فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
نواحی روستایی به عنوان بخش بزرگی از نظام اجتماعی و اقتصادی کشور دارای اهمیت است. با این وجود، روستاها با چالش های متعدد توسعه ای مواجه است و نیازمند برنامه ریزی های توسعه ای همه جانبه از سوی مسئولان و متولیان مدیریت روستاها و سیاست گذاران می باشد. باید توجه داشت که در کنار نقش و تلاش های دولتی برای اقدامات توسعه ای در روستاها، نهادهای غیردولتی نیز می توانند به عنوان بازوی مؤثری در این زمینه در کنار دولت عمل کنند. بر این اساس در مناطق محروم و روستاهای دور از مرکز، نهادهای خیریه ای می توانند نقش مؤثری ایفا کنند. در این راستا، مطالعه حاضر به تحلیل نقش نهاد خیریه ای امام علی (ع)، در توسعه اقتصادی - اجتماعی نواحی روستایی شهرستان قائنات در قالب شاخص ها و متغیرهای سنجش فعالیت های نهاد مذکور در 5 روستای تحت پوشش خیریه امام علی (ع) شهرستان قائنات در بین 319 سرپرست خانوار با به کارگیری ابزار پرسشنامه پرداخته است که با توجه به کم بودن تعداد جامعه آماری، نمونه گیری به صورت تمام شماری انجام شده است. یافته های تحقیق بیانگر این است که نهاد «خیریه ای امام علی (ع)» بیشترین توجه را در بین شاخص های بعد اقتصادی، به شاخص افزایش مشاغل خانگی با مقدار 37/3 و کمترین توجه را در افزایش انگیزه سرمایه گذاری با میانگین 77/2 داشته است؛ همچنین بیشترین توجه را در بعد اجتماعی – فرهنگی در شاخص تشویق به ادامه تحصیل با میانگین 97/4 و کمترین توجه را در شاخص برگزاری مراسم های ملی - مذهبی با میانگین 33/3 داشته است. به طور کلی با توجه به نتایج آزمون تی تک نمونه ای، فعالیت های این نهاد خیریه ای تأثیر مثبت زیادی در بعد کالبدی، اجتماعی- فرهنگی و بهداشت و سلامت مددجویان روستاهای مورد مطالعه داشته است. به همین منظور توانسته بر رضایتمندی مددجویان تأثیر مطلوبی بگذارد. از طرفی در بعد اقتصادی و کارآفرینی عملکرد آن ضعیف و همراه با نارضایتی بوده است.
مدلسازی موانع مؤثر بر توسعه گردشگری (نمونه موردی: محور یاسوج-سپیدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ﯾﮑﯽ از مناطق ﻣﻬﻢ در زﻣﯿﻨﻪ ی ﮔﺮدﺷﮕﺮی طبیعی در اﯾﺮان ﺷﻬﺮستان یاسوج به ویژه محور یاسوج-سپیدان می باشد اما این محور علی رغم ظرفیت های بالقوه در زمینه گردشگری جایگاه درخوری نیافته است. در این راستا هدف پژوهش حاضر ارزیابی تأثیر موانع گردشگری اکولوژیک با استفاده از مدل ساختاری تفسیری در محوریاسوج-سپیدان است که با روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. در روند تهیه و تولید داده ها ابتدا عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری اکولوژیک محور یاسوج-سپیدان با استفاده از نظرات 15 نفر از متخصصین این موضوع و استادان و کارشناسان در سازمان های ذی ربط از طریق روش دلفی شناسایی شده است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات 15 عامل به عنوان عوامل تأثیرگذار قوی گردشگری اکولوژیک محور یاسوج-سپیدان از مدلسازی تفسیری-ساختاری و سپس با نرم افزار میک مک بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان داد فقدان برنامه ریزی مناسب توسط نهادهای دولتی مسئول، سرمایه گذاری ضعیف بخش خصوصی، سرمایه گذاری ضعیف دولتی، عدم وجود سازمان مستقل برای به خدمت گرفتن مدیران با تجربه و مقتدر و سروسامان دادن ب ه تش کیلات گردشگران، کمبود نیروهای متخصص و آموزش دیده در منطقه، ضعف مدیریت و ضعف آموزش و تبلیغات در زمینه ی توسعه ی فرهنگ گردشگری، عدم ارائه تسهیلات و مجوزهای لازم از طرف دولت تأثیرگذارترین سطح است و سه مانع نبود هتل های مناسب برای اسکان گردشگران، نامناسب بودن تسهیلات بهداشتی و خدماتی، نامناسب بودن تأسیسات و تجهیزات تفریحی و ورزشی در سطح ۱ هستند، تأثیرپذیرترین عوامل به شمار می آیند. علاوه بر این از 15 مانع پیش روی گردشگری اکولوژیک در محور یاسوج- سپیدان 10 مانع جز متغیرهای پیوندی می باشند که قدرت نفوذ و وابستگی بالایی برخوردار هستند و 5 مانع جز متغیرهای وابسته که از قدرت نفوذ ضعیف، ولی وابستگی بالایی برخوردار هستند. در نهایت به ارائه پیشنهادهای پژوهش پرداخته شده است.
ارزیابی اثر بخشی شاخص های بازآفرینی بر ارتقای تاب آوری بافت فرسوده شهری، مورد مطالعه: شهر سنندج(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۸۲)
81 - 104
حوزههای تخصصی:
گسترش فرسودگی بافت فیزیکی شهرها منجر به افزایش آسیب پذیری آن شده است. لذا با توجه به اهمیت موضوع، هدف این تحقیق، ارزیابی اثر شاخص های بازآفرینی پایدار در تاب آوری بافت های شهر سنندج است. با توجه به ماهیت موضوع و اهداف تحقیق، نوع تحقیق توصیفی تحلیلی است. داده ها و اطلاعات به صورت اسنادی و پیمایشی با ابزار پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. یافته ها پژوهش نشان داد که تحلیل همبستگی تایید کننده اثر بخشی شاخص های بازآفرینی در تاب آوری شهری است به طوری که با شدت همبستگی 326/0 و مقدار R آن برابر 0.10، سطح معناداری 000/0 فرضیه تایید می شود و اثر بخشی ابعاد بازآفرینی در تاب آوری شهری تایید می شود در واقعا، بازآفرینی شهری با تمام ابعاد تاب آوری شهری به صورت مستقیم اثر بخش می باشند. تحلیل واسپاس نیز گویای اثر بخشی بیشتر شاخص های کالبدی بازآفرینی در تاب آوری شهری سنندج نسبت به ابعاد دیگر است به طوری که با شاخص های کیفیت و استحکام بنا با امتیاز 541/0 ، کیفیت دسترسی ها با امتیاز 674/0 ، خوانایی شهری با امتیاز 472/0، سرانه های خدماتی با امتیاز 333/0، دسترسی به آتش نشانی با امتیاز 311/0 اثر بخشی زیادی در تاب اوری شهری دارد. نتایج تحلیل test-t نشان میدهد از نظر پهنه مکانی نیز در شهر سنندج ، بیشترین اثر بخشی شاخص های بازآفرینی در پهنه تاریخی و فرسوده است به طوری که وضعیت شاخصهای بازآفرینی در تاب آوری شهری در پهنه های تاریخی (251/31) و فرسوده (152/18) نسبت به پهنه های حاشیه ای و روستایی اثر بخشی زیادی در تاب آوری دارد.
