فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۸
1 - 21
حوزههای تخصصی:
پهنه های میراثی در بیشتر شهرهای ایران برخلاف ارزش های نهفته در آن پاسخ گوی نیازهای امروزی ساکنان اصلی خود نبوده و بدین سبب با پدیده ناکارآمدی و زوال مواجه اند. مدا خله های صورت پذیرفته با نام بهسازی، نوسازی و یا بازآفرینی نیز گاهی از طریق تخریب و رهاشدگی بناهای واجد ارزش، قرارگرفتن پهنه در خدمت سود و کالایی سازی فضا، جابه جایی های ناخواسته مردم، نارضایتی های گسترده باشندگان (مردم)، تضعیف و تخلیه اجتماعات محلی، ایجاد فضاهای رها شده و بلاتکلیف و بروز آسیب های اجتماعی این زوال را شدت بخشیده اند. افت وخیزهای پهنه میراثی 378 هکتاری شهر شیراز و آسیب های احتمالی وارد شده به آن ناشی از طرح های متعدد مرمت، نوسازی و بهسازی، برخلاف اهداف و سیاست های برنامه های فرادست، روند فرساینده تخریب ارزش های کالبدی و معنایی این مکان تاریخی-فرهنگی را سبب شده است. نوشتار حاضر بر آن است در پهنه میراثی شهر شیراز به عنوان نمونه مطالعاتی، به تبیین عوامل ناکارآمدی و زوال پهنه های میراثی بپردازد. در این پژوهش در چارچوب الگوواره پژوهش کیفی و رویکرد قیاسی، داده های موردنیاز با انجام مصاحبه های عمیق از منتقدان و پیروان این مداخله ها گردآوری و بر پایه تکنیک تحلیل مضمون، بر اساس رویکرد شش مرحله ای براون و کلارک کدگذاری و تحلیل شده است. بر پایه یافته های پژوهش، چهار پیشران و محرک اصلی شامل کالایی سازی و اعیانی سازی، وجود روابط و شبکه قدرت (تعارض منافع)، فساد و ضعف خودآگاهی و هویت مندی محلی (شهری) به مثابه عوامل اصلی تشدید زوال یافتگی پهنه میراثی و ناکارآمدی مداخله های صورت گرفته شناسایی شد. درنهایت مدلی سببی مشتمل بر ریشه ها و پیامدهای ناشی از پیشران های شناسایی شده به نام مدل تودرتوی زوال یافتگی و ناکارآمدی مداخله در پهنه های میراثی تدوین و پیشنهاد شد.
مکان گزینی بهینه پادگان های شهرستان مشگین شهر با استفاده از قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل تحلیل فرایند شبکه ای (ANP)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: روش های تصمیم گیری چندمعیاره در ترکیب با سیستم اطلاعات جغرافیایی امکان ارزیابی هم زمان معیارهای مختلف محیطی، زیرساختی و امنیتی را فراهم می کنند و به انتخاب بهینه ترین مکان برای احداث پادگان های نظامی کمک می نمایند. از این رو هدف از این پژوهش، مکان گزینی پادگان های نظامی در شهرستان مشگین شهر با بهره گیری از مدل فرایند تحلیل شبکه ای و سیستم اطلاعات جغرافیایی است. روش شناسی: جهت دستیابی به هدف پژوهش در گام اول با تهیه و تنظیم پرسشنامه به روش پیمایشی، نظرات کارشناسان درباره فاکتورهای موثر در مکان گزینی پادگان های نظامی منطقه مورد مطالعه جمع آوری شد. در مرحله بعد با رقومی کردن لایه های مورد نیاز از روی نقشه های موجود، پایگاه داده ها در محیط ArcGIS تهیه شد. همچنین وزن دهی داده ها با استفاده از روش ANP انجام گرفت. در نهایت، نقشه پهنه بندی منطقه با تلفیق و همپوشانی لایه های مورد استفاده تهیه شد. نتایج و یافته ها: نتایج نشان داد که 67/15 درصد از مساحت شهرستان در کلاس خیلی مناسب و 97/17 درصد در کلاس مناسب قرار دارد که این مناطق عمدتاً در بخش های مرکزی و شرقی شهرستان واقع شده اند. در مقابل، 55/25 درصد در کلاس نامناسب و 48/21 درصد در کلاس خیلی نامناسب قرار دارد که این نواحی عمدتاً در مناطق کوهستانی و پرشیب غربی و جنوبی شهرستان قرار دارند. پژوهش حاضر نشان داد که استفاده از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره در کنار تحلیل های مکانی GIS می تواند به تصمیم گیری بهینه در مکان گزینی پادگان های نظامی کمک کرده و تعارضات زیست محیطی و امنیتی را به حداقل برساند.
