فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۲۱ تا ۲٬۰۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
معابر شهری، حلقه های واسط ورشته های ارتباطی بناها وسایر فضاهای شهری است، که اگر با دقت موردتوجه قرارگیرد، بیش ترین کارکرد را در زندگی شهری داشته وهمچنین حیاتی ترین نقش ها را برای پویایی یک شهر رقم می زند. یک طراحی و اصلاح هندسی صحیح در معابر شهری، بسیاری از مشکلات توسعه ای وزیست محیطی و معضلات روانی و اجتماعی را در شهرکاهش می دهد. روان سازی جریان ترافیک و لذت بخش نمودنِ گشت و گذار و تحرک در شهر به واسطه طراحی هندسی الهام بخش و صحیح، امکان پذیر است. پژوهش حاضر از نوع مطالعاتارزیابی آثار اجتماعی وفرهنگی پروژه های شهری است، که به ارزیابی آثار اجتماعی وفرهنگی اصلاح هندسی معابر شهری منطقه 18 تهران می پردازد، روش انجام این پژهش روش کمی پیمایشی و اسنادی است و تکنیک جمع آوری اطلاعات پرسشنامه است و در مواردی برای توصیف اقدام مداخله ای از تکنیک های مصاحبه و مشاهده نیز استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را ساکنان اطراف پروژه تشکیل می دهند که از 200 نفر از آنها از طریق ابزار پرسشنامه اطلاعات جمع آوری شده است. با توجه به نتایج تحقیق، 20 پیامد در چهار بخش اجتماعی و فرهنگی، زیست محیطی، اقتصادی و دید و منظر شهری شناسایی شده است. نتایج آزمون فریدمن نیز نشان می دهد که در بین پیامد های شناسایی شده، توجه به نیازهای اقشار خاص (معلولان، سالمندان، کودکان ) با میانگین رتبه13.37 اولویت اول، کاهش منازعات بین رانندگان و مردم با میانگین رتبه 12.15 اولویت دوم، تقویت قانون مندی در بین رانندگان با میانگین رتبه 12.01 اولویت سوم، افزایش سطح رضایت شهروندان با میانگین رتبه 11.94 اولویت چهارم، کاهش خسارت مالی ناشی از تصادفات با میانگین رتبه11.85 اولویت پنجم را دارا هستند.
بررسی و تحلیل سطح برخورداری شهرستان های استان چهارمحال و بختیاری از شاخص های توسعه با استفاده از مدل تاپسیس فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی منطقه ای با هدف توسعه و کاهش نابرابری منطقه ای، از موضوعات مهم در کشورهای در حال توسعه محسوب می شود. شناخت و تجزیه و تحلیل وضع مناطق در زمینه های محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نخستین گام در فرایند برنامه ریزی توسعه منطقه ای است. با این کار تنگناها و محدودیت های مناطق مشخص شده و می توان برای رفع آن ها اقدام کرد. به عبارتی برای تخصیص اعتبارات و منابع میان مناطق مختلف، شناسایى جایگاه آن منطقه در بخش مربوطه و رتبه بندى سطوح برخوردارى از مواهب توسعه ضرورى است. با عنایت به مباحث فوق الذکر در پ ژوهش حاضر سعی شده است، با روش توصیفی- تحلیلی به تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان چهار محال بختیاری در شاخص های انتخابی توسعه پرداخته شود. در این پژوهش شهرستان های استان براساس 11 مولفه مختلف توسعه در قالب 50 شاخص (با تاکید بر شاخص های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی) با استفاده از مدل های کمی برنامه ریزی از جمله مدل تصمیم گیری چند معیاره شباهت به گزینه ایده آل TOPSIS و وزندهی شاخص ها با تکنیک AHP، سطح بندی و میزان نابرابری های موجود در شهرستان های استان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده از این بررسی ها حاکی از آن است که شهرستان های شهرکرد و بروجن به ترتیب با 5721% و 5062% در سطح برخوردار و شهرستان های اردل، فارسان و کوهرنگ به ترتیب با 3838% و3644% و 3071% در سطح نیمه برخوردار و شهرستان لردگان با 2042% در سطح عدم برخورداری هستند. یافته ها نشان می دهد لزوم توجه به برنامه ریزی غیرمتمرکز بر اساس منابع و محدودیت ها به منظور نیل به توسعه و پیشرفت متعادل و یکپارچه منطقه ای، ضرورتی اجتناب ناپذیراست.
