فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی وضعیت امنیت اجتماعی در احداث پیاده راه در شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین فضاهای شهری که شهروندان، علاوه بر گذران اوقات فراغت در تهیه ی ملزومات زندگی، تعامل های اجتماعی و غیره مورد استفاده قرار می دهند، پیاده راه های شهری است. انتخاب مسیرهای پیاده نیاز به شاخص هایی دارد که علاوه بر افزایش دسترسی و آسایش برای شهروندان، بتواند امنیت اجتماعی آنها را نیز فراهم آورد. در این خصوص، در پژوهش حاضر، به ارزیابی محدوده ی بقعه شیخ صفی تا جمعه مسجد شهر اردبیل در راستای دستیابی به محیط پیاده راه اقدام شده است. هدف اصلی پژوهش، شناسایی شاخص های تأثیر گذار بر احداث پیاده راه از دیدگاه شهروندان است، تا مناسبت محور مورد مطالعه برای ایجاد محور پیاده راه، مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا تحقیق حاضر توصیفی تحلیلی بوده و از لحاظ هدف جنبه ی کاربردی دارد.
جامعه ی آماری تحقیق را شهروندان شهر اردبیل تشکیل می دهند که به وسیله ی فرمول کوکران تعداد 383 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب و بین آنها به روش تصادفی ساده پرسشنامه توزیع شده است. برای تجزیه و تحلیل از آزمون های t تک نمونه ای (آزمون کلوموگروف- اسمیرونوف جهت بررسی نرمال بودن توزیع)، tمستقل، واریانس یکطرفه (آزمون تعقیبی شفه جهت بررسی تفاوت بین گروه ها و آزمون لون جهت بررسی برابری واریانس گروه ها) و رگرسیون چند متغیّره (به روش اینتر) استفاده شده است.
یافته های تحقیق نشان می دهد که، در صورت احداث پیاده راه در محدوده، این پیاده راه از نظر امنیت اجتماعی در وضعیت نامناسبی خواهد بود همچنین سن و سطح سواد افراد مورد پرسش، در برداشت آنها از کیفیت پیاده راه، تأثیر گذار بوده است. و اینکه در خصوص معیارهای تأثیرگذار در کیفیت پیاده راه رگرسیون چندگانه نشان داد که حدود 1/85 درصد واریانس کیفیت پیاده راه را معیارهای نه گانه تحقیق تبیین می کنند. به گونه ای که خدمات شهری با 8/68 درصد اثر در رتبه ی اول و معیار اقتصادی با 032/0 درصد اثر در رتبه ی آخر معیارهای نه گانه تحقیق قرار گرفتند.
تدوین معیارهای توسعه فضاهای زیرسطحی از منظر شاخص های مدیریت بحران شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال افزایش جمعیت به ویژه در شهرهای بزرگ و تغییر و تحولات شهری در دوران اخیر، موضوع استفاده از فضاهای زیرسطحی به عنوان راه حلی برای رفع مشکلات شهری مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته است. فضاهای زیرسطحی به عنوان سطوحی که در لایه های زیرین زمین قرار می گیرند حایز قابلیت ها و امکانات متعددی هستند اما تاکنون از میان قابلیت های مختلف فضاهای زیرسطحی در رفع مشکلات شهری، تنها به جنبه های کالبدی آن در جهت حل معضلات ترافیکی پرداخته شده است در حالی که یکی از مهم ترین معضلات شهری، آسیب پذیری شهرها در برابر انواع بحران ها و مخاطرات است. لذا پرداختن به موضوع توسعه زیرسطحی و شناخت پتانسیل ها و