تحلیل سیستم ژئوتوریسم در شهرستان فیروزکوه و ارائه مدل توسعه آن از منظر قابلیت ژئوپارک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژئوتوریسم یکی از گونه های مهم اکوتوریسم با رویکردی مسئولانه و حفاظت محور است که بر مردمی کردن علوم زمین و توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه بومی تاکید می کند به منظور ارزیابی و تبیین شرایط ژئوتوریسم یک منطقه و قابلیت های یک مقصد برای تبدیل شدن به یک ژئوپارک، ضرورت دارد تا مدل بهینه و مطلوب توسعه ژئوتوریسم مقصدهای گردشگری ارائه و تبیین شود. شهرستان فیروزکوه با داشتن سرمایه های متعدد میراث زمین، یکی از مناطق مستعد ژئوتوریسم محسوب می شود. با توجه به توان بالای ژئوتوریسم برای توسعه به عنوان یک ژئوپارک و عدم بهره گیری لازم از این توانها در توسعه شهرستان، ضرورت دارد تا مدل بهینه ای برای تحلیل توسعه قابلیت ژئوپارک در شهرستان ارائه شود. در این پژوهش از طریق روش های کتابخانه ای و پیمایشی و با استفاده از روش های ارزیابی ژئوتوریسم شامل روش فاسیلاس، روش GAM و روش محوطه های تنوع زمینی، ژئوسایتهای شهرستان مورد تحلیل قرار گرفت. عمده ژئوسایتهای منطقه علیرغم داشتن نمایانگری و قابلیت آموزشی بالا و ارزش زیبایی شناختی، ارتباط ضعیفی با جامعه بومی دارند و سطح آسیب پذیری و خطر اضمحلال آنها رو به افزایش است. همچنین از منظر سنجش قابلیتهای ژئوپارک مشخص شد که این شهرستان در حال حاضر، قابلیت تبدیل شدن به یک ژئوپارک مستقل را ندارد بر همین اساس مدلی برای توسعه قابلیت شهرستان برای تبدیل به یک ژئوپارک ارائه شده است که این مدل عمدتا مدیریت مشارکتی، کارآفرینی، گردشگران چند منظوره و گونه شناسی ژئوتوریسم و غیره تاکید دارد.
The U.S and China’s Competition for AI Supremacy and its Security Consequences(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
75 - 99
حوزههای تخصصی:
Artificial Intelligence has emerged as a transformative technology with implications for global security. This article using descriptive-analytic method aims to explore the US and China’s Competition for AI supremacy and its security consequences for global security. The research main question is that “what ramifications do the US and China’s competition for AI supremacy have for global security?” This article argues that the competition between China and the U.S in the realm of AI technologies has significant ramifications for global security, with implications spanning economic, military, and geopolitical spheres. This multifaceted competition casts a profound shadow over the contemporary international landscape and necessitates a nuanced understanding of its consequences. This article also discusses that international collaboration, dialogue, and the establishment of norms and regulations are crucial in harnessing the benefits of AI while mitigating its risks. The final section of this article addresses recommendations to robust AI systems that prioritize human rights. By embracing a responsible approach to AI, we can strive towards a safer and more secure world.
The Reality and Challenges of Saudi Arabia’s Quest for Regional Hegemony in the Middle East(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
280 - 311
حوزههای تخصصی:
This study aims to investigate Saudi Arabia’s quest for regional hegemony, including its objectives, initiatives, and difficulties. In other words, the degree to which Saudi Arabia has been successful in establishing itself as the region’s dominant power. It is crucial to thoroughly explain Saudi Arabia’s psychological and practical justifications for pursuing regional hegemony in this context. To examine the political discourses, reality, narratives, ambitions, and perspectives of Saudi Arabia and compare these with other regional powers in this area, as well as to highlight a number of context-specific constraints on Saudi Arabia’s aspirations for regional hegemony, is the goal of the research. In addition, it intends to investigate how external powers such as the United States, China, Russia, the European Union, and Turkey influence Middle Eastern regional dynamics based on their own vested interests. This analysis demonstrates that Saudi Arabia’s drive for regional hegemony is mostly restrained by external causes. First, despite its preeminent economic power, the country lacks strong military capabilities to provide a security shield for its friends in this region. Second, the sectarian politics and undiversified economy of the region make it unlikely that secondary nations will receive full public goods. Third, low economic integration, the perception of a common regional threat, the absence of a broad free trade arrangement, the superiority of hard power over soft power, and a lack of mutual trust among regional countries are significantly diminishing the acceptance of Saudi Arabia’s hegemonic role in the region. However, Saudi Arabia is deliberately involving regional partners and coalitions in regional growth. The country takes on the main task for reshaping the Middle East’s economy and elevating this region to success. If Saudi Arabia is successful in fostering regional integration, offering a security shield, encouraging trust building, and collaborating with other states in this region to address shared regional threats, it will have a greater chance than the majority of other states in the region to become the regional hegemon.
