فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۴۸۱ تا ۷٬۵۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
77 - 86
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مشکلات اساسی، فرسودگی بافت های شهری ناشی از کمبود دسترسی و نفوذناپذیری است. مطالعات انجام شده بر روی بافت های فرسوده نشان می دهد که عامل اصلی فرسودگی براساس معیار نفوذپذیری بیشتر ناشی از ضعف ساختار فضایی شبکه معابر است. بنابراین آنچه در وضعیت موجود بررسی آن مهم شده، سنجش میزان تأثیرگذاری ارزش های ساختار فضایی بر میزان فرسودگی در معابر با عرض های کمتر از شش متر است که می تواند کمک مؤثری در شناخت و بهبود وضعیت موجود اینگونه بافت ها داشته باشد. این پژوهش با هدف سنجش رابطه شاخص های ساختار فضایی شبکه ارتباطی از منظر چیدمان فضا با فرسودگی ناشی از شاخص نفوذناپذیری با استفاده از روش رگرسیون لجستیک انجام گرفته است. روش تحقیق، توصیفی _ تحلیلی بوده که اطلاعات نظری آن از طریق مطالعات کتابخانه ای جمع آوری گردید. با توجه به این که تاکنون تحقیقات انجام گرفته در بررسی ساختار فضایی شبکه ارتباطی از منظر چیدمان فضا متکی بر تحلیل کمی شاخص های آن و یا تحلیل گرافیکی بوده، در تحقیق حاضر سعی بر آن شده تا با تولید نقشه عرض معبر کل بافت فرسوده و کد دهی و الحاق آن به این شاخص ها برای سنجش رابطه بین آنها از روش سنجش و اندازه گیری آماری استفاده شود و از این زاویه نیز موضوع مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور برای پاسخگویی به سئوالات پژوهش، رابطه بین متغیرهای مستقل ساختار شبکه معابر و متغیر وابسته نقوذپذیری به کمک رگرسیون لجستیک بررسی شد. از این رو در بافت های فرسوده شهر زنجان بنا به نتایج حاصله از آماره والد، نشان داد که متغیر هم پیوندی فراگیر و انتخاب تأثیر معنی داری بر فرسودگی ناشی از شاخص عرض معبر بافت فرسوده شهر زنجان ندارد. در صورتی که متغیر اتصال (با کمترین تغییر) و سپس هم پیوندی محلی، تأثیر معنی داری بر افزایش یا کاهش میزان فرسودگی در وضعیت موجود دارد؛ چنانچه این معنی داری در سطح پنج درصد خطا با فرسودگی در عرض های کمتر از شش متر وجود داشته است. این نتیجه برای مقدار اتصال با نسبت بخت 358/0 بیشترین موفقیت را در کاهش میزان فرسودگی نسبت به شاخص هم پیوندی محلی با نسبت بخت 443/0 دارد. این مسئله بیانگر آن است که بهبود اتصال و هم پیوندی محلی در بافت های فرسوده شهر زنجان از عوامل مهم در کاهش میزان فرسودگی خواهد بود.
رتبه بندی عوامل مؤثر بر میزان رضایتمندی گردشگری شهری با استفاده از مدل کانو مطالعه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
139 - 151
حوزههای تخصصی:
شهرها به دلیل داشتن جاذبه های متنوع و بزرگی از قبیل موزه ها، بناهای یادبود، تئاترها، استادیوم های ورزشی، پارک ها، شهربازی ها، مراکز خرید، و مناطقی که واجد معماری تاریخی می باشند، همچنین به دلیل پایین بودن هزینه و زمان جابه جایی برای دستیابی به مقاصد گردشگری، گردشگران بسیاری را جذب می کنند، اما رضایت گردشگر، زمانی به دست می آید که فرایندهای مناسب به گونه ای طراحی شوند که خدمات ارائه شده و انتظارات گردشگر را برآورده نمایند. بسیاری از شهرهای ایران ازجمله شیراز شرایط بسیاری در جذب گردشگر دارند که متأسفانه جایگاه مناسب خود را نیافته است. ازاین رو یکی از روش های سنجش کارایی خدمات و تسهیلات موجود در یک ناحیه، ارزیابی نظر بهره برداران و استفاده کنندگان از این خدمات است. لذا هدف تحقیق حاضر بررسی عوامل مؤثر بر رضایتمندی از زیرساخت ها و کارکردهای گردشگری شهر شیراز است. روش تحقیق مورداستفاده این پژوهش پیمایشی و توصیفی- تحلیلی است که با بهره گیری از مدل کانو داده ها از طریق پرسشنامه جانسن- وبرگ طراحی شده، و تعداد 384 نفر از گردشگران که در نوروز 1396 به این شهر سفرکرده بودند به روش تصادفی انتخاب شده و پرسشنامه نزد آن ها توزیع و تکمیل شد. نتایج حاصل آزمون کانو نشان داد که ایمنی گردشگران با ضریب 660/0، تمیزی رستوران و تدارک غذا با ضریب 510/0 به ترتیب از مهم ترین الزامات اساسی گردشگران بوده، همچنین زیبایی و جذابیت شهر با ضریب رضایت 669/0، معماری و طراحی شهر با ضریب رضایت 591/0، سیستم های ارتباطی با ضریب رضایت 588/0 به ترتیب مهم ترین الزام عملکردی بوده اند، و غذای محلی با ضریب رضایت 986/0 مهم ترین الزام انگیزشی گردشگران بوده است.
