فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳٬۵۸۱ تا ۱۳٬۶۰۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
85 - 94
حوزههای تخصصی:
یکی از نیازهای مهم افرادی که در شهرهای امروزی زندگی می کنند، زندگی توأم با احساسات مطلوب درخصوص فضاهای شهری است. ظاهر یک شهر، تا حد زیادی می تواند بسته به ساختار و مشخصه های عناصر فیزیکی شهر، در ایجاد احساسات مطلوب یا نامطلوب در فرد تأثیرگذار باشد. بنابراین دیدهای شهری به طور کلی دو نوع تأثیر عمده به صورت دوست داشتن یا احساسات مثبت و خوشایند و یا به صورت دوست نداشتن و احساسات منفی و ناخوشایند بر شهروندان می گذارند. بر این اساس، در این پژوهش سعی شد پاسخ های احساسی شهروندان در ارتباط با دیدهای شهری به طور عام مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت، نظریه تحقیق به کمک آنها استخراج گردد. با توجه به ماهیت این پژوهش، رویکرد اصلی طرح پژوهش، رویکردی کیفی است و به روش نظریه زمینه ای انجام پذیرفته که در آن براساس رویکرد کوربین و استراوس شامل رویه های تحلیل داده کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی صورت گرفته است. در نمونه گیری از جامعه آماری و مشارکت کنندگان، از نمونه گیری نظری استفاده شده که در آن نمونه گیری تا جایی ادامه دارد که داده ها به اشباع برسند و برای گردآوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و میدانی، مصاحبه و پرسشنامه نیمه ساختار یافته بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان داد که مقولات گزینشی تأثیرات دیدها و پاسخ های احساسی شامل هیجان، آرامش، مطلوبیت و ارتباط هستند. در نهایت براساس ارتباط بین این مقولات و نتیجه نهایی تحقیق در یک مدل نهایی تدوین و ارائه گردید.
اولویت بندی پیشران های مدیریت فضای سبز مبتنی بر آینده پژوهی و برنامه ریزی سناریو در شرایط بحران منابع آب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناخت عوامل و پیشران های موثر در توسعه فضای سبز و ارائه استراتژی و سناریوهای محتمل در شرایط بحران انجام شد. در این پژوهش پیشران های اصلی (معیارها) توسعه فضای سبز در شهر مشهد با استفاده از نظر خبرگان و کارشناسان (پنل خبرگان) و براساس پرسش نامه و در دو راند صورت گرفت. طراحی پرسش نامه با استفاده از طیف لیکرت صورت گرفت. روایی براساس ضریب آلفا کرونباخ که مبتنی بر واریانس بوده و با استفاده از نرم افزار SPSS، معادل 829/0 محاسبه شد و پایایی با نظر خبرگان مشخص گردید. حجم نمونه از طریق جدول مورگان 30 نفر تعیین گردید و با تکیه بر روش دلفی توزیع و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. .نتایج نشان داد معیارها و شاخص های موثر در توسعه فضای سبز در راند اول به ترتیب اولویّت معیارهای اجتماعی، مدیریتی، اقلیمی، اقتصادی و در راند دوم دلفی به ترتیب اهمیّت معیار مدیریتی، معیارهای اقلیمی، اقتصادی و اجتماعی بدست آمد. بررسی دو معیار مهّم مدیریتی و اقلیم نشان داد که عدم مدیریت منابع آب و خشک سالی های مستمر بدترین سناریو و مدیریت منابع آب و عدم خشک سالی، بهترین سناریوهای محتمل در آینده می باشند. برخی از مهّم ترین راهبردهای پیشنهادی معیار مدیریتی، بهره برداری مدیریت شده سفره های آب زیرزمینی و همسوسازی سیاست های مدیریتی شهری با سایر ارگان های مرتبط دولتی است و مهمترین راهبردهای پیشنهادی معیار اقلیمی آمادگی برای وقوع پدیده خشک سالی، بررسی اثرات گرمایش زمین و اثر آن بر پوشش گیاهی منطقه و همچنین مدیریّت بارش اندک سالانه و کنترل شدت بارندگی می باشند.
ارزیابی محیط زیستی مکان های دفن زباله های شهری در استان مازندران براساس قوانین ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره شانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
101 - 124
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد جمعیت و توسعه اقتصادی جوامع انسانی، دفع زباله های تولیدی به یکی از جدی ترین معضلات شهرهای کوچک و بزرگ دنیا تبدیل شده است. دفن بهداشتی زباله در زیر خاک، روشی رایج برای رهایی از مواد زاید شهری محسوب می شود. دفن زباله اگر به صورت غیراصولی انجام گیرد، ممکن است آثار منفی داشته باشد. انتخاب محل دفن و بهره گیری از روش های مدرن دفن بهداشتی باید با درنظرگرفتن قوانین محیط زیستی هر کشور صورت گیرد. هدف مقاله حاضر، ارزیابی محیط زیستی مکان های دفن زباله های شهری در استان مازندران است، که بر اساس قوانین سازمان محیط زیست و آیین نامه اجرایی سازمان مدیریت پسماند ایران انجام گرفته است. در پژوهش حاضر از سامانه های اطلاعات مکانی برای تحلیل های مکانی، و روش تحلیل سلسله مراتبی برای رتبه بندی و وزن دهی معیارهای حاکم به کار گرفته شده است. برای رتبه بندی مکان های دفن علاوه بر مناطق مجاز، مناطق ممنوعه دفن نیز دسته بندی و امتیازدهی (شامل امتیاز منفی) شده اند. 13 محل اصلی دفن یا دپوی زباله در سطح استان مازندران شناسایی و با تولید نقشه شایستگی موقعیت مکانی، ارزیابی شده اند. نتایج نشان داد محل های عمده دفن زباله های شهری استان مازندران از لحاظ مکانی حاضر امتیاز محیط زیستی بسیار پایین بوده و کاملاً غیراصولی در مناطق ممنوعه یا با مطلوبیت پایین احداث شده اند. در نتیجه مطالعه حاضر، محل دفن زباله شهری فریدونکنار بدترین محل دفن در سطح استان مازندران از منظر موقعیت مکانی شناخته شده است.
