مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
شمال ایران
حوزه های تخصصی:
سفرنامهنویسی بین ساکنان سرزمینهای باستانی از بهترین عادات بوده و نزد مسلمانان ساکن در آسیای غربی و ساکنان اروپای کهن که در تمدّن یونانی و رُمی جای دارند نیز چنین است نکتة قابل ذکر در مورد سفرنامهها، اهمّیّت آنها نزد خوانندگان آنها در زمانة ما و نحوة اندیشیدن و شیوة برخورد سفرنامهنویس با مشاهدات خود بوده است. ما به هنگام خواندن یک سفرنامه، به خردترین نکات تا عمومیترین مسائل توجّه میکنیم و مترصّد هستیم تا از طریق یک سفرنامه، خود را به دنیای حاکم بر شرایط فکری نویسندة آن ببریم. بنابراین مسائلی نظیر بیطرف بودن نویسنده، تعلّق او به یکی از شیوههای فکری حاکم و تعادل در اندیشیدن، همگی در نوشتههای او تأثیرگذار هستند. کتابشناسی مناطق مختلف ایران را بر اساس شرایط مطالعاتی و میزان علائقی که محقّق و جغرافیدان ایرانی و خارجی برای آن قائل شدهاند، میتوان به گروههای زیر تقسیم نمود: محدودههای مرکزی ایران، محدودة جنوبشرق ایران، جنوبغرب، محدودههای مرکزی ایران،غرب،شرق و بالاخره شمال ایران. آنچه در این نوشتار منظور است، محدودههای شمالی ایران و به ویژه سواحل پیرامونی دریای خزر است. دریای خزر خود دارای مقاطع مطالعاتی متعدّد و انگیزههای متحوّلی است که به هر حال منجر به غنای کتابشناسی این عرصة آبی شده است. قدیمیترین منابعی که دربارة دریای خزر در دسترس داریم، مربوط به پیش از اسلام است که البتّه منابع موجود و قابل استفاده چندان نیست. شاید علّت کمبود منابع جغرافیایی مربوط به دورة پیش از اسلام خزر و پیرامون آن را بتوان تحوّلات سیاسی فراوان و جنگهای متعدّد دانست. این علل بر تمامی سرزمین ایران پیش از انقلاب مؤثّر بوده است و خلأ مطالعاتی منحصر به دریای خزر و عرصههای پیرامونی آن نیست.
تعیین آسیب پذیری اکولوژیک اکو سیستم های حاشیه جنوب دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
محیط شناسی ۱۳۸۱ شماره ۲۹
حوزه های تخصصی:
بررسی بهره وری کل عوامل تولید محصول گندم دیم در شمال کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرداختن به مساله بهره وری عوامل تولید در تولید گندم به علت سطح زیرکشت قابل توجه این محصول در کشور و نقش اساسی در تغذیه مردم از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف این مطالعه بررسی وضعیت تغییرات بهره وری کل عوامل تولید محصول گندم دیم با استفاده از شاخص مالم کوئیست در یک دوره 10 ساله 1379 تا 1389 در سه استان شمالی و مقایسه آن با متوسط کل کشور است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که در استان گلستان تغییرات بهره وری کل بیشتر تحت تاثیر تغییرات تکنولوژی و در استان های مازندران و گیلان این تغییرات بیشتر تحت تأثیر کارایی فنی است. روند تغییرات بهره وری کل عوامل تولید برای کل کشور نوسانات زیادی دارد و این تغییرات هم ناشی از تغییرات کارایی فنی و هم تغییرات تکنولوژیکی می باشد. گسترش برنامه های ترویجی به منظور به کارگیری بهتر نهاده های تولید و به کارگیری انواع تکنولوژی به ویژه ماشین آلات کشاورزی در بخش کشاورزی و اعطای تسهیلات مورد نیاز کشاورزان برای خرید ماشین آلات جدید و پیشرفته از جمله راهکارهایی است که جهت افزایش بهره وری کل عوامل تولید توصیه می شود.