جغرافیای اجتماعی تجلی گاه تعامل میان دانشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر چند تخصص گرایی و کاربردی نمودن علم از مهمترین راهکارهای توسعه در قرن بیستم به شمار می رود، اما از سوی دیگر، ارتباط منطقی بین علوم با توجه به فرایند رو به گسترش پدیده جهانی شدن، ضرورتی دوباره یافته است.دو دهه پایانی هزاره دوم را می توان شروع نگرشی تازه بر علم دانست. با وجود نوآوری، از نظریه تا عمل، جامعه علمی به این باور رسید که حتی مدرنیسم و مدرنیته نیز پاسخگوی تحولات به سرعت رو به رشد جامعه انسانی نیست. شاید هم بدین نیاز بود که مفاهیم و مکتبهای جدیدی چون پست مدرنیسم، بازساخت، پارادایم و ... پا به عرصه حیات نهادند و بر مضامین و نظریه های پیشین نظیر کارکرد وساختار گرایی، هرمونوتیک و ... با نگاهی نو نگریستند. در این میان، درک و قبول گردیدکه تخصص گرایی، در عین حال که علم را دقیقتر و ژرفتر کرده است، اما رویکرد پیوندی و تعاملی رشته های گوناگون علوم به یکدیگر، در قالب فلسفه علم، به منزله رهیافت جدید است. چنین ارتباط و همکاری تنگاتنگ، که می توان به دیده قرارگیری علوم در جریانهای دیالوگی و دیالکتیکی به آن نگریست، سبب نوزایی و شکل گیری شاخه های علمی در چارچوب مفهومی "بین رشته ای" گردید و مفاهیمی نظیر "توسعه پایدار"، "توسعه همه جانبه"، "محلی- جهانی" و ... کار آمدی خود را نشان داد. دانش جغرافیا به لحاظ گستردگی قلمرو علمی خود و این که تنها دانشی است که روابط متقابل جامعه انسانی و محیط طبیعی در جریان دیالکتیکی و بازتاب مکانی- فضایی آن در سطوح خرد و کلان را محور اصلی کار خود قرار داده است، نقش آفرینی شایسته ای در این نوزایی دارد. در این میان، جغرافیای اجتماعی به عنوان پلی میان دیدگاههای جامعه شناختی و جغرافیاشناختی، یکی از مظاهر چنین تعاملی شناخته می شود.
توسعه پایدار در سطوح حساس: نمونه مطالعاتی: شهرستان فردوس در حاشیه کویر
حوزههای تخصصی:
شهرها و روستاهای ما در گذشته بهترین نمونه های پایداری را در خود متجلی ساخته بودند. توجه به محدودیتهای اکولوژیک محل نظیر آب، توسعه متناسب و سازگار با طبیعت، صرفه جویی در منابع، استفاده از مواد و مصالح بومی، ابداع روشهای مؤثر و مناسب برای ادامه حیات نظیر قنات و بادگیر و... نمونه هایی از شیوه های پایدار و سازگار با توان محیطی تلقی می شدند. اما افزایش جمعیت و ازدیاد خواسته های مادی و معنوی انسان و نوع نگاه به طبیعت، این تعادل را تا حد زیادی از بین برده است. این وضعیت در محیط هایی که محدودیت های طبیعی بیشتر است،بحرانی تر به نظر می رسد.
شهرستان فردوس از آن محیط هایی است که در حاشیه کویر قرار دارد و با تنگناهای متعددی روبرو است.با روند افزایش جمعیت به شیوه کنونی و استمرار روندهای تولید به طریقه سنتی، استمرار حیات در این بخش از کشور، با تنگناهای متعددی روبرو خواهد بود. این مقاله در نظر دارد با معرفی قابلیت های بلا استفاده شهرستان و چگونگی بهره برداری از آنها، تا حدودی فشارها و تهدیدهای موجود را تقلیل دهد.
