۱.
در دوران معاصر، گسترش شهرها، رشد جمعیت شهر نشین و افزایش تضاد و همستیزی های اجتماعی- از جمله جرایم و ناهنجاریهای شهری- از پدیده های رایج جوامع بشری است. با این همه، در همه ادوار تاریخی میزان و نوع رفتارهای منحرفانه گروههای اجتماعی ثابت و به یک اندازه نبوده است. همچنین، مناطق و محلات شهری از نظر پراکنش جغرافیایی آسیبهای اجتماعی، چهره ای یکدست و هماهنگ از خود نشان نمی دهند. بررسی های نگارنده در مورد رابطه پراکندگی گروه های شغلی و اعتیاد در شهر بابل در سالهای 1371 تا 1375، نشان می دهد که با افزایش مشاغل علمی تخصصی در سطح محلات شهری، از میزان اعتیاد کاسته می شود و با افزایش مشاغل ابتدایی، بر میزان آن افزوده می گردد.
۲.
در این مقاله به برنامه ریزی توسعه انواع خدمات روستایی در جنوب استان اردبیل توجه شده و به همین منظور و در جهت دستیابی به پاسخ سوال اصلی این تحقیق، عوامل موثر در نظام توزیع خدمات برای رسیدن به الگوی بهینه، بررسی، ارزیابی و شناسایی شده است. خلای خدماتی در سطح ناحیه، بویژه در شمال و جنوب، و بیشتر در سطح دوم یعنی بعد از شهرستان (مراکز بخش) وجود دارد. الگوی پیشنهادی، ارایه انواع خدمات بر اساس سلسله مراتب جغرافیایی و فضایی صورت گرفته است، به طوری که روستا به عنوان کوچکترین و ناحیه در حکم بزرگترین واحد جغرافیایی مورد توجه بوده و منظومه روستایی و خرده ناحیه نیز بین این دو واقع شده اند. هر واحد جغرافیایی در راستای تحقق توسعه روستایی، از انواع خدمات زیربنایی و روبنایی بهره مند می گردد. اگرچه هدف اصلی این مقاله، ارایه الگوی بهینه خدمات در راستای بهبود و تامین رفاه روستاییان بوده است، ولی مهمترین اقدام در کنار این برنامه، بهبود شرایط اقتصادی روستاییان است و تا زمانی که به روستاها به عنوان محل زیست و سکونت انسان از یک طرف و مکانهای تولیدی از سوی دیگر توجه ویژه صورت نگیرد، روستاییان با مشکل مواجه خواهند شد.
۳.
کلیدواژهها:
خود همبستگی مدل آریما روش معیار آکاییک (AIC) آزمون کولموگروف اسمیرنوف خود همبستگی جزیی
با توجه به تاثیر دما در شرایط اقلیمی هر منطقه و اهمیت پیش بینی آن در برنامه ریزیهای محیطی، استفاده از روشهای آماری به منظور مطالعه تغییرات و پیش بینی دما، کاربرد وسیعی پیدا کرده است. یکی از روشهای مذکور، بررسی متوسط دمای ماهانه بر اساس مدل آریمای باکس- جنکینز است. در این تحقیق با استفاده از مدل فوق، متوسط دمای ماهانه ایستگاه تبریز برای یک دوره آماری 40 ساله (98-1959) بر اساس روش خود همبستگی و خود همبستگی جزیی و کنترل نرمال بودن باقی مانده ها با به کارگیری آزمون کولموگروف اسمیرنوف مورد بررسی قرار گرفته است. پس از مقایسه معیار آکاییک (AIC)، الگوهای آزمایشی مدل (0,0,1), (0,1,1) 12 ARIMA که ترکیبی از دو بخش غیر فصلی (q=1,d=0,p=0) و فصلی (SQ=1,SD=1,SP=0) می باشند، به عنوان مدلهای محاسباتی انتخاب گردیده و بر اساس آنها، تغییرات متوسط دمای ماهانه ایستگاه تبریز تا سال 2010 پیش بینی شده است.
۴.
