فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۶۲۱ تا ۷٬۶۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
Purpose - Today, tourism is mentioned as a suitable approach for socio-economic and physical development in rural areas. Therefore, rural areas have capabilities and potentials in terms of tourist attractions; however, not all areas have the same capabilities for development. The purpose of this study is to evaluate the ecological potential of the study area and to find the relationship and alignment between tourism capacity and ecological potential in rural areas of Mashhad tourism sphere of influence. Design/methodology/approach - The present theoretical study was conducted with applied purposes using the descriptive-analytical method. GIS and SPSS software and CoCoSo multi-criteria decision-making model were used to analyze the data. Findings- According to research findings the most influential indicator was the distance to tourism water resources and the least influential indicator was the distance to fault. Therefore, the highest ecological potential belongs to the foothill villages of the study area. Also, in terms of tourism capacity, the most effective factors have been the natural attractions of the village and its suburbs and the quality of village road. Original/value - On this basis, the highest tourism potentials belong to villages of Pivehzhan, Virani, and Radkan, respectively. According to the results of the study there is a significant positive relationship between ecological potential of the studied villages and their tourism capacity and there is no relationship between the number of tourists and ecological potential of the studied villages.
کندوکاوی تحلیلی بر نقش فرهنگ در طراحی کالبدمعماری (نمونه موردی خراسان شمالی شهرستان بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به تحلیل تطبیقی عوامل فرهنگی اقوام کرمانج و ترکمن در شکل گیری معماری سکونت گاه های شهرستان بجنورد از استان خراسان شمالی پرداخته شده است. سوال اصلی پژوهش این است که کدام عوامل فرهنگی در اقوام کرمانج و ترکمن در شکل گیری معماری سکونت گاه های شهرستان بجنورد از استان خراسان شمالی تاثیرگذار می باشند؟ کدام عوامل فرهنگی در این اقوام بیشترین تاثیر را به ترتیب اولویت در عناصر کالبدی و فضایی منازل در این دو قوم و در این خطه دارد؟ این تحقیق از نظر نوع هدف کاربردی نظری و از جهت روش ﺗﺤﻘﯿﻖ، ترکیبی(ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ، ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ) می باشد. نمونه موردی عناصر کالبدی و فضایی خانه ها شامل ورودی، مهمان خانه، اتاق نشیمن ، مطبخ و ایوان با یکدیگر مقایسه شده و یافته ها نشان می دهد که در خانه های قدیمی اقوام کرمانج نقش محرمیت و ویژگی های جنسیتی در تفکیک پذیری فضاها و مرز بندی ها نمود بیشتری نسبت به خانه های اقوام ترکمن دارد. ویژگی هایی همچون محرمیت ، نقش های جنسیتی، ساختار روابط در خانواده و روابط اجتماعی و شیوه معیشت از جمله ویژگی های فرهنگی هستند که در شکل گیری کالبد سکونت گاه ها در اقوام کرمانج و ترکمن نقش بسزایی داشته اند.
ارزیابی نقش بهبود فضای کسب وکار با تأکید بر رویکرد آینده پژوهی: مورد مطالعه منطقه 6 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
18 - 32
حوزههای تخصصی:
مقدمه از مهم ترین پیامدهای تخلیه مراکز شهری می توان به رکود اقتصادی، تخلیه جمعیتی، حکمروایی نامطلوب شهری، کاهش تقاضای خرید و کمبود سرمایه گذاری های زیربنایی اشاره کرد؛ بنابراین احیا و باززنده سازی مراکز شهری، به عنوان قلب تپنده شهرها در بهبود کیفیت زندگی ساکنان نقش بسزایی دارد. بهبود فضای کسب وکار ((BID یکی از روش های موفق با رویکرد اقتصادی به مراکز شهری محسوب می شود. هدف تحقیق حاضر، سنجش و استخراج پیشران های بهبود نواحی کسب وکار در منطقه 6 شهر تهران با رویکرد آینده پژوهی است. در استفاده از روش بهبود فضای کسب وکار در احیای مراکز شهری، داشتن نگاه آینده پژوهی برای برنامه ریزی و سیاست گذاری امری منطقی و ضروری است. منطقه ۶ شهر تهران به علت قرارگیری در مرکز ثقل ارتباطی شهر تهران و رواج مشاغل اقتصادی غیررسمی، خصوصیات خاص ترافیکی را در این منطقه سبب شده است. با توجه به الگوی سفرهای روزانه شهر تهران، منطقه ۶ ضمن آنکه از بیشترین میزان جذب سفرهای روزانه برخوردار است. روش تحقیق این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش کمی و از نظر ماهیت، بر اساس روش جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی بوده که با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش برای آینده پژوهی بهبود نواحی کسب وکار در منطقه 6 شهر تهران، تعداد 15 نفر از مدیران و کارشناسان متخصص در حوزه شهری بوده است. در پردازش اطلاعات از روش تحلیل اثرات متقابل به متغیرها، بر مبنای تأثیرگذاری و تأثیرپذیری مستقیم و غیرمستقیم هر یک از عناصر در نرم افزار MICMAC استفاده شده است. با استفاده از روش دلفی تعداد 31 پیشران اولیه شناسایی شده است. یافته ها نتایج تحقیق بیانگر آن است که پیشران کلیدی تأثیرگذار بر ایجاد فضای کسب وکار در منطقه 6 تهران شناسایی نشده است. همچنین، عوامل دووجهی نظیر حکمروایی خوب شهری، عملکرد شهرداری در ارائه خدمات و تسهیلات، وضعیت سرمایه گذاری بخش خصوصی و دولتی، کیفیت ابنیه و مصالح بخش مسکن و ساختمان و غیره ظرفیت بسیار زیادی برای تبدیل شدن به بازیگران کلیدی سیستم را دار ند. متغیرهایی همچون بهره وری مناسب از ظرفیت های فرهنگی و تفریحی، میزان جذب سفر منطقه، میزان جذب مشتری منطقه، روند توسعه ساخت وسازهای تجاری منطقه و امنیت کل منطقه تحت عنوان «متغیرهای هدف» استخراج شده اند که نشان دهنده این است که می توان به تکامل سیستم مطابق برنامه و هدف خود دست یافت. سایر متغیرها تحت زیرمجموعه عوامل تنظیمی، مستقل و تأثیرپذیر استخراج شده اند که جایگاه تأثیرپذیر و منفعل دارند و نمی توانند در پویایی فضای کسب وکار منطقه نقش حیاتی داشته باشند. از این رو، ایجاد فضای کسب وکار در منطقه 6 شهر تهران تابع توجه ویژه به پیشران های کلیدی هستند که در مجموع روابط مستقیم بالقوه و روابط غیرمستقیم بالقوه بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند. از این رو، پیشران «نیروی انسانی ماهر و آموزش دیده» دارای بیشترین میزان تأثیرگذاری مستقیم بالقوه بر دیگر متغیرهای پژوهش است. در جایگاه دوم پیشران «میزان مشارکت اجتماعی» و «پیشران وضعیت ناهنجاری ها و آسیب های اجتماعی» در مرتبه سوم اثرگذاری قرار دارد. از این رو، می توان گفت که در جهت مدیریت شهری بهتر و دیدگاه آینده پژوهی بر رویکرد فضای کسب وکار در منطقه 6 شهر تهران منطقی و عقلانی است که این سه شاخص به عنوان مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر پویایی و کسب وکار این منطقه در نظر گرفته شود. نتیجه گیری با اتخاذ رویکرد آینده پژوهی و با مد نظر قرار دادن پیشران های کلیدی به دست آمده در پژوهش حاضر، تصمیمات و برنامه ریزی های مدیریت شهری در راستای بهبود نواحی کسب وکار منطقه 6 شهر تهران جهت دار شده و در مسیر هدفمند قرار خواهد گرفت. در این راستا با گرفتن تصمیمات و انجام اقداماتی ازجمله تربیت و آموزش سرمایه انسانی متخصص، افزایش انگیزه، رقابت پذیری، مشارکت اجتماعی و کاستن ناهنجاری های اجتماعی در سطح منطقه می توان زمینه های پویایی و بهبود نواحی کسب وکار در محدوده مطالعاتی را فراهم آورد. این پژوهش می تواند آغازی برای پژوهشگران بعدی در زمینه بهبود نواحی کسب وکار باشد. ارزیابی وضعیت موجود پیشران های کلیدی استخراج شده در منطقه مطالعاتی و ارائه برنامه راهبردی به منظور پیاده سازی رویکرد بهبود نواحی کسب وکار در منطقه 6 شهر تهران می تواند به عنوان سرفصلی برای پژوهشگران در سال های آتی باشد.
ارزیابی کارآمدی شورایاریها در نهاد مدیریت محله تهران از منظر حکمروایی شایسته شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
136 - 152
حوزههای تخصصی:
در کشور ما برای نیل به حکمروایی شایسته شهری که از جمله مولفههای آن مشارکت و تمرکززدایی نهادی است، طرحها و برنامههای محدودی مد نظر بوده است. از جمله آن شورای اسلامی شهر تهران، با هدف جلب مشارکت حداکثری شهروندان در اداره امور شهری اقدام به تصویب طرح شورایاری محلات و اجرای آن کرد. پیرو آن شهرداری تهران طرح مدیریت محله را در راستای تکمیل و تقویت انجمن شورایاری محلات، تمرکززدایی و ارتقای مدیریت محلهمبنا اجرا کرد، اما با گذشت چند سال از تصویب و اجرای این طرح، بازخورد مثبتی که در راستای حکمروایی شایسته باشد، دیده نشده است، در پژوهش حاضر ضمن شناسایی مهمترین چالشها و مشکلات این طرح از منظر حکمروایی شایسته، مهمترین راهبردهای بهبود عملکرد مدیریت محله ارائه شده است. پژوهش حاضر به لحاظ روش از جمله پژوهشهای توصیفی تحلیلی و به لحاظ ماهیت از نوع کاربردی است. روش گردآوری دادهها اسنادی و پیمایشی و ابزار گردآوری نیز پرسشنامه محققساخته است. برای تدوین راهبردهای حرکت به سوی حکمروایی خوب شهری در کلانشهر تهران از روش تحلیلی SWOT استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد میان وضع موجود و آرمانهای حکمروایی خوب شهری در شهر تهران فاصله زیادی وجود دارد و تبدیل ساختار مدیریت محله به مدیریت مشارکتی به تمهیدات عمیقتر و گستردهتری نیازمند است. ایجاد و توسعه مدیریت هماهنگ و یکپارچه از طریق واگذاری مدیریت امور محلی در حوزه اجرایی، ارتقا و تقویت نقش شوراها در تهیه و تصویب برنامههای توسعه منطقه و کمک به توانمندسازی نهاد مدیریت محله مهمترین راهبردهای پیشنهادی است.