نقش دانش بومی در کاهش آسیب های محیطی نواحی روستایی
حوزههای تخصصی:
ارزیابی شاخص های اجتماعی فضاهای سبز شهری از دیدگاه شهروندان نمونه موردی: ایرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مفهوم شهرها بدون وجود فضای سبز مؤثر در اشکال مختلف آن قابل تصور نیست. پیامدهای توسعه ی شهری و پیچیدگی معضلات زیست محیطی ناشی از آن موجودیت محیط سبز و گسترش آن را اجتناب ناپذیر کرده است. فضای سبز که بخشی از سیمای شهر را شکل می دهد، به عنوان یکی از پدیده های واقعی از نخستین مسائلی است که انسان همواره با آن در تماس بوده و خواهد بود.بنابراین پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای-کاربردی ؛ فضای سبز شهری را در ابعاد اجتماعی، فرهنگی، روانی و امنیتی و با روش توصیفی- تحلیلی و کمّی، با استفاده از اطلاعات و داده های اسنادی- کتابخانه ای و میدانی مورد مطالعه قرار داده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که فضاهای سبز ایرانشهر علاوه بر آثار مثبتی مثل تجمعات دوستانه، برقراری ارتباطات اجتماعی شهروندان ایرانشهری، قابلیت های فرهنگی پارک ها، کاهش افسردگی و استرس و نشاط آور بودن آنها، دارای تبعات منفی مثل افزایش جرم و جنایت، فروش مواد مخدر، تجمع معتادین و افراد بزهکار و کاهش ورود زنان و دختران نیز می شوند. این آثار منفی بیشتر در پارک های ناحیه ای و محله ای مشاهده می شود.
فراتحلیلی بر مطالعات گردشگری روستایی در ایران: پژوهشی درچارچوب روش شناسی کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش تلاش می شود تا شناخت جامعی از مجموعة راهکارها و راهبردهای برنامه ریزی و مدیریت توسعة گردشگری روستایی در ایران، به دست آورده شود. سپس، با بهره گیری از مشارکت متخصصان، دیدگاه های مختلف در این زمینه شناسایی و دسته بندی شود و گامی فراتر از مجموعة تحلیل های ارائه شده برداشته شود.
روش: در چند دهة گذشته، گردشگری روستایی به عنوان یکی از برجسته ترین بخش های فعالیتی برای متنوع سازی و بازساخت مطلوب اقتصاد روستایی موردتوجه اندیشمندان و برنامه ریزان توسعه قرار گرفت. این موضوع از آغاز دهة 1380 هجری شمسی، به تدریج وارد ادبیات علمی- دانشگاهی کشور به ویژه رشتة جغرافیا شده است؛ اما در سطوح اجرایی توسعة روستایی به عنوان راهبردی برای توسعة اقتصاد نواحی روستایی، هنوز موردتوجه قرار نگرفته است. این پژوهش با بهره گیری از روش شناسی کیو، نخست برپایة نتایج پژوهش های گردشگری روستایی در ایران و تجزیه وتحلیل فضای گفتمانی موجود، شناخت جامعی از مجموعة راهکارها و راهبردهای برنامه ریزی و مدیریت توسعة گردشگری روستایی در ایران به دست داده است.
یافته ها: یافته های پژوهش برپایة تحلیل عاملی کیو بیانگر سه دیدگاه درزمینة برنامه ریزی و مدیریت توسعة گردشگری روستایی در ایران است. دیدگاه نخست، دارای ویژگی های «نهادگرا، جامع نگر، یکپارچه نگر، مشارکت گرا، و جامعه محور» است و تأکید زیادی بر برنامه ریزی توسعة گردشگری روستایی دارد. دیدگاه دوم، «محیط زیست نگر- حفاظت گرا، و یکپارچه نگر» است و بیشتر بر مدیریت توسعة گردشگری روستایی در ابعاد مختلف تأکید دارد و دیدگاه سوم، دارای ویژگی های «مشارکت گرا، حمایتگر- تسهیلگر، و حفاظت گرا» است که بر برنامه ریزی کاربری زمین تأکید دارد و درزمینة مدیریت توسعة گردشگری، حفاظت از اراضی روستایی دربرابر تغییرات غیراصولی را در دستور کار خود قرار می دهد.
محدودیت ها/ راهبردها: جلب مشارکت واقعی متخصصان برای مشارکت در روش شناسی کیو زمان بر و دشوار است.
اصالت و ارزش: پس از گذشت یک دهه از سابقة مطالعات گردشگری روستایی در ایران، این پژوهش به کشف الگوهای تفکر درزمینة گردشگری روستایی کمک می کند و انتظار می رود که شرایط لازم برای نگریستن به همة ابعاد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و محیطی (طبیعی، انسان ساخت) توسعة گردشگری روستایی از زاویه های دید گوناگون فراهم گردد تا به این وسیله بستر مناسب برای پرداختن به توسعة گردشگری روستایی یکپارچه درراستای توسعة پایدار روستایی پدید آید.