با توجه به قرار گرفتن استان خراسان در ناحیه آب و هوایی خشک و نیمه خشک ایران و وقوع خشکسالی های مکرر در سالهای اخیر، اهمیت پرداختن به مقوله پیش بینی خشکسالی بیش از پیش آشکار می شود. به منظور بررسی این امر، از آمار بارندگی سالانه یازده ایستگاه سینوپتیک استان طی سالهای 1970 تا 2002 استفاده شد که پس از تکمیل داده های ناقص، با استفاده از مدل زنجیره مارکف مرتبه اول، ماتریس های احتمال انتقال و ماتریس معادل برای تمام ایستگاه ها محاسبه شدند. با توجه به این که ماتریس احتمال انتقال در مدل مارکف مرتبه اول تنها وضعیت یک سال آینده را مشخص می سازد، با یک بار ضرب این ماتریس در خود ماتریس، احتمال انتقال دو مرحله ای برای تعیین وضعیت های مختلف در سال 2004 محاسبه و نقشه های پهنه بندی احتمال وقوع برای سه وضعیت خشکسالی، نرمال و حالت مرطوب رسم گردید.
۶.
هر چند تخصص گرایی و کاربردی نمودن علم از مهمترین راهکارهای توسعه در قرن بیستم به شمار می رود، اما از سوی دیگر، ارتباط منطقی بین علوم با توجه به فرایند رو به گسترش پدیده جهانی شدن، ضرورتی دوباره یافته است.دو دهه پایانی هزاره دوم را می توان شروع نگرشی تازه بر علم دانست. با وجود نوآوری، از نظریه تا عمل، جامعه علمی به این باور رسید که حتی مدرنیسم و مدرنیته نیز پاسخگوی تحولات به سرعت رو به رشد جامعه انسانی نیست. شاید هم بدین نیاز بود که مفاهیم و مکتبهای جدیدی چون پست مدرنیسم، بازساخت، پارادایم و ... پا به عرصه حیات نهادند و بر مضامین و نظریه های پیشین نظیر کارکرد وساختار گرایی، هرمونوتیک و ... با نگاهی نو نگریستند. در این میان، درک و قبول گردیدکه تخصص گرایی، در عین حال که علم را دقیقتر و ژرفتر کرده است، اما رویکرد پیوندی و تعاملی رشته های گوناگون علوم به یکدیگر، در قالب فلسفه علم، به منزله رهیافت جدید است. چنین ارتباط و همکاری تنگاتنگ، که می توان به دیده قرارگیری علوم در جریانهای دیالوگی و دیالکتیکی به آن نگریست، سبب نوزایی و شکل گیری شاخه های علمی در چارچوب مفهومی "بین رشته ای" گردید و مفاهیمی نظیر "توسعه پایدار"، "توسعه همه جانبه"، "محلی- جهانی" و ... کار آمدی خود را نشان داد. دانش جغرافیا به لحاظ گستردگی قلمرو علمی خود و این که تنها دانشی است که روابط متقابل جامعه انسانی و محیط طبیعی در جریان دیالکتیکی و بازتاب مکانی- فضایی آن در سطوح خرد و کلان را محور اصلی کار خود قرار داده است، نقش آفرینی شایسته ای در این نوزایی دارد. در این میان، جغرافیای اجتماعی به عنوان پلی میان دیدگاههای جامعه شناختی و جغرافیاشناختی، یکی از مظاهر چنین تعاملی شناخته می شود.
۷.
از آنجا که شکل گیری و توسعه سکونتگاه های خودرو (خود جوش) در منطقه شهری تهران مشکلات عدیده ای را به وجود آورد، شناخت عوامل به وجود آورنده آنها ضروری است. از این رو، شهر پاکدشت به عنوان یکی از نقاط بررسی شده است. در این مقاله ابتدا به معرفی شهر پاکدشت و بررسی وضعیت جمعیتی، اجتماعی و اقتصادی این شهر پرداخته شده است، سپس عوامل موثر بر شکل گیری و توسعه آن - از قبیل عوامل جمعیتی و اقتصادی، اشتغال- بررسی شده است. طبق مطالعات انجام شده عوامل موثر بر شکل گیری و توسعه شهر پاکدشت، قیمت ارزان زمین و مسکن و اجاره آن و استقرار واحدهای صنعتی و کارگاهی بویژه در اطراف این شهر، شناخته شده است. در انتها نیز دلایل مهاجرت به این شهر و توسعه فضایی آن عنوان شده است.
