فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۶۱ تا ۱٬۶۸۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه اصلی ترین نیاز آسیب دیدگان ناشی از زلزله داشتن یک سرپناه می باشد و نمی توان بعد از وقوع زلزله، سریعاً مکان های مناسب برای آسیب دیدگان زلزله را تهیه دید، باید قبل از وقوع چنین بحران هایی، مکان های مناسب از نظر(دسترسی به کاربری های شهری، داشتن امنیت، دوری از مناطق مخاطره خیز و ...) را برای آسیب دیدگان زلزله را فراهم کرد. بدین منظور پژوهش حاضر بر آن است تا مکان های بهینه اسکان موقت آسیب دیدگان از زلزله ای احتمالی را برای شهر زنجان مورد پیش بینی قرار داده و با تلفیق برنامه ریزی صحیح و علمی، مدیریت بحران زلزله را با ایجاد تسهیلات لازم جهت شناخت مکان های مناسب اسکان موقت یاری نماید؛ به طوری که در صورت وقوع سانحه زلزله، امکان برقراری سریع اردوگاه ها برای زلزله زدگان میسر گردد. در این مطالعه با استفاده از 14 معیار در قالب معیارهای طبیعی و معیارهای انسانی و با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به مکان یابی مناطق اسکان موقت در شهر زنجان پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان دهنده کمبود فضاهای کافی از جمله پارک ها و فضاهای باز شهری جهت استقرار زلزله زدگان در سطح شهر زنجان می باشد، که این امر در بافت مرکزی شهر واضح تر از سایر بخش ها دیده می شود.
فضای سایبر؛ چالش های حاکمیت و امنیت پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علاوه بر فضای جغرافیایی که دربرگیرنده ساختارهای عینی و قابل درک است، فضایی مجازی هم می تواندبه موازات فضای جغرافیایی مطرح ودارای الزامهای خاص خود باشد. فضای مجازی، روزنه هایی نو را برای ملت های جهان و نیز ساختارهای حاکمیتی گشوده است. این فضا، همانند فضای جغرافیایی، تهدید ها،چالش هاوفرصت هایی را فراهم آورده که حاصل ظهور وکنشبازیگراندراینحوزهاستوخصوصاًمی تواندبازخوردیگسترده تر از ابعاد محلی یامنطقه ایداشتهباشد. کسب، انتقال و استفاده از اطلاعات نیاز به در اختیار داشتن فنآوری اطلاعات و نیز روزآمدساختن و تأمین امنیت در آن است. اگر چه این فن آوری در میان همه کشورها به طوریکسانوجودنداردامااگرعناصرقدرتبخشجغرافیایی را با نمونههای مشابه در بخش سایبر بسنجیم، درمییابیم که قدرتهای بزرگ، راهبردهای سایبری خود را همسو با راهبردهای سرزمینی و جغرافیایی تقویت میکنند. این مقاله بهروش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای، ضمن بررسی جغرافیای سیاسی فضای مجازی، از دیدگاه جغرافیای سیاسی به چالش هایحاکمیتدراین حوزه پرداخته و ظهور بازیگران جدیدی را که وضعیت آنان منحصراً بر بازیگران سنتی انطباق ندارد بررسی میکند. یافتههای مقاله، حاکی از وجود چالشهای پنجگانهکاربرانخانگی و تجارت های کوچک، تشکیلات اقتصادی بزرگ، نواحی بحرانی تأسیسات زیربنایی، آسیبپذیری در حوزه ملی و تهدیدهای جهانی حاکمیتها در جهان مجازی است که هر کدام بایسته های خود را دارند.