بررسی نقش ویژگی های فردی در میزان دلبستگی کاربران به فضاهای شهری (نمونه موردی: خیابان خیام در قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه انسان و مکان جنبه های گوناگونی دارد که دلبستگی به مکان، به عنوان بُعد عاطفی این رابطه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این رابطه، علل و عوامل مختلفی در مطالعات گوناگون مطرح گردیده اند که برخی به ویژگی های مکان و برخی به ویژگی های فردی اشاره دارند. در تحقیق حاضر با ع نایت به اهمیت این امر در توس عه رابطه انسان و مکان که آرامش او را در پی دارد جنبه های فردی مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته و یکی از خیابان های موفق شهری با نام خیابان خیام واقع در شهر قزوین به عنوان نمونه انتخاب گردیده است. در این راستا پس از یافتن شاخص های ارزیابی دلبستگی به مکان در تحقیقات صورت گرفته، متغیرهایی چون: جنسیت، سن، تحصیلات، وضعیت تأهل و شغل پاسخ دهندگان؛ به عنوان متغیرهای مستقل تحقیق، مورد ارزیابی قرار گرفته اند. با توجه به آن که دلبستگی به م کان، دارای ابعاد م ختلف عملکردی، عاطفی، رفتاری و شناختی می باشد، تأثیرگذاری متغیرهای مذکور بر میزان دلبستگی پاسخ دهندگان در این ابعاد، مورد سنجش قرار گرفته است. در این تحقیق، 598 نفر از شهروندان حضور داشته اند و نتایج از طریق آزمون های مختلف تی-تست، همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی و اف-تست، تحلیل شده است. نتایج حاکی از آن است که در میان متغیرهای مذکور، تنها تحصیلات رابطه معناداری با میزان دلبستگی افراد به مکان و همچنین بُعد عاطفی آن داشته است. ضمن آن که رابطه معناداری بین گروه کارگران و افراد مجرد با بُعد رفتاری دلبستگی به مکان مشاهده گردیده است. قابل ذکر است بعد مذکور درعین حال تحت تأثیر مستقیم سن کاربران در فضای نمونه نیز قرار دارد.
الگوی مدیریت ضایعات و پسماندهای دامی (مطالعه موردی: روستای گرگیدر-شهرستان روانسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش کیفی حاضر با هدف شناسایی وضعیت بهینهمدیریت ضایعات دامی توسط دامداران استان کرمانشاه انجام شد. نمونه ها بر اساس دو معیار سابقه زیاد در پرورش دام و مالکیت تعداد دام زیاد بر اساس عرف منطقه انتخاب شدند. با استفاده از مصاحبه عمیق، گروه های متمرکز و مشاهده مستقیم اطلاعات موردنیاز کسب شد و سپس با روش تئوری بنیانی تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که نحوه پرورش دام، عدم وجود برنامه مناسب در تغذیه دام، عدم مراقبت و نوع و نژاد دام مهمترین عوامل ایجاد ضایعات دامی هستند. ضایعات تولیدی به همراه پسماندهای دامی جهت حاصلخیزی خاک، تهیه صنایع دستی، استفاده به عنوان بستر دام، فروش و دفع حشرات به کار برده شده و مقداری هم دفع می شود. دفع ضایعات روش نامناسبی برای مدیریت ضایعات و پسماندهاست لذا توصیه می شود اصلاح بیولوژیکی با روش های تولید بیوگاز و کمپوست جایگزین آن گردد.
فرآیند تعیین نظام کاربری اراضی وسیع استحصال شده ناشی از انتقال کاربری های ناسازگار مطالعه موردی؛ پادگان قلعه مرغی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم سال های اخیر در حوزه شهرسازی کشور، بحث انتقال کاربری های ناسازگار به خارج از بافت های مسکونی است. این کاربری ها که اغلب شامل انواع کارخانجات ، پادگان ها، کشتارگاه ها و زندان ها می شود، در طی حضورشان در بافت های مسکونی، مشکلات ایمنی، زیست محیطی و اجتماعی متعددی را برای ساکنان ایجاد می کنند. مطالعات اولیه نشان می دهد در حال حاضر در کشور ما حداقل جهت تعیین نظام کاربری این اراضی سازوکاری روشن، واضح و مصوب وجود ندارد و مطالعه های محدودی که در حال اجرا است بر اساس سازوکارهای غیر رسمی، غیر واحد و غیر مصوب پیش می رود. پژوهش حاضر با مدنظر قرار دادن این نقص با هدف تعریف ساز وکاری واضح، واحد و مشخص که با توجه به ویژگیهای مختص هر سایت و منطقه واقع در آن باشد، از طریق شیوه پژوهشی تحلیلی- کاربردی فرآیندی را برای تعیین نظام کاربری این گونه اراضی ارائه می نماید. این فرآیند که در قالب پنج بخش نیاز سنجی، قابلیت سنجی، تعدیل سازی، نظام سازی و منطبق سازی تعریف شده، بر اساس روش گردآوری اطلاعات، ساختارسازی و منطبق سازی، با کمک منابع مطالعاتی محدود موجود پیشنهاد گردید. در نهایت این فرآیند در سایت پادگان قلعه مرغی واقع در منطقه 19 شهر تهران در راستای الزامات طرح جامع (1385) و طرح تفصیلی تهران پیاده شد و نظام کاربری پیشنهادی اراضی سایت پیشنهاد گردید.
