فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳٬۲۶۱ تا ۱۳٬۲۸۰ مورد از کل ۳۳٬۸۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
ویژگی های زمین شناسی تأثیر بسیار زیادی در ویژگی های فیزیکی حوضه و شبکه آبراهه ها دارد. هدف از این پژوهش تعیین بُعد فراکتال شبکه هیدروگرافی و بررسی ارتباط بُعد فراکتال با الگوهای ژئومورفولوژی سازندهای زمین شناسی و میزان حساسیت آن ها در حوضه های مورد مطالعه است. پس از محاسبه بُعد فراکتال و تعیین میزان حساسیت هر سازند، ارتباط بُعد فراکتال با سازندها در حوضه های مختلف بررسی شد. نتایج نشان داد بین عدد فراکتال و حساسیت سازندهای حوضه ها، که بیانگر میزان فرسایش و ناهمواری در حوضه است، ارتباط معناداری در سطح 5درصد و افزایشی وجود دارد؛ به نحوی که با افزایش حساسیت سنگ شناسی و، به تبع آن، تراکم زهکشی، عدد فراکتال افزایش می یابد. بیشترین مقدار بُعد فراکتال در حوضه های مطالعاتی مربوط به سازند کواترنری ریزدانه معادل 65/1 و کمترین مقدار عددی بُعد فراکتال مربوط به سازند سروک معادل 06/1 است. همچنین، در سازندهایی با حساسیت بیشتر نسبت به سازند های مقاوم تغییرات بیشتری در تراکم شبکه هیدروگرافی رخ داده است؛ درنتیجه، تغییر بُعد فراکتال آن ها نیز بیشتر مشاهده می شود.
آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی و عوامل مؤثر بر آن با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی(مورد مطالعه: شهرستان تالش)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تهیه و ارزیابی نقشه های کاربری اراضی و شناخت توان و استعداد اراضی منبع مهم اطلاعاتی برای اتخاذ سیاست های اصولی و تدوین برنامه های توسعه به شمار می رود. بنابراین در این تحقیق هدف، آشکارسازی روند تغییرات کاربری اراضی و تعیین عوامل موثر بر آن در شهرستان تالش با استفاده از تصویر ماهواره ای LANDSAT سنجنده +ETM در سال 1382 و تصویر سنجنده OLI مربوط به سال 1396 است. پس از انجام پیش پردازش های لازم، به منظور بالا بردن قدرت تفکیک مکانی تصاویر از روش IHS جهت ادغام تصویر پانکروماتیک و چندطیفی هر دو سنجنده استفاده شد. طبقه بندی تصاویر به صورت نظارت شده و از روی تصاویر ادغام شده که دارای قدرت تفکیک مکانی 15 متر بوده، با الگوریتم شبکه عصبی مصنوعی انجام شد. نتایج نشان داد که کاربری های اراضی جنگلی و کشاورزی در بازه زمانی 14 سال در شهرستان تالش روند کاهشی داشته است و برعکس کاربری های انسان ساخت در حال افزایش است. به دلیل افزایش روبه رشد جمعیت در شهرستان مورد مطالعه و نیز نیاز انسان به فضای بیشتر برای سکونت، منجر به توسعه فیزیکی شهر در جهات پیرامونی خود گردیده است که این عامل موجب بهره برداری از اراضی کشاورزی و جنگلی شده است. بنابراین برای حفظ عرصه های طبیعی، تثبیت و قانونی کردن کاربری اراضی در دستور کار متخصصان و مسئولان کشور قرار گیرد.
مشارکت محلی و توسعه بوم گردی (مطالعه موردی روستای جنت رودبار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش محیط زیست و توسعه پایدار سال ششم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳
121 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر دستیابی به پاسخ سؤالات زیر است: 1. نگرش جامعه محلی نسبت به طرح توسعه بوم گردی چیست؟ 2. اثرات و پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی بوم گردی برای جامعه محلی چیست؟ 3. میزان حمایت جامعه محلی از توسعه بوم گردی چه میزان است؟ 4. آیا امکان بوم گردی در منطقه جنت رودبار وجود دارد؟ چارچوب نظری مطالعه حاضر مبتنی بر مدل توسعه بوم گردی داس می باشد. برای انجام تحقیق حاضر از روش پیمایش و نیز روش مطالعه اسنادی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه ساکنان روستای جنت رودبار (شهرستان رامسر)، تشکیل دادند. داده های این تحقیق در بهار سال 1395 گردآوری شده است. نتایج تحقیق حاضر نشان داد: اولاً، نگرش جامعه محلی نسبت به بوم گردی کاملاً مثبت است؛ ثانیاً، جامعه محلی نسبت به اثرات و پیامدهای اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و محیط زیستی طرح بوم گردی آگاه است و به خوبی نسبت به اثرات و پیامدهای مثبت و منفی شناخت دارد؛ ثالثاً، میزان حمایت جامعه محلی از طرح توسعه بوم گردی بسیار بالاست و نهایتاً، امکان توسعه بوم گردی بر اساس مدل داس در منطقه جنت رودبار وجود دارد که البته شکنندگی این مقصد گردشگری نیز قابل توجه است.