مدل سازی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از شبکه ی عصبی پرسپترون (مطالعه ی موردی: شهر لاهیجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، تغییر کاربری اراضی و پوشش زمین به چالش مهمی در بسیاری از کشورها تبدیل شده است. این تغییرات تأثیر مستقیمی بر اجزای محیط زیست، ازجمله خاک، آب و اتمسفر، دارد. این موضوع باعث تغییر در پوشش سطح زمین و تبدیل عوارض طبیعی زمین، مانند خاک و پوشش گیاهی به بافت شهری می شود. باتوجه به اینکه شهر لاهیجان همانند بسیاری از شهرها ی ایران در سال های اخیر با گسترش ساخت وسازها مواجه بوده ، دچار تغییر و تحولات قابل توجهی درزمینه ی کاربری اراضی شده است. هدف پژوهش حاضر مدل سازی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از پرسپترون چندلایه است. این مدل سازی با استفاده از یک سری متغیرهای مستقل که در محدوده ی موردمطالعه وجود دارد و نقشه های تغییرات که طی سال های مختلف تهیه شده اند، نقشه های پتانسیل انتقال را تهیه می کند. در این راستا، برای اجرای این مدل به منظور شناسایی مکان هایی که بیشترین پتانسیل را برای تغییر کاربری اراضی در آینده دارند، از نقشه های تغییرات کاربری بین سال های 1397-1389 به عنوان متغیر وابسته و چهار متغیر مستقل فاصله از جاده، فاصله از شالیزار، فاصله از جنگل و باغات و فاصله از اراضی ساخته شده به عنوان متغیرهای تأثیرگذار برای شبیه سازی تغییرات کاربری اراضی بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش تولید نقشه های پتانسیل انتقال با شاخص ارزیابی صحت مدل 84.58 است که نشان می دهد متغیر فاصله از اراضی ساخته شده بیشترین تأثیر و فاصله از جاده کمترین تأثیر را بر تغییرات کاربری اراضی دارند.
بررسی الگوی رشد شهرهای پیرامون کلان شهر تهران با تأکید بر سیاست های دولت بر زمین شهری؛ نمونه موردی: شهر دماوند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۳
95-120
حوزههای تخصصی:
یکی از تغییرات عمده در ساختار فضایی شهرها که بعد از انقلاب صنعتی رخ داد ، ظهور مناطق کلانشهری بود که دارای الگوی خاص خود از نظر رشد شهری، نظام اسکان، اندازه شهر، ساختار فضایی بودند. امروزه این مناطق به الگوی غالب شهرنشینی بویژه در حوزه کشورهای جنوب محسوب می شوند. از میان مسائل کلیدی مرتبط با این مناطق نحوه استفاده از زمین و رشد فیزیکی شهرهای موجود در آن است. هدف مقاله حاضر تبیین الگوی رشد شهر دماوند به-عنوان یکی از شهرهای موجود در این منطقه با تأکید بر سیاست های دولت در زمینه استفاده از زمین شهری است. تهران به عنوان مرکز این منطقه تغییرات فیزیکی-اقتصادی و اجتماعی متنوعی را بعد از دوره مدرنیزاسیون در ایران تجربه کرد. به ویژه بعد از دهه 1350 که توسعه پیوسته تهران جای خود را به توسعه منفصل و پراکنده داد، چشم انداز اجتماعی–فضایی شهرهای پیرامون تهران مانند شهر دماوند نیز به طور معناداری تغییر کرده است. براین اساس، هدف مقاله حاضر این است که نخست سیاست های دولت را در زمینه استفاده از زمین در شهر دماوند تبیین می کند. سپس با استفاده از مدل سلول های خودکار روند تغییرات در ساختار شهر دماوند در فاصله زمانی 1366-1396 تحلیل کند. در نهایت، مقاله حاضر تلاش می کند که و روندهای رشد فیزیکی شهر در دوره زمانی 1396-1410 شبیه سازی نماید. نتایج حاصل از این مقاله نشان داد که فرایندها و الگوهای فضایی-زمانی رشد شهرها در مناطق کلانشهری شرق تهران مانند شهر دماوند بازنمایی فضایی ساختارها و روابط اجتماعی-اقتصادی و سیاسی خود کلانشهر تهران است. همچنین، روند رشد و گسترش شهری در تهران و نواحی پیرامون در مقایسه دوره قبل از مدرنیزاسیون، از الگوهای رشد متفاوتی پیروی می کند. تبیین رشد فیزیکی شهرها در مناطق کلانشهری به برنامه ریزان و مدیران شهری این امکان را می دهد که رشد فیزیکی شهر را به نحو کارآمدی مدیریت کنند.