شناسایی و پهنه بندی مناطق مستعد وقوع مخاطره سیلاب در شهرستان گرمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۱
419 - 396
حوزههای تخصصی:
سیلاب یکی از مخرب ترین مخاطرات طبیعی است که سالانه موجب خسارات جانی و مالی فراوانی در سرتاسر جهان می گردد. در جهت کاهش خسارات ناشی از سیلاب و مدیریت سیلاب، ارزیابی و بررسی احتمال وقوع خطر و تهیه نقشه های مناطق احتمال خطر امری ضروری و لازم می باشد. پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی یکی از روش هایی است که جهت کاهش خطرات ناشی از سیل می توان اتخاذ نمود. در سال های اخیر در شهرستان گرمی سیل هایی مخرب زیادی رخ داده است. به همین دلیل جهت مدیریت سیلاب، کاهش خسارات ناشی از آن و استفاده درست از منابع آبی، پتانسیل وقوع سیل خیزی شهرستان گرمی مورد مطالعه قرار گرفته است. شناسایی عوامل موثر در وقوع این پدیده و پهنه بندی خطر آن، یکی از روش های اساسی و کاربردی جهت دست یابی به راهکارهای پش بینی، کنترل و پایش آن می باشد. با استفاده از مطالعات میدانی، نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی و با مرور پژوهش ها و مطالعات صورت گرفته در این زمینه و همچنین بررسی شرایط موجود در منطقه مورد مطالعه 10 عامل طبقات ارتفاعی، شیب، جهت شیب، زمین شناسی، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، فاصله از راههای ارتباطی ،کاربری اراضی ،بارش و تراکم رودخانه به عنوان عوامل موثر بر وقوع سیلاب بررسی شد. در این پژوهش نسبت به پهنه بندی مناطق مستعد با الگوریتم چند معیاره Aras درمحیط نرم افزار Edrisiاقدام گردید ارزش گذاری و استاندارد سازی لایه ها، با استفاده از تابع عضویت فازی و وزن دهی معیار ها، با بهره گیری از روش ANP انجام گردید. در نهایت و با توجه به نتایج حاصل از پهنه بندی خطر سیلاب؛ معیارهای لیتولوژی، کاربری اراضی، شیب، فاصله از رودخانه به ترتیب با ضریب وزنی 853/0، 808/0، 674/0 و 4867/0، مهم ترین عوامل دخیل در ایجاد خطر سیلاب محدوده مطالعاتی بوده و به ترتیب 70/189 و 20/388 کیلومتر مربع از محدوده دارای احتمال خطر بسیار زیاد و زیاد می باشد.
رتبه بندی مناطق توسعه حمل و نقل محور با استفاده از روش AHP و مقایسه آن با وضعیت کاربری اراضی (مطالعه موردی: خط یک متروی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه حمل و نقل محور[1] (TOD)پیوندی میان برنامه ریزی حمل و نقل و کاربری اراضی است. در این پژوهش به منظور ارزیابی کمی و رتبه بندی توسعه حمل و نقل محور در خط یک متروی مشهد از روش آنالیز سلسله مراتبی ([2]AHP)، استفاده شد. بدین منظور، نه ایستگاه با استفاده از 5 معیار، 14 شاخص و زیرشاخص از جمله شاخص تنوع، کاربری اراضی بررسی و مورد تحلیل قرار گرفتند. با توجه به اینکه نتایج AHP تنها یک میانگین از شاخص ها را نشان می دهد؛ لذا، برای ایجاد کاربری مناسب در هر منطقه باید شاخص کاربری اراضی در مناطق توسعه حمل و نقل محور مورد توجه قرار گیرد. برای این هدف، کاربری اراضی به 16 دسته تقسیم شد و تعداد آن ها در هر منطقه بررسی و نسبت آن به جمعیت هر منطقه به دست آمد. نتایج نشان داد که بیشترین کاربری در زمین های اطراف ایستگاه ها، کاربری تجاری و بعد از آن کاربری مختلط است. در رتبه بندی AHP نیز، بالاترین رتبه مربوط به ایستگاه هفت تیر و هاشمیه به دست آمد. به طوریکه این ایستگاه ها، به ترتیب در خدمات اولیه رتبه 8 و 9 درخدمات نوع 2، رتبه 3 و 8، و در خدمات شخصی رتبه 5 و 9 را به دست آورده اند. علاوه برآن، در خدمات اولیه، ایستگاه نمایشگاه، در خدمات شخصی هنرستان و در خدمات نوع 2، پارک ملت دارای رتبه یک می باشند. لذا، نتایج این تحقیق می تواند در برنامه ریزی شهری و اولویت های توسعه حمل و نقل محور به مسئولین کمک نماید.
[1]. Transit-Oriented Development (TOD)
[2]. Analytic Hierarchy Process
سنجش و تحلیل فضایی زیست پذیری اقتصادی در کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
101 - 116
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری یک ضرورت اقتصادی برای شهرها محسوب می شود و در ادبیات توسعه پایدار مبتنی بر تئوری مطلوبیت و اثربخشی اقتصادی است که در استفاده از منابع کمیاب کاربرد دارد. هدف مطالعه حاضر سنجش و تحلیل فضایی زیست پذیری اقتصادی کلان شهر تهران انجام گرفته است. پژوهش از لحاظ هدف گذاری کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی- تحلیلی است. داده های موردنیاز با مراجعه به اسناد و مدارک موجود و سالنامه آماری منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران و سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری تهران به دست آمده است. نوآوری پژوهش در پرداختن به بعد اقتصادی زیست پذیری است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل ماباک و از آزمون های کجی و کشیدگی، یو مان ویتنی، میانگین رتبه ای در نرم افزار SPSS وARC GIS استفاده شد. با توجه به نتایج به دست آمده، از نظر زیست پذیری اقتصادی، مناطق 6، 2 و 1 به ترتیب با کسب بیش ترین امتیاز در جایگاه اول تا سوم و مناطق 22، 16 و 9 با کسب کم ترین امتیاز در جایگاه بیستم تا بیست و دوم قرار گرفتند. همچنین فضای غالب زیست پذیری اقتصادی بر مناطق 22 گانه کلان شهر تهران پهنه نامطلوب است. نتایج نشان داد که کلان شهر تهران فاقد وحدت زیست پذیری اقتصادی است و این ناهمگونی های فضایی بین مناطق شمالی با سایر مناطق تهران خیلی زیاد است. به طوری که این تفاوت میانگین رتبه ای برای مناطق نیمه جنوبی 17/16، نیمه مرکزی 8، نیمه شرقی 60/16 و غربی 29/15 است. بیش ترین تفاوت زیست پذیری اقتصادی مناطق نیمه شمالی با مناطق نیمه جنوبی و کم ترین آن با مناطق نیمه مرکزی است.
