فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۸۲۱ تا ۶٬۸۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
تجزیه وتحلیل فضایی در باستان شناسی در زمینه های گوناگون باستان شناسی چشم انداز، آنالیز آماری اهمیت زیادی یافت. باستان شناسی فضایی روابط مکانی داده های باستانی، الگوهای ایجادشده در اثر فعالیت های انسانی و پیامدهای آن در فضای درونی محوطه های باستانی و محیط اطراف آنها را مطالعه می کند. هدف اصلی پژوهش تجزیه وتحلیل ژئوماتیک و خوشه بندی سه دوره باستان شناختی شهرستان خنج است. پرسش محوری پژوهش، توزیع مکانی محوطه های باستان شناختی دشت خنج بر اساس خوشه بندی دوره ای (پیش ازتاریخ، تاریخی-اسلامی، اسلامی) از چه الگوهایی تبعیت می کند و چه عواملی در مکانیابی این محوطه ها نقش ایفای نموده اند؟ پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی است. ابتدا با مطالعات میدانی192 نقطه باستان شناختی در سه دوره دسته بندی و موقعیت مکانی آنها (طول و عرض جغرافیایی) ثبت گردید. سپس بامطالعه ادبیات پژوهش جهت استخراج 8 شاخص مؤثر (فاصله از رودخانه، ارتفاع از سطح دریا، شیب، جهت شیب، شرایط اقلیمی، پوشش گیاهی، میزان بارش، فاصله از روستا ها) در پراکنش مراکز و نقاط باستانی موجود در سطح شهرستان خنج در سطح 4دهستان شناسایی با استفاده از تکنیک دلفی استخراج شدند، وضعیت نهایی نقاط از طریق ابزار سمی واریوگرام در بخش Geostatistical analyst با نرم افزار ArcGIS تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد؛ بیش از 45 % محوطه ها در ارتفاع1100-900m و درشیب 5 تا10 % پراکنش یافته است، اقلیم آنها با متوسط بارش100 تا 150mm کمتر، اقلیم معتدل و مراتع اطراف آنها قابل آبیاری است. میانگین وسعت محوطه ها بیش از1هکتار و میانگین فاصله از روستاها 3000m است. فاصله از منابع آب به طور میانگین بیش از3 کیلومتر است، محوطه ها به صورت متمرکز در نیمه شرقی و بخشی در قسمت جنوب شرق شهرستان پراکنش دارند.
بازشناسی مؤلفه های شکل دهنده سرزندگی خیابان به مثابه ارتقاء کیفیت زندگی اجتماعی در فضاهای شهری کوچک مطالعه موردی: خیابان شهید چمران شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
41 - 54
حوزههای تخصصی:
سرزندگی یکی از مؤلفه های اصلی تأمین کننده کیفیت مطلوب فضای شهری است. محیط های شهری سرزنده، زمینه ساز ایجاد و افزایش سرمایه های اجتماعی می باشند. ازآنجاکه امروزه شاهد تنزل سرزندگی در عرصه های عمومی و متعاقباً کاهش حضور داوطلبانه مردم در فضاهای شهری هستیم، ضروری به نظر می رسد که در پی ساخت محیط های شهری سرزنده تر باشیم. هدف از انجام پژوهش حاضر بازشناسی مؤلفه های مؤثر بر سرزندگی و تأیید مؤلفه ها در خیابان شهید چمران شهر شیراز می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، توصیفی-تبیینی و ازلحاظ کاربست نتایج، کاربردی و ازلحاظ روش شناسی، کمی است. روش تحقیق از نوع همبستگی رگرسیون و تحلیل عاملی می باشد. در این تحقیق در ابتدا بامطالعه مبانی نظری و پیشینه پژوهش ابعاد و مؤلفه های مؤثر در سرزندگی خیابان های شهری مورد شناسایی قرارگرفته و در غالب مدل جامع تبیین شد. بر اساس نتایج می توان بیان کرد مؤلفه های بازشناسی شده سرزندگی شهری شامل مؤلفه کالبدی-عملکردی با متغیرهای عملکرد، ایمنی، نظارت جمعی، دسترسی، خوانایی کالبدی و آسایش اقلیمی، مؤلفه زیباشناختی با متغیرهای تنوع، نورپردازی، نفوذپذیری و خوانایی و جذابیت بصری، مؤلفه زیست محیطی با متغیرهای سایه اندازی محیط، پوشش گیاهی و عاری بودن از آلودگی و مؤلفه فرهنگی و اجتماعی و متغیرهای آسایش اجتماعی و روانی، هویت برجسته و منحصربه فرد، ارزش های فرهنگی و تعاملات اجتماعی می باشد. در ادامه این مدل با استفاده از با استفاده از ابزار پرسشنامه و نرم افزار AMOS در خیابان شهید چمران شهر شیراز موردبررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی مؤلفه های بازشناسی شده در خیابان شهید چمران شهر شیراز نشان داد، ارتباط معناداری بین مؤلفه های پژوهش و متغیرهای آن ها و همچنین بین مؤلفه های پژوهش برقرار است. همچنین بیشترین وزن استاندارد مربوط به ارتباط بین مؤلفه های زیباشناختی و کالبدی-عملکردی می باشد که بیان کننده همبستگی بالای این دو مؤلفه است. به طورکلی می توان بیان کرد این مدل دارای برازش خوبی برای خیابان چمران شهر شیراز می باشد.