تحلیل عوامل موثر بر کاهش فقر در نواحی روستایی شهرستان میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقر قدمتی به طول تاریخ بشر داشته و به عنوان یکی از مهم ترین آسیب های اجتماعی، اقتصادی و جغرافیائی شناخته می شود. بین فقر وزندگی روستایی ضریب ارتباط زیادی وجود دارد، زیرا بیش از سه چهارم فقرا در مناطق روستایی زندگی می کنند. به همین جهت بررسی راهکار های کاهش فقر روستایی از اهمیت زیادی برخوردار است. لذا، هدف تحقیق حاضر بررسی راهکار های کاهش فقر با تأکید بر متنوع سازی اقتصاد روستایی در شهرستان میاندوآب می باشد، که ازلحاظ هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی- تحلیلی است. جهت جمع آوری داده ها و اطلاعات از مطالعات میدانی و کتابخانه ای استفاده گردید. این تحقیق به دو بخش کمی و کیفی تقسیم می شود که در قسمت کیفی با انجام 24 مصاحبه نیمه ساختاریافته اشباع نظری حاصل شد و در قسمت کمی نیز 120 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. سطح پایایی پرسشنامه تحقیق با استفاده از روش آلفای کرونباخ 701/0 به دست آمد که بیانگر قابلیت اعتماد آن می باشد. برای انتخاب نمونه آماری از روش های هدفمند (گلوله برفی و روش متواتر نظری) استفاده گردید. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از نظریه مبنایی (روش زمینه ای) رگرسیون، تحلیل مسیر و نمودار اثر بهره گرفته شد. نتایج نشان داد، مهم ترین راهکار های کاهش فقر در این محدوده عبارت اند از: اعطای اعتبارت خرد، بیمه و حمایت مالی دولت، تنوع بخشی اقتصاد روستایی و غیره. همچنین نتایج تحلیل های کمی نشان داد، شاخص تنوع بخشی غیرکشاورزی (غیرزراعی) با مقدار تأثیر 826/0 در رتبه اول اهمیت و شاخص بهبود زیرساخت های تولیدی و رفاهی با مقدار تأثیر 451/0 در رتبه دوم اهمیت به ترتیب بیشترین میزان تأثیر را در کاهش میزان فقر روستایی در محدوده موردمطالعه داشته اند و تنوع بخشی از طریق تحریک بخش های درآمدی (کشاورزی، صنعت، گردشگری و خدمات) موجب کاهش فقر روستایی می شود.
آینده پژوهی تغییرات کاربری اراضی شهری در کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح مسئله : یکی از مهم ترین مباحث توسعه پایدار شهری، بررسی و پیش بینی الگوی تغییرات کاربری اراضی است که در ارتباط مستقیم با آلودگی آب وهوا، فرسایش خاک و تغییرات جمعیتی و اقتصادی قرار دارد. شهر فردا، نتیجه تصمیمات امروز است؛ بنابراین نمی توان بدون توجه به آینده و آینده پژوهی برای مسائل و چالش های پیش رو به ویژه درزمینه کاربری اراضی در کلان شهرها آماده بود. هدف: این پژوهش با رویکرد آینده پژوهی به دنبال بررسی و شناسایی عوامل مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی کلان شهر تبریز در افق زمانی 1397 تا 1407 است. روش : روش پژوهش حاضر از نوع تحلیلی اکتشافی است. اطلاعات لازم از بررسی اسناد فرادست و پرسش نامه پژوهشگرساخته گردآوری شده است. برای تحلیل نتایج نیز، تکنیک تحلیل آثار متقاطع در نرم افزار میک مک به کار رفته است. نتایج: نتایج پژوهش نشان می دهد رشد و توسعه شهری، وابستگی اقتصادی، نقش اقتصادی غالب شهر، طرح های توسعه شهری، گسترش بازار مسکن، روابط تولیدی حاکم، انباشت سرمایه، تغییر عملکرد شهری، بازساخت اقتصادی، قیمت اراضی و مهاجرت، به ترتیب بیشترین تأثیرگذاری را بر تغییرات کاربری اراضی در کلان شهر تبریز دارند.
نقش مطلوبیت اجتماعی و پذیرش در پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش محیط زیست و توسعه پایدار سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱
133 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر نقش مطلوبیت اجتماعی و پذیرش در پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه ناحیه 4 آموزش وپرورش شهر تبریز در سال تحصیلی 97-1396 بودند که از این جامعه تعداد 340 نفر بر اساس جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه خودکارآمدی تحصیلی مک ایلروری و بانتینگ (2002)، پرسش نامه مطلوبیت اجتماعی کراون و مارلو (1964) و پرسش نامه پذیرش اجتماعی مارلو و کراون (1960) استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون معناداری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه (هم زمان) در نرم افزار SPSS.21 تجزیه وتحلیل گردید. نتایج پژوهش نشان داد که بین مطلوبیت اجتماعی با خودکارآمدی تحصیلی رابطه منفی و معنادار و بین پذیرش اجتماعی با خودکارآمدی تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیرهای مطلوبیت و پذیرش اجتماعی قادرند تغییرات متغیر (خودکارآمدی تحصیلی) را در دانش آموزان به طور معناداری پیش بینی کنند. بنابراین طرح ریزی مطالعات بیشتر جهت شناخت بهتر عواملی در جهت ارتقای مطلوبیت و پذیرش اجتماعی و خودکارآمدی تحصیلی توصیه می شود.