بررسی تأثیر مؤلفه های کالبدی سایت-موزه بر توسعه ی اکوتوریسم پایدار (مطالعه موردی: سایت-موزه ی تخت جمشید)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
87 - 100
حوزههای تخصصی:
گردشگری امروزه یکی از اساسی ترین ارکان توسعه ی پایدار است که دارای انواع مختلفی از جمله اکوتوریسم پایدار می باشد. این نوع از گردشگری سبب درآمد ملی می شود و در عین حال منابع را حفظ و باعث احیاء و گسترش آن می شود، یکی از عواملی که می تواند بر صنعت گردشگری فرهنگی و تاریخی تأثیر گذاشته و از طریق جذب توریست موجب رونق اقتصادی و افزایش رفاه اجتماعی شود موزه می باشد که با اهداف و محتوای گوناگونی ساخته می شوند. موزه های فضای باز و یا سایت-موزه می توانند ارتباطی پویا بین سایت، اشیاء ارزشمند آن، بازدیدکنندگان، فرهنگ و طبیعت (بوم) منطقه برقرار کنند و اهداف آموزشی و پژوهشی را نیز دنبال کنند. مسئله ی پیش رو این است که در ایران، موزه ها به دلیل عدم جذابیت از حیث عملکردی و معماری، مورد توجه قرار نمی گیرند، این در حالی است که این نوع از بنا در بحث پایداری می تواند بسیار موثر واقع شده و بحث حفاظت از میراث را نیز سبب شود. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی سایت-موزه-ی تخت جمشید به عنوان نمونه موردی و شناخت نقاط قوت و ضعف مولفه های محیطی آن و تأثیر این مولفه ها بر توسعه ی اکوتوریسم پایدار است. در تحقیق حاضر، اطلاعات مورد نیاز به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی و از طریق فیش نویسی و پرسشنامه جمع آوری شده است. از آن جا که تخت جمشید یک سایت-موزه است و از لحاظ مکان یابی در استان فارس قرار دارد، جامعه ی آماری این پژوهش بازدیدکنندگان این سایت بوده اند و حجم نمونه نیز بر اساس این جامعه ی آماری محاسبه شده است. در انتها تعداد 305 پرسشنامه از تحقیقات میدانی حاصل شده و داده ها به وسیله نرم افزار SPSS و با استفاده از شیوه تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون های فریدمن و T مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیقات میدانی نشان می دهد که پنج عامل بنای معماری، خاطره سازی و رضایت، فضاسازی بیرونی، توجه به بستر (حفظ میراث بومی و توجه به بستر و زمینه) و فضاسازی درونی در سایت-موزه از عوامل کالبدی هستند که بر اصول اکوتوریسم پایدار تأثیر دارند.
مطالعه تطبیقی تاثیر فضای سبز شهری بر سلامت روان کودکان با تاکید بر رویکرد شهر دوستدار کودک (مورد پژوهی: مناطق چهار و پنج شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار محیط جغرافیایی سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱
153 - 172
حوزههای تخصصی:
در دنیای شهری امروز، کودکان با عوامل استرس زا مواجه هستند که بر سلامت روان آن ها تأثیر منفی می گذارد. بنابراین،ایجاد شهرهای دوستدار کودک که نیازهای کودکان را در اولویت قرار می دهند،اهمیت زیادی در برنامه ریزی و طراحی شهری دارد.یکی از رویکردهایی که به طور چشمگیری مورد توجه قرار گرفته است، گنجاندن فضاهای سبز شهری مانند پارک ها و زمین های بازی برای کمک به سلامت روان کودکان است. هدف این مقاله بررسی تأثیر فضاهای سبز شهری بر سلامت روان کودکان در چارچوب رویکرد شهر دوستدار کودک است.این پژوهش با هدف توسعه ای-کاربردی انجام شده است و برای جمع آوری داده ه ا از دو روش اسنادی و میدانی بهره گرفته شده است.ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی،اطلاعات مربوط به تاثیر فضاهای سبز شهری بر سلامت روان کودکان جمع آوری شد.سپس پرسشنامه های مناسب طراحی و توزیع شدند و تعداد 379نفر با روش نمونه گیری کوکران به عنوان نمونه انتخاب گردید.درنهایت تجزیه وتحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSSو روش های آماری توصیفی و استنباطی همچون آزمون t تک نمونه ای و رگرسیون گام به گام انجام گرفته است.در مرحله بعد،با استفاده از روش تاپسیس،تاثیر فضاهای سبز شهری بر سلامت روان کودکان در دو منطقه چهار و پنج کرج بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهدکه میانگین شاخص ها در منطقه پنج دارای تاثیرگذاری بیشتری بر سلامت روان کودکان آن منطقه نسبت به منطقه چهار خواهد داشت و یافته های مدل تاپسیس نشان داد که از مجموع مناطق مورد مطالعه، منطقه پنج با ضریب (99/0)در رتبه اول و منطقه چهار با وزن (01/0)در رتبه دوم از دیدگاه کودکان 6 تا 14قرار گرفته است.