قابلیت های آن از یک سو و بررسی ویژگی های مدیریت بحران و اقدامات مؤثر در هر مرحله از سوی دیگر می تواند در دستیابی به راه حلی برای کاهش آسیب پذیری شهرها در برابر بحران مورد توجه قرار گیرد. در این راستا به منظور بررسی ارتباط میان این دو موضوع، از مطالعات کتابخانه ای، بررسی اسناد و متون معتبر علمی مرتبط، بررسی تجربیات نمونه های موفق جهانی و نیز نظرسنجی از 35 نفر از صاحبنظران در این حیطه و استخراج نتایج حاصل از پرسشنامه ها با استفاده از مدل دلفی فازی استفاده شده است. از همپوشانی معیارهای استخراج شده در هر دو حوزه و نیز نتایج حاصل از نظرسنجی از صاحبنظران، معیارهای پیشنهادی توسعه فضاهای زیرسطحی در جهت مدیریت بحران تدوین شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میان معیارهای توسعه فضاهای زیرسطحی و مدیریت بحران در حوزه کالبدی بیش از 85 درصد، در حوزه حمل و نقل حدود 90 درصد، در حوزه زیست محیطی حدود 75 درصد و در حوزه اقتصادی در حدود 70 درصد همپوشانی وجود دارد و در این میان بیشترین همپوشانی میان معیارها در حوزه های کالبدی، حمل و نقل و محیط زیست وجود دارد. به این ترتیب که ایجاد مسیرهای زیرسطحی تندرو و ارتباط زیرسطحی مراکز مهم امدادی در حوزه حمل و نقل و نیز استفاده از فضاهای زیرسطحی برای دفع مواد خطرناک در حوزه محیط زیست در انطباق کامل با معیارهای مدیریت بحران قرار دارد. چنین به نظر می رسد که می توان از معیارهای پیشنهادی در جهت توسعه فضاهای زیرسطحی با رویکرد حاضر بهره جست.
آثاز لندفرم های ژئومورفولوژیکی برمحورهای توسعه فیزیکی شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین جهات مناسب برای توسعه شهری از جمله دغدغه های برنامه ریزان شهری بوده است. ژئومورفولوژیست ها نیز یکی از راهکارها دخالت خود در برنامه ریزی شهری را تعیین جهات توسعه شهر بر اساس یافته های ژئومورفولوژیک می دانند. در این پژوهش سعی شده است که تاثیرات لندفرم های ژئومورفولوژیکی در جهات جغرافیایی گسترش فیزیکی شهر داراب مورد بررسی قرار گیرد. برای رسیدن به هدف پژوهش، داده های اولیه و ثانویه از محدوده مورد مطالعه تهیه و سپس از طریق نرم افزار تحلیل شده اند. تحلیل ها نشان می دهند که اگر چه زیربنای داراب و پیرامون را مخروط افکنه ها تشکیل می دهند، اما این اشکال از نظر مساحت، شیب، اندازه دانه رسوبی تشکیل دهنده ساختمان آنها مورفولوژی سطحی و توانمندی های کشاورزی با یکدیگر متفاوت است. همچنین با توجه به تاثیر لندفرم های ژئومورفولوژیکی، اولویت جهات گسترش شهر به ترتیب میزان اهمیت شامل: 1- جهت جغرافیایی جنوب شرقی (شیب مناسب زمین به منظور دفع آب های سطحی و فاضلاب شهری، عدم وجود فرایندهای دامنه ای فعال، قابلیت کنترل مخاطره سیلاب)؛ 2- جهت جغرافیایی غرب و جنوب غرب (دارا بودن حداقل درجه مخاطرات طبیعی، شیب مناسب)؛ 3- جهت جغرافیایی شمال غرب (تشدید حرکات توده ای و شیب)؛ 4- جهت جغرافیایی جنوب (وجود زمین های مرغوب کشاورزی، وجود دشت سیلابی و مشکل دفع فاضلاب و آب های سطحی مناسب) می باشد.
