مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
ژئومورفولوژی شهری
حوزه های تخصصی:
شهر مشهد به عنوان دومین کلان شهر مذهبی جهان و معرف یکی از کلان شهرهای اقالیم خشک با محدودیتهای محیطی فراوانی روبروست. علیرغم محدودیت محیط طبیعی، گسترش ناگهانی شهر طی دهههای اخیر منجر به بروز بحرانهای محیطی در این کلان شهر شده که از جمله بحرانهای نوظهور میتوان به کمآبی، آلودگی هوا، آسیبپذیری در برابر زمین لرزه و مشکل سیل و دفع آبهای سطحی اشاره نمود. تشدید خطر سیل و آبگرفتگی معابر که منجر به افزایش هزینههای نگهداری شهر و خسارات احتمالی جانی و مالی بیشتر خواهد شد، تا حد زیادی ناشی از اثرات توسعه شهری و تغییرات شدید ببار آمده در الگوی زهکشی طبیعی است. در این مقاله که از دیدگاه ژئومورفولوژی تاریخی و تلفیق آن با روشهای تجربی، موضوع سیلاب و آبگرفتگی شهر مشهد مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته مشخص مینماید که اثرات غیر مستقیم گسترش شهر در داخل حوضههای آبریز منتهی به شهر و اثرات مستقیم آن بر الگوی زهکشی طبیعی در محدوده گسترش بافت فیزیکی باعث تشدید شرایط سیلخیزی در این شهر و آسیبپذیری بخشهای وسیعی از بافت آن شده است.
بررسی مشکلات ژئومورفولوژیکی توسعه شهری
حوزه های تخصصی:
در ژئومورفولوژی شهری عامل مهم توسعه مناطق شهری ، تغییر و تبدیل مصنوعی پوسته زمین و تاثیر فعالیتهای انسانی بر پوسته ، افزون بر عوامل طبیعی در نظر گرفته می شود . بنابراین رشد روزافزون شهرها متاثر از رشد جمعیت و مهاجرت منجر به ساخت و سازهای بدون برنامه ریزی و تغییرات زیاد در ساختار فضایی به خصوص توسعه فیزیکی شهر در مکانهای نامساعد طبیعی گشته است که لزوم هدایت آگاهانه و سازماندهی اساسی را می طلبد . توسعه بی رویه و ناهماهنگ شهری به علت فعالیت های انسانی در راستای شهرها به صورت مستقیم اراضی بسیاری از پوسته زمین را در مدت زمان بسیار کوتاهی تغییر می دهد که افزون بر تاثیر درازمدت ژئومورفولوژیکی و روندهای طبیعی آن می باشد و از این رهگذر مخاطراتی ایجاد می شود که تجربه نشان داده است که گاهی وقوع آنها غیر قابل پیش بینی بوده و توام با ضررهای جانی و مالی می باشد . لذا در این مقاله به منظور نشان دادن کاستی ها و مخاطرات طبیعی ، با علم ژئومورفولوژی شهری در شهر هشترود تشریح شده است .
پهنه بندی خطر زمین لرزه با روش تحلیل چند معیاره فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حرکت گسل ها باعث رها شدن انرژی ذخیره شده، بروز زلزله، تلفات جانی و خسارت های مالی فراوان به ویژه در مناطق شهری می شود. در این راستا مدل فضایی چند معیاری، که دارای ساختاری تحلیلی بر مبنای مکان می باشد، می تواند به طور نامحدود متغیرهای رخداد زمین لرزه را با ارایه ی وزن های درون گروهی و بین گروهی بررسی نماید. این مدل بر اساس ارزیابی چند متغیره که در علوم ریاضی و آمار برای تحلیل بین متغیرهای مختلف به کار می رود، فراهم شده است. از آنجایی که در برآورد توان لرزه خیزی یک محیط عناصر و عوامل متفاوت فراوانی تاثیرگذار هستند در نتیجه اثر هر کدام از پارامترها، بر روی توان لرزه خیزی محیط متفاوت است. ارزیابی چند متغیره فضایی، توان همدیده بانی همه ی عناصر و عوامل مؤثر در برآورد توان لرزه خیزی را به صورت یکجا دارا است و نتایج مطلوب و منطقی را به صورت مکانی و نقشه ارایه می دهد. در این پژوهش با استفاده از این مدل و استفاده از اطلاعات زمین مرجع موجود و همچنین استفاده از تئوری های حاکم در خصوص پتانسیل رخداد زمین لرزه در محیط، رخداد زمین لرزه در استان کردستان به تفکیک شهرستان پهنه بندی شده است. در مجموع از تمام مساحت استان 23/26 درصد در پهنه با خطر بالا، 65 درصد در پهنه با خطر پایین قرار می گیرد. نتایج نشان می دهد که نوار غربی در پهنه با خطر بالا، نوار مرکزی در پهنه با خطر متوسط و نوار شرقی در پهنه با خطر کم واقع شده است. پارامترهای مورد استفاده در این پهنه بندی شامل تعداد گسل، فاصله از خطوط گسل، جهت گسل، کانون های رخداد زمین لرزه، بررسی تمام ویژگی های برداشت شده از یک نقطه ی کانونی لرزه ای مانند بزرگای زمین لرزه، عمق رخداد زمین لرزه، تراکم زمین لرزه در یک محیط و وضعیت ساختار لیتولوژیکی می باشد.