تبیین سناریوهای اثرگذار پیوندهای روستایی – شهری بر امنیت غذایی نواحی روستایی؛ مورد مطالعه: نواحی پیراشهری دهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۸
1 - 38
حوزههای تخصصی:
قدیمی ترین و اصلی ترین پیوند روستایی- شهری، پیوند در زمینه تأمین غذا بوده است به طوری که تداوم تولید محصولات غذایی در نواحی روستایی پیراشهری به عنوان استراتژی های امنیت غذایی، تأثیر مثبتی بر تنوع و امنیت غذایی شهرها داشته است؛ ازاین رو تدوین سناریوهایی که زمینه تحقق پیوندهای روستایی - شهری مؤثر در امنیت غذایی را فراهم می سازد، باید مورد توجه قرار گیرد؛ بنابراین هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی سناریوهای اثرگذاری پیوندهای روستایی- شهری بر امنیت غذایی نواحی پیراشهری شهر دهدشت می باشد که با مشارکت مدیران، مسؤلان و خبرگان دانشگاهی، ابتدا پیشران های اثرگذاری پیوندهای روستایی- شهری بر امنیت غذایی نواحی روستایی شناسایی و سپس سناریوهای مؤثر بر امنیت غذایی تدوین گردید. این پژوهش همچنین از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری داده ها و اطلاعات به صورت کتابخانه ای، اسنادی و پیمایشی (مصاحبه) بود. با بررسی منابع علمی، 76 عامل تأثیرگذار بر پیوندهای روستایی- شهری مؤثر در امنیت غذایی شناسایی و در 4 بعد دسته بندی شدند. درمجموع، 25 نفر از مدیران سازمان های مرتبط و متخصصان دانشگاهی مورد مصاحبه قرار گرفتند. تجزیه وتحلیل داده ها بر اساس تکنیک های آینده پژوهی انجام شد، ازجمله تحلیل ساختار و تحلیل اثرات متقابل با استفاده از نرم افزارهای (Micmac وScenario wizard). نتایج نشان دادند که 12 سناریو با سازگاری ضعیف و تنها یک سناریو با سازگاری قوی و پایدار (ناسازگاری صفر) وجود دارد. سناریوی اول که یک سناریو با جهت مثبت است، دارای مجموع امتیاز اثر متقابل 665 و ارزش سازگاری 5 است. درحالی که سناریوی دوم که سناریوی نامطلوب است، دارای مجموع امتیاز اثر متقابل 94 و ارزش سازگاری 1- است. سناریوی سوم (پابرجا) نیز دارای ارزش سازگاری 1- بوده و با مجموع امتیاز اثر متقابل 36 می تواند یکی از سناریوهای محتمل برای آینده پیوندهای روستایی- شهری مؤثر بر امنیت غذایی باشد.
ارزیابی شاخص ترکیبی خشکسالی «MCDI» بر اساس توزیع مشترک چند متغیره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۸
105 - 132
حوزههای تخصصی:
خشکسالی، مشکلی چالش برانگیز است اما با دیدگاه های چندمتغیره و ترکیبی می توان آن را ارزیابی کرد. تاکنون مطالعات کمی درخصوص مکانیسم و عملکرد شاخص ها به صورت ترکیبی انجام پذیرفته است؛ بنابراین پژوهش حاضر برای ایجاد شاخصی جامع که دربر گیرنده همه جنبه های هواشناسی، هیدرولوژیکی و کشاورزی باشد، از سه شاخص: «SPI»، « PDSI» و «SRI» با هدف تحلیل سه متغیره خشکسالی(شدت، مدت، فراوانی) برای 10 ایستگاه هواشناسی ایران برای بازه آماری 2021-1990 انجام شد. ابتدا با آنالیز مؤلفه های اصلی «PCA» و مدل غیر خطی توزیع احتمال توأم مبتنی بر کاپولا برای ساخت شاخص ترکیبی «MCDI» پرداخته شد. سپس با قابلیت توابع مفصل کلایتون، فرانک و گامبل جهت ایجاد توزیع توام سه متغیره مورد آزمون قرار گرفت. بهترین تابع کاپولا برای هر ایستگاه از طریق آزمون « کلموگرف- اسمیرنوف» (K_S) تعیین گردید. نتایج نشان دهنده برتری تابع گامبل در بیشتر ایستگاه ها بود. منحنی های دوره بازگشت به ازای . نشان از فرکانس طولانی مدت خشکسالی با شدت بیشتر برای دوره های 50 و 100 ساله بود. کمترین مدت دوره بازگشت 50 ساله با برتری تابع کلایتون مربوط به تبریز و با برتری تابع گامبل مربوط به تهران با مدت 10 ماه و بیشترین مدت، مربوط به مشهد با برتری تابع گامبل، 30 ماه بود که به ترتیب با شدت 53/6، 95/8 و 26/34 همراه بود. برای دوره بازگشت 100 ساله کمترین مدت با برتری کلایتون مربوط به تبریز با 13 ماه و شدت 75/13 و بیشترین مدت با برتری تابع گامبل متعلق به کرمان با مدت 48 ماه و شدت 56/42 بوده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که استفاده از شاخص ترکیبی چندمتغیره «MCDI» با بهره گیری از توابع مفصل، امکان ارزیابی جامع تر و دقیق تر از خشکسالی را فراهم می آورد. این رویکرد با در نظر گرفتن همزمان همه جانبه خشکسالی، ابزاری کارآمد برای مدیریت منابع آب و برنامه ریزی استراتژیک در مواجهه با خشکسالی در مناطق مختلف ایران ارائه می دهد.