بررسی سلسله مراتب نظام برنامه ریزی فضایی در کشور سوییس
حوزههای تخصصی:
با آغاز قرن بیستم، اکثر کشورهای جهان در واکنش به پیچیدگیها و معضلات توسعه گسترده شهرنشینی اولین اقدامات برنامه ریزی فضایی خود را آغاز نمودند. کشور سوییس از این امر مستثنی نبوده و از اوایل قرن بیستم اقدامات برنامه ریزی فضایی خود را از پایین ترین سطح با تأکید بر ملاحظات کمّی شروع نموده و امروزه با گذشت بیش از یک قرن برنامه ریزی فضایی آن با تکیه بر اصول پایداری، مشارکت عمومی و خصوصی و به کارگیری گسترده از تکنیکهای مدل سازی و شبیه سازی در حال انجام و پیشرفت است. هدف این مقاله آشنایی با نظام برنامه ریزی فضایی این کشور از سه بخش اصلی تشکیل شده است؛ در بخش اول به آشنایی مختصر از شرایط سیاسی، جغرافیایی، اقتصادی و اجتماعی و شناخت تنگناهای موجود در نظام برنامه ریزی فضایی این کشور پرداخته شده و در بخش دوم سطح سه گانه برنامه ریزی فضایی سوییس تبیین شده و در بخش سوم نتیجه گیری شده است. نظام برنامه ریزی فضایی سوییس در سه سطح کنفدراسیون، کانتون و کمون انجام میشود که از ویژگیهای اصلی آن همکاری افقی و عمودی در سطوح مختلف برنامه ریزی، تأکید بر اصل خودمختاری کانتون ها و اصل دموکراتیک است.
چشم اندازهای کارستی حوضه اخلمد و مدیریت محیطی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژئومرفولوژی کارست به مطالعه سیمای خاص مرفولوژیکی و هیدورلوژیکی در سنگهای قابل انحلال ( بیشتر کربنات) می پردازد اشکال کارستی محصول عملکرد متقابل پدیده ها و عناصر اقلیمی و شرایط زمین شناسی در پهنه های آهکی است کارست سیستم پیچیده است چرا که توسعه آن به وسیله شکبه ای مرکب از حلقه های پس خوراند صورت می گیرد موتوری که به فراینده ای طبیعی کارست نیرو می دهد چرخه آب شناسی و برودت است در این مقاله سعی شده تا با بررسی عوامل موثر در پیدایش اشکال کارست و سیستم های شکل زائی حاکم بر منطقه به تحلیل پدیده های حاصل از فرسایش کارستی و جایگاه آن درچرخه کارست مبادرت گردد به دین ترتیب حوضه آبریز اخلمد از نقطه نظر تحولات ژئومرفولوژیک و مورفود ینامیکهای طبیعی مورد ارزیابی قرار می گیرد و فرایندهای غالب در آن تعیین میگردد سرانجام به رابطه مناظر مرفولوژیکی هیدرولوژیکی فرسایش کارستی با مدیریت محیط می پردازد و هوشیاری و دقت بسیار زیاد برنامه ریزان تصمیم گیران و مدیران محیط را که به نحوی از انحا باتوسعه و عمران حوضه های کارستی سرو کار دارند یادآوری و گوشزد می نماید
کاربرد ژئومورفولوژی در برنامه ریزی شهری
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل و محرک های تغییر الگوی معیشت روستاهای مناطق مرزی (مورد مطالعه: دهستان مینان، شهرستان سرباز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی عوامل و محرک های تغییر الگوی معیشت روستاهای مرزی پرداخته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن، توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه و مصاحبه بوده است. جامعه آماری خانوارهای روستایی دهستان مینان در شهرستان مرزی سرباز می باشد (4544N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری سهمیه ای 354 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های t تک نمونه ای، کای دو و مدل لجستیک استفاده شد. نتایج نشان داد که از بین 354 پاسخگو، 72/88درصد معتقد بودند که الگوی معیشت آن ها تغییر پیدا کرده و 27/12درصد معتقد بودند که الگوی معیشتی آنها تغییری نداشته است. از بین 45 متغیر مورد نظر پژوهش، 15 متغیر به طور قابل توجهی ارتباط معنی داری با تغییر معیشت داشته است. عوامل اقتصادی (0/400)، شخصی (0/360) و انزوای جغرافیایی (0/132) ارتباط بیشتری با تغییر معیشت داشته اند. همچنین در واکنش به این تغییر معیشت، از 345 پاسخگو، 39/8درصد قاچاق سوخت و کالا ، 4/25 تجارت و معامله و 22/9درصد انجام کارهای خدماتی را برای امرار معاش انتخاب نموده اند. لذا می توان گفت ایجاد زمینه های مناسب برای امرار معاش خارج از مزرعه مانند صنایع روستایی و صنایع دستی می تواند ضمن تنوع امرار معاش، از تغییر معیشت و استفاده از راه های نامشروع و خطرناک برای این امر جلوگیری کند.