بررسی عوامل موثر بر افزایش مشارکت اجتماعی با تأکید بر احساس تعلق محله ای (مطالعه موردی: نورآباد دلفان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت عوامل موثر بر مشارکت اجتماعی با تاکید بر احساس تعلق محله ای در شهر نورآباد دلفان انجام گرفت. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی و با استفاده از ابزار پرسشنامه بوده است حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نمونه برآورد شد. روش انتخاب نمونه ها به استناد به طرح جامع سال1390 شهر نورآباد که این شهر را به 3 ناحیه و 14 محله تقسیم کرده، از هر ناحیه 2 محله و جمعاً 6 محله به صورت تصادفی ساده بوده است. پرسشنامه ها به صورت مساوی بین این محلات تقسیم شد. پس از جمع آوری اطلاعات، اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین متغیرهای زمینه ای شامل (جنسیت، سن، تحصیلات، شغل، میزان درآمد، مدت زمان سکونت در محله) با آمادگی برای مشارکت رابطه معنادار وجود دارد. به این صورت که تحصیلات بالاتر افراد برابر است با درک بالاتر افراد از مزایای مشارکت و پایگاه شغلی بهتر برابر است با انگیزه بالاتر افراد در فرآیند مشارکت، میزان درآمد بالاتر برابر است با قدرت مانور بیشتر افراد در فرآیند مشارکت و سال های سکونت بیشتر برابر است با احساس هویت محله ای بیشتر و آمادگی بالاتر برای مشارکت، و هم چنین بین متغیرهای اصلی پژوهش (احساس تعلق محله ای، احساس امنیت محله ای) با آمادگی برای مشارکت رابطه معنادار وجود داشت و حس تعلق به محله موجب مسئولیت پذیری افراد و در نهایت آمادگی برای فعالیت های مشارکتی می شود.
ارزیابی اثرات محیط زیستی و تعیین سطح پایداری معدن گرانیت بوگ با استفاده از مدل فیلیپس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
199 - 212
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار نتیجه ایجاد تعادل بین سه اصل محیط زیست، اجتماع و اقتصاد است، به طوری که عدم توجه به هر کدام از این اصول موجب برهم خوردن تعادل و فاصله گرفتن از توسعه پایدار می شود. معدنکاری و صنایع وابسته به آن، نقش ارزشمند و مثبتی در توسعه اقتصادی و فرآیند صنعتی شدن هر کشوری دارد. هدف اصلی پایداری معادن؛ افزایش سود، کاهش ریسک عملیاتی و دستیابی به محیط زیستی ایده آل است. ارزیابی آثار محیط زیستی نقش مهمی در حفظ مسائل محیط زیستی دارد. در همین راستا به مطالعه آثار محیط زیستی در معدن گرانیت بوگ واقع در استان سیستان و بلوچستان از طریق تعیین فاکتورهای مؤثر و مؤلفه های محیط زیستی پرداخته شده است. معدن گرانیت بوگ یکی از مهم ترین معادن سنگ ساختمانی ایران به شمار می رود که به صورت روباز استخراج می شود و بر اقتصاد، فرهنگ و محیط زیست اطراف خود تأثیر قابل توجهی دارد. در این مطالعه مدل کمّی ارزیابی آثار محیط زیستی با استفاده از روش ماتریس بکار گرفته شد. نتایج حاصل از مطالعه اثار مذکور نشان دهنده این مورد است که مؤلفه های کیفیت هوا، سلامتی و ایمنی انسان و اکولوژی به ترتیب با امتیازهای 63/33، 26/28 و 09/28 درصد، دارای بیشترین آسیب محیط زیستی از فعالیت های معدنکاری منطقه هستند. در نهایت، ارزیابی پایداری این مجموعه با استفاده از مدل ریاضی فیلیپس انجام شد. مجموعه محاسبات با در نظر گرفتن این که تاثیر پارامترهای محیط زیستی بیشتر از پارامترهای انسانی است نشان داد که فعالیت های معدنکاری مورد مطالعه پایدار بوده ولی سطح پایداری این مجموعه ضعیف است؛ بنابراین تمهیدات مناسب جهت انجام فعالیت های معدنی در منطقه با الویت محیط زیست باید صورت گیرد.