مطالعه چگونگی نقش آفرینی صدا و سیما در غنی سازی فراغت، با تکیه بر بازی های بومی-محلی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
752 - 773
حوزههای تخصصی:
غنی سازی برنامه های فراغت یکی از راهکار های شایان توجّه در راستای سلامت جسمانی، اعتلای سلامت روان و تحقق نشاط اجتماعی است. غنی سازی برنامه های فراغت می تواند از مجاری متعددی صورت پذیرد که یکی از آن ها به کار گیری مقولات فرهنگی در برنامه های فراغتی است. بازی های بومی-محلی یک نمونه بارز و ارزنده از مقولات فرهنگی اند که طی سال های اخیر از میزان بهره برداری از آن ها در ایّام فراغت کاسته شده است. این در حالی است که به کارگیری این بازی ها در خلال اوقات فراغت ایرانیان می تواند ضمن غنی سازی فراغت به تقویت هویّت و همبستگی ملی منتج شود. بدین ترتیب لازم است احیای این دست بازی/ ورزش ها در دستور کار سازمان ها و نهاد های مرتبط قرار گیرد. صدا و سیما یکی از سازمان های مرتبط، مطمئن و کارآمد در نیل به این هدف است. بدین ترتیب و با عنایت به اهمیّت پرداختن به این موضوع، در پژوهش پیش رو تلاش شده است به مطالعه نقش صدا و سیما در غنی سازی اوقات فراغت با تکیه بر بازی-های بومی-محلی پرداخته شود. روش پژوهش حاضر کیفی و ابزار گردآوری داده های آن مصاحبه نیمه-ساختار یافته است. همچنین به منظور تحلیل داده ها از روش زمینه ای بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش گویای آن اند که تشویق، آگاهی بخشی، گفتمان سازی و تحریک نهاد های سیاستگذار به منظور بسترسازی از جمله مواردی اند که صدا و سیما با اتخاذ آن ها قادر به نقش آفرینی در راستای غنی سازی فراغت با محوریت احیای بازی/ ورزش های بومی محلی است.
الگوی رفتاری اروپا در قبال جنگ اوکراین (از همگرایی راهبردی تا واگرایی انفعالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۵
1 - 24
حوزههای تخصصی:
جنگ اوکراین باعث بروز رفتارهای متفاوتی از سوی اروپا شده است. این جنگ رویکردهای نوینی از همبستگی، اختلاف، انعطاف پذیری و مشارکت در اتحادیه اروپا را به ما نشان می دهد. پژوهش حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی سامان یافته به دنبال پاسخ به این پرسش است که الگوی رفتاری اروپا در قبال جنگ اوکراین چه بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که واکنش اتحادیه اروپا در مواجهه با این جنگ بیش از آنکه فعال باشد انفعالی و تدافعی بوده و از همگرایی راهبردی تا واگرایی انفعالی در نوسان بوده است. این مسئله ناشی از پررنگ شدن شکاف های درون این اتحادیه و موضع گیری های متفاوت اعضاء در پی بروز این جنگ می باشد. در نتیجه اینکه، خلاء رهبری قدرتمند و ایجاد شکاف سیاسی در نوع مواجهه به روسیه (سیاسی)، عدم ایجاد چشم انداز واقع بینانه از آینده تأمین انرژی و زنجیره منابع غذایی (اقتصادی)، بروز شکاف اجتماعی در مواجه با سیل آوارگان اوکراینی و در عین حال تأکید بر لزوم اتحاد دو سوی آتلانتیک (اجتماعی) و تلاش برای تأمین اهداف قطب نمای استراتژیک دفاعی- امنیتی اتحادیه اروپا (امنیتی) از مهمترین الگوهای رفتاری اتحادیه اروپا در قبال جنگ اوکراین می باشد.
تفاوت های منطقه ای بهره برداری از منابع آب در ایران و نتایج توسعه ای آن در استان های کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
259 - 288
حوزههای تخصصی:
تفاوت های مکانی ظرفیت های منابع آب، بهره برداری از این منابع و نتایج توسعه ای ناشی از مصرف منابع آب، از مهم ترین چالش های فراروی سیاست گذاران، برنامه ریزان و جوامع محلی است. ایران ازجمله کشورهای با شرایط بحرانی در مدیریت مصرف منابع آبی است که توسعه مناطق با پتانسیل های آبی آن، ارتباط مستقیم ندارد. براین اساس، پرسش محوری پژوهش این است که آیا در کشور ایران، نتایج توسعه ای بهره برداری از منابع آب، متناسب با ظرفیت ها و میزان مصارف آبی آنها بوده است یا خیر؟ با استفاده از روش توصیف-تحلیل و مستند به داده های مکانی و گزارشات آماری رسمی از وضعیت تولید و مصرف آب از یک سو و بررسی شاخص های عمومی اقتصاد کلان (تولید ناخالص داخلی و ارزش افزوده رشته فعالیت ها) و شاخص های ترکیبی توسعه (ضریب جینی و شاخص توسعه انسانی) از سوی دیگر، اقدام به بررسی رابطه مصرف آب با نتایج توسعه ای آن در استان های کشور شد. استدلال این بررسی و پژوهش بر این است که تناسبی بین ظرفیت های آبی مناطق مختلف کشور و میزان بهره برداری و مصارف آبی آنها با نتایج توسعه ای مورد انتظار مشاهده نمی شود. بررسی و تحلیل یافته های پژوهش نشان می دهد که تفاوت و اختلافات مکانی، استانی و منطقه ای در بهره برداری از منابع آب و شکل گیری الگوهای توسعه ای متفاوت با ظرفیت ها و منابع طبیعی و اکولوژیکی، روز به روز بر دامنه بحث های چالشی توسعه نابرابر و نامتوازن بین مناطق و استان های کشور خواهد افزود و تنظیم ظرفیت های توسعه ای هر استان متناسب با ظرفیت های زیستی و آبی آن، ضرورتی انکارناپذیر خواهد بود.
