فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
117 - 134
حوزههای تخصصی:
گردشگری سومین صنعت دنیا شناخته شده است و ارتباط آن با محیط، مشکلات زیست محیطی را در روستاهای توریستی افزایش داده است؛ ازجمله تخریب و آلودگی خاک، تغییر کاربری، افزایش قیمت زمین و... با توجه به پیوند روستا با طبیعت ضرورت حفاظت از محیط زیست مشهود می باشد. مسائل محیط زیست ازجمله مسائل اجتماعی است که درنتیجه شرایط عینی و قابل شناسایی می باشد. در این تحقیق سعی گردیده اثرات مثبت و مخرب محیطی گردشگری در روستا شهر تاریخی رادکان بررسی گردد. این پژوهش ازنظر هدف توصیفی، تحلیلی وکاربردی و از نوع تحقیقات پیمایشی مبتنی بر پرسشنامه است. ابزارهای مورد استفاده جهت گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته در قالب طیف لیکرت می باشد. جامعه آماری بر مبنای فرمول کوکران تعداد 300 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار (Spss) و جهت تهیه نقشه از نرم افزار (Gis) استفاده گردید. با توجه به اینکه این شاخص ها از توزیع نرمال برخوردار نمی باشند، از آزمون ویلکاکسون یک نمونه ای استفاده شده است؛ بالاخره با توجه به نتایج به دست آمده به طور خلاصه، می توان گفت، عواملی مانند آلودگی محیط زیست و تغییر کاربری اراضی از نتایج منفی گردشگری در روستاهای رادکان هستند که پاسخ ها به طور معناداری مخالف با عدد 3 بوده و نشان دهنده تأثیرات منفی و مخرب این عوامل است در مقابل، دو عامل دیگر یعنی جمع آوری بهداشتی زباله ها و فضولات و حفاظت از طبیعت و محیط اطراف در سطح روستا، دارای میانه ای بالاتر از 3 هستند که نشان دهنده تأثیرات مثبت و مفید این عوامل در نظر پاسخ دهندگان است. با استفاده از آزمون نا پارامتری فریدمن، رتبه بندی عوامل زیست محیطی نشان می دهد که "مناظر طبیعی"، "هوای پاک" و "جذابیت های کشاورزی و تاریخی" به عنوان مهم ترین عوامل مثبت زیست محیطی گردشگری شناخته می شوند. در نهایت با توجه به تحلیل نتایج، پیشنهادات کاربردی ارائه شده است.
تحلیلی بر نقش تکنولوژی های هوشمند گردشگری در تجربه به یادماندنی گردشگران شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
19 - 37
حوزههای تخصصی:
توسعه فناوری هوشمند باعث تولد گردشگری هوشمند شده است که می تواند منجر به بهبود تجربه گردشگران و رضایت آن ها چه در قبل از سفر و چه در هنگام و بعد از سفر شود. این مطالعه به بررسی نقش استفاده گردشگران فناوری های هوشمند در تجربه سفر رضایت و تمایل به بازدید مجدد در چهار کلانشهر تهران، اصفهان، مشهد، و تبریز می پردازد. از یک روش شناسی کمی مبتنی بر پیمایش گردشگرانی که سابقه بازدید این کلان شهرها در طول دو سال اخیر داشته اند استفاده شد. داده های موردنیاز این مطالعه از طریق یک پرسشنامه استاندارد، که توسط گردشگرانی که سابقه بازدید این کلان شهرها در طی دو سال اخیر داشته اند جمع آوری گردید. روایی پرسشنامه تحقیق به صورت صوری و سازه ای و پایایی آن بر اساس روش ترکیبی مورد تأیید قرار گرفت. حجم نمونه از روش کوکران در حدود 540 نفر به دست آمد. جهت تحلیل داده ها و ارزیابی میزان تأثیر عوامل از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده گردید. تحلیل داده ها از طریق مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج این تحقیق نشان داد که رابطه معناداری میان متغیرهای آگاهی بخشی، تعامل، و شخصی سازی بر اثر استفاده از تکنولوژی های هوشمند گردشگری و تجربه به یادماندنی وجود دارد. همچنین، تجربه بیاد ماندی منجر به رضایت گردشگران و همچنین قصد بازدید مجدد در میان آن ها شده است. در نهایت هم مشخص شد که رضایت گردشگران نیز منجر به بازدید مجدد از مقصد می شود. به هرحال، نتایج این مطالعه نشان داد که قابلیت دسترسی به تکنولوژی های هوشمند گردشگری رابطه معناداری با تجربه به یادماندنی ندارد
چالش های استقرار بلاکچین در زنجیرهٔ تأمین خدمات گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
73 - 89
حوزههای تخصصی:
قابلیت های گوناگون و متعدد فنّاوری بلاک چین، که در انقلاب صنعتی نسل چهارم بروز یافت، سبب شد صنایع گوناگون به فکر استفاده از این فنّاوری در بسترهای گوناگون خود باشند. اما استفاده از این فنّاوری با چالش هایی برای صنایع گوناگون ازجمله صنعت گردشگری کشور همراه بوده است. هدف از انجام این پژوهش شناسایی چالش های استقرار فنّاوری بلاک چین در زنجیرهٔ تأمین خدمات گردشگری کشور و همچنین ارائهٔ پیشنهادهای عملی به منظور برون رفت از این چالش ها است. برای انجام این پژوهش در ابتدا، با استفاده از مطالعهٔ پیشینهٔ پژوهش، چالش های استقرار فنّاوری بلاک چین در زنجیرهٔ تأمین خدمات گردشگری بررسی شد. در ادامه، این چالش ها با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری به شکل سیستمی ساختارمند درآمدند. به منظور برازش سیستم ساختاری شکل گرفته از تکنیک معادلات ساختاری با کاربرد از نرم افزار SmartPLS3 استفاده شد. جامعهٔ آماری پژوهش حاضر را همهٔ خبرگان، مدیران و معاونان درگیر در حوزهٔ خدمات گردشگری کشور تشکیل می دهد. نتایج پژوهش نشان می دهد که 9 چالش شناسایی شده در این پژوهش در 6 سطح کلی ساختاربندی شده اند و عامل قوانین و مقررات دولتی به منزلهٔ پایه ای ترین چالش بر سر راه استقرار فنّاوری بلاک چین در زنجیرهٔ تأمین خدمات گردشگری شناسایی شده است.
