فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۴۱ تا ۲٬۸۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
31 - 44
حوزههای تخصصی:
شهرها در جهان معاصر در حال دگرگونی اند که از مهمترین ابزارهای این تحول بهره گیری از مؤلفه زمان و امتزاج آن با فرهنگ، هنر و فناوری در بازتولید فضاهای شهری است. امری که موجد پیدایش مفهوم زندگی شبانه و فضاهای شبانه شهری است. با توجه به اهمیت زمان در زندگی معاصر و تغییر ساختارهای زمانی به دلیل تغییر سبک زندگی، استفاده مطلوب تر از زمان در زندگی شهری در این فضاها می تواند تحقق یابد و سرزندگی حاصل از رخداد فعالیت های روزانه در ساعات شبانه امتداد یابد. در شهر یزد فضاهای شبانه ترغیب کننده حضور بیشتر شهروندان در فضا به ویژه در فصول گرم خواهند بود و با توزیع زمانی تراکم جمعیت و نگهداشت آنها در فضا در بازه زمانی طولانی تر نشاط و سرزندگی شهر که در حال حاضر یکی از مهمترین دغدغه های مدیریت شهری است را ارتقا می بخشد. با علم به این موضوع که بستر فضای شبانه ملاحظات طراحانه خاص خود را می طلبد، هدف پژوهش تبیین عوامل و معیارهای مؤثر بر طراحی فضاهای شبانه است. بر این اساس، پس از استخراج معیارهای مؤثر از میان متون نظری و تجارب مرتبط، این معیارها با بهره گیری از ترکیب روش کمی و کیفی، اولویت بندی و در خیابان کاشانی یزد ارزیابی شدند. در روش کمی به منظور اولویت بندی معیارها از ابزار پرسشنامه و آزمون های کلموگروف_اسمیرنوف و فریدمن استفاده شده و در روش کیفی این معیارها با استفاده از تکنیک های ارزیابی محیط (مشاهده، مصاحبه های باز، برداشت میدانی) در خیابان کاشانی یزد تحلیل شدند. براساس نتایج پژوهش ملاحظات طراحانه فضاهای شهری شبانه به دو دسته عوامل زمینه ساز در ارتباط با جذب جمعیت و عوامل پشتیبان در ارتباط با چگونگی نگهداشت جمعیت در فضای شهری، دسته بندی می شوند. عوامل زمینه ساز پتانسیل فضا برای ایجاد فضای شبانه هستند که با امتزاج با عوامل پشتیبان تقویت می شوند و نهایتاً با ارتقای کیفیت تجربه محیط موجب عملکرد صحیح فضای شبانه می شوند.
تحلیل ارتباطات ذی نفعان در پروژه تقاطع با روگذرهای غیرهم سطح در شهر ارومیه با استفاده از ماتریس علاقه-قدرت و تحلیل شبکه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
71 - 84
حوزههای تخصصی:
پروژه های توسعه شهری به دلیل ارتباط مستقیم با مردم شهر و همچنین سایر ذی نفعان، معارضان مختلفی پیدا می کنند که توجه به مدیریت ذی نفعان در موفقیت آنها امری کلیدی است. در این راستا، شناسایی دقیق و کامل ذی نفعان و شناسایی اولویت و اهمیت آنها برای مدیریت موفق تر آنها از اهمیت خاصی برخوردار است. در تحقیق پیش ِ رو، با بهره جستن از ماتریس علاقه_قدرت به عنوان روشی تجربه گرا و همچنین تحلیل شبکه های اجتماعی به عنوان روشی خردگرا، اولویت بندی و ارتباطات ذی نفعان در یک پروژه احداث تقاطع چند روگذر غیرهمسطح در شهر ارومیه بررسی شده است. در این تحقیق کیفی که با استفاده از استراتژی تک نمونه موردی انجام شده، برای گردآوری داده ها از بررسی اسناد و مدارک پروژه و مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای انتخاب و مصاحبه با نمونه های مورد بررسی در جامعه آماری این تحقیق که مهم ترین ذی نفعان درگیر در انجام پروژه هستند، روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی به کار گرفته شد که درنهایت 17 ذی نفع برای پروژه شناسایی شدند. تحلیل داده ها با کمک ماتریس علاقه_قدرت (با استفاده از تکنیک طوفان فکری) و نرم افزار NodeXL (برای تحلیل شبکه اجتماعی) صورت پذیرفت و نشان داد که ذی نفعان اصلی در ماتریس علاقه_قدرت، به ترتیب شهرداری، مردم، شورای شهر و ساکنان محلی هستند. همچنین شرکت آب و فاضلاب، اداره برق و مخابرات دارای کمترین علاقه و قدرت در پروژه هستند. این در حالی است که در روش تحلیل شبکه های اجتماعی، مردم، شهرداری، شورای شهر و پیمانکار، دارای بیشترین اولویت و تأمین کنندگان، محیط زیست و شرکت نفت، دارای کمترین اولویت شناخته شدند. مقایسه یافته های هر دو روش تجربه گرا و خردگرا در بخش شناسایی مهم ترین ذی نفعان با هم همگرایی زیادی دارند ولی در قسمت شناسایی کم اهمیت ترین ذی نفعان با هم تفاوت هایی دارند و چنین نتیجه گیری می شود که مؤثرترین روش واحد شناسایی و اولویت بندی ذی نفعان در پروژه های توسعه شهری وجود ندارد و استفاده از روش های تجربه گرا در کنار روش های خردگرا می تواند در شناسایی، اولویت بندی و مدیریت ذی نفعان، به عنوان مکمل یکدیگر باشند و نواقص همدیگر را تا حدودی پوشش دهند. همچنین ذی نفعان مردم، شورای شهر و شهرداری برای برقراری ارتباط بین تمامی ذی نفعان، مهم ترین نقش را دارند. از نظر قدرت ارتباط نیز سازمان وزارت اطلاعات در مجاورت پروژه، بیشترین قدرت را در پروژه دارد. مدت زمان پاسخ گویی بین ذی نفعان و تناوب این پاسخ گویی نیز نسبتاً نامطلوب است. نتایج این تحقیق می تواند به دست اندرکاران پروژه های توسعه حمل ونقل شهری که حجم زیادی از ذی نفعان در آنها دخیل اند، برای مدیریت هرچه موفق تر آنها کمک کند.