نقش بادهای 120 روزه سیستان در نوسانات رطوبت شرق و جنوب شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۳
199-217
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با بررسی الگوهای تابستانه وزش باد در نیمه شرقی ایران طی یک دوره آماری 21 ساله، دو الگوی اصلی از وزش افقی باد در ترازهای زیرین آتمسفر شناسایی و از نظر نقش آنها در همگرایی/ واگرایی شار رطوبت منطقه، مورد مطالعه قرار گرفتند. در الگوی اول، بادهای 120 روزه سیستان با جهت غالب شمالی- جنوبی در منطقه حاکم بوده که پس از درنوردیدن شرق و جنوب شرق ایران، وارد دریای عرب شده و پس از پیوستن به بادهای تجارتی جنوبی و کسب رطوبت از پهنه آبی دریای عرب، هر دو بسوی شبه قاره هند جریان می یابند. این الگوی وزشی، هم زمان با تقویت پرفشار دریای خزر در سطوح زیرین آتمسفر و نفوذ آن به نواحی شمالی ایران است. در الگوی دوم با ضعیف شدن پرفشار دریای خزر، زبانه کم فشار گنگ، بیشتر به داخل ایران نفوذ کرده و بادهای 120 روزه سیستان جای خود را به بادهای با جهت شرقی در شرق و شمال شرق ایران می دهند. تسلط الگوی وزشی بادهای 120 روزه سیستان، سبب شکل گیری هسته ای از واگرایی شار رطوبت در شرق و مرکز ایران می شود و علاوه بر آن، مانع از ورود رطوبت دریای عمان و شمال اقیانوس هند به جنوب شرق ایران نیز می شود. اما در زمان عدم وزش بادهای یاد شده در منطقه، که همزمان با شکل گیری الگوی وزشی بادهای شرقی در شرق و شمال شرق ایران است، علاوه بر از بین رفتن هسته واگرایی شار رطوبت در شرق ایران، سبب شکل گیری هسته ای از همگرایی شار رطوبت در جنوب شرق ایران و ورود رطوبت اقیانوس هند به منطقه نیز می شود. بنابراین بادهای 120 روزه سیستان باعث تخلیه رطوبتی منطقه و مانعی بر سر راه ورود رطوبت اقیانوس هند به جنوب شرق ایران هستند.
مکان یابی سایتهای حیاتی و حساس در شهرستان بجنورد با رویکرد پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۳
257-275
حوزههای تخصصی:
مهم ترین اصل در زمینه ی پدافند غیرعامل انتخاب مکان مناسب با ضریب امنیت مکانی بالا به منظور حفظ و سلامت مراکز حیاتی و حساس می باشد. هدف از این پژوهش، مکان یابی سایت-های مناسب جهت استقرار مراکز حساس و حیاتی در شهرستان بجنورد می باشد. استان خراسان شمالی یکی از استان های مرزی ایران به شمار می رود و شهرستان بجنورد به عنوان مرکز استان است. همین امر باعث استقرار تاسیسات حساس و مهمی مانند؛ بیمارستان های مرکزی، سیلوهای گندم، شهرک های صنعتی، پاسگاه های نظامی و غیره در این شهرستان شده است که هرکدام دارای فعالیت های منطقه ای و فرامنطقه ای هستند. داده های این پژوهش بوسیله مطالعات کتابخانه-ای و اسنادی و توزیع پرسشنامه بین کارشناسان (سازمان ها و ادارات) و متخصصان این حوزه، براساس اصول پدافند غیرعامل گردآوری شدند. برای انجام پژوهش از مدل تلفیقیANP - Fuzzy استفاده شد. معیارهای طبیعی و انسانی پژوهش، شامل زیرمعیارهای شیب، جهت شیب، مناطق حفاظت شده، لیتولوژی، فاصله از گسل، فاصله از مرز، شهر، روستا، راه های مواصلاتی و غیره انتخاب شدند. جهت پردازش داده های پرسشنامه، از نرم افزار Super Decision ، که مبتنی بر مدل ANP است، استفاده و ضریب اهمیت هر یک از فاکتورها در نرم افزارArc GIS با لایه ی مورد نظر ضرب شد. در نهایت به فازی سازی نقشه ها و روی هم گذاری لایه های فازی اقدام شد. نتیجه ی تحقیق نشان داد که مناسب ترین پهنه ها برای استقرار مراکز حیاتی و حساس، کمربند میانی، شرق و جنوب شرقی شهرستان بجنورد می باشد و نامناسب ترین پهنه ها؛ شمال (کمربند مرزی)، جنوب غرب و پیرامون شهر بجنورد می باشد.