تعیین گستره ی آسایش دمایی در برنامه ریزی اقلیم گردشگری مورد : استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی ویژگیهای اقلیمی هر مکان، نقش ویژهای در برنامهریزی گردشگری آن محل ایفا میکند. هدف پژوهش حاضر، تعیین گستره ی آسایش اقلیمی روزانه و شبانه به منظور برنامهریزی گردشگری استان سیستان و بلوچستان در مقیاس ماهانه است. برای تعیین شرایط دمایی (گرم، آسایش، سرد) در گستره ی استان و در ماه های مختلف سال، شاخص اوانز مبنای روش پژوهش قرار گرفته است. از این رو دادههای اقلیمی کمینه و بیشینه دمای هوا و رطوبت نسبی و همچنین سرعت باد در مقیاس ماهانه شش ایستگاه سینوپتیک و چهار ایستگاه کلیماتولوژیاستان طیّ دوره ی آماری (87 – 65) استخراج شد و همگنی آنها با روش درونیابی مورد آزمون قرار گرفت. سپس جداول شرایط دمایی به تفکیک شب و روز برای ماه های سال تهیه و نقشههای آسایش زیست اقلیمی استان ترسیم شدند.
نتایج نشان داد که در گستره ی استان، شرایط اقلیمی روزانه ماه های خرداد، تیر، مرداد و شهریور گرم و شرایط اقلیمی شبانه ماه های آبان، آذر، دی، بهمن، اسفند و فروردین سرد است. در فروردین، اردیبهشت، مهر، آبان، آذر، دی و بهمن در طول روز و در اردیبهشت، خرداد، تیر، مرداد، شهریور و مهر در طول شب در قسمت هایی از استان مطابق با الگوی اوانز آسایش دمایی حاکم است.
بررسی و تحلیل نقش جمعیت در وزن ژئوپلیتیکی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با اینکه موضوع جمعیت از مباحث جغرافیای انسانی، جغرافیای جمعیت و جامعه شناسی به شمار می¬رود، اما اثربخشی سیاسی آن باید در جغرافیای سیاسی مورد بررسی قرار گیرد. در حقیقت انسان به عنوان یکی از دو عنصر اصلی ژئوپلیتیک (جغرافیا و انسان)، ماهیت پویا و دیالکتیک ژئوپولیتیک است. بر این اساس، همیشه از پدیده¬هایی می باشد که در مبحث قدرت و سیاست مورد بررسی است. متغیر جمعیت به عنوان یک عامل مؤثر در توسعه ملی، قدرت و دفاع ملی کشور، از دو بعد کمّی و کیفی ویژگیهای مختلفی دارد که هر کدام از این ویژگیها می¬توانند به عنوان عواملی مثبت و یا منفی در تکوین و تثبیت وزن ژئوپلیتیکی کشور عمل کنند. جمعیت ایران در حال حاضر با توجه به تغییراتی که در چند دهه گذشته شاهد آن بوده است، علی¬رغم وضعیت کمّی مناسب، به لحاظ ویژگیهای کیفی رضایت¬بخش نیست. در این میان، چیزی که بیشتر از همه جلب توجه می¬کند، آن است که تغییرات عمده در بعد کیفی جمعیت ایران با مؤلفه¬های قومیتی، زبانی، فرهنگی و مذهبی جامعه ایرانی ارتباط تنگاتنگی داشته است؛ به طورکلی این مقاله علی¬رغم مباحث نظری آن، ضمن مطالعه کمّی و کیفی جمعیت ایران با مبنا قراردادن آمار مربوط به سرشماری 1385 و مقایسه آن با آمار چند دوره قبل، پاسخگوی این سؤال اصلی است که نقش جمعیت ایران در شکلدهی وزن ژئوپلیتیکی آن چیست؟
مطالعه ی اثر خشکسالی بر روی پوشش گیاهی با استفاده از تصاویر سنجنده ی MODIS مورد: استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین پیامدهای خشکسالی، کاهش مقدار پوشش گیاهی است. با کاهش پوشش گیاهی، شرایط محیطی برای بروز مشکلات مختلف نظیر فرسایش خاک، افزایش میزان رواناب سطحی و خطر بروز سیل و... فراهم می شود. بر این اساس، ارزیابی اثرات خشکسالی بر روی پوشش گیاهی از اهمیّت زیادی برخوردار است. در این رابطه، استفاده از روش های سنجشازدورانعکاسی، جهت ارزیابی اثرات خشکسالی، بهعنوانیکی ازکارآمدترینروش هاشناختهشدهاست.
