب ین شکل ش هر و پای داری آن رابط ه تنگ اتنگی وج ود دارد، مدیران ش هری بایس تی از ش کل و الگ وی توس عه ش هر خود آگ اهی داش ته باشند ت ا بتوانن د آن را در جه ت پای داری بیش تر س وق دهن د. بر این اساس، در چارچوب نظریه توسعه پایدار و رشد هوشمند شهری، الگوی رشد فضایی شهر اراک در قالب سه فرضیه پژوهشی طرح و ارزیابی شد. داده های موردنیاز از سرشماری نفوس و مسکن و داده های واحد GIS شهرداری اراک جمع آوری شد. برای آزمون فرضیات، از تکنیک های تحلیلی استفاده شد. همچنین برای آزمون گرایش الگوی رشد شهر از روش هلدرن و شاخص های متریک (تراکم، تمرکز و پیوستگی)، برای آزمون نحوه توزیع فضایی جمعیت از ضرایب آنتروپی و جینی و برای تشخیص الگوی رشد کالبدی- فضایی شهر اراک ازنظر میزان تجمع و پراکندگی جمعیت از ضرایب موران، میانگین نزدیک ترین همسایگی ، خوشه بندی کم/زیاد، خوشه بندی فضایی چند فاصله و تحلیل خوشه /ناخوشه همگی الگوی خوشه ای و ضریب G عمومی استفاده شد. نتایج آزمون نشان داد که علی رغم رشد اسپیرال شهر طی سال های 1385-1365، شهر الگوی رشد فشرده را از سال 1390 به بعد آغاز کرده است. از نظر نحوه توزیع فضایی جمعیت، تعادل نسبی در توزیع جمعیت در مناطق پنج گانه شهر تأیید شد و همچنین شهر اراک الگوی رشد خوشه ای با شکل گیری یک نقطه داغ در بخش مرکزی و بافت ارگانیک و یک نقطه سرد در بخش شرق- شمال شرقی دارد. در این راستا لازم است مدیران شهری با تدوین سیاست های مناسب از محاسن شهر فشرده بهره برده و از بروز معایب شهر فشرده پیشگیری کنند.
واکاوی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری در منطقه سیستان با رویکرد آینده پژهی
حوزههای تخصصی:
در بازه زمانی کنونی، صنعت گردشگری راه گشای بسیاری از مسائل اقتصادی جوامع انسانی، به ویژه شهرها است؛ بطوری که این صنعت در بسیاری از مناطق زمینه ساز رشد و توسعه بوده است. بر این اساس، هدف پژوهش شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر صنعت گردشگری منطقه سیستان می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش بر اساس روش های جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است که در سه مرحله تعیین شاخص های کلیدی از طریق دلفی و شناسایی پیشران های کلیدی با استفاده از نرم افزار Micmac بر پایه روش تحلیل اثرات متقاطع انجام گرفته است و پس از آن با استفاده از پیشران های شناسایی شده فضای سناریو تدوین شد. نمونه مورد مطالعه شامل 26 نفر از کارشناسان مرتبط با حوزه گردشگری در منطقه سیستان می باشند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. نتایج نشان می دهد که در مجموع 27 شاخص در گردشگری سیستان اثرگذارند که در این بین 5 شاخص به عنوان پیشران های کلیدی انتخاب شدند. این پیشران ها بیشترین اثرگذاری و کمترین اثرپذیری را داشتند که شامل پیشران های "وجود امنیت"، "وجود نیزارها و پرندگان مهاجر در دریاچه هامون"، "هزینه مناسب و ارزان"، "وجود 26 اثر باستانی ثبت شده در آثار ملی و بین المللی (شهر سوخته، سه کوهه، آتشکده زردتشتیان و ...)" و "خدمات رفاهی" می باشند. در این بین پیشران های "هزینه مناسب و ارزان"، "وجود 26 اثر باستانی ثبت شده در آثار ملی و بین المللی" بیشترین اثرگذاری را در توسعه صنعت گردشگری داشتند. از بین 4 سناریوی شناسایی شده، سناریوی اول با 02/71 درصد، محتمل ترین سناریو شناسایی شد.
نقش شهرها در انتقال بیماری
حوزههای تخصصی:
مبانی مربوط به شهرنشینی بیشتر به جریان های اقتصادی و تغییرات جمعیتی شهرها و مناطق توجه داشته است. اخیراً، مجامع علمی و سیاسی به چالش های مربوط به شهرنشینی که یکی از مهم ترین آن ها مرتبط با بهداشت و بیماری در شهرها است توجه خاصی نشان داده اند. پرسشی که مطرح می شود این است که آیا شهرهای موجود و یا شهرهای که در آینده ایجاد می شوند موجب شیوع و یا مانعی برای بیماری ها هستند. در این تحقیق به نقش شهرها در ایجاد جریان هایی که منجر به افزایش شیوع بیماری ها به ویژه بیماری های عفونی در حال ظهور EID ، در مناطق مختلف شهری می شود، می پردازد و به طور خلاصه نشان می دهد که چگونه شهرنشینی در اپیدمیولوژی بیماریها مؤثر است. روش مورد استفاده در این تحقیق توصیفی – پژوهشی می باشد. قابل توجه است که علاوه بر مشکلات مرتبط با تغییرات جمعیتی در شهرها، فشارهای زیست محیطی همراه با تغییرات اجتماعی و مکانی منجر به شکل های جدید شیوع بیماری شده است که در ظهور اپیدمی های EID نقش دارند. با مطالعات انجام شده به این نتیجه رسیدیم که سه عامل مهم تأثیرگذار بر شیوع بیماری ها در شهرها عبارتند از: تغییرات جمعیتی، زیرساخت ها و حکومت. مطمئناً عوامل بیشتری وجود دارد که می توان آنها را شناسایی کرد، اما این سه موضوعی است که در ادبیات مربوط به شهرنشینی و بیماری ها برجسته ترین بوده و همچنین ارتباط نزدیکی با فرآیندهای گسترش شهرنشینی دارد. با روی آوردن مدیریت شهری به سمت ایجاد شهرهای هوشمند اثرات اقتصادی و اجتماعی ناشی از شیوع بیماری ها و یا هرگونه بحران های طبیعی به مقدار قابل توجهی کاهش داد.