ارزیابی کیفیت زیستگاه و آسیب پذیری فضایی مناظر طبیعی در ناحیه شهری خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
125-145
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر مدل سازی یکی از خدمات حمایتی اکوسیستم، با عنوان کیفیت زیستگاه و همچنین ارزیابی آسیب پذیری فضایی مناظر طبیعی در محدوده شهر خرم آباد با استفاده از ماژول کیفیت زیستگاه InVEST است. دستیابی به این هدف نیازمند شناسایی منابع تهدید، وزن نسبی هر تهدید، حداکثر فاصله اثرگذاری آن در فضا، انواع زیستگاه ها و میزان حساسیت هر یک از آن ها نسبت به منبع تهدید است. به علاوه یکی از مهم ترین ورودی های نرم افزار InVEST، نقشه پوشش/کاربری زمین (LULC) محدوده موردمطالعه است که جهت تهیه این داده در پژوهش حاضر از روش طبقه بندی زون های اقلیم محلی استفاده گردید. در نهایت مدل، با ترکیب الگوهای LULC و منابع مختلف تهدید، نقشه های توزیع فضایی کیفیت و تخریب زیستگاه را در چشم انداز موردمطالعه تولید می کند. نتایج نشان داد که عامل شهر، فرودگاه و بزرگراه به ترتیب با میانگین نمره 51/0، 345/0 و 33/0 مخرب ترین عوامل تهدید برای تمام زیستگاه ها هستند و پوشش های آب، درختان انبوه و درختان پراکنده نیز به ترتیب با نمرات حساسیت 47/0، 39/0 و 36/0 بیش ترین درجه تخریب را نسبت به دیگر کاربری ها متحمل شده اند. نتایج همچنین بیانگر این بود که وضعیت کیفیت زیستگاه در محدوده خرم آباد در سطح متوسط تا پایین قرار دارد و شاخص کیفیت زیستگاه تنها در 3 درصد مساحت منظر، شرایط بسیار خوبی را نشان می دهد.
اولویت های انگیزشی و تفریحی مراجعه کنندگان به پارک های منطقه ای شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی انگیزه ها و فعالیت های ترجیحی مردم در پارک های شهری منطقه ای تبریز می پردازد. این مطالعه در ۴ پارک (شمس، گلستان، قوناخلار باغی، میرداماد) از بین ۸ پارک منطقه ای موجود به عنوان نمونه انتخاب و با ۱۲۰ نفر از بازدیدکنندگان مصاحبه ای حضوری در مورد مهم ترین انگیزه آن ها برای آمدن به پارک و همچنین فعالیت های مورد علاقه شان در پارک انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که داشتن سرگرمی، بودن در کنار خانواده، رهایی از استرس، و پیاده روی مهم ترین انگیزه مردم برای مراجعه به پارک های منطقه ای بوده است. همچنین، مهم ترین فعالیت های پاسخ دهندگان بترتیب اولویت شامل ورزش های صبحگاهی، عکاسی از مناظر و انجام ورزش های گروهی بود. برای شناخت ارتباط انواع فعالیت ها با پارک های مذکور، آزمون خی-دو (chi-square) استفاده شد و نتیجه آنالیز نشان داد که پارک گلستان بیشتر برای انجام فعالیت های کم تحرک از قبیل بازی های فکری، پارک میرداماد برای فعالیت های پرتحرک از قبیل شهربازی و ورزش صبحگاهی، پارک قوناخلارباغی محل مناسبی برای فعالیت های خانوادگی و در نهایت پارک شمس برای فعالیت های اجتماعی از قبیل جمع شدن با دوستان مناست تر بودند. بکارگیری یافته های این تحقیق به طراحان منظر و مدیران شهری این امکان را می دهد که پارک ها بر اساس اولویت های شهروندان برنامه ریزی و طراحی شوند و این کار در افزایش کارآیی پارک ها و ترغیب مردم برای مراجعه به پارک ها می تواند مؤثر واقع شود.
هویت مکانی خطر زمین لغزش در الموت شرقی (مطالعه موردی: دریاچه اُوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
186 - 209
حوزههای تخصصی:
طرح هویت مکانی و تأثیراتی که این مؤلفه در تحلیل الگوهای پراکندگی پدیده های طبیعی و انسانی و چیدمان آن ها دارد افق های تازه ای در دانش ژئومورفولوژی گشوده است. در این مقاله با اتکا به تکنیک های ترسیمی، ارتباط بنیان های نظری و معرفتی هویت مکانی دریاچه در سطح و مقیاس خاصی تبیین می گردد. به این منظور شواهد ژئومورفیک احصاءشده و نقش آن ها در هویت سازی دریاچه اُوان مورد کنکاش قرار می گیرد. زمین لغزش عمدتاً براثر تعامل بردارهای مختلف رخ می دهد. برای پاسخ گویی به این مسئله علاوه بر پیمایش میدانی، از داده های مدل رقومی ارتفاعی (DEM) 30 متری سنجنده SRTM، استفاده شد. داده های جمع آوری شده بعد از ارزیابی و تصحیح هندسی وارد نرم افزار Arc GIS و Global Mapper گردید و در ارتباط با لیتولوژی، اقلیم و توپوگرافی محل تجزیه وتحلیل گردید. نتایج دال براین است که در شکل گیری دریاچه اوان، تعامل چنین بردارهایی نقش داشته اند: 1- لیتولوژی متفاوت حوضه، 2- شرایط اقلیم معتدل و نیمه مرطوب، 3- همجواری و اتصال لیتولوژی های مختلف براثر گسل، 4- تغییر سطح اساس شاهرود و رود جنه، 5- وجود آب تحت فشار (آرتزین)، 6- تغییر ضخامت و سیمان کنگلومرای اندج در مجاورت دریاچه اُوان، 7- تغییر شرایط توپوگرافی و هیدرولوژی به صورت محلی، بر اثر وقوع زمین لغزش های کوچک.
