فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۳۸۱ تا ۷٬۴۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۱
۱۷۰-۱۵۷
حوزههای تخصصی:
Iranian formal censuses indicate that the share of rural population in total population of Iran have been decreasing over the time and many villages are uninhabited. Migration statistics in Iran have also indicated intense migration from villages to the cities during the past half- century. Many researches have been conducted due to the importance of rural-urban migrations, during the past few years. Therefore, the main goals of this study are to criticize and evaluate the written articles using meta-analysis method in rural-urban migrations field and to identify the most important factors affecting rural-urban migrations, widely used theoretical approaches in this area and etc. The findings of this research show that attraction and repulsion viewpoint and Michael Todaro&rsquos theory are appropriate theoretical approaches to state the problem of rural-urban migrations in Iran. Also, urban attraction variables with impact size of 0.75 and occupation with impact size of 0.62 have the most effect on rural-urban migration. Other findings indicate that the most solutions proposed in the reviewed researches are general, vague and non-executive and there is no proportionality between the proposed solutions and the study objectives in most cases.
عوامل موثر بر تقدم منافع فردی بر منافع جمعی در شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۸
۲۱۴-۱۹۷
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع معمّاهای اجتماعی قائل شدن تقدم به منافع فردی یا جمعی است. اگر پرسیده شود «چرا در وضعیت تضاد بین منافع فردی و منافع جمعی، شهروندان راه تقدم منافع فردی را بر راه تقدم منافع جمعی ترجیح می دهند؟» می توان وقوع و شیوع انواع اختلالات در سطوح و فازهای مختلف بدنه اجتماعی را به عنوان عوامل اثرگذار احتمالی شناسایی کرد. در این پژوهش منافع جمعی به سه سطح مبتنی بر سلسله مراتب ادخال ساختاری (خانوادگی، همسایگی، شهری) و هر کدام به چهار فاز کارکردی مبتنی بر چهارچوب ملقب به «آجیل» پارسونزی مورد تجزیه تحلیلی قرار گرفت. با اتکاء بر بحث های مبسوط نظری عوامل موثر بر میزان تقدم منافع فردی بر منافع جمعی در سطوح و فازهای تحلیلی مطابق با مورد منافع جمعی مورد تشخیص قرارگرفتند. 400 شهروند زنجانی که با استفاده از روش نمونه گیری سهمیه ای نامتناسب با حجم انتخاب شده بودند به پرسش های پرسشنامه ساخت یافته در مورد کمیت عوامل مذکور در حوزه ها و فازهای مورد اشاره پاسخ گفتند. برقراری روابط آماری بین متغیرهای وابسته و مستقل با استفاده از رگرسیون چندمتغیری نشان داد که مجموعه عوامل تشخیص داده شده (اختلال هنجاری، اختلال رابطه ای، فقدان خودتنظیمی، و سوی گیری رقابتی) بطور متوسط در حدود 48 درصد از تغییرات در میزان تقدم منافع فردی برمنافع جمعی را پیش بینی می کنند. در این میان ابتدا، «اختلال هنجاری» و بعد، «اختلال رابطه ای» عوامل موثرتری در افزایش تقدم منافع فردی بر منافع جمعی به خصوص در سطح «شهری» هستند.
The Conceptual Framework of Individual and Social Security Provision in Residential Complexes Based on Iranian-Islamic Foundations(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Security as one of the basic human needs has a special place in relaxation, comfort and spiritual needs provision. For this reason, security is always of managers, planners, architects and urban designers' interest. Solutions and strategies of security provision have been fundamentally changed following prevailing change of housing architecture patterns from homes to residential complexes and high-rise buildings. Principles, concepts and patterns of residential complexes form are also more originated from its resources and ideas shaping namely Western culture rather than Iranian-Islamic foundations. Individual and social security is emphasized as one of effective aspects in housing design and residential complexes in Islam. The present study was done aimed to explain a conceptual framework for Iranian-Islamic design of residential complexes. The method is a qualitative type and using documents and Islamic texts and also a few examples of residential complexes and validation by experts. The results of the study show that two main principles are dignity and privacy and subsidiary principles are contentment, clarity, nature, evolution from diversity to unity, classification and spatial hierarchy and proximity of the main structure of conceptual framework of individual and social security in residential complexes.