بررسی و پایش آلایندهای جوی بر روی ایران با استفاده از ماهواره سنتینل 5(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آلودگی هوا می تواند اثرات منفی جدی بر سلامت انسان از جمله بیماری های قلبی عروقی و تنفسی داشته باشد. پایش و کنترل آلاینده های هوا برای حفاظت از سلامت عمومی و محیط زیست بسیار مهم است. کشور ایران مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه با آلودگی هوا به ویژه در کلان شهرها و شهرهای صنعتی خود مواجه است. یکی از ابزارهای قدرتمند در پایش آلودگی هوا، روش های مبتنی بر سنجش از دور می باشد.هدف این مطالعه استفاده از داده های ماهواره ای با وضوح نسبتاً بالا برای پایش کیفیت هواو میزان آلودگی هوا با استفاده از تصاویر سنجنده سنتینل-5(Sentinel-5P)است.در این مطالعه، پایشی جامع براساس مقادیر برخی از مهمترین آلاینده های هوا (از جمله AI،O3،NO2،SO2,CH4وCO)، با استفاده از تصویرهای ماهواره سنتینل-5 برای کشور ایران در سالهای 2019 -2023 صورت گرفته است. نتایج این تحقیق نشان داد ، که انتشار گاز های مونو اکسید کربن و دی اکسید گوگرد روند کاهشی(در ماه های ژوئن بعنوان نمونه ماه مورد بررسی) داشته ، اما گاز دی اکسید نیتروژن،گاز متان، گاز ازن و آئروسلها روند افزایشی را طی ماه های ژوئن 2021 تا 2023 داشته اند. به طور کلی، آلودگی هوا در بخش های شمالی کشور، به ویژه در شهرهای بزرگ و چند تجمع بزرگ شهری بسیار جدی تر است، در مطالعه حاضر ، بررسی شد که چگونه سطح شش آلاینده هوا در کشور ایران در ماه های ژوئن 2019 تا 2023 متغیر و متفاوت هستند. از دیگر نتایج مهم این تحقیق این است که در مجموع میزان آلودگی هوا در سالهای 2020-2023 در مقایسه با سال 2019 با روندی افزایشی مواجه شده است. همچنین پایش صورت گرفته بوسیله تصویرهای ماهواره سنتینل-۵ نشان می دهد که در سال های اخیر، تهران آلوده ترین هوا را به لحاظ مجموع گازهای مونوکسید کربن، دی اکسید نیتروژن، دی اکسید گوگرد و ذرات معلق (گرد و غبار) داشته است. همچنین تغییرات غلظت آلاینده ها از الگوی خاصی تبعیت نمی کند. همچنین مشخص شد سامانه GEE قادر است حجم زیادی از داده ها را در زمان بسیار اندک با دقت بالا پردازش کند.
تأملی در معناباختگی خانه های نوظهور روستایی با تأکید بر وجوه فضایی - عملکردی (مطالعه موردی: دهستان ئیلاق جنوبی، شهرستان دهگلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فرم، فضا و عملکرد خانه روستایی برآیند جهان بینی و ذهنیت ساکنین بوده و مدرنیته و فرایندهایش، وجوه چندگانه خانه روستایی را تحت تاثیر قرار داده و به تبع آن، نوعی جدایی میان ذهنیت ساکنین و عینیت خانه های نوظهور به وجود آمده که نتیجه آن، خالی شدن از دیروز و گم شدن در آن همه معناست. هدف: هدف این پژوهش، بررسی ابعاد معناباختگی مساکن جدید روستایی بویژه از بعد فضایی- عملکردی است. روش شناسی تحقیق: داده ها به دو روش اسنادی و پیمایشی گردآوری شد. در بخش مطالعه میدانی از ابزارهای پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده بهره گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین و فراوانی) و آمار استنباطی (آزمون کای اسکوئر، مان ویتنی، کروسکال والیس و همبستگی اسپیرمن) استفاده گردید. قلمرو جغرافیایی پژوهش: جامعه آماری تحقیق، شهرستان دهگلان است که دارای 5 دهستان است. نمونه مورد بررسی، دهستان ئیلاق جنوبی بوده که تعداد 24 دهیار و کارشناس حوزه مسکن به عنوان نمونه انتخاب گردید. یافته ها: یافته های حاصل از آزمون کای اسکوئر (خی دو) نشان می دهد که در بعد کالبدی، مساکن نوظهور موجب تغییر در معنای حقیقی معماری بومی و کاهش سطح زیربنا شده اند که با مقدار خطای آلفای 000/0 معنادار است. از بعد اقتصادی، نوسازی بر معیشت محوری خانه های روستایی تاثیر گذاشته و به نوعی در حذف عملکرد معیشتی خانه روستایی موثر می باشد. پدیدار شدن مساکن نوظهور در روستاها تغییراتی را در مفهوم اجتماعی مسکن ایجاد نموده و موجب شکل گیری مساکن تک خانواری با مقدار کای اسکوئر 750/19 و سطح معناداری کمتر از 05/0 شده است. نتایج: نتایج نشان می دهد که ساخت مساکن جدید در روستاها، تغییرات عمده ای در نوع معماری و تنوع فضایی و عملکردهای پیشین آن ایجاد کرده، به طوری که از معنای خانه های کهن روستایی که عملکرد زیستی- معیشتی داشته و مصالح و منظر و معماری آن با طبیعت و محیط پیرامون روستا همخوانی داشته، فاصله گرفته است.
مدل سازی دینامیکی ویژگی های مکانی- زمانی گرد و غبار در جنوب و جنوب شرق ایران با مدل REGCM4(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۱۳۷-۱۱۵
حوزههای تخصصی:
گرد و غبار یکی از مخاطرات جوی است که در نواحی خشک و نیمه خشک دارای پیامدهای اقلیمی و زیست محیطی نامطلوبی می باشد. هدف تحقیق حاضر مدلسازی دینامیکی ویژگی های مکانی- زمانی گرد و غبار در جنوب و جنوب شرق ایران با مدل REG-CM4 با استفاده از داده های ماهانه گرد و غباری و داده های مدل RegCM4 می باشد. بدین منظور، توزیع مکانی گرد و غبار به روش IDW به همراه نمودارهای گرد و غبار ترسیم شدند. مدل RegCM4 با در نظرگیری سیستم تصویر لامبرت با قدرت تفکیک افقی 40 کیلومتر با مدل جفت شده شیمی اجرا شد. توزیع مکانی گرد و غبار ماهانه و سالانه بالاترین مقادیر فراوانی گرد و غبار را برای شهرهای زابل، بندرعباس، زاهدان و جاسک نسبت به ایستگاه های سیرجان، کهنوج و لار نشان می دهد. علاوه بر این، بیشترین وقوع فراوانی گرد و غبار در استان های سیستان و بلوچستان (%48)، هرمزگان (%27) و فارس با 16 درصد و کمترین فراوانی آن برای استان کرمان (%9) نشان داده شده است. به طور کلی، فصول تابستان (در ایستگاه سیستان) و زمستان (ایستگاه کرمان) به ترتیب بیشینه و کمینه رخداد گرد و غبار را دارند. بررسی زمانی نیز بیشترین میزان گرد و غبار را برای ماه های گرم سال و کمترین را برای ماه های سرد سال به همراه دارد. ماه جولای در ایستگاه زابل و ماه های نوامبر و دسامبر در ایستگاه سیرجان به ترتیب بیشترین و کمترین فراوانی گرد و غبار را دارند. همچنین، مدل اقلیمی RegCM4 برای متغیرهای مختلف نیز بیشینه گرد و غبار را بر روی جنوب شرق، جنوب و سواحل جنوب به خوبی نشان داده است.