بررسی ارتباط مولفه های دما و ساعات تابش آفتاب و طول روز به میزان خودکشی های دارویی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اقدام به خودکشی یک اورژانس روانپزشکی است که بعضا افراد سالم و جوان را شامل می شود و جلوگیری از آن مهمترین وظیفه دست اندرکاران بهداشت و درمان است. این مطالعه برای تعیین ارتباط مولفه های دما، ساعات تابش آفتاب و طول روز بر میزان اقدام به خودکشی یا دارو طراحی گردیده است.مواد و روشها: این مطالعه توصیفی تحلیلی برای سال 1383 در شهر اصفهان انجام شد. ابتدا پرونده های موجود در بخش مسمومان بیمارستان نور Poisoning emergency ward (به عنوان تنها اورژانس مسمومان استان) از سال 1378 الی 1383 که شامل 13384 پرونده بود، بررسی شد و افراد از نظر سن و جنس و ترتیب زمانی مرتب شدند. اطلاعات مربوط به ساعات آفتابی، حداقل و حداکثر و میانگین درجه حرارت و طول روز از ایستگاه سینوپتیک اصفهان دریافت گردید و پس از انجام محاسبات لازم، این اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.نتایج: تعداد خودکشی ها روزانه، هفتگی، پانزده روز، ماهانه و فصلی با متغیرهای دما (حداقل- حداکثر- میانگین)، ساعات آفتابی و طول روز همبستگی مثبت دارد (P=0.0001). بیشترین میزان خودکشی به روز دهم تیرماه، هفته اول تیرماه، نیمه اول تیرماه و ماه تیر و فصل تابستان اختصاص دارد و کمترین میانگین ها به ترتیب به روز هشتم فروردین، هفته سوم فروردین، نیمه آخر مهر، ماه آذر و فصل پاییز اختصاص دارد و ارتباط معناداری بین سن و جنس و مولفه های حرارتی وجود ندارد.بحث: یافتن ارتباط بین مولفه های دمایی و اقدام به خودکشی با دارو، نکته مهمی است که باید این متغیرها در ارزیابی با ریسک خودکشی در نظر گرفته شود.
بررسی میزان مشارکت های عمومی در رسیدن به ارتقای کیفی فضاهای گمشده شهری (نمونه موردی: بوستان جوانمردان،زیر پل آیت الله کاشانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احداث خیابان های جدید درون بافت شهرها و نفوذ نوگرایی و اتومبیل به آن ها باعث ایجاد فضاهای تعریف نشده گشته است که این اراضی خالی و رها شده با ابعاد بزرگ و کوچک به جا مانده از احداث خیابان های جدید درون شهر موقعیت های مناسبی جهت توسعه و انجام اقدامات خلاقانه و کشف ارزش های پنهان بسیار در آن را به وجود آورده است. حرکت و ارتباطات سواره به نحو فزاینده ای بر فضای عمومی تسلط یافته و بسیاری از ارزش های فرهنگی نیز گمشده است. بنابراین تهدید فضاهای گمشده را می توان به فرصتی برای ایجاد فضای شهری سرزنده، پویا و پایدار تبدیل نمود. روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایشی و با هدف ساخت، اعتباریابی و رواسازی پرسشنامه جایگاه مشارکت مردمی در رسیدن به پایداری اجتماعی در طراحی فضاهای گمشده شهری با روش نمونه گیری تصادفی از کاربران دو فضای عمومی در دو منطقه از شهر تهران اجرا شده است. همچنین روش استدلال پژوهش حاضر از نوع استدلال استقرایی است. تحلیل پرسشنامه ها نیز از طریق نرم افزار SPSS انجام شده است. هدف بررسی ساماندهی دو فضای گمشده شهری و تأثیر آن ها بر میزان مشارکت و رضایت اهالی از آن ها است. بررسی و شناخت عوامل موثر بر مشارکت در حوزه پایداری اجتماعی با نظریه دو اندیشمند برجسته ""راجر ترانسیک"" و ""یان گل"" شناسایی شده است. پژوهش پیش رو قصد دارد با بررسی عوامل مؤثر در پایداری اجتماعی و با بهره گیری از پتانسیل های مردمی به ارتقای فضاهای گمشده شهری کمک کند.