تدوین الگوی توسعه پایدار شهری مبتنی بر توسعه مجدد با استفاده از الگوریتم خوشه بندی (مورد مطالعه: شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت شهرها و نیاز روز افزون به مسکن و خدمات در شهرهای کشور، نیاز به توسعه ی کالبدی شهرها را ناگزیر کرده است. این توسعه در دهه های اخیر بیشتر از نوع توسعه بیرونی بوده است و تأمین خدمات و مسکن شهروندان از طریق افزودن به محدوده های شهری را دنبال می کرده است که به پراکنده رویی شهری و زوال محیط زیست پیرامونی و باغات و کشاورزی های همجوار منجر شده است. این در حالی است که توسعه میان افزا و به ویژه بازیافت زمین و توسعه مجدد به عنوان رویکردهایی کارا می تواند در جهت کاهش آسیب به محیط زیست و تحقق توسعه پایدار شهرها مورد نظر قرار گیرد. در این راستا هدف این تحقیق تدوین الگویی برای شناسایی اراضی با قابلیت توسعه مجدد و بکارگیری آن در شهر اراک به عنوان نمونه است. بنابراین این تحقیق سعی در پاسخگویی به این پرسش ها دارد که چگونه می توان اراضی با قابلیت توسعه مجدد را(در راستای تحقق توسعه پایدار شهری) شناسایی نمود؟ و این اراضی در شهر اراک کدامند؟ بدین منظور الگوریتمی ابداعی به منظور شناسایی اراضی با قابلیت تخریب و توسعه مجدد طراحی شده است که در آن قطعات شهری بر اساس 8 معیار کیفیت ابنیه، عمربنا، ریزدانگی نفوذپذیری، قیمت زمین، نرخ سرپرستی، نسبت مهاجرت و دسترسی به فضای سبز مورد ارزیابی قرار می گیرند. این الگوریتم ابداعی به صورت نمونه در شهر اراک پیاده سازی شده است. نتایج نشان می دهد الگوریتم ابداعی(خوشه بندی توانی بر مبنای ده) قابلیت خوبی در ترکیب با نرم افزارهای سیستم اطلاعات جغرافیایی دارد و در شناسایی اراضی با قابلیت تخریب و توسعه مجدد می تواند مورد استفاده قرار گیرد. همچنین استفاده از الگوریتم مذکور در شهر اراک منجر به شناسایی 4178 قطعه با قابلیت توسعه مجدد شد که مساحتی برابر با 85.8 هکتار دارند و می تواند به منظور تحقق توسعه میان افزا در شهر اراک مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیلی بر تعارض منافع در پروژه های بزرگ مقیاس مشارکتی در شهر با تاکید بر مدل شراکت عمومی-خصوصی-مردمی مطالعه موردی: پروژه ارگ جهان نمای اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
90 - 104
حوزههای تخصصی:
توسعه های شهری با هدف ایجاد منفعت عمومی صورت می پذیرد ولی گاهی به ایجاد تضادها بین اهداف و نتایج مورد قبول گروه مختلف و تعارضات منجر می گردد. از آنجا که تأثیر تعارضات مقوله ای زمینه دار است، اهمیت مدیریت آن را به مثابه یک رویکرد روش شناختی و عملی برجسته می سازد. مدل های جدید مدیریت تعارضات، مدل مشارکت عمومی خصوصی در توسعه شهری(3P) و مدل مشارکت عمومی و خصوصی و مردمی(مدل شراکت) (4P) است. 4P یک مفهوم نسبتاً جدید است که هدف آن به کارگیری انواع بازیگران در فرایندهای برنامه ریزی با هدف ایجاد برنامه ریزی اثربخش تر و همه شمول تر برای پاسخ به چالش های مشارکت بخش های عمومی خصوصی با تقویت جایگاه مشارکت مردمی در برنامه ریزی است. روش تحقیق در این مقاله از منظر هدف، کاربردی و از منظر راهبرد تحقیق، استفهامی است که با استفاده از اسناد کتابخانه ای و روش مروری ساده به کشف و توصیف مؤلفه های 3P و 4P پرداخته و مدیریت تعارضات در مدل جدید 4P را مطرح می نماید. روش گردآوری اطلاعات، مصاحبه شبه ساختار یافته به منظور فهم مشکلات پروژه ارگ جهان نمای اصفهان و تعیین تعارضات بین کنشگران اعم از گروه های ذی نفع و ذی نفوذ با استفاده از نمونه گیری هدفمند است و داده های متنی مکتوب اعم از اسناد شهری و خبری، مطالعات پژوهشی و گزارشات مربوط به پروژه و محدوده آن، قبل، حین و بعد از انجام پروژه با روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار(قیاسی) بررسی و درنهایت با استفاده از «ماتریس دستیابی به اهداف» تعارضات میان گروهی در این پروژه تحلیل شده است. تعارضات بین سازمانی و گروه های مردمی در این پروژه در سه حوزه تملک اراضی(مالکان قطعات موجود در کاروان سرای تحدید)، نوع کاربری پیشنهادی برای محدوده(تغییر کاربری فضای سبز به فرهنگی و درنهایت تجاری) و ساخت پروژه جهان نما از لحاظ کالبدی(عدم توجه به حریم ارتفاعی و خط آسمان میدان نقش جهان) به وجود آمده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عدم شناخت کنشگران در پروژه جهان نما و عدم توجه به مشارکت و در مفهومی فراتر، شراکت (شریک بودن در سود و ضرر و نوآوری های یک طرح) گروه های مختلف اعم از بخش عمومی، خصوصی و مردمی در فرآیند طرح باعث ایجاد تعارضات شده و این امر منجر به عدم تحقق اهداف طرح گردیده است.