تعیین مناسب ترین ایام تحصیلی دانش آموزان شهر اهواز بر اساس نتایج شاخص مشاور اقلیم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
آموزش و تعلیم و تربیت فرآیند بسیار پیچیده می باشد. در نتیجه عوامل و عناصر متعددی در شکل گیری آن دخالت دارند. محیط فیزیکی یکی از عناصر مهم در یک آموزش مطلوب می باشد. در صورت تامین یک محیط فیزیکی مناسب، دانش آموز با شرایط روحی و روانی و آرامش بیشتری به یاد گیری خواهد پرداخت. در این تحقیق با استفاده از نرم افزار مشاور اقلیم شرایط زیست – اقلیمی شهر اهواز مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج این شاخص ها در مجموع بین 12 تا 15 درصد از ساعات دوره آموزش، در شرایط آسایش زیستی قرار داشت.در 45 تا 50 درصد از ساعات دوره تحصیل، شرایط اقلیمی برای دانش آموزان گرم و نامطوب و در 30 تا 35 درصد از ساعات ایام تحصیل دمای هوا در زیر آستانه آسایش قرار داشته است. بنابراین در بیش از 80 تا 85 درصد از ایام حضور دانش آموزان در مدرسه شرایط دمایی و اقلیمی مطلوب یادگیری و آسایش آنان نیست. در این دوره 7 تا 8 ماهه، تعداد روزها یا ساعات گرم مزاحم و ساعات سرد مزاحم تقریباً همسان می باشد. ولی چون میزان نامطلوبیت سرد و دوری از شرایط عدم آسایش از شرایط نامطلوبی گرم کمتر می باشد، و هزینه گرمایش کمتر از هزینه سرمایش است، توصیه می شود دوره تحصیل در ماه های خنک تا سرد پاییز و زمستان متمرکزشود. بر اساس نتایج حاصل از شاخص مشاور اقلیم شرایط زیست – اقلیمی در 15 تا 20 روز مهر ماه و از اواسط اردیبهشت ماه شرایط گرمایی خارج از آستانه تحمل دانش آموزان قرار دارد، و ممکن است سلامت دانش آموزان به خطر بیفتد، بهتر است این دوره از تقویم تحصیلی حذف شود. ولی در سایر ماه های دوره تحصیل با رعایت استراتژیهای مناسب درطراحی و احداث مدارس نامطلوبی های اقلیمی این دوره را بر طرف کرد.
تحلیل نقش آموزش و ترویج در تحول اقتصادی روستاها از طریق تغییرنوع کشت در روستاهای بخش کرگانرود تالش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
139 - 150
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه در کنار عوامل طبیعی, اقتصادی و سیاست های حاکم بر اقتصاد روستایی, آموزش و ترویج نیز از مهمترین عوامل تحول در اقتصاد جوامع روستایی محسوب می شود طی دو دهه اخیر, تغییر اراضی کشت برنج و دیگر محصولات زراعی و باغی به باغ های کیوی, مهمترین تحول در چشم انداز روستایی و اقتصاد خانوارهای روستایی شهرستان تالش به شمار می رود.هدف: هدف این مقاله تحلیل عوامل موثر بر تغییر نوع کشت و تاثیر آن در تحولات اقتصادی روستاهای ناحیه, با تاکید بر آموزش و ترویج است.روش شناسی: روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع توسعه ای است و از نظر ماهیت و روش شناسی توصیفی– تحلیلی می باشد. برای تحلیل داده ها از روش همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. در جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز, نخست از داده های سرشماری های کشاورزی و همچنین گزارش های اداره جهادکشاورزی شهرستان تالش بهره برداری شده است و با روش میدانی به جمع آوری اطلاعات تکمیلی پرداخته شده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش 20روستای بخش گرکانرود شهرستان تالش است که در آنها فرایند تغییر کشت انجام پذیرفته است.یافته ها و بحث: مطابق یافته های تحقیق, فعالیت های آموزشی و ترویجی طی دو دهه اخیر در تشویق کشاورزان به تغییر اراضی زراعی کوچک و کم بازده به باغ های کیوی موثر بوده است. خانوارهای روستایی درجریان این فرایند, با تجارب باغداران پیشتاز آشنا می شوند و در می یابند که با سرمایه گذاری بالنسبه اندکی با احداث باغ های کیوی از اراضی کوچک خود درآمد بیشتری بدست می آورند.نتیجه گیری: موقعیت جغرافیایی مناسب منطقه در کنار جاده ترانزیت رشت- آستارا و برخورداری از منابع آب و خاک و اقلیم مساعد, نیز زمینه های مناسبی را برای توسعه کشت کیوی فراهم آورده است. البته تداوم آموزش و ترویج و سایر پشتیبانی های دولتی در آینده نیز ضروری است تا باغداران از روش های نوین توسعه کشت و تجهیز باغ های کیوی بهره مند شوند. برای توسعه بیشتر و تاثیرگذارتر کشت کیوی, در اقتصاد روستاهای ناحیه, باید بازاریابی بهتر و تضمین شده تری برای عرضه این محصول انجام پذیرد. همچنین صنایع تبدیلی مرتبط با کیوی و تاسیسات پشتیبانی مانند سردخانه ها برای ذخیره سازی محصول باید در ناحیه توسعه یابند.