طراحی پایدار محوطه های سبز بیمارستانهای شهر تبریز از دیدگاه متخصصان معماری و منظر
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مکان یابی و مبلمان مناسب فضای باز مراکز درمانی جهت دست یابی به فضای مطلوب برای بیماران حائز اهمیت است. عدم توجه به طراحی مناسب این فضاها سبب کاهش کیفیت محیط و کیفیت درمان خواهد شد. در این راستا شناخت عوامل مهم در برنامه ریزی و مکان یابی مبلمان فضای سبز بیمارستانی ضروری به نظر می رسد.روش بررسی: به این منظور مصاحبه نیمه ساختاری در مورد مکان یابی مبلمان فضای باز بیمارستانی و هم چنین تاثیر آن بر روی بیماران از لحاظ بازیابی روحی و تعاملات اجتماعی در بین 9 نفر از متخصصان معماری، معماری منظر و طراحی شهری در دانشگاه تبریز انجام گرید. نتایج حاصله نشان می دهد که در مکان یابی مبلمان محوطه باز بیمارستانی نیاز سه گروه بیمار، کادر و مراجعه کنندگان بایستی مد نظر قرار گیرد.یافته ها و نتیجه گیری: بیماران نیاز به محیطی تمیز و بهداشتی با دسترسی بسیار آسان و امنیت بالا دارند. با ارائه عناصری نظیر آبنما، گل کاری و تامین حریم شخصی برای بیماران می توان امکان آسایش و بازیابی روحی آنان را تسهیل نمود. با مکان یابی صحیح مبلمان منظر بیمارستانی از قبیل تراس های سر پوشیده و طراحی یکپارچه می توان اوقات فراغت مراجعه کنندگان در فضای باز بیمارستان پر کرد. مکان یابی فضای خلوت و آرام برای استراحت کادر بیمارستان از اولویت های طراحی پایدار مطرح گردید. به علاوه، طراحی فضاهای اجتماعی برای افزایش سطح آگاهی افراد ضروری است. عناصری نظیر پله، کف پوش لغزنده و ناهموار و گیاهان آلرژی زا، خاردار و تولیدکننده مواد سمی برای توسعه فضای بیمارستان مناسب تشخیص داده نشد. نگهداری مطلوب و مراقبت از گیاهان فضای سبز برای پایداری منظر امری ضروری بوده که بر آسایش روحی و رضایت مندی استفاده کنندگان تاثیرگذار می باشد.
بررسی و تحلیل چرخه های ابرناکی سالانه در ایران (1991- 2021)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابرها به عنوان یکی از پیچیده ترین و تأثیرگذارترین متغیرهای سیستم آب و هوا، علاوه بر تغییر در بیلان انرژی، در توزیع زمانی و مکانی بسیاری از متغیرهای اقلیمی موثر هستند. از سوی دیگر از آنجا که ابرها دارای تغییرات زمانی و مکانی بسیاری هستند، لذا بررسی رفتار آنها بسیار حائز اهمیت می باشد. از این رو هدف از پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل چرخه های ابرناکی سالانه در ایران و آشکارسازی رفتارهای آشکار و نهان سری زمانی آن است. بدین منظور از داده های روزانه متغیر ابر برگرفته از سازمان هواشناسی کشور طی یک دوره 31 ساله برای تعداد 30 ایستگاه استفاده شد. جهت بررسی روند داده ها، آزمون ناپارامتری تخمین گر شیب سن در سطح اطمینان 95 درصد به کار گرفته شد. نتایج تحلیل روند داده ها و مقدار معناداری آنها حاکی از تغییرات معنادار کاهشی در 16 ایستگاه و تغییرات معنادار افزایشی در 3 ایستگاه است و در سایر ایستگاه ها هیچ روند معناداری مشاهده نشد. به منظور تحلیل همسازها و استخراج چرخه های معنادار از روش تحلیل طیفی بهره گرفته شد و نمودارهای دوره نگار با فاصله اطمینان 95 درصد ترسیم شدند. نتایج نشان داد ایستگاه هایِ شامل یک چرخه معنادار دارای بالاترین فراوانی و بیشتر در مناطق جنوب، مرکز، شرق و شمالشرق بوده است و ایستگاه های چند چرخه ای با فراوانی کمتر در مناطق شمال، شمالغرب و جنوب غرب کشور مشاهده شد. همچنین با محاسبه سهم واریانس هر چرخه بیشترین سهم واریانس برای همساز چهاردهم و بیشترین دوره های بازگشت برای دوره های 5-2 ساله با احتمال رخداد 32 درصد و کمترین آنها مربوط به دوره های بیش از 10 ساله با احتمال رخداد 6 درصد بدست آمد.