تدوین الگوی توسعه اجتماع محلی در شهرهای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
99 - 112
حوزههای تخصصی:
مبحث توسعه اجتماع محلی به رغم سابقه نسبتاً طولانی در متون و نوشتارهای علمی و اجرایی، در اواخر دهه ۱۹۸۰ در قالب نظریه توسعه محلی مورد توجه قرار گرفت. این در حالی است که شاخص های مربوط به توسعه اجتماع محلی در شهرهای اسلامی به رغم وجود بنیادهایِ معرفتی آن در کانون توجه پژوهشگران قرار نداشته و پژوهش های انجام شده در این مورد بسیار اندک اند. از این رو شناسایی شاخص ها و میزان اهمیت آنها برای تدوین الگویی در جهت توسعه اجتماعات محلی مناسب با شرایط شهرهای اسلامی می تواند این رهیافت برنامه ریزی را بیش از پیش در شهرهای اسلامی کاراتر سازد. هدف این پژوهش، شناسایی عناصر الگوی توسعه اجتماعات محلی در شهر اسلامی است و روش این مطالعه با توجه به سؤالات و اهداف پژوهش، کیفی است که در دو مرحله بازبینی مدون متون و پیمایشی- مصاحبه با خبرگان به روش دلفی- صورت گرفته است. حجم نمونه مطالعاتی ده نفر از صاحب نظران حوزه توسعه اجتماع محلی و شهر اسلامی هستند که به شکل هدفمند انتخاب شده اند. یافته های پژوهش نشان داده است که ابعاد اصلی الگوی مورد نظر شامل 4 مؤلفه، 13 معیار و 23 شاخص می باشد که در این الگو، وزن هر دسته و ترتیب اهمیت شاخص ها در هر دسته نشان داده شده است. طبق نظر خبرگان مهم ترین مؤلفه مربوط به سیاست های کاربردی توسعه اجتماع محلی با امتیازی برابر با 31/8 است که دارای معیارهایی چون عدالت محوری، مسئولیت پذیری، توانمندسازی و مشارکت در امور محله می باشد. پس از آن مولفه سرمایه اجتماعی محله با امتیاز 27/8، دارایی های مالی محله با امتیاز 23/8 و مولفه نهادها و عوامل اثرگذار با امتیاز 15/8 قرار دارند. در پایان دور سوم روش دلفی، ضریب هماهنگی کندال برای این پژوهش معادل 59/0 بدست آمد که به مقدار نسبتا متوسط تا زیاد می توان به ترتیب عوامل آن اعتماد کرد.
نقد مبانی معرفتی مکتب پوزیتیویسم با تأکید بر علم جغرافیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پوزیتیویسم یکی از مکاتب فلسفی است که در ادبیات جغرافیایی در مکاتبِ محیط گرایی، علم فضایی، جغرافیای رفتاری، و نگرش سیستمی تأثیرگذار بوده است. این رویکرد در پیِ معرفت به فضای جغرافیایی از راه بنیان های تجربی و منطقِ ریاضی است. بر این اساس، جغرافیا دانشی عینی، مشاهده ای، کمّی، و استقرایی است و حاوی مشاهداتِ فارغ از نظریه و قضاوت های ارزشی است. بنابراین، جغرافی دانان؛ در پیِ کشف روابط علّیِ میان پدیده ها و ارائه آن در قالب «قوانینِ عام و فراگیرِ جغرافیایی» هستند. بر این اساس، جغرافی دانانِ پوزیتیویست، ضمن وداع با مباحث متافیزیکی و رو آوردن به «تجربه آزمون پذیر»، تجربه و آزمونِ تجربی را معیارِ معنی داری می دانند. بنابراین،به نفی فرضیه ها، مقولات، و پیش فرض ها می پردازند و شروع علم را با مشاهده می دانند و به نقش مسئله، فرضیه، و نقش فعال و خلاق محقق در روند تحقیق بی توجه اند. سپس، براساس مشاهدات انجام شده بر پایه استدلالِ استقرایی، برای دست یابی به قوانین به تعمیم(تعمیم های ناروا/ مسئله استقرا) می پردازند که موجب خلط «روندوقانون» در جغرافیای تحصل گرا شده است. در این راستا، در مقاله حاضر، گزاره های متعدد جغرافیایی بررسی شد. بنابراین، بکارگیری رویکرد پوزیتیویسم به دلیل اشکالات فوق، به عنوان رهیافتی علمی، با مشکلات جدّی مواجه است. بنابراین، فاقد قابلیت هایِ لازم برای بکارگیری آن در حوزه مطالعات جغرافیایی در مرحله «داوری» به عنوان یک رویکرد و روش «علمی» است. هدف اصلی از مقاله حاضر، که با رویکردی رئالیستی و نگرش عقلانیت انتقادی نوشته شده، بررسی و واکاوی این مطلب از منظر تحلیل های منطقی و معرفت شناختی است.
تعیین کانون جرم خیز مرتبط با نزاع و درگیری (مورد مطالعه: شهر جدید هشتگرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۹
103 - 124
حوزههای تخصصی:
جرم تحت تأثیر مشخصه های مکانی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی اتفاق می افتد. بروز انواع ناهنجاری های اجتماعی در شهر جدید هشتگرد، از مشکلات عمده این شهر در مقطع کنونی و دغدغه ای برای مدیران شهری و متصدیان قضایی و انتظامی آن است. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر تعیین پهنه های مکانی کانون های جرم خیز نزاع و درگیری در شهر جدید هشتگرد است. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی-تحلیلی است و برای شناسایی و تحلیل الگوهای فضایی توزیع جرائم در سطح شهر جدید هشتگرد از آزمون های مرکز متوسط، بیضی انحراف معیار و آزمون خوشه بندی و شاخص های نزدیک ترین همسایه و تخمین تراکم کرنل استفاده شده است؛ همچنین از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی[1] و نرم افزار جانبی Cime Analysis برای تحلیل یافته ها استفاده شده است. مرکز متوسط جرم شرارت و درگیری در فاز (۳) شهر هشتگرد واقع شده و تمایل آن بیشتر به طرف فازهای (۴) و (۷) بوده است. جهت بیضی انحراف معیار به سمت شمال شرقی-جنوب غربی شهر و به طور مشخص فازهای (۴) و (۷) است. نمره Z جرائم مربوط به بزه نزاع و درگیری در شهر هشتگرد، (۳۳٫۳۴۶۰۰۵) است که نشانگر خوشه ای بودن جرائم در این شهر می باشد. بر اساس تخمین تراکم کرنل، بیشترین تمرکز این بزه در فازهای (۴) و (۱) به وقوع پیوسته است. فقر، تنوع قومی، تحرک اجتماعی و مشخصه های کالبدی در میزان بالای جرم در شهر جدید هشتگرد تأثیر زیادی دارند. مشخصه های کالبدی از جمله وجود پروژه های نیمه تمام مسکن مهر، آپارتمان های بلندمرتبه، فضاهای خالی زیاد و کمبود خدمات و امکانات به خصوص در محدوده های مسکن مهر از جمله فازهای (۴) و (۷) موجب تشکیل کانون های جرم خیز و فراوانی بزه نزاع و درگیری در این شهر شده است.