سنجش تطبیقی معیارهای رشد هوشمند شهری در نواحی شش گانه منطقه 6 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
775 - 792
حوزههای تخصصی:
مفهوم رشد هوشمند شهری راهکاری است در برابر گسترش افقی یا رشد اسپرال گونه شهر که در نیم قرن اخیر الگوی رشد جهانی شهرها بوده است. رشد هوشمند در مخالفت با گسترش افقی در بخش مرکزی شهر بر عواملی مانند باززنده سازی محلات، توسعه درونی، کاهش فواصل بین محل کار و زندگی، کاهش آلودگی های زیست محیطی، افزایش کاربرد حمل و نقل عمومی، و حداکثر دسترسی به خدمات شهری و ... تأکید می کند. در حال حاضر، منطقه 6 تهران، به عنوان بخش مرکزی شهر، با چالش های آلودگی زیست محیطی، کم رنگ شدن هویت محله ای، افت جمعیت ساکن، و... روبه روست. بنابراین، در این تحقیق اصول رشد هوشمند برای کاهش مشکلات موجود و افزایش کارایی منطقه مناسب دیده شد. هدف از این تحقیق نخست سنجش درجه فشردگی/پراکنش منطقه 6 تهران و سپس تحلیل و تطبیق 6 شاخص رویکرد رشد هوشمند شهری (تراکم، کاربری ترکیبی، حمل و نقل عمومی، فضاهای سبز و باز، بازسازی بافت قدیمی، و حس تعلق مکان) با استفاده از روش سلسله مراتبی (AHP) بوده است. ماهیت این تحقیق کاربردی و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و برای گردآوری اطلاعات از محاسبات کمّی و روش میدانی و اسنادی استفاده شده است. جامعه آماری ساکنان منطقه 6 است. با استفاده از فرمول کوکران، 160پرسش نامه برای ساکنان و 30 پرسش نامه برای کارشناسان تهیه و گردآوری شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد فرم کالبدی منطقه 6 تهران فشرده است و در سنجش تطبیقی 6 شاخص انتخاب شدهناحیه 3 منطقه با فاصله نسبتاً زیاد ناحیه سازگارتر با شاخص های رشد هوشمند شهری شناخته شد. سرانجام، راهکارهایی برای سازگاری بیشتر سایر نواحی منطقه پیشنهاد شد.
ارزیابی تحقق پذیری معیارهای نوشهرگرایی در شهرهای سنتی (مطالعه موردی بافت حاشیه ای و روستایی شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بافتهای حاشیه ای و روستایی ناشی از الحاق روستاهای همجوار یا مناطق غیررسمی در شهرهای سنتی، دارای چالشهای متنوعی بوده و استفاده از روشهای صرف کالبدی برای حل این چالشها جوابگو نمی باشد. لذا بهره گیری از راهبردهایی که بتواند ظرفیت بومی و سنتی این بافتها را در نظرگرفته و پاسخگوی چالشهای موجود باشد اجتناب ناپذیراست. در این راستا با توجه به جامعیت رویکرد نوشهرگرایی، ارزیابی تحقق پذیری معیارهای آن در شهرهای سنتی (نمونه موردی بافت حاشیه ای و روستایی اردبیل) هدف این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی می باشد. در این تحقیق بافت حاشیه ای و روستایی اردبیل بروش میدانی و استفاده از شاخص های موجود در مبانی نظری شناسایی شد. سپس با تکنیک دلفی شاخص هایی برای ارزیابی تحقق پذیری معیارهای مورد مطالعه شناسایی و با استفاده از آنها پرسش نامه ای تدوین گردید. روایی پرسش نامه توسط کارشناسان و پایایی آن توسط آزمون آلفای کرونباخ تایید و اطلاعات لازم از طریق پرسش نامه، مشاهده و حضور محقق در سطح محلات بافت گردآوری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای t تک نمونه ای، رتبه بندی فریدمن و آنالیز واریانس در نرم افزار SPSS20 استفاده شد. براساس نتایج از بین17 معیار مورد ارزیابی، معیارهای حفظ و تقویت ساختارهای سنتی و تعاملات اجتماعی در محلات بافت محقق شده اند و 15 معیار بعدی محقق نشده اند. همچنین نتایج حاصله از آزمون رتبه بندی فرید من نشان می دهد که رتیه تحقق پذیری معیارها در بافت مورد مطالعه متفاوت است .