ارزیابی ریسک مخاطره آتش سوزی درجنگل با استفاده از WLC و ANP (مطالعه موردی: حوضه آبخیز 33 و 34 شمال ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آتش سوزی جنگل یک مسئله عمده محیط زیست می باشد که منجر به آسیب های اقتصادی و زیست محیطی می شود. آتش سوزی جنگل ها یکی از مخاطرات محیطی طبیعی در ایران می باشد. کنترل این آتش سوزی ها بصورت طبیعی غیر ممکن است اما با استفاده از نقشه مناطق خطر آتش سوزی جنگل می توان مناطق دارای ریسک بیشتر را شناسایی و آتش سوزی را به حداقل رساند. بنابراین تهیه نقشه مناطق خطر آتش سوزی جنگل به عنوان یک راهکار مناسب برای حفاظت از جنگل در برابر آتش سوزی ضروری به نظر می رسد. در این مقاله به منظور پهنه بندی ریسک آتش سوزی جنگل ابتدا معیارها و شاخص های موثر به روش دلفی در منطقه مورد مطالعه شناسایی شد. سپس نقشه معیارها در سامانه اطلاعات جغرافیایی( GIS ) رقومی و کلیه معیارها و شاخص ها به روش فازی کمی و نرمال گردید . سپس با استفاده از GIS و تلفیق آن با روش های ترکیب خطی وزنی ( WLC ) و فرایند تحلیل شبکه ای ( ANP ) به پهنه بندی ریسک آتش سوزی در جنگل های منطقه مورد مطالعه پرداخته شد. در نهایت نقشه ی پتانسیل آتش سوزی منطقه از روی هم گذاری وزنی همه نقشه ها تهیه شد. به منظور بررسی صحت ارزیابی، نتایج به دست آمده از تحقیق از طریق مقایسه با حوادث آتش سوزی سال های گذشته به روش ضریب کاپا صحت سنجی شد. نتایج حاصل از ارزیابی دقت نشان داد که نقشه پهنه بندی دارای ضریب کاپای 0.87 و دقت کلی 90% می باشد که نشان دهنده دقت بالای ارزیابی می باشد.
پیش بینی اثر تغییر آب و هوایی بر شاخص های اقلیم-کشاورزی و عملکرد برنج مطالعه موردی: مناطق شمال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
70 - 80
حوزه های تخصصی:
برنج مهم ترین محصول غذایی و تأثیرگذار در اقتص اد جمعیت ساکن مناطق شمالی ایران محسوب شده؛ به همین دلیل نیازمند برنامه ریزی و مدیریت جدید در زمینه تأثیرات عوامل محیطی- اقلیمی بر روی آن می باشد. در این پژوهش میزان عملکرد محصول برنج برای بازه زمانی 2039-2010 با استفاده از داده های روزانه بارندگی، دمای حداقل، دمای حداکثر و ساعات آفتابیِ ایستگاه های هواشناسی نوشهر، بابلسر و قراخیل مورد بررسی قرار گرفت. از مدل Lars-WGبرای شبیه سازی پارامترهای هواشناسی و از معادلات رگرسیون چند متغیره جهت پیش بینی میزان عملکرد برنج استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد نوسانات هر یک از پارامترهای دمای حداکثر سپتامبر، دمای حداقل ماه مِی، ساعات آفتابی آگوست و حداکثر دمای سپتامبر موجب نوسان در میزان عملکرد محصول برنج خواهد شد. در ایستگاه نوشهر حساسیت و انطباق بیشتری بین متغیر ساعات آفتابی آگوست و عملکرد محصول برنج مشاهده شد اما بارندگی آوریل یک انطباق نسبی با عملکرد برنج را نشان داد. در ایستگاه قراخیل دمای حداکثر سپتامبر و دمای حداقل در ماه می از حساسیت و انطباق قویتری نسبت به عملکرد محصول برنج برخوردار خواهد بود. اما در مجموع، عملکرد برنج در دو ایستگاه نوشهر و قراخیل واکنش مشابهی نسبت به پارامترهای اقلیمی خواهد داشت و بیشترین انطباق و حساسیت بین عملکرد محصول برنج و حداکثر دمای سپتامبر در ایستگاه بابلسر پیش بینی شد. تولید محصول برنج در مناطق نوشهر و قائمشهر از 2010 تا 2029 کاهش خواهد یافت و در منطقه بابلسر از 2010 تا 2019 افزایش یافته و سپس از 2020 تا 2029 روند کاهشی خواهد داشت اما از 2030 تا 2039 برای هر سه ایستگاه در تولید محصول برنج روند افزایشی پیش بینی شد
ارزیابی کارایی زیست محیطی سیستم پرورش ماهی در قفس های دریایی؛ مطالعه موردی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد کشاورزی دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
105 - 131
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر به منظور ارزیابی کارایی زیست محیطی سیستم پرورش ماهی در قفس های دریایی و ارائه پیشنهاد هایی برای کاهش انتشار آلاینده ها به اکوسیستم دریایی در سطح استان مازندران انجام شده است. در فصل پرورشی 1395-96 تعداد 9 مزرعه فعال پرورش ماهی در قفس در این استان وجود داشته است که میزان انتشار آلاینده ها به محیط آبی در هر یک از این مزارع، با روشی غیر مستقیم ارزیابی شد. بر پایه نتایج، به ازای هر تن ماهی قزل آلای تولید شده در قفس های پرورش ماهی به طور متوسط 73.979 کیلوگرم نیتروژن، 13.893 کیلوگرم فسفر و 488.353 کیلوگرم کربن به محیط آزاد شده است. نرخ تبدیل غذایی (نسبت غذای داده شده به ماهیان به میزان ماهی تولید شده) نیز بین 0.897-4 با میانگین 1.249 بود که حاکی از تغییرات شدید کارایی تغذیه است. در ادامه با استفاده از رهیافت SBM-DEA به ارزیابی کارایی زیست محیطی هر یک از مزارع پرداخته شد. متوسط کارایی زیست محیطی مزارع 0.599 بود که نشان از وجود ظرفیت بالقوه بالا برای کاهش میزان انتشار آلاینده ها و بهبود عملکرد زیست محیطی دارد. بر اساس یافته ها ضعف دانش فنی قفس داران به خصوص در انتخاب زمان مناسب شروع و پایان دوره و مدیریت تغذیه، میزان آلاینده های آزاد شده به محیط را افزایش خواهد داد. لذا پیشنهاد می شود که با اعمال سیاست های تشویقی، مزارع موفق تجربیات خود را به دیگر مزارع منتقل کنند. این امر می تواند از طریق برگزاری دوره های آموزشی با بکارگیری مدرسین مجرب و قفس داران موفق عملی شود.