تحلیل گفتمان سیاست های توسعه روستایی ایران در دولت های هاشمی رفسنجانی و احمدی نژاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله سعی دارد گفتمان دولت های هاشمی رفسنجانی و احمدی نژاد در حوزه توسعه به طور عام و توسعه روستایی به طور خاص را تحلیل کرده و با استفاده از آن به تفسیر شکل گیری گفتمان توسعه در سیاست های توسعه روستایی ایران در این دوران دست یابد. در روش تحقیق این مقاله از اصول نظریه گفتمان لاکلاو و موفه و از روش پیشنهادی تحلیل گفتمان پسابنیادین (PDA)، برای عملیاتی کردن آن استفاده شده است. داده های این مقاله از میان مصاحبه ها، سخنرانی ها و اظهارنظرهای روسای دولت و همچنین مواد و تبصره های مرتبط با حوزه روستایی در متن برنامه های توسعه پنج ساله اول، دوم و پنجم به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده است. نتایج نشان داد که هرچند حوزه روستایی در گفتمان دولت هاشمی به قلمروی گفتمانی دولت وارد شد، اما مجموعه عواملی باعث ایجاد نقص در ارتباط حوزه روستایی با کلیت گفتمانی دولت و درنتیجه بروز ناهماهنگی های زیادی در این حوزه گردید. از سوی دیگر، گفتمان دولت احمدی نژاد در مقایسه با دولت هاشمی رفسنجانی، مناسبات گفتمانی قوی تری را با حوزه روستایی برقرار کرده است. می توان گفت گفتمان دولت احمدی نژاد برای از میدان به در کردن گفتمان دولت هاشمی، با تمرکز بر شرایط فیزیکی و بیرونی کوشید که توزیع این شرایط را بهبود بخشد. اما همان طور که دولت هاشمی از بهبود جنبه های نرم افزاری نظیر حوزه های فرهنگی و اجتماعی غافل شد، گفتمان دولت احمدی نژاد نیز درنهایت توجه چندانی بر این حوزه ها نداشت و عمدتاً بر بهبود توزیع امکانات و تسهیلات فیزیکی تأکید نمود.
بررسی و تبیین تعاملات ایران با ترکمنستان و کشورهای آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات سال 1991 میلادی در اتحاد جماهیر شوروی سابق که به جدا شدن کشورهای مشترک المنافع انجامید، جمهوری اسلامی ایران را در یک وضعیت استراتژیک جدید قرار داد و بسترهای جدید و مناسبی را در جهت برقراری تعامل و آینده نگری پیش روی جمهوری اسلامی ایران قرار داد که از جمله مهم ترین مؤلفه های آن عبارت اند از بحث رژیم حقوقی دریای خزر و تأثیر این دریا بر کشورهای ساحلی و نیز برنامه های راهبردی جمهوری اسلامی ایران و برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت در راستای منافع ملی و اتخاذ روشی منطقی و معقول با دیپلماسی فعال و خنثی نمودن نفوذ کشورهای فرامنطقه ای. لذا با توجه به مطالب یاد شده، بسیاری از صاحب نظران علوم راهبردی معتقدند، توسعه همکاری منطقه ای و بین المللی ایران و کشورهای آسیای مرکزی از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف این مقاله بررسی و تبیین تعاملات ایران با ترکمنستان و کشورهای آسیای مرکزی است. سوال اصلی مقاله این است که مهم ترین فرصت ها و تهدیدات تعاملات ایران با ترکمنستان و کشورهای آسیای مرکزی کدام اند؟ در این پژوهش از روش سوات برای تحلیل موضوع پژوهش استفاده می شود در این راستا اهداف جمهوری اسلامی ایران در راستای توسعه همکاری با کشورهای آسیای مرکزی که دسترسی آن ها به جهان آزاد و به ویژه آب های گرم که تنها از طریق ایران میسر است و خاک کشورمان به عنوان دروازه ی ورود این کشور به موارد پیش گفته محسوب می شود مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد؛ که این بررسی عبارت اند از: شناخت کشورهای آسیای مرکزی در ابعاد گوناگون اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حتی نظامی بررسی منافع کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای در توسعه همکاری با آسیای مرکزی، تبیین منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در عرصه های گوناگون در روابط با آسیای مرکزی و برعکس و شناخت فرصت ها و چالش ها، تحولات آتی مؤثر بر امنیت ملی و نتیجه گیری و تبیین اهداف در جهت توسعه همکاری ایران و کشورهای آسیای مرکزی به ویژه ترکمنستان که دارای مرزهای طولانی خاکی و آبی با ایران است و با توجه به فرصت ها، تهدیدات و موانع، نتایج تحقیق نشان دهنده ی آن است که می توان با تبیین اهداف مناسب و برنامه های صلح و منطقی از قبیل: حسن هم جواری، توسعه تعاملات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و تقویت انگیزه های ملی بر مبنای هویت اسلامی، همکاری ایران در زمینه های مختلف و ایجاد بسترهای لازم با کشورهای آسیای مرکزی بخصوص کشور همسایه ی شمالی ایران یعنی ترکمنستان را توسعه داده و در راستای تأمین امنیت و منافع ملی به نحو شایسته و منطقی اقدام کرد.