۸.
شهر اصفهان در حاشیه کویرهای حوزه داخلی ایران، بخش مهمی از اعتبار و عظمت اقتصادی، تاریخی، علمی، هنری و سیاسی خود را مدیون زاینده رود و تداوم جریان و توزیع متناسب آن در سطح شهر بوده است. چه، اصفهان، بدون زاینده رود هرگز قادر نبوده است به چنین ویژگی هایی که در مجموع آن را به "نصف جهان" مرسوم نموده است، نایل گردد.با اندکی تامل، می توان آثار زاینده رود را در همه احوال این شهر به آسانی دریافت. همان طور که "مصر را هدیه نیل دانسته اند"، اصفهان نیز هدیه زاینده رود است؛ زیرا اصفهان از لحاظ موقعیت جغرافیایی، از سه سوی در محاصره کویر (شرق، شمال و جنوب) قرار گرفته، و جبهه غربی آن نیز با متوسط 50 ساله بارندگی سالانه حدود 125 میلی متر و تبخیر بیش از 3000 میلی متر، جزو مناطق صحرایی است. از این رو، اصفهان را باید شهری کویری به شمار آورد. اما طی تاریخ گذشته، شهر اصفهان و حومه جدایی ناپذیر آن در همه حالات (سالهای خشک یا مرطوب) همواره 6 سهم از 33 سهم کلّ آب زاینده رود (18 درصد) را به خود اختصاص می داده، که از طریق نهرهای متعدد و شعب آنها - هم در سطح باغها و مزارع شهر (158 باغ و مزرعه حقابه دار) و هم در حومه پیرامون آن- توزیع می شده است. به همین دلیل، خشکی و قطع جریان این رودخانه در شهر اصفهان بندرت صورت گرفته است؛ آن هم، بر اساس تقویم آبیاری، هرگز از 11 روز در هر 18 روز فراتر نرفته است. طی دو سال گذشته (سالهای 1380 تا 1381) و قطع مداوم نزدیک به دو سال زاینده رود بر روی اصفهان، آثار و پیامدهای مختلفی را در ابعاد اقتصادی و ابنیه تاریخی، چهار فصل بودن، لطافت محیط و پیشروی کویر، و متعاقب آن مسایل اجتماعی شهر بر جای گذاشته و خواهد گذاشت، نویسنده مقاله با استناد به مطالعات بلند مدت اسنادی و بررسیها و اندازه گیری های میدانی به آن پرداخته است. در نهایت نیز راه حلهایی در جهت کاهش مسایل آینده ارایه گردیده است.
۹.
کلیدواژهها:
آب و هوا کم فشار حرارتی کم فشار پاکستان رگبارهای همرفتی
در دوره گرم سال، در جنوب آسیا، کم فشاری حرارتی شکل می گیرد که تمایل به حرکت به سمت غرب دارد. کم فشار فوق در شرایط عادی دارای کجی محور در محور قائم خود می باشد. این کجی محور به سمت جنوب شرق بوده، بارشهای حاصل از آن بیشتر به سمت شرق و شبه قاره هند تمایل دارد؛ اما زمانی که از کجی محور آن کاسته می شود، تاثیرش در جنوب شرق ایران به صورت رگبارهای همرفتی نمایان می شود. این رگبارهای شدید در فصل گرم - هنگامی که منطقه از بی آبی به شدت رنج می برد - باعث پر آب شدن رودخانه ها، تامین آب هوتکها و آبیاری مزارع می شود. به همین دلیل، حیات منطقه به شدت به این بارشها بستگی دارد. در این مقاله، سعی شده نحوه نفوذ کم فشار پاکستان به منطقه و اثر آنها در ایجاد رگبارهای همرفتی مدل سازی شود.