بررسی و پیش بینی اثرات مخاطره ای دمای فرین ماهانه بر روی محصولات باغی و کشاورزی در نوار شمالی ایران (استان های گلستان، گیلان و مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال پنجم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
125-144
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت فرین دما در بخش تولیدات کشاورزی و باغی که هر ساله خسارات قابل توجه ی را در این بخش به بار می آورد. برای جلوگیری از خسارات وارده در این بخش باید پژوهش های دقیق انجام گرفته و سپس با مدیریت و برنامه ریزی بر این مساله فایل آمد. هدف پژوهش حاضر بررسی و پیش بینی اثرات مخاطره ای دمای فرین ماهانه بر روی محصولات باغی و کشاورزی در نوار شمالی ایران می باشد. برای این منظور ابتدا داده های فرین دمای تمامی ایستگاه در بازه زمانی 30 ساله اخذ شد و سپس با استفاده از مدل شبکه عصبی تطبیقی Anfis داده ها برای خطاسنجی و پیش بینی برای 6 سال آینده انجام شد سپس برای سنجش تناسب اراضی نوار شمالی ایران برای کشت براساس داده های پیش بینی شده با به کارگیری دو مدل Vikor و Topsis اقدام شد. براساس یافته های پژوهش با توجه به مدل سازی خطایابی فرین دمای حداکثر کم ترین خطایابی را نسبت به حداقل دما نشان داد. در استان گلستان فرین های دمای حداکثر و حداقل هر دو در حالت افزایشی ضعیف می باشد ولی استان گیلان فرین های دمای حداکثر و حداقل هر دو در حالت افزایشی و حداکثر دما شدت بیش تری را دارا می باشد. استان مازندران فرین های دمای حداکثر و حداقل هر دو در حالت افزایشی و حداقل دما شدت بیش تری را نشان داد. هر دو مدل تصمیم گیری چند متغیره تاپسیس و ویکور تلفیق داده ها، حداقل دما ایستگاه ها را به خوبی منعکس کردند ولی در دمای حداکثر در ایستگاه های با اولویت بدتر را به خوبی منعکس نکردند.
انقلاب اکتبر و تقابل نیروهای انگلیسی با نیروی قزاق در شمال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با آغاز جنگ جهانی اول دو کشور روس و انگلیس درصدد گسترش قدرت نظامی خود در ایران برآمدند. انگلیسی ها پلیس جنوب را تأسیس کردند و روس ها هم بریگاد قزاق را به سطح دیویزیون ارتقا دادند. به دنبال انقلاب اکتبر و به قدرت رسیدن بلشویک ها در روسیه، قوای روس خاک ایران را ترک کردند و انگلیسی ها درصدد گسترش نفوذ در شمال ایران و قفقاز و پر کردن خلاء حاصل از خروج روس ها برآمدند، این در حالی بود که دیویزیون قزاق تحت فرماندهی استاروسلسکی خود را حافظ منافع روسیه درشمال ایران می دانست. هدف پژوهش حاضر پاسخ به این سوال است که انگلیسی ها برای گسترش نفوذ خود در شمال ایران به چه اقداماتی دست زدند و در این رابطه به چه شکل با دیویزیون قزاق برخورد کردند؟ مقاله با روش توصیفی تحلیلی به بررسی موضوع پرداخته و به این نتیجه رسیده که انگلیسی ها تلاش کردند از طریق قرارداد 1919 کلیه قوای نظامی ایران از جمله دیویزیون قزاق را در اختیار خود گیرند اما بواسطه مقاومت استاروسلسکی در برابر آنان و همچنین گسترش خطر پیشروی بلشویک ها به داخل ایران، صلاح کار را در خروج قوای خود از ایران، اخراج افسران روس از دیویزیون قزاق و سپردن رهبری آن به فرماندهان ایرانی مورد اعتماد دیدند.