در این مطالعه، به منظور بررسی اثر خشکسالی بر روی پوشش گیاهی در استان کردستان، از داده های هواشناسی و سنجش از دور استفاده شده است. در ابتدا، شاخص بارندگی استاندارد (SPI)، برای 6 ایستگاه هواشناسی استان، طیّ سال های 2009-2000 محاسبه گردید. در مرحله ی بعد، بر اساس 40 تصویر برگرفته از سنجنده TERRA/MODIS16 روزه، در ماه های آگوست، سپتامبر، اکتبر و نوامبر، شاخص نرمال شده اختلاف پوشش گیاهی (NDVI) محاسبه شد. با در نظر گرفتن این شاخص، پوشش گیاهی منطقه به 6 گروه طبقه بندی شده و مساحت هر کدام از طبقات نیز محاسبه شد. در نهایت دو شاخص SPIو NDVI مورد مقایسه قرار گرفت.
نتایج این مطالعه نشان می دهد که بین میانگین شاخص های SPI و NDVI، همبستگی بالایی(77/0+ ) در سطح معناداری 01/0 وجود دارد و با کاهش تقریباً 20/0- از میزان شاخص ،SPI به طور متوسط 2/1 درصد (معادل350 کیلومترمربع) سطح پوشش گیاهی ضعیف افزایش می یابد.این میزان کاهش برای شاخص NDVI تقریباً معادل 01/0 می باشد. نتایج حاصل از محاسبه شاخص SPI، نشان داد که در سال های 2001 و 2008 خشکسالی متوسط در استان کردستان رخ داده است محاسبه شاخص NDVI در این دو سال نشان داد که میزان پوشش گیاهی ضعیف به طور قابل محسوسی افزایش یافته است (به ترتیب با 6/80% و 6/76% ) درحالی که در سال 2007 به عنوان سال تقریباً نرمال، میزان پوشش گیاهی ضعیف بر مبنای شاخص NDVI ، حدود 7/69% محاسبه گردید. مقایسه بین سال های 2001 با 2007 (تغییر تقریباً 11درصدی پوشش گیاهی ضعیف )، به خوبی نشان دهنده ی اثر خشکسالی بر روی پوشش گیاهی در استان کردستان است
رسوب گذاری و کاهش عمر مفید سد مهاباد و نشانه هایی از تغییرات در سامانه های محیطی بالادست آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گزارش هایی وجود دارد که عمر مفید سد مهاباد را پایین تر از میزان پیش بینی شده در زمان تاسیس اعلام می کنند. در این پژوهش سعی شده است تا به بررسی علل و شیوه بروز این تغییرات پرداخته شود. از این رو، برای بررسی عامل رسوب گذاری در بروز این تغییرات، دو سال آبی 1375 و 1380 که دبی تقریباً یکسانی داشتند، برای نمونه انتخاب گردیدند تا از نظر رسوب با همدیگر مقایسه شوند. نتایج نشان داد که میزان رسوبگذاری در پشت این سد در سال های اخیر بشدت افزایش یافته است. از سوی دیگر، برای بررسی نقش کاربری اراضی در تشدید فرسایش، دو تصویر ماهواره ای با فاصله 11 سال ( 1987 و 1998) انتخاب شد و کاربری های مختلف زمین با استفاده از شاخص پوشش گیاهی استخراج گردید. بررسی تغییرات مساحتی که در انواع کاربری های زمین در فاصله این یازده سال رخ داده بود، نشان داد که تخریب زمین های مرتعی و تبدیل آن ها به زمین های زراعی 12% افزایش یافته است. روشن است که وسعت تغییرات به اندازه ای است که می تواند برای استدلال علت تولید رسوب و به جاگذاری در پشت سد کافی باشد. با وجود این، بررسیی که در این تحقیق بر روی زمین های تبدیل شده به دیم صورت گرفت، افزایش حساسیت این زمین ها در برابر زمین لغزه ها را نیز خاطر نشان نمود که خود می تواند اثر غیر مستقیم تغییر کاربری زمین در میزان تولید رسوب و در نتیجه رسوب گذاری در پشت سد مهاباد و کاهش عمر مفید آن باشد.