تحلیلی بر نمونه گیری در پژوهش های کمّی مبتنی بر پیمایش برنامه ریزی شهری (مطالعه موردی: نشریه پژوهش و برنامه ریزی شهری در سال 1398)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
207 - 230
حوزههای تخصصی:
نمونه گیری یکی از عناصر روش شناسی پرکاربرد در پژوهش های کمّی برنامه ریزی شهری در دهه های اخیر بوده است که به دلیل نقش بسزای آن در کیفیت و اعتبار پژوهش، تحلیل و ارزیابی فرایند طراحی، اجرا و گزارش آن بر اساس اصول و قواعد نظریه نمونه گیری ضروری و حائز اهمیت به نظر می رسد. در این راستا، پژوهش حاضر با انتخاب مقالات پیمایشی مبتنی بر نمونه گیری کمّی منتشر شده در شماره های 36 و 37 نشریه پژوهش و برنامه ریزی شهری در سال 1398 به عنوان نمونه موردی، به روش کیفی و تحلیل محتوا به ارزیابی گزارش روش نمونه گیری آن ها پرداخته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که از مجموع مقالات مورد بررسی، نحوه توضیح و گزارش معیارهای «ذکر تعداد نمونه» با گزارش 100 درصدی (80 درصد گزارش دقیق و کامل و 20 درصد گزارش ناقص و مبهم)»، «تعریف جامعه آماری» با 90 درصد گزارش (40 درصد گزارش دقیق و کامل و و 50 درصد گزارش ناقص)، «روش محاسبه حجم نمونه» با 80 درصد گزارش (50 درصد گزارش دقیق و کامل و 30 درصد گزارش ناقص در وضعیت خوب و یا نسبتاً قابل قبولی بوده است؛ ولی معیارهای«چارچوب نمونه گیری (با 100 درصد عدم گزارش)»، «روش نمونه گیری (40 درصد عدم گزارش و 60 درصد گزارش ناقص، مبهم و یا اشتباه)»، «تعیین شیوه دسترسی به اعضای نمونه (80 درصد عدم گزارش)» در وضعیت بدتری قرار داشته اند. درنهایت، به طور کلی نحوه گزارش روش و فرایند نمونه گیری در 50 درصد آن ها «ناقص و مبهم»، 10 درصد «ناقص و اشتباه» و 40 درصد «ناقص، مبهم و اشتباه» بوده است و هیچ کدام از آن ها دارای گزارش کامل و درستی از روش شناسی نمونه گیری - در همه معیارها به صورت یکجا - نبوده اند. بنابراین نبود الگوی علمی مشخص و منظم در زمینه گزارش روش نمونه گیری بر اساس اصول و قواعد نظریه نمونه گیری در پژوهش های مورد بررسی و وجود کوتاهی و قصور در زمینه برخی معیارها در برخی مقالات، کیفیت علمی آن ها را از لحاظ هنجارها و کارکردهای تکرارپذیری، اعتبارپذیری، پایایی و تعمیم پذیری روش پژوهش علمی تحت تأثیر قرار می دهد. این امر، توجه جدی اعضای جامعه علمی حوزه برنامه ریزی شهری را به مسأله روش شناسی نمونه گیری در فرایند آموزش، پژوهش، ارزیابی و انتشار تحقیقات علمی طلب می کند.
بررسی ارتباط بین گرایش به دولت الکترونیک و تحقق حکمرانی خوب در شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: از دهه آخر قرن بیستم فنآوری اطلاعات و استفاده از شبکه های کامپیوتری به عنوان یک ابزار قدرتمند در دست جامعه قرار گرفت و به عنوان پارادایمی مهم در مدیریت و اداره کارآمد جوامع در اقصی نقاط جهان مطرح شده است. از سوی دیگر، حکمرانی خوب به مثابه مقوله ای است که از دیرباز در بحث کارآمدی حکومت ها مطرح بوده و امروزه مورد توجه دولت ها قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین گرایش به دولت الکترونیک و تحقق حکمرانی خوب در کرمان است. روش: پژوهش از منظر هدف از نوع کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده از نوع پژوهش های توصیفی بوده که به روش پیمایشی انجام شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار SPSS و Amos استفاده شده است. داده های پژوهش، شامل نمونه ای 103 نفری از کارکنان دبیرخانه استانداری و ادارات کل مستقر در کرمان که شامل کلیه کارکنان مسئول سایت مکاتبات دولت الکترونیک و بین دستگاهی دبیرخانه ای ادارت کل شهر کرمان است با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی گردآوری شده است. ابزار مورد استفاده برای گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که روایی آن از طریق روایی سازه و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. یافته ها: گرایش به دولت الکترونیک، توانسته است 71 درصد از تغییرات حکمرانی خوب را تبیین کند. گرایش به دولت الکترونیک بیشترین تاثیر را بر ظرفیت سازی داشته است. گرایش به دولت الکترونیک به تحقق حکمرانی خوب در نظام مدیریت دولتی کلان شهر کرمان منجر می شود. نتایج: گرایش به دولت الکترونیک، شفاف سازی، پاسخگویی، اثربخشی نقش ها و وظایف، نتیجه گرایی، ارتقاء ارزش ها، ظرفیت سازی را در نظام مدیریت دولتی کرمان ارتقاء می دهد.