راهبردهای تبلیغی دولت های سیدتبار شمال ایران برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی از سده هشتم تا دهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میانه سده هشتم هجری، شمال ایران شاهد پیدایش سه حکومت علوی تبار بود. سادات عمادی، مرعشی و کیایی به ترتیب در هزارجریب، مازندران خاوری و گیلان شرقی دولت های شیعی تشکیل دادند. پیدایش این حکومت ها با وجود آن بود که دودمان های بومی محلی نیرومندی نظیر: چلاویان، ناصروندان، ولاشیان، روزافزونیه و پادوسبانان همواره حیات آن ها را به چالش می کشیدند. هرچند تکیه بر تشیع یکی از دلایل ماندگاری این دودمان ها بود، ولی چنین می نماید رشته ای از تبلیغات فرهنگی پردامنه به منظور مهندسی افکار عمومی، از سوی دولت های هاشمی تبار بستر کسب مشروعیت برای این حکومت ها فراهم می ساخت. تکیه بر نسب هاشمی، تبلیغات، استفاده از باور مردم، تکیه بر نیروهای سرسپرده، استفاده از مفهوم شهادت، تقدیس فرمانروایان، مظلوم نمایی و تخریب چهره مخالفان از شاخص ترین راهبردهایی بود که حکومت های سیدتبار شمال کشور طی سده های هشتم تا دهم هجری به منظور شکل دهی افکار عمومی از آن ها بهره بردند و توانستند ضمن تأسیس حکومت به ماندگاری آن یاری رسانند.
بررسی رسوبات لسی در شمال ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال اول زمستان ۱۳۸۳ شماره ۴
95 - 95
حوزه های تخصصی:
لس در زمین های پست جنوب و مجاورت دریای خزر در موقعیت های ژئومورفولوژیکی متفاوت و تفاوت های اقلیمی چشم گیر یافت می شود . نهشته های لسی، اغلب با انواع متفاوت خاک های فسیل همراه می باشند. تاکنون اطلاعات اندکی درباره سرشت، منشا و سن توالی های لس - خاک های فسیل شمال ایران - منتشر شده است . این مقاله پنج رخنمون از توالی های لس - خاک های فسیل واقع در دره سفید رود (مقطع رستم آباد و در حوالی سراوان )، کوهپایه های شمالی البرز (واقع در نکا و در نوده ) و تپه های لسی استان گلستان (مقطع آق بند ) را مورد بررسی قرار داده است . لس های سفیدرود با تنوع زیاد در دانه بندی در مقیاس محلی مشخص می باشند. واریزه های دامنه ای زاویه دار و خاک های فسیلی در نهشته های لسی - رسی مقطع رستم آباد که توسط فرایندهای دامنه ای جا به جا شده اند، تحت تاثیر تغییر اقلیم و یا تاثیرات تکتونیکی قرار گرفته است . لس ها در سراوان، با دو افق خاک های فسیلی همراه می باشند. که احتمالا با مراحل ایزوتوپی اکسیژن 3 هم ارز می باشند در مقطع نکا دو خاک فسیلی قهوه ای (افق های Btk یا AhBtk) با لس های غنی از لس همراه شده اند. اولین تخمین سن یابی لومینی سنس نشان می دهد که خاک فسیلی بالایی در طی مدت OIS 5a-5d تشکیل شده است هشت خاک فسیلی روشن یا قهوه ای تیره (افق های BtK و BwK ) که به صورت میان لایه هایی که با لس های مقطع نوده همراه می باشند، شدت متفاوت هوازدگی را نشان می دهند که به شرایط پلیستوسن میانی یا بالایی بیشترین شباهت را دارد . در تپه های لسی نزدیک آق بند، لس همگنی با ضخامت 40 متر لایه ای از خاک فسیل قهوه ای رنگ را می پوشاند که احتمالا هم ارز با آخرین خاک دوره بین یخچالی است . توالی لس و خاک های فسیلی در مقاطع مورد مطالعه نکا، نوده و آق بند آرشیو عالی از تغییرات اقلیمی و محیطی مربوط به خشکی در شمال ایران می باشند
بررسی ساختار معماری و عملکرد زیست محیطی مساکن بومی پایدار لاهیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال هفتم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱۶
39 - 50
حوزه های تخصصی:
" خانه های شیکیلی" یا همان بناهای مسکونی بومی لاهیجان، واقع در شمال ایران، را می توان همچون موجودات زنده ای تصور کرد که بیانگر قرن ها، استفاده بهینه از مصالح، روش های ساخت و ملاحظات اقلیمی می باشند.در این مطالعه، مستندات معماری و ویژگی های اقلیم شناسیحدود 26 گونه از خانه های چوبی به جا مانده از قرن چهاردهم هجری شمسی این منطقه مورد بررسی قرار گرفته است. به علاوه ترکیب خاص متغیرهای زیست محیطی موجود که اصولفنی و شرایطیمطلوب متناسب با خرداقلیم مذکور را منجر می شود، مورد توجه قرار داده است. ترکیب یاد شده را می توان طراحی پایدار نامید؛که عبارت است از رویکردی اندیشمندانه به اقلیم و محیط زیستبا به کارگیری فناوری و اصول طراحیمناسب می باشد. این نوع طراحی مبتنی بر شکل قرارگیری ساختمان، تنظیم فضایی، جریان هوا، بازشوها و فرم کلی ساختمان می باشد.هدف از این مطالعه، مستندسازی و ارزیابی کمی و کیفی اصول مرتبط با این نوع معماری است.