ارزیابی حریم امن شهری در ارتباط با ریسک پذیری سکونتگاه های شهری استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود گسل های متعدد وپراکنش جغرافیایی زلزله ها در کشورما نشانگر آن است که تقریباً مساحت زیادی از سرزمین ایران در معرض خطر زمین لرزه قرار داشته که در برگیرنده ی حجم وسیعی از جمعیّت کشور می باشد. استان اصفهان از جمله استان های زلزله خیز کشور است بطوری که طبق اسناد و مدارک تاریخی تعدادی از شهرهای آن زلزله های مخربی تجربه نموده اند. همچنین وجود گسل های فراوان و به ثبت رسیدن تعداد زیادی کانون زلزله طیّ صد سال اخیر در این استان نشانگر فعال بودن گسل های آن می باشد. رشد جمعیّت این استان طیّ 5 دهه گذشته به حدود چهار برابر رسیده است. به منظور تحلیل و بررسی نحوه ی توزیع و پراکنش جمعیّت شهری در این استان از ""مدل آنتروپی"" استفاده گردیده که نتایج نشان می دهد توزیع جمعیّت این استان کاملاً متمرکز و نامتعادل می باشد. از طرفی بسیاری از مناطق مسکونی در استان اصفهان در حریم گسل ها استقرار یافته و در معرض خطر و آسیب پذیری بالایی قرار دارند، لذا برای جلوگیری از ایجاد شهرهای جدید و گسترش سکونتگاه های فعلی در مناطق پرخطر و عدم استقرار فعالیّت های گوناگون اقتصادی در این مناطق و با هدف کاهش آسیب پذیری لرزه ای، انجام پهنه بندی خطر زمین لرزه در این استان ضروری می نماید. بر اساس نقشه ی پهنه بندی تهیه شده حدود 37 درصد وسعت استان اصفهان در منطقه ی با خطر بالا و بسیار بالا قرار دارد که شامل 34 درصد شهرها و 5/10 درصد جمعیّت شهری می باشد.
تحلیلی بر جایگاه حمل و نقل پایدار در برنامه های عمرانی شهرداری ها؛ مطالعه موردی شهرداری شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجارب چند دهه اخیر نشان می دهد که راهکارهایی از قبیل توسعه مسیرهای جدید و افزایش ظرفیت راه ها، توقف گاه ها و تقاطع ها در مناطق شهری نمی تواند به عنوان پاسخی راهبردی در درازمدت در برابر مشکلات روزافزون ترافیکی باشد. در مقابل، بسترسازی فنی، محیطی و اجتماعی برای افزایش سهم حمل و نقل انبوه بر و غیرموتوری یک راهکار پایدار محسوب می شود و امروزه در دستورکار مدیریت شهری در بسیاری از کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه قرار گرفته است. در کشور ما، اجرایی شدن زیرساخت های حمل و نقل جمعی و غیرموتوری، ضرورت تخصیص بودجه کافی از سوی هم دولت و هم شهرداری ها را ایجاب می کند. در این راستا، در برنامه عمرانی پنج ساله شهرداری ها (قالب مصوب وزارت کشور)، عبور و مرور شهری یکی از فصول ده گانه برنامه عنوان شده است. این مقاله به بررسی محتوایی و اسنادی مرتبط با میزان تخصیص بودجه به بخش عبور و مرور در برنامه های پیشین شه رداری شی راز پرداخته و از روش تحلیل قیاسی برای بررسی جایگاه و اهمیت توسعه حمل و نقل پایدار در نزد برنامه ریزان و مدیریت شهری بهره گرفته است. نتایج تجزیه و تحلیل، نشان دهنده آن است در حالی که برای توسعه شبکه معابر سواره و تقاطع های غیرهمسطح هزینه های کلانی تخصیص یافته، در همان حال، سیستم های حمل و نقل عمومی و شبکه دوچرخه سواری و پیاده روی به عنوان گزینه های حمل و نقل پایدار، کمتر مورد توجه بوده است. به نظر می رسد، دستیابی به توسعه پایدار در بخش حمل و نقل شهری، نیاز اساسی به تغییر پارادایم توسعه حمل و نقل درون شهری و تجدید نظر در نگرش های مدیران و برنامه ریزان داشته و در این میان، اصلاح چرخه تنظیم برنامه عمران شهری همراه با بازنگری در سازوکار تخصیص بودجه و تعریف طرح ها و پروژه ها در بخش های مختلف، ضروری می نماید.
نقش نهاد خیریه ای کمیتة امداد در بهبود کیفیت فیزیکی مسکن مددجویان زیر پوشش روستایی (نمونة موردی: بخش کندوان، شهرستان میانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان یکی از پدیده های واقعی، از نخستین مسائلی است که بشر همواره با آن دست به گریبان بوده و همواره برای دگرگونی و یافتن پاسخی مناسب، معقول و اندیشیده برای آن تلاش کرده است؛ بنابراین، مسکن یک نیاز است، اما نه هر مسکنی. آنچه ایده آل آدمی است، دسترسی به مسکنی با کیفیت مناسب است. حدود نیمی از جمعیت جهان فقیرند و تقریباً 600 تا 800 میلیون نفر در خانه های غیر استاندارد زندگی می کنند؛ زیرا محل سکونت آن ها بدون امنیت و زیرساخت های لازم و تسهیلات آب و برق و فاضلاب است و نیز در معرض مخاطره های متعدد قرار دارد. در سال های پایانی قرن ۲۰، راهکارهای عمده ای با هدف رفع این مشکل مطرح شد که یکی از این راهکارها، اقدام سازمان ها یا بنیادهای خیریه (NGO) در جهان است که نمونة بارز آن در ایران، کمیتة امداد امام خمینی (ره) است. هدف این پژوهش، واکاوی نقش نهاد خیریه ای کمیتة امداد در بهبود وضعیت فیزیکی خانه های روستاهای ایران است که با استفاده از منابع کتابخانه ای و پیمایشی، با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از نرم افزار spss انجام شده است. به همین منظور، در این مقاله سعی شده است تا اقدام های این نهاد و تأثیر آن در بهبود کیفیت فیزیکی مسکن مددجویان روستایی در بخش کندوان شهرستان میانه، بررسی، تحلیل و ارزیابی شود. به همین سبب، متغیرهای وضعیت فیزیکی مسکن مددجویان، با استفاده از آزمون ویلکاکسون در دورة قبل و بعد از حمایت کمیتة امداد، در ۳۷ روستای بخش کندوان، در قالب سه دهستان و ۱۶۰ خانوار بررسی شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که امدادرسانی های کمیتة امداد در تمامی متغیرهای وضعیت فیزیکی مسکن، به تغییرهای معنادار در نزد مددجویان زیر پوشش منجر شده است.