سنجش عوامل مؤثر بر رضایت مندی از مساکن گروه های کم درآمد شهری (مطالعه موردی: مسکن مهر شهرضا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: مسکن مهر، بزرگترین طرح دولتی برای تأمین مسکن بوده، و با توجه بر نقش تعیین کننده قیمت زمین در قیمت مسکن، این طرح اقدام برای حذف این متغیر نموده تا از این طریق علاوه بر کنترل قیمت مسکن باعث تسهیل دسترسی اقشار آسیب پذیر به مسکن مناسب شود. روش: هدف از پژوهش حاضر، سنجش عوامل موثر بر رضایت مندی از مساکن گروه های کم درآمد شهری که به صورت موردی در مساکن مهر شهرضا انجام شده، است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی ساکنان مساکن مهر شهرضا می باشد (2400 = N). با استفاده از جدول بارتلت و همکاران (2001)، 145 خانوار (سرپرست خانوار) به روش نمونه گیری تصادفی از بین خانوارهای ساکن در مساکن مهر مورد نظر انتخاب شد. . ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ی محقق ساخته ای است. تحلیل داده ها از طریق تحلیل همبستگی و الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS انجام شده است. یافته ها: مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد، مولفه های سیاست و برنامه ریزی (701/0= γ، 15/14 = t)، اصول طراحی (421/0= γ، 26/6 = t)، تعامل همسایگان (282/0= γ، 05/3 = t) تبیین کننده ی 66 درصد از تغییرات واریانس رضایتمندی از مساکن مهر شهرضا هستند. نتایج:جهت انجام اقدامات لازمه به منظور افزایش رضایت مندی اقشار کم درآمد شهری از مساکن مهر لازم است به مواردی مانند سیاست و برنامه ریزی در این زمینه، اصول طراحی و موارد مربوط به تعاملات با همسایگان توجه نمود.
پایش و پیش بینی فرایند گسترش کالبدی و تغییرات کاربری زمین در شهرهای میانه اندام (مورد شناسی: شهر مرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
125 - 144
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر شهرهای ایران مانند بسیاری از شهرهای جهان سوم دچار تحولات چشمگیری شده اند، به طوری که روند رشد شهرنشینی در پی تحولات اقتصادی، اجتماعی، موجب رشد لجام گسیخته و بی قواره شهرهای با نقش ملی و ناحیه ا ی شده که در اغلب شهرهای کشور ناشی از فقدان سیاست های نامناسب ساخت وساز و بی برنامگی در بهره برداری از زمین شهری است؛ ازاین رو ارزیابی روند گسترش فیزیکی شهر و آگاهی از الگوهای تغییرات کاربری اراضی و به کارگیری نتایج آن، در برنامه ریزی های آینده شهر ضروری است. در پژوهش حاضر به بررسی تغییرات کاربری اراضی و روند گسترش فیزیکی پیرامون شهر مرند در طی سال های 1378-1395 و سپس به پیش بینی این تغییرات تا سال 1405 با استفاده از مدل زنجیره ای مارکوف پرداخته شد و برای این منظور از تصاویر ماهواره ای لندست TM، سال های 1378، 1384، 1390 و 1395 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. تعیین نقشه کاربری بعد از انجام تصحیحات بر روی تصاویر ماهواره ای، تعیین نمونه های آموزشی و ارزیابی دقت طبقه بندی صورت گرفت. نتایج نشان می دهد که در طی این دوره، طبقه اراضی ساخته شده افزایش قابل توجهی داشته است؛ به طوری که حدود 36 درصد از تغییرات را دربر داشته و در روند افزایش اراضی ساخته شده، طبقات اراضی بایر و باغات به ترتیب بیشترین نقش را داشته است و این تغییرات عمدتاً ناشی از افزایش میزان مهاجرت از سکونتگاه های پیرامون شهر مرند به این شهر است.
نقش و جایگاه قانون در مدیریت شهری شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش شناسایی و ردیابی موانع و مسائل اجرایی برنامه های حوزه ی مدیریت شهری و نقش و جایگاه قانون در آن است. با توجه به نظریات مطرح شده، نتیجه گیری مباحث مطالعه شده ذکر شده و پیشنهادات لازم مطرح شده است و تصویر وضع موجود سامانه مدیریت شهری در ایران، تصویری مغشوش است. امور جاری در کشورها براساس مجموعه قوانین آنها اداره می گردد و قوانین و مقررات، نقش ابزار اجرایی مدیران شهری را به عهده دارد؛ اما، علی رغم گسترش شهرها و به تبع آن پیچیده تر شدن مسائل شهری و گسترش حیطه وظایف مدیران شهری، هنوز هم قانون مصوب 1334 شهرداری (با اصلاحات) به عنوان قانون اصلی در شهرداری کلان شهر تهران به حساب می آید و این امر موجب بروز مشکلات عدیده ای گردیده است. مطالعه ی منابع و ماخذ حقوقی، ناکارآمدی و قدیمی بودن قوانین مدیریت شهری را نشان می دهد که روزآمدی این قوانین موجبات ساماندهی بخشی از مشکلات این حوزه را فراهم می نماید. یکی از اقداماتی که می تواند جهت اصلاح روندهای نادرست و یا بهبود وضع موجود موثر واقع شود، آسیب شناسی اجرای طرح های شهری است، چرا که با دیدگاه نقادانه مسائل و مشکلات اجرایی چنین طرح هایی نمایان شده و از این طریق می توان راه هایی را برای جلوگیری از شدت یافتن مسائل و ریشه کن کردن آن ها پیشنهاد داد.