اثرات مخاطرات اقلیمی بر فعالیت های زراعی(کشت لوبیا) روستاییان در شهرستان ازنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مخاطرات اقلیمی ازجمله یخ بندان و سرمازدگی موجب ضرر و زیان به محصولات کشاورزی و اقتصاد مناطق روستایی می شود. شهرستان ازنا با میانگین تولید 20 هزار تن لوبیا رتبه نخست در استان و قطب تولید در کشور محسوب می گردد. وقوع یخ بندان های بهاره سبب آسیب رسانی به این محصول در سالیان اخیر شده است. بر این اساس هدف این تحقیق بررسی ارتباط وقوع یخ بندان های بهاره و اثرگذاری آن بر عملکرد محصول لوبیا و اقتصاد روستاییان و درنهایت ارائه مدل پیش بینی متناسب آن است. برای این منظور با استفاده از آمار 15 ساله (2018-2004) ایستگاه هواشناسی ازنا و اطلاعات سازمان جهاد کشاورزی و با بهره گیری از آزمون همبستگی خطی پیرسون، مدل K-NN و مدل شبکه عصبی مصنوعی به بررسی و تجزیه وتحلیل داده ها پرداخته شد. ضریب (42درصد) همبستگی پیرسون نشان داد که بین یخ بندان بهاره و عملکرد محصول لوبیا ارتباط معناداری وجود دارد و این حاکی از اثرگذاری بالای یخ بندان و سرمازدگی بر عملکرد محصول و اقتصاد روستاییان است. همچنین در مدل سازی اثر یخ بندان و سرمازدگی بر تولید محصول، مدل شبکه عصبی نسبت به مدل K-NN پیش بینی بهتری ارائه داد. چنان که ضریب نش- سایتکلیف و RMSE به ترتیب در مدل شبکه عصبی با مقادیر(5/81%) و (0688/0) نسبت به مدل K-NN با مقادیر(4/76%) و (0785/0) رابطه صحیح تری بین مقادیر محاسباتی با مقادیر مشاهداتی نمایش می دهد. همچنین مشخص شد که محصول لوبیا به شدت به تغییرات دما و سرما حساس است و سرمازدگی در لوبیا خسارات اقتصادی زیادی را همراه داشته است. نتایج این تحقیق می تواند در برنامه ریزی و توسعه اقتصادی روستاهای شهرستان ازنا سودمند باشد.
تحلیل پایداری اقتصادی - اجتماعی مناطق روستایی در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
848 - 865
حوزههای تخصصی:
تحولات جامعه روستایی طی دهه های گذشته حاکی از عدم پایداری وجود چالش های عمده اجتماعی، اقتصادی درروند توسعه پایدار نواحی روستایی هست. غفلت از تنوع و تحول مستمر در شرایط اجتماعی - اقتصادی جوامع روستایی و بی توجهی به زیرساخت های اجتماعی - اقتصادی توسعه در جامعه روستایی بر مسائل و چالش های توسعه روستایی افزوده است. ازاین رو توجه به پایداری اقتصادی-اجتماعی جهت برنامه ریزی و مدیریت مناطق روستایی ضروری است. هدف از انجام این تحقیق تحلیل وضعیت پایداری اقتصادی- اجتماعی مناطق روستایی استان ایلام هست که با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی جهت نمونه گیری، از بین ۳۷۸ روستای بالای ۲۰ خانوار، ۳۷ روستا به عنوان نمونه انتخاب و ۲۵۰ پرسشنامه توسط روستائیان تکمیل شده است. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی - تحلیلی است و جهت گردآوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. همچنین تجزیه وتحلیل اطلاعات با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه، تحلیل عاملی و تحلیل رگرسیون چندگانه انجام شده است. نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نشان می دهد که تفاوت معناداری بین شاخص های پایداری اقتصادی و اجتماعی در ابعاد مختلف وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل عاملی نشان می دهد، از تعداد شاخص هایی که بیانگر عوامل مؤثر بر پایداری روستائیان هستند به 12 عامل ویژه تقلیل می یابند و نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه حاکی از آن است که مؤلفه های اجتماعی (۲۱۷/۰) دارای بیشترین میزان تأثیر و مؤلفه های اقتصادی (۴۲/۰) کمترین میزان تأثیر را در پایداری روستاهای منطقه موردمطالعه داشته اند.
ابزارهای مسیریابی گردشگران با میزان آشنایی متفاوت با محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
3 - 12
حوزههای تخصصی:
مسیریابی فعالیتی آگاهانه است که با به کارگیری ابزارها و علائم انجام می شود. گردشگران با توجه به میزان آشنایی متفاوت با محیط از ابزارها و علائم راهنمای مختلف در انتخاب مسیر استفاده می کنند. شناخت متفاوت از محیط باعث تفاوت در شکل گیری نقشه های شناختی در ذهن گردشگران می شود. آشنایی با محیط و داشتن تجربه در فضاهای شهری در مسیریابی بسیار قابل توجه است. بنابراین توجه به مسیریابی گردشگران از جمله کلیدی ترین موضوعات در فضاها و نقاط تصمیم گیری است. هدف از این پژوهش تحلیل فرآیند مسیریابی گردشگران با میزان آشنایی متفاوت است. روش مورداستفاده در پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت پیمایشی است. در این راستا به منظور گردآوری داده ها از مشاهدات میدانی، پرسشنامه و بازدید از سایت استفاده شده است. روش نمونه گیری با استفاده از فرمول کوکران با توجه به جمعیت محدوده 359 نفر محاسبه شده است. تحلیل داده ها و ارزیابی ابزارهای گردشگران در فرآیند مسیریابی با استفاده از تحلیل های آماری شامل تحلیل واریانس یک سویه (آنوا)، آزمون تی وابسته و آزمون K 2 برای اولویت بندی متغیرها و سطح معناداری شاخص ها با استفاده از آزمون دانکن تحلیل گردیده است. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که میزان آشنایی با محیط بر انتخاب نوع استراتژی در مسیریابی مؤثر است. گردشگرانی که به دلیل شناخت بیشتر، درک و تحلیل ذهنی عمیق تر از محیط آشنایی بیشتری دارند، از استراتژی پیمایشی با استفاده از بازنمایی جهت و فاصله تعیین مسیر می کنند. این در حالی است که گردشگران با میزان آشنایی کمتر از استراتژی نشانه از طریق بازشناسی نوع نشانه ها و تشخیص موقعیت قرارگیری آنها مسیر خود را پیدا می کنند. اولویت گردشگران برای استفاده از ابزارهای بصری در مسیریابی به ترتیب شامل جاذبه های گردشگری، جداره ها، علائم و الگوی شبکه معابر هستند.