سبک طبری: تأملی بر قرآن نگاری شمال ایران در سده های میانه
منبع:
مطالعات نظری هنر سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
45-60
حوزه های تخصصی:
کوفی شرقی صورت تکامل یافته و دگرگون شده کوفی اولیه است که از سده چهارم تا هفتم هجری در شرق جهان اسلام رواج یافت. کوفی شرقی را باید اصطلاحی عام برای سبک های متنوع و گاه سراسر متفاوت با کتابت قرآن به شمار آورد که اگرچه ازنظرازنظر هندسه و شکل حروف منشعب از کوفی اولیه بود، در اثر گذر زمان و متأثر از سلایق محلی به سبک هایی متفاوت در آمد. بررسی نسخه شناسان و محققان خوش نویسی عمدتاً متمرکز بر چند اثر مهم در سبک های این قلم بوده است. بررسی دقیق آثار نشان می دهد برخی از سبک های کوفی شرقی را می توان به مناطق جغرافیایی مشخصی منسوب کرد؛ مثل شمال ایران، یعنی طبرستان و گیلان. کهن ترین نسخه تاریخ دار سبک طبری، قرآنی است به خط علی مخلّصی طبری، مورخ 353، و آخرین اثر، قرآنی است به خط مسعود بن عیسی مقری دیلمی، مورخ 647 ق. انتساب این سبک به شمال ایران به واسطه نام کاتبانی است از رودبار، مجاور، دیلم و طبرستان. این سبک، خطی ریزاندازه با ویژگی هایی منحصربه فرد در کتابت حروفی چون «ف»، «ق» و «و» بود. دیگر ویژگی هایش ارتفاع نسبتاً کوتاه حروف عمودی و اتصالات افقی و مستحکم آن، با تنوع ناچیز در ضخامت قلم است. همچنین نشان فصل آیات، در قرآن های طبری، عمدتاً با چهار نقطه مشخص شده است و تذهیب و آرایش نسخه هایش ناچیز و مختصر است.
بررسی ساختار جو در زمان رخداد آتش سوزی در شمال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هفتم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۵
187 - 206
حوزه های تخصصی:
جهت بررسی ساختار جو در زمان رخداد آتش سوزی در جنگل های استان گلستان، مازندارن و گیلان، از اطلاعات مربوط به حریق-های ثبت شده ، در طی دوره آماری ۹۰-۱۳۸۴ استفاده گردید. همچنین داده های هواشناسی در ایستگاه های همدیدی در دامنه های شمالی و جنوبی رشته کوه البرز از سازمان هواشناسی کشور، داده های جو بالا(رادیوسوند) ایستگاه مهرآباد تهران در دامنه جنوبی رشته کوه و داده های شبکه بندی شده شامل: ارتفاع ژئوپتانسیل، فشار سطح دریا، رطوبت نسبی، دمای هوا، مولفه های مداری و نصف النهاری باد و شاخص ناپایداری(امگا) از دو تارنمای متعلق به مرکز ملی پیش بینی محیطی و علوم جوی آمریکا(NCEP/NCAR) و مرکز اروپایی پیش بینی میان مدت جوی(ECMWF) از سه روز قبل از وقوع آتش سوزی اخذ و پس از تحلیل های آماری نسبت به ترسیم نقشه ها سینوپتیک اقدام گردید و برای احتمال رخداد آتشسوزی از روش فرانسیلا استفاده شد. بررسی ها نشان داد افزایش دما تا ۳۴ درجه سانتی گراد و کاهش رطوبت نسبی در سطح زمین و استقرار یک پشته در جو بالا با محور شمال-جنوب یا شمال شرق-جنوب غرب شرایط همدیدی مطلوب را جهت عبور جریان های غربی از ارتفاعات و وقوع پدیده گرمباد فراهم می سازد. بررسی نقشه فشار سطح زمین و استقرار همفشار ۱۰۰۲ در جنوب و ۱۰۰۵ هکتوپاسکال در شمال البرز حاکی از تاثیر شرایط همدید جو بالا بر توزیع فشار سطح زمین است. بوجود آمدن هسته همگرایی قوی در دامنه جنوبی البرز در سطح زمین و واگرایی فوقانی در بالای کوهستان و افزایش رطوبت نسبی سبب شده تا ابرهای حاصل از این پدیده در دو سمت رشته کوه تشکیل گردد. بررسی ها نشان داد در دامنه شمالی به دلیل همگرایی فوقانی و واگرایی سطحی و نزول بی دررو هوا به افزایش بیش از ۴.۵ درجه دما و کاهش رطوبت نسبی به کمتر از ۲۰ درصد در روز منجر شده است.