اثر تصویر و شخصیت برند شهری و تأثیر آن ها بر نگرش و قصد انتخاب مقصد گردشگری مطالعه موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
37 - 50
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیرات تصویر و شخصیت مقصد بر نگرش و قصد انتخاب مقصد گردشگری پرداخته است. ازآنجاکه مهم ترین هدف در صنعت گردشگری جذب هرچه بیشتر گردشگران برای دیدن کشور، منطقه یا محل ی خ اص است، بنابراین باید مؤلفه های مؤثر در جذب گردشگران به خوبی شناسایی شوند. ازجمله مهم ترین این مؤلفه ها، می توان به تصویر و شخصیت مقصد اشاره کرد که بازاریابان صنعت گردشگری از طریق ترکیب این دو با مفهوم برند در پی تأثیرگذاری هرچه بیشتر بر نگرش گردشگران هستند، تا بدین وسیله بر قصد رفتاری آن ها اثر گذاشته و گردشگران را به بازدید مجدد از مقصد ترغیب کنند. جامعه آماری این پژوهش متشکل از گردشگران داخلی شهر تهران است. داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزار آموس و SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. در این پژوهش از مدل معادلات ساختاری برای آزمون فرضیات تحقیق و روابط بین متغیرهای تحقیق (تصویر مقصد، شخصیت مقصد، نگرش و قصد رفتاری) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که تصویر مقصد بر شخصیت مقصد و نگرش به مقصد اثر مثبت دارد. همچنین، یافته های پژوهش اثر شخصیت مقصد بر تصویر مقصد و نگرش به مقصد را نیز تائید کرد و درنهایت اینکه تأثیر نگرش به مقصد بر قصد رفتاری و انتخاب مقصد گردشگری نیز مورد تائید قرار گرفت.
بررسی تاثیر پیچیدگی برند مکان بر توصیه آن به دیگران مطالعه موردی: شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
97 - 112
حوزههای تخصصی:
امروزه که مکان ها به طور فزاینده ای برای جذب گردشگران، شرکت ها، سرمایه گذاری با دیگر مکان ها رقابت دارند، برند سازی مکان می تواند با ایجاد هویت رقابتی به منظور تأثیرگذاری تصاویر ادراک شده در بازارهای مرتبط کمک کند. از طرفی دیگر، ساکنان به عنوان بخش مهمی از کسب وکارهای گردشگری محسوب می شوند، چراکه ساکنان، نه تنها بخشی از یک مکان هستند، بلکه به طور مستقیم از تحولات مثبت گردشگری سود می برند و تأثیرات منفی محیطی و اجتماعی گردشگری را درک و حس می کنند. بااین وجود، توجه اندکی به این موضوع شده است که چطور برند سازی مکان بر ساکنان تأثیر می گذارد. ازاین رو، تحقیق حاضر درصدد بررسی تأثیر پیچیدگی برند مکان بر رضایت، تعلق و هویت یابی مکان و توصیه برند ساکنان شهری بوده؛ و علاوه بر آن به بررسی نقش میانجی گری عوامل هویت یابی در روابط متغیر مستقل و وابسته می پردازد. جامعه آماری تحقیق، ساکنان فعال حوزه گردشگری در مناطق پنج گانه شهر کرمان است و 500 پرسشنامه توزیع گردید و 412 پرسشنامه برگشت داده شد. این پژوهش کاربردی و توصیفی- پیمایشی می باشد. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید گردید، که معادل 76/0 بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS24 و 23 AMOS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که، پیچیدگی برند مکان بر هویت یابی (به واسطه تناسب هویتی و تمایزات مطلوب) تأثیر می گذارد. و درک از پیچیدگی برند بر هویت یابی (به واسطه جذابیت هویت یابی) تأثیر نمی گذارد. پیچیدگی برند بر رضایت (به واسطه جذابیت هویت یابی و تناسب هویتی) تأثیر مثبتی دارد و به واسطه تمایزات مطلوب تأثیر معناداری ندارد. و علاوه بر این، پیچیدگی برند مکان به واسطه جذابیت هویت یابی و تناسب هویتی تأثیر مثبت بر تعلق ساکنان فعال دارد و این تأثیر به واسطه تمایزات مطلوب رد می شود. سرانجام، هویت یابی و تعلق مکان بر توصیه برند مثبت تأثیر معنی داری دارد و بر رضایت ساکنان فعال حوزه گردشگری تأثیر مثبتی ندارد.