طراحی الگوی ارتباطی و اطلاع رسانی بهینه سازی بازاریابی برای زعفران کاران شهرستان استهبان استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران 95 درصد زعفران جهان را تولید می کند که بیشتر تولیدکنندگان آن در استانهای خراسان و فارس هستند؛ اما به دلیل نبود بازاریابی مناسب و رقیبان قدرتمند در جهان، نتوانسته است در صادرات آن موفق باشد. صادرات فلّه ای زعفران، تعرفههای نامناسب و واسطه ها از دیگر چالش های پیشروی بازاریابی این محصول است. به این منظور، پژوهش میدانی با روش پیمایش مقطعی در شهرستان استهبان استان فارس انجام گرفت تا با طراحی الگوهای ارتباطی و اطلاع رسانی مناسب، سطح آگاهی زعفران کاران برای بازاریابی بهینة این محصول ارتقا یابد. با فرمول شفر جمعیت نمونة 90 زعفران کار برای مطالعه مشخص شد. داده ها با ترکیبی از روشهای مشاهده، مصاحبة عمیق و پیمایش جمعآوری شد. روایی صوری پرسش نامة تحقیق توسط چهار تن از صاحب نظران تأیید شد و پایایی آن با مطالعة راهنما در خارج از نمونة اصلی به دست آمد (78/0=α). یافتههای مشاهده، مصاحبه و پیمایش وجود تفاوت زیاد میان ویژگی های دو گروه زعفرانکار زن و مرد را نشان می دهد. با کمک نظریه های علوم رفتاری، دو الگوی ارتباطی برای بهینهسازی بازارشناسی ، بازارسازی، بازارداری و توانمندسازی زعفران کاران، متناسب با ویژگی های این دو گروه طراحی و تدوین شد. نحوة اجرای دو الگو نیز پیشنهاد شده است.
رابطه بین تقاضای انرژی و حمل ونقل خانوارهای شهری و آلودگی محیط زیست از طریق انتشار گازهای گلخانهای در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انرژی به عنوان ی کی از مهم ترین عوامل تولید جایگاه ویژه ای در رشد و توس عه اق تصادی ه ر کشور دارد. به طوری که بخش بزرگی از مصرف انرژی در جهان توسط سوخت های فسیلی تأمین می شود که این امر موجب انتشار وسیع مواد آلاینده و نیز آسیب های جهانی هم چون گرم شدن کره زمین و تغییرات آب و هوایی شده است. در این مطالعه برای تخمین تابع تقاضای انرژی (شامل برق و گاز طبیعی) و حمل ونقل (مصرف سالانه بنزین برای خانوارهایی که خودروی شخصی دارند) از روش داده های ادغام شده و روش دو مرحله ای هکمن استفاده شده است. برای این منظور داده های هزینه-درآمد خانوار برای سال 1388 که تقریباً 14000 خانوار شهری می باشد به کار گرفته شده است. بعد از تخمین تابع تقاضای انرژی و حمل ونقل به برآورد ضرایب انتشار آلودگی ناشی از مصرف سه حامل انرژی برق، گاز و بنزین پرداخته و در نهایت میزان انتشار ناشی از سه حامل انرژی فوق محاسبه شده است. نتایج حاصل از تخمین تابع تقاضای سه حامل مختلف انرژی (برق، گاز و بنزین) نشان می دهد بیش ترین میزان انتشار دی اکسیدکربن مربوط به برق بوده و کم ترین آن مربوط به بنزین می باشد. هم چنین نتایج حاصل از برآورد انتشار دی اکسیدکربن ایجاد شده توسط مصرف حامل های مختلف انرژی در استان های کشور نیز نشان می دهد بیش ترین میزان انتشار CO2مربوط به استان تهران بوده و کم ترین آن مربوط به سه استان کهگیلویه و بویراحمد، خراسان شمالی و ایلام است.