ماتریس شایسته سالاری مدیران بر مبنای مدل اهمیت-عملکرد در صنعت هتلداری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۴
23 - 36
حوزههای تخصصی:
شایسته سالاری یکی از موضوعات مهم در صنعت هتلداری در چندین سال گذشته بوده است. با این وجود تاکنون تحقیق جامع ای در صنعت هتلداری ایران در این زمینه انجام نگرفته است. هدف این تحقیق شناسایی معیارهای مؤثر بر شایسته سالاری در صنعت هتلداری ایران و همچنین طراحی ماتریسی از معیارها بر مبنا مدل اهمیت-عملکرد می باشد. در این مطالعه با استفاده از مطالعه پیشینه تحقیق و نظرخواهی از خبرگان، شاخص ها و معیارهایی که انتظار می رود بر شایستگی و مهرات مدیران تأثیرگذار باشند، شناسایی و در مرحله بعد با استفاده از روش تحلیل اهمیت-عملکرد به طراحی ماتریش شایسته سالاری در صنعت هتلداری ایران پرداخته شد. یافته ها نشان داد معیارهای رهبری مؤثر تیم های کاری، توانایی تصمیم گیری در شرایط بحرانی، ارائه خدمات برتر در صنعت، آگاهی از پیشرفتهای جدید، توانایی تفکر خلاق، دارا بودن هوش تجاری، رهبری تغییر و حمایت از نوآوری در اولویت بالایی قرار داشته و باید در اولین فرصت بهبود یابند. تحلیل شایستگی مدیران گردشگری به عنوان اساسی برای گزینش و آموزش آنها در ایران، با تأکید بر توانایی های خلاقانه، رهبری تغییر، و تصمیم گیری در شرایط بحرانی، برای ارتقای عملکرد و بقای مؤسسات گردشگری ضروری است.
تحلیل ژئوپلیتیکی فروپاشی امپراتوری ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمانی که امپراتوری ها و کشورهای بزرگ افول می کنند، دلایل مختلفی برای آن وجود دارد که میان آن ها ارتباط وجود دارد. امپراتوری به عنوان یک قدرت نظم دهنده در جهان محسوب می گردد که با مطالعه تاریخ می توان پی به وجود چندین امپراتوری مهم در دورانهای مختلف برد. باتوجه به اینکه امپراتوری در ارتباط با دانش ژئوپلیتیک و مفاهیم تشکیل دهنده آن (قدرت، سیاست و فضا) قرار دارد بنابراین از این منظر می تواند مورد بررسی و کاوش قرار گیرد. هدف از این پژوهش تحلیل ژئوپلیتیکی فروپاشی امپراتوریها است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از روش میدانی درصدد بررسی عوامل ژئوپلیتیکی فروپاشی امپراتوری ها (پارس، رم، بیزانس، عثمانی، بریتانیا، روسیه، اسپانیا و عرب) است. جامعه آماری 50 نفر از متخصصین و خبرگان در حوزه مطالعات ژئوپلیتیکی می باشند. برای آزمون مدل مفهومی تحقیق از روش دیمتل بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد متغیرهایی مانند بی کفایتی و هوسرانی حاکمان، فروپاشی اقتصاد داخلی، فزونی خواهی و فساد دولت مردان، ستمگری و برده داری، شورش های داخلی و ... نشان دهنده تعامل بالا و ارتباط سیستمی قوی با سایر متغیرها هستند. یعنی مادامی که کشوری از منظر نیروی انسانی و حکمروایی با این چالش ها مواجه شده است نتوانسته است در برابر سایر مشکلات ناشی از این عوامل دوام آورد و این عوامل زمینه ساز بروز بحران و فروپاشی امپراتوری گردیده است.