بررسی و آنالیز هم استنادی رابطه انسان و محیط در حوزه ژئومورفولوژی از 1970 تا 2018(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۰)
733 - 760
حوزههای تخصصی:
رابطه انسان و محیط در سال های اخیر معطوف به تغییرات محیطی و تعریف توسعه پایدار بوده است. اکنون باید دید سهم ژئومورفولوژیست ها در بحث تغییرات محیطی و انسان چقدر بوده است. برای تحقق این هدف، با تشکیل جامعه آماری مرکب از 456 مقاله از پایگاه استنادی WOS، طی سال های 1970 تا 2018، به تجزیه و تحلیل کتاب شناختی با هدف علم سنجی دانش ژئومورفولوژی با کمک نرم افزار Citespace مبادرت شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که فلیپس، شوم، گوودی، و گریگوری هسته مرکزی محققان را شکل داده و کلیدواژه های «ژئومورفولوژی، تغییرات اقلیمی، و هولوسن» بیشترین تکرار، «ژئومورفولوژی و پوشش گیاهی» بیشترین پایایی، و «تغییر محیطی، تغییرات اقلیمی، و اثر انسان» دارای بیشترین مقدار شاخص شکوفایی هستند. همچنین، خوشه بندی روند فکری ژئومورفولوژیست ها از تحلیل شاخص مرکزیتنشان می دهد که آن ها هفت مرحله فکری را پشت سر گذارده اند. این مراحل عبارت است از گرایش کلی پژوهش ها به علوم محیطی؛ به کارگیری دیدگاه سیستمی در ارائه راه حل ها؛ تمرکز بر ژئواکولوژی؛ گرایش به ژئومورفولوژی رودخانه ای؛ چرخش مطالعات به زمین باستان شناسی؛ تخصصی ترشدن متدولوژی های تحقیق؛ مبنا قرارگرفتن تغییرات محیطی به ویژه در نُه سال منتهی به 2018 به عنوان موضوع مورد توافقِ بیشتر پژوهش های مرتبط با انسان و محیط.
بررسی مؤلفه های مؤثر کلان اقتصادی بر روند حاشیه نشینی بعد از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
103 - 124
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد شهرنشینی در کشورهای درحال توسعه، بیشتر از کشورهای توسعه یافته است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و به دنبال آن وقوع 8 سال جنگ تحمیلی، تغییراتی در شرایط ساختاری کشور رخ داده است و همین امر سبب رشد بی رویه شهرها و به نوبه آن، رشد حاشیه نشینی شد. هدف اصلی در این پژوهش، بررسی مؤلفه های مؤثر کلان اقتصادی بر روند حاشیه نشینی در بازه زمانی 1394-1357 است. نوع تحقیق کاربردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از روش های اسنادی مراجعه به ارگان های دولتی ( بانک مرکزی، جهاد کشاورزی، مسکن و شهرسازی و...) و برای تجزیه و تحلیل داده ها از منطق فازی با نرم افزار متلب استفاده شده است. در این پژوهش، سه شاخص مهاجرت، اشتغال غیررسمی و مسکن نامناسب با زیرشاخص های آن ها، به عنوان مؤلفه های کلان اقتصادی مؤثر بر پدیده حاشیه نشینی مورد بررسی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد، علی رغم نوساناتی که در برخی از مؤلفه ها مشاهده شده است؛ رشد حاشیه نشینی در طول دوره مورد بررسی، با روند نوساناتی در حال افزایش است؛ مثلاً مهاجرت روستا به شهر و اشتغال غیر رسمی در سال های اخیر، روندی به نسبت صعودی را در پیش داشته است؛ به طوری که مهاجرت از 1358 تا 1369 در حال افزایش، اما از 1369 تا 1379 با شیب خیلی ملایم مشاهده شده است. نوسانات بازار مسکن ( به خصوص با شروع احداث مساکن مهر)، تا حدودی افزایش این دو مؤلفه را خنثی کرده است، اما روند مسکن نامناسب در سال 1375 به اوج خود رسیده است.
تحلیل توزیع فضایی مراکز اقامتی در مقصدهای گردشگری شهری مطالعه موردی: شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
1 - 16
حوزههای تخصصی:
گردشگری شهری در راستای دستیابی حداکثری به گردشگران ورودی ازیک طرف و افزایش ماندگاری آن ها از طرف دیگر، نیازمند پیش نیازهایی است. ازجمله عمده ترین این پیش نیازها، وجود جاذبه های گردشگری و همچنین انواع مراکز اقامتی برای آن هاست. آنچه در کنار وجود این مراکز در شهرها اهمیت دارد، نحوه مکان یابی، توزیع فضایی و جهت پراکنش آن هاست که نیازمند مطالعه و بررسی است. ازاین رو این پژوهش توزیع فضایی مراکز اقامتی شامل هتل ها، مهمان پذیرها و خانه های مسافر را در کنار جاذبه های گردشگری شهر رشت را بررسی کرده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. برای تحلیل یافته ها از روش میانگین نزدیک ترین همسایه، تحلیل خوشه ای فضایی چند فاصله ای، میانگین مرکزی و بیضی انحراف معیار استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بر اساس میانگین نزدیک ترین الگوی پراکنش واحدهای اقامتی به صورت کلی و خانه مسافرها به صورت خوشه ای بوده و پراکنش هتل ها به صورت پراکنده است. همچنین بر اساس تحلیل خوشه ای فضایی چند فاصله ای پراکنش جاذبه های گردشگری به صورت خوشه ای، خانه مسافرها به صورت خوشه ای و هتل ها و مهمان پذیرها در شهر رشت به صورت پراکنده می باشد همچنین در صورت یکسان در نظر گرفتن مراکز اقامتی، توزیع آن ها دارای جهت شمال شرقی- جنوب شرقی می باشد. درمجموع نیاز به توسعه هماهنگ مراکز اقامتی در شهر رشت کاملاً محسوس است. به نظر می رسد که متولیان امر مراکز اقامتی در شهر رشت، نیازمند تدوین برنامه ای هماهنگ و از پیش تعیین شده برای توسعه چنین مراکزی هستند و باید از هرگونه برخورد فوری و ضربتی خودداری شود.