امکان سنجی گسترش شبکه پیاده راهی در بافت مرکزی شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
131 - 142
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مهمترین راهبردهای توسعه شهری، افزایش کیفیت محیط با رویکرد پیاده مداری است. شبکه های پیاده راهی با افزایش تعاملات اجتماعی و فرهنگی، نقش مهمی در تجدید حیات شهری بر عهده دارند. بدیهی است تقویت محورهای پیاده، همچون سایر فضاهای شهری، با در نظر گرفتن معیارهای متناسب و توجه به نیازهای مختلف کاربران امکان پذیر است. در این مقاله بافت مرکزی شهرکرد که از قابلیت هایی همچون دسترسی مناسب به منابع طبیعی، وجود بناهای شاخص تاریخی، قرارگاه های رفتاری مشخص و ارتباطات فرهنگی مناسب برخوردار است، به عنوان مورد مطالعاتی انتخاب شده است. هدف مقاله شناسایی پهنه های مستعد به منظور توسعه شبکه های پیاده راهی با تأکید بر معیارهای مؤثر در این زمینه است. نوع تحقیق کاربردی، روش آن توصیفی_تحلیلی و شیوه گردآوری و وزن دهی داده ها با استفاده از پرسشنامه است. در ابتدا به مطالعه مبانی نظری پرداخته، معیارهای مؤثر در افزایش پیاده مداری شناسایی و پرسشنامه ای متناسب با مؤلفه های پیشنهادی تهیه شده است. سپس با استفاده از روش دلفی و امتیازدهی طیف لیکرت به سنجش میزان اهمیت معیارها پرداخته شده است. نتایج تحقیق بیانگر آنست که از میان 15 معیار انتخاب شده، معیارهای امنیت، آسایش و جذابیت بیشترین تأثیر را در افزایش پیاده مداری در محدوده مورد مطالعه داشته اند. به منظور تعیین قابلیت هر مسیر، از روش مقایسه زوجی در نرم افزار اکسپرت چویس استفاده شده است. مقایسه امتیازهای نهایی نشان می دهد، محور تاریخی فرهنگی آقابزرگ، خیابان ولیعصر و خیابان ملت گزینه های برتر برای تبدیل به پیاده راه هستند. در نهایت به منظور تقویت شبکه پیاده راهی در این ناحیه پیشنهادهایی متناسب با هر مسیر ارائه شده است.
شناسایی پهنه های همگن جریانی بر اساس جابه جایی های فضایی و الگوهای سفر مطالعه موردی: منطقه کلانشهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۴
61 - 76
حوزههای تخصصی:
الگوهای مختلف جابجایی فضایی، حاصل تأثیر عوامل مختلف سکونت، اشتغال و سطح درآمدند. در واقع نسبت به درجه انحراف از میزان رضایت افراد از ارائه این قبیل عناصر، پراکندگی و جابجایی های فضایی اتفاق افتاده و الگوهای مختلف فضایی شکل می گیرد. بر این اساس، در سطح منطقه کلانشهری تهران با توجه به نحوه پراکندگی این عناصر، انواع مختلفی از جابجایی های فضایی و الگوهای سفر شکل گرفته است. شناسایی پهنه های همگن جریانی در این منطقه، علاوه بر آنکه درکی از ساختار فضایی منطقه به دست می دهد، می تواند موجب برنامه ریزی برای الگوهای بهینه جابجایی فضایی در سطح منطقه شود. از این رو، در این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی _ تحلیلی و با استفاده از ابزار تحلیل شبکه، بر اساس داده های مرتبط با جریان سفر افراد در سال 1385 به عنوان در دسترس ترین و مستندترین آمار موجود تا زمان انجام پژوهش، به شناسایی پهنه های همگن جریانی و ویژگی های آنها پرداخته شده است. در این راستا چگونگی برقراری پیوندهای ارتباطی میان شهرها در سطح منطقه کلانشهری و شکل گیری سطوح مختلفی از کانون های جذب و تولید سفر، راهنمای این پژوهش بوده است. نتایج یافته های حاصل از این مطالعه، به شناسایی سه پهنه همگن در سطح منطقه کلانشهری تهران منجر شده است که در هر یک از پهنه ها جابجایی های صورت گرفته بیشتر و منسجم تر از سایر پهنه ها بوده است. پهنه نخست به مرکزیت کلانشهر تهران و کلانشهر کرج، بیشترین سطح از میزان روابط و جابجایی ها را به خود اختصاص داده و همچنین پیوندهای قوی تری را با سایر پهنه ها برقرار کرده است، اما پهنه های شرقی و غربی به دلیل فاصله زیاد از یکدیگر رابطه جریانی قوی را با همدیگر شکل نداده اند.
تبیین رابطه بین مولفه های موثر برکیفیت فضای باز جمعی در ارتقاء اجتماع پذیری محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
45 - 56
حوزههای تخصصی:
میزان موفقیت فضاهای جمعی به میزان استفاده از آن مکان و حضور انسان وابسته است. انسان به صورت پیوسته با مکان همراه بوده و نوعی تعامل در آن را ایجاد کرده که منجر به شکل گیری روابط اجتماعی و اجتماع پذیری فضای باز جمعی شده است. در دهه های اخیر، بی توجهی به حفظ و ارتقای حیات جمعی در برخی فضاهای باز موجب از بین رفتن اهمیت و نقش فضا شده است. همچنین عدم استفاده از معیارهای فضاهای باز عمومی برای اجتماع پذیری فضاها منجر به خالی و رانده شدن فضاها شده است. از این رو شناخت معیارهای ایجاد کننده و ارتقادهنده اجتماع پذیری در فضاهای باز جمعی به منظور رونق بخشیدن به این گونه فضاها در مقیاس های مختلف ضروری است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر کیفیت فضای باز جمعی محیط های مسکونی و تأثیر آن در ایجاد تعامل بین کاربران و پاسخ به این پرسش که حضور افراد در این فضاها چگونه منجر به اجتماع پذیری فضای باز جمعی و عاملی در جهت موفقیت فضا می شود، انجام شده است. از این رو چهار فضای باز مشترک جمعی در مقیاس مجتمع های سکونتی در منطقه شش شهرداری شهر شیراز انتخاب شد. این پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی به روش پیمایش و با استفاده از ابزار سنجش پرسشنامه صورت گرفته است. حجم نمونه 488 نفر از ساکنان مجتمع مسکونی است. تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و با بهره گیری از نرم افزار SPSS انجام شده است. پس از تحلیل و دسته بندی ابعاد در سطح نظریه مکان و استخراج هفت مؤلفه مؤثر بر کیفیت فضاهای جمعی و اجتماع پذیری (که شامل ایمنی و امنیت، انعطاف پذیری، نفوذ پذیری، فعالیت پذیری، تعامل اجتماعی، هویت مکان و ادراک محیط است) در چگونگی برقراری تعامل و ارتباط کاربران محیط چهار نتیجه حاصل گردید. نخست ایجاد آفرینش فضاهایی پویا، دوم ایجاد فضاهای جمعی، سوم پیوستگی و تعامل و چهارم تقویت درک متقابل از رفتارهای محیط کیفیت مکان های باز جمعی را می توان ارتقا بخشید.