تحلیل بازآفرینی شهری با تأکید بر بعد کالبدی مطالعه موردی: شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
93 - 104
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی یکی از مهم ترین رویکردهای توسعه در نواحی شهری است که می تواند با توجه و الزام به رعایت اصول توسعه پایدار، نقش مهمی در ارتقا و توسعه ابعاد مختلف کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و محیطی شهرها داشته باشد. می توان از طرح های بازآفرینی در شهرها به عنوان بزرگ ترین رویداد شهری یاد کرد چراکه تحولات ریشه ای و عمیقی را در جهت بهبود عملکرد شهرها به ویژه در بعد کالبدی آن به وجود آورده است. ازاین رو با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر سعی دارد به مطالعه تحلیل بازآفرینی در بعد کالبدی شهر بجنورد بپردازد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی و از نوع کاربردی می باشد. ابزار پژوهش پرسشنامه می باشد. جامعه آماری پژوهش گروه خبرگان تشکیل می دهند که از میان آن ها 15 نفر به روش گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار تجزیه وتحلیل آماری نیز، نرم افزارهای spss و Super decision و آزمون های تی تک نمونه ای و Anp می باشد. بر اساس تحلیل صورت گرفته مشخص گردید که در طرح بازآفرینی شهر بجنورد شاخص مسکن و زیرساخت های آن بالاترین ارزش را با مقدار 486/0 دارد، شاخص مسکن با 269/0 و توجه به کیفیت مسکن با ضریب اهمیتی برابر با 167/0 در مراتب بعدی قرارگرفته اند. کم اهمیت ترین مقدار به حمل ونقل و ارتباطات و با مقدار 078/0 اختصاص یافته است. بنابراین می توان نتیجه گرفت در بازآفرینی شهر بجنورد بیشتر کاربری مسکونی و بحث نوسازی و ساخت وساز واحدهای مسکونی مدنظر بوده و توجهی به اصول بازآفرینی از قبیل نیازهای ساکنین به مسکن مناسب، حمل ونقل و زیرساخت های آن، اوقات فراغت، پارکینگ های مناسب و ... نشده و این مشکلات ممکن است همچون قبل وجود داشته باشد. این امر حاکی از آن است که بسترهای کالبدی و عملکردی موجود در بافت جهت رسیدن به ارزش افزوده و بازآفرینی محدوده در راستای حفظ و باز زنده سازی هویت بومی و ارتقاء کیفی آن، مناسب نمی باشد.
تبیین جامعه شناختی سرمایه فرهنگی بر سازگاری اجتماعی (مورد شناسی: ساکنان مجتمع های مسکونی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
143 - 164
حوزههای تخصصی:
تغییر ساختار کاربری فضایی شهرها موجب تشدید مسائل اجتماعی ازجمله کاهش سازگاری اجتماعی در میان ساکنان مجتمع های مسکونی شهری شده است. به همین منظور در پژوهش حاضر، رابطه سرمایه فرهنگی با سازگاری اجتماعی در بین ساکنان مجتمع های مسکونی مناطق شهر اصفهان در سال 1398 با ترکیبی از نظریه های جامعه شناختی و روان شناختی مورد مطالعه قرار گرفت. پژوهش حاضر به روش پیمایشی و مصاحبه مشارکتی انجام شد و داده ها با ابزار پرسشنامه با پایایی و روایی مناسب، به شیوه نمونه گیری خوشه ای و تصادفی طبقه ای چندمرحله ای جمع آوری شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه افراد و خانوارهای ساکن مجتمع های مسکونی شهر اصفهان می شود که حدود 1155800 نفر هستند و تعداد 385 نفر از ساکنان، مطابق با فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از تحلیل عاملی، تحلیل مسیر و مدل معادله ساختاری و همچنین آزمون آنوا به کمک نرم افزار SPSS و AMOS استفاده شد. براساس نتایج تحقیق، بین سرمایه فرهنگی و سازگاری اجتماعی ساکنان، رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. بین میزان تحصیلات و سازگاری اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد. کمترین میزان سازگاری اجتماعی در مقطع فوق لیسانس و بالاتر و بیشترین میزان سازگاری اجتماعی در مقطع سیکل و راهنمایی است. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که بین طول مدت سکونت و وضعیت اشتغال با سازگاری اجتماعی تفاوت معناداری وجود ندارد.
ارزیابی طرح توسعه فضای شهری پیش از اجرا به منظور پیشگیری و حل مشکلات احتمالی (مطالعه موردی: حرم امام زاده زینب (س) اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
761 - 787
حوزههای تخصصی:
امروزه تهیه طرح های بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری در شهرهای کشور به شکلی عمده مدنظر قرار گرفته است. همچنین شکست و خطر بالای پروژه های بزرگ در برخی از این بافت ها، به دلیل حساسیت های مردمی، اهمیت ارزیابی طرح ها پیش از اجرای آن ها را افزایش داده است. یکی از این پروژه ها طرح توسعه حرم حضرت زینب (س) در منطقه 14 شهر اصفهان است. براین اساس هدف از مقاله حاضر، ارزیابی طرح توسعه حرم مطهر حضرت زینب به عنوان پروژه ای بزرگ با استفاده از تکنیک «تجزیه و تحلیل حالات شکست و تأثیرات ناشی از آن» است. در این راستا از الگوی روش شناسی مختلط (ترکیب روش پژوهش موردپژوهی از الگوی روش شناسی پژوهش کیفی و روش پژوهش غیرتجربی از الگوی روش شناسی پژوهش کمی) استفاده شده است. ضمن اینکه برای گردآوری داده ها از روش مطالعه اسنادی، تحلیل محتوا و میدانی (از نوع پرسشنامه) بهره گرفته شده است. در ادامه نیز داده های به دست آمده به کمک تکنیک «تجزیه و تحلیل حالات شکست و تأثیرات ناشی از آن» و با استفاده از گروه دلفی تحلیل و مشکلات مربوط مشخص شده و براساس شاخص برآورد اولویت مشکلات، اولویت بندی شده اند. نتایج حاکی از آن است که فضای شهری حرم مطهر حضرت زینب (س) در مؤلفه کالبدی و امنیت به ترتیب کمترین و بیشترین فاصله را تا فضای شهری ایده آل دارد. همچنین در مؤلفه امنیت، به ترتیب در زمینه فضاسازی، نورپردازی و نظارت اجتماعی بیشترین مشکلات احتمالی را دارد که می تواند مانع ایجاد فضایی حضورپذیر، پویا و قابل استفاده برای همه افراد و گروه های سنی باشد؛ به این منظور برای کمینه سازی این مشکلات پیش از اجرای طرح، راهکارهایی ارائه شده است.