تحلیل اثرات خشکسالی بر تولید گندم و مهاجرت روستایی استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی یکی از مهم ترین مخاطرات طبیعی است که بر حسب شدت آن، اثرات متفاوتی بر زندگی و معیشت گروه های انسانی دارد. در این مطالعه به تحلیل و بررسی اثرات خشکسالی بر محصول گندم دیم و مهاجرت روستاییان در استان همدان پرداخته شده است. به منظور مطالعه و تحلیل خشکسالی در دهه هشتاد (90-1380) از روش spi استفاده گردید. با توجه به این شاخص، خشکسالی های شدید بیشتر در دشت های شمالی و مرکزی استان رخ داده است. در فصل بهار در اکثر مناطق استان خشکسالی متوسط دیده می شود؛ در زمستان نیز که فصل ریزش های جوی منطقه محسوب می گردد، در مناطق مرکزی و شمالی استان خشکسالی متوسط تا شدید دیده می شود. در بررسی اثرات خشکسالی ها درعملکرد محصول گندم دیم در سطح هشت شهرستان استان همدان، خشکسالی فصل پاییز و بهار (زمان ریزش بارش مؤثر در کشاورزی) بیشترین تأثیر منفی را بر عملکرد گندم دیم دارد. مطالعه اثرات خشکسالی و عملکرد گندم بر مهاجرت های روستایی نشان می دهد در 40 درصد مهاجرت های روستایی بین سال های 85-1380 خشکسالی و پایین بودن عملکرد گندم نقش داشته است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکی از آن هستند که متغیر خشکسالی بیشترین تأثیر(64/0) را بر روی مهاجرت ها (روستا به شهر) در این استان داشته است. میزان ضریب همبستگی مهاجرت با عملکرد گندم کمتر از شاخص خشکسالی است یعنی عامل خشکسالی علاوه بر پایین آوردن عملکرد محصول گندم منجر به بروز مواردی از جمله کاهش شدید سفره های آب های زیر زمینی و خشکی چشمه ها در منطقه گشته که تمامی آنها موجب مهاجرت روستایی شده است.
تحلیل فضایی ش اخص های اشتغال با استفاده از تحلیل عاملی و ت حلیل خوشه ای (نمونه موردی شهرستان های استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فزونی جمعیت جوان کشور و افزایش نرخ بیکاری نسبت به سال های قبل از آن به وی ژه دهه اخیر، سبب شده است که، موضوع اشتغال یکی از چالش های جدی و بحث انگیز کشور باشد. بنابراین شناخت وضعیت اشتغال و بیکاری، درک نقاط قوت و ضعف و کاستی های آن در برنامه ریزی های اشتغال و توسعه انسانی تأثیر بسزایی دارد. علی رغم اینکه موضوع اشتغال و معضل بیکاری و عواقب ناشی از آن یکی از دغدغه های موجود استان اصفهان نیز می باشد. بنابراین لازم است موضوع اشتغال و بیکاری در استان مورد پژوهش قرار گیرد و عوامل، مؤلفه ها و شاخص های مؤثر در این زمینه تبیین گردد، تا از این طریق امکان تدوین مدیریت جامع اشتغال در استان اصفهان فراهم شود. هدف اصلی پ ژوهش که از نوع توصیفی- تحلیلی ژرفانگر است، روشن شدن بخشی از نابرابری های اجتماعی در زمینه اش تغال به منظور توزیع عادلانه امکانات در ش هرستان های استان اص فهان است. در این م قاله از 36 متغیر نرم سازی شده استفاده شد و این متغیرها با تکنیک تحلیل عاملی[1] به 5 عامل کاهش یافته و به صورت ترکیبی در مؤلفه های معنی دار ارائه شد. سپس شهرستان ها با تکنیک تحلیل خوشه ای به 4 طبقه همگن تقسیم شدند. نتیجه تحقیق گویای این واقعیت است که عدم تعادل های شدیدی در سطح شهرستان ها وجود دارد به طوری که شهرستان اصفهان بهترین شرایط را از لحاظ شاخص های اشتغال داشته و از لحاظ توسعه اشتغال، شهرستانی برخوردار است ولی شهرستان خوانسار در ردیف آخر و جزو شهرستان های محروم قرار می گیرد.