تحلیل عوامل موثر بر کم کربن سازی شهری در ایران (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۷
328 - 305
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی گسترده و عواقب ناشی از آن بر حوزه های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ... جوامع جهانی را بر اتخاذ تصمیمات جدی و تغییر راهبردهای توسعه ای وادار کرده است. کاهش انتشار گازهای گلخانه ای که عاملی مهم بر گرمایش کره زمین است، یکی از این راهبردها می باشد. شهرها به عنوان کانون های جمیعتی و تنوعی از فعالیت ها آلوده کننده، مراکز مهم تولید گازهای گلخانه ای می باشند. این مسئله در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران بیشتر قابل مشاهده است. در همین راستا این پژوهش می کوشد با هدف بررسی مبانی نظری و پیشینه آن مولفه ها و شاخصه های موثر بر کم کربن سازی شهری را تشخیص داده و آن ها را برای طرح ها و راهبردهای شهری آتی تحلیل و ارائه نماید. به همین جهت پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق تحلیل عاملی تاییدی و مدل معادلات ساختاری انجام شده و به صورت پیمایشی و کتابخانه ای صورت گرفته است. رویکرد روش شناختی پژوهش نیز از نظر ماهیت داده ها، کمی است. ابزار اصلی برای گردآوری داده ها پرسشنامه بسته با طیف لیکرت است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای SPSS21 و AMOS23 استفاده گردید. در نهایت آزمون های مختلف برازش انجام شده و مطلوبیت آن ها مورد سنجش قرار گرفت. نتایج حاصله نشان می دهد که مولفه ها و شاخص های مختلف با میزان تاثیر متفاوت بر کم کربن سازی شهری موثر می باشند. بارهای عاملی بیانگر میزان تاثیر آن ها بر موضوع می باشد. در میان مولفه ها و شاخص ها گزینه های مرتبط با حفظ جنگل ها، حمل و نقل پاک و پیاده محوری، استفاده از انرژی های پاک و ... ، بیشترین بار عاملی را دریافت کرده و نشان هشداری را بر سیاست های اتخاذی ارگان های مسئول در حوزه را دارد. حرکت به سمت مولفه های بیان شده، گامی بزرگ جهت تشکیل یکی از سه ضلع توسعه پایدار است.
بررسی تأثیر مؤلفه های کالبدی بر ارتقاء سلامت روان شهروندان در فضاهای شهری (نمونه مورد مطالعه: عینالی و ائل گولی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۷
446 - 422
حوزههای تخصصی:
سلامت روان در دهه های اخیر یکی از عوامل اساسی در زندگی شهروندان در کشورهای توسعه یافته می باشد. توجه به این موضوع که بخش اعظمی از زمان شهروندان در فضاهای شهری سپری می شود، توجه به مؤلفه های کالبدی فضای شهری که منجر به ارتقا سلامت روان شهروندان شود حائز اهمیت است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر مؤلفه های کالبدی بر مؤلفه های ارتقاء سلامت روان شهروندان در فضاهای شهری تبریز (عینالی و ائل گولی) است. این مطالعه از نظر هدف کاربردی است که به روش تحلیل همبستگی انجام شده است. ابتدا مؤلفه های پژوهش در دو دسته مؤلفه های سلامت روان و مؤلفه های کالبدی فضاهای شهری براساس مبانی علمی معتبر استخراج و سپس به منظور ارزیابی تأثیر مؤلفه های کالبدی بر سلامت روان پرسشنامه طراحی شد. در این مقاله جامعه آماری شهروندان شهر تبریز است که از دو فضای شهری مذکور به عنوان مهم ترین فضاهای جمعی استفاده می کنند بر این اساس طبق فرمول کوکران تعداد 384 نفر تعیین حجم نمونه شد، که پس از سنجش روایی و پایایی (870/0) پرسشنامه، اقدام به تکمیل پرسشنامه ها شد و نهایتا با استفاده از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمون در قالب نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. مؤلفه های کالبدی فضاهای شهری شامل تنوع فضایی، انعطاف پذیری فضا، مسائل زیست محیطی، آسایش اقلیمی، امکانات محیط، حریم خصوصی، خوانایی و زیبایی بصری و مؤلفه های سلامت روان شامل احساس آرامش، امنیت فردی، ارزش و تصورات ذهنی، تأمین نیازها، شادمانی، حس تعلق و تعاملات اجتماعی می باشد. بیشترین همبستگی به مؤلفه تنوع فضایی با مؤلفه تامین نیازها (478/0) و کمترین همبستگی به مؤلفه آسایش اقلیم با مؤلفه امنیت فردی (104/0) تعلق دارد. با توجه به یافته های مقاله حاضر، همبستگی میان بیش از 90 درصد از مؤلفه های کالبدی و روانی به صورت قوی یا متوسط می باشد و این نتیجه نشان می دهد که مؤلفه های کالبدی فضاهای شهری در دو فضای شهری مذکور تأثیر بالایی بر سلامت روان شهروندان دارد.
قابلیت های نظامی مناطق مرزی بر مبنای پارامترهای محیطی، مطالعه موردی: شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۲۹
139 - 148
حوزههای تخصصی:
وضعیت ژئومورفولوژیکی نوار مرزی، نقش مهمی در تأمین امنیت مرزها و در نتیجه امنیت کشور دارد. بر این اساس، توجه به وضعیت ژئومورفولوژی مرزها در اهداف نظامی ضروری است. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر به شناسایی مناطق آسیب پذیر شهرستان مریوان در برابر نفوذ دشمن و همچنین مناطق مستعد این شهرستان برای احداث پایگاه های نظامی و مراکز دید بانی پرداخته است. در این پژوهش از اطلاعات کتابخانه ای، مدل رقومی ارتفاعی 30 متر SRTM و لایه های رقومی اطلاعاتی به عنوان داده های پژوهش استفاده شده است. مهم ترین ابزارهای پژوهش ArcGIS 10.3 (به منظور تهیه نقشه های مورد نیاز) وExpert Choice 11 (به منظور اجرای مدل AHP) بوده و همچنین از مدل تلفیقی منطق فازی و AHP استفاده شده است. بر اساس نتایج حاصله، بخش های غربی و جنوب غربی شهرستان مریوان به دلیل دور بودن از پایگاه های نظامی و نقاط شهری و نزدیکی به پادگانه های رودخانه، توان آسیب پذیری بیش تری در برابر نفوذ دشمن دارند. همچنین نتایج تحقیق نشان داد بخش هایی از محدوده شهرستان مریوان که عمدتاً منطبق بر مناطق مرکزی شهرستان هستند، توان بالایی برای احداث پایگاه های نظامی و مراکز دید بانی دارند. این مناطق به دلیل ارتفاع زیاد، شیب کم، جهات غربی، داشتن میدان دید وسیع، نزدیکی به جاده های اصلی و دور بودن از پایگاه های نظامی، توان بالایی در راستای اهداف مورد نظر دارند. مجموع نتایج حاصل از این پژوهش نشان داده است که در مکا ن یابی پایگاه های نظامی موجود در شهرستان مریوان، به عوامل ژئومورفولوژیکی توجه زیادی نشده و ضروری است تا برای ایجاد امنیت در این منطقه، پایگاه های نظامی و مراکز دید بانی جدیدی متناسب با توان ژئومورفولوژیکی منطقه احداث شوند.