بررسی پراکنش، استانداردها و محاسبه ی سرانه ی فضای سبز شهری براساس مدل بهرام سلطانی، مورد شناسی: منطقه یک شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای سبز به عنوان یکی از مهم ترین عناصر حیات و پایداری شهر در صورت توجه به استانداردهای زیست محیطی و پراکنش مناسب آن در ارتباط با فاکتورهای مختلفی چون جمعیت، تراکم و مساحت، نتیجه بسیار مثبتی بر بهبود کیفیت زندگی و نشاط مردم خواهد داشت. ولی در شرایط حاضر، بسیاری از شهرهای کوچک و بزرگ ایران با معضل کمبود فضای سبز و نیز توزیع نامناسب و عدم پراکنش صحیح آن مواجه می باشند که این وضعیت نارضایتی و نزول تدریجی کیفیت زندگی و سلامت افراد را به دنبال خواهد داشت. شهر قم نیز به عنوان یکی از شهرهای بزرگ ایران، با توجه به رشد فزاینده ی جمعیتی و فیزیکی، نیازمند فضای سبز شهری مطلوب است. از این رو تحلیل و بررسی کاربری فضای سبز و سرانه ی آن در یکی از مناطق پرجمعیت این شهر (منطقه یک) و ارائه ی پیشنهادهای مناسب در راستای ایجاد تعادل در ساختار کالبدی– اجتماعی منطقه مورد مطالعه، به عنوان موضوع پژوهش حاضر، می تواند اهمیت زیادی داشته باشد. در این مسیر، تحقیق حاضر که از نوع کاربردی و بر اساس شیوه ی توصیفی – تحلیلی نگاشته شده است، اقدام به جمع آوری اطلاعات اسنادی (کتابخانه ای) و میدانی کرده و در عین حال تعداد380پرسشنامه ی کوتاه و مختصر نیز در میان ساکنین منطقه بر اساس مدل کوکران، در ارتباط با سنجش میزان رضایت شهروندان منطقه از عملکرد و وضعیت موجود فضای سبز توزیع نموده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که وضعیت موجود فضای سبز، پراکنش و توزیع آن در منطقه هیچ سنخیتی با استانداردهای معمول بویژه جمعیت ندارد و ساکنین این منطقه با مشکلات زیادی در این زمینه مواجه می باشند. بطوری که محاسبات صورت گرفته، نشان می دهد که مقدار کمبود فضای سبز منطقه، 8337293 متر مربع می باشد. این عدد گویای وضعیت نامطلوب فضای سبز و پراکنش نامناسب آن بویژه در قسمت های شمال شرقی این منطقه که طبق تصاویر روی نقشه، تقریباً خالی از فضای سبز است، می باشد. در نهایت با شناخت وضعیت فضای سبز منطقه، سرانه ی فضای سبز مناسبی، بر اساس مدل بهرام سلطانی پیشنهاد گردیده است.
مقدمه ای بر کارتوگرافی مدرن: تحول در کارتوگرافی
حوزههای تخصصی:
امکان سنجی پتانسیل انرژی باد و کاربرد آن در طرح های توسعه صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چرخه کنونی انرژی، به واسطه گسترش روز افزون صنعت، نیاز به استفاده از انرژی را به طور قابل توجهی افزایش داده است. برآورد ها نشان می دهد که تقریبا یک چهارم از خشکی های جهان در ارتفاع 10 متری از سطح زمین در معرض وزش بادهایی با سرعت بیش از 5 متر بر ثانیه قرار دارند که می تواند در دستیابی به منابع انرژی جایگزین (انرژی های نو) موثر باشد.مقاله حاضر مکان های مناسب را جهت نصب توربین های بادی در استان آذربایجان شرقی از طریق تعیین تغییرات چگالی انرژی باد نسبت به ارتفاع و درجه حرارت، مورد بررسی قرار داده و همچنین با نمایش چگونگی توزیع سرعت باد در 7 ایستگاه هواشناسی استان از طریق نمودار های گلباد، نقاط مناسب را برای استفاده از انرژی باد تعیین نموده است. بر اساس نتایج به دست آمده، ایستگاه های سهند و جلفا دارای فراوانی قابل ملاحظه ای در بادهای با سرعت بالای 5 متر بر ثانیه بوده و از نواحی پر باد و مناسب برای ایجاد پارک های بادی محسوب می شوند.