بررسی تأثیر ویژگی های محیط مصنوع شهری (با تأکید بر اختلاط کاربری اراضی) برسلامت عمومی شهروندان – مطالعه شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال بررسی چگونگی تأثیر اختلاط کاربری اراضی به عنوان یکی از مؤلفه های محیط مصنوع بر سلامت عمومی افراد در شهر مشهد می باشد. نوع پژوهش، کاربردی - توسعه ای است و در زیر مجموعه پژوهش های موردی، پیمایشی و همبستگی جای می گیرد. برای سنجش اختلاط کاربری از روش های هرفیندال - هریشمن، فرانک و آنتروپی شانون استفاده گردید. جامعه آماری تحقیق، شهروندان 25 سال به بالای شهر مشهد و حجم نمونه برابر با 1022 نمونه می باشد. داده های مورد نیاز از 16 محله شهر مشهد گردآوری گردید. نتایج پژوهش نشان داد که که در محلات مورد مطالعه این انتظار که اختلاط کاربری اراضی بتواند تأثیرات مثبتی را سلامت عمومی افراد و همچنین فعالیت بدنی و پیاده روی شهروندان داشته باشد، محقق نگردید. بر مبنای یافته ها، رابطه ی معنی داری میان اختلاط کاربری اراضی با فعالیت بدنی و پیاده روی روزانه افراد وجود ندارد و در سوی مقابل نتایج نشان داد که رابطه ای معنی دار اما معکوسی میان اختلاط کاربری اراضی با سلامت عمومی افراد مشاهده گردیده است، بدین معنی که با افزایش امتیاز اختلاط کاربری اراضی در محلات هدف، از کیفیت سلامت عمومی افراد کاسته شده است. با توجه به نتایج متفاوت این پژوهش با نتایج پژوهش های بین المللی که عمدتاً در شهرهای کشورهای پیشرفته غربی انجام شده است و همچنین فقر جدی مطالعات بومی تجربی و جدید بودن پژوهش های مرتبط با برنامه ریزی سلامت شهری در ایران، قطعاً نمی توان نتایج این پژوهش را به سایر شهرهای ایران تعمیم داد و ضروری است که مطالعات تجربی بیشتری در خصوص شهرهای ایران انجام پذیرد.
تحلیل مکانی نقشه ی کاربری اراضی شهری جهت تولید نقشه ی آسایش صوتی در شهر همدان
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مدل سازی مکانی نقشه ی کاربری اراضی شهر همدان جهت تولید نقشه آلودگی صوتی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی است. داده های نظری پژوهش به روش کتابخانه ای و طرح های پژوهشاتی، آمارنامه ها، کتب موجود و مقالات، طرح های شهری جمع آوری شد. هم چنین اطلاعات میدانی به روش مشاهده گردآوری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، ابتدا با بهره گیری از آراء خبرگان از مدل چند متغیره (FAHP) برای وزن بخشی به شاخص ها استفاده شده، سپس اصول و معیارهای همجواری مدنظر استخراج و شناسایی گردیده است و با استفاده از GIS نقشه های همجواری طراحی شده اند. در این مرحله نقشه های تولید شده فاقد واحدهای همگن می باشد، جهت استانداردسازی و همگن کردن و هم چنین افزایش انعطاف پذیری آن ها از منطق فازیFuzzy Membership استفاده می شود. پس از ارزش گذاری و تعیین وزن ها، نتایج را در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی در لایه ها تأثیر داده و در انتها با استفاده از ابزار Fuzzy Overly با گامای 9/0 نقشه های لایه های موردنظر تلفیق و تحلیل مکانی گردیده اند. تحلیل یافته ها نشان می دهد که در پهنه با خطرپذیری خیلی کم 34/7 درصد کل کاربری های منتخب، پهنه با خطرپذیری کم 02/6، پهنه با خطر متوسط 49/7 درصد، پهنه با خطرپذیری زیاد 48/40 درصد و در محدوده با خطرپذیری خیلی زیاد 67/38 درصد از تعداد 1354367035کاربری موجود را در بر گرفته است.