تحلیل ابعاد مختلف امنیت در محورهای گردشگرپذیر شهر اصفهان (مطالعه موردی: محورهای جلفا، زاینده رود و بازار اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت به عنوان یکی از مهم ترین بسترهای لازم برای سفر و جابجایی محسوب می شود، به عبارتی تأمین امنیت گروههای مختلف گردشگر با فرهنگ ها، مذاهب و قومیت های گوناگون، امری ضروری است. انواع مختلف گردشگری تنها در محیطها و فضاهای امن شکل گرفته و به حیات خود ادامه داده است. با توجه به اهمیت صنعت گردشگری در بین جوامع مختلف و ارزش درآمدزایی که این صنعت برای کشورهای گردشگر پذیر دارد، توجه به امنیت گردشگران بسیار حائز اهمیت است. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت ابعاد گوناگون امنیت مانند؛ امنیت روانی، امنیت اقتصادی، امنیت اجتماعی و امنیت محیطی محورهای گردشگری شهر اصفهان صورت پذیرفته است. این پژوهش از پژوهش های کاربردی است و روشی که برای بررسی وضعیت امنیت محورهای گردشگری شهر اصفهان به کار رفته، روش تحلیل واریانس یک طرفه یا آنووا(Anova) می باشد. جامعه آماری این پژوهش را گردشگرانی تشکیل میدهند که در زمان تکمیل پرسشنامهها در محورهای گردشگری جلفا، زاینده رود و بازار حضور داشتهاند. از هر محور 50 گردشگر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که تفاوت معناداری بین محورهای گردشگری مورد نظر پژوهش در ابعاد امنیت روانی، امنیت اقتصادی و محیطی با سطح اطمینان 95 درصد وجود دارد، در بُعد امنیت اجتماعی نیز تفاوتی بین محورهای مورد بررسی وجود ندارد. همچنین با توجه به نتایج آزمون مقایسه تعقیبی فیشر میتوان گفت محور زاینده رود در اکثر ابعاد امنیت نسبت به دو محور دیگر امنیت کمتری دارد.
نقش مالکیت های ارضی در توسعه روستایی
حوزههای تخصصی:
موضوع مالکیت ارضی، موضوعی پیچیده و بسیار مهم است که می تواند به عنوان مانعی در جهت توسعه کشاورزی و توسعه روستایی به شمار آید. پدیده کوچک و خرد بودن اراضی که برگرفته از اصلاحات ارضی است به عنوان مانع اصلی برای توسعه کشاورزی پایدار تلقی می گردد. منابع اصلی تولید محصولات کشاورزی یعنی آب و زمین دارای مقادیری ثابت هستند اما جمعیت به طور روز افزونی افزایش می یابد و همین امر انسان را برای تامین مواد غذایی با محدودیت مواجه کرده است. استفاده از تکنولوژی می تواند عملکرد نیروی کار، زمین و آب را به عنوان منابع اصلی تولید افزایش دهد. کاربرد ماشین آلات می تواند منجر به افزایش تولید و درآمد کشاورزان و در نهایت افزایش درآمد در بخش کشاورزی شود. کوچک بودن قطعات زمین های کشاورزی این امر را با مشکل مواجه نموده است، یکی از راه های پیش رو برای حل این مسئله، یکپارچه سازی و ساماندهی اراضی است. دهستان مورد مطالعه با توجه به شیوه اداره روستاها (بزرگ مالکی و کوچک بودن مزارع) و تعدد روستاهای بزرگ مالکی مورد بررسی قرار گرفته است. براساس فرضیات، روستاهای نمونه هم از روستاهای بزرگ مالکی و هم از روستاهایی که به شیوه سنتی اداره می شوند انتخاب شده و بعد از تنظیم پرسشنامه و مصاحبه حضوری و مطالعات میدانی، نتایج حاصل با نرم افزارSPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. باتوجه به نتایج به دست آمده، بزرگ بودن اراضی کشاورزی هرچند باعث افزایش بهره وری در واحد سطح خواهد شد اما روستاییان خرده پا علاقه ای نسبت به ساماندهی نداشته و آن را موجب بیکاری دانسته اند و شیوه کشت سنتی را به کشت نوین ترجیح می دهند.