ارزیابی پتانسیل گردشگری ساحلی شمال ایران با استفاده از شاخص های نسل دوم و سوم زیست اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۰
213 - 226
حوزه های تخصصی:
برای برنامه ریزی توسعه گردشگری، بررسی رابطه اقلیم و گردشگری اهمیت بسیاری دارد. بنابراین مطالعه حاضر با هدف ارائه پتانسیل اقلیم گردشگری سواحل شمال ایران در راستای گردشگری ساحلی است. در این مطالعه ی توصیفی تحلیلی از داده های هواشناسی شش ایستگاه هواشناسی ساحلی (1395–1361) و داده های دمای آب دریا استفاده شد. ابتدا آسایش دمایی در مقیاس ماهانه توسط شاخص نسل دوم اقلیم گردشگری TCI تعیین شد. آن گاه با استفاده از شاخص نسل سوم دمای معادل فیزیولوژیک PET، تقویم زمانی مناسب گردشگری با مقیاس روزانه بدست آمد. تقویم زمانی گردشگری با توجه به تمایل یا عدم تمایل به شنا و تفریحات دریایی به سه دوره زمانی مختلف بدین شرح تقسیم شد؛ 1) بر اساس ترجیح گردشگران ساحلی اوایل تیرماه تا اواخر شهریورماه به عنوان بهترین زمان گردشگری ساحلی تعیین شد. 2) برای گردشگری همزمان ساحلی و غیرساحلی، اواخر خرداد تا اوایل تیرماه و شهریورماه مناسب ترین وضعیت اقلیمی را داراست و 3) برای سایر فعالیت های گردشگری و در صورت عدم تمایل به شنا، اردیبهشت و خردادماه به عنوان گردشگری بهاره دارای بهترین شرایط آسایش دمایی در این سواحل بوده و مهر و آبان ماه نیز به عنوان گردشگری پاییزه در رتبه دوم آسایش دمایی قرار دارد.
بررسی تغییرات کاربری اراضی با تأکید بر پوشش جنگلی و اثرات آن بر فرسایش خاک با استفاده از طبقه بندی شی گرا و تکنیک چندمعیاره مارکوس مطالعه موردی: حوضه آبریز قلعه رودخان فومن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
167 - 144
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق آشکارسازی تغییرات کاربری و تخریب پوشش جنگلی و اثرات آن بر فرسایش خاک، در حوضه آبریز قلعه رودخان می باشد. بدین منظور ابتدا تغییر کاربری های صورت گرفته بین سال های 1371 تا 1402 با استفاده از تصاویر لندست و تکنیک طبقه بندی شی گرا استخراج شد و به کلاس های (کشاورزی، جنگل، مرتع، عوارض آبی و مسکونی) طبقه بندی شدند. در مرحله بعد، با شناسایی عوامل مؤثر در فرسایش منطقه و تهیه لایه های اطّلاعاتی هر معیار در GIS، استانداردسازی لایه ها با استفاده از تابع عضویت فازی، وزن دهی معیارها با استفاده از روش کرتیک و مدل سازی نهایی با استفاده از روش تحلیل چند معیاره مارکوس انجام شد. بررسی تغییرات کاربری حوضه نشان می دهد که پوشش جنگلی در سال 1371، با وسعت 17/222 کیلومترمربع ، بیشترین مساحت را در بین کاربری ها داشته که در سال 1402 وسعت آن به 03/205 کیلومترمربع کاهش یافته است. همچنین با نظر به نتایج حاصله؛ کاربری مسکونی با افزایش 17/27 کیلومترمربعی، بیشترین تغییر را در طول بازه زمانی 30 ساله مورد مطالعه داشته است. با توجه به نقشه پهنه بندی فرسایش نیز به ترتیب؛ مساحت طبقه با پتانسیل فرسایش بسیار زیاد و زیاد از 04/18 و 05/31 درصد در سال 1371 به 52/22 و 34/32 درصد در سال 1402، افزایش پیدا کرده است. با توجه به نتایج به دست آمده می توان، کاهش پوشش جنگلی و تبدیل آن به مناطق مسکونی، اراضی کشاورزی و مراتع، همچنین؛ تبدیل اراضی کشاورزی به مناطق مسکونی و افزایش کاربری مسکونی و زراعی در حریم و بستر رودخانه ها، را مهّم ترین عوامل دخیل در افزایش پتانسیل فرسایش خاک حوضه، دانست.