ارزیابی تاثیرات عوامل قابل کنترل برجزایر شهری به روش رگرسیون چندگانه (نمونه موردی: کلانشهر تبریز)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: جزایر حرارتی شهری به یکی از چالش برانگیزترین موضوعات در مطالعات شهری شده و علاوه بر تأثیر اصلی در میانگین دما، جزایر گرمایی می توانند تأثیرات فرعی بر هواشناسی محلی را نیز داشته باشند. جزایر حرارتی شهری عمدتاً ناشی از گرمایش بیش از حد سطح و ذخیره گرما، انتشار آلودگی، گرمایش انسانی، مانع از گردش باد و تبخیر و تعرق کمتر است. روش بررسی: در پژوهش حاضر، با استفاده از الگوریتم پنجره مجزا از سنجنده لندست 8 با ترکیب باند های حرارتی 10 و 11 برای بدست آوردن دمای سطح زمین در روز و از سنجنده مودیس برای بدست آوردن دمای سطح زمین در شب استفاده شده است. برای تعیین منطقه جزایر حرارتی در شهر از تحلیل های خودهمبستگی فضای جهانی و محلی موران و دومی تحلیل کانون داغ گتیس که هردو در نرم افزار آرک مپ انجام شده، برای بدست آوردن بیشترین تاثیر شاخص ها از تحلیل رگرسیون چندگانه خطی در نرم افزار اس پی اس اس استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج حاصله این چنین است که بیشترین نقاط داغ در زمان روز در منطقه شش اطراف فرودگاه تبریز با دمای27/27 درجه و در شب دما 07/17 در منطقه سه بود با توجه به تحلیل فضایی موران هردو جزایر حرارتی دارای الگوی خوشه ای بوده، با توجه به نتایج رگرسیون به صورت تک به تک بیشترین تاثیر در جزایر حرارتی شهری با امتیاز 700/0 فضای باز و بافت خاکی به دلیل ظرفیت حرارتی بالا بوده و در شب خنک ترین سطح بود و کمترین تاثیر فضای ساخته شده با بام های بازتابنده با امتیازمنفی 192/0- بود و اثرخنک کنندگی دارد و ارتفاع ساختمان ها با سایه اندازی و تراکم تصادفی اثر منفی در افزایش گرما داشتند. ولی شاخص تاثیر گذار بر جزایر حرارتی شبانه در شرایطی بود که تراکم ساختمانی متوسط و جهت گیری مناسب بوده ولی نسبت ارتفاع به عرض معبر یکی 31/1 ودیگری 825/0 بود که موجب احتباس گرما می-شود.
تحلیل فضایی محلات شهر بجنورد بر اساس معیارهای مسکن مناسب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
154 - 175
حوزههای تخصصی:
امروزه، مسکن مفهومی فراتر از یک سرپناه پیدا نموده و نقش مهمی در چگونگی کیفیت کالبدی شهرها دارا است. در واقع، یکی از راه های مهم آگاهی از وضعیت مسکن در فرایند برنامه ریزی مسکن، استفاده از شاخص های مسکن است. این شاخص ها که بیانگر وضعیت کمی و کیفی مساکن در هر مقطع زمانی است، می تواند به عنوان راهنمایی مناسب برای بهبود برنامه ریزی مسکن برای آینده مورد توجه قرار بگیرد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف سطح بندی محلات شهر بجنورد براساس شاخص های مسکن صورت گرفته است. پژوهش از لحاظ ماهیت، توصیفی - تحلیلی و بنابر هدف کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی، کتابخانه ای است. در این پژوهش برای رتبه بندی محلات از 11 شاخص مرتبط با کیفیت مسکن بهره گرفته شد و همچنین برای سطح بندی محلات از مدل واسپاس استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل 42 محله از شهر بجنورد است. بر اساس نتایج حاصل مشخص شد که نیمی از محلات (22محله) شهر بجنورد در وضعیت مطلوب و کاملا مطلوب مسکن به سر می برند، در مقابل 28 درصد از محلات شهر در وضعیت نسبتاً مطلوب قرار دارند که تعداد جمعیت موجود در این سطح برابر با 31 درصد از کل جمعیت شهر می باشد. در نهایت وضعیت نامطلوب مسکن قرار دارد که تعداد 8 محله (19درصد محلات) از شهر را در خود جای داده است. مجموع جمعیت موجود در این محلات برابر با 17 درصد از جمعیت شهر است که در پهنه ای به مساحت 973 هکتار (30 درصد مساحت کل شهر) استقرار یافته اند.
ارزیابی و مطالعه تطبیقی بازآفرینی شهری در ایجاد فضاهای همگانی در کلانشهرهای تهران و پاریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۴
135 - 154
حوزههای تخصصی:
فضاهای همگانی شهرها از مهمترین مکان ها برای شکل گیری تعاملات اجتماعی و خاطرات جمعی هستند و بازآفرینی شهری نیز یکی از مهم ترین روش های تجدید حیات این فضاها در بافت های شهری به شمار می آید. این تحقیق با مقایسه تطبیقی فضاهای همگانی حاصل از بازآفرینی شهری در تهران و پاریس، نقش عوامل مختلف مؤثر در بازآفرینی فضاهای همگانی را مورد مطالعه قرار داده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. جمع آوری اطلاعات با روش مطالعه کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته و پرسشنامه بر مبنای روش دلفی تدوین گردیده -است. جهت تحلیل داده ها نیز از تکنیک TOPSIS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از مجموع عوامل مؤثر در بازآفرینی فضاهای همگانی، نقش عوامل کالبدی و فعالیتی (با وزن 0.186) بیشتر از عوامل دیگر می باشد. بر اساس یافته های پژوهش و امتیازهای محدوده های مورد مطالعه، می توان گفت که فضاهای همگانی حاصل از بازآفرینی در پاریس کیفیت بالاتری نسبت به فضاهای مشابه در تهران دارند و پاریس دارای برنامه مشخصی برای بازآفرینی فضاهای همگانی می-باشد، درحالی که در تهران بیشتر بازآفرینی های فضاهای همگانی به صورت موردی انجام می شود و داشتن یک برنامه مشخص برای تهران در این زمینه، ضروری به نظر می رسد.