نقش اقامتگاه های بوم گردی در توسعه گردشگری روستایی در نواحی روستایی شهرستان خور و بیابانک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقامتگاه های بوم گردی از طریق سازگاری با محیط طبیعی و جوامع محلی و اقتصاد می توانند پایدار بمانند و با جایگزین کردن هتل های معمولی به تعداد بیشتری از اقامتگاه های بوم گردی تأثیر کلی صنعت گردشگری را کاهش دهند و از این طریق به توسعه پایدار گردشگری نایل شوند. بدین ترتیب، پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی به نقش اقامتگاه های بوم گردی در توسعه پایدار گردشگری روستایی، در شهرستان خور و بیابانک پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش سه گانه است و شامل گردشگران اقامتگاه ها و صاحبان اقامتگاه ها و ساکنین محلی بوده اند که به ترتیب 143 گردشگر، 11 مالک و 330 خانوار محلی در 5 روستای گردشگری شهرستان خور و بیابانک به صورت نمونه گیری خوشه ای و تصادفی انتخاب شده و مورد سنجش قرار گرفتند. داده های گردآوری شده در محیط نرم افزاری spss با استفاده از آزمون های T تک نمونه ای، تحلیل واریانس یکطرفه وآزمون دانکن و آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که کیفیت اقامتگاه های بوم گردی در مناطق روستایی موردمطالعه در وضعیت مطلوبی قرار دارد و منطبق بر شاخص های پایداری اقامتگاه های بوم گردی و استاندارد ها است. همچنین نتایج حاصله از آزمون دانکن نشان داد که بین کیفیت اقامتگاه ها به تفکیک روستاها تفاوت معناداری وجود دارد به گونه ای که روستای گرمه بالاترین امتیاز را با مقدار 4.19 را دارا هست و روستای ایراج پایین ترین امتیاز را با مقدار 2.96 به خود اختصاص داده است. نتایج آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد که بین اقامتگاه های بوم گردی و توسعه پایدار گردشگری با ضریب همبستگی 0.90 ارتباط معنی دار وجود دارد و بیانگر آن است که الگوی اقامتگاه بوم گردی در منطقه مورد مطالعه و دیگر مناطق روستایی و بکر طبیعی به عنوان یک کسب وکار کوچک گردشگری با مالکیت بومی و مدیریت خانوادگی، هماهنگی بیشتری با توسعه پایدار گردشگری دارد.
تأثیر افزایش غلظت گاز دی اکسید کربن بر ذخیره کل آب ایران با استفاده از سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، پدیده تغییر اقلیم و خشکسالی به معضلی جهانی در مناطق خشک و نیمه خشک جهان تب دیل ش ده اس ت. در تحقیق حاضر، تغییرات ماهیانه دی اکسید کربن جو و ذخیره کل آب، در بازه زمانی 2015-2003 در ایران، بررسی شده است. از داده های ترکیب شده با الگوریتم Obsm4MIPs ماهواره GOSAT و سنجنده SCIAMACHY، برای به دست آوردن روند تغییرات غلظت گاز دی اکسید کربن، و داده های ماهواره GRACE، برای تغییرات ذخیره کل آب در بازه زمانی 2003 تا 2015، استفاده شده است. نتایج همبستگی کانونی رابطه ای قدرتمند را، بین غلظت دی اکسید کربن با تغییرات ذخیره کل آب، نشان می دهد. به منظور مدل سازی رابطه بین تغییرات ذخیره کل آب با دی اکسید کربن، میزان تخلیه و مصرف آب های زیرزمینی از مدل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج حاصل از مدل رگرسیون بین تغییرات اشاره شده نشان دهنده این است که دی اکسید کربن، با 91/0R 2 =، بیشترین رابطه را با تغییرات ذخیره کل آب در مدل دارد. شایان ذکر است که شناسایی این روابط، در مقیاس کلان، ملموس است و در مقیاس محلی شیوه های مدیریتی در تغییرات منابع آب، به ویژه آب های زیرزمینی، تأثیر بیشتری دارد.