عملکرد مدیریت محلی در بهبود شاخص های تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی (مورد مطالعه: بخش اسفندقه در شهرستان جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به واکاوی جایگاه عملکرد مدیریت محلی در بهبود شاخص های تحولات فضایی در بخش اسفندقه پرداخته است. براین مبنا، این پژوهش ویژگی های درونی و ویژگی های بیرونی شاخص مدیریت محلی را به مثابه متغیرهای اثرگذار و ابعاد تحولات فضایی همچون محیطی - اکولوژیک، اجتماعی، اقتصادی، و کالبدی - زیربنایی به مثابه مؤلفه های اثرپذیر مورد مطالعه قرار داده است. پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و بر مبنای ماهیت و روش کمی و پیمایشی، مبتنی بر ابزار پرسشنامه در سطح370خانوار و در 30روستا به صورت نمونه تصادفی مورد واکاوی قرار گرفته است. نتایج پژوهش آشکار ساخت، میان شاخص های مدیریت محلی با ابعاد تحولات تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی ناحیه موردمطالعه رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. افزون بر این، شاخص اقتصادی با میانگین 27/3در رتبه نخست، شاخص محیطی - اکولوژیک با میانگین 19/3 در رتبه دوم، شاخص اجتماعی با میانگین 14/3 در رتبه سوم و شاخص کالبدی - زیربنایی با میانگین 91/2 در رتبه آخر است. بدین ترتیب، توجه روزافزون مدیریت محلی به تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی به ویژه در زمینه بعد کالبدی زیربنایی از راه اتخاذ سیاست های مناسب در این راستا برای بهبود فعالیت های اجتماعی و اقتصادی پیشنهاد شده است.
خلق فضاهای شهری همه شمول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های گذشته بحث مشارکت مساوی افراد کم توان و به حاشیه رانده شده در زندگی اقتصادی، اجتماعی و مدنی در رأس دستور کار سیاسی بسیاری از کشورها قرار گرفته است. با توجه به اینکه با افزایش امید به زندگی در سرتاسر جهان، شهرها می باید جمعیتی که هم در حال پیری و هم در حال افزایش هستند را به نحو شایسته ای در خود جای دهند؛ ازاین رو نیاز به توسعه محیط های شهری همه شمول که از ساکنان خود با توانایی های مختلف در تمام مراحل زندگی حمایت کنند، ضرورتی اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. بازگرداندن عزت نفس و استقلال افراد ناتوان و درعین حال تشویق توسعه و اجرای طراحی کاربرپسند، فراگیر و دربرگیرنده از اهداف مترقی چنین رویکردی است. در این راستا پژوهش حاضر که از حیث هدف کاربردی- توسعه ای است و از روش اسنادی و پیمایشی برای جمع آورده داده ها بهره برده است، به تحلیل عوامل مؤثر بر خلق فضاهای شهری همه شمول می پردازد. با بررسی ادبیات نظری پژوهش و با توسل به نظرات 20 خبره جغرافیای شهری که با روش نمونه گیری هدفمند به مشارکت دعوت شدند، ابعاد و مؤلفه های محوری خلق چنین فضاهایی استخراج گردید. سپس با استفاده از مدل سازی ساختاری -تفسیری ارتباطات میان ابعاد و همچنین میزان نفوذ و وابستگی هر یک تعیین و با نرم افزار میک مک بررسی و تحلیل گردید. بر اساس یافته های پژوهش عوامل مؤثر بر خلق فضاهای شهری همه شمول در 7 سطح و متشکل از 36 مؤلفه ارائه شد که تأثیرگذارترین آن ها شامل دسترسی، استفاده ساده و قابل درک، راحتی و انعطاف پذیری بوده است.
رتبه بندی شیوه های زمان بندی طرح های قیمت گذاری تراکم ترافیک در کلانشهرهای توریستی مطالعه موردی: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
27 - 38
حوزههای تخصصی:
در اجرای سیاست قیمت گذاری تراکم ترافیک در کلانشهرها، نحوه تغییرات نرخ عوارض نسبت به زمان اهمیت زیادی دارد و در میزان کارایی طرح قیمت گذاری تراکم ترافیک و بازدارندگی آن در میزان استفاده از خودروهای شخصی مؤثر است. بنابراین انتخاب مناسب ترین شیوه برای زمان بندی طرح های قیمت گذاری تراکم ترافیک نیازمند تحلیل و بررسی دقیق شیوه های مختلف زمان بندی و ارزیابی آنها با توجه به ویژگی های ترافیکی و اجتماعی شهر مورد نظر است. در کلانشهرهای توریستی به دلیل حضور گردشگران، حجم سفرهای با اهداف تفریحی و خرید در این کلانشهرها بیشتر از سایر شهرهاست. از طرفی بخش زیادی از رانندگان نیز با مسیر آشنایی نداشته و موجب متفاوت شدن الگوی سفرهای درون شهری در این کلانشهرها با سایر شهرها می شوند. به همین دلیل، انتخاب شیوه مناسب زمان بندی طرح های قیمت گذاری تراکم ترافیک در کلانشهرهای توریستی اهمیت بیشتری می یابد. در این تحقیق، سه شیوه زمان بندی عوارض ثابت، عوارض زمان بندی شده و عوارض هوشمند برای زمان بندی طرح های قیمت گذاری تراکم ترافیک در کلانشهرهای توریستی انتخاب شده و با استفاده از روش تحلیل شبکه ای (ANP) و براساس مقایسات زوجی و نظرات کارشناسان رتبه بندی شدند. براساس نتایج، شیوه عوارض زمان بندی شده برای طرح های قیمت گذاری تراکم ترافیک با وزن نرمال 49/0 در رتبه نخست و شیوه های عوارض ثابت و عوارض هوشمند به ترتیب با وزن های نرمال 26/0 و 25/0 در رتبه های دوم و سوم قرار گرفتند. مؤثرترین شاخص های این ارزیابی به ترتیب شاخص های کاهش زمان سفر، افزایش استفاده از حمل ونقل عمومی، کاهش تردد خودروهای تک سرنشین، افزایش سرعت عملکردی و کاهش تصادفات با عابرپیاده، موتور و دوچرخه سواران شناخته شدند. استفاده از نتایج این تحقیق در سیاست گذاری های مدیریت شهری موجب بهینه سازی سیاست قیمت گذاری تراکم ترافیک در کلانشهرهای توریستی مانند شهر مشهد شده و اثرگذاری این سیاست در کاهش تراکم ترافیک و مشکلات ناشی از آن را افزایش می دهد.