ارزیابی و اولویت بندی چالش های مسکن مهر در ارتباط با خانوارهای کم درآمد در ایران، نمونه موردی: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
41 - 56
حوزههای تخصصی:
مسکن یکی از نیازهای اساسی بشر بوده و همواره دولت ها در جهت تأمین آن سیاست هایی را تدوین کرده اند. تجربیات جهانی در بررسی نتایج سیاست های اتخاذشده در بازار مسکن اکثراً در سه حوزه کلی زیر بوده است: حوزه اول دخالت دولت در بازار مسکن به عنوان برنامه ریز و سیاست گذار، حوزه دوم اتخاذ سیاست زمین صفر و واگذاری حق بهره برداری از زمین به متقاضیان مسکن و حوزه سوم سیاست های تخصیص وام ساخت به متقاضیان مسکن. بر اساس تبصره 6 قانون بودجه سال 1386 و بر اساس سیاست های کلان دولت در بخش مسکن، در جهت احداث مساکن مهر در ارومیه اقداماتی شده است، ولی هنوز چالش هایی، موفقیت و به هدف رسیدن آن را تحت الشعاع قرار داده و آن را با مشکلاتی مواجه ساخته است. هدف این تحقیق بررسی چالش های موجود در 4 سایت مسکن مهر ارومیه بر اساس مدل Topsis می باشد. در این تحقیق جهت تعیین شاخص های موردنظر از جامعه آماری که شامل 30 نفر از نخبگان استان آذربایجان غربی می شود مصاحبه به عمل آمده و پس از بررسی نظرات ارائه شده، 10 شاخص اصلی و عمده برای هر چهار محدوده (گلمان، طرزیلو، ایثار و گلشهر) به دست آمده است. همچنین ضریب اهمیت شاخص ها نیز از پرسشنامه های نخبگان استخراج گردیده و در نهایت به اولویت بندی محدوده ها ازلحاظ چالش های موجود بر اساس مدل Topsis پرداخته شده است. در اولویت دوم محدوده طرزیلو و اولویت سوم محدوده گلشهر و در نهایت محدوده گلمان می باشد که بر اساس داده های کسب شده دارای بیشترین چالش میان چهار محدوده می باشد.
سنجش نگرش روستاییان نسبت به تحقق گردشگری روستایی جامعه محور (مورد مطالعه: دهستان گوراب پس، شهرستان فومن، استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
72 - 87
حوزههای تخصصی:
یکی از راهبردهایی که امروزه در بسیاری از کشورهای جهان به منظور رشد و توسعه مناطق روستایی به آن توجه می شود، توسعه و گسترش گردشگری در این نواحی است. در این میان گردشگری جامعه محور از دهه 1970 مطرح گردید که متضمن سطح بالای مشارکت جوامع با توجه به پایداری در فرآیند توسعه و برنامه ریزی گردشگری است. گردشگری جامعه محور در جستجوی ایجاد منافع اقتصادی برای جامعه ی محلی، حفاظت از منابع طبیعی و فرهنگ محلی، بهبود کیفیت زندگی و توانمندسازی جامعه محلی به منظور رفع نیازهای نسل های حال و آینده است. در این مقاله دهستان گوراب پس در استان گیلان با توجه به رونق و توسعه گردشگری در این منطقه انتخاب گردیده است تا اثرات گردشگری بر جامعه محلی مورد سنجش قرار گرفته و مشخص شود که تا چه حد توسعه ی گردشگری و اثرات آن منجر به افزایش مشارکت جامعه ی محلی در فعالیت های گردشگری شده است. روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی و ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه بوده و تعداد این پرسشنامه ها از طریق فرمول کوکران 314 نفر تعیین گردید. تحلیل نتایج با استفاده از آزمون تحلیل عاملی نشان می دهد که در بین عوامل گردشگری روستایی جامعه محور، عامل اقتصادی با 137/19 و جامعه ی محلی و حفظ منابع با 283/16 بهترین وضعیت و عامل مشارکت با 786/9 بدترین وضعیت را داشته است.