گونه شناسی نقاط در شبکه شهری (نمونه موردی: شبکه شهری استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جایگاه نقاط در شبکه یکی از ابعاد بسیار مهم تحلیل شبکه شهری می باشد. ظرفیت کانون های شهری با توجه به نقشی که در شبکه ایفا می کنند، متفاوت است و این امکان را فراهم می سازد که با شناخت نقاط و روابط و چگونگی تأثیر متقابل آن ها بر یکدیگر، چارچوب سیاست گذاری واحدی را برای شبکه شهری ارائه نمود. این تحقیق در پی 1- تعیین نقش نقاط در شبکه شهری؛ 2-ظرفیت شناسی شبکه شهری و 3-یکپارچه سازی شبکه شهری است. این پژوهش در زمره تحقیق های کاربردی است و داده های جریان مسافر درون استانی و برون استانی 43 نقطه منتخب شهری و روستایی استان اردبیل را با استفاده از شاخص های قدرت پیوند، درجه مرکزیت، آنتروپی شبکه و تحلیل مرکز پیرامون در نرم افزار UCINET6 تحلیل می کند. در این تحقیق گونه بندی جدیدی از نقاط در شبکه شهری ارائه شده است. بر این اساس نقاط در شبکه یکی از پنج نقش مرکزی، مفصلی، مستقل، ایزوله و سایر کانون ها را ایفا می کنند. تحلیل ها نشان می دهد، شهرهای اردبیل، خلخال، مشگین شهر، پارس آباد به عنوان کانون های مرکزی و سرعین، گرمی، اصلاندوز و بیله سوار کانون های مفصلی هستند. همچنین مشخص شد، تعداد بالای کانون های ایزوله (22 کانون) در شبکه، یکی از تهدیدهای مهم شبکه شهری استان اردبیل است. در نهایت پیشنهاداتی در راستای تحقق شبکه شهری یکپارچه و افزایش ظرفیت شبکه ارائه شده است.
بررسی رابطه خسارت های ناشی از سرقت با احساس ترس و ناامنی شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرقت نوعی کج رفتاری دارای زمینه های اجتماعی و اقتصادی است که تأثیر زیادی در کاهش احساس امنیت اجتماعی شهروندان دارد. در حال حاضر، نرخ افزایشی سرقت ها در استان خراسان شمالی تبدیل به یک مسئله و دغدغه در ذهن اندیشمندان و متفکران اجتماعی و امنیتی شده است. ازاین رو در این پژوهش به بررسی رابطه خسارت های ناشی از سرقت با احساس ترس و ناامنی شهروندان استان خراسان شمالی پرداخته شده است. پژوهش حاضر از نوع کمی است. داده ها از طریق پیمایش به دست آمده و برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه شهروندان استان خراسان شمالی است که نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران به تعداد (۳۸۴) نفر به دست آمد. نمونه گیری به روش طبقه ای متناسب با حجم اجرا شد. داده های حاصل از توزیع و گردآوری پرسشنامه ها در نرم افزار «اس.پی.اس.اس»[1]وارد شد و برای آزمون فرضیه ها از ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون استفاده شد. با توجه به نتایج ضریب همبستگی پیرسون، همه فرضیه های پژوهش با اطمینان (۹۹/۰) و سطح خطای کوچک تر از (۰۱/۰) مورد تائید قرار گرفتند و بین خسارت های مالی، جانی و حیثیتی ناشی از سرقت با احساس ترس و ناامنی شهروندان به ترتیب (۲۵۲/۰)، (۲۷۹/۰) و (۲۴۸/۰) رابطه معنی وجود دارد. در یک جمع بندی می توان گفت بین خسارت های ناشی از سرقت و احساس ترس و ناامنی شهروندان خراسان شمالی رابطه معنی داری وجود دارد؛ خسارت های جانی بیشتر از سایر خسارت ها موجب کاهش امنیت اجتماعی شهروندان می شود و بعدازآن به ترتیب خسارت های مالی و حیثیتی قرار می گیرند.
ارائه الگوی مدیریتی در ژئوتوریسم مناطق بیابانی و کویری ایران با تاکید بر ملاحظات امنیتی (مطالعه موردی: منطقه مرنجاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
59 - 88
حوزههای تخصصی:
ژئوتوریسم شاخه ای از اکوتوریسم است که بر ارزش توریستی سیستم های سطحی زمین همگام با ارزش های جغرافیای انسانی تأکید دارد. آنچه امروزه بر مسئله کنونی دانش ژئوتوریسم دامن می زند، نواقصی است که در عرصه مدیریت و تدوین راهبردهای حفاظتی، بهره برداری هوشمندانه و تأمین امنیت مشاهده می شود و مطالعات فعلی این دانش نوپا، تنها بر اساس معرفی جاذبه ها، اولویت بندی و ارزیابی آن هاست و با دست آوردهای این دانش مبتنی بر پایدارسازی محیط، احیا و بهره برداری از میراث فرهنگی و رفاه اقتصادی جامعه بومی میزبان، مطابقت ندارد. به همین دلیل در دو دهه پیشین، روش های متنوعی برای شناسایی، اولویت بندی و ارزیابی ژئومورفوسایت ها در قلمروهای مختلف کوهستانی، ساحلی، کارستیک، بیابانی و ... تدوین شده و در حال انجام است. این پژوهش بر آن است تا با ارائه و تدوین یک الگوی مدیریتی، ابعاد جامع دانش ژئوتوریسم را از شناسایی تا مدیریت موردمطالعه قرار دهد. از نظر روش شناسی تلفیقی از روش بومی شده ارزیابی، مطالعات میدانی و کتابخانه ای تشکیل می دهد. در این راستا تأکید ویژه ای بر روی ملاحظات امنیتی و چالش های پیش روی آن شده است. چراکه در صورت محیاشدن شرایط زیرساختی و الگوهای رفتاری بومیان برای بهره برداری، در صورت فقدان امنیت، نمی توان انتظار توسعه اقتصادی و فرهنگی ناشی از مدیریت ژئوتوریسم را داشت. بر این اساس یافته های پژوهش، در راستای فرآیند تدوین و اجرای الگوی مدیریتی ژئوتوریسم در مناطق بیابانی و کویری مرنجاب، مبتنی بر راهبردهای اجرایی و مطالعاتی اعم از شناسایی، ارزیابی، مؤلفه های مدیریتی، امنیتی و ... است. نتایج نشان داد، پیش از تنظیم مؤلفه های مدیریت طبیعی و انسانی محوطه مرنجاب، لازم است ابتدا مؤلفه های مدیریت نظم و امنیت در این منطقه اعم از اقدامات ضروری (امنیت بهره برداری، امنیت انسانی، تبلیغات و ...) و همچنین اجراکننده این مهم (نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در شهرستان آران و بیدگل) را محور مطالعه قرار داد.