معماری خانه پس از پاندمی؛ مفهوم «فضامرز» کشف ساکنین برای در خانه مانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۸۹
۵۲-۴۳
حوزههای تخصصی:
هدف: دوران پاندمی کووید-19 تحولات بنیادینی در الگوهای سکونت ایجاد کرد و خانه ها را به فضایی ترکیبی برای فعالیت هایی نظیر کار، آموزش، تفریح و مراقبت بهداشتی تبدیل نمود. این پژوهش با هدف بازاندیشی در معماری خانه پس از پاندمی، به شناسایی قابلیت محوری برای در خانه ماندن و ترسیم مدل نظری سازگاری سکونتی پرداخته است. روش تحقیق: داده های پژوهش از تحلیل ۱۸ مصاحبه نیمه ساختاریافته، ۸۴ سند معماری و ۱۳۲ منبع پژوهشی گردآوری شده و با استفاده از نظریه داده بنیاد در سه مرحله کدگذاری، تحلیل گردیده است. یافته ها: در مدل نظری تحقیق که بر اساس پارادایم علیت ترسیم شده، عوامل ساختاری سازگاری سکونتی شناسایی شدند. ساکنان برای پاسخ به شرایط بحرانی، اقدام به بازآرایی اجزای فضایی و تغییر روابط میان آن ها نمودند. این بازآرایی از طریق جایگزینی کارکردهای شهری در خانه و افزایش حساسیت به جزئیات فضا رخ داد. روابط میان فضاها با مرز-بندی مجدد یا گشودگی مرزها تغییر یافت. نتیجه این کنش ها، ظهور فضاهای جدیدی به نام «فضامرز» بود؛ فضاهایی بدون برچسب کاربری مشخص که بیشترین انعطاف را برای پاسخ گویی به نیازهای نوظهور داشتند. این فضاها، مشابه ریزفضاهای خانه های سنتی ایرانی اند که از پیش فاقد نام گذاری عملکردی بودند و شاید همین ویژگی باعث راحتی در خانه ماندن می شده است. نتیجه گیری: خانه پساپاندمی که با حضور فضامرزها می تواند «خانه مرزی» نام گیرد، واجد تمایزهای اجتماعی-فضایی جدیدی چون افزایش عاملیت ساکن، سیالیت، تاب آوری و ارتباط با طبیعت است. از منظر موضع شناسی، خانه دارای حوزه های عملکردی سیال تر و از منظر ریخت شناسی، متخلخل تر است. این پژوهش پیشنهاد می کند که برای دستیابی به الگوی معماری خانه ای مناسب ماندن، لازم است فضاهای مرسوم به صورت هدفمند عقب نشینی کرده و فضامرزهایی میان آن ها ایجاد شوند؛ مرزهایی که امکان انتخاب در طیف میان دوگانه های فضایی را فراهم می سازند. این فرایند می تواند به شکل گیری طیف هایی از فضا، همچون تعامل تا خلوت فردی یا آلودگی تا پاکیزگی منجر شود و به افزایش انعطاف پذیری محیط در پاسخ به نیازهای سکونت در شرایط بحرانی کمک کند. در این رویکرد، فضاهای موجود همانند تماشاگران یک صحنه تئاتر، در موقعیتی معلق و منتظر قرار می گیرند تا زمان ایفای نقششان بر روی صحنه، یعنی همان فضامرز، فرا برسد.
نقش بازارهای محلی در تحولات اقتصادی سکونتگاه های روستایی در نواحی کوهستانی (مطالعه موردی: شهرستان سنندج)
حوزههای تخصصی:
دستیابی به توسعه، یکی از اهداف اساسی بسیاری از کشورهای جهان از جمله کشورهای در حال توسعه است. بر این اساس و با پذیرش دیدگاه استقرایی در توسعه، می توان اظهار کرد گسترش بازارهای محلی که در توسعه بازار کار مؤثر است، از مؤلفه های تأثیرگذار بر سطح توسعه نواحی روستایی به شمار می رود. در این پژوهش، هدف اصلی بررسی اثرات بازار بر تحولات اقتصادی سکونتگاه های روستایی بوده است. پژوهش حاضر از لحاظ روش، توصیفی تحلیلی بوده و در آن به صورت توأمان از روش های کمی و کیفی استفاده شده است. جامعه آماری ۱۹ روستای واقع در دهستان حومه است که جمعیت آن ها ۲۸۵۹۷ نفر بوده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و با ضریب اطمینان ۹۵ درصد برابر ۳۳۷ برآورد گردید. برای گردآوری داده ها و تدوین چارچوب نظری، از روش های میدانی و کتابخانه ای استفاده شده است. در روش کمی، نوع تحقیق پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه جهت گردآوری داده ها استفاده شده است. در روش کیفی از روش های مصاحبه و مشاهده برای گردآوری داده ها استفاده شده و ارزش گذاری داده ها با استفاده از طیف پنج گزینه ای لیکرت صورت گرفته است. در بررسی روایی پرسشنامه از روایی صوری (ذهنی)، نظر کارشناسان و مطابقت با مطالعات قبلی استفاده شده است. برای پایایی ابزار سنجش نیز از شیوه پیش آزمون و محاسبه آلفای کرونباخ استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از ترکیب روش های کمی (تحلیل عاملی اکتشافی) و کیفی (تحلیل پرسشنامه) استفاده شده است. نتایج تحلیل عاملی نشان داد مهم ترین عوامل مؤثر بر تحولات اقتصادی در سکونتگاه های روستایی در قالب سه عامل خلاصه شده اند که در مجموع ۸۷/۹۷ درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کرده اند. عامل های شناسایی شده و درصد تبیین هر یک از آن ها به ترتیب اهمیت عبارتند از: عامل بازاریابی و تولید (2/47 درصد)، عامل اشتغال (67/32 درصد) و عامل درآمد (۱۸ درصد).