شناسایی پیشران ها و کنشگران مؤثر در تبدیل اصفهان به جهان شهراسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۷)
215 - 232
حوزههای تخصصی:
جهانشهرها پدیده ای نوظهور می باشند که در متن اقتصاد کشورها به عنوان مکان های پیوند دهنده شبکه اقتصاد جهانی عمل می کنند. در این مقاله نخست، به شناسایی پیشران های کلیدی و کنشگران اصلی در تبدیل اصفهان به جهانشهر اسلامی با رویکرد آینده پژوهی می پردازد. جهت این منظور به بررسی مهم ترین عوامل موثر بر مطرح شدن شهر اصفهان به عنوان یک شهر اسلامی در سطح جهانی و شناخت سازمان های اصلی به عنوان بازیگران و کنشگران کلیدی در تبدیل اصفهان به جهانشهر، به روش آینده نگری می پردازد. پژوهش مورد نظر ازلحاظ هدف کاربردی و با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر آن روش توصیفی- تحلیلی است و از تکنیک پویش محیطی و دلفی و تحلیل ساختاری در نرم افزار میک مک و مدل مکتور برای تحلیل داده های نهایی استفاده شده است. بر اساس منابع بدست آمده 51 متغیر جهت شناسایی پیشران های کلیدی در تبدیل شهر اصفهان به جهانشهر اسلامی بدست آمد. متغیرها بر اساس سطح تاثیرگذاری دسته بندی و در نرم افزار میک مک جهت محاسبات ماتریس تحلیل اثرات متقاطع جایگذاری گردید. بر این اساس تعداد 16 پیشران کلیدی به دست آمد. در بخش دوم بر اساس یافته های بدست آمده از بخش نخست و نتایج به دست آمده از نظر کارشناسان، 6 کنشگر اصلی شناسایی و در نرم افزار مکتور وارد گردید، بر اساس داده های استخراج شده بیشترین نقش در میان کنشگران تاثیر گذار در تبدیل اصفهان به جهانشهر اسلامی وزارت راه و شهرسازی به میزان 29 درصد و وزارت اقتصاد و وزارت علوم به میزان 15 درصد بوده است.
تحلیل تطبیقی بهره برداری از انرژی های تجدید پذیری در توسعه پایداری روستایی در کشورهای ایران، آلمان، لهستان، پاکستان و تایلند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر توجه به بهره برداری از انرژی های تجدید پذیر، یکی از مهم ترین مسائل توسعه پایدار مناطق روستایی است. هدف از این پژوهش، تحلیل تطبیقی بهره برداری از انرژی های تجدید پذیر در توسعه پایداری روستایی در کشورهای ایران، آلمان، لهستان، پاکستان و تایلند است تا از تجربیات این کشورها در جهت کاهش نقاط ضعف و ارتقای بهره برداری از انرژی تجدید پذیر در مناطق روستایی کشور بهره گرفته شود. نوع تحقیق بنیادی، روش مورداستفاده تطبیقی با شیوه تحلیل محتوا می باشد. برای جمع آوری اطلاعات موردنیاز از روش های اسنادی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که موفقیت کشورهای آلمان، لهستان، پاکستان و تایلند از طریق برنامه های تعاملی و مشارکت ذی نفعان و دادن اختیار به آن ها در سطوح ملی، منطقه ای و محلی بوده است. اما کشور ایران در سطح ملی و منطقه ای، با دیدگاه ساختار متمرکز و نگرش بخشی به برنامه ها، عدم استقلال و سیاسی بودن مدیران مواجه و در سطح محلی با عدم اختیارهای قانونی به نهادهای محلی و عدم مشارکت های تعاملی در زمینه بهره برداری از انرژی های تجدید پذیر روبرو است. از جمله کاربرد این پژوهش می توان به آگاهی از نقاط قوت و ضعف کشورهای موردمطالعه در زمینه بهره برداری از انرژی های تجدید پذیر و مقایسه آن با کشور ایران و بسترسازی آن در جهت بهره برداری از انرژی های تجدید پذیر در مناطق روستایی کشور اشاره کرد. این دیدگاه کمک می کند تا زمینه تشویق نهادهای مردمی و محلی در سطوح گوناگون مناطق روستایی فراهم شود.
اثر تغییر اقلیم بر فنولوژی پوشش گیاهی حوضه دریاچه ارومیه با استفاده از سری زمانی تصاویر NOAA-AVHRR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر اقلیم به عنوان یکی از مهم ترین چالش های پیش روی بشر می باشد. این پدیده تاکنون تاثیرات قابل توجهی را بر تولیدات کشاورزی در اکثر نقاط جهان مخصوصا مناطق خشک و نیمه خشک بر جای گذاشته است. همچنین، در اکثر مناطق دنیا طی دهه های اخیر، متوسط درجه حرارت افزایش یافته است. امروزه در تحقیقات مختلف، شاخص های سنجش از دور به عنوان یکی از روش های نوین در شناسایی تغییر اقلیم استفاده می شوند. یکی از شاخص های مهم سنجش از دور، ویژگی های فنولوژی پوشش گیاهی است که در مطالعات اخیر توانایی خوبی در شناسایی و تخمین پوشش گیاهی نشان داده است. در مطالعه حاضر، با استفاده از سری زمانی 5 روزه شاخص نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) از تصاویر NOAA-AVHRR و پارامترهای فنولوژی گیاه، تغییرات پوشش گیاهی مناطق مراتع و اراضی دیم حوضه دریاچه ارومیه در طول سال های 2013-1984 مورد بررسی قرار گرفت. داده های اقلیمی دما و بارش از ایستگاه های هواشناسی حوضه دریاچه ارومیه اخذ و در مقایسه با نتایج تصاویر ماهواره ای استفاده گردید. نتایج تحلیل سری زمانی در طی سی سال دوره آماری در حوضه دریاچه ارومیه نشان داد، پارامتر شروع فصل رشد در منطقه اشنویه، سقز و سراب در سال 2013 نسبت به سال 1984 زودتر آغاز شده است. اما در منطقه مراغه دیرتر آغاز شده است. پارامتر پایان فصل رشد در اشنویه، سقز و تکاب زودتر به پایان رسیده است. همچنین پارامتر اوج رشد در شهرستان های مذکور پوشش گیاهی زودتر به حداکثر مقدار خود رسیده است. طول فصل رشد در شهرستان های اشنویه، مراغه و سقز به ترتیب کوتاه تر شده است. نتایج تحلیل های آماری بدست آمده از تصاویر ماهواره ای و داده های اقلیمی نشان داد که تغییرات پارامترهای فنولوژی به مکان وابسته می باشد و همچنین شب های سرد و روزهای گرم در ابتدای فصل رشد به ترتیب کاهش و افزایش یافته است. اما در انتهای فصل رشد روزهای گرم افزایش داشته است. این تغییرات باعث افزایش شیب منحنی فنولوژی رشد گیاه در زمان پیری گیاه شده است و در نهایت طول فصل رشد را کاهش داده است.