بررسی الگوی فضایی آسیب پذیری شهرها از زلزله و پیشنهاد الگوی بهینه (نمونه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوادث طبیعی بیش از پیش سکونتگاه های انسانی به ویژه شهرهای بزرگ را با خطر بحران روبرو ساخته است. از یک سو، رشد شتابان شهرنشینی سبب بارگذاری و تراکم بیش از اندازه جمعیت، دارایی ها، تأسیسات زیربنایی، منابع تولیدی و خدماتی در شهرها شده و از سوی دیگر، عدم رعایت ظرفیت ها و استانداردها در ساخت و سازها و در برنامه ریزی و طراحی شهری باعث آسیب پذیر شدن شهرها شده است. از این رو، این پژوهش به مطالعه الگوی فضایی آسیب پذیری شهرها در زمان زلزله و ارائه الگوی بهینه در شهر کرمانشاه پرداخته است. روش پژوهش ترکیبی از روش های توصیفی و تحلیلی و نوع آن کاربردی است. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از طریق نتایج تفصیلی سرشماری عمومی نفوس و مسکن، طرح های جامع و تفصیلی شهر کرمانشاه و همچنین استفاده از اسناد، مجله ها و کتاب های مرتبط با موضوع به دست آمده است. جهت تحلیل داده ها از نرم افزارهای AutoCAD، ArcGIS، Super Decisions و از مدل ANP که مدلی مناسب جهت پهنه بندی آسیب پذیری در مناطق شهری می باشد، استفاده شده است. نتایج این پژوهش معلوم کرد که مناطق مختلف شهر کرمانشاه به ویژه بخش های شمالی و جنوبی آن از لحاظ آسیب پذیری وضعیت مناسبی ندارند. بنابراین، نتایج این مطالعه می تواند به مدیریت بحران به ویژه جهت خدمات امداد و نجات و برنامه ریزان و طراحان شهری برای درک و اولویت بندی مسائل شهری و به ویژه ساماندهی بافت های فرسوده شهر و یافتن راه حل هایی برای رفع مشکلات کمک نماید.
بررسی و تحلیلی بر نقش و جایگاه آئین های بومی و سنتی در توسعه پایدار گردشگری روستایی (مورد مطالعه: منطقه سوادکوه در استان مازندران )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شکلی نوین از توریسم با عنوان توریسم فرهنگی و روستایی تجسم یافته است. با علم به اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر در قالب طرح پژوهشی، به مطالعه این مهم در محدوده مورد اشاره پرداخته است. روش تحقیق در این پژوهش که بر مطالعه موردی استوار است، توصیفی و تحلیلی می باشد که جهت دسترسی به داده های تحلیلی مورد نیاز با استفاده از روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی به مطالعه پرداخته شده است. نتایج این مطالعه که با استفاده از نرم افزار تحلیلی SPSS و آزمونهای مختلف آماری به دست آماده است، نشان می دهد که امروزه آئین های بومی و سنتی فراوانی در محدوده مورد مطالعه وجود دارد که با توجه به استقبال و ذهنیت مردم محلی، زمینه های واقعی توسعه پایدار گردشگری روستایی را می تواند ایجاد نماید. البته در این مسیر، مسائل و مشکلاتی نیز شناسایی شده است و جهت کاهش آن برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری نیز پیشنهاد گردیده است.
ارائه مدل مدیریت دانش سازمانی در جهت رضایتمندی مشتریان و افزایش سهم بازار با رویکرد فرآیند گرا در بانک صادرات استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از مدیریت دانش سازمانی با رویکرد فرآیند گرا و نه غایت گرا برای بهبود مدیریت ارتباط با مشتری برای سازمان ها فرصت هایی ایجاد می کند که پیامد آن افزایش سهم در بازار و افزایش مزیت رقابتی است. با استفاده از مدیریت دانش سازمانی با رویکرد فرآیند گرا بانک های مختلف بهتر می توانند به نقاط ضعف خود پی برده و در نتیجه نیازهای مشتریان را به نحو بهتری درک کنند و برای رفع آن بکوشند. با توجه به این مهم سؤال اصلی مقاله حاضر این است که مدل فرایند گرا نسبت به مدیریت دانش سازمانی چگونه می تواند باعث ارتقای رضایتمندی مشتریان و افزایش سهم بانک صادرات استان گلستان در بازار شود؟ فرضیه ای را که برای پاسخ گویی به این سؤال اصلی در صدد پاسخ گویی به آن هستیم این است که برای مدیریت دانش سازمانی با رویکرد فرآیند گرا و نه غایت گرا رضایت مشتری مهم است چرا که در آن مجموعه وظایف در نظر گرفته می شود و این که طراحی سازمان فرایند محور منجر به ارتقا کیفیت محصول، ورود سریع به بازار، سرعت در تحویل، بهبود عملکرد مالی و... می گردد که برآیند این ها چیزی نیست جز رضایت مشتری. نتایج این مقاله نیز نشان می دهد که بانک صادرات استان گلستان نیازمند فرهنگ سازی، آموزش کارکنان، کار گروهی کارکنان، برنامه ریزی شفاف برای مدیران شعب، تعریف درست تمام فرآیندها، هماهنگی بین کارکنان برای حرکت به سمت مدیریت دانش سازمانی با رویکرد فرآیند گرا است. با توجه به این مقدمه در این مقاله تلاش می شود با استفاده از منابع کتابخانه ای و نیز مقالات علمی و پژوهشی به تحلیل و تبیین تأثیر به کارگیری مدل فرایند گرا نسبت به مدیریت دانش سازمانی بر ارتقای رضایتمندی مشتریان و افزایش سهم بانک صادرات استان گلستان در بازار پرداخته می شود. Abstract Good governance is a new concept in political management and management towards the development of traditional-oriented management. Its characteristic feature and its special work is also due to its privileged role in all the conflicting dimensions of political, economic and ... life, including in providing security, liberty and social, economic and welfare services of citizens in the 21st century. In the political arena of Iran, in the eleventh and two-day presidential elections, the slogan of good governance in the form of a moderate government with the victory of the elections was held in the country's governing body. The issue of the present paper is that the moderator model, with a realistic view, in the domestic and international arena, is consistent with or at least consistent with the model of good governance? The hypothesis to answer the main question of the article we are trying to analyze it, it seems the features of the moderate model, namely, the belief and commitment to Islam Rahmani, the constitution, the Iranian- Islamic identity, attention to national interests and interests, specialization, meritocracy, wisdom, Sustainable development with moderation and phylogeny with a good governance model, it has relatively high adaptability. The results of this article also show that the state of thought and hope, considering the important variables of the international system and accepting common principles and the basic of realism, which is the assumption of a state government, is the assumption of rationality and the assumption of power, first, sought to balance the forces in the international arena in favor of Iran and this is important at the same time by strengthening the economic and social indicators of good governance inside (because power has different dimensions) and negotiating with world powers in the foreign arena. Given this introduction this paper will attempt to use library resources and scientific and research papers and the use of various maps and diagrams to describe and analyze the topic of research.