آثار و پیامدهای خشکسالی بر منابع آب حوضه مرکزی گناباد طی دوره 1385-1365
حوزه های تخصصی:
خشکسالی از جمله مخاطرات طبیعی موقتی است، که در بیشتر نواحی جهان ظهور می کند و به سرعت به شکل تهدید منابع آب خودنمایی می کند. این پدبده در نواحی خشک و نیمه خشک شدت بیشتری دارد. کاهش غیر منتظره در میزان بارش نرمال، هر منطقه سبب بروز خشکسالی می شود. تداوم خشکسالی بر منابع آبی، کشاورزی و اقتصاد منطقه اثر منفی می گذارد. اگر خشکسالی باعث کاهش رواناب، افت سطح آب سفره های زیر زمینی و کاهش دبی این منابع شود، خشکسالی هیدرولوژیکی بروز خواهد کرد. از آن جا که رودهای دایمی در حوضه مورد مطالعه وجود ندارد. منابع آب آن وابسته به قنات ها، چشمه ها و چاه های حوضه بوده که به شدت از تغییرات بارش اثر پذیرند. هدف این تحقیق بررسی خشکسالی در حوضه مرکزی گناباد (از زیر حوضه های دشت لوت) و آثار آن بر منابع آب این حوضه می باشد. برای تعیین خشکسالی و شدت آن شاخص های زیادی در نظر گرفته می شود، ولی در این تحقیق با استفاده از دو شاخص درصد از نرمال و انحراف از استاندارد بارندگی، بروز خشکسالی و تداوم آن مورد بررسی قرار گرفته، همچنین نقش باران های 48 ساعته در تشدید اثر خشکسالی بررسی شده است. سپس با استفاده از چهار شاخص افت سطح آب سفره های زیر زمینی در طول دوره 20 ساله، کاهش دبی، تعداد کف شکنی در چاه های حوضه و کاهش تعداد منابع آب، اثرات خشکی بر منابع آبی حوضه بررسی گردیده است. تداوم خشکسالی در این حوضه که از سال 1378 تا سال 1381 شدت بیشتری داشته و بر منابع آبی آن اثر گذاشته و باعث ایجاد خشکسالی هیدرو لوژیکی در حوضه مورد مطالعه شده است. نتایج آشکار ساخت طی این دوره خشکسالی منجر به کاهش آب دهی در قنات ها، به مقدار 48 درصد در چاه ها، به مقدار 40 درصد و در چشمه ها به مقدار31 درصد شده است.