اهمیت مدیریت ریسک سیلاب در برنامه ریزی روستایی ( مطالعه موردی : حوضه آبریز کارده )
حوزههای تخصصی:
با بروز پدیده تغییر اقلیم و دخالت روز افزون بشر در اقلیم جهانی دو سانحه طبیعی خشکسالی و سیل، بخش های مختلف کره زمین را تحت تاثیر قرار می دهند. کشور ما نیز در چند سال اخیر به تناوب شاهد وقوع سیلاب ها و خشکسالی های شدید در اکثر نقاط بوده است، به ویژه آن که بروز توام این دو سانحه طبیعی یکدیگر را تقویت می کنند به گونه ای که در اثر وقوع خشکسالی های شدید، پوشش گیاهی و رطوبت خاک از بین می رود که این خود عامل تسهیل کننده جریان یافتن سیلاب های مخرب می باشد و از سوی دیگر بروز سیلاب های شدید نیز باعث از بین رفتن اراضی زراعی و شسته شدن خاک های حاصلخیز می شود که این امر اثرات خشکسالی را در این منطقه تشدید می کند. در این حوضه آبریز که از پتانسیل سیل خیزی نسبتا بالایی بر خوردار است، با اعمال یک مدیریت صحیح و جامع، علاوه برآن که اثرات وصدمات سیلاب را می توان کاهش و یا تخفیف داد می توان از سوانح طبیعی، برای افزایش پتانسیل آبی موجود در منطقه نظیر افزایش رطوبت خاک، تغذیه آبخوان های زیرزمینی و افزایش ذخیره آب دریاچه پشت سدها نیز بهره برد که لازمه این امر وجود یک مدیریت جامع و بهینه ریسک سیل در این حوضه آبریز می باشد. در این تحقیق، حوضه آبریز (کارده) که در نزدیکی شهر مشهد واقع شده است به عنوان مطالعه موردی در نظر گرفته شد و ریسک سیلاب های جریان یافته در این حوضه با استفاده از سه نوع مدل آماری: 1) توابع توزیع احتمال، 2) مدل رگرسیونی، 3) مدل سری زمانیARIMA مدل سازی شد. طبق نتایج حاصل از آزمون مدل های بدست امده، توابع توزیع احتمال، به خوبی قادر به مدل سازی ریسک سیلاب های حوضه نبودند. مدل رگرسیونی نیز به علت این که از یک روند کلی تبعیت می نمود، جواب های قابل قبولی ارائه نمی کرد. در نهایت مدل های سری زمانیARIMA از مراتب مختلف موردآزمون قرارگرفتند که در نهایت مدل ARIMA(1،2،3) بهترین برازش آماری را ارائه کرد. طبق نتایج به دست آمده از این تحقیق، با استفاده ترکیبی از سه مدل آماری توابع توزیع احتمال، مدل رگرسیونی و مدل سری زمانیARIMA می توان یک مدل مناسب برای مدیریت ریسک سیلاب برای حوضه کارده بدست آورد که به صورت کاربردی و عملیاتی قابل استفاده بوده و همچنین نتایج این تحقیق برای سایر حوضه های آبریز مشابه نیز قابل بسط و استفاده است
طبقه بندی و ارائه راه حلی هوشمند برای مسائل مکان یابی و تخصیص منابع مرتبط با اشیای متحرک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت مکان یابی و تخصیص صحیح منابع در صرفه جویی هزینه و بهبود کارایی در ارائه خدمات، موضوعی است که مقالات و تحقیقات فراوانی در خصوص آن انجام شده است. دسته بندی های مختلفی نیز برای این مسائل پذیرفته است. هر یک از دسته بندی های موجود، این مسائل را از دیدگاه خاصی مورد بررسی قرار می دهند. در چارچوب تحقیق حاضر، مسائل مکان یابی و تخصیص منابع مرتبط با اشیای متحرک به عنوان دسته ای از مسئله های مکان یابی و تخصیص منابع، مطرح و به سه دسته اصلی تقسیم بندی شده اند. در مقاله حاضر دستة پرکاربردی از مسائل مذکور به صورت مسئله بهینه سازی ریاضی فرمول بندی شده و روش حلی بر اساس الگوریتم ژنتیک برای حل همزمان تخصیص منابع و تعیین ترتیب ارائه خدمات مطرح شده است. به منظور ارزیابی کارایی روش پیشنهادی، مسئله نمونه ای مرتبط با اشیای متحرک طرح و با دو روش رایج و پیشنهادی حل شده و در نهایت نتایج به صورت عددی مقایسه شده اند. نتایج حاصل از پیاده سازی، نشانگر کارایی روش حل پیشنهادی است.