Rural Tourism Development in Guilan: A Grounded Theory Study (Case Study: Rahmatabad and Blukat District in Rudbar County)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
81 - 99
حوزههای تخصصی:
Purpose- Rural tourism, in the perspective of developed economies, is considered as a context-based experience that has a broad range of attractions. Also, it can increase the opportunities to provide services to local communities. Thus, their maintenance has become an integral part of the rural economy. In this regard, the study explored the understanding of rural tourism development in Rudbar County, Guilan province. Design/methodology/approach- This study, in terms of goal is applied-developmental, in terms of paradigm is qualitative, and in terms of method is a grounded theory which is based on an inductive approach. The statistical population consisted of two groups of key rural informants and tourists of Rudbar County. Using a purposive sampling, 18 people were selected by snowball method and data were collected applying in-depth and semi-structured interviews, reaching saturation. To analyze the narratives, three stages of open, axial and selective coding method were used. Findings- Findings showed that the vital commodities of rural tourism in Rudbar are the supply of a mixture of tourism approaches such as ecotourism, agrotourism and participatory approaches such as the view of scenic byways. In the elevated villages near Darfak peak, the commodities are long hiking or cycling alongside Sefidrood River as well as heritage areas. Also, in the development of rural tourism in the study area, the categories of products of the destination, space opportunities of the destination, infrastructure of the destination, cultural support and beliefs of the destination, responsible participation of the destination, cultural acceptance of the destination, marketing for the destination, human capital of the destination, employment in the destination were important. The most important category (core category) was known as "tourism product development policy". Research limitations/implications- Lack of proper access to infrastructures such as mobile coverage accessibility, Internet and accommodation opportunities, frequent cut-offs of tap water in some villages for long hours, and access to tourists and key local informants were among the problems in the way of this study. Practical implications- In order to achieve the development of rural tourism, it is suggested that special attention be paid to the development policy of Guilan tourism product supply in different dimensions. Since most of the incoming tourists to Guilan are nature tourists, increasing the village's service such as improving mobile and Internet access, improving the village's water and electricity quality, travel agency offices and active tour operators in the villages, automobile repair shops, local food restaurants and eco-resorts are vital. Originality / Value- A grounded theory systematically examines phenomena in their natural state in the form of regular steps. In this method, generalization is not the purpose. Instead, the goal is to understand the phenomenon and its various dimensions.
پهنه بندی و تحلیل ژئومورفولوژیکی سیلاب رودخانه دینور (استان کرمانشاه) با استفاده از مدل هیدرولیکی HEC-RAS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
45 - 64
حوزههای تخصصی:
سیل متداول ترین مخاطره طبیعی است که تکرار وقوع آن در حال افزایش و خطرات مرتبط با آن در حوضه های شهری و روستایی از اهمیت جهانی برخوردار است. هدف این پژوهش پهنه بندی مخاطره سیلاب رودخانه دینور در استان کرمانشاه است؛ بنابراین جهت شبیه سازی سیلاب از مدل عددی HEC_RAS استفاده شد و از طریق الحاقی HEC–GEORAS در محیط GIS و پردازش داده های ژئومتری به کار گرفته شد. با استفاده از نرم افزار SMADA، دوره بازگشت دبی پیک لحظه ای محاسبه شد و پهنه سیلاب با دوره بازگشت های مختلف 2 و 3، 5،10، 25،50، 100 و 200 سال منطقه شبیه سازی شده است و با کمک مدل رقومی عمق آب و لایه کاربری اراضی، میزان خسارت با استفاده از معادله تابع عمق و خسارت در دوره بازگشت های 25 سال، 50 و 100 سال محاسبه شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که پهنه گسترش سیلاب در دوره بازگشت 25 سال 34/40 کیلومترمربع و در دوره بازگشت 50 سال 51/43 و در دوره بازگشت 100 سال، 28/44 کیلومترمربع را تحت مخاطره قرار داده است. از نظر خسارت، سیل با دوره بازگشت 25 سال یک سیل مبنا در نظر گرفته شده است که خسارت قابل توجهی را نشان می دهد که تمام مزارع زراعی را تحت پوشش قرار می دهد، ولی سیل در دوره بازگشت های کمتر قسمت هایی از مزارع را تحت تأثیر قرار می دهد اما قابل کنترل است؛ درحالی که سیل های 25 و 50 و 100 ساله بسیاری از مراکز روستایی و مزارع را کامل تحت مخاطره قرار داده است با توجه به نتایج میزان خسارت سیلاب 100 ساله نسبت به 25 ساله، در حدود 70 درصد و نسبت به 50 ساله به طور متوسط 85 درصد بیشتر بوده است که لزوم کنترل سیلاب جهت مدیریت پایدار ضرورت دارد.