بررسی گسترش فیزیکی - کالبدی سکونتگاههای روستایی با تأکید بر افزایش جمعیت و تغییر کاربری اراضی»
تحول جمعیت در سیستان
حوزههای تخصصی:
تبیین رابطه رهیافت حکمروایی خوب و توسعه پایدار روستایی در مناطق روستایی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکمروایی خوب در واقع رهیافتی تطبیقی در برنامه ریزی و مدیریت منابع در قلمرو سرزمین (کشور، منطقه، شهر، روستا، و مانند اینها) برای دستیابی به توسعه پایدار به شمار می آید که از طریق رفتار و قاعده مند و نهادینه شدن پاسخگویی، مشارکت مردمی، شفافیت، قانونمندی، مسئولیت پذیری، اجماع و مانند اینها دست یافتنی است. به همین دلیل حکمروایی خوب روستایی چنین تعریف شده است: فرایند کنش و واکنش متقابل مسئولان و برنامه ریزان در سطح کلان تا خرد است، برای اجتماعات محلی با مردمی که از برنامه های توسعه ای متأثر می شوند. در ایران، به ویژه در مناطق روستایی، فرایند تعامل دولت و ملت در مدیریت های توسعه از شکل گیری نظام دولت ملت، به خصوص از دوره مشروطیت به این سو مشاهده می شود. این تعامل توسعه ای در دوره های مختلف تاریخی با تحولات اندیشه ای توسعه و برنامه ریزی در ایران نیز متفاوت است؛ به طوری که پارادایم حاکم توسعه پایدار روستایی در سپهر علوم جغرافیایی و برنامه ریزی و مدیریت، از مدیریت توسعه ای به حکمروایی توسعه ای تغییر جهت داده است. با این توصیف، مقاله حاضر در پی پاسخگویی به این پرسش است که: ""آیا با تحقق بخشی رهیافت حکمروایی خوب در مناطق روستایی، توسعه پایدار روستایی محقق می شود؟"" برای پاسخگویی به این پرسش از روش توصیفی تحلیلی به شیوه کتابخانه ای و پیمایشی استفاده شده است. نتایج آزمون های آماری و کیفی نشان می دهند که رهیافت حکمروایی خوب روستایی می تواند به چالش مدیریتی توسعه روستایی در ایران پاسخی درخور دهد و توسعه پایدار روستایی را سرعت بخشد.
ساماندهی فضایی مکان های آموزشی (مقطع متوسطه) شهر زنجان به کمک GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم توزیع فضایی مناسب مکان های آموزشی شهر زنجان مشکلات عدیده ای را بوجود آورده که از آن جمله می توان به عدم سازگاری ، مطلوبیت و ظرفیت غالب فضاهای آموزشی شهر اشاره نمود که عاری از مشخصه های استاندارد یک محیط آموزشی مناسب است. با توجه به این معضلات در مقاله حاضر پس از برداشت میدانی و گردآوری اطلاعات با GIS و در محیط نرم افزاری Arc/info اطلاعات مکانی وارد شده و لایه های اطلاعاتی ساخته شدند. سپس با دستور Build و CLean توپولوژی مناسب ساخته شد و داده ها در قالب پایگاه داده سازماندهی گردید. برای تجزیه و تحلیل لایه ها از نرم افزار Arcview و از امکانات مدل سازی فضایی Calculat Density، Bufferring، Net Work و ... استفاده شد. در نهایت الگوی مطلوب برای سامان بخشی واحدهای آموزشی مقطع متوسطه پسرانه شهر زنجان ارائه و راهکاری برای دسترسی اصولی جمعیت دانش آموزی نواحی فاقد دسترسی(به ویژه نیمة شمال شهر) به مدارس و همجنین ساماندهی و نوسازی مدارس واقع در مرکز شهر پیشنهاد گردید.