سنجش و مقایسه میزان رضایتمندی ساکنان از سیستم سکونتی مطالعه موردی: مناطق 3 و 11 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۷
77 - 92
حوزههای تخصصی:
سنجش رضایتمندی سکونتی، که به عنوان جز مهم کیفیت محیط زندگی افراد شناخته شده، به مثابه ابزاری برای ارزیابی تصمیمات و سیاستگذاری های شهری است تا با مشخص کردن بازخورد آن ها، زمینه ای برای اقدامات و پیشنهادات آینده فراهم نماید. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر رضایتمندی سکونتی و سنجش میزان آن در دو محله از شهر تهران صورت گرفته است. برای این منظور از طریق بررسی رویکردهای پژوهشگران مختلف مدل عملیاتی سنجش رضایتمندی استخراج گردید، در این مدل معیارهای موثر بر رضایتمندی در پنج دسته معیارهای عینی فرد، عینی محیط، عینی مسکن، ذهنی فرد و ذهنی محیط طبقه بندی شده اند و از طریق روش پیمایشی و تبدیل این معیارها به سوالات پرسشنامه، میزان رضایتمندی محله1 (واقع در منطقه سه) و محله2 (واقع در منطقه 11) با یکدیگر مقایسه شده است. بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که در محله1 بیشترین و کمترین میزان رضایتمندی مربوط به معیارهای عینی مسکن و عینی محیط است و در محله2 مربوط به معیارهای ذهنی محیط و ذهنی فرد می باشد و بطور کلی میزان رضایتمندی در محله1 (بین سطح متوسط و راضی) بیشتر از محله2 (بین سطح ناراضی و متوسط) می باشد.
تبیین نقش ظرفیت نهادی در رقابت پذیری شهرهای میانی ایران (موردمطالعه: شهرهای سنندج و زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش ظرفیت نهادی در رقابت پذیری شهرهای میانی زنجان و سنندج به نگارش درآمده تا، علاوه بر ارزیابی وضعیت این شهرها به لحاظ ظرفیت نهادی در رقابت پذیری شهری، میزان اثرگذاری ظرفیت نهادی بر رقابت پذیری آن ها را تعیین کند. روش پژوهش برحسب هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی - تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها به صورت میدانی با استفاده از تکنیک پرسش نامه بوده است؛ بدین ترتیب، داده های تحقیق از دو گروه جامعه آماری یعنی نهادها(مسئولان) و مراجعه کنندگان(مردم) جمع آوری و برای تحلیل داده ها از نرم افزارهایSPSSوLisrelاستفاده شده است. روش نمونه گیری نهادها غیرتصادفی وهدفمند ومردم به صورت تصادفی بوده است. براساس نتایج پژوهش، وضعیت ظرفیت نهادی در رقابت پذیری شهرهای زنجان وسنندج، براساس نظر هردو گروه، وضعیت قابل قبولی نیست؛ به گونه ای که، ازنظر مسئولان، شهرزنجان با ارزش عددی87 / 2 و سنندج با 91 / 2 و از نظر مردم زنجان با ارزش02 / 3 و سنندج با 82 / 2 از لحاظ ظرفیت نهادی در سطح کلی دروضعیت نامناسبی قرار گرفته اند؛ در این میان، در هر دوشهر، شاخص «سرمایه انسانی» بیشترین ارزش را به خود اختصاص داده و مؤلفه«توانایی نهادی» نیز در شهرهای زنجان(02 / 3) و سنندج(08 / 3) به عنوان مؤثرترین مؤلفه ظرفیت نهادی در رقابت پذیری شهری تعیین شده است. درنهایت، ارزیابی میزان تأثیرگذاری متغیر مستقل بر متغیروابسته درمدل معادلات ساختاری، علاوه بر تأیید معناداری رابطه دو متغیر، تأثیر ظرفیت نهادی بر رقابت پذیری شهری را درسطحی بالا با ارزش عددی98 / 11 پذیرفته که این امر نشان دهنده تأثیر «بسیار بالای ظرفیت نهادی بر رقابت پذیری شهری» است. بنابراین، برمبنای نتایج پژوهش حاضر، تأثیر بسیار بالای ظرفیت سازی در امورشهری به طور عام و رقابت پذیری شهری به طور خاص نمایان می شود.
Proposing a Structural Equation Model for Feasibility of Rural Tourism Development (Case Study: Gaikan Village of Aligudarz County)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
41 - 58
حوزههای تخصصی:
Purpose- Rural tourism can be considered a country-related experience that includes a wide range of attractions and activities. They can be related to agriculture and might increase opportunities to provide services to local communities. In the same time, they can change the nature of geographical landscapes. Thus, this study aimed to investigate the feasibility of rural tourism development using the structural equation model in Gaikan Village of Aligudarz County. Design/methodology/approach- This is applied study, in terms of purpose, and in terms of method, it is descriptive-analytical. To fulfill the purpose of the study, field study and survey were used. Using Cronbach's alpha test, the reliability for two feasibility components (attractions and capabilities of rural tourism, and obstacles and problems of rural tourism development), were 0.79 and 0.80, respectively, which indicates the good fit of the research tool. The statistical population consisted of three categories of experts, tourists and villagers (270 people in total: 13 experts, 129 tourists and 128 villagers) who were selected by simple random sampling. In order to analyze the data, exploratory factor analysis and structural equation modeling in SPSS20 and AMOS software were used. Findings- The findings showed that the most important attractions and tourism capabilities of Gaikan Village are in four main categories: cultural and religious attractions, use of organic product, rural welfare facilities and services, and natural attractions. Also, the most important restrictions and obstacles of tourism development in this village are: lack of proper investment, avoidance of using agricultural products and related industries, ignorance of local people about the benefits of tourism, lack of amenities, and creating environmental pollution. The last one has a significant relation with tourist development. Research limitations/implications - Lack of proper access to transportation infrastructure, roads, and accommodations in the area of Aligudarz County has created limitations for the development of tourism in the study area. Moreover, access to tourists and key informants of rural issues (statistical population of the study) was one of the problems in the research. Practical implications - Due to the lack of transportation, accommodation, and public infrastructure in Gaikan Village, establishing the accommodations such as hotels as well as camps are suggested in the region. Originality/value- The feasibility of tourism development can lead to understanding the tourism process in accordance with the local systems and finally, designing a suitable local model.