مطالعه ساختار اقتدارگرایانه دیکتاتوری قذافی و نقش آن در شکل گیری بحران های ژئوپلیتیک در لیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حالی که انتظار می رفت بعد از سرنگونی حکومت معمر قذافی ثبات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نسبی در لیبی برقرار شود اما این کشور شاهد توالی بحران های ژئوپلیتیکی عمیقی است که پای بازیگران فرامنطقه ای را به این کشور نیز گشوده است. هدف این مقاله تحلیل و بررسی ساختار اقتدارگرایانه دیکتاتوری قذافی و نقش آن در شکل گیری بحران های ژئوپلیتیک در لیبی است. سؤال اصلی مقاله این است که ساختار اقتدارگرایانه دیکتاتوری قذافی چه نقشی در شکل گیری بحران های ژئوپلیتیک در لیبی پساقذافی داشته است؟ روش این مقاله تحلیل محتوای کیفی است. برای گردآوری ادبیات نظری و مفهومی پژوهش از منابع کتابخانه ای استفاده شده است و داده های مورد نیاز برای پاسخ گویی به سؤال اصلی پژوهش نیز از طریق مطالعه و کدبندی محتوای کتب، مقاله ها، پایان نامه ها و وب سایت های مجازی منتخب درباره انقلاب لیبی و بحران سیاسی و اقتدارگرایی قذافی گردآوری شدند. نتیجه آزمون t و انجام رگرسیون نشان داد که رابطه معنی داری بین ساختار اقتدارگرایی حکومت قذافی و بحران های ژئوپلیتیک پس از وی در لیبی وجود دارد.
تحلیل اقتصادی آب گرم کن های خورشیدی (مطالعه موردی: ساختمان های مسکونی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
119 - 126
حوزههای تخصصی:
به کارگیری انرژی های نو و تجدید پذیر بویژه انرژی خورشید، این منبع لایزال الهی به دلیل دریافت آسانتر و در دسترس بودن آن، در طی سال های اخیر بیشتر مورد توجه دانشمندان و دانشجویان مرتبط با رشته های انرژی قرار گرفته است. روش های گوناگونی برای استفاده از این انرژی پاک و لایزال الهی وجود دارد، اما گرم کردن آب با استفاده از آبگرمکن های خورشیدی، شاید از آسان ترین و اقتصادی ترین روش های موجود باشد. در این تحقیق با در نظر گرفتن تورم و ارزش زمانی سرمایه، بررسی های اقتصادی برای دوره بازگشت سرمایه جایگزینی آبگرمکن های خورشیدی به جای انواع گازی آن در ساختمان های مسکونی شهر تهران صورت گرفته است. در ابتدا تحلیل اقتصادی با در نظرگرفتن پرداخت همه هزینه های جایگزینی توسط ساکنان در یک ساختمان مسکونی بررسی گردید. سپس اجرای طرح جایگزینی آبگرمکن های خورشیدی توسط دولت از طریق سوبسید وزارت نیرو محاسبه شد. پس از بررسی استراتژی های مختلف جایگزینی آبگرمکن های خورشیدی به جای آبگرمکن های گازی موجود و با توجه به اهمیت بحث های اقتصادی و محیط زیستی، جایگزینی آبگرمکن ها توسط شهروندان به دلیل مسائل مالی و طولانی بودن دوران بازگشت سرمایه (سال نهم)، در عمل غیرممکن است. از سوی دیگر با توجه به کاهش تولید آلاینده های هوا و گازهای گلخانه ای (به ویژه 2CO) و توانایی صادرات گاز صرفه جویی شده به کشور های همسایه، استراتژی پرداخت هزینه های اولیه توسط وزارت نیرو دارای صرفه اقتصادی می باشد.
بررسی شبکه روابط اجتماعی بهره برداران از منابع آب در راستای مدیریت بهینه (مطالعهموردی: نخلستان های بخش شرقی شهر فدامی، شهرستان داراب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی مدیریت منابع آب در حوزه کشاورزی در ایران مسئله ای است که باید با مشارکت کشاورزان و بهره برداران آب تصمیم گیری شود. در این راستا، تحلیل روابط بین ذی نفعان و شناسایی کنشگران یا افراد کلیدی در بین بهره برداران منابع آب، به عنوان بازوی مدیریت مشارکتی، به خصوص در جاهایی که منابع آب به صورت مشاع بهره برداری می شود، می تواند نقش مهمی در موفقیت طرح های مدیریت مشارکتی و بهینه آب داشته باشد. در این پژوهش سعی شده به تحلیل روابط در بین بهره برداران آب کشاورزی با استفاده از رویکرد تحلیل شبکه در محدوده نخلستان های بخش شرقی شهر فدامی واقع در شهرستان داراب (استان فارس) پرداخته شود. بدین صورت که ابتدا بهره برداران براساس ویژگی های اقتصادی، سن، و مالکیت تقسیم بندی شدند و سپس با مدل تحلیل شبکه روابط و شاخص های مختلف بررسی شد. نتایج نشان می دهد تقریباً 51/54درصد از بهره برداران از منابع آب منطقه مورد مطالعه با دیگران روابط اجتماعی داشته اند. همچنین،به صورت تفضیلی، برخی بهره برداران بیشترین ارتباط با دیگران یا «خروجی» را در بین بهره برداران دارندکه این وضعیت موقعیت آن ها را در شبکه در وضعیت اقتدار قرار داده است. یافته های این تحقیق در تشخیص کنشگران با موقعیت مرکزی، که نقشیکلیدی در برنامهعمل مدیریت بهینهمنابع آب منطقه مورد مطالعه ایفا می کند، مؤثر خواهد بود.