پایش روند تغییرات چرخه فنولوژیکی گیاهان در شهر اهواز با استفاده از تصاویر سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: فنولوژی گیاهان نقش مهمی در اکوسیستم های گیاهی ایفا می کند و شاخصی مهم در تغییرات بوم شناختی به شمار می رود. با توجه به گسترش شهرنشینی، فضای سبز شهری گاهی نقشی حیاتی در این مناطق مسکونی دارد. ازطرف دیگر، استفاده از گیاهان در سطح شهرها و خدمات فضای سبزی که آنها ارائه می دهند، توجه زیادی را هم در سطح عمومی و هم در مطالعات جدید به خود جلب کرده است. ارزش فضای سبز شهری به دلیل مزایای متعدد آن برای سلامتی انسان و محیط بوم شناختی شهرها حائز اهمیت است. ازاین رو، با توجه به اهمیت نقش گیاهان در اکوسیستم شهری و نقش آن در سلامت جامعه، مطالعه و پایش چرخه فنولوژیکی گیاهان در فصل های مختلف سال در مناطق شهری در مقیاس های مکانی– زمانی مختلف ضروری است.مواد و روش ها: در این پژوهش، با استفاده از دو شاخص پرکاربرد NDVI و EVI محاسبه شده از تصاویر سنجنده OLI ماهواره لندست-8 و تصاویر محصول MOD13Q1 سنجنده مودیس ماهواره ترا، چرخه فنولوژی گیاهان در سطح کلان شهر اهواز در دوره زمانی 2015 تا دسامبر 2019 تحلیل شد. تصاویر ماهواره ای از طریق پلتفرم گوگل ارت انجین فراخوانی و تهیه شد. سپس، با توجه به نوع پوشش گیاهی، چرخه فنولوژیکی گیاهان براساس شاخص های پوشش گیاهی به دست آمد و با چرخه فنولوژیکی به دست آمده از بررسی های زمینی مقایسه شد. با توجه به احتمال وجود نویز و پیکسل هایی با اختلاط طیفی، برای هموارسازی چرخه فنولوژیکی گیاهان از فیلتر Savitzky–Golay استفاده شد.نتایج: نتایج به دست آمده حاکی از روند افزایش مقادیر هر دو شاخص NDVI و EVI به ترتیب با 03/0 و 04/0 در سنجنده OLI و 01/0 (در سال) در محصول سنجنده مودیس است. این تغییرات در ماه های ژانویه، مارس، اکتبر، نوامبر و دسامبر در هر دو سنجنده افزایشی بوده است که به معنای شرایط بهتر زیستی گیاه است. زمان دوره های فنولوژی گیاهان در هر دو سنجنده متفاوت بود. بیشترین اختلاف در هر دو سنجنده در سال های 2018 و 2019 مشاهده شد. با توجه به مناسب تر بودن شرایط محیطی در این دو سال در مقایسه با سایر سال ها، می توان نتیجه گرفت که با افزایش میزان کلروفیل گیاه، میزان اختلاف بین نتایج این دو سنجنده بیشتر می شود. دوره های انتقال فصل رشد به دست آمده از سنجنده OLI جزئیات بیشتری را در مقایسه با مجموعه داده های با وضوح متوسط مودیس نشان داد. در سنجنده مودیس در مقایسه با سنجنده OLI زمان شروع دوره های فصل رشد، زودتر بود. این تفاوت ها گویای تغییرات بیشتر پوشش گیاهی است که استفاده از تصاویر با قدرت تفکیک بالا قابلیت تشخیص بهتری نسبت به سنجنده های با قدرت تفکیک مکانی متوسط و پایین دارند. به طور کلی، نتایج قابل قبولی از تغییرات چرخه فنولوژیکی گیاهان در سطح یک منطقه شهری با انواع مختلف پدیده های زمینی که سبب ناهمگنی بیشتر در پیکسل های تصاویر سنجنده های ماهواره ای می شود، مشاهده شد.نتیجه گیری: نتایج مقایسه دوره های فصل رشد در سنجنده OLI و مودیس (به ترتیب) با واقعیت زمینی نشان می دهد کمترین اختلاف در شروع فصل رشد با 7 و 10 روز بوده است. بیشترین اختلاف بین نتایج به دست آمده از سنجنده های OLI و مودیس (به ترتیب) با واقعیت زمینی در اوج فصل رشد با 20 و 35 روز و پایان فصل رشد 20 روز دیرتر و 20 زودتر بوده است. طول فصل رشد در سنجنده مودیس حدود چهار ماه و در سنجنده OLI حدود پنج ماه مشاهده شد که نتایج لندست به واقعیت زمینی نزدیک تر است. این تفاوت را می توان به افزایش تعداد پیکسل های مخلوط با توجه به قدرت تفکیک مکانی تصاویر سنجنده مودیس نسبت داد. نتایج این پژوهش، می تواند راهگشای بررسی تغییرات چرخه های فنولوژیکی در پاسخ به تغییرات محیطی با استفاده از تصاویر سنجش از دور در مناطق شهری باشد.