تحلیل و تبیین تاب آوری سکونتگاههای روستایی در برابر زلزله (مورد مطالعه: شهرستان شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
95 - 108
حوزههای تخصصی:
نواحی روستایی همواره با بلایای طبیعی مختلفی از جمله زلزله مواجه هستند. تاکنون برای مقابله با این بلای طبیعی در راستای کاهش اثرات و پیامدهای منفی آن، رویکردهای مختلف مطرح شده که از جمله آنها، تاب-آوری است. تاب آوری به عنوان یکی از مولفه های مهم در پایداری نواحی روستایی بیانگر ظرفیت برای پاسخ دادن به چالش ها یا آسیب ها در طول زمان می باشد. باید توجه داشت نخستین گام در فرآیند برنامه ریزی و ارتقاء تاب آوری جوامع، شناخت وضعیت موجود تاب آوری آنها در برابر بلایا (زلزله) است تا از این طریق ضمن شناخت میزان تاب آوری جوامع روستایی، عوامل موثر در ارتقاء آن را شناسایی نمود. از این رو، در پژوهش حاضر به تعیین و تحلیل تاب آوری نواحی روستایی شهرستان شیراز در برابر زلزله پرداخته شده است. روش انجام پژوهش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر روش پیمایشی و اسنادی می باشد. رویکرد غالب پژوهش پیمایشی و برخی از اطلاعات مورد نیاز با بهره گیری از روش اسنادی جمع آوری شده است. از لحاظ مکانی جامعه آماری این پژوهش روستاهای واقع در شهرستان شیراز و جامعه مورد تحقیق شامل ساکنان روستایی است. با توجه به معیار فاصله از گسل، تعداد جمعیت و توزیع فضایی، 10 روستا به عنوان روستاهای نمونه پژوهش و با استفاده از روش کوکران تعداد 340 خانوار به عنوان حجم نمونه پژوهش تعیین شدند. برای پردازش داده ها از روشهای آماری( توصیفی و استنباطی) و روش SAW استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که تاب آوری نواحی روستایی مورد مطالعه در برابر وقوع زلزله در سطح پایینی قرار دارد(حد متوسط برابر147 و میانگین مشاهده شده برابر 95/134) و در بین روستاها از لحاظ ابعاد تاب آوری تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج بیانگر وجود رابطه معنادار آماری بین وضعیت تاب آوری با متغیرهای زمینه ای(سن، شغل، تحصیلات، مدت سکونت و رضایت از سکونت در روستا) و با دو مولفه فاصله از شهر شیراز و تعداد امکانات و خدمات می-باشد.
تعیین پتانسیل تولید گرد و غبار در کانون های داخلی استان خوزستان با استفاده از مدل عددی WRF و مدل جفت شده WRF-Chem(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
123 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه تعیین حداکثر توان تولید گرد و غبار 4 کانون در تولید گرد و غبارهای بیشینه استان خوزستان است. با توجه به اطلاعات میدانی بافت خاک و کاربری اراضی، از مدل شیمیایی WRF-CHEM برای شبیه سازی وقوع طوفان های گرد و غباری شدید استفاده شد. به منظور شبیه سازی وقوع طوفان گرد و غبار و برآورد حداکثر توان تولید گرد و غبار در اوج فعالیت سامانه گرد و غباری چهار مرکز فرضی داخلی در استان خوزستان انتخاب شد. علاوه بر داده های غلظت گرد و غبار سازمان محیط زیست، در راستی آزمایی رویداد و انتخاب سامانه از داده های سازمان هواشناسی؛ سمت و سرعت باد و میدان دید افقی استفاده شد. ابتدا شبیه سازی در حالت واقعی و با فیزیک کامل مدل انجام شد و در مرحله بعد میزان تولید غبار و نقش هر کانون با فرض مرطوب سازی شدن لایه سطحی خاک و زمین بررسی شد. از بین 94 سامانه گرد و غبار با تعریف حداکثر شرایط رویداد، 39 سامانه اصلی انتخاب شد. نتایج نشان داد که هر یک از کانون ها به طور متوسط و مستقل در طوفان های رخ داده طی دو دهه (2003-2018) باعث افزایش گرد و غبار و تغذیه سامانه های مهاجر به منطقه شده اند. بیشینه سهم هرکانون به تفکیک و همزمان باهم در اوج فعالیت سامانه های گرد و غباری مشخص شد. نتایج نشان داد در اوج فعالیت سامانه های گرد و غباری بیشینه توان تولید منبع 1 (هورالعظیم و خرمشهر شمالی) به طور میانگین 14/65 درصد، منبع 2 (کانون ماهشیر، امیدیه و هندیجان) 91/59 درصد، منبع 3 (شهرستان اهواز شرقی) 27/52 درصد و منبع 4 (جنوب شرق اهواز) 74/55 درصد بوده است. سهم کل میانگین تولید گرد و غبار در چهار کانون استان 62.94 درصد بوده که در صورت کسر آن از میزان گرد و غبار تولیدی در منطقه جنوب خوزستان که 83.30 درصد کل گرد و غبار خوزستان در زمان وقوع سامانه های مختلف است ، 36/20 درصد باقی مانده که این مقدار سهم منابع ناشناخته مانند منابع ثانویه است که پتانسیل تولید گرد و غبار را دارند یا گرد و غبار ایجاد شده از آنها حاصل تخلیه منابع عمده و بزرگتر است. آگاهی از سهم هر یک از کانون های متعدد گرد و غبار در دشت خوزستان می تواند به تصمیم گیران برنامه های عملیاتی برای کنترل کانون های ریزگرد داخلی کمک کند.