ارزیابی کیفیت زندگی ذهنی- ادراکی در مناطق شهری و تبیین عوامل مؤثر بر آن مطالعه موردی: شهر کنارک
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی مفهومی است که برای ترسیم توسعه رفاه در یک جامعه به کار می رود و دارای دو وجه ذهنی (کیفی) و عینی (کمی) است. سنجش کیفیت زندگی در بُعد ذهنی به منظور پایش برنامه های توسعه در مناطق شهری از ضرورت های اساسی است. ازاین رو شهر کنارک که دریکی از محروم ترین مناطق کشور (جنوب استان سیستان و بلوچستان) ازلحاظ بیش تر شاخص های توسعه یافتگی و کیفیت زندگی قرارگرفته است، ضرورت و ارزش این پژوهش را دوچندان می نماید؛ بنابراین پژوهش حاضر باهدف ارزیابی کیفیت زندگی ذهنی- ادراکی و تبیین برخی عوامل مؤثر بر آن در شهر نامبرده انجام گرفت. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و اخذ اطلاعات میدانی آن مبتنی بر تکمیل پرسش نامه و به روش تصادفی ساده گردآوری گردید. جامعه آماری تحقیق کلیه خانوارهای ساکن در شهر کنارک شامل 7975 خانوار بوده است. نمونه آماری با استفاده از روش کوکران 310 نفر محاسبه شد. روایی ابزار تحقیق (پرسش نامه) با بهره گیری از دیدگاه افراد متخصص و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ با ضریب 898/0 تأیید شد. یافته ها با روش های آماری آزمون t تک گروهی، تحلیل واریانس و همبستگی پیرسون، با بهره گیری از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که کیفیت زندگی ذهنی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی- محیطی کم تر از حد متوسط و باارزش میانگین (2/85) می باشد. درعین حال نتایج حاصل از تحلیل یافته ها بیانگر آن است که شاخص های میزان تحصیلات خانوار، وضعیت شغلی، متوسط مالکیت زمین و کالاهای بادوام در کنار میزان تقدیرگرایی، باکیفیت زندگی ذهنی رابطه معناداری دارند، ولی بین نوع مالکیت مسکن و کیفیت زندگی ذهنی ارتباط زیادی وجود ندارد.
بررسی اجمالی از فضای جغرافیایی همدان
حوزههای تخصصی:
شهر همدان با تاریخ متجاوز از 27 قرن‘ اولین پایتخت ماده ها در ایران بوده است. این شهر زیبا در دامنه های سکونتگاه های سر به فلک کشیده و سرسبز الوند قرار دارد. همدان از شرق به دشت وسیعی مشرف است که بر زیبائی شهر می افزاید. قدمت‘ وجود ارتفاعات الوند‘ اقلیم مناسب‘ مردمان سخت کوش‘ متدین‘ قانع‘ عالم و ... از ویژگیهای همدان محسوب می گردد که تاریخ شهر بر آن گواه است. توانهای محیطی نسبتاً مساعد و بالقوه زمینه های مطلوبی برای توسعه های اقتصادی و اجتماعی در شهر می تواند فراهم نماید که لازم است بر اساس برنامه ریزیهای دقیق ناحیه ای‘ شهری و روستایی به این مهم جامه عمل پوشانیده شود. جوانی جمعیت‘ مهاجرت بی رویه روستائیان به شهر همدان و بالا بودن تراکم نسبی جمعیت در حد سه برابر کشور‘ از دیگر مسائل مهم و مشکل آفرین شهر همدان محسوب می گردد که قطعاً سیر تحول توسعه را تأخیر می بخشد و امکان اینکه شهر را در حد بحرانی جمعیت قرار دهد دور از انتظار هم نیست. تاریخ گذشته همدان وقایع فراوانی از نشیب و فرازهای همدان را بازگو می کند که کوههای همیشه جاوید الوند قرنهاست شاهد آن است. تویی ای دامن الوند ورق تاریخ شهر دفتر و دستک تو پر اَ یاد گذشته ها آخه ای پیر فلک قله ی الوند بلند قرنها شاهد سرسخت و صبور شهر ماس این گذشته طولانی شهر را یادمانهای با عظمت شهر همدان برای دوستداران بازگو می کند که در اصل مقاله به اختصار بدانها پرداخته شده است.