اولویت بندی سناریوهای توسعة گردشگری منطقه ارسباران از منظر جامعه هدف (مطالعه موردی: شهرستان هوراند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به پتانسیل های موجود در جنگل های ارسباران ایران و به ویژه شهرستان هوراند و تنوع گونه های گیاهی و جانوری، برنامه ریزی با هدف شناخت این موهبت می تواند منبع درآمد پایداری برای توسعه گردشگری منطقه ای باشد. این پژوهش با هدف اولویت بندی سناریوهای توسعة گردشگری منطقه ارسباران از منظر جامعه هدف شامل گردشگران بالقوه و بالفعل و نیز طراحی سناریوهای آتی به منظور توسعه گردشگری و انتخاب سناریوهای مرجح برای دستیابی به این مهم انجام گرفته است. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است. در فرآیند پژوهش از مطالعات اسنادی، مطالعات میدانی و مشاهده، مصاحبه با کارشناسان و خبرگان مرتبط و پپیمایش گردشگران بالقوه و بالفعل (شامل 384 نفر در قالب گروه های عمده گردشگری) و گروه خبرگان (21 نفر) استفاده شده است. در فرآیند پژوهش چهار سناریو مستخرج شامل ادامه وضعیت یا رویه فعلی، تاکید بر توسعه و بهبود زیرساخت های فیزیکی و انسانی به ویژه زیرساخت و سرمایه گذاری بخش خصوصی و دولتی، تاکید بر توسعه و بهبود برنامه های بازاریابی با تاکید بر انتخاب بازار هدف و جذب گردشگر و تعریف فعالیت های جدید و ایجاد تنوع در عرضه جنگل به گردشگران ارائه شد. نتابج نشان می دهد که از نظر خبرگان تمامی سناریوهای مستخرج دارای اهمیت است اما سناریوی تاکید بر توسعه و بهبود زیرساخت های فیزیکی و انسانی به ویژه زیرساخت و سرمایه گذاری بخش خصوصی و دولتی به عنوان سناریوی برتر انتخاب و راهکارهای پیشنهادی مناسب با هدف توسعه گردشگری اکوتوریسم جنگل ارائه شده است.
ارزیابی مکان گزینی کاربری های ورزشی با تأکید بر عدالت اجتماعی و تعادل فضایی، مطالعه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف ارزیابی مکان گزینی کاربری های ورزشی با تأکید بر عدالت اجتماعی و تعادل فضایی در شهر شیراز اجرا گردید. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده است که براساس 11 معیار صورت گرفت. برای بررسی معیارها از لایه های مجاورت با کاربری های سازگار، عدم مجاورت با کاربری های ناسازگار، دسترسی به حمل ونقل عمومی، دسترسی به پارکینگ عمومی، دسترسی به شبکه حمل ونقل شریانی، تعیین شعاع عملکرد در مقیاس منطقه ای و فرامنطقه ای، توجه به کاربری مصوب طرح تفصیلی، جمعیت جوان، تراکم جمعیت، سرانه ورزشی موجود و عدم قرارگیری بر روی شیب نامناسب استفاده گردید. به منظور تعیین اولویت هرکدام از معیارها، پرسشنامه محقق ساخته با نرخ سازگاری (CR)، 1/0 معیارها و زیرمعیارها تنظیم توسط 40 نفر از متخصصین امر تکمیل، سپس با تشکیل ماتریس مقایسه زوجی داده ها امتیاز هر معیار توسط متخصصین تعیین شد و 7 اولویت استخراج گردید. نتایج تحقیق نشان داد که روش همپوشانی فازی نسبت به همپوشانی شاخص، انعطاف پذیری بالاتری دارد. نتایج 2 روش حدود 60 درصد باهم اشتراک داشتند. از یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت استفاده از GIS و AHP روشی مناسب برای ارزیابی مکان گزینی بوده و به برنامه ریزان و مدیران شهری توصیه می شود از نتایج این تحقیق برای مکان گزینی مراکز ورزشی جدید استفاده نمایند. نوآوری این تحقیق در استفاده از چند روش تحلیلی ترکیبی در بستر GIS می باشد.
An Overview on Success of the LEADER Approach in European Countries(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
63 - 79
حوزههای تخصصی:
Purpose- This study aimed at identifying the successful aspects of the LEADER Approach in European countries. Design/methodology/approach- The methodology in this study is a systematic overview. The statistical population of the present research consisted of 30 scientific articles on the LEADER Approach published in different journals during 2000-2017. Findings- The results showed the success cases (items) of the LEADER Approach in European countries can be defined in four general categories contains: economic, social, environmental, and management dimensions. Moreover, among the successes of the LEADER Approach, the economic dimension with a rate of 38.4% has the highest percentage relative to the other dimensions. One factor behind the success of the LEADER to European countries, which is an important guide for rural development programs in Asian countries including Iran, is a very important issue of networking in the rural development process, which has recently been intensely debated in the discussions of academic and executive development spheres in the EU countries. However, the effects of LEADER vary from region to region, so any generalizations between regions are likely to be unreliable. Therefore, it is still difficult to judge its true impact on rural development. Originality/Value- The LEADER Program is one of the performed programs being implemented by European Union countries in the new vision of rural development planning. When the European Union started its new program with a completely new approach, there were a lot of skeptics against the initiative based on local development. LEADER has often been praised as a successful approach to rural development, although its implementation is not without scholarly critiques.