پهنه بندی تطبیقی سیلاب در حوضه آبخیز چشمه کیله، تنکابن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
147 - 127
حوزه های تخصصی:
سیلاب یکی از مهمترین خطرات طبیعی است که اغلب با تأثیرات عظیم سالانه میلیون ها نفر را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار می دهد. در سال های اخیر به دلیل وقوع سیلاب ه ای مک رر در حوضه آبخیز رودخانه چشمه کیله و متعاق ب آن ایج اد خس ارات ناش ی از سیلاب، لزوم توجه به پهنه بندی خطر سیل خیزی حوض ه م ورد بررسی بیش از پیش نمایان می شود. در بین روش های مختلف برای تهیه نقشه های پهنه بندی سیلاب، روش های آماری به علت سادگی در عمل و نیز دقت قابل قبول، بیشتر مورد توجه قرار می گیرند. هدف از این پژوهش مقایسه قابلیت اعتماد مدل های آنتروپی شانون، نسبت فراوانی و وزن شاهد در زمینه پهنه بندی سیل خیزی حوضه آبخیز چشمه کیله است. در این تحقیق از معیارهای شیب، طبقات ارتفاعی، جنس خاک، شاخص رطوبت توپوگرافی، فاصله از رودخانه، زمین شناسی، کاربری اراضی، تراکم آبراهه، NDVI و بارندگی استفاده شده است. احتمال رخداد سیلاب برای هر کلاس از هر پارامتر محاسبه شده است. وزن های محاسبه شده برای هر کلاس در نرم افزار GIS ARCدر لایه های مربوطه اعمال شده و نقشه های پهنه بندی سیلاب منطقه به دست آمد. نقشه های نهایی حاصل از اجرای این سه مدل در منطقه به 3 طبقه کم خطر، متوسط و پرخطر تقسیم شدند. و نهایتا قابلیت اعتماد هر یک از مدل ها با استفاده از منحنی مشخصه عملکرد سیستم (ROC) ارزیابی شدند. نتایج نشان داده است که تکنیک نسبت فراوانی (FR)، وزن شاهد (WOE) و آنتروپی شانون (SE) به ترتیب اولویت، دارای بیشترین دقت در پیش بینی وقوع سیلاب هستند.
پهنه بندی حساسیت زیرحوضه های حوضه نکارود نسبت به سیل خیزی، نکا- مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۴
100 - 75
حوزه های تخصصی:
سیلاب به عنوان یک رخداد طبیعی و غیرمنتظره، در دهه های اخیر به فراوانی رخ داده است. در راستای کاهش خسارات ناشی از سیلاب و مدیریت سیلاب، ارزیابی احتمال خطر و تهیه نقشه های مناطق احتمال خطر امری ضروری می باشد. در دهه های اخیر در حوضه آبخیز نکارود سیل های مخرب زیادی رخ داده است. به همین دلیل جهت مدیریت سیلاب، کاهش خسارات و استفاده درست از منابع آبی، پتانسیل سیل خیزی زیرحوضه های حوضه آبریز نکارود مورد مطالعه قرار گرفته است. رودخانه نکا به طول 176 کیلومتر یکی از رودخانه های مهم استان مازندران و حوضه ی آبخیز نکا از حوضه های آبخیز دریای خزر است. در این پژوهش به منظور تهیه نقشه حساسیت زیرحوضه ها نسبت به سیلاب خیزی حوضه از 11 لایه اطلاعاتی فاکتورهای تجمع جریان، فاصله از شبکه زهکشی، طبقات ارتفاعی، شیب و جهت شیب، تراکم شبکه زهکشی، نقشه بارش، نقشه کاربری اراضی، زمین شناسی، شاخص قدرت جریان، شاخص رطوبت توپوگرافی و شاخص انحنای توپوگرافی استفاده شده است. لایه ها با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، وزن دهی و و در نهایت با استفاده از روش ترکیب خطی وزنی در نرم افزار ArcGIS لایه های استاندارد شده به وزن مربوطه ضرب و سپس نتایج تمام متغیرها با همدیگر جمع و رویهم گذاری شدند و نقشه حساسیت نهایی به پنج طبقه تقسیم گردید. نتایج پژوهش نشان می دهند حساسیت سیلاب در زیرحوضه های رودخانه نکا متفاوت می باشد. از میان عوامل محیطی موثر در مبحث سیل خیزی عوامل ارتفاع و تراکم آبراهه تاثیرگذارترین عوامل در خطر رخداد سیلاب بوده اند.