بررسی و تحلیل اثرات توسعه بر محیط با کاربرد مدل تخریب (مطالعه موردی: شهرستان بروجن، استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، زمینه های تسلط فزاینده بشر بر طبیعت فراهم آمد؛ تعادل بین آنها به زیان ""طبیعت"" به هم خورد و افزایش تخریبِ مراتع و جنگل ها، فرسایش خاک، مصرف فزاینده منابع تجدید ناپذیر، آلودگی آب، خاک و هوا حاصل گردید. در مورد شهرستان بروجن (منطقه مورد مطالعه) نیز شرایط فوق صدق می کند. لذا در این پژوهش که از نوع توصیفی- تحلیلی با رویکرد سیستمی است، سعی گردید با کاربرد مدل تخریب، میزان تخریب و ناپایداری منطقه که به دنبال تغییرات شتابان ناشی از فرایند توسعه در دهه های اخیر به وقوع پیوسته است، تعیین گردد. مدل تخریب یک روش تجزیه و تحلیل سیستمی است و در دسته بندی کلی مدل ها، جزء مدل های اطلاع رسان می باشد. نتایج حاصل از کاربرد مدل مذکور نشان داد که: هیچ واحدکاری به لحاظ دامنه تخریب فاقد محدودیت نیست. 7/7 % از وسعت منطقه در سطح 2 توسعه(مناسب برای توسعه)، 2/69 % در سطح 3 (قابل توسعه با برنامه ریزی مناسب)، 4/15 % در سطح 4 (غیر قابل توسعه) و 7/7 % دارای محدودیت توسعه بوده و باید مورد حفاظت قرار گیرند. همچنین با توجه به نتایج مذکور، مشخص گردید که در بیش از 96% از منطقه، تخریب با نوساناتی وجود دارد.
تحلیلی بر روند تحولات جایگاه شهرهای کوچک در نظام شهری کشور در دوره 85-1335 با استفاده از مدل Balance Sheet(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی رضایتمندی بازدیدکنندگان از عناصر آمیخته بازاریابی گردشگری برج میلاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت روز افزون صنعت گردشگری و منافع آن، بسیاری از کشورها دست به اقدامات شایان توجهی در جهت جذب گردشگران زده اند که نشان دهنده اهمیت"بازاریابی" در این صنعت است. یک مفهوم اساسی در بازاریابی، آمیخته بازاریابی بوده که برای خدماتی اعم از گردشگری شامل عناصر محصول، قیمت، فرآیند، مکان، شواهد فیزیکی، کارکنان و ارتقا است که در رضایت گردشگران و ترفیع مقاصدگردشگری نقش بسیار مهمی دارد. پژوهش حاضر که از نظر ماهیت توصیفی تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است، به بررسی رضایت بازدیدکنندگان از عناصر مختلف آمیخته بازاریابی برج میلاد می پردازد. از پرسشنامه محقق ساخته به عنوان ابزار اصلی در گردآوری داده ها(از نمونه 196 نفری) و جهت آزمون فرضیه ها، از آزمون هایT تک نمونه ای، فریدمن، تحلیل واریانس یک طرفه(ANOVA) و آزمون T دو نمونه ای مستقل استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که تفاوت معنی داری بین میانگین مؤلفه های آمیخته بازاریابی در برآوردن رضایت گردشگران برج میلاد وجود دارد و آنها به ترتیب از عناصر محصول، مکان و زمان، شواهد فیزیکی، کارکنان و ارتقا راضی و از عناصر قیمت و فرایند این جاذبه ناراضی هستند. هم چنین دیگر نتایج این پژوهش نشان می هد که میزان رضایت بازدیدکنندگان مرد از بازدیدکنندگان زن بیشتر بوده، بیشترین میزان رضایت از نظر درآمدی مربوط به بازدیدکنندگانی با درآمد بالاتر از2میلیون در ماه و کمترین میزان مربوط به افرادی با درآمد کمتر از 500 هزار تومان در ماه است. هم چنین متغیرهای سن و میزان تحصیلات بازدیدکنندگان تاثیر چندانی بر روی میانگین رضایت آن ها از آمیخته بازاریابی برج میلاد ندارد.
بررسی نقش بنیان های جغرافیایی دربرنامه ریزی توسعه پایدار روستایی با استفاده از مدل SOWT (مطالعه موردی شهرستان پاکدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: در این پژوهش به بررسی و شناخت بنیانهای جغرافیایی ونقش آن ها در برنامه ریزی توسعه پایدار روستایی وارائه راه کارهای مناسب توسعه روستایی با توجه به نقش بنیان های جغرافیایی در شهرستان پاکدشت پرداخته شده است .با توجه به این که جغرافیا علمی با نگرش سیستمی است و تمام عناصر یک سیستم با یکدیگر در ارتباط وبه همدیگر وابسته اند وبرای شناخت عنصری از یک سیستم باید به کل سیستم آن احاطه داشت پس لازم است که پس از شناخت وضعیت جغرافیایی روستاها ازبعد طبیعی وانسانی موجود در روستاها راه حل هایی برای توسعه ساکنان روستا وناحیه مورد مطالعه باهدف رفع مشکلات اقتصادی ، اجتماعی وفرهنگی روستائیان پیشنهاد داده شود. بنیان های قوی و کارآمد باعث پیشرفت و ارتقاء فعالیت های اقتصادی واجتماعی شده وبه سطح درامد ورفاه مردم روستا کمک می کند وشناخت آنها توسط برنامه ریزان به تسریع بهتر فرایند برنامه ریزی روستایی می انجامد . البته شایان ذکر است که راه های ارتباطی ونزدیکی به شهر به تسریع عملکرد بنیان های جغرافیایی کمک بسیاری کرده است و باعث افزایش اگاهی مردم وشناخت بهتر جهت افزایش بازدهی محصولات کشاورزی خودباحداقل هزینه شده است.پس درامربرنامه ریزی توسعه روستایی لزوم توجه به بنیانها وتوان های محیطی هرروستا اهمیت بسیاری داردوبانگرش سیستماتیک وبرنامه ریزی همه جانبه وجامع می توان به توسعه پایدار روستایی رسیدالبته همراه بابرنامه ریزی کارشناسی شده بایدمشارکت مردم رادرفرایندتصمیم گیری دخالت داد و از نیروهای بومی ودانش غنی آنها به صورت بهینه ومطلوب بهره برد.هدف اصلی در این پژوهش، شناخت تنگناها و بررسی مشکلات و ارائه راه کارهای مناسب توسعه روستایی باتوجه به نقش بنیانهای جغرافیایی در منطقه مورد مطالعه می باشد.
ارزیابی و تحلیل کیفیت زندگی در محله های بافت فرسوده شهر کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت و رشد بی رویه شهرها در دهه های اخیر کیفیت زندگی شهروندان را در کوچک ترین شهرها نیز تحت تأثیر قرار داده است. شهر کوهدشت دارای ۱/۱۰۷ هکتار بافت فرسوده (29 درصد کل سطح شهر) است. در این میزان بافت فرسوده 29309 نفر جمعیت، معادل ۱/۳۴ درصد کل جمعیت شهر کوهدشت زندگی می کنند. با توجه به تفاوت شاخص های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و... در این محله ها نسبت به دیگر محلات و همچنین اهمیت این محله ها به عنوان بافت کهن شهر کوهدشت، بررسی و تحلیل فضایی وضعیت شاخص های کیفیت زندگی آنها ضروری به نظر می رسد. جامعه آماری این پژوهش شامل شهروندان محله های بافت فرسوده شهر کوهدشت است که با بهره گیری از فرمول کوکران 385 نفر از آنها از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تحلیل عاملی نوع R و روش آماری آزمون T تک نمونه ای در محیط نرم افزار Spss استفاده شده است. بر اساس نتایج مدل تحلیل عاملی، 6 عامل بارگذاری شده در مجموع 24/70 درصد از واریانس را تبیین می کند. نتایج مدل تحلیل خوشه ای بر مبنای امتیاز عاملی محله ها حاکی از آن است که محله های بوعلی و صاحب الزمان در خوشه اول و به عنوان محله های فراتوسعه، محله های فردوسی، سد ساحلی، دارایی و رودکی در خوشه دوم و به عنوان محله های توسعه یافته، محله های بانک کشاورزی و معلم در خوشه سوم و به عنوان محله های نیمه توسعه، محله های جهاد شمالی و مطهری در خوشه چهارم و به عنوان محله های توسعه نیافته و محله انتهای بوعلی در پایین ترین سطح یعنی خوشه پنجم و به عنوان محروم ترین محله قرار دارند. همچنین با توجه به آزمون T تک نمونه ای می توان گفت که محله های بافت فرسوده شهر کوهدشت در عامل های اقتصادی خدماتی، تسهیلات شهری، خدمات اجتماعی و وضعیت محیطی در وضع نامناسب و در عامل های سلامت و امنیت و امکانات آموزشی به ترتیب با میانگین هایی به میزان 22/3 و 09/3 در وضعیت بهتری قرار دارند.
سنجش کیفیت زندگی شهری مهاجران افغان مقیم ایران با رویکرد ذهنی (مطالعه موردی: شهر رباط کریم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر، کیفیت زندگی به عنوان یکی از موضوعات مورد علاقه بسیاری از علوم، مورد توجه محققان، برنامه ریزان و دولت ها قرار گرفته است. کیفیت زندگی دارای دو رویکرد اساسی عینی و ذهنی است. در این تحقیق کیفیت زندگی شهری با رویکرد ذهنی و با در نظر گرفتن شاخص های اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، کالبدی- محیطی و زیست محیطی بررسی شده و روش تحقیق توصیفی– تحلیلی است. یافته های حاصل از پرسش نامه میدانی با استفاده از میانگین و آزمون های آماری t تک نمونه ای، آزمون یومن– وایت نی، آزمون کولموگروف – اسمیرنوف تک نمونه ای و همچنین دونمونه ای و رگرسیون خطی چندمتغیره به کمک نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از آزمون t تک نمونه ای نشان دهنده این است که شرایط کیفیت زندگی مهاجران در شهر رباط کریم پایین و کمتر از حد متوسط ارزیابی شده است. این نتایج نشان داد که پایین ترین میزان رضایت از کیفیت زندگی مربوط به جنبه اقتصادی و تفریح و اوقات فراغت است. همچنین با استفاده از مدل رگرسیون چندگانه، 84% از بالا بودن کیفیت زندگی شهری ناشی از شاخص های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی است. نتایج نشان داد که متغیرهای اجتماعی فرهنگی با میزان ۸۸۴/۰ آثار بیشتری را در بالا رفتن میزان کیفیت زندگی در شهر رباط کریم دارند. در نتیجه، برای بهبود کیفیت زندگی مهاجران در سطح شهر رباط کریم برنامه ریزی در شاخص های اجتماعی و اقتصادی بسیار تأثیرگذار است.
مکانیابی بهینه محل دفن مواد زاید جامدشهری با استفاده از مدل (AHP) و سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: شهرستان تنکابن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش روزمره تولید مواد زاید شهری یکی از مهمترین عوامل تهدید کننده سلامت محیط زیست جهانی می باشد. در حال حاضر دفن مواد زاید شهری عمدترین روش دفع در بسیاری از کشورها از جمله ایران است. نوع تحقیق توسعه ای و کاربردیوروشبررسیآنتوصیفی و تحلیلیاست.در این تحقیق از نرم افزارهای SPSSو 10 وARC/GISجهت تحلیل های مکانی و آماری استفاده گردیده است. گردآوری اطلاعات در این پژوهش بصورت کتابخانه ای شامل : منابع کتاب ها و فیش برداری و استفاده از مقالات شبکه اینترنت، سیمنارها و پایان نامه ها بوده است. هدف اینمقاله،تعیین مکانمناسببرایدفنموادزائدشهریدر شهرستان تنکابناست. در فرایندمکا یابیاراضیمناسب برایمحلدفنموادزائد،9 لایه اطلاعاتی شامل لایه های فاصله از مناطق شهری و روستایی، سطح آب های زیرزمینی،فاصله از رودخانه، کاربری اراضی، نوع خاک،بارش،فاصله از راه های ارتباطی،کاربری اراضی و شیب کلاس بندی شده، با استفاده از فرایندهم پوشانی و استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) با استخراج وزن های مؤثر در عملیات مکان یابی به کار گرفته شد. بر اساس نتایج بدست آمده در این پژوهش، 12/34 هکتار از مساحت کل شهرستان تنکابن دارای اهمیت فوق العاده قوی می باشدکه 12/0 درصد منطقه را در اختیار دارد. همچنین 90/1827 هکتار از مساحت منطقه اهمیت خیلی قوی دارد که 95/6 درصد از منطقه را در اختیار دارد. این درحالی است که 82/9904 هکتار از مساحت منطقه دارای اولویت کم اهمیت است که 70/37 درصد منطقه و اهمیت متوسط با 63/7233 هکتار حدود 53/27 درصد منطقه را در اختیار دارد. منطقه دارای اهمیت قوی با مساحت 35/7267 هکتار و 66/27 درصد و منطقه خیلی قوی با مساحت 90/1827 و 95/6 درصد، جهت پیشنهاد محل دفن موادزائد جامدشهری مورد توجه قرار گرفته اند.
مقایسه تطبیقی پراکنش فضایی مساجد با توجه به مولفه های شهر اسلامی (نمونه موردی: مناطق 5 و 11 شهرداری مشهد)
حوزههای تخصصی:
بناهای مذهبی همواره یکی از اساسی ترین عناصر بافت، ساخت و شکل شهرها بوده و هستند. در شهرهای اسلامی، مسجد جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده و به مثابه ی برجسته ترین عنصر منبعث از دین اسلام از همان ابتدا با جامعه ی مدنی اسلام همراه بوده است. اغلب مساجد در مرکز شهرها، نزدیک بازارها و محدوده ی دارالحکومه ساخته می شدند و اگر شهری به بیش از یک مسجد نیاز داشت، مسا جد دیگری از طرف حکومت یا افراد خیر احداث می شد. اهمیت مساجد در شهرها به حدی بود که اگر شهری مسجد جامع یا آدینه نداشت، اهمیت شهری هم نداشت. در حال حاضر نیز در اکثر کشورهای مسلمان از جمله ایران مساجد به عنوان نماد سازوکار اولیه حکومت اسلامی وجود دارد. از طرفی نیز با گسترش و بزرگ شدن تدریجی شهرها به پهنه های وسیع، دیگر نیاز شهرها با یک مسجد جامع برآورده نمی شد. بنابراین در شهرها، مساجد فراوانی ساخته شد. از شاخصهای مورد تاکید ائمه اطهار و اندیشمندان اسلامی برای بنای مسجد در مراکز مسلمان نشین، پراکنش فضایی متناسب با محیط، مکان یابی مناسب برای دسترسی مناسب و تناسب تراکم جمعیت به تعداد مساجد بوده است. بر این اساس مقاله پیش رو به بررسی پراکنش فضایی مساجد در دو منطقه 5 و 11 شهرداری کلانشهر مشهد با توجه به سه شاخص فوق میپردازد ، روش تحقیق در مقاله پیش رو از نوع پیمایش و توصیفی- تحلیلی می باشد. نتایج تحقیق نیز بیانگر این موضوع بود که در منطقه 11 شهرداری مشهد ضوابط و استانداردهای موجود کشور برای مساجد تا حدی رعایت گردیده است و در منطقه 5 شهرداری مشهد علاوه بر بیشتر بودن تعداد کمی مساجد پراکنش فضایی بهتری را نیز شاهد هستیم.
برنامه ریزی گردشگری و گذران اوقات فراغت در شهر مشهد با تاکید بر شناسایی الگوهای گذران اوقات فراغت ساکنین مناطق شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ز جمله موضوعات مهم در برنامه ریزی گردشگری، شناسایی تفاوتهای موجود در خصوص نحوه گذران اوقات فراغت ساکنین شهری است، این مطالعه، نگاهی جغرافیایی به موضوع اوقات فراغت در شهر مشهد دارد، به عبارتی در هر پهنه فضایی، چه الگویی از گذران اوقات فراغت قابل مشاهده است؟ و اینکه برنامه ریزی گردشگری در شهر مشهد چه رویکردی را در قبال این الگوها مدنظر قرار دهد؟ سطح مطالعه، مناطق 13 گانه شهرداری مشهد می باشد، برای این منظور نظرات شهروندان هرمنطقه در خصوص گرایش به جاذبه های مهم گذران اوقات فراغت پیرامون شهر مشهد مورد بررسی قرار گرفت، نتایج اولیه به تفکیک منطقه، با استفاده از نرم افزار ArcGIS، در پایگاه اطلاعات مکانی، ذخیره و گرایش ساکنین مناطق به هرجاذبه جهت گذران اوقات فراغت در قالب نقشه های گوناگون مشخص گردید، نتایج این مرحله گرایش به 10 جاذبه (شامل 6 جاذبه مذهبی و 4 جاذبه طبیعی) پیرامون شهر مشهد را نشان داد، استفاده از آزمون تحلیل واریانس وجود تفاوت معنادار بین گرایشهای ساکنین هر منطقه به جاذبه های فوق الذکر را تایید کرد که به نوعی نشان از تفاوت نگرش شهروندان در خصوص گذران اوقات فراغت در شهر مشهد است، در ادامه از طریق استانداردسازی داده های به دست آمده از گرایشهای ساکنین و نمایش آنها بر روی نمودار پراکنش، الگوی گذران اوقات فراغت هر یک از مناطق شهر مشهد تعیین گردید، نتایج این مرحله نشان داد که در 4 منطقه الگوی گذران اوقات فراغت، گرایش به جاذبه های طبیعی، در 2 منطقه گرایش به جاذبه های مذهبی، در 4 منطقه گرایش به ترکیبی از جاذبه های طبیعی و مذهبی و در 3 منطقه نیز گرایش ضعیف به هر دو دسته جاذبه ها وجود دارد، همچنین نتایج تحلیل همبستگی بیانگر آن بود که بین سطح تحصیلات و درآمد سرپرست خانوار و گرایش به جاذبه های طبیعی رابطه مثبت و درخصوص گرایش به جاذبه های مذهبی رابطه منفی وجود دارد، همچنین ارتباط مستقیمی بین نزدیکی به جاذبه های طبیعی و گرایش شهروندان وجود دارد اما در خصوص جاذبه های مذهبی چنین رابطه ای مشاهده نمی شود،
نحوه بهره گیری از انرژی خورشید در طراحی اقلیمی خانه های سنتی اقلیم سرد ایران (نمونه مطالعاتی: خانه لطفعلیان ملایر)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۷
۴۵-۵۶
حوزههای تخصصی:
بی شک از بزرگ ترین نعمتهای الهی بر روی زمین نور خورشید، آب و باد است. امروزه بشر به این فکر افتاده است که از این نیرویهای عظیم می تواند برای راحتی و رفاه هرچه بیشتر انسان ها استفاده کند و از طرفی نیز نسبت به ذخیره سوخت های فسیلی برای آیندگان هم گامی برداشته باشد. با پیشرفت روز افزون تکنولوژی، استفاده از انرژی های تابشی خورشید و باد به عنوان جایگزینی برای سوخت های فسیلی، در اختیار بشر قرار گرفته است. مسئله اصلی در معماری معاصر ایران ، قطع ارتباط میان معماری بومی و اقلیمی با معماری معاصر است. یکی از سمبلهای معماری پایدار، معماری سنتی ایرانی است که به بهینه سازی مصرف انرژی، هم از لحاظ پایین بودن قیمت اولیه و هم به لحاظ پایین بودن قیمت جاری و کارکردی بنا، پاسخگو بوده است. هدف پژوهش حاضر مرور راه حلهای معماری گذشته برای تطبیق با شرایط سخت آب و هوایی و بهره گیری از راه حل ها در معماری امروز می باشد. چرا که معماری آن روزها حاصل پروسه متداوم معماری محلی بوده است و جایگاه و پیوستگی آنها توسط آزمون و خطا طی صدها سال آزمایش می شده است. و توجه به آن میتواند راهگشای دستیابی به راه حلهای بسیار ارزشمندی برای استفاده مؤثر از انرژ یهای پاک باشد. روش انجام تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی می باشد که با مطالعه منابع اسنادی و کتابخانه ای و سپس حضور در نمونه موردی صورت گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش با مرور مشخصات کالبدی و اقلیمی معماری منطقه سرد ایران با بررسی موردی خانه لطفعلیان در قالب نقشه های معماری، جداول و تصاویر بدست می اید و در انتها، راهکارهایی جهت طراحی بناها بخصوص خانه بر پایه هماهنگی و همسویی بیشتر با محیط و بوم منطقه و همچنین بکارگیری اصول معماری گذشته در قالب معماری جدید و بر پایه نیازهای جدید در جهت برآورده کردن نیازهای گرمایشی و سرمایشی و صرفه جویی در مصرف انرژی ارائه می شود.
سطح بندی فضایی محورهای گردشگری استان فارس بر مبنای خدمات و تسهیلات گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خدمات و زیرساخت های گردشگری، به دلیل رابطه مستقیم بین افزایش کمیت و کیفیت زیرساخت ها و تعداد گردشگران اهمیت دارد. از مهم ترین ارکان توسعه مقاصد گردشگری، وجود سیستمی کارآمد از تسهیلات، خدمات و تأسیسات گردشگری است. کیفیت بالای خدمات گردشگری اثر مستقیمی بر افزایش درآمد منطقه گردشگری دارد، به افزایش مدت اقامت گردشگران و درنهایت افزایش رضایت آنان منجر می شود و بر انگیزه بازدید مجدد گردشگران از مقصد مد نظر می افزاید. گردشگری رابط میان گردشگر و جاذبه است و بازدید هر گردشگر از جاذبه ها، بسته به گذر از این محورهاست. بنابراین در پژوهش پیش رو به سطح بندی این محورها از لحاظ خدمات لازم برای گردشگران پرداخته شده است تا متناسب با ظرفیت هر محور گردشگری و مدیریت مناسب آن، سیستم خدمات رسانی بهتری برای گردشگران فراهم شود و پاسخگوی نیازهای آنان باشد. از سوی دیگر، پس از شناسایی محورهای دارای موانع و محدودیت های خدماتی، در رفع مشکلات این محورها تلاش خواهد کرد. روش پژوهش کاربردی است. ابتدا معیارهای پژوهش به کمک روش دلفی به دست آمدند و سپس با تحلیل سلسله مراتبی وزن دهی شدند. در مرحله بعد با مدل COPRAS که یکی از مدل های تصمیم گیری چندمعیاری است، محورهای گردشگری استان فارس رتبه بندی شدند و در چهار سطح قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان می دهد که محورهای شمالی و جنوبی با توجه به اینکه درگاه بیشترین ورود گردشگران به این استان هستند، از خدمات کمتری برخوردارند و باید در اولویت توسعه خدمات و زیرساخت های گردشگری قرار گیرند.
بررسی کیفیت دسترسی به فضاهای باز شهری به هنگام وقوع حوادث غیرمترقبه طبیعی (مطالعه موردی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای باز نقش مهمی در کاهش وسعت، میزان عمل و نتایج اکثر حوادث طبیعی و مصنوعی دارند. از عمده ترین عملکردهای آن در هنگام بروز زلزله، جدا ساختن یک منطقه دارای پتانسیل خطر از دیگری و بدین ترتیب متمرکز کردن فعالیت نیروهای مخرب و جلوگیری از توسعه زنجیره ای وقایع می باشد. بررسی های این پژوهش نشان می دهد که فضاهای باز شهری در محدوده شهر تبریز را می توان به چهار دسته اصلی فضاهای سبز عمومی شهری، اراضی بایر شهری، باغات موجود در محدوده شهر و زمین های زراعی و مزارع موجود در محدوده شهر تقسیم نمود که هر کدام می توانند به عنوان فضاهای باز موثر در کاهش تلفات ناشی از زمین لرزه و مدیریت بهینه بحران در مراحل مختلف بروز بحران ناشی از زلزله نقش مهمی ایفا کنند. مساحت کلیه فضاهای باز شهری شامل 4 دسته کاربری مذکور حدود 11722 هکتار می باشد که این سطح معادل 47٪ از سطح کل محدوده شهر تبریز می باشد. نتایج نشان می دهد که اولاً، هر چند این مقدار در مقایسه با شهرهای دیگر از منظر کمی بیش از حد معمول فضاهای باز به نظر می رسد، اما بایستی توجه داشت که نحوه توزیع این فضاها در مناطق مختلف تبریز به صورت بسیار ناهمگن می باشد و دوم آنکه بخش عمده ای از سطوح مذکور شامل زمین های بایر (7158 هکتار) و اراضی زراعی (3592 هکتار) می باشد که در مناطق حاشیه ای شهر قرار گرفته اند.
طیف بندی و سنجش فضایی آسیب فیزیکی – اجتماعی شهرها در برابر زلزله با بکارگیری تکنیکVIKOR و GIS ؛ مورد شناسی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زلزله در جهان به عنوان یکی از مخرب ترین و تهدیدآمیزترین عامل انهدام حیات انسانی- محیطی مطرح می باشد. و آسیب های ناشی از آن در ابعاد مختلف(فیزیکی، اجتماعی و غیره) متوجه جوامع شهری که مدرنترین و آسیب پذیرترین شیوه سکونت در جهان است، می شود. اما این پدیدة طبیعی به خودی خود در هر مکانی می تواند قابلیت ایجاد بحران و آسیب را نداشته باشد. بلکه آمادگی و برنامه ریزی دقیق برای تعیین درجات آسیب، کنترل، کاهش عواقب نامطلوب زلزله می تواند تعیین کننده درجه بحران آن باشد. در نتیجه شناخت ابعاد اجتماعی و فیزیکی موضوع که رابطه دوسویه در آسیب ناشی از زلزله دارد ضرورت می یابد. که پژوهش مورد نظر با ماهیت ""توسعه ای – کاربردی"" روش تحقیق ""توصیفی- تحلیلی"" به بررسی موضوع در شهر یزد پرداخته است. و از آنجا که تنها ابزار انسان جهت تعیین آسیب های ناشی از آن اطلاعات موجود و روش های کمی- آماری می باشد؛ این پژوهش با بهره گیری 30 متغیر از شاخص های اجتماعی – فیزیکی و استفاده از تکنیک VIKOR و GIS، و همچنین نرم افزارهای Excel و SPSS به پهنه بندی و ارزیابی آسیب لرزه ای پرداخته است. که نتایج مورد نظر نشان می دهد میزان VIKOR و به عبارتی مقدار Qi، Si و Ri، در مناطق سه گانه شهر یزد به ترتیب برابر (Qi = 990/0، 001/0، 79/0)، (Si = 775/0، 246/0، 676/0)، (Ri = 184/0، 151/0، 176/0) می باشد. و براساس شروط مدل VIKOR، منطقه دو در سه گروه R، S و Q در پایین ترین رتبه قرار دارد، در مرحله بعد منطقه سه و در نهایت منطقه یک کمترین آسیب پذیری را در شهر یزد دارا می باشد.
تاثیر عوامل موثر بر ایجاد سرزندگی در کلاسهای درس
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۷
۷۳-۸۱
حوزههای تخصصی:
اکثر طراحان آگاه به مسائل اجتماعی براین باورند که محیط ساخته شده توسط انسانها با تقویت فرصتهای مناسب، از طریق به حد اعلا رساندن گستره گزینه های قابل عرضه به مردم، یک محیط پاسخده به شرایط روانی انسانها را فراهم آورند. در طراحی مکانهایی مانند کلاس درس که به تعبیر پروفسور لاوسون، "از برجسته ترین تئوریسین های معماری" بسیار جذاب و دل انگیز است، مطلوبیت محیط بسیار حائز اهمیت می باشد. به منظور خلق یک فضای مطلوب و بر انگیزاننده، عامل نشاط و سرزندگی از مسائل مهم و اصلی طراحی محسوب شده که با در نظر گرفتن آن می توان کیفیت فضا را ارتقاء بخشید. بنابراین، طراحی محیط مطلوب (کلاس مطلوب) را با در نظر گرفتن عامل نشاط و سرزندگی، با دو رویکرد عوامل روانشناختی و اقلیمی می توان بررسی کرد. رویکرد روانشناختی را میتوان ترکیبی از نفوذپذیری، گوناگونی، خوانائی، انعطاف پذیری، تناسبات بصری، غنای حسی و رنگ تعلق محیط به حساب آورد و رویکرد اقلیمی را بایستی ترکیبی از تاثیر نور، درجه حرارت محیط، رطوبت، صدا و بو و... دانست.کلاس با نشاط و سرزنده نیز حاصل معماری آگاهانه ای است که با در نظر گرفتن عوامل رفتاری و محیطی بر روند یادگیری شکل گرفته است و در آن به عناصر فیزیکی محیط کالبدی و به خصوص سازه توجه ویژه صورت می پذیرد. هدف از این مقاله آن است تا تاثیر این دو رویکرد را در تامین نشاط و سرزندگی کلاس درس بررسی نموده و راهکارهایی را برای بکارگیری عوامل فوق در طراحی کلاس درس مطلوب ارائه نماید.