تحلیلی بر اصول و قواعد شهرسازی ایرانی- اسلامی با رویکرد زیبایی شناسی شهری
حوزههای تخصصی:
زیبایی جویی یکی از ابعاد فطری انسان است و درک آن شاخص ترین امتیاز معنوی انسان بشمار می آید. زیبایی از نوعی ویژگی همگرایی برخوردار است و باعث می شود، عناصر ازهم گسسته با نوعی آرامش، کنار هم قرار گیرند. به همین جهت زیبایی قدرت آرام سازی قابل توجهی دارد. شهرسازی ایرانی – اسلامی به عنوان الگویی غنی از شهرسازی، با برخورداری از بنیان های فکری و فرهنگی ایرانی و اسلامی، امروزه با تأکید بر اصول دین مبین اسلام ازنظر مفهومی و تأکید بر ارزش های پایدار عرفان ایرانی ازنظر معنایی درصدد ساماندهی و بازآفرینی فضاهای شهری است. ازاین رو تحقیق حاضر قصد دارد به منظور تبیین میزان تحقق پذیری زیبایی شهری به عنوان یکی از مهم ترین عوامل مؤثر در ارتقاء سلامت جامعه و کیفیت زندگی شهروندان، در شهرسازی ایرانی- اسلامی با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی به عنوان روش شناسی تحقیق به بررسی و تحلیل اصول و قواعد شهرسازی مکتب اصفهان، به عنوان نماد شهرسازی ایرانی- اسلامی و انطباق و مقایسه آن با مهم ترین مؤلفه های زیبایی شناسی بصری شهری ازجمله ایمنی، سرزندگی، عدالت، اجتماع پذیری فضا، خودمانی بودن فضا، همخوانی با طبیعت و خوانایی بپردازد. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آن است که از یک سو اصول و قواعد تبیین شده برای شهرسازی بومی در سطح عالی از تأکید و انطباق بر معیارهای عام زیبایی شناسی شهری ازنظر مفاهیم محتوایی قرار دارد و از سوی دیگر اکثر قریب به اتفاق اصول و قواعد تبیین شده برای شهرسازی ایرانی – اسلامی درمجموع از میزان تحقق پذیری بالایی درزمینه زیبایی شهری برخوردارند؛ بنابراین درنهایت بر این اساس می توان چنین نتیجه گرفت که شهرسازی ایرانی- اسلامی آفریننده زیبایی شهری هست.
شناسایی و طبقه بندی عوامل موثر بر تغییرات کاربری و پوشش اراضی شهر دماوند با استفاده از روش شناسی کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر دماوند واقع در شرق استان تهران، به واسطه ویژگی های خاص خود تحت تأثیر عوامل مختلف، تغییرات در جنبه های گوناگونی را تجربه می کند. یکی از شایع ترین تغییرات، مربوط به کاربری و پوشش اراضی است. لذا اطلاع از محورهای جهت جهت دهنده به تفکر افراد مطلع در بحث عوامل مؤثر بر تغییرات کاربری و پوشش اراضی شهر دماوند از موارد مهم در حوزه حوزه برنامه ریزی شهری آن محسوب می شود. در جهت پیگیری این هدف و با توجه به اهمیت بحث، در این پژوهش قابلیت کاربرد روش شناسی کیو بررسی شده است. فضای گفتمان پژوهش شامل پایان نامه ها و مقالات معتبر (با موضوعات سنجش تغییرات کاربری و پوشش اراضی و عوامل مؤثر بر آن) است. به منظور پرهیز از سوگیری پژوهش، از نمونه کیو بی ساختار استفاده شده و روایی و پایایی روش پژوهش با استفاده از شاخص KMO (در نمونه موردی برابر 0.783) مورد بررسی قرارگرفته است. شناسایی الگوی ذهنی مشارکت کنندگان از طریق تحلیل عاملی به شیوه ی شیوه اکتشافی با استفاده از ماتریس همبستگی انجام شده و روش مؤلفه های اصلی برای استخراج نهایی عوامل به کار رفته است. سرانجام چهار عامل (عامل جاذبه های شهری شهری شدن و ضعف بنیان های اقتصاد کشاورزی در ناحیه، عامل مدیریتی - برنامه ریزی، عامل کالبدی - محیطی و عامل فراهم بودن زیرساخت های شهری) با مجموع واریانس 75.074 درصد به عنوان عوامل اصلی در بحث تغییرات کاربری و پوشش اراضی شهر دماوند شناخته شده و به عنوان چارچوب چهارچوب و مبنای ارائه ارائه راهکارها و ارائه ارائه نظام پهنه بندی فعالیت پیشنهادی قرار گرفته اند.