تحلیل فضایی زیرساخت های توسعه پایدار در روستاهای شهرستان کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
21 - 38
حوزههای تخصصی:
شناخت و تقویت زیرساخت های اجتماعی و خدماتی موجود در سکونتگا ه های روستایی و مدیریت آگاهانه از امکانات و خدمات، به عنوان یکی از خط مشی های برنامه ریزی توسعه روستایی نه تنها به توزیع بهینه امکانات و منابع در نواحی روستایی یاری می رساند بلکه انسجام عدالت فضایی و ساختار فضایی مناسب سکونتگاهی را نیز در پی خواهد داشت. هدف از این پژوهش تحلیل فضایی سطح برخوداری دهستان ها از نظر توزیع خدمات رسانی در محدوده مورد مطالعه بوده است. نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده توصیفی -تحلیلی و برای گردآوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده است. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک مدلPSI و آزمون مدل خوشه ای در نرم افزار SPSS انجام شده است؛ سپس با استفاده از نرافزار ARC GIS سطوح برخورداری دهستان ها از نظر توزیع فضایی و پراکندگی خدمات رسانی بر روی نقشه گویاسازی گردید. یافته های تحقیق نشان داد که دهستان های کوهدشت شمالی و طرهان شرقی نسبت به دیگر دهستانها در سطح برخوردار قرار گرفته اند، همچنین دهستان رومشگان غربی تا تاحدی از سطح برخوردار واقع شده است و سایر دهستانهای موجود در منطقه مورد مطالعه در سطح محروم قرار گرفته اند.
سنجش و ارزیابی تاب آوری کلانشهر شیراز با رویکرد کاهش خطرپذیری در برابر مخاطرات طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، خسارات فراوان مخاطرات طبیعی و انسانی به محیط و کالبد شهرها باعث شده است که مفهوم تاب آوری به منظور کاهش آثار سوانح، به حوزه ای مهم در عرصه مدیریت بحران تبدیل شود. شناخت تاب آوری می تواند به تعیین صفات و ویژگی هایی که ظرفیت مقابله جوامع با سوانح را افزایش می دهند کمک نموده و ابزارهایی را برای کمک به فرآیند کاهش آسیب پذیری پیشنهاد نماید. پژوهش حاضر از نظر هدف، پژوهشی کاربردی و از نظر ماهیت نیز پژوهشی توصیفی – تحلیلی در بستری پیمایشی است که در آن هدف، بررسی و سنجش میزان تاب آوری کلان شهر شیراز در برابر مخاطرات طبیعی می باشد. مبانی نظری پژوهش از طریق مطالعات کتابخانه ای به دست آمده و جهت بررسی محدوده مورد مطالعه از تکنیک پرسشنامه استفاده شده است. بدین منظور تعداد 30 پرسشنامه با استفاده از روش دلفی بین کارشناسان حوزه های مختلف مربوط به موضوع که از وضع موجود کلان شهر شیراز شناخت داشته اند، توزیع و جمع آوری شده و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t تک نمونه ای و رگرسیون گام به گام در نرم افزار Spss استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که میزان میانگین تاب آوری شهر شیراز برابر 45/2 است که پایین تر از حد متوسط 3 بوده و در برابر مخاطرات طبیعی تاب آور نیست. همچنین نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که مولفه نهادی - مدیریتی با ضریب بتا 825/0 بیشترین تأثیر و مولفه اقتصادی با ضریب بتا 321/0 کمترین تأثیر بر تاب آوری شهر شیراز در برابر مخاطرات طبیعی داشته اند.
بررسی مدل های طراحی شهری فرایند محور و نقش آن در بهبود مداخلات در مراکز شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مراکز شهری که به نوعی نماد فرهنگی شهرهای بزرگ و کوچک به شمار می آیند از مهم ترین قلمروهای همگانی در فضاهای شهری هستند. بی توجهی به مراکز شهری در جریان رشد شتابان شهرنشینی، این مراکز را با مشکلات متعددی رو به رو کرده که باعث کاهش کیفیت محیط زندگی در آنها شده است. در پژوهش حاضر با بررسی و ارزیابی دو تئوری فرایند طراحی شهری و منطق فازی به ارائه مدل مناسب برای مداخله در مراکز شهری پرداخته شده است. مدلی که مهمترین اصل آن فرایند محور بودن و امکان رفت و برگشت در طول مسیر طرح و اجرای آن است. مراحل انجام این پژوهش به منظور رسیدن به مدل مناسب با ویژگی های کالبدی و اجتماعی مراکز شهری شامل چند مرحله اصلی میباشد در مرحله اول با کمک مطالعات نظری و تجارب مداخلات در مراکز شهری، اصول کلی برای مداخله در مراکز شهری تاریخی - اجتماعی تعریف گردیده است، پس از آن در مرحله دوم تئوری های مهم مداخله با دیدگاه فرایندی بررسی و با یکدیگر مقایسه شدند، مرحله سوم اختصاص دارد به تعریف یک مدل منطبق با اصول مداخله که برگرفته از مطالعات نظری و تئوری های فرایند محور مداخله است، پس از آن در پایان مدل موردنظر تدوین گردیده است. نتایج این پژوهش گویای این امر خواهد بود که با کمک طراحی شهری فرایندگرا می توان کیفیت مداخله در فضاهای شهری و درنتیجه رضایتمندی بهره برداران را افزایش داد و نتایج منفی اقدام مداخله را تعدیل نمود.