تحلیل میزان پایدارسازی جوامع روستایی با تأکید بر توسعه گردشگری مبتنی بر ارزش مصرف غذاهای محلی (مورد مطالعه: روستاهای هدف گردشگری استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۹
36 - 53
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل میزان پایدارسازی جوامع محلی مناطق روستایی استان گیلان با تاکید بر توسعه گردشگری و مبتنی بر ارزش مصرف غذاهای محلی انجام شده است، از این رو، از نظر هدف؛ کاربردی و دارای ماهیت تحلیلی و از لحاظ روش در گروه پژوهش های کمی قرار دارد. به منظور میزان نقش توسعه گردشگری مبتنی بر ارزش مصرف غذاهای محلی (به عنوان متغیر تاثیرگذار)، بر پایدارسازی جوامع محلی مناطق روستایی استان گیلان در ابعاد اقتصادی، اجتماعی (به عنوان متغیر تاثیرپذیر)، از نرم افزار SPSS و به منظور رتبه بندی هر یک از ابعاد (میزان تاثیرپذیری هر یک از ابعاد پایدارسازی از توسعه گردشگری)، از مدل (FARAS + FKOPRAS)، استفاده شد. از سوی دیگر، نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد، که میزان پایداری اقتصادی و اجتماعی روستاهای گیلان مطلوب ارزیابی شد، و همچنین، بین پایداری جوامع محلی در روستاها و توسعه گردشگری با تمرکز بر ارزش مصرفی غذاهای محلی، ارتباط معنادار و مثبتی وجود داردنتایج نشان داد، توسعه گردشگری تاثیر معناداری بر پایدارسازی جوامع محلی دارد. از سوی دیگر، نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد، که میزان پایداری اقتصادی و اجتماعی روستاهای گیلان مطلوب ارزیابی شد، وهمچنین، بین پایداری جوامع محلی در روستاها و توسعه گردشگری با تمرکز بر ارزش مصرفی غذاهای محلی، ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد، به طوری که، از بین مولفه های اقتصادی مطرح شده؛ تنوع شغلی با مقدار وزن 65/72 بیشترین میزان تاثیرپذیری را از توسعه گردشگری با تمرکز بر ارزش مصرف غذاهای محلی به خود اختصاص داده اند. در پایداری اجتماعی-فرهنگی نیز، از بین مولفه های مطرح شده؛ توانمندسازی با مقدار وزن 50/72، بیشترین تاثیرپذیری را از توسعه گردشگری مبتنی بر ارزش مصرف غذاهای محلی به خود اختصاص داده اند.
شناسایی و اولویت بندی سازه های گردشگری آبی استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
17 - 36
حوزههای تخصصی:
جاذبه های گردشگری آبی یکی از مهم ترین منابع توسعه گردشگری در جهان به شمار می روند. سازه های آبی استان یزد، به عنوان یکی از استان های بسیار کم برخوردار از منابع آبی، از توانمندی بسیاری در تمدن سازی در گذشته و تبدیل شدن به یکی از منابع اصلی توسعه گردشگری استان برخوردار بوده اند که ضرورت شناسایی و اولویت بندی توسعه آن ها را انکارناپذیر می نمایاند. هدف از انجام این پژوهش شناسایی و اولویت بندی سازه های گردشگری آبی استان یزد است. بدین منظور پرسش نامه هایی با مقیاس 1 تا 5 (طیف لیکرت)، مبتنی بر روش ارزیابی ماتریس کمّی، شامل یازده عامل ارزیابی تهیه شد و در اختیار خبرگان و متخصصان بومی گردشگری و آب منطقه ای قرار گرفت. داده ها با روش تاپسیس فازی تجزیه و تحلیل شد. درنتیجه، ماتریس های تصمیم گیری شامل سازه های آبی شناسایی شده استان یزد به تفکیک و عوامل ارزیابی آنان برای رتبه بندی در راستای توسعه گردشگری این سازه ها تشکیل شد و سازه ها رتبه بندی شدند. براساس یافته های پژوهش، در دسته قنات ها، قنات زارچ برای جذب گردشگر ظرفیت بیشتری از بقیه قنات ها دارد. در دسته آب انبارها، آب انبارهای احمدآباد اردکان در رتبه نخست قرار دارد. در دسته سایر سازه ها، موزه آب یزد در رتبه نخست قرار گرفته است. نتایج این پژوهش در شناسایی و به ویژه اولویت بندی توسعه سازه های گردشگری آبی استان یزد و درنتیجه امکان اختصاص منابع برای توسعه آن ها براساس رتبه کسب شده کاربرد دارد.
ارزیابی تغییرات زمانی-مکانی شاخص زیستپذیری اکولوژیکی (منطقه مطالعه شده: کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۶)
87 - 108
حوزههای تخصصی:
ارزیابی به موقع و جامع محیط های شهری و روندهای تغییر آن اساس برنامه ریزی شهری و کلید توسعه پایدار شهری است. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر ارزیابی تغییرات زمانی-مکانی و مقایسه تطبیقی وضعیت شاخص زیست پذیری اکولوژیکی برای بازه زمانی 2003 و 2023 در کلانشهر تبریز است. در این پژوهش از مجموعه تصاویر لندست و مادیس برای تهیه متغیرهای پنج گانه AOD،NDVI ،LST، NDBSI ، NWD و شاخص زیست پذیری اکولوژیکی و از روش کریتیک برای محاسبه اوزان استفاده شد. همچنین، تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزارهایArcGIS Pro ، Excel و Google Earth Engine (GEE) انجام گرفت. نتایج حاصل از بررسی شاخص زیست پذیری اکولوژیکی بیانگر روند تغییرات به صورت افزایشی است؛ به طوری که کیفیت زیست پذیری اکولوژیکی در سال2023 با مقدار میانگین 60/1 نسبت به میانگین سال 2003 با مقدار 58/1 ارزش بیشتری را داشته است و این خود سطح کیفیت زیست پذیری رو به بهبود را نشان می دهد.