پهنه بندی خطر بهمن با استفاده از مدل های آنتروپی شانون و LNRF مطالعه موردی: بخشی از جاده هراز، پلدختر- وانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
81 - 66
حوزه های تخصصی:
منطقه مورد مطالعه در مسیر جاده هراز از پلدختر تا وانا، با آب و هوای سرد کوهستانی البرز مرکزی برای وقوع بهمن مستعد است. هدف از این پژوهش تعیین مهم ترین عوامل موثر در وقوع بهمن و پهنه بندی خطر آن با استفاده از مدل های آنتروپی شانون و LNRF است. برای این منظور از معیارهای پوشش برف، ارتفاع، شیب، جهت دامنه، انحنای دامنه، کاربری اراضی و فاصله از جاده استفاده شده است. نتایج تعیین مهم ترین عوامل موثر در وقوع بهمن منطقه مورد مطالعه با استفاده از مدل آنتروپی شانون نشان داد که به ترتیب جهت دامنه، کاربری اراضی، فاصله از جاده و پوشش برف با وزن های 541/0، 143/0، 129/0 و 083/0 اهمیت بیشتری دارند. نقشه های پهنه بندی خطر بهمن نشان می دهند که بیشترین خطر بهمن در قسمت های جنوبی و جنوب غربی منطقه قرار دارد که به دلیل قرار گرفتن این مناطق در ارتفاعات 2700-2100 متر و شیب 60-30 درجه با جهت دامنه های شمال شرقی و شمالی می باشد. ارزیابی نقشه های پهنه بندی خطر بهمن با استفاده از شاخص احتمال تجربی (P) حاکی از مناسب بودن مدل های آنتروپی شانون و LNRF در منطقه است، اما کاربرد آنتروپی شانون منجر به افزایش دقت نقشه تا 97 درصد شده است.
شناسایی و مطالعه مکانیزم خوردگی و راهکار حفاظت پیشگیرانه از اشیای آهنی به دست آمده از محوطه پَهلوج سوادکوه مازندران
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲)
74 - 84
حوزه های تخصصی:
شناسایی ویژگی های شیمیایی و میکروسکوپی لایه های خوردگی اشیای آهنی باستانی موضوع مهمی برای درک شرایط حفاظتی مجموعه های آهنی حفاری شده است. این مسئله در فراهم کردن سیاست های حفاظتی، به حفاظت طولانی مدت از آثار باستانی کمک می کند. در بسیاری از مجموعه های سراسر دنیا تعداد زیادی از اشیای آهنی به دست آمده از حفاری های مختلف وجود دارد. ایران در تاریخ باستانی متالورژی یکی از مناطق مهم است و بسیاری از مجموعه های فلزی متعلق به دوران مختلف از محوطه های باستانی ایرانی به دست آمده است. در این مقاله لایه ها و محصولات خوردگی تعدادی از اشیای آهنی بررسی شده تا مکانیزم خوردگی در آثار مشخص شود. اشیای آهنی از محوطه باستانی پَهلوج در شمال ایران به دست آمده که احتمالاً به اواخر دوره ساسانی مربوط است. اشیای به دست آمده از این کاوش هم اکنون در موزه کلبادی ساری نگهداری می شود. ریخت شناسی و مکانیزم خوردگی اشیا با میکروسکوپ نوری (OM)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM-EDS)، رادیوگرافی (X-Ray) و پراش پرتو ایکس (XRD) آزمایش شد و نتایج نشان می دهد لایه نازک خوردگی روی سطح اشیا را پوشانده است. قشر خوردگی سطح اشیا نشان دهنده ساختار چندلایه است که می تواند ناشی از تغییر شرایط تدفین در زمان دفن و تغییرات پس از حفاری باشد. محصولات خوردگی اصلی شامل اکسیدها و هیدروکسیدهای متفاوت آهن است و ریخت شناسی و مکانیزم خوردگی در اشیای مطالعه شده، نشان دهنده مدت