الگوی بهینه پذیرش و موفقیّت طرح های توسعه روستایی؛ مطالعه طرح توسعه مشارکتی فناوری در شهرستان های سوادکوه شمالی و قائم شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای درک درست از چگونگی انتشار نوآوری ها در جامعه، لازم است درک درستی از فرآیند پذیرش آن ها وجود داشته باشد؛ چراکه افراد در این فرآیند از یکدیگر یاد می گیرند و برهم تاثیر می گذارند. هم چنین توسعهمشارکتی فناوری به کشاورزان اجازه می دهد یاد بگیرند و آن چه را که موردنیاز است انتخاب کنند. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی بهینه پذیرش طرح های توسعه روستایی، تصمیم دارد نقش مولفه های مؤثر با فرض این که عناصر اصلی نظام پذیرش هستند را مطالعه کند. این پژوهش از لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری در این مطالعه بهره برداران، مروجان و مدیران 10 روستای شهرستان های سوادکوه و قائم شهر می باشد که 283 نفر به صورت طبقه بندی با انتساب بهبنه انتخاب شدند. اطلاعات به دو شیوه میدانی و کتابخانه ای جمع آوری و پس از تعیین روایی و پایایی، با استفاده از تحلیل ها توصیفی و تحلیل عاملی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن است که الگوی بهینه پذیرش شامل عناصری همچون خصوصیات فناوری/ طرح، خصوصیات جامعه محلی، خصوصیات پذیرندگان، خصوصیات مروج، عملکرد مدیران ملی و محلی و هم چنین اثرات طرح جهت گسترش پذیرش، می شود. از بین آن ها در بخش میانگین ها، خصوصیات پذیرنده، مروج و اثرات طرح دارای بیش ترین تاثیر بودند و در تحلیل عاملی نیز «اثرات طرح» بیش ترین نقش را درمیان عوامل موثر بر پذیرش نوآوری ها داشت؛ درواقع پس از پذیرش توسط گروه های اول و مشخص شدن آثار آن، سایرین نیز ترغیب به پذیرش می شوند؛ درنتیجه نوآوری و فناوری میان روستاییان گسترش می یابد.
ارزیابی تغییرات زمانی-مکانی ژرفای نوری هواویزی در حوضه بلوچستان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
95 - 112
حوزههای تخصصی:
ژرفای نوری هواویزی کمیتی بی بعد است که میزان گذر پرتو نور در جو را نشان می دهد و بیان گر میزان جذب و پراکنش ناشی از هواویزها در مسیر عبور نور است. شناخت آن برای درک تأثیرات آن بر کیفیت هوا و ارائه راهکارهای مقابله با آن ضروری است. حوضه بلوچستان جنوبی به دلیل موقعیت جغرافیایی خود، تحت تأثیر گرد و غبار و غلظت بالای هواویزی قرار دارد. از این رو در این پژوهش تغییرات زمانی-مکانی ژرفای نوری هواویزی، در این حوضه مورد واکاوی قرار گرفته است. برای دستیابی به این هدف از داده-های فرآورده ژرفای نوری هواویزی MOD 04 L2))، الگوریتمDeep Blue سنجنده مودیس ماهواره تررا با دقت مکانی 10×10 کیلومتر طی دوره آماری 2002-2019 بهره گرفته شد. سپس با استفاده از تحلیل مؤلفه های اصلی الگوهای زمانی و مکانی آن تفکیک شد. به کمک تحلیل خوشه ای الگوهای زمانی دسته بندی و الگوهای مکانی پهنه بندی گردید. نتایج واکاوی با روش تحلیل مؤلفه های اصلی بر روی آرایه میانگین بلند مدت داده ها (365×55458) نشان داد، سه مؤلفه ی اصلی در مجموع حدود90 درصد از پراش داده ها را تبیین می کنند که سهم مؤلفه اول 84 درصد است. این مؤلفه الگوی کلی پراکندگی مکانی ژرفای نوری هواویزی حوضه را تبیین می کند و بسیار به الگوی مکانی میانگین بلندمدت، شبیه است. الگوی تغییرات زمانی نشان می دهد که این مؤلفه در تمام سال موجودیت دارد اما در دوره سرد کاهش و در دوره گرم سال افزایش می یابد. بر اساس تغییرات زمانی ژرفای نوری هواویزی، حوضه به چهار دوره زمانی زمستانه، بهاره-پاییزه، گذار و تابستانه، قابل تفکیک است. میانگین ژرفای نوری هواویزی در الگوی تابستانه به 69/0 می رسد. این به مفهوم آنست که حوضه در دوره تابستان از هوای نسبتاً غبارآلودی برخوردار است. به لحاظ پراکندگی مکانی نیز حوضه به سه پهنه با بار غباری کم (کوهستانی)، بار غباری متوسط( پایکوهی) و بار غباری زیاد(پست جلگه ای) قابل پهنه بندی است. میانگین ژرفای نوری هواویزی در حوضه حدود 38/0 است که در پهنه جلگه ای به 62/0 می رسد. رژیم ژرفای نوری هواویزی در هر سه پهنه یکسان است اما پهنه جلگه ای به لحاظ مقدار، با دو پهنه دیگر اختلاف چشمگیر دارد. بالا بودن مقدار ژرفای نوری هواویزی در این حوضه علاوه بر مؤلفه های محلی، به عوامل منطقه ای که در دوره گرم سال فعال می شود(موسمی هند)، مرتبط است.