تحلیل فضایی مؤلفه های زیرساختی شهر یادگیرنده بر اساس ناهمسانی های فضایی میان محلات شهری زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: با ورود به عصر اطلاعات و رشد فناوری های نوین ارتباطی، طرح اندیشه ای مبنی بر شهر یادگیرنده، بر تمام مناسبات اجتماعی انسان اثر گذاشته و یادگیری همگانی را فارغ از هر نوع تمایزاتی برای همه ی شهروندان فراهم ساخته است. بنابراین در خصوص افزایش بازدهی فعالیت های یادگیری در فضاهای شهری، توجه به مکان استقرار و بهره مندی کلیه ی افراد از این خدمات، امری ضروری است. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف تحلیل روابط فضایی میان عوامل جمعیتی و کالبدی به عنوان اصول اساسی در تحقق شهریادگیرنده، به بررسی ناهمسانی های فضایی در محلات شهری زنجان پرداخته است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات اسنادی-کتابخانه ای است. برای تجزیه وتحلیل یافته ها، از تکنیک خودهمبستگی موران و مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی استفاده شده است. یافته ها: نتایج به کارگیری آماره ی موران نشان می دهد خودهمبستگی فضایی میان کلیه ی شاخص های مورد سنجش، مثبت بوده و از الگوی خوشه ای تبعیت می نمایند. با توجه به وجود چنین الگویی، ارزیابی های حاصل از مدل GWR حاکی از آن است که، شاخص جمعیتی لازم التعلیم با 5/13 درصد بیشترین ضریب تأثیر را در تبدیل شدن شهر زنجان به یک شهر یادگیرنده دارد. همچنین مدل مذکور با درنظرگرفتن مقادیر R2 تعدیل شده برابر 43 و 32 درصد، روابط فضایی میان متغیرها را با دقت تقریبا قابل قبول، ولی روابط کم و مثبت، مدل سازی نموده و توانسته نابرابری های فضایی و محدوده های استقرار بهینه ی مراکز یادگیرنده در سال های آتی را به خوبی پیش بینی نماید. نتایج: یافته ها نشان می دهند بیشتر محلات شهر زنجان به لحاظ تناسب میان کاربری های یادگیرنده و جمعیت شان، دچار عدم تعادلات فضایی هستند. این مسئله درخصوص محلات بیسیم، اسلام آباد و ترانس با جمعیت بیسواد برابر با 6/40 درصد، بسیار شدیدتر می باشد. ازاین رو مدیریت شهری باید از طریق برنامه ریزی صحیح در توزیع عادلانه ی خدمات یادگیری از بروز شکاف و نابرابری های اجتماعی-فضایی میان مناطق و محلات شهری جلوگیری نماید و با تعیین مکان بهینه ی کاربری های یادگیرنده، زمینه حصول به رویکرد شهر یادگیرنده در محلات شهری زنجان را میسر سازد.
ارزیابی و تحلیل شاخص های طرد اجتماعی در فضای شهری (مطالعه موردی: منطقه 12 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: یکی از پیچیده ترین پدیده های اجتماعی در شهرهای امروزی، نابرابری است. این نابرابری در فضای شهری منجر به بروز مسائل و مشکلاتی به ویژه در کلانشهرها شده است. یکی از این مسائل و مشکلات طرد اجتماعی برخی از شهروندان در فضای شهری می باشد. هدف از این مقاله بررسی وضعیت فضای شهری از نظر شاخص های طرد اجتماعی است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، بنا بر ماهیت موضوع توصیفی تحلیلی می باشد. ابتدا با استفاده از ابزار پرسشنامه داده های مورد نظر برای شاخص سازی گردآوری شده و سپس برای وزن بندی شاخص های طرد اجتماعی از روش آنتروپی شانون استفاده گردید. پس از آن محله های هدف بر اساس مدل کوپراس رتبه بندی و سطح بندی شده و از طریق نقشه در نرم افزار ArcGIS تحلیل فضایی می شوند. یافته ها: با توجه به شاخص های طرد اجتماعی از مجموع 13 محله، ساکنان 4 محله منطقه که همگی در بخش شمالی منطقه قرار دارند به خاطر بافت اجتماعی، وضعیت اقتصادی و دسترسی به ساختار قدرت سیاسی، دچار طرد اجتماعی نیستند. در حالی که محله های بازار، امامزاده یحیی، سنگلج و هرندی که بیشترین جمعیت و مساحت را دارند و هسته قدیمی و مرکزی شهر تهران را تشکیل می دهند از نظر ابعاد اجتماعی فرهنگی، اقتصادی ساختاری و سیاسی مدنی دچار طرد اجتماعی شدیدی هستند و 5 محله دیگر منطقه از نظر طرد اجتماعی در وضعیت متوسط قرار دارند نتایج: بررسی و شناخت مفهوم و شاخص های طرد اجتماعی و ارزیابی آن ها در فضای شهری منطقه 12 شهرداری تهران نشان می دهد، با اینکه این منطقه از حیث موقعیت جغرافیایی در قلب شهر تهران واقع شده، اما امکان فراهم آوردن فرصت ها و موقعیت های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برای تمامی ساکنان خود نیست و برخی از محله های آن فضاهای طرد شده محسوب می شوند.