شناسایی و محاسبه ظرفیت تحمل پهنه های مستعد توسعه اکوتوریسم در منطقه سبلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی تفرجی یکی از جنبه های مهم در چهارچوب مدیریت کلان و منطقه ای هر کشور محسوب می گردد. از طرف دیگر تعیین ظرفیت تحمل برای منابع تفرجگاهی یک منطقه (در مورد منطقه سبلان به طور خاص تفرجگاه های طبیعی) نه تنها باعث حفظ ارزشهای بالقوه آن می شود بلکه عامل موثری در ارائه یک تجربه تفرجی قابل قبول با حفظ منابع آن محیط نیز هست. در مقاله حاضر ظرفیت تحمل منطقه سبلان بر اساس قابلیت نسبی آن برای تعیین پهنه های تفرجگاهی و اولویت های توسعه گردشگری آن در آینده مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف اصلی از انجام این پژوهش که بر اساس روش میدانی و اطلاعات ماهواره ای و رقومی به منظور شناسائی پتانسیل های متنوع گردشگری سبلان صورت گرفته است، هدایت و کنترل توسعه گردشگری منطقه در مسیر توسعه پایدار است. در همین راستا پس از تهیه اطلاعات و تجزیه و تحلیل بر روی آنها در محیط (GIS)، با استفاده از مدل بولین پهنه های مناسب هر فعالیت اکوتوریستی تعیین گردید و در ادامه با بهره گیری از اطلاعات به دست آمده و مبانی نظری مرتبط با ظرفیت برد، آستانه تحمل هر یک فعالیتهای گردشگری پیشنهادی برای سطح منطقه محاسبه گردید. در نهایت، مطالعه شرایط موجود گردشگری و ارزیابی آن گویای آن است که عدم توجه به آستانه تحمل زیست محیطی منابع تفرجگاهی در سطح منطقه سبلان می تواند پایداری این منابع را حتی در کوتاه مدت در معرض خطر جدی قرار دهد و روند تخریب آن را تشدید نماید.
پدافند غیرعامل و ضرورت ایجاد کاربری های چند منظوره: رویکردی جدید درآینده نگری توسعه و امنیت پایدارشهری با تأکید بر زلزله خیزی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اغلب پژوهش ها در زمینة کاهش خسارت های ناشی از زلزله، حول محور روش های ساخت وساز واحدهای ساختمانی برای افزایش مقاومت بنا در برابر زلزله بوده است. با توجه به اینکه شهر تاریخی- فرهنگی تبریز، یکی از زلزله خیزترین شهرهای ایران محسوب می شود، این مقاله با توجه به داده ها و نقشه های وضع موجود این شهر و استفاده از داده های طرح جامع و تفصیلی آن، به ویژه کاربری اراضی شهری، به نقش راهبردی و ضرورت ایجاد کاربری های چندمنظوره در آینده نگری توسعة شهری در این شهر زلزله خیز می پردازد. همچنین نقش پدافند غیر عامل در شهر را در بعضی از حوزه های راهبردی برنامه ریزی کاربری اراضی شهری، مانند بررسی های طبیعی و استقرار کاربری اراضی شهری و... مطالعه می کند. درنهایت، ضرورت ایجاد و توجه به کاربری های چندمنظوره در طرح های توسعه و عمران شهری را بررسی می کند. سپس با توجه به نتایج GIS، با تأکید بر موقعیت راهبردی (ارتباطی، اقتصادی- صنعتی) و زلزله خیزی شهر تبریز، محدوده ها و مناطق دارای پتانسیل ایجاد کاربری های چندمنظوره را مشخص می سازد. درنهایت، با توجه به ضوابط و ملاحظه های پدافند غیر عامل، الگویی بهینه در برنامه ریزی کاربری اراضی شهری به دست می دهد که حاصل آن، امنیتی پایدار برای توسعة آتی شهر و امنیت ساکنان آن است.