سازوکارهای انتقال رطوبت دریای عرب در خشکسالی ها و ترسالی های فراگیر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر اساس یک آستانه فضایی، خشکسالی ها یا ترسالی هایی که حدود 75 درصد و بیشتر ایستگاه های مطالعه شده (63 ایستگاه همدید) را در دوره سرد سال (اکتبر-آوریل) و در بازه زمانی 31 ساله (2016-1986) درگیر خود کرده بودند به عنوان خشکسالی ها یا ترسالی های فراگیر تعریف شدند. در این پژوهش از متغیرهای شبکه بندی جوّی همچون ارتفاع ژئوپتانسیل، چرخندگی نسبی، پوشش ابر پایین، پوشش ابر میانی و پوشش ابر بالا (اخذ شده از تارنمای مرکز اروپایی پیش بینی های میان مدت جوّی ECMWF) استفاده و سازوکار های مختلف انتقال رطوبت دریای عرب در زمان وقوع خشکسالی ها و ترسالی های فراگیر ایران نیز بررسی شده است. نتایج نشان داد که در هر فصل الگوهای خاصی در انتقال رطوبت این دریا نقش دارد. در فصل پاییز تأخیر در جابه جایی جنوب سوی کم ارتفاع مونسونی جنوب آسیا باعث می شود که انتقال رطوبت این دریا به داخل ایران مختل و درنهایت، منجر به خشکسالی های فراگیر ایران شود. در فصل زمستان زمانی که پرارتفاع حرارتی آسیایی در قوی ترین حالت خود قرار می گیرد، زبانه غربی آن گسترش و با پرارتفاع دینامیکی اقیانوس اطلس، کل آسیای مرکزی، خاورمیانه و شمال آفریقا را فرا می گیرند. در این شرایط پرارتفاع مستقر بر روی شبه جزیره عربستان، موقعیت غربی تری به خود می گیرد که این موقعیت جدید ازطرفی، باعث اختلال انتقال رطوبت دریای عرب به داخل ایران می شود و از طرف دیگر، زمستان های خشک فراگیر را برای ایران به وجود می آورد. در فصل بهار کم ارتفاع تبت و پرارتفاع اقیانوس اطلس مهم ترین بازیگران اقلیم جنوب غرب آسیا هستند. تقویت زبانه غربی کم ارتفاع فلات تبت و گسترش آن بر روی نیمه شرقی دریای عرب باعث جابه جایی غرب سوی پرارتفاع مستقر بر روی عربستان می شود که نتیجه آن خشکسالی های فراگیر برای ایران خواهد بود.
پهنه بندی رخداد زمین لغزش در محدوده چهارگوش نقشه زمین شناسی 1:100000 (نمونه موردی: کیاسر، استان مازندران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زمینلغزش یکی از انواع خطرناک پدیدههای طبیعی است. این مخاطره طبیعی هر ساله در بسیاری از کشورها خساراتی به بار میآورد. ارزیابی دقیق خطر زمینلغزش جهت کاهش خسارات ضروری است. در این پژوهش به بررسی و پهنهبندی خطر زمینلغزش در نقشه چهارگوش 1:100000 کیاسر با استفاده از GIS و رویکرد AHP پرداخته شده است. در این مطالعه از لایههای اطلاعاتی که در وقوع زمینلغزش مؤثر هستند شامل زمینشناسی، شیب، جهت شیب، متوسط بارش سالیانه، زمینلرزه، گسل و محورچین، فاصله از راه، فاصله از رودخانه، فرسایش و کاربری اراضی استفاده شده است. از میان معیارهای انتخاب شده لایه متوسط بارش سالیانه و شیب به ترتیب با وزن 0.27 و 0.22 بیشترین امتیاز و اهمیت را در این پژوهش داشته و معیار کاربری اراضی با وزن 0.034 کمترین امتیاز و اهمیت را داشته است. نتایج تحقیق نشان داد که 6 درصد (151.68 کیلومتر مربع) از مساحت کل منطقه (2500 کیلومتر مربع) در معرض خطر زمینلغزش قرار دارند که 22 درصد از کل مساحت روستاهای منطقه مورد مطالعه را شامل میشود. همچنین با بررسیهای میدانی انجام شده مشخص شد که خطوط اصلی انتقال نیرو و خطوط اصلی نفت در معرض خطر نبوده و تنها برخی معادن منطقه مورد مطالعه در خطر هستند. از کل کارخانههای صنعتی در منطقه دو کارخانه تولیدی خبازی و کارخانه حفاظت از فساد میوه در محدوده خطر زمینلغزش قرار دارند. با توجه به مطابقت زیاد زمینلغزشهای بهوقوع پیوسته در گذشته و روش استفاده شده در این تحقیق، نتایج نشان داده که این روش در پهنهبندی خطر زمینلغزش در نواحی کوهستانی و یا نواحی که تنوع اقلیمی و پوشش گیاهی دارند مناسب است.
بررسی وضعیت شاخص های حکمروایی خوب شهری در مناطق شهری (مطالعه موردی: شهر زاهدان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
103-119
حوزههای تخصصی:
حکمروایی شهری در پی آن است تا نقش دولت را در حد هماهنک کننده و پاسدار قوانین محدود کند و از دخالت مستقیم آن در تصمیم گیری ها، اداره و اجرای امور مربوط به زندگی روزمره مردم بکاهد. هدف تحقیق حاضر، بررسی وضعیت شاخص های حکمروایی خوب شهری در مناطق شهری زاهدان است. روش تحقیق پژوهش، توصیفی - تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات موردنیاز از روش کتابخانه ای و میدانی (ابزار پرسشنامه) استفاده گردید. جامعه آماری تحقیق را شهروندان شهر زاهدان شامل 592968 نفر تشکیل می دهند. حجم نمونه به وسیله فرمول کوکران 360 نفر محاسبه و پرسشنامه پژوهش متناسب با جمعیت هر منطقه به روش تصادفی ساده در سطح منطقه ها تکمیل شد. جهت مقایسه زوجی هر یک از شاخص های حکمروایی خوب شهری، پس از اخذ نظر 17 نفر از کارشناس متخصص که از شناخت کامل نسبت به شهر مورد مطالعه برخوردار هستند، با استفاده از مدل ا. اچ. پی فازی به وزن دهی هر یک از شاخص ها اقدام گردیده است. جهت تحلیل داده های گردآوری شده از نرم افزار SPSS و آزمون تی تک نمونه ای و مدل تاپسیس فازی استفاده گردیده است. یافته ها نشان داد که شاخص های حکمروایی خوب شهری در مناطق شهر زاهدان در وضعیت نامطلوب قرار دارند. همچنین، نتایج به دست آمده از اولویت بندی مناطق پنج گانه شهر زاهدان با مدل تاپسیس فازی (Fuzzy Topsis) از نظر شاخص های حکمروایی خوب شهری نشان می دهد که منطقه 1 با وزن 818/0 در رتبه اول جای دارد. منطقه 4 با وزن 000/0 در رتبه پنجم و آخر قرار دارد. منطقه 2 با وزن 722/0، منطقه 5 با وزن 636/0 و منطقه3 با وزن 289/0 به ترتیب در رتبه های دوم تا چهارم از نظر شاخص های حکمروایی خوب شهری قرار دارد.