نقش قنوات در هویت بخشی به شهرهای ایرانی – اسلامی؛ مورد مطالعه شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت مکانی پیوند نزدیکی با هویت شخصی دارد وآشنایی زیاد موجب ایجاد حس مکان میگردد که خود انطباق محیط یا ساختارهای فرهنگی توانایی های احساسی وذهنی را در بر دارد.همدان شهری با هسته های اولیه زیستی است و «قنوات»اصلی ترین هسته شهر بوده است.نقش قنوات در گذشته در آبرسانی وآبادانی شهر از اهمیت خاصی برخوردار بوده است.متاسفانه طی توسعه شهری وافزایش ساخت وسازها واز بین رفتن باغات درون شهر ومزارع اطراف،بخشی از هویت شهر به نام«قنات»به دست فراموشی سپرده شد.قنوات در شهر همدان به عنوان یک شاخصه است به گونه ای هویت بخش ومتمایزکننده محلات از سایر محلات جدید شهر است.اصطلاح«حس مکان» دراینجا مصداق می یابد،مدیریت این حس مکان وحفظ این احساس امنیت،تعلق وخاطره انگیزی رسالت ماست.اجزا شکلی «معنی» به عنوان یکی از معیارهای اصلی شهر مطلوب «ساختار» و«هویت» هستند.ساده ترین شکل معنی به مفهوم محدود این واژه کلی،هویت است. در این نوشتاربا استفاده ازروش کتابخانه ای،میدانی و منابع معتبر ابتدا به کنکاش در معنی و مفهوم هویت، اهمیت نگرش به جهان در رابطه با هویت و اهمیت آن در آثار انسانی پرداخته و در ادامه به بررسی قنوات شهر همدان به عنوان یک عنصرهویتی- فرهنگی وعوامل این هویت بخشی می پردازد. هدف اصلی تحقیق حاضر تعیین چارچوب فکری برآمده از قنوات در هویت بخشی به شهر همدان و روش تحقیق ماهیتی توصیفی-تحلیلی است از یافته های این پژوهش می توان به تاثیر قنات ها در هویت بخشی به شهر همدان اشاره نمود. این نوشتار در خاتمه بازگشت به خویشتن و توجه به ویژگیهای بومی و ملی و اهتمام در کالبدی نمودن آنها در معماری و شهر سازی را، راه دستیابی به هویتی پایدار می داند.
تحلیل وضعیت استراتژیک استان خراسان رضوی در راستای برنامه ریزی آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: استان خراسان رضوی به عنوان مهم ترین کانون جمعیتی شرق کشور، دارای جایگاه ویژه ای در برنامه ریزی های ملی است و برنامه ریزی منطقه ای در قالب آمایش سرزمین، می تواند رویکرد استراتژیک را در متن برنامه ریزی های بلندمدت استان نهادینه کند. این مقاله با هدف ارائه وضعیت کلی استان خراسان رضوی از نظر استراتژیک، به دنبال تعیین جهت گیری استراتژیک شهرستان های استان می باشد. روش: از این روی، در چارچوب روش شناختی تجربی و با رویکردی توصیفی تحلیلی، علاوه بر استفاده از اطلاعات موجود در مطالعات آمایش استان، اقدام به تکمیل پرسش نامه و مصاحبه با ۶۰ نفر از مسئولان و کارشناسان استان و نیز ضریب دهی ماتریس های مدل مورد استفاده شده است. یافته ها/نتایج: نتایج مطالعه در ۱۲ بخش موضوعی، حاکی از آن است که وضعیت کلی استراتژیک استان بیشتر گرایش به سمت موقعیت تدافعی دارد که این عامل ناشی از عملکرد نامناسب در بخش های مربوطه است. همچنین، گرایش اندکی هم به موقعیت های رقابتی و محافظه کارانه وجود دارد که نشان دهنده عملکرد بهتر و موقعیتِ مناسب ترِ این بخش ها است. همچنین از بین شهرستان های مورد مطالعه استان، هشت شهرستان شامل قوچان، سبزوار، جغتای، جوین، تربت حیدریه، دولت آباد، درگز و سرخس به طور کلی، دارای جهت گیری «توسعه ایمن ساز» هستند. پنج شهرستان شامل نیشابور، فیروزه، گناباد، کاشمر و بجستان از نظر استراتژیک در موقعیت «توسعه با اولویت» قرار دارد. سه شهرستان خواف، تایباد و کلات دارای جهت گیری «بازسازی با اولویت» و چهار شهرستان بردسکن، رشتخوار، مه ولات و خلیل آباد، در «وضعیت خاکستری» قرار دارند. سه شهرستان تربیت جام، چناران و فریمان نیز در موقعیت «استراتژی های ترکیبی» موقعیت یافته اند.