ارزیابی منظر میدان های شهری با استفاده از " تکنیک تحلیل منظر سایمون بل" (نمونه مورد مطالعه : میدان امام خمینی قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
3 - 16
حوزههای تخصصی:
منظر شهری پدیده ای پیچیده از جنبه عینی و ادراکی در محیط است که از برهم کنش لایه های متکثر فرم، عملکرد و معنا در تعامل با ذهن انسان ایجاد می شود و جایگاه مهمی در ارتقای قابلیت های بصری و ادراکی فضاهای شهری دارد. اگرچه صرف داشتن نگاه و قرائت منظرین از شهر پاسخ گوی مسائل پیچیده شهری نخواهد بود، ولی توجه به منظر به عنوان ابزار پایه و لازم (و نه کافی) برای قرائت متن شهر در راستای پاسخ گویی به بخشی از مسائل شهری و حقوق شهروندی ضرورت دارد. هدف نوشتار حاضر، ارزیابی کیفیت های بصری و فضایی میدان امام خمینی شهر قم براساس دیدگاه متخصصان است. از این رو پرسش اصلی تحقیق به این شرح است: براساس معیارها و زیر معیارهای برآمده از تکنیک تحلیل منظر سایمون بل، اولویت مداخله در منظر هر یک از اضلاع چهارگانه میدان امام خمینی شهر قم چگونه است؟ در راستای رسیدن به این هدف، روش تحقیق توصیفی_تحلیلی به کار گرفته شده و برای ارزیابی وضع موجود، داده های مورد نیاز بر مبنای چارچوب طرح شده در"تکنیک تحلیل منظر سایمون بل" با استفاده از ابزارهای مشاهده، عکس برداری و تکنیک های SWOT وAHP، گردآوری و تحلیل شده اند. به منظور وزن دهی معیارها و زیرمعیارهای مطرح در این تکنیک از میانگین نظرات کارشناسی سی تن از متخصصان شهری در قالب پرسشنامه و ماتریس های ارزیابی در ساختار سلسله مراتبیAHP، استفاده شده است. نرخ ناسازگاری در قضاوت های متخصصان کمتر از 0.1 بوده که نشانگر سازگاری و اعتبار منطقی نظرات است. براساس یافته های تحقیق در تحلیل منظر میدان امام خمینی بر مبنای چارچوب منتخب، الگوی سازمان دهی فضایی با43.9درصد، الگوی سازمان دهی ساختاری با 38.3درصد و الگوی سازماندهی انتظام بخشی 17.8درصدامتیاز را به خود اختصاص داده اند. در مجموع، ارزیابی الگوهای سازمان دهی منظر در ضلع شرقی با بالاترین مقدار 44.4درصد و سپس به ترتیب در ضلع شمالی 29.4درصد، ضلع غربی 16.4درصد و در ضلع جنوبی 9.8درصداز مجموع 100را به خود اختصاص داده اند.
طراحی مدل مفهومی ابعاد و مولفه های مدیریت منابع انسانی سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد و مؤلفه های مدل مدیریت منابع انسانی سبز در راستای توسعه پایدار و با استفاده از راهبرد کیفی و روش نظریه داده بنیاد با رویکرد ظاهر شونده (گلیزری) بود. جامعه آماری را مدیران شهرداری مشهد به تعداد 150 نفر تشکیل دادند، با استفاده از روشﻫﺪﻓﻤﻨﺪ ﻗﻀﺎوﺗﯽ ، با 15 نفر از ﺧﺒﺮﮔﺎن تا رسیدن به اشباع نظری مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد. که در مرحله کدگذاری باز، تعداد 400 کد اولیه شناسایی شد و در مرحله کدگذاری انتخابی، کدگذاری پیرامون مقوله محوری از طریق مقایسه مستمر، مفاهیم و مقولات پژوهش صورت گرفت و 213 کد در 43 مفهوم جمع بندی شد، در مرحله کدگذاری نظری با تلفیق میان مقوله ها توسط یک الگوی ارتباطی، مفاهیم در پنج بُعد فردی شامل مفاهیم؛ نگرش سبز، ارزش سبز، انگیزه سبز، دانش سبز، سلامت سبز، شخصیت سبز، رفتار سبز، ؛ بعد سازمانی شامل مفاهیم؛ پاداش و جبران خدمات سبز، مشارکت سبز، ارزیابی سبز، آموزش سبز، ساماندهی سبز، استخدام سبز، فرهنگ سازمانی سبز، نگهداری سبز، ساختار سبز، روابط مدیریتی سبز، ارتقاء و انتصاب سبز؛ بُعد شهری شامل مفاهیم؛ بودجه ریزی سبز، مدیریت پسماند شهری، شورای شهر، مقررات سبز شهری، طراحی سبز شهری، فرهنگ شهروندی سبز، فرایند اداری سبز، ساختار شهری سبز، حمل و نقل عمومی سبز؛ بعد فراشهری شامل مفاهیم؛ پژوهش سبز، سازمانهای مردم نهاد سبز، رسانه ها، تأمین زنجیره سبز، سازمانهای بین المللی، دولت، قوانین و مقررات فراشهری؛ بعد محیطی شامل مفاهیم؛ عوامل اجتماعی، فرهنگی، جغرافیایی، دینی، سیاسی، اقتصادی، وتکنولوژیکی در مدل احصاء شد.