سنجش و ارزیابی کیفیت محیطی فضای عمومی روستاهای مقصد در جذب گردشگران (مطالعه موردی: روستاهای هدف گردشگری شهرستان طرقبه و شاندیز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جاذبه های موجود در محیط های روستایی نقش اساسی در جذب گردشگر دارند. فضاهای عمومی موجود در روستاها مانند میدان ها و کوچه ها همراه معماری بیرونی خانه ها و مبلمان های موجود می توانند عناصر جذاب برای گردشگران باشند. کیفیت محیطی فضاهای عمومی و عناصر موجود در آن اولین و مهم ترین جاذبه گردشگری از دیدگاه گردشگران روستایی بوده و می تواند موجب رونق گردشگری شود. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر سنجش و ارزیابی کیفیت محیطی فضای عمومی روستاهای مقصد در جذب گردشگر است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است و داده های مورد نیاز به دو روش اسنادی و میدانی جمع آوری شده است. در این پژوهش هشت روستا از شهرستان طرقبه و شاندیز، که دارای جاذبه های گردشگری اند و گردشگری در آن ها رواج یافته، بررسی شده است. جامعه آماری شامل گردشگران روستایی و جامعه نمونه شامل 194 گردشگر است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون همبستگی پیرسون، Tتک نمونه ای، و مدل ویکور استفاده شده است. براساس آزمون Tتک نمونه ای، از بین چهار مؤلفه انتخاب شده بیشترین مقدار آن مربوط به مؤلفه عملکردی با میانگین 08 / 3 و کمترین مقدار مربوط به مؤلفه زیباشناختی با میانگین 94 / 2 است. براساس آزمون همبستگی، در بین مؤلفه های کیفیت محیطی رابطه معناداری وجود دارد و قابلیت تعمیم به کل جامعه را دارد. همچنین، نتایج مدل ویکور نشان داد که روستای جاغرق در بهترین شرایط به لحاظ برخورداری از کیفیت محیطی فضاهای عمومی قرار دارد و روستای کنگ در پایین ترین رده است.
طراحی و تبیین مدل بازاریابی قومی گردشگران خارجی مطالعه موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
65 - 79
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد فزاینده تجارت جهانی و جهانی شدن زمینه را برای بازاریابی قومی، مهاجرت و گردشگری فراهم کرده است. دراین بین پتانسیل کشور ایران با داشتن قومیت های گوناگون و متنوع در این زمینه بسیار مهم است و نیاز به تبیین و طراحی مدلی از بازاریابی قومی برای گردشگری دارد. در این راستا این پژوهش باهدف شناسایی مؤلفه ها و عوامل تأثیرگذار و تأثیرپذیر بر طراحی و تبیین مدل بازاریابی قومی برای گردشگران خارجی و با استفاده از روش شناسی پژوهش آمیخته مورد تحلیل قرارگرفته است. بدین منظور، از ادبیات موضوع و روش فراترکیب، همچنین نظرسنجی خبرگان به کمک پرسشنامه و تکنیک دلفی، با روش نمونه گیری غیر احتمالی (قضاوتی و گلوله برقی) از نظرات 10 نفر از خبرگان دانشگاهی و 10 نفر از مدیران و متخصصان بازاریابی و گردشگری استفاده شده است و جهت توافق نظرسنجی از ضریب توافق کندال بهره گرفته شده است و طی مرحله کیفی، جهت رسیدن به اجماع نظر خبرگان سه مرحله تکنیک دلفی اجرا و مدل نهایی پژوهش استخراج گردید. با توجه بااینکه صنعت گردشگری راه حلی برای اقتصاد محسوب می شود، برای بهره ور کردن آن لازم است پیش بینی هایی انجام شود تا از آثار منفی آن جلوگیری شود. در این راستا پژوهش بر روی مدل بازاریابی قومی برای گردشگران خارجی در شهر تهران و در این زمینه بیشتر بر کالایی کردن غذا، به منظور دست یابی به راه هایی برای سودآوری بیشتر و توسعه اقتصادی تمرکز دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که ازنظر خبرگان به ترتیب ابعاد بازاریابی قومی، فرهنگ پذیری گردشگران خارجی، فرهنگ، قومیت، غذاهای قومی، در اولویت هستند.
تأثیر متقابل الگوی رفتار اجتماعی ساکنان خانه بر سازمان دهی فضای داخلی آن (مطالعه موردی: خانه های تک واحدی و آپارتمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
۸۵-۱۰۷
حوزههای تخصصی:
فضایی که انسان در آن زندگی می کند، مکانی است که بخشی از هویت خویش را در آن شکل می دهد. خانه، محیطی برای شکل گیری فعالیت اجتماعی به منظور تأمین نیازهای وی است. در عصر حاضر الگوی رفتاری کاربران خانه نادیده گرفته می شود؛ لذا هدف اصلی این پژوهش توجه به تأثیر متقابل رفتار اجتماعی ساکنان بر سازمان فضایی داخلی خانه است. الگوی رفتار افراد و روابط خانوادگی نیز تغییر کرده و بنابراین سازمان دهی فضایی متفاوتی را در آن به وجود می آورد. رویکرد این پژوهش کیفی است. پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و با روش مطالعه موردی انجام شده است. برای دستیابی به اهداف موردنظر پس از بررسی مفاهیمی همچون رفتار اجتماعی، الگوی رفتار، سازمان دهی داخلی خانه و ارتباط رفتار با آن، رفتار اجتماعی مدنظر مؤثر بر الگوی خانه در نمونه های موردی که شامل یک نمونه خانه تک واحدی و یک نمونه آپارتمان واقع در شهر همدان است، موردبررسی قرار می گیرد. نتایج پژوهش نشان دهنده تأثیر متقابل الگوی رفتار اجتماعی و سازمان دهی فضاهای داخلی خانه در هر دو نمونه می باشد. به نظر می رسد که رفتارهای مدنظر بر شکل، ابعاد و چیدمان فضاهای هر دو نمونه تأثیر متقابلی داشته است، به طوری که در نمونه خانه تک واحدی شکل خانه و ابعاد آن در محرمیت و خوابیدن مؤثرتر است و در آپارتمان مدنظر خوردن تأثیر قوی تری برچیدمان فضاها دارد.
Regeneration of the Culture of Rural Areas of Iran in Order to Direct the Communication of Villagers with Urban System with the Approach of Sustainable Rural Development(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- The aim of this study is to upgrade the capabilities in cultural field to direct the communication of villages with urban system to reinforce the sustainable rural development. In this way, the necessary grounds should be provided in the villages so that the population density and variety of activities and sufficient facilities for education and accumulation of wealth, etc. reach a certain level in order that sustainable rural development is formed through recreating the culture of rural areas in villages. Design/methodology/approach- The present study is conducted with applied purposes using the descriptive-analytical method. For data collection, field survey was performed using a questionnaire tool and data analysis method was performed using SPSS software. Statistical population includes 74 villages of the cities of Khoramabad, Kermanshah, Tabriz, Shadgan and Shiraz. Using Cochran formula, sample size was determined 380 households from selected villages and sample selection method is random. Findings- Data analysis was done through factor analysis and cluster analysis tests and the results of this study, based on the factor analysis method with correlation coefficient of over 5% between the research variables, indicates that, three (socio-cultural, economic and environmental) factors explain 73.629% of variance and show the satisfaction of the factors and the field of research. Using hierarchical clustering analysis (WARD) have been estimated as cluster 1: socio-cultural developed, cluster 2: economic developing, and cluster 3: environmental less developed and ANOVA analysis with a significance level of less than 0.05 indicates the existence of significant relationship between clusters in all four components of cultural regeneration and communication between urban and rural, socio-cultural, economic and environmental criteria. Research limitations/implications- One of the problems ahead of this research was the different cultural levels of people of the study area, which was a kind of requirement for certain conditions and behaviors, without which there would be no misunderstanding.one of the most important limitations of this research is the lack of cooperation of relevant organizations to provide studies on cultural changes affecting rural-urban areas. Practical implications- Among the practical solutions, the following can be mentioned: provide patterns and solutions for cultural development and sustainable development based on culture and socio-cultural attachment for regional development projects. Originality/value- This study encompasses many innovations including careful review of cultural relationships with rural-urban communication patterns and the effects of sustainable rural development on both of them.
رتبه بندی مناطق شهر زنجان با استفاده از شاخص های بومی سازی شده ی شهر خلّاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه ی شهر خلّاق بر این موضوع دلالت دارد که شهرها واجد امکانات و ظرفیّت های بالقوه ای هستند که اگر به درستی مورد استفاده قرار گیرند، می توانند به شکوفایی و رونق مجدّد حیات اقتصادی و اجتماعی شهرها منجر شوند. در این مقاله سعی شده است با استفاده از شاخص های منطبق با فرهنگ و تمدّن ایرانی – اسلامی حاکم بر شهرهای کشور، به رتبه بندی مناطق شش گانه ی شهر زنجان اقدام شود. برای این منظور، ابتدا به اولویّت بندی شاخص ها با استفاده از مدل تحلیل شبکه (ANP) اقدام شد که نتایج حاصل، مبیّن آن بود که شاخص انسانی و اجتماعی (315/0)، اقتصادی (133/0) و علمی و آموزشی (110/0) به ترتیب در اولویّت های اول تا سوم قرار دارند. سپس با استفاده از مدل TOPSIS به رتبه بندی مناطق مورد مطالعه اقدام گردید که نتایج حاصل از این مرحله از مطالعه نیز نشانگر آن بود که مناطق 3 و 4 از میزان خلّاقیّت بالا، مناطق 6 و 2 از میزان خلّاقیّت متوسّط و مناطق 5 و 1 از میزان خلّاقیّت پایینی برخوردار می باشند.
بررسی گردشگری چند حسی در شهر تبریز با رویکرد حس مکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
61 - 74
حوزههای تخصصی:
در چند سال اخیر بازار گردشگری در شهر تبریز رشد قابل توجهی داشته و جذابیت چند حسی در این شهر می تواند قدرت جذب گردشگران داخلی و خارجی را افزایش دهد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین حس مکان به عنوان یکی از شاخصه های گردشگری حسی و جذب گردشگر، به دنبال پاسخ سؤال است که بین ابعاد حس مکان و جذب گردشگر در شهر تبریز چه ارتباطی وجود دارد؟ خصوصیات کالبدی، معانی و فعالیت ها، سه پایه هویت مکانرا شکل می دهند و تعامل انسان با این سه عنصر، حس مکان را خلق می نماید؛ بر این اساس، در این پژوهش، حس مکان با سه بعد کالبدی، معنایی و فعالیتی سنجیده شده و رابطه آن با جذب گردشگر موردبررسی قرارگرفته است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و از نوع پیمایشی بوده و کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل گردشگران داخلی و بین المللی شهر تبریز در سال 97-98 و روش نمونه گیری احتمالی بوده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری SPSS و SmartPLS استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین متغیر کالبدی حس مکان و جذب گردشگر، رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین متغیر معنایی و فعالیتی حس مکان با متغیر جذب گردشگر نیز ارتباط معناداری برقرار است و در این بین، متغیر معنایی بیشتر از دو متغیر دیگر، تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کند و متغیر کالبدی و فعالیتی در اولویت بعدی قرار می گیرند. نتایج این پژوهش آن دسته از شاخص های حس مکان را که در جذب گردشگر شهری نقش بیشتری را ایفا می کنند، شناسایی نموده است.
تحلیل تأثیر مبلمان روستایی در افزایش کیفیت محیط کالبدی (مطالعه موردی: دهستان زوارم شیروان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستا کالبد زندگی است که روح پُرهیاهوی انسان ها و طبیعت در آن دمیده می شود و فضایی همراه مبلمان زیبا آذین این کالبد است. مبلمانِ روستایی مناسب و کارآمد نه تنها موجب ارتقای کیفیت محیط روستایی، بلکه سبب پایدار سازی سکونتگاه های روستایی می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت مبلمان روستایی و اثرهای آن در افزایش کیفیت محیط کالبدی در سکونتگاه های روستایی شهرستان شیروان است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است که از طریق گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی انجام پذیرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل همه خانوار روستایی دهستان زوارم شهرستان شیروان است که با استفاده از فرمول کوکران 258 خانوار با سطح خطای 06/0 به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسش نامه ای است که روایی آن به وسیله پانل تخصصی و پایایی نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از SPSSانجام گرفته است. یافته های پژوهش براساس آزمون خی دو نشان می دهد که در میان ابعاد کیفیت محیط کالبدی روستایی، ابعاد معنایی- ادراکی و در میان مبلمان های روستایی، مبلمان زیرساختی در افزایش کیفیت محیط کالبدی بیشتر اثرگذار بوده است. همچنین، نتایج حاصل از همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی ساده نشان داد ارتباط و اثرگذاری معنادار و قوی میان مبلمان روستایی و کیفیت محیط کالبدی به شکل مستقیم وجود دارد. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که مبلمان زیرساختی با ضریب 607/0 بیشترین تأثیر کلی را در افزایش کیفیت محیط کالبدی داشته است.
مؤلفه های ارتقاء کیفیت فضای آموزشی از منظر کودکان بر مبنای روایت محوری شناختی با استفاده از تکنیک ترجیحات بصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کودکان نسبت به آنچه در محیط زندگی خود می بینند هوشیارند. اغلب پژوهش گران معتقدند کودکی که تجربه مطلوبی در فضاهای آموزشی داشته باشد، فرایندهای شناختی و رفتاری متعاقب آن، موجب افزایش خلاقیت او شده و به تثبیت یادگیری او کمک می کند. امروزه مکان مناسبی برای آموزش کودکان به گونه ای که پاسخگوی نیازهای آنان باشد، وجود ندارد و اغلب مکان ها هم برای چنین منظوری احداث نگردیده و بر حسب ضرورت و اضطرار مورد استفاده کودکان هستند. هدف اساسی این پژوهش، دست یابی به مؤلفه های طراحی فضای آموزشی است که در آن کودک احساس یگانگی با فضا داشته باشد. پیداست این امر احساس خلاقیت کودک را برمی انگیزد و فعالیت و تحرک متناظر با آن در محیط بیشتر می شود. روش پژوهش در این مسیر با اتخاذ رویکرد کمی، استدلال منطقی است. روش گردآوری اطلاعات استفاده از مطالعات اسنادی و پیمایش میدانی است که بر مبنای روایت محوری شناختی با استفاده از تکنیک ترجیحات بصری صورت گرفته است. مصاحبه عمیق در جامعه نمونه متشکل از ده نفر از کودکان 8 تا 10 سال انجام گرفته که مبنای آماری آن آزمون کفایت معنی گذاشته شده است. یافته های تحقیق مؤید آن است که در معماری فضای یادگیری کودکان، عواملی همچون تداعی کنندگی، تنوع پذیری، تحرک پذیری، انعطاف پذیری، فضای بینابین و شفافیت مهم ترین شاخص های ارتقاء کیفیت فضا از منظر مخاطبان کودک است.
مقایسه تطبیقی آرایه آرامگاه های دوران اسلامی در استان های گیلان و مازندران متأثر از عوامل فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آرایه ها جزء مشخصی از معماری اسلامی بوده اند، همانند آرامگاه های اسلامی که آرایه عنصر جدایی ناپذیر از معماریشان است. از طرفی در استان های گیلان و مازندران آرامگاه های اسلامی از نظر آرایه بندی مرتبط با معماری دارای شکل خاص خود بوده اند و از بخشی به بخش دیگر در این دو استان تفاوت هایی در آرایه آرامگاه های اسلامی دیده می شود، بنابراین هدف اصلی این پژوهش شناخت و تحلیلی آرایه آرامگاه های اسلامی در استان های گیلان و مازندران با توجه به تأثیر عوامل فرهنگی است و این سوالات مطرح می گردد که آرایه آرامگاه های اسلامی در استان های گیلان و مازندران دارای چه خصوصیاتی است و چه عوامل فرهنگی در شکل گیری آنها موثر است؟ روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی_تحلیلی بوده و ارزیابی داده ها از طریق مقایسه تطبیقی انجام گرفته است. انتخاب نمونه ها بر اساس شکل متداول آرامگاه ها از سمت غرب گیلان به سمت شرق مازندران صورت گرفته است، در این رابطه نمونه های متداول غرب گیلان مربوط به دوره قاجار و نمونه های متداول شرق گیلان مربوط به دوره صفویه و بیشتر قاجار بوده و نمونه های متداول در غرب و شرق مازندران مربوط به دوره تیموری و قاجار است. نتیجه پژوهش نشان می دهد عوامل فرهنگی که در اینجا آداب و باورهای مذهبی و عرفی جامعه است باعث تفاوت های موجود در آرایه آرامگاه های اسلامی در این دو استان گشته به طوری که در غرب گیلان به دلیل مذهب سنی و معیشت شبانی آرامگاه های ساده با دیوار مشبک رواج یافته است و عمده آرایه آنها مربوط می شود به گره سازی دیوارهای مشبک چوبی و کنده کاری روی سرستون ایوان های کوچک دور بنا و صندوق محل دفن؛ در حالی که در شرق گیلان به دلیل رواج مذهب شیعه و اهمیت بزرگ داشت شخصیت های دینی جزئیات و آرایه های بیشتر متداول است و عمده آرایه این آرامگاه ها در کنده کاری روی چوب در بدنه ستون، سرستون ها و شیرسرها و همچنین درها و صندوق ها دیده می شود. علاوه بر این به دلیل باورهای مذهبی شیعه نقاشی های دیواری با مضامین مذهبی از دیگر آرایه های آرامگاه های شرق گیلان است. در بخش غربی و شرقی مازندران آرامگاه های ایوان دار مربوط به دوره قاجار از نظر آرایه و عوامل شکل گیری آرایه ها به مانند آرامگاه های شرق گیلان هستند با این تفاوت که آرایه نقاشی دیواری درآنها وجود ندارد؛ علاوه بر آن به دلیل ارتباط مستقیم مازندران با مرکز ایران و همچنین عرف جامعه آرامگاه های برجی که بیشتر مربوط دوره تیموری بودند در مازندران رواج داشته اند که البته در غرب مازندران به دلیل دور بودن از مرکز حکومت شیعه مذهب مرعشیان یعنی شهر ساری سادگی و کیفیت کم در معماری و آرایه آرامگاه های برجی دیده می شود؛ اما در شرق مازندران آرامگاه های برجی از عظمت و تجمل بیشتری برخوردارند و به طورکلی عمده آرایه های آنها به صورت ساختاری و در بخش انتقال به گنبد دیده می شود.
شناسایی اثرات گردشگری و نقش آن در توسعه شهری کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۵
31 - 44
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری به عنوان یکی از صنایع برتر در حال توسعه، امروزه جایگاه خاصی در اقتصاد کشورها داشته و با اثرات خود نقش فعال و مؤثری بر بهبود ساختار اقتصادی، اجتماعی_فرهنگی و محیطی جوامع ایفا می کند. با توجه به اهمیت فزاینده گردشگری، تحلیل آثار آن بر سایر ابعاد ضرورتی ویژه خواهد داشت. شهر کاشان با برخورداری از توان ها و فرصت های ویژه گردشگری، در ابعاد متفاوت اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی از این پدیده متأثر شده است. در این راستا هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی آثار گردشگری و نقش آن در توسعه شهری کاشان است. پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش از نوع تحقیقات توصیفی_تحلیلی است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 200 نفر محاسبه گردید. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته ای با 65 متغیر است که روایی آن با استفاده از نظر متخصصان و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به میزان 738/0 مورد تأیید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل نتایج پرسشنامه از روش های مختلف آماری و نرم افزارهایSPSS و AMOS استفاده شده است. نتایج حاصل از کاربرد مدل سازی معادلات ساختاری نشان می دهد، توسعه گردشگری اثر معناداری بر توسعه شهری در کاشان داشته است. این اثرگذاری دارای بار عاملی 29/0 و سطح معناداری 000/0 بوده که با استناد به آن می توان گفت در سطح اطمینان 99 درصد گردشگری بر توسعه شهری کاشان اثرگذار بوده است. در شاخص های تبیین کننده توسعه شهری رشد خدمات فرهنگی (کتابخانه، مساجد و ...) با بار عاملی 67/0 بیش از سایر ابعاد از توسعه گردشگری اثر پذیرفته است. بار عاملی 66/0 برای توسعه تسهیلات و خدمات زیربنایی و عمرانی (شبکه آب و فاضلاب، مخابرات و ...) این شاخص را در جایگاه دوم قرار داده است. همچنین معناداری اثر گردشگری بر بهبود معیشت ساکنان با بار عاملی 65/0 و سطح معناداری 000/0 مورد تأیید قرار می گیرد. کسب بار عاملی 52/0 برای افزایش خدمات عمومی (خدمات بهداشتی، جمع آوری زباله و...) متأثر از توسعه گردشگری این شاخص را در رتبه چهارم اثرپذیری از گردشگری در مجموعه متغیرهای تبیین کننده توسعه شهری قرار می دهد.