مهاجرت، تحرک سکونتی و ساخت اجتماعی – فضایی شهر سبزوار
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع تحرک سکونتی در نواحی مختلف شهر به دلیل رابطه علت و معلولی آن با ساختار اجتماعی ـ فضایی شهر، در مطالعات شهری به ویژه در جغرافیای اجتماعی شهرها مورد توجه قرار گرفته است. هدف اصلی این تحقیق یافتن پاسخی منطقی و مستدل به این سوال اساسی است که مهاجرین روستایی وارد شده به شهر سبزوار در بدو ورود در چه مناطقی از شهر اقامت گزیده و در مراحل بعدی چگونه محل سکونت خود را تغییر دادهاند و چه عوامل و متغیر هایی در فرایند اقامت اولیه و تحرکات سکونتی بعدی آن ها موثر بوده است؟ روش تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده و داده های به روش پیمایشی (پرسشنامه و مصاحبه) گردآوری شده و با استفاده از روشهای آماری تجزیه و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که مهاجرین وارد شده به شهر سبزوار در بدو ورود عمدتاً در مناطق حاشیهای و بافت قدیم و از نظر سطح درآمدی، در مناظق کم درآمد شهر اقامت گزیدهاند. تحرک سکونتی مهاجرین در مراحل بعد از اقامت اولیه، عمدتا در داخل مناطق درآمدی متوسط و کم درآمد و از نظر کالبدی در حاشیه شهر صورت گرفته است. جابجاییها همواره در جهت مثبت و از مناطق کم درآمد به سمت مناطق با درآمد بالاتر نبوده است؛ بلکه حرکت های معکوس به سوی مناطق درآمدی پایین نیز جریان داشته است. همچنین نتایج این پژوهش نشان دهنده وجود رابطه معناداری بین متغیرهایی همچون میزان درآمد، سطح تحصیلات و سابقه مهاجرت خانواده های مهاجر با چگونگی و جهت جابجایی های درون شهری آن ها است.
مکان گزینی پناهگاه شهری با رویکرد پدافند غیرعامل(مطالعه موردی: منطقه 4 تبریز)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷
۲۵-۴۳
حوزههای تخصصی:
توجه و پرداختن به موضوع پدافند غیرعامل شهری جهت کاهش آسیب ها و خسارات، آمادگی در برابر سوانح و بحران ها بسیار مهم می باشد. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف مکان گزینی پناهگاه های شهری با رویکرد پدافند غیرعامل در منطقه 4 شهر تبریز با روش توصیفی - تحلیلی انجام گرفته است. اطلاعات و داده های اولیه موردنیاز از طریق مطالعات اسنادی - کتابخانه ای و مشاهدات میدانی جمع آوری گردید. به منظور تعیین ضرایب اهمیت شاخص ها از تکنیک تحلیل شبکه استفاده شد و این ضریب معیارها در محیط overlay اعمال شد. در نهایت با استفاده از منطق فازی و همپوشانی لایه های اطلاعاتی، ارجح ترین مکان ها در تناسب با هدف پژوهش شناسایی شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد نقاطی از منطقه 4 تبریز که دارای تراکم جمعیتی بیشتر، نزدیک به ایستگاه های آتش نشانی، نزدیک به مراکز درمانی، دسترسی مناسب به شبکه ارتباطی، دوری از کاربری های اشتعالی و بحران زا، دارای مصالح استاندارد در ساخت و ساز، نزدیک به مراکز نظامی و از شیب مناسب برخوردار هستند، برای احداث پناهگاه ها اراضی نسبتاً مطلوب و مناسب می باشند.