تبیین نقش استقرار خانه های مهارت آموزی در توسعه اشتغال پایدار روستایی با روش سناریونگاری (موردمطالعه: نواحی روستایی شرق گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جوامع روستایی، تنوع بخشیدن منابع درآمدی از طریق کارآفرینی روستایی با تکیه بر ایجاد خانه های مهارت آموزی می تواند راهکار مناسبی در جهت توسعه اشتغال، کاهش بیکاری، افزایش درآمد و بهبود کیفیت زندگی روستاییان باشد. خانه کارآفرینی و مهارت آموزی، تشکلی مردمی و داوطلبانه است که در راستای اهداف کارآفرینی و توانمندسازی، با رویکرد روستا محوری با همکاری ساکنان، ذی نفعان و ذی مدخلان محلی، ناحیه ای و منطقه ای فعالیت خواهد کرد. ایجاد سازمانی که با مهارت آموزی و کشف ایده های جدید و حمایت از آن ها توسعه روستایی را نوید می دهد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی و تدوین سناریوهای بهینه برای اشتغالزایی مناطق روستایی شرق گیلان و با تأکید بر نقش خانه های مهارت آموزی در ایجاد اشتغال پایدار، در تلاش است تا به این سؤال پاسخ دهد که سناریوی مناسب برای تدوین برنامه اشتغال زایی پایدار مبتنی بر خانه های مهارت آموزی کدام است؟ سطح جغرافیایی شامل پهنه روستایی شرق گیلان و واحد تحلیل روستا است. در این پژوهش 260 روستا موردبررسی قرار گرفته و در ارتباط با تعیین شاخص های تأثیرگذار بر اشتغال روستایی مبتنی بر خانه های مهارت آموزی 385نفر به روش کوکران از فعالان اقتصادی به روش کوکران، 400 تن از مدیران و نخبگان محلی و 150 نفر از کارشناسان سازمان ها و نهادهای متولی توسعه روستایی مشارکت داشته اند. نتایج این پژوهش نشان داد که سناریو بهینه برای توسعه اشتغال پایدار مبتنی بر خانه های مهارت آموزی در ناحیه شرق گیلان؛ سناریوی «اشتغالزایی سازگار با محیط طبیعی» است.
شناسایی پیشران های کلیدی موثر بر توسعه پایدار منظومه روستایی شهر بابک با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با رویکرد آینده پژوهی، به شناسایی مهمترین عوامل مؤثر بر وضعیت آینده توسعه پایدار منظومه روستایی شهربابک و بررسی میزان و چگونگی تاثیرگذاری این عوامل بر یکدیگر می پردازد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش ترکیبی از روش های اسنادی – پیمایشی و از نظر ماهیت، بر اساس روش های جدید علم آینده پژوهی ، تحلیلی و اکتشافی است که با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی انجام گرفته است. با توجه به ماهیت پژوهش، از روش تحلیل ساختاری میک مک و تکنیک دلفی بهره گرفته شده است. در این راستا پس از برگزاری جلسات اولیه بحث با بیست نفر از کارشناسان و خبرگان در حیطه برنامه ریزی روستایی و منطقه ای شهرستان شهربابک، به عنوان جامعه آماری پژوهش، پنجاه متغیر اولیه در قالب شش بعد کلی شناسایی گردید. در ادامه، عوامل اولیه در چارچوب ماتریس اثرات متقاطع در نرم افزار آینده نگار میک مک تعریف شد. آنچه از وضعیت صفحه پراکندگی عوامل می توان دریافت الگوی پراکندگی متغیرهای مؤثر حاکی از ناپایداری سیستم است. با توجه به امتیاز بالای تاثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم، 15 عامل کلیدی در توسعه پایدار منظومه شهربابک تاثیرگذارند. فاکتورهای کلیدی مهم در بعد کالبدی؛ فاصله روستا از شهر اصلی، ایجاد زیرساخت ها، توسعه شبکه حمل و نقل ناحیه ای، در بعد مدیریتی؛ افزایش افزایش اعتماد، برنامه باوری و برنامه محوری منظومه ،مسئولیت پذیری، در بعد اقتصادی؛ وضعیت امنیت و ثبات شغلی روستاییان، توسعه گردشگری در منظومه، عوامل تاثیرگذار بر آینده توسعه پایدار منظومه شهربابک هستند.
الگوسازی پویایی توسعه بهینه آتی شهری بر پایه داده های مکانی جهت تحلیل سازگاری زمین (مطالعه موردی: شهرکُرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: مکان یابی توسعه بهینه آتی شهری یکی از پیچیده ترین تصمیم های جغرافیایی است که در زمره تحلیل سازگاری زمین و در چهارچوب تعیین مکان مطلوب قرار می گیرد. این فرآیند قابلیت سنجی فیزیکی بستر و تناسب های اقتصادی و اجتماعی را ارزیابی می کند تا پویای شهری کمترین برخورد با طبیعت و حداقل تنش های محیطی را به همراه داشته باشد. بنابراین هدف از این پژوهش الگوسازی پویایی توسعه بهینه آتی شهرکرد بر پایه مقایسه روش های میانگین گیری وزنی و تحلیل سلسه مراتبی جهت تحلیل سازگاری زمین است. روش: بدین منظور، ابتدا لایه های رقومی ارتفاع، شیب، جهت دامنه، سنگ شناسی، فاصله از گسل و کانون زلزله، تراکم و فاصله از آبراهه، دما، بارش، رطوبت نسبی، میانگین سرعت باد، حداکثر سرعت باد غالب، روزهای یخبندان، تراکم و فاصله از راه ها، فاصله از مراکز درمانی، بیمارستان، خدماتی و اداری، آموزش عالی، آموزش ابتدایی و متوسطه، فضای سبز شهری، فضای سبز حفاظت شده و کاربری اراضی تهیه شد. سپس برای تعیین وزن نسبی پارامترها، ازطریق مقایسه زوجی مبادرت به تحلیل کمّی و ارجحیت بندی آن ها گردید. درنهایت با تلفیق لایه ها برمبنای وزنشان طبق روش های میانگین گیری وزنی و تحلیل سلسله مراتبی، اقدام به تهیه نقشه پهنه بندی منطقه به لحاظ مناطق دارای معیارهای بهینه جهت گسترش آتی شهرکرد شد. یافته ها: نتایج نشان داد که به ترتیب وسعتی برابر 72/128 و 74/184 کیلومترمربع (6/31 و 22/55 درصد) از کل منطقه در روش های تحلیل سلسله مراتبی و میانگین گیری برای توسعه آتی شهرکرد تناسب زیاد تا خیلی زیاد دارند که گستردگی آنها عمدتاً با بخش های مرکزی و شمالی محدوده مطابقت مکانی دارد. نتایج: اگرچه رعایت ترتیب صعودی شاخص ارزیابی دقت از پهنه تناسبی خیلی کم به خیلی زیاد در تحلیل سلسله مراتبی مؤید نتایج قابل قبول آن است، اما به دلیل صحت بالای میانگین گیری در پیش بینی پهنه های زیاد و خیلی زیاد و همچنین یکنواختی و تمرکز آن ها در نقشه تناسب ارضی، نتایج به نسبت مطلوب تری دارد.