ارزیابی نقش سرمایه اجتماعی در توانمندسازی اقتصادی زنان روستایی (نمونه موردی: مناطق روستایی شهرستان لنگرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۴
141 - 174
حوزههای تخصصی:
زنان روستایی به ویژه در شمال کشور، در تمامی مراحل تولیدات کشاورزی نقش بسزایی داشته اند اما با ورود فناوری های نوین، از نقش آنان کاسته شده است. یکی از راه های افزایش مشارکت زنان، توانمندسازی اقتصادی است. افزایش توانمندی اقتصادی زنان، کاتالیزوری برای رشد اقتصادی یک کشور است که متأثر از سرمایه اجتماعی می باشد؛ از این رو هدف پژوهش حاضر این است که اثرات سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی اقتصادی زنان سنجیده شود و مبتنی بر این هدف، سؤال تحقیق این است که توانمندسازی اقتصادی زنان روستایی در شهرستان لنگرود به چه میزان متأثر از سرمایه اجتماعی بوده است؟ رویکرد پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی می باشد. جامعه آماری، 18655 نفر از زنان روستایی شهرستان لنگرود بوده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و احتساب میزان خطای 05/0، تعداد 380 نفر از این افراد از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. براساس نتایج آزمون دوجمله ای، می توان نتیجه گرفت که سرمایه اجتماعی و توانمندسازی اقتصادی، دارای تفاوتی معنی دار بوده و هر دو در سطح پایینی قراردارند. براساس نتایج تحلیل رگرسیون، سرمایه اجتماعی بیش از 56 درصد از شاخص های توانمندسازی اقتصادی زنان روستایی را تبیین می کند. براساس محاسبات آماری حاصل از آزمون تحلیل مسیر، شاخص آگاهی و مشارکت بیشترین تأثیر مثبت و مستقیم را بر توانمندسازی اقتصادی زنان دارند. همچنین شاخص آگاهی بیشترین تأثیر غیر مستقیم را نیز بر توانمندسازی داشته و بر مشارکت تأثیرگذار است و به تبع آن منجر به توانمندسازی اقتصادی زنان گردیده است.
India's Policy towards Latin America: Development Stages and Future Possibilities(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
191 - 218
حوزههای تخصصی:
Latin America has witnessed radical transformations for the first time since the collapse of the Soviet Union in the early 1990s. The most important features of the transformations revolve around the orientations of India’s policies. The most important of these differences is the abandonment by most of these countries of the centrality of the ideology of hostility to Western imperialism, and the adoption of an approach based on reforming the global system to serve their interests, and a pragmatism supporting multilateralism (as opposed to non-alignment) to confront multidimensional threats, through multilateralism and building coalitions across ideology, in addition to strategic hedging and resistance to joining alliances under the umbrella of the great powers. This new global environment, and the rise of the influence of the major powers in the global south and their efforts to promote their national interests as a strategic priority, created geopolitical, economic and value complexities for India, which produced an approach to its orientations to compete towards the Latin continent.
تحلیل ادغام جت استریم قطبی و رودباد جنب حاره ای و تأثیر آن بر بارش های غرب ایران (مطالعه موردی 12 الی 15 دسامبر 2010)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردش جت استریم قطبی و جنب حاره ای به صورت یک الگوی موج مانند در سراسر جهان می باشد. در طول فصل سرد سال با جهش جنوب سوی رودباد جنب حاره ای، الگوی جت استریم قطبی و امکان نفوذ آن به مناطق حاره ای، این دوجت استریم در مواردی با یکدیگر ادغام می شوند. در ماه دسامبر رودباد جنب حاره ای در حوالی عرض جغرافیایی 5/27 درجه شمالی استقرار می یابد که با توجه به استقرار جت استریم قطبی در عرض های میانه، این دو جت استریم در مواردی ادغام می گردند. برای بررسی فراوانی رخداد دو جت استریم و مطالعه اثر ادغام این دو رودباد بر الگوهای جوی تراز پایین تر و میزان بارش بر روی غرب ایران، داده های شبکه بندی شده مؤلفه های باد ماه دسامبر در طول دوره آماری 19-2010 از مرکز NCEPNCAR با تفکیک مکانی 5/2 درجه دانلود و با کد نویسی در نرم افزار گردز (Grads) نقشه های جت استریم تراز 300 هکتوپاسکال با فاصله زمانی 6 ساعته ترسیم شد. در طول دوره آماری این دو جت استریم طی روزهایی از طریق محور آن ها با یکدیگر ادغام شده اند. بررسی بارش روزانه ایستگاه های غرب کشور با روزهای ادغام دو جت استریم، مشخص شد که این رخداد در تمام موارد منجر به بارش سنگین نشده است. در دوازدهم دسامبر سال 2010 همراه با نصف النهاری شدن جت استریم قطبی و نفوذ آن به مناطق حاره ای، بر روی شمال عربستان، دریای سرخ و شمال شرق آفریقا هسته ی سرعت آن با هسته رودباد جنب حاره ای ادغام گردید. ادغام این دو جت استریم، گسترش عمودی جت به ترازهای پایین تر را به همراه داشته و در تراز میانی جو حرکت نصف النهاری زیاد کم ارتفاع مشاهده می گردد. در نتیجه کم فشار سودانی به سمت عرض های بالاتر جابجا شده و با کم فشار مدیترانه ای ادغام می گردد که منجر به رخداد بارش سنگین (110 میلی متر) است.