تحلیل سطح پذیرش فناوری انرژی خورشیدی در مناطق روستایی (مطالعه موردی: مناطق روستایی شهرستان کلیبر و شهرستان خداآفرین- استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
283 - 301
حوزههای تخصصی:
امروزه، بهره گیری از انرژی های تجدیدپذیر در مناطق روستایی برای تأمین انرژی از پیش شرط های توس عه پای دار اس ت. پایان پذیری منابع سوخت های فسیلی و محدودیت آن ها در تأمین انرژی و نیز آسیب های زیست محیطی ناشی از بهره برداری از این منابع، توسعه و کاربرد انرژی های تجدید پذیر به ویژه بهره گیری از انرژی خورشیدی را به عنوان یک منبع انرژی پایدار ضروری کرده است. استفاده از انرژی خورشیدی در مناطق روستایی نیازمند پذیرش توسط روستاییان است. این پژوهش، به دنبال تحلیل سطح پذیرشفناوری پنل خورشیدی از سوی روستاییان است. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی است و گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و پیمایش میدانی انجام گرفته است. در این پژوهش 27روستا از شهرستان های کلیبر و خداآفرین در استان آذربایجان شرقی به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند که 5 روستا دارای پنل و 22روستا بدون پنل اند. واحد تحلیل پژوهش سرپرستان خانوار است. در روستاهای پنل دار 60 خانوار و در روستاهای بدون پنل 256 خانوار از طریق روش نمونه گیری کوکران انتخاب شدند که در مجموع 316 سرپرست انتخاب و موردمطالعه قرار گرفتند. داده ها نیز از طریق آزمون تی تک نمونه ای تجزیه و تحلیل شدند. یافته های آماری بیانگر این است که در روستاهای دارای پنل سطح پذیرش در ابعاد سه گانه اقتصادی، اجتماعی، و زیست محیطی فناوری انرژی خورشیدی در حد پایین تر از حد متوسط و مقدار آن برابر با 01/2 است که بیانگر پذیرش پایین در این گروه است. در روستاهای غیربرخوردار، این مقدار بالاتر از میانگین و میزان آن در ابعاد زیست محیطی، اجتماعی، و اقتصادی به ترتیب برابر با 28/4، 14/4، و 12/4 است.
الگوی تحقق پذیری شاخص های بومی شهر بیوفیلیک مطالعه موردی: مناطق 9 و 10 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
123 - 146
حوزههای تخصصی:
امروزه در شهرها افزایش بی رویه جمعیت، توسعه بی ضابطه ساختمان ها و صنعتی شدن شهرها و به تبع گسیختگی میان فضاهای شهری و طبیعی بدون توجه به آسایش و سلامت افراد و وجود مشکلات زیست محیطی ناشی از آن، بحران های جدی را برای جوامع شهری به وجود آورده است. وجود این مسائل و تشخیص نیاز فطری انسان ها برای برقراری ارتباط با طبیعت، رویکرد نوین بیوفیلیک را در پی داشته است. پژوهش حاضر باهدف تحلیل رتبه بندی و تحقق پذیری شاخص های رویکرد بیوفیلیک در مناطق 9 و 10 شهر تهران به بررسی این موضوع پرداخته است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی و از نوع کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش گروه خبرگان و متخصصین رشته های برنامه ریزی و طراحی شهری و محیط زیست می باشند که از میان آن ها 30 نفر به عنوان نمونه آماری به روش در دسترس انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از روش SWARA و WASPAS بهره گرفته شده است. نتایج آزمون سوارا نشان می دهد که بر اساس نظر خبرگان شاخص نهادها و سازمان ها با وزن نهایی 3705/2، زیرساخت های بیوفیلیکی با وزن 65769/1، نگرش ها و آگاهی های بیوفیلیکی با وزن نهایی 20999/1 و درنهایت فعالیت های بیوفیلیک با وزن 99994/0 به ترتیب بااهمیت ترین شاخص ها شناسایی شده اند. همچنین بر اساس نتایج آزمون واسپاس، منطقه 9 با مقدار Qi برابر با 081207/0 ازنظر میزان تحقق پذیری شاخص های بیوفیلیک در وضعیت مناسب تری نسبت به منطقه 10 قرار دارد.
تبیین ساختار کالبدی-فضایی کاربری اراضی بخش مرکزی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد انفجار جمعیت در چند دهه گذشته باعث تغییر کالبدی –فضای شهرها، کاهش منابع ظرف شهر، توسعه از پیرامون شهرها به انزوا رفتن بخش مرکزی شهرها، عدم دسترسی راحت و آسان به کاربری اراضی زمین شهری شده است. که دلیل عمده آن را می توان اعمال سیاست های زمین شهری دانست . به این خاطر استفاده از زمین و فضا به عنوان یک منبع عمومی، حیاتی و ثروت همگانی باید تحت برنامه ریزی اصول انجام پذیرد.هدف از تحقیق حاضر تبیین ساختار کالبد-فضایی کاربری اراضی بخش مرکزی شهر تبریز بوده است. برای این منظور جهت جمع آوری اطلاعات از دو شیوه کتابخانه و میدانی استفاده شده است.برای تحلیل از 13 کاربری موجود در سطح منطقه استفاده شده که جهت ارزیابی سطح عملکرد و سرانه های، همچنین همپوشانی لایه از نرم افزار GIS و برای تعیین سطح ارزشمندی هریک از کاربری ها از روشANP بهره برده شده است.نتایج نشان می دهد که کاربری اراضی در سطح منطقه به صورت استاندار نبوده است. در این میان کاربری تجاری به میزان 16.85 درصد 11.55+ درصد از میزان 2-4 سرانه استاندارد اختلاف مثبت داشته است و تاسیسات شهری به میزان 1. درصد در سطح منطقه اختلاف به میزان 5.9- از میزان سرانه استاندارد داشته است.همچنین سطح توزیع کاریری و میزان دسترسی به آنها بنا بر نتایج حاصل از تحلیل های سطح عملکرد کاربری ها و لایه های همپوشانی شده بیانگر حد متوسط بوده است.