آثاز لندفرم های ژئومورفولوژیکی برمحورهای توسعه فیزیکی شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعیین جهات مناسب برای توسعه شهری از جمله دغدغه های برنامه ریزان شهری بوده است. ژئومورفولوژیست ها نیز یکی از راهکارها دخالت خود در برنامه ریزی شهری را تعیین جهات توسعه شهر بر اساس یافته های ژئومورفولوژیک می دانند. در این پژوهش سعی شده است که تاثیرات لندفرم های ژئومورفولوژیکی در جهات جغرافیایی گسترش فیزیکی شهر داراب مورد بررسی قرار گیرد. برای رسیدن به هدف پژوهش، داده های اولیه و ثانویه از محدوده مورد مطالعه تهیه و سپس از طریق نرم افزار تحلیل شده اند. تحلیل ها نشان می دهند که اگر چه زیربنای داراب و پیرامون را مخروط افکنه ها تشکیل می دهند، اما این اشکال از نظر مساحت، شیب، اندازه دانه رسوبی تشکیل دهنده ساختمان آنها مورفولوژی سطحی و توانمندی های کشاورزی با یکدیگر متفاوت است. همچنین با توجه به تاثیر لندفرم های ژئومورفولوژیکی، اولویت جهات گسترش شهر به ترتیب میزان اهمیت شامل: 1- جهت جغرافیایی جنوب شرقی (شیب مناسب زمین به منظور دفع آب های سطحی و فاضلاب شهری، عدم وجود فرایندهای دامنه ای فعال، قابلیت کنترل مخاطره سیلاب)؛ 2- جهت جغرافیایی غرب و جنوب غرب (دارا بودن حداقل درجه مخاطرات طبیعی، شیب مناسب)؛ 3- جهت جغرافیایی شمال غرب (تشدید حرکات توده ای و شیب)؛ 4- جهت جغرافیایی جنوب (وجود زمین های مرغوب کشاورزی، وجود دشت سیلابی و مشکل دفع فاضلاب و آب های سطحی مناسب) می باشد.
پیش بینی روند توسعه شهری به سمت مناطق مخاطره آمیز با استفاده از تصاویر چندزمانه؛ مطالعه موردی: شهر مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سپهر دوره ۲۸ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱۰
107 - 117
حوزه های تخصصی:
با افزایش جمعیت و رشد شهرنشینی گسترش نواحی سکونتگاهی روند رو به رشدی داشته است. این گسترش سبب افزایش حرکت نقاط جمعیتی به سمت مناطق مخاطره آمیز ژئومورفولوژیکی شده است که می تواند خطرات زیادی را به همراه داشته باشد. بر این اساس هدف از تحقیق حاضر ارزیابی روند تغییرات نواحی سکونتگاهی شهر مریوان در طی سال های 1992 تا 2017 و همچنین تعیین میزان توسعه این نواحی به سمت مناطق مخاطره آمیز ژئومورفولوژی و در نهایت پیش بینی این روند برای سال 2035 می باشد. برای این منظور از تصاویر ماهواره ای سال های 1992، 2000، 2011 و 2017 استفاده شده است. روش کار به گونه ای است که پس از تهیه نقشه نواحی سکونتگاهی سال های مذکور، با استفاده از مدل [1] LCM توسعه این نواحی برای سال 2035 و میزان حرکت این نواحی به سمت مناطق مخاطره آمیز ژئومورفولوژیکی پیش بینی شده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که وسعت کل نواحی سکونتگاهی از حدود 8/7 کیلومترمربع در سال 1992 به 6/16 کیلومترمربع در سال 2017 افزایش پیدا کرده است و نتایج حاصل از پیش بینی نیز بیانگر این است که این مقدار تا سال 2035 به حدود 3/24 کیلومترمربع خواهد رسید. در طی این سال ها در کنار افزایش روند توسعه نواحی سکونتگاهی، حرکت این نواحی به سمت مناطق مخاطره آمیز نیز افزایش یافته است. به طوری که از مجموعه کل وسعت نواحی سکونتگاهی سال 1992 حدود 7/1 کیلومترمربع در مناطق مخاطره آمیز ژئومورفولوژیکی قرار داشته که بیش تر شامل مناطق پرشیب و حریم رودخانه ها بوده است. در سال های 2001 و 2011 نیز این روند به 3/2 و 9/2 کیلومترمربع افزایش یافته و همچنین در سال 2017 به میزان 3/3 کیلومترمربع افزایش یافته است.
تأثیر مسئولیت های اجتماعی بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری از دیدگاه گردشگران داخلی (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
69 - 88
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تأثیر مسئولیت های اجتماعی بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری از دیدگاه گردشگران داخلی در شهر تبریز در تابستان ۱۳۹۸ صورت پذیرفته است. تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی و براساس روش گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع پیمایشی است. همچنین از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس به منظور تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق آن دسته از گردشگران داخلی هستند که در تابستان ۱۳۹۸ به شهر تبریز سفر کرده اند. داده های مورد نیاز برای این تحقیق با روش نمونه گیری تصادفی ساده از گردشگران داخلی در شهر تبریز و با ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. با توجه به این که حجم جامعه نا معلوم می باشد از فرمول کوکران به منظور تعیین حجم نمونه استفاده شده است که عدد ۳۸۴ بدست آمده است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که مسئولیت های اجتماعی مقصد گردشگری شهر تبریز تأثیر معنی داری بر ارزش ویژه برند مقصد و هریک از ابعاد آن دارد.