ارزیابی مؤلفه های زیبایی شناسی نما در بناهای شاخص اداری شهر تهران در سال های 1390-1340از نگاه طراحان و مردم عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع نما و مؤلفه های زیبایی شناسی به جهت رابطه تنگاتنگ طراحی معماری با ادراک مخاطبان، واجد ابعاد گسترده و پراهمیتی است و به عنوان محرکی برای شناخت سلیقه مردم از مولفه های بصری معماری شناخته می شود. هدف این پژوهش تبیین الگوهای زیبایی شناسی به کار رفته در طرح نماهای ساختمان های شاخص اداری شهر تهران بین سال های 1340 تا 1390 است. نوآوری پژوهش در پر کردن خلأ موجود در زمینه شناسایی مولفه های زیبایی شناسی نماهای بناهای اداری و نیز تحولات پیش آمده در نماهای معماری اداری از 50 سال گذشته تاکنون می باشد. روش تحقیق این پژوهش ازل حاظ هدف ، از نوع کاربردی و توسعه ای و روش انجام پژوهش، توصیفی تحلیلی است و بر اساس ماهیت داده ها از نوع کمی- کیفی است. نمونه های این پژوهش بر اساس 9 ساختمان اداری پیش ازانقلاب و 10 ساختمان اداری پس ازانقلاب انتخاب شده اند. نماها بر اساس سه بعد فرهنگی، اقتصادی و فناوری مورد تحلیل محتوای کیفی قرار گرفتند. همچنین معیارها بر اساس ابعاد کمی، کیفی شناسایی شدند و بر اساس مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج نشان دهنده آن است ک متغیر بعد فرهنگی با (329/0=Beta) با ضریب معنی داری (036/0=sig) قوی ترین پیش بینی کننده مقوله زیبایی شناختی ابنیه ها می باشد و متغیر بعد اقتصادی (271/0=Beta) با ضریب معنی داری (000/0=sig) و در رتبه دوم، قدرت پیش بینی را در مدل دارا است و در رتبه سوم، متغیر بعد فناوری (149/0=Beta) با ضریب معنی داری (000/0=sig) می باشد.
واکاوی حساسیت انسانی کلان شهر تهران در برابر آلودگی هوا با بهره گیری از تلفیق GISو AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هوای کلان شهرها و در این میان به ویژه کلان شهرهای کشورهای در حال توسعه بیش از پیش آلوده می باشند.هوای کلان شهر تهران نیز بیش از پیش آلوده بوده، که این آلودگی تاکنون باعث خسارات سنگین مالی و جانی شده و بنابراین طبیعی است که در زمینه کنترل آلودگی هوای تهران تاکنون طرح هاا و پژوهش ها ی متعددی صورت پذیرفته باشد.اما مسئله این است که شهر تهران در عمل فاقد یک پهنه بندی به لحاظ حساسیت انسانی به جهت استفاده در برنامه ریزی ها ی آتی می باشد.لذا این پژوهش به سبب اهمیت موضوع با روشی تحلیلی-کاربردی و با بهره گیری از تلفیق ا GISو AHP و با استفاده از معیارهای کودکان بین صفر تا14 سال،افراد بالای60 سال،مراکز بهداشتی،تعداد خانوار ساکن،جمعیت،کاربری مسکونی،مراکز درمانی وبیمارستان ها ،مهد کودک ها و باشگاه هاا ودر نهایت آموزشگاه ها به هدف واکاوی و پهنه بندی بر مبنای حساسیت انسانی شهر تهران در مقابل آلودگی هوا به تحقیق پرداخت.بر اساس نتایج تحقیق ، مناطق حساس و انسانی شهر تهران به لحاظ آلودگی هوا، مشخص گردید.