تحلیل عوامل فضایی موثر بر مکان گزینی مهاجران با استفاده از روش پیش بینی درخت تصمیم (مطالعه موردی: شهر مشهد)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت و جابجایی هایی سکونتی، یکی از پدیده های شهرنشینی است که با ساختار های اجتماعی، اقتصادی و فضایی دارای رابطه علت و معلولی است. این نوع از مهاجرت تحت تأثیر عواملی هم چون نزدیکی به محل کار، مدت سکونت، وضعیت اشتغال، سطح درآمد، سن، جنس و شرایط خانوادگی باشد. از این رو، مکان گزینی محلات و انتخاب محله ای برای سکونت از اهمیت بسزایی برخوردار است و از عوامل بسیاری تأثیر می پذیرد تا جایی که موقعیت مکانی بر مکان گزینی اثر می گذارد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی – تحلیلی می باشد. داده های مورد نیاز پژوهش با استفاده از اطلاعات بلوک های آماری سرشماری سال 1390 استخراج شده است. با مطالعه ادبیات تحقیق و تعیین شاخص های مورد نیاز استخراج و به روش تحلیل سلسله مراتبی وزن دهی شده اند. شاخص میانگین مهاجرت به عنوان شاخص هدف و سایر شاخص ها به عنوان شاخص ورودی در درخت تصمیم انتخاب شدند. محاسبات مربوط به درخت تصمیم در نرم افزار کلمنتاین انجام شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که میزان تحصیلات بیشترین تأثیر را در مکان گزینی مهاجران در محلات شهر مشهد داشته است. به طور کل 12 شاخص با میزان تأثیر گذاری های متفاوت بر میانگین مهاجرت اثر گذار بوده اند. این درحالی است که هر چه میزان عوامل پیش بینی کننده در این شهر کمتر باشد میزان مهاجرت بالاتر است. هم چنین نتایج نشان می دهد که سیستم داده کاوی با درخت تصمیم قادر خواهد بود تا با اندازه گیری عوامل پیش بینی کننده و میزان تغییرات آن ها، میزان مهاجرت و ماندگاری افراد در محله های شهری را پیش بینی نماید. بنابر نتایج به دست آمده از کارایی این سیستم قابل قبول می باشد.
تحلیل عوامل مؤثر بر تنوع غذایی خانوارهای روستایی استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی وضعیت امنیت غذایی جامعه و شناسایی عوامل مؤثر برآن به ویژه در مناطق روستایی، اهمیت بسزایی دارد. تحقیق حاضر باهدف تحلیل وضعیت امنیت غذایی خانوارهای روستایی استان خراسان رضوی انجام گرفت. برای این منظور از شاخص فراوانی تنوع غذایی برای بررسی امنیت غذایی استفاده شد و سپس عوامل مؤثر بر امنیت غذایی با بهره گیری از شاخص ذکر شده و مدل لاجیت ترتیبی تعیین شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه خانوارهای روستایی استان خراسان رضوی در سال 1398 است که با استفاده از فرمول کوکران 400 خانوار براساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و داده های موردنیاز از طریق مصاحبه و تکمیل پرسشنامه استخراج گردید. نتایج تحقیق نشان داد که میانگین شاخص فراوانی تنوع غذایی در منطقه برابر 35/56 و خانوارها از نظر فراوانی مصرف گروه های غذایی در سطح پایین تنوع غذایی قرار دارد. همچنین نتایج نشان داد که افزایش متغیرهای جنسیت، تحصیلات، وضعیت مسکن، هزینه ماهیانه غذا، شاخص قدرت خرید خانوار و دسترسی به بازار احتمال این که خانوارهای با فراوانی تنوع غذایی پایین در گروه خانوارهای با فراوانی تنوع غذایی بالا قرار گیرد افزایش می دهد و افزایش متغیرهای فاصله تا مراکزخرید و تورم مواد غذایی احتمال این که خانوارهای با فراوانی تنوع غذایی پایین در گروه خانوارهای با فراوانی تنوع غذایی بالا قرار گیرد کاهش می دهد.
تحلیل فضایی منابع آب زیرزمینی در نواحی روستا یی به منظور شناخت پهنه های بحرانی مورد: حوضه آبریز ماهیدشت استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر ساختاری در فضا دارای کارکرد یا کارکرد هایی مشخص است. در رویکرد «پویش ساختاری-کارکردی» پیوند این دو در بررسی تمامی پدیده های جغرافیایی مورد اهمیت و توجه قرار می گیرد. اگر بتوان یک حوضه آبریز را به عنوان یک ساختار فضایی-مکانی در نظر گرفت، چاه های موجود در آن حوضه می توانند نماینده یکی از کارکرد های آن در زمینه بهره برداری از آب های زیرزمینی باشند. تعداد چاه های حفر شده در حوضه آبریز ماهیدشت در استان کرمانشاه طی چهار دهه اخیر 23 برابر شده است. افزایش تعداد چاه در منطقه منجر به افزایش مصرف آب های زیرزمینی و در نتیجه پایین تر رفتن عمق چاه ها و ایجاد پهنه هایی شده که به لحاظ برداشت بی رویه آب به پهنه های بحران کم آبی معروف هستند. در این پژوهش، برای تعیین و ترسیم نقشه ی چنین پهنه هایی از دو مبنای اصلی تحلیل فضایی یعنی «موقعیت» و «فاصله» و داده های مربوط به چاه های منطقه به همراه تکنیک ها و ابزار های متداول در سیستم های اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) استفاده شده است. نتایج این پژوهش تعیین و ترسیم نقشه ی پهنه های بحرانی حوضه آبریز ماهیدشت است که اراضی حدود 60 روستای منطقه را در بر گرفته و نیازمند توجه بیشتر و اعمال و اجرای سیاست ها و راهبرد های سخت گیرانه تر در زمینه حفر چاه جدید در این گونه پهنه ها است. روش های مورد استفاده در این پژوهش می تواند برای تعیین پهنه های بحرانی برداشت آب در سایر حوضه های آبریز توصیه شود.