سیر تکوینی جغرافیای شهری
تحلیل نابرابری های فضایی-آموزشی و فرهنگی در کلان منطقه ی آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه منطقه ای مفهومی جدید در ادبیات برنامه ریزی می باشد که هدف آن خلق چهارچوبی مناسب برای دستیابی به یک بهبودی با ثبات در استانداردهای زندگی برای شهرنشین و روستانشینان است. توسعه ی متعادل و هماهنگ مناطق، یک پیش نیاز بسیار مهم برای حصول پایداری اقتصادی و پیشرفت یکپارچه کشور به شمار می رود. آموزش و شاخص های آن به همراه بخش فرهنگی، به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه های توسعه، با ایفای نقش اساسی و سرنوشت ساز خود، در روند توسعه همه جانبه نقش بسیار محوری داشته و شرط لازم برای رسیدن به توسعه جوامع را فراهم می آورند. از این رو توزیع عادلانه و برابری فرصت های آموزشی و فرهنگی در بعد کلان، نوعی نگاه انسانگرایانه را با خود به همراه دارد که غالباً به عنوان یک شاخص جامعه توسعه یافته در نظر گرفته می شود. پژوهش حاضر با هدف تحلیل نابرابری های بین و درون منطقه ای کلان منطقه آذربایجان از لحاظ شاخص های آموزشی و فرهنگی انجام شده است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی است. جامعه آماری تمامی شهرستان های کلان منطقه آذربایجان تا سال 1390 می باشد. برای سنجش نابرابری های منطقه ای از بعد آموزشی و فرهنگی در مجموع از 21 شاخص استفاده شده است. جهت تعیین اهمیت شاخص ها از مدلANP و برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل ویکور استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که از مجموع 47 شهرستان مورد بررسی12شهرستان کاملاً برخوردار، 14شهرستان برخوردار، 11 شهرستان نسبتاً برخوردار، 9 شهرستان نابرخوردار و 2 شهرستان کاملاً نابرخوردار می باشند. همچنین بین استان های کلان منطقه آذربایجان بیشترین نابرابری به ترتیب در استان آذربایجان غربی با میانگین امتیاز ویکور 231/0، اردبیل با امتیاز 117/0 و آذربایحان شرقی با امتیاز 098/0 می باشد.
بخش بندی گردشگران روستایی بر اساس انگیزه های گردشگری (مطالعه موردی: دهستان سروستان، شهرستان بوانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به شناخت و بخش بندی گردشگران روستایی به عنوان نقش آفرینان اصلی توسعه گردشگری در نواحی روستایی کمتر توجه شده است. بخش بندی گردشگران براساس ویژگی های مختلف، از جمله متغیرهای انگیزشی است که برای سیاستگذاری های هدفمند و بهره گیری مطلوب از ظرفیت های بازار گردشگری، اهمیت بسزایی دارد. همچنین اطلاعات ارزشمندی دربارة سلیقه های مختلف فراهم می آورد و از این راه، زمینة پاسخگویی مطلوب به نیازهای متنوع گردشگران، دستیابی به وضعیت بهتر در بازار گردشگری و بهبود سطح رقابت پذیری در بخش گردشگری را امکان پذیر می سازد. بررسی ادبیات پژوهش نشان می دهد که در ایران نیز تاکنون پژوهشی در زمینه بخش بندی گردشگران روستایی انجام نشده است؛ بنابراین، پژوهش حاضر با بهره گیری از پرسشنامه محقق ساخته، به بخش بندی گردشگران روستایی در محدودة دهستان سروستان از توابع بخش مزایجان شهرستان بوانات در استان فارس می پردازد. این دهستان با محوریت روستای بزم طی سال های گذشته، به یکی از برجسته ترین مقصدهای گردشگری روستایی در منطقه تبدیل شده است. یافته های تحلیل داده های 246 نمونه، با استفاده از روش های تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای، بیانگر پنج بخش در بازار تقاضای گردشگری روستایی منطقه است که عبارت اند از: طبیعت گردی و بازدید از آثار تاریخی (6/14 درصد)، گروه منفعل (9/4 درصد)، روستاگرایی و آرامش و استراحت (7/42 درصد)، آرامش و استراحت (7/20 درصد)، طبیعت گردی و تعلق مکانی (1/17 درصد). نتایج پژوهش، اطلاعات ارزشمندی در زمینه ساختار حاکم بر وضعیت تقاضای گردشگری روستایی برای نهادهای دولتی، فعالان کسب وکار گردشگری و جامعه محلی فراهم می آورد؛ به طوری که مطابق نیازهای بخش های مختلف بازار گردشگری می توان به راهبردهای مدیریتی، توسعه ای و بازاریابی مناسب دست یافت.