ارزیابی زمین – زیست محیطی تناسب اراضی برای برنامه ریزی زمین شهری ( مطالعه موردی: منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال هجدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۴
51 - 63
حوزه های تخصصی:
رشد شتابان شهرنشینی و افزایش بی سابقه جمعیت در سده ی اخیر، محلات شهری وکلان شهری را در امر خدمات رسانی مطلوب و بهینه با مشکلات جدی مواجه ساخته است. در این تحقیق با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره، از روش فرآیند سلسله مراتبی جهت ارزیابی زمین – زیست محیطی تناسب اراضی برای برنامه ریزی زمین شهری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی در محدوده شهری منطقه 22 شهر تهران استفاده شده است.کاربری های اصلی مورد نظر 5 گروه کاربری شامل بلندمرتبه سازی، ساختمان چند طبقه، ساختمان کم ارتفاع، حفاظت طبیعی و تفریحی – فراغتی هستند. براساس این پژوهش معیارهای اصلی موثر برای ارزیابی تناسب زمین در منطقه 22شهرداری تهران برای برنامه ریزی زمین شهری به 9معیار شامل: شیب، ارتفاع، جهت، زمین شناسی،کاربری اراضی، واحد ارضی، فاصله از رودخانه، فاصله از گسل، فاصله از جاده (راه) تقسیم می شود. نتایج نشان می دهد که 3/19درصد مساحت منطقه مورد مطالعه برای بلند مرتبه سازی ، 5/12 درصد برای ساختمان های چند طبقه و 28/ 15درصد برای ساختمان های کم ارتفاع مناسب هستند.توزیع مکانی این پهنه ها به ترتیب از پایکوه در شمال به سمت جنوب و جنوب شرق محدوده است. پهنه مناسب حفاظت طبیعی 6/17درصد مساحت منطقه در نوار شمالی پایکوهی و درون دره ها را در بر می گیرد. همچنین 33/26درصد منطقه برای کاربری تفریحی – فراغتی مناسب است که عمدتا در بخش های پایکوهی شمالی و درون دره ها قرار دارد. مطابقت ساخت و سازهای موجود با نقشه های تناسب مذکور برای کاربری های اصلی نشان می دهد که در برخی نواحی تطابق و همخوانی وجود دارد، اما در برخی نواحی دیگر دیده نمی شود.
ساماندهی مورفولوژی بستر رود کتوئیه در محدوده شهر داراب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دوم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۵
1 - 18
حوزه های تخصصی:
بررسی اولیه از وضعیت هیدرولوژی، ژئومورفولوژی و عمرانی از سطح زیر آبخیز و ساماندهی مورفولوژیکی بستر رودها از جمله راهکارهای مورد توجه در مطالعات ژئومورفولوژیکی و مدیریت های محیطی است. تنگناهای محیطی شهر داراب طغیان رودها است و در این بین طغیان رود کتوئیه اهمیت ویژه ای دارد. هدف این تحقیق بررسی عوامل ژئومورفولوژیکی و عمرانی موثر بر طغیان رود کتوئیه در محدوده شهر داراب است. وضعیت هیدرولوژی، ژئومورفولوژی و عمرانی سطح زیر آبخیز کتوئیه از طریق بررسی های میدانی، عکس های هوایی، تصاویر ماهواره ای، نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی مشخص گردید. سپس نقاط سیل خیز از طریق تحلیل این داده ها در نرم افزار Arc GIS مشخص شدند. بر اساس نتایج به دست آمده، مورفومتری بستر رود، سازه های مهندسی و موقعیت ویژه رود کتوئیه در افزایش سیلاب و شدت عملکرد آن در شهر داراب نقش مهمی دارند. با ساماندهی مورفولوژی مسیر رود کتوئیه در شهر داراب می توان این مشکل محیطی را رفع نمود.