تحلیل ژئوپلیتیک انتقادی از منظر رئالیسم انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
1 - 43
حوزههای تخصصی:
ژئوپلیتیک انتقادی از رویکردهای تاثیرگذار در ژئوپلیتیک، در دهه ی ۱۹۸۰ مطرح شد. به نظر می رسد که ژئوپلیتیک انتقادی به لحاظ فلسفی، فروکاست گرایانه و از همین رو برای تبیین ژئوپلیتیکی نابسنده است. پژوهش حاضر از نوع بنیادی و نظری است که از روش تحلیل فلسفی(استدلال عقلانی)، و منابع کتابخانه ای استفاده می کند. هدف، تبیین و نقد بنیان های هستی شناسانه ، شناخت شناسانه و روش شناسانه ی ژئوپلیتیک انتقادی است. ابتدا تبیینی نسبتاً جامع از ژئوپلیتیک انتقادی از دید ژئوراید اتوتایل و سیمون دالبی ارائه می شود. سپس مولفه های فلسفه ی علمِ رئالیسم انتقادی روی باسکار به عنوان مبنای نظری مکمل معرفی می شوند. در نهایت بر مبنای رئالیسم انتقادی (استعلایی) به تبیین و نقد ژئوپلیتیک انتقادی پرداخته می شود. نشان داده می شود که ژئوپلیتیک انتقادی دارای یک هستی شناسیِ ایده آلیستی و ذهنیت محور، شناخت شناسی پساساختارگرایانه و روش شناسی هرمنوتیکی است. این رویکرد دارای نوعی نگاه نقادانه ی صرف(برآمده از واسازی دریدا و قدرت دانش فوکو) است بی آنکه شناخت دقیقی از موضوع مورد مطالعه اش ارائه کند
قبض و بسط ریگزارهای ایران نمونه مطالعه: ریگ زرین در ایران مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی محیطی دوره ۳۰ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
127 - 150
حوزههای تخصصی:
ریگ های چاله های توپوگرافی جزو ریگ های ایستا دسته بندی می شوند. با وجود بعضی شرایط، فعالیت و گسترش این ریگ ها در بیشتر مناطق خشک ایران مرکزی ازجمله ریگ زرین فراهم است. مهم ترین این شرایط، بارش کم، خشکی هوا، وجود بادهای منطقه ای و محلی شدید و دردسترس بودن حجم زیادی از مواد رسوبی ریزدانه مخروط افکنه های حاشیه کویر است. بررسی تصاویر ماهواره لندست طی گستره زمانی 1977 تا 2017 نشان داد ریگ زرین طی این مدت هم ازنظر سطح (حدود 40 کیلومترمربع) و هم ازنظر ارتفاع (حدود 4 متر در بخش های میانی) توسعه پیدا کرده است. نتایج نشان داد توسعه افقی و ارتفاعی ریگ متناوب بوده است. توپوگرافی و مهم تر از آن رطوبت، دو عامل اصلی کنترل کننده میزان فعالیت تپه های ماسه ای ریگ هستند. از سال 1998 به بعد، ایران مرکزی با خشکسالی طولانی مدت مواجه شد. بررسی تصاویر در این بازه زمانی حاکی از گسترش زیاد سطح ریگ از سال 2000 تا 2017 بوده است؛ اما سطح ریگ بین سال های 1987 تا 1993 (دوره مرطوب استان) کاهش چشمگیری داشته است. بدین ترتیب سطح ریگ زرین متأثر از رطوبت و خشکی سالیانه یا دوره ای، قبض و بسط یافته است. ازنظر توسعه ارتفاعی نیز رطوبت، عامل اصلی کنترل کننده بوده است. در خشکسالی ها افزایش ارتفاع، چشمگیر و در سال های مرطوب، بسیار ناچیز بوده یا به کمترین مقدار خود می رسیده است. وجود تپه های ماسه ای پیچیده و هرمی شکل با ارتفاع بیش از 200 متر در بخش های مرکزی نشان می دهد کویر زرین به ویژه در فصل گرم به مثابه مرکز کم فشار حرارتی درآمده و سبب شکل گیری بادهای همگرای محلی شده است. تغییر فصلی جهت و شدت باد موجب تغییر در جهت و میزان حرکت تپه های ماسه ای شده و تغییر در جابه جایی الگوهای فشار، تغییر در الگوی مهاجرت ریگ را در پی داشته است.
اثرات مزیت های ساحلی بر قیمت اراضی کشاورزی در شهرستان بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر نوار ساحلی استان مازندران و گردشگری در آن بر قیمت زمین های کشاورزی شهرستان بابل با استفاده از تابع ارزش گذاری هدونیک انجام گرفته است. اطلاعات مورد نیاز تحقیق از طریق تکمیل 384 پرسشنامه در سال 1396 از کشاورزانی که زمین کشاورزی خود را از اول فروردین سال 1395 تا آخر اسفند ماه سال 1395 خریداری نموده، جمع آوری شده است. بر اساس یافته های پژوهش میانگین قیمت زمین کشاورزی در شهرستان بابل 4184 هزار ریال به ازای هر متر مربع در سال 1395 بوده است. نتایج حاصل از مدل برآورد ارزش زمین کشاورزی نشان می دهد فاصله تا نوار ساحلی استان مازندران، فاصله تا بازار مصرف محصولات کشاورزی شهرستان قائمشهر، سابقه کشت در زمین، مساحت زمین و فاصله تا جاده اصلی به طور معنی داری تأثیر منفی بر قیمت زمین های کشاورزی این شهرستان دارد و داشتن سند و استراحتگاه، باغی بودن زمین در مقایسه با کاربری زراعی آن و اجرای طرح یکپارچه سازی رابطه مثبت با قیمت زمین کشاورزی در این شهرستان دارد. بر اساس یافته های این پژوهش، قیمت اراضی که نزدیک به نوار ساحلی استان مازندران قرار دارد به طور معنی داری بالاتر از قیمت زمین های کشاورزی است که دورتر واقع شده اند و این مسئله با افزایش هزینه فرصت زمین، سودآوری تولیدات کشاورزی را به شدت تحت تأثیر قرار داده و انگیزه برای تغییر کاربری زمین های کشاورزی را بالا می برد.