سنجش تاثیر رنگ تبلیغات محیطی بر منظر شهری خیابان فلسطین مشهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۱)
95 - 115
حوزههای تخصصی:
تبلیغات محیطی به عنوان اصلی ترین عامل تبلیغات در قرن اخیر و به عنوان جدیدترین آن، از مولفه های سازنده منظر شهر است. با آنکه تبلیغات یکی از شیوه های زیباسازی منظر شهری به شمار می رود، گاهی افراد به اندازه توانایی خود، از فضاهای شهری بدون توجه به زیبایی های بصری برای تبلیغات استفاده می کنند. منظر فضاهای شهری توسط عوامل متعددی تحت تاثیر قرار می گیرند. تبلیغات محیطی به جهت رابطه نزدیک با کالبد شهر و همچنین عاملی عینی در دیدگان افراد از مهم ترین عوامل متاثر در منظر فضاهای شهری می باشد. از این رو نقش تبلیغات محیطی در منظر شهری از اهمیت زیادی، جهت تدوین برنامه ساماندهی و یا اصلاح نماهای شهری برخوردار است. هدف از انجام این پژوهش سنجش تاثیر رنگ تبلیغات محیطی بر منظر شهری در محدوده خیابان فلسطین مشهد به منظور بهره گیری از آن در جهت ارتقای کیفیت منظر این محدوده می باشد. در این پژوهش با استفاده از پرسشنامه و جامعه 352 نفری و نرم افزار spss اطلاعات مربوط به تابلوهای تبلیغاتی موجود در محور فلسطین جمع آوری و با استفاده از روش های تحلیل و آزمون همبستگی اسپیرمن و ضرب رگرسیون و همچنین مشاهده و برداشت میدانی، اطلاعات حاصل پردازش شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد با توجه به بررسی های صورت گرفته و استفاده از آزمون اسپیرمن که در آن سطح معنی داری کمتر از 0.05 بود بین رنگ تبلیغات محیطی و منظر شهری رابطه معناداری وجود دارد و توجه به رنگ در تبلیغات محیطی تاثیر مستقیمی در افزایش کیفیت مناظر شهری داشته و به طور خاص با توجه به ضریب رگرسیون به دست آمده (0.04) می توان نتیجه گرفت که رنگ تبیغات محیطی تاثیر کمی بر منظر شهری خیابان فلسطین دارد.
شناسایی وجوه بلاغی محصولات فرایند طراحی معماری؛ مطالعه موردی: طرح های آپارتمانی شهر کرمانشاه از منظر خریداران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۸۷
۴۰-۲۷
حوزههای تخصصی:
هدف: در عرصه طراحی پژوهی، یکی از رویکردهای تبیین کننده ماهیت طراحی سعی نموده که طراحی را به مثابه بلاغت معرفی نماید. این نوشتار نیز به دنبال شناسایی وجوه بلاغی طراحی در متقاعد نمودن مخاطبین خود بوده است. نظر به اهمیت مسکن، به عنوان یکی از مهم ترین محصولات طراحی معماری، پژوهش پیش رو به وجوه بلاغی در واحدهای مسکونی شهر کرمانشاه معطوف شده است. روش پژوهش: روش به کار گرفته شده در این پژوهش پیمایشی است. برای این کار، ابتدا ابعاد و شاخص های مؤثر بر مطلوبیت مسکن، از پژوهش های معتبر (عمدتاً) داخلی استخراج شد. سپس نظرات خریداران ازطریق ابزار پرسش نامه پیمایش و جمع آوری گردید تا درنهایت، وجوه متقاعدکننده آن ها شناسایی شود. جامعه آماری شامل کلیه شهروندان کرمانشاهی است که در پنج سال اخیر، واحد مسکونی خریداری کرده اند. نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام پذیرفته و حجم نمونه نیز با توجه به تعداد متغیرها (35 متغیر) برابر با 120 نفر بوده است که بیش از 3 برابر تعداد متغیرهاست و برای تحلیل آماری مناسب است. تجزیه وتحلیل داده ها در نرم افزار آماری SPSS و به کمک مدل های تحلیل عاملی اکتشافی و رگرسیون چندمتغیره خطی انجام گرفته است. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که تنها 28 متغیر از 35 متغیر مطلوبیت مسکن بر متقاعد شدن خریداران مؤثر بوده اند. یافته ها همچنین مؤید آن است که طرحی از مسکن، متقاعدکننده خریداران کرمانشاهی بوده که ویژگی های زیر را داشته است: 1- پاسخ گوی رفتارهای جمعی/اجتماعی افراد. 2- پاسخ گوی نیاز به تفکیک زندگی فردی/جمعی آن ها. 3- فراهم آورنده امکانات و تسهیلات مناسب برای زندگی. 4- دارا بودن نمود بیرونی مناسب برای بهره برداران. نتیجه گیری: نتایج مقاله حاضر نشان می دهد که در طراحی و ساخت واحدهای مسکونی شهر کرمانشاه، توجه به هزینه، شیوه های ساختمانی، ایمنی و قابلیت انعطاف در مسکن ازجمله متغیرهایی هستند که کمتر موردتوجه قرار گرفته اند. این مسئله ضرورت توجه جدی تر به عوامل مغفول مانده را از آموزش دانشجویان معماری گرفته تا مجریان و ناظران حوزه ساخت وساز نمایان می سازد.