بررسی فنی و اقتصادی استفاده از سیستم ترکیبی تجدیدپذیر برای گلخانه های استان تهران با هدف کاهش انتشار گاز های گلخانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
154 - 163
حوزههای تخصصی:
تأمین امنیت غذایی از مهمترین چالشهای جوامع بشری بهویژه کشورهای در حال توسعه است. از اینرو، شاهد رشد چشمگیر سازههای گلخانهای در این کشورها هستیم. اما این توسعه منجر به انتشار گازهای گلخانهای بیشتر و بروز مشکلات زیستمحیطی اعم از گرمایش جهانی و تغییرات اقلیم میشود. کشور ایران نیز از این قضیه جدا نیست و جزء یکی از تولیدکنندههای بزرگ گازهای گلخانهای در جهان است. در این پژوهش تلاش شده است با در نظر گرفتن مفاهیم توسعه پایدار و با بررسی گلخانهای در شهرستان رباط کریم استان تهران اجزای تولید توان تجدیدپذیر در نرمافزار هومر، سیستم ترکیبی بهینه با هدف کاهش انتشار گازهای گلخانهای مدلسازی شود. اجزای اصلی سناریوی برتر شامل پنل خورشیدی، توربین بادی و باتری است که 6/59 درصد از انرژی مورد نیاز این گلخانه را تأمین میکنند. در شرایط نرخ بهره 16 درصد و نرخ تورم 13 درصد هزینه خالص فعلی این سیستم 215626 دلار و هزینه انرژی آن 084/0 دلار به ازای هر کیلووات ساعت است. این سیستم از انتشار 66 تن کربن دیاکسید در سال جلوگیری میکند؛ که این مقدار منجر به کاهش 61 درصدی انتشار این گاز گلخانهای میشود. همچنین، نتایج برای محصولات کشاورزی دیگر نیز به همراه آنالیز حساسیت نرخ بهره 16 تا 20 درصد و نرخ تورم 13 تا 17 درصد ارائه شده تا تحقیق موجود به عنوان یک راهنمای جامع برای تمام کشاورزان در اقلیم مشابه باشد.
تحلیل و اولویت بندی مؤلفه های آمیخته بازاریابی در توسعه گردشگری شهری مورد: کلانشهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
25 - 38
حوزههای تخصصی:
آمیخته بازاریابی، یکی از مباحث مهم در بازاریابی گردشگری است و در فرآیند برنامه ریزی و توسعه مقاصد و تأسیسات گردشگری مورد توجه است. در همین رابطه هدف پژوهش حاضر، بررسی و اولویت بندی مؤلفه های مؤثر در بازاریابی گردشگری شهر شیراز است. روش انجام پژوهش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مدل آمیخته بازاریابی با ارزیابی هفت مؤلفه اساسی این مدل یعنی مؤلفه های قیمت، تبلیغات، مکان، شواهد و امکانات فیزیکی، مردم، محصول و برنامه ریزی است. گردآوری داده ها بر اساس تدوین یک پرسشنامه محقق ساخت با توجه به شرایط ساختاری گردشگری شهر شیراز بر مبنای مؤلفه های هفت گانه مدل آمیخته بازاریابی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل گردشگران، مدیران هتل و راهنمایان گردشگری است که در مجموع تعداد 163 پرسشنامه توسط آنها تکمیل گردید. برای پردازش و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون فریدمن و کروسکال والیس) استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که بین دیدگاه سه جامعه آماری، در خصوص مؤلفه های مؤثر آمیخته بازاریابی گردشگری در شهر شیراز تفاوت معناداری وجود دارد. علاوه بر این، نتایج اولویت بندی مؤلفه های آمیخته بازاریابی گردشگری در این مقصد گردشگری، بر اساس آزمون فریدمن بیانگر آن است که مؤلفه های برنامه ریزی و مدیریت (میانیگن برابر 38/5)، قیمت (میانگین برایر 94/4) و مردم (میانگین برابر72/3) به عنوان مهم ترین و تأثیرگذارترین مؤلفه ها در اولویت های اول تا سوم قرار دارند. تدوین یک برنامه راهبردی توسعه پایداری گردشگری با تأکید بر کاهش ناکارآمدی های فرآیندهای بازار گردشگری می تواند زمینه ساز پایداری اقتصادی گردشگری در شهر شیراز باشد.
ارائه الگوی بومی شده شهر بیوفیلیک در مناطق 9 و 10 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ظهور انقلاب صنعتی و تغییر نگرش ها و بهره کشی از طبیعت، گسیختگی بین فضاهای شهری و نظام های طبیعی به وجود آمده است. این امر موجب شکل گیری فضاهای بی روح شهری شده که با روحیات و نیازها و وابستگی های ذاتی انسانی به طبیعت هیچ انطباقی ندارند. مسائل و مشکلات بی شمار ناشی از این گسستگی به یکی از دغدغه های مهم برنامه ریزان شهری تبدیل شده است. در این راستا رویکرد بیوفیلیک به عنوان یک رویکرد نوین و جامع نگر مبتنی بر طبیعت محوری در فضاهای شهری، با تطبیق شاخص های محیطی، شهروندمداری و مدیریتی به دنبال پایداری اکولوژیکی شهری است. پژوهش حاضر باهدف بومی سازی شاخص های جهانی شهر بیوفیلیک در مناطق 9 و 10 کلان شهر تهران، سعی دارد ضمن تجزیه وتحلیل روابط درونی میان این شاخص ها، الگوی از شهر بیوفیلیک را ارائه دهد. جامعه آماری پژوهش گروه خبرگان و کارشناسان و اساتید رشته های جغرافیا و برنامه ریزی شهری، محیط زیست، شهرسازی تشکیل می دهد. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی می باشد. با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار pls، توضیح و تبیین ارتباطات میان شاخص های بومی شده شهر بیوفیلیک و چگونگی پیوند میان متغیرهای مدل به ارائه الگو پرداخته می شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شاخص نهادها و سازمان های بیوفیلیک با ضریب مسیر (330/5)، زیرساخت ها و شرایط بیوفیلیک با ضریب مسیر (314/4)، نگرش ها و آگاهی های بیوفیلیکی با ضریب مسیر (423/3) و درنهایت فعالیت های بیوفیلیکی با ضریب مسیر (109/2) به ترتیب بیشترین تأثیر در طراحی الگو شهر بیوفیلیک دارند. با توجه به این نتایج می توان اصول حرکت به سوی دستیابی به شهر بیوفیلک را فراهم کردن شرایط و زیرساختی از سوی نهادها و سازمان ها، سیاست گذاری های مدیران در راستای حفظ طبیعت، تدوین و پایش قوانین اجرایی مرتبط با الگوی بیوفیلیک، مشارکت های فعال مردمی، تغییر نگرش و همسویی شهروندان با مسائل محیط زیست، آموزش های زیست محیطی و ... را اشاره کرد.