شناسایی و برنامه ریزی استراتژیک ارتقاء توان روستاهای دارای نقش مرکزیت در راستای توسعه منطقه ای (مطالعه موردی: شهرستان سروآباد استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶۰
85-116
حوزههای تخصصی:
محدودیت های خدماتی و سرمایه گذاری در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران از یک سو و از سویی دیگر، رویکرد جدید در برنامه ریزی منطقه ای، تحقق توسعه پایدار منطقه ای را نیازمند انجام دو اقدام عمده نموده است؛ در ابتدا اینکه، توسعه ای غیرمتمرکز بر مبنای عدالت فضایی شکل گیرد، در این راستا؛ نیاز به ایجاد یک سلسله مراتب فضایی از ارتباطات متقابل نقاط بر مبنای میزان توانمندی و پایداری آنها بوده و بایستی مراکزی پایدار و توانمند در راستای ایفای نقش مرکزیت و هدایت جریان توسعه به نقاط با توان و میزان پایداری کمتر، ایجاد و مورد حمایت قرارگیرند تا این چنین، یک فضای عملکردی مطلوب شکل گیرد. همچنین؛ بایستی برنامه ای مدون و کارآ مطابق با وضع موجود و آینده مطلوب دست یافتنی، متناسب با توانمندی ها به منظور افزایش توان نقش آفرینی این مراکز در عرصه منطقه ای تدوین گردد. در این راستا نیز، هدف پژوهش حاضر در دو عرصه مذکور بوده بگونه ای که با سنجش میزان پایداری روستاهای شهرستان سروآباد، روستاهای دارای توان در جهت ایفای نقش مرکزیت در نظام سلسله مراتب فضایی- مکانی شهرستان، شناسایی و با تدوین برنامه استراتژیک، جهت و نحوه عملکرد این مراکز در راستای ایفای مطلوب این نقش، مشخص گردید. پژوهش کاربردی حاضر، از حیث روش انجام؛ توصیفی – تحلیلی بوده که جهت گردآوری داده ها از روش اسنادی و پیمایشی، بهره گرفته است. داده های حاصله از طریق اطلاعات سرشماری 1395 نواحی روستایی شهرستان سروآباد، قضاوت شفاهی گروه دلفی و بازدیدهای میدانی حاصل آمد و تجزیه و تحلیل آنها با بهره گیری از تکنیک تاپسیس، ابزارهای آمار فضایی(شاخص خودهمبستگی موران، لکه های داغ)، مقایسه دودویی و برنامه-ریزی استراتژیک، نشان داد روستاهای بیساران، دزلی، پایگلان، قلعه جی، سلین، درکی، حسین آباد، بلبر و رزاب، پایدارترین روستاها و در واقع مراکز رشد منطقه و استراتژی های تهاجمی مبتنی بر رسوخ در بازار نیز، مطلوبترین استراتژی ها در راستای توسعه منطقه ای شهرستان سروآباد بر مبنای نقش آفرینی این مراکز می باشند.
ارزیابی اثرات زیست محیطی طرح های توسعه گردشگری در منطقه آزاد انزلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
55 - 66
حوزههای تخصصی:
طرح های توسعه گردشگری نیاز به ارزیابی اثرات زیست محیطی دارند تا پایداری محیط حفظ گردد . از مدل لئوپولد و نظرات 30 نفربا تکمیل پرسشنامه ارزیابی استفاده گردید. نتایج نشان داد که میزان سودمندی این طرح ها در مقابل اثرات مخرب آن کمتر است اگر چه طرح های گردشگری منطقه آزاد انزلی موجب ایجاد اشتغال رونق اقتصادی را در منطقه فراهم نموده، اما در مقابل آثار زیان باری نیز به همراه داشته است که از جمله این آثار می توان به از بین رفتن زیستگاه جانوران و آلوده شدن آب و فرسایش خاک منطقه اشاره نمود. نتایج آزمایشهای انجام شده در دو بخش میکروبی و شیمیایی کیفیت آب نشان داد که کیفیت آب منطقه طالب آباد از نظر میکروبی نامناسب است که به احتمال زیاد به علت نزدیکی به دریا این میزان آلودگی مشاهده شده است. که با ازدیاد کلرید سدیم و مواد معدنی سدیم و پتاسیم همراه است . نتایج نمونه کیفیت آب منطقه چپررودزمان نشان داد که این آب ازنظر میکروبی مناسب بوده ولی برای شرب مناسب نیست.