بررسی روند شکلگیری محورهای صنعتی پیرامون شهر تهران با تاکید بر محور کرج- قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آغاز روند صنعتی شدن، تهران همواره با دارا بودن تقریبی یک / دوم صنایع، مهمترین قطب صنعتی کشور بوده است و اگر چه اتخاذ خط مشیهای تمرکززدایی صنعتی از سال 1346 به بعد و قانون ممنوعیت احداث صنایع در شعاع 120 کیلومتری تهران در یک دوره زمانی موجبات کاهش تدریجی استقرار صنایع در تهران را فراهم آورد، اما در عوض به انتقال تمرکز صنعتی به نواحی اطراف و ظهور محورهای صنعتی پیرامونی در امتداد جادههای ارتباطی و اصلی و در اتصال به تهران انجامیده است. شکلگیری خودجوش و کنترل نشدة این کریدورهای صنعتی نمایانگر عدم توقف گسترش فضایی قطب صنعتی تهران و وسیعتر شدن فضای قطبش میباشد. در میان این محورها، محور صنعتی غرب تهران به طول تقریبی بیش از 140 کیلومتر که از میان شهرستانهای کرج و هشتگرد عبور میکند و به قزوین میپیوندد، طولانیترین و متراکمترین محور از نظر استقرار صنایع و کانونهای جمعیتی میباشد. در این پژوهش با استفاده از روشهای کتابخانهای و میدانی، علل و چگونگی روند تکوین محور صنعتی غرب تهران در دو دوره قبل و بعد از انقلاب اسلامی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که در هر دو مرحله سیاستهای کنترلی اتخاذ شده از سوی دولت در مقابله با تمرکز صنعتی و ممانعت از گسترش واحدهای صنعتی در محور مزبور کارآمد نبوده است.
سنت مدرنیته اثرات اجتماعی- زیست محیطی چاه های عمیق و نیمه عمیق (نمونه شهرستان قاین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی منابع آب های زیرزمینی دشت های بوچیر و حمیران جهت بهره برداری پایدار از منابع آب (هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سی سال گذشته افزایش رو به رشد جمعیت در کشور و توسعه سطوح زیر کشت کشاورزی از یک سو و استحصال آب از منابع زیرزمینی از سوی دیگر، موجب برداشت بی رویه از منابع آب شیرین زیرزمینی شده است؛ به طوری که سفره های آب زیرزمینی غالبا دچار بیلان منفی شده اند. در منطقه مورد مطالعه (دشت های بوچیر و حمیران) بهره برداری بی رویه از منابع آب زیرزمینی، نه تنها باعث افت سطح آب زیرزمینی، بلکه هجوم آب شور به آبخوان محدوده آب شیرین این دشت را نیز در پی داشته است. ادامه چنین روندی موجب بروز مشکلات زیست - محیطی، از قبیل شور شدن کامل آبخوان، خشک شدن آب چاههای دشت و از دست رفتن سرمایه های عظیم مالی و بروز مسایل عمده اجتماعی در آینده خواهد شد.بررسی آمار و اطلاعات وضعیت کمی و کیفی آب دشت مذکور و تجزیه و تحلیل آن و ترسیم نقشه های TDS و EC نشان می دهد که بیشتر مساحت دشت وضعیت بسیار بحرانی دارد که باید با ارایه راهکارهای مدیریتی، خصوصا مدیریت منابع سطحی این مشکل را کاهش داد.فعالیت های مخاطره آمیز انسانی در دشت با استفاده از روش AHP بررسی شده و مهمترین عامل تاثیرگذار منفی بر روی آبخوان دشت - اعم از کیفی و کمی - فعالیت های انسانی در امر کشاورزی و استحصال آب شرب بوده است که با استفاده از روش مقایسه های دو به دو (Pair wise comparisons) تحت عنوان فرآیند سلسله مراتب تحلیلی AHP، (Analytical Hierarchy process) شناسایی و رتبه بندی شده است.