اثرات کارآفرینی روستایی در توسعه فضا های پیراشهری شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی به عنوان یک فرآیند اقداماتی نوظهور و ایجاد ارزش در مکان های جغرافیایی است که در صورت برنامه ریزی و مدیریت عقلایی می تواند سرمایه ای برای توسعه فضای اجتماعی و جغرافیایی باشد. جریان های کارآفرینانه روستایی، شکل گیری بنگاه های اقتصادی خرد و بازتاب پذیری و نقش پذیری کارآفرینان در جریان- های توسعه ای نواحی پیرامون شهر های بزرگ، می تواند دگرگونی های مکانی فضایی را سبب شده و در توسعه کلانشهر نقش قابل توجهی داشته باشد، بر این اساس، مقاله حاضر باهدف تبیین اثرات کارآفرینی روستایی در توسعه فضا های پیراشهری شهرستان کرمانشاه بر پایه ی روش فرایندی نگرش چندبعدی کارآفرینی طراحی شد. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات به شیوه میدانی و پرسشنامه ای بود. جامعه آماری شامل 21 روستای کارآفرین بافاصله کمتر از 20 کیلومتر از کلانشهر بود؛ این روستا ها به دلیل حضور کارآفرینان و پیوستگی مکانی فضایی با شهرستان کرمانشاه، با چالش ها و مسائل بیش از دیگر نواحی روستایی روبرو بوده و بر توسعه شهرستان اثرگذار بودند. برای تحلیل اثرات از آزمون های همبستگی و رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS20 استفاده شد. یافته ها نشان داد بین متغیر های روحیه کارآفرینی افراد، فرآیند اقتصادی و محیطی حاکم بر روستا و توسعه فضا های پیراشهری رابطه مثبت و معنی داری در سطح یک درصد خطا برقرار است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که متغیر های کارآفرینی روستایی (روحیه کارآفرینی افراد، فرآیند اقتصادی و محیط (بیرونی و درونی) حاکم بر روستا)، تأثیر معنی داری بر توسعه فضا های پیراشهری داشته و توانایی تبیین 96 درصد از تغییرات متغیر توسعه فضا های پیراشهری شهرستان را دارد. مهم ترین متغیر اثرگذار نیز متغیر محیطی تشخیص داده شد.
تحلیل محدودیت های توسعه اقتصادی مبتنی بر شاخص های طبیعی مورد: نواحی روستایی استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف، پهنه بندی و تحلیل محدودیت های توسعه اقتصادی دهستان های استان هرمزگان ازنظر شاخص های محیط طبیعی انجام شده است. روش تحقیق به کار گرفته شده، تلفیقی از روش های توصیفی- تحلیلی و همبستگی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از روش مک گراناهان و برای سنجش میزان همبستگی بین متغیر های محیطی و توسعه اقتصادی نقاط روستایی استان هرمزگان از ضریب همبستگی کرامر بهره گرفته شده است. برای وزن دادن به شاخص ها از روش محاسبه جمع امتیازات برای ترکیب شاخص ها استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که در دهستان های استان هرمزگان، بیش ترین درصد فراوانی توسعه اقتصادی مربوط به سطح محدودیت محیطی متوسط و کم بوده و کمترین درصد نیز مربوط به دهستان های با محدودیت محیطی زیاد و محدودیت محیطی بسیار کم است، یعنی از بین 92 دهستان استان هرمزگان، 12 دهستان توسعه اقتصادی با محدودیت محیطی بسیار زیاد، 9 دهستان محدودیت محیطی زیاد، 35 دهستان محدودیت محیطی متوسط، 26 دهستان محدودیت محیطی کم و 10 دهستان محدودیت محیطی بسیار کم هستند. با توجه به نتایج از آزمون همبستگی v کرامر می توان این استنباط را نمود که بین متغیر های محیطی با توسعه اقتصادی روستایی همبستگی و رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد و مقدار سطح معناداری آن ها (0.000) نشان از وجود رابطه بین متغیر های مستقل(عوامل محیطی) و وابسته(توسعه اقتصادی) دارد . درنهایت اینکه، شاخص های بارندگی، منابع آب، وضعیت اقلیم، قابلیت و استعداد اراضی و مخاطرات طبیعی(زلزله و سیلاب) از مهم ترین شاخص های محیطی هستند که در توسعه و عدم توسعه اقتصادی دهستان های استان هرمزگان نقش دارند.
تحول پارادایمی در اقتصاد فضا(عبور از رویکرد تحلیل فضایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد مطالعات ناحیه ای دردوره قبل ازجنگ جهانی دوم، دیدگاه غالب درجغرافیا بوده است. در این رویکرد، تفاوت های ناحیه ای مطالعه می شد و جغرافی دانان در پی کشف قوانین قابل تعمیم در جغرافیا نبودند. دررویکرد مطالعات ناحیه ای، هدف اصلی جغرافیای اقتصادی تجزیه وتحلیل نظم فضایی اقتصاد بود و جغرافیای اقتصادی، فعالیت های اقتصادی را که در داخل چشم انداز جغرافیایی اتفاق می افتاد، فهرست می کرد و به تشریح آن ها می پرداخت. با گسترش تحولات علمی و انقلاب کمی، دیدگاه مطالعات ناحیه ای در تحلیل پدیده های جغرافیایی کارایی خود را از دست داد و تحلیل فضایی، به پارادایم غالب جغرافیا تبدیل شد. این رویکرد، کاربرد مدل های کمی را در تحلیل فضایی پدیده های جغرافیایی رواج داد. بر اساس این رویکرد، پراکندگی پدیده های جغرافیایی، ظاهراً بی نظم است اما از اصولی منظم تبعیت می کنند که از نظر علمی قابل شناخت است. در این دوره، جغرافیای اقتصادی هم از قوانین ریاضی و فیزیک در تحلیل اقتصادی نواحی استفاده کرد. تبدیل شیوه تولید فوردیسم( تولید انبوه) به پست فوردیسم(تولید تخصصی و انعطاف پذیر) و انقلاب تکنولوژیک سبب شد که سرمایه داری تجدید ساختارپیدا کند؛ مدیریت انعطاف پذیر و تمرکز زدایی مورد توجه قرار گیرد. شرایط جدید، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نیازمند پارادایم جدیدی بود. از این رو، رویکردهای پوزیتیویستی و نئوکلاسیکی نمی توانست پاسخگوی نیازهای شرایط جدید باشد. در نتیجه، رویکردی موسوم به " جغرافیای اقتصادی رابطه ای" مورد توجه قرار گرفته که با شرایط جدید تطابق بهتری دارد. این مقاله، تحول پارادایمی در اقتصاد فضا را مورد واکاوی قرار داده است و با بررسی نمونه های بین المللی و ملی نشان داده است که روند تحولات اقتصادی به دور از روندهای اجتماعی، سیاسی و ساختار روابط قدرت و تنها از طریق پارادایم فضایی و روابط ریاضی قابل تحلیل نیست.