تحلیلی بر مواضع بازیگران کلیدی در فرایند مدیریت رشد شهری (مطالعه موردی: شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و گسترش کالبدی-فضایی شهرها در سراسر جهان، زمانی اتفاق افتاد که شهرها توانایی ارائه خدمات به جمعیت شهری به سرعت در حال رشد خود را نداشتند و این امر موجب پراکنده رویی و از بین رفتن اراضی لبه شهرها، افزایش شهرک های غیرقانونی و حاشیه ای شد. رشد شهر به مثابه یک فرامسئله متأثر از موضوعات متعدد و متنوع بسیاری است. علاوه بر عوامل فضایی موضوعاتی مانند ساختارهای اجتماعی- اقتصادی، تصمیم سازان (ارگان ها، سازندگان، مالکان)، تصمیم ها (اهداف، راهبردها، سیاست ها) و نظامات (از قبیل تفکیک زمین و روندهای قانونی) نیز بر رشد شهر اثرگذارند. سیاست های مدیریت رشد شهری در برابر رشد سریع و بی رویه حومه ها و مقابله با چالش هایی مانند پراکنده رویی مطرح شده است. درواقع مدیریت رشد به عنوان استفاده هوشمندانه از ابزار برنامه ریزی، قوانین و ابزارهای مالی دولت ها برای جهت دهی به رشد و توسعه شهری است. هدف از پژوهش توصیفی –تحلیلی حاضر بررسی و تحلیل بازیگران مدیریت رشد شهری در کرج است. از روش مکتور نیز برای سنجش مواضع و قدرت بازیگران بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان داد که اثرگذارترین بازیگر، دولت است. درواقع از تفاضل میزان اثرگذاری دولت از میزان اثرپذیری آن از دیگر بازیگران، عدد 469 به دست می آید؛ در حالی که این عدد برای توسعه دهندگان 21۴- است؛ بنابراین قدرت نسبی دولت از همه بازیگران دیگر بیشتر است و بازیگر مسلط محسوب می شود.
نقدی بر پارادایم تحلیل فضایی از منظر جغرافیای اقتصادی رابطه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جغرافیای اقتصادی در جهان، از آغاز تا کنون پارادایم های متفاوتی را وفق نیاز زمان تجربه کرده است. یکی از پارادایم هایی که به طورعمیقی به ویژه در ایران مرسوم شده و تداوم دارد، پارادایم تحلیل فضایی است که در آن متغیرهای" موقعیت مکانی"، "دسترسی"و " وفور منابع طبیعی"، از عوامل اصلی رشد اقتصادی نواحی تلقی می شوند. هدف مقاله حاضر، نگاهی انتقادی به دیدگاه تحلیل فضایی در جغرافیای اقتصادی از منظر جغرافیای اقتصادی رابطه ای است. در این مقاله از منطق رئالیسم انتقادی استفاده شده است. بنا بر ماهیت تحقیق، اطلاعات مورد نیاز به روش اسنادی جمع آوری شده است و دو نوع نمونه به عنوان مصداق معرفی شده و در آن ها داده های مورد نیاز تحقیق جمع آوری شده است. یکی از این نمونه ها، استان خوزستان و استان یزد به عنوان" نواحی مختلف درسیستم سیاسی- نهادی واحد"، و دیگری ناحیه " نوگالس آریزونا " ، در ایالات متحده و " نوگالس سونورا"در کشور مکزیک به عنوان" نواحی واحد در نظام های سیاسی- نهادی مختلف " است. در تبیین داده های جمع آوری شده از تحلیل گفتمان استفاده شده است. نتیجه نشان می دهد که موقعیت مکانی و ماهیت ذاتی نواحی و منابع طبیعی، تعیین کننده نقش اقتصادی نواحی نیست. زیرا ناحیه، بازیگر اقتصادی نیست و مجاورت جغرافیایی در هر شرایطی به توسعه اقتصادی منجر نمی شود. نمونه های خوزستان، یزد و نوگالس سونورا، حاکی از آن است که به رغم ویژگی های اکولوژیکی مشابه، نتایج اقتصادی یکسانی حاصل نمی شود زیرا توسعه اقتصادی محصول درهم تنیدگی غیر تجاری محل، تکنولوژی و سازمان( تثلیث مقدس ) است. به همین دلیل، نوگالس آریزونا که از نظر اکولوژیکی، شرایطی مشابه نوگالس سونورا دارد، ولی به دلیل وجود درهم تنیدگی های غیر تجاری محل، تکنولوژی و سازمان، از توسعه اقتصادی به مراتب بالاتری برخوردار است.
ارزیابی رضایتمندی گردشگران سلامت بر اساس مدل ACSI(مورد مطالعه: منطقه گردشگری سردابه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری سلامت در جهان به سرعت در حال رشد است. در ایران نیز چشمه های آب گرم متعددی با خواص درمانی گوناگون وجود دارند که گردشگران را به خود جذب می کنند. لذا تأمین رضایت گردشگران از عوامل کلیدی موفقیت این مقاصد به شمار می رود. در این راستا مطالعه حاضر با هدف بررسی رضایتمندی گردشگران مراجعه کننده به منطقه گردشگری سردابه، صورت گرفته است. روش پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی و روش جمع آوری داده ها، به دو صورت کتابخانه ای و میدانی می باشد. داده های حاصل از تحقیقات میدانی، براساس مدل ACSI مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد شاخص ACSI در منطقه 52.47 بوده و به سطح نسبی از رضایتمندی گردشگران اشاره می نماید. سه بعد از ابعاد فعالیت های گردشگری سلامت یعنی: اجتماعی-فرهنگی، کالبدی-محیطی و اقتصادی، اثرگذاری مثبت و معناداری را بر سطح از رضایت گردشگران داشته و سه بعد اطلاع رسانی، اقامتی-تسهیلاتی، بهداشت، تأثیرات منفی برجای گذاشته و سطح رضایتمندی را پایین آورده اند.
عوامل موثر در تحقق پذیری حیات شبانه در برنامه ریزی توسعه پایدار شهری از منظر مخاطبان تهران و حوزه نفوذ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شهرهای بزرگ، تفاوتهای عملکرد روز و شب به عنوان عامل تباهی شهرها، ازبین رفتن فضاهای شهری و کاهش رونق اقتصادی محسوب گشت. کلانشهر تهران به عنوان پایتخت ایران و یکی از شهرهای مهم خاور میانه نیازمند ایجاد یا بازآفرینی فضاهای شبانه در شهر است. در این راستا می توان آزادسزی پتانسیل نهفته در فضاها و اماکن عمومی شهر تهران به شرط لحاظ الزامات کالبدی، ادارکی و نیز فرهنگی-آیینی مورد نیاز، رویای زندگی شبانه را برای شهروندان محقق ساخت. پرسش پژوهش کنونی آن است که چه موانعی برای تحقق زیست پذیری شبانه در شهرها در ایران و به طور خاص در شهر تهران وجود دارد و راه-کارهای تشویق فعالیتهای شبانه امن در شهر تهران کدامند؟ پژوهش کنونی از رویکرد آمیخته که تلفیقی از دو روش کیفی و کمّی است، استفاده می کند. به این صورت که این پژوهش ابتدا به صورت کیفی و با استراتژی موردکاوی که از استراتژی های تحقیقات کیفی است، به تبیین جنبه های مختلف حیات شبانه در برنامه ریزی توسعه پایدار شهری مجموعه شهری تهران و حوزه نفوذ می پردازد. علاوه بر موردپژوهی، از روش پیمایش به عنوان یک روش کمّی برای گردآوری و تحلیل داده ها، استفاده گردیده است. دستاورد پژوهش نشانگر این است که راه کارهای تشویق فعالیتهای شبانه امن و حیات شبانه درونی و بیرونی در برنامه ریزی توسعه پایدار شهری (نمونه موردی: تهران و حوزه نفوذ) شامل تغییرات ماهیت و زمان فعالیت کاربری ها، تأمین روشنایی فضا، بسترسازی حمل و نقل و ارتقای امنیت فضاهای شهری است.
ارزیابی تاب آوری و مؤلفه های آن در برابر مخاطرات طبیعی مطالعه موردی: شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
105 - 123
حوزههای تخصصی:
مخاطرات طبیعی به صورت تکرارپذیر، جوامع بشری ازجمله شهرها را در معرض آسیب پذیری قرار می دهد. لذا تاب آور شدن با رویکرد تقویت جوامع و تحلیل آسیب پذیری مطرح می شود. در این راستا ارزیابی تاب آوری و ابعاد آن در شهر ایلام مطابق با راهبردهای جهانی تاب آوری و بررسی میزان کارآمدی سند جهانی تاب آوری مطابق با واقعیات ساختار تاب آوری شهر ایلام ضروری می نماید. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری شامل خبرگان حوزه مدیریت بحران و ساکنین محلات شهر ایلام است. شاخص ها و مؤلفه ها با تلفیق مدل CDRI و راهبردهای سند سندای عملیاتی شده اند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری همچون آزمون تی (T) تک نمونه ای و دو نمونه مستقل استفاده شده است. بر اساس نتایج پژوهش، وضعیت تاب آوری شهر ایلام بر مبنای راهبردهای جهانی تاب آوری با مقدار میانگین 42/2 درصد کمتر از حد مبنا (3) است که نشان می دهد وضعیت تاب آوری شهر ایلام با وضعیت مطلوب فاصله داشته و نامطلوب ارزیابی می شود. ابعاد تاب آوری اقتصادی، اجتماعی، نهادی، طبیعی و کالبدی با وضعیت مطلوب تاب آوری فاصله داشته و به سمت آسیب پذیری گرایش دارد. تفاوت معنادار بین تاب آوری بافت های فرسوده و حاشیه نشین با نواحی شهری دارای بافت جدید بیانگر سطوح متفاوت آسیب پذیری در سطح مناطق و نواحی محدوده موردمطالعه است. نتایج آزمون تی (Test –T) پرسشنامه مبتنی بر نظر خبرگان حاکی از آن است که راهبردهای بین المللی تاب آوری در صورت اجرا در تقویت تاب آوری جوامع محلی (ایلام) مؤثر می باشد که این امر استفاده از تجارب جهانی و لزوم بازنگری در راهبردهای کاربردی در حوزه تاب آوری شهری را یادآور می شود.
رهیافتی بربهبودکیفیت خدمات گردشگری شهری با استفاده از مدل سرکوال (مطالعه موردی:شهریاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
15 - 28
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری در جهان امروز به سرعت در حال رشد است. رشد روز افزون و شتابنده صنعت گردشگری باعث شده است که بسیاری از صاحب نظران قرن 21 را قرن گردشگری بدانند. شهریاسوج ازشهرهایی است که به لحاظ برخورداری از منابع گردشگری طبیعی از قابلیت بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر با بررسی عوامل سازمانی و محیطی موثردررضایت گردشگران شهریاسوج، درصددفراهم آوردن زمینه های مناسب برای توسعه گردشگری است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است وبه روش همبستگی انجام شده و از پرسشنامه به عنوان ابزار اصلی گردآوری اطلاعات استفاده شد. جامعه آماری گردشگرانی هستند که در بازه ی زمانی شهریورماه به شهر یاسوج سفر کرده اند. با توجه به نامشخص بودن تعداد گردشگران از نمونه گیری تصادفی قابل دسترس استفاده شد. برای تحلیل سوال ها جهت تایید یا رد فرضیه ها ازضریب همبستگی استفاده شد. ازآنجا که این بررسی با هدف ارزیابی کیفیت خدمات با مولفه رضایت از خدمات گردشگری انجام شده است،عوامل موثردرگردشگری شناسایی ودردوطبقه عوامل محیطی وسازمانی قرارگرفتند. سپس با استفاده از مدل سرکوال(تحلیل شکاف) به بررسی شکاف انتظارات و ادراک گردشگران پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان داد بین عوامل محیطی و سازمانی و رضایت گردشگران به ترتیب با ضریب512/0و 676/0رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
Investigating Water Conflict Management Strategies among Irrigated Wheat Growers of Doroudzan Dam Network(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- The irrigated wheat farms of Doroudzan District in Marvdasht County, Fars Province face agricultural water deficit challenges due to mis-management of water resources. This research aims at investigating water conflict strategies among the irrigated wheat farms of Doroudzan Dam Network. Design/methodology/approach- The study was descriptive regarding its nature and used survey research procedure. The statistical population included 803 wheat farmer households residing in Ramjerd 2 and Abarj Dehestans in Doroudzan District. According to Krejcie and Morgan's (1970) sample size table, the samples were 260wheat farmers selected based on simple random sampling technique. Systematic questionnaires were used to collect data by means of face-to-face interviews. The validity of the questionnaire was confirmed by a panel of experts, and a pilot study was also done to assess the reliability of the questionnaire. The estimated Cronbach's alpha coefficients were between the accepted range (i.e. 0.50 - 0.75) for the different measures used in this study. Findings- Results revealed that the most prevalent conflicts were intra-group conflicts among the counterparts. Verbal conflicts were the current form of water conflicts regarding the conflict intensity in the region. Physical attacks and third party (police) controls were placed in the second and third position. The results of cluster analysis indicated three clusters of farmers; “educated aggressors”, “low-literate aggressors” and “peace-oriented farmers”. All the clusters were statistically different regarding their demographic characteristics (age and education level), farming-system portfolio (area under cultivation, annual income and cost) and water conflict in response to water shortages. According to the contingency table, collaboration strategy was the prominent conflict management strategy among the three groups followed by compromising strategy. Research limitations / implications- The lack of institutional support to get information on conflict attacks among the rural residents and the time-consuming nature of the survey study are the most important challenges in this study. Practical implications-According to the findings, it is of prominent importance to provide the context of problem solving with counterparts. As a result, it needs more attempts to share all the stakeholders’ interests to reach a common decision. It seems that reaching a satisfactory solution needs drawing out different parties’ expectations to help them get organized through collaboration. Originality/value- Numerous studies have been carried out on water deficiencies. However, this study is the first in the context of rural settlement and valued based on the analysis of the conflict management strategies among famer groups that has not been addressed in previous studies.
تبیین تحولات کارکردی روستاها و گذار از اقتصاد کشاورزی به گردشگری با تأکید بر نظریه چرخه حیات (مطالعه موردی: دهستان فیروزجاه- شهرستان بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق روستایی تحت تاثیر فرایندهای جهانی، ملی و منطقه ای همواره در معرض تغییر قرار داشته و این تغییرات ساختار و کارکرد روستاها را متحول نموده است. در این راستا شناخت تحولات کارکردی مناطق روستایی و تبیین عوامل مؤثر بر آن و نیز ساماندهی و هدایت این تحولات در راستای توسعه پایدار روستایی و تقویت پیوندهای روستایی- شهری بسیار ضروری بوده و از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف مقاله حاضر تبیین تغییر کارکردی روستاها با استفاده از نظریه چرخه حیات است. محدوده انجام تحقیق، دهستان فیروزجاه در شهرستان بابل(استان مازندران)است، روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی است که داده های مورد نیاز به روش اسنادی و میدانی با در نظر گرفتن سه جامعه آماری، ساکنان محلی، گردشگران و مسئولین محلی جمع آوری شده است. روش نمونه گیری پژوهش حاضر، تصادفی و برای تعیین حجم نمونه از روش کوکران استفاده شده است. نتایج به دست آمده بر اساس آزمون T نشان دهنده تضعیف فعالیت های بخش کشاورزی و به تبع آن مهاجرت و تخلیه جمعیتی روستاها در چند دهه گذشته است که روستاها قبل از ورود به مرحله نابودی، با گسترش فعالیت های گردشگری و تفریحی در بویژه در ده اخیر متحول شده و تجدید حیات دوباره یافته اند.
تحلیلی بر ریسک ها و مخاطرات مقاصدگردشگری، مطالعه موردی: بندرانزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به روش توصیفی- تحلیلی و با هدف شناسایی و اولویت بندی ریسک های گردشگری انجام شده است. داده های پژوهش به صورت کتابخانه ای و هم چنین به روش میدانی از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید. سنجش روایی پرسشنامه با استفاده از روایی محتوایی انجام شده و نیز ، برای سنجش پایایی نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است که میزان آن با 76/0 دارای ضریب قابل قبولی می باشد. در این زمینه، برای شناسایی ریسک های استنباط شده از تحلیل عاملی اکتشافی و جهت اولویت بندی ریسک های شناسایی شده، از آزمون آماری فریدمن استفاده گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شاخص اقتصادی و مالی با رتبه میانگین 85/2، بیش ترین احتمال وقوع را دارا می باشد و در رتبه یک قرارگرفته است. سپس، شاخص امکانات و خدمات با رتبه میانگین 48/2 در رتبه دوم می باشد و پس از آن شاخص ایمنی و امنیت با رتبه میانگین 08/2 در رتبه سوم قرارگرفته است. هم چنین، شاخص بهداشت و سلامت با رتبه میانگین 77/1 در رتبه چهارم، شاخص بلایای طبیعی با رتبه میانگین 74/1 در رتبه پنجم قرار گرفته اند. شاخص فرهنگی و اجتماعی با رتبه میانگین 26/1، کم ترین احتمال وقوع را دارد و در رتبه ششم قرار می گیرد. در پایان مقاله نیز اولویت بندی ریسک های استنباط شده از دیدگاه گردشگران صورت گرفته شده است.
رویکرد مسکن اندک افزا به مثابه سیاست ارتقای مسکن در سکونتگاه های غیررسمی؛ نمونه مورد مطالعه: شهر چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
77 - 90
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های غیررسمی یکی از تبعات شهرنشینی سریع است که عمدتاً مهاجران روستایی و تهیدستان شهری را در خود جای داده و بدون مجوز و خارج از برنامه ریزی رسمی و قانون توسعه شهری در درون یا خارج از محدوده شهرها شکل می گیرند. این نوع سکونتگاه ها نتیجه ناکارآمدی نظام تأمین مسکن شهری است که در امتداد رشد کنترل نشده آن و عدم ثبات اقتصادی بازار مسکن رخ می دهد. این پژوهش بر سیاست مسکن اندک افزا به مثابه فرآیندی برای بهسازی کالبدی مسکن در سکونتگاه های غیررسمی در شهر چابهار تأکید دارد و می تواند برای بهبود کیفیت فضایی_کالبدی زاغه ها و ادغام آن با مناطق رسمی شهری مورد استفاده قرار گیرد. رویکردی است در جهت تطبیق سیاست مسکن این نوع بافت و محلات با محدودیت ها و قیود تأمین منابع مالی و شرایط اقتصادی ساکنان. در الگوی پیشنهادی به حفظ ساختارهای حائز اهمیت مردمان محدوده پژوهش توجه جدی شده است. تأکید بر حفظ ساختار فضایی ساکنان که منطبق بر فرهنگ سکونت جامعه مخاطب طرح است و از الگوهای فعالیتی حیات روزمره ایشان تبعیت می کند، از اهداف پژوهش پیشِ روست. نتایج تحقیق نشان می دهد که با بهره گیری از مسکن اندک افزا و رویکردهای مرتبط با آن افراز، تجمیع و تکمیل فضایی می توان به مدلی مطلوب و بهینه دست پیدا کرد که در آن راهبرد عمودی از بالا به پایین و بی توجه به ساکنان جای خود را به شکل همدلانه تری از توسعه داده است. روش پژوهش با درگیری فعال محقق در میدان تحقیق و مصاحبه های عمیق با ساکنان همراه بوده تا شیوه برآمده از تجربه زیسته آنها شناسایی و در ارائه الگو استفاده گردد. طراح در این فرآیند عمدتاً نقش پیش ران یا کاتالیزور را خواهد داشت و نه فراتر. طراح قرار است صرفاً تسهیل گر باشد و در ادامه خود ساکنان می توانند تصمیم به افراز، تجمیع یا تکمیل درون واحدهای سکونتی خود را بگیرند.