تحلیل فضایی میزان تاب آوری کالبدی محلات شهر بابلسر با تأکید برکاربری اراضی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی میزان تاب آوری محلات 22 گانه شهر بابلسر در شاخص های کالبدی است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی می باشد. بدین منظور، از مدل آنتروپی شانول جهت وزن ده شاخص ها و مدل تصمیم گیری چندشاخصه ویکور (VIKOR) جهت تحلیل و سطح بندی محلات مورد مطالعه با توجه به تاب آوری کالبدی استفاده گردید. آن چه پژوهش حاضر را با تحقیقات پیشین متمایز می نماید، بررسی و تحلیل میزان تاب آوری بافت های مختلف شهر بابلسر به تفکیک محلات و با توجه به شاخص های کالبدی (براساس کاربری اراضی داخل بافت) آن ها است. بر اساس یافته های پژوهش، 40 درصد محلات شهر بابلسر تاب آور، 20 درصد نیمه تاب آور و 40 درصد تاب آوری پایین را از نظر شاخص های کالبدی نشان می دهد. ارزیابی نهایی نشان داد که تاب آوری کالبدی با تأکید بر کاربری اراضی در مواقع حوادث غیرمترقبه، می تواند موجب تسهل در خدمات رسانی و کاهش خسارت های احتمالی شود درحالی که 60 درصد محلات شهر بابلسر از این نظر تاب آور نمی باشند.
سنجش پایداری و ارزش زیبایی شناسی چشم انداز (LAV) در فضاهای سبز شهری (مطالعه موردی: منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
213 - 236
حوزههای تخصصی:
وقتی از زیبایی شناسی صحبت می کنیم، به دنبال ابعاد عمیق چشم انداز جغرافیایی هستیم. رویکرد اساسی NWHS حفظ طبیعت در کنار نشان دادن زیبایی شناسی چشم اندازهای طبیعی است. مفهوم پایداری اکولوژیکی نیز محصول زیبایی شناسی بصری، جغرافیا و بوم شناسی است. هدف این پژوهش، ارزیابی توصیفی و عینی (برای شاخص های NWHS و اکولوژیکی) و ادراکی (ترجیحات عموم) فضاهای سبز شهری است. این پژوهش کلی نگر و جامع و شامل ادغام دو روش کمی و کیفی است. بدین ترتیب ابتدا پیشینه مربوط به خدمات فرهنگی اکوسیستم، چشم انداز و برنامه ریزی محیط زیست و پایداری در چشم انداز فضاهای سبز بررسی شده است تا شاخص های مورد نیاز برای ارزش زیبایی شناسی چشم انداز استخراج شود. با جمع آوری اطلاعات و تحلیل آن ها، تخمین دقیق حجم نمونه به روش نمونه گیری مکانی (سطحی) که کاملاً جغرافیایی است صورت گرفته و 150 پرسشنامه در 17 نقطه برای سنجش معیار ترجیحات عموم توزیع شده است. معیار NWHS با ضریب 274/0 و اکولوژیکی با ضریب 422/0 و ترجیحات عموم (تجربه مشاهده کنندگان) با ضریب 304/0 از نظر تأثیرگذاری بر زیبایی شناسی چشم انداز منطقه در رده های اول تا سوم قرار دارند. هسته اصلی باغ گیاه شناسی ایران، نیمه شرقی پارک جنگلی چیتگر، نیمه شمالی پارک خرگوش دره و مجتمع آزادی، نیمه شرقی آبشار تهران و بخش مرکزی پارک جوانمردان، بیشترین ارزش زیبایی شناختی را در منطقه دارند. این مناطق 39 درصد از کل محدوده سبز را تشکیل می دهند. 28 درصد از فضاهای سبز نیز از نظر زیبایی شناختی متوسط تا خوب است. پارک جنگلی وردآورد، لتمال کن و نیمه غربی آبشار تهران با 33 درصد کمترین ارزش زیبایی شناسی را دارند. اگرچه زیبایی شناسی فرایندی جامع است، تأکید بر تعدادی از شاخص ها دشوار است و ممکن است در مطالعات مختلف نتایج متفاوتی به همراه داشته باشد. همچنین چالش اصلی این است که زیبایی شناسی نگرانی اصلی پژوهشگران و نظریه پردازان شهری نیست.
شناسایی و اولویت بندی مهم ترین عوامل مؤثر در پیشبرد برنامه های مدیریت شهری در حوزه بافت فرسوده (مطالعه موردی: شهر ماکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
137 - 154
حوزههای تخصصی:
شهرها که یکی از سکونتگاه ها و مکان تجمع زیستی انسان از ابتدا تاکنون بوده اند، مجموعه ای از عوامل زنده و پویا هستند و ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ یک ﻣﻨﺒﻊ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻣﻄﺮﺡ می باشند. ﻧﻘﺶ و ﺟﺎیﮕﺎﻩ ﻣﺪیﺮیﺖ ﺷﻬﺮی ﺩﺭ ﺭﻭﻧﺪ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻭ ﺑﻬﺒﻮﺩ ﺳکﻮنتگاه ﻫﺎی ﺷﻬﺮی ﺑﺴیﺎﺭ ﻣﻬﻢ ﻭ ﺗﻌییﻦ کننده بوده و امروزه در پی روند شتابان توسعه و تحولات شهری در کشور، فراهم سازی محیط زندگی متناسب با این تغییرات جزء جدانشدنی برنامه ریزی و مدیریت شهری شده است. در سال های اخیر به منظور پاسخگویی به این نیازها، بافت های فرسوده شهری که اصالت و هویت هر شهری بیشتر در آن متجلی می باشد، اهمیت عمده ای یافته و مورد توجه ویژه قرار گرفته اند. هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی، ارزیابی و تحلیل عوامل کلیدی مؤثر بر فرآیند برنامه ریزی بافت فرسوده ماکو می باشد. این تحقیق بر اساس هدف، کاربردی بوده و ماهیت داده های آن کیفی است. بر اساس گردآوری داده ها نیز، اسنادی و پیمایشی بوده و روش تحقیق آن، تحلیل ساختاری است. داده های اولیه به منظور تحقق هدف پژوهش، 22 عامل و متغیر در قالب 5 دسته معیار می باشد که با استفاده از نرم افزار میک مک جهت شناسایی عوامل کلیدی و به کمک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی جهت اولویت بندی تحلیل گردیده اند. نهایتاً 11 عامل و متغیر شیوه مدیریت؛ طرح های ساماندهی، بهسازی و نوسازی بافت فرسوده؛ مدیران و نیروی انسانی متخصص؛ فراهم بودن زیرساخت ها و امکانات زیربنایی اولیه؛ هماهنگی دستگاه های اجرایی؛ مسکن و زمین؛ ظرفیت های اقتصادی-محیطی؛ محیط زیست و منابع اکولوژیکی؛ سرمایه گذاری (دولتی و خصوصی)؛ تحقیق و توسعه و مشارکت به عنوان عوامل کلیدی و پیشران فرآیند برنامه ریزی شناسایی گردیده و مبنای ارائه پیشنهادها و راهکارهایی جهت پیشبرد برنامه ها و دستیابی به اهداف آتی مدیریت شهری در حوزه بافت مذکور قرار گرفته اند.
تحلیلی بر زیست پذیری مسکن شهر کرج با رویکرد عدالت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: مسکن ابتدایی ترین و حیاتی ترین نیاز هر موجود زنده ای در طبیعت، به معنا و مفهوم سرپناه است. مسکن یکی از مهم ترین بخش های توسعه در یک جامعه بوده که شناخت و بررسی وضعیت و برخورداری آن درقالب عدالت اجتماعی منوط به شناسایی و تحلیل عوامل تأثیرگذار می باشد. همچنین ارتقا مسکن قابل استطاعت و افزایش انتخاب گزینه های مسکن مناسب برای تمامی افراد نیز یکی از اهداف عمده زیست پذیری می باشد. روش: از اینرو هدف تحقیق بررسی زیست پذیری مسکن برای رسیدن به زیست پذیری شهرها در سایه عدالت اجتماعی می باشد. پژوهش از نوع کاربردی توسعه ای و روش آن توصیفی تحلیلی است. گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی بوده و شاخص های مورد بررسی تحقیق از سرشماری نفوس و مسکن سال 1395 مناطق شهر کرج می باشد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از مدل تصمیم گیری چند معیاره TODIM و در نهایت تلفیق شاخص ها در مدل مربوطه و تشکیل لایه های آن ها در نرم افزار ArcGIS و نقشه برخورداری مناطق به نمایش درآمده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که منطقه 8 شهرداری کرج نسبت به سایر مناطق از نظر شاخص های زیست پذیری مسکن در رتبه اول و سایر مناطق با اختلاف کمی در مراتب بعدی قرار گرفته اند. همچنین یافته ها نشانگر سطوح زیست پذیری متفاوت در درون هر منطقه می باشد که نشان از عدم پیوستگی میان محلات موجود در مناطق است. نتایج: این عدم پیوستگی نشان از عدم برخورداری محلات از تسهیلات و امکانات برابر می باشد که عدالت اجتماعی را در آنها کم رنگ کرده است.
تحلیل نیروهای پیشران تغییرات کاربری اراضی در کلان شهرها (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1177 - 1195
حوزههای تخصصی:
تغییر کاربری زمین یکی از مهم ترین چالش های برنامه ریزی کاربری زمین بوده و تأثیر مستقیمی بر بسیاری از مسائل در جوامع کلان شهری دارد. در اثر تغییرات کاربری زمین در شهرها الگوهای کاربری زمین گوناگونی شکل می گیرد که این الگوها نیروهای پیشران گوناگونی در مناطق مختلف دارد.با شناسایی و سنجش سطح تأثیرگذاری و تأثیرپذیری این نیروها می توان با برنامه ریزی صحیح در زمینه تغییرات کاربری زمین بر مبنای توسعه پایدار کاربری زمین از مسائل شهری که منتج از بی برنامه بودن در این زمینه است جلوگیری کرد.هدف از مقاله حاضر شناسایی و تحلیل اثرگذاری و اثرپذیری نیروهای پیشران تغییرات کاربری زمین شهری بر یکدیگر و تحلیل مکانیزم روابط این نیروها در کلان شهر تهران است. روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی است و روش جمع آوری داده ها اسنادی و پیمایشی از طریق پرسش نامه نخبگی است. جامعه آماری این پژوهش کارشناسان مسائل شهری شامل استادان دانشگاه و کارشناسان امور شهرسازی و شهرداری در شهر تهران اند. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل ساختاری با بهره گیری از نرم افزار میک مک استفاده شده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که از لحاظ تأثیرگذاری به ترتیب عوامل نهادی، سیاست ها، و قوانین و امکانات زیرساختی مهم ترین نیروهای پیشران تغییرات کاربری زمین در کلان شهر تهران اند. از میان 49 عامل که در تحلیل وارد شده، به ترتیب، این عوامل شامل اهداف مدیریت شهری، طرح جامع، دسترسی به شبکه معابر، رشد جمعیت، قیمت زمین، وضعیت توسعه اقتصادی، حقوق کاربری اراضی و قوانین اجاره دارای بیشترین تأثیر بر دیگر عوامل تأثیرگذار در تغییرات کاربری زمین شهری اند که به عنوان عوامل پیشران و کلیدی در تغییرات کاربری زمین شهری تهران شناخته می شوند.
عوامل مؤثر بر شادابی و سرزندگی خانوارهای روستایی (موردمطالعه: شهرستان فومن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
250 - 269
حوزههای تخصصی:
شادابی و سرزندگی به عنوان یکی از شاخص های توسعه روستایی از سال 2000 به بعد در نگاه سازمان های بین المللی و به ویژه سازمان ملل برای تعیین سطح توسعه روستایی و توسعه کشورها موردتوجه قرار گرفته است. زیرا اکثر سازمان ها و نهادهای مرتبط با توسعه از شادابی به عنوان یکی از شاخص های مهم توسعه پایدار روستایی یاد کرده اند. با این حال یکی از موارد مهم برای بررسی شادابی در نواحی روستایی، شناسایی عوامل اثرگذار بر آن است. بر این اساس هدف از تدوین این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر شادابی خانوارهای روستایی بوده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه و مصاحبه از نمونه ای منتخب مشتمل بر 170 خانوار از جامعه آماری خانوارهای روستایی شهرستان فومن (N=18675) با استفاده از تخمین شخصی و به روش نمونه گیری سهمیه ای بوده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی، آزمون رتبه ای هم انباشتگی نامحدود اکتشافی و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج سنجش میزان شادابی خانوارهای روستایی با استفاده از پرسشنامه فوردایس گویای آن است که شادابی خانوارها در سطح مطلوبی قرار داشته است. نتایج شاخص های مؤثر بر شادابی نشان داد که از بین 30 شاخص در نظر گرفته شده، 18 شاخص بیشترین اثر را بر شادابی خانوارها داشته است. همچنین نتایج به دست آمده از مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد مدل استاندارد مرتبه دوم شادابی خانوارها به ترتیب ضرایب مسیر متأثر از عوامل نهادی- مدیریتی، کالبدی، اقتصادی، شخصی-روان شناختی، اجتماعی، زیست محیطی، جغرافیایی و برخورداری قرار دارد. مقدار p کلیه پارامترهای لامدا در مدل فوق حاکی از تأیید کلیه روابط است.
بررسی تأثیر جدایی گزینی اکولوژیکی بر رفتارهای انتخاباتی شهروندان (مطالعه موردی: شورای شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جدایی گزینی اکولوژیکی بافت اجتماعیمحله های شهری با سایر محلات متفاوت است. جدایی گزینی بر زندگی و رفتارهای عموم شهروندان (همچون رفتار انتخاباتی شهروندان) مؤثر است. محلات طایفه ای شکلی از جدایی گزینی اکولوژیکی محسوب می شود و یکی از مهم ترین مشخصات شهری خرم آباد است. هدف از این پژوهش ارزیابی نقش جدایی گزینی اکولوژیکی (محلات قومی- طایفه ای) بر رفتارهای انتخاباتی شهروندان در شهر خرم آباد است. نوع تحقیق کاربردی، روش بررسی توصیفی- تحلیلی، و جمع آوری داده ها پیمایشی - کتابخانه ای است. تحلیل داده ها از طریق آزمون های T تک نمونه ای، دونمونه ای مستقل، و رگرسیون چند گانه انجام شده است. رفتارهای انتخاباتی در چهار محله مطالعه شده است؛ دو محله از نوع محلات قومی و دو محله دیگر فاقد وابستگی های قومی بودند. چهار بُعد وابستگی های حزبی، تبلیغات، تخصص کاندیداها، و تأثیرات جدایی گزینی اکولوژیک در محلات طایفه ای (با زیرمؤلفه های منافع محله ای مشترک، انتخاب محله ای، متابعت محله ای، تبلیغات طایفه ای بیشتر، و تعاملات اجتماعی) ارزیابی شد. نتایج نشان می دهد بیش از 80درصد ساکنان دو محله دره گرم و پشته حسین آباد دارای پیوندهای طایفه ای نسبتاً یکسان اند. نتایج آزمون T دونمونه ای مستقل برای دو گروه محله طایفه ای و غیرطایفه ای بیانگر تفاوت در شاخص های اثرگذار بر رفتارهای انتخاباتی است. نتایج آنالیز واریانس یک طرفه بیانگر اهمیت دو شاخص تعلقات حزبی و تخصص در نمونه های فاقد جدایی گزینی است. انتخاب طایفه ای در محله هایی با جدایی گزینی بالا بیش از گروه دیگر است. براساس نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام، تبلیغات طایفه ای، متابعت محله ای، انتخاب محله ای، و تعاملات اجتماعی به ترتیب طی چهار گام قادر به پیش بینی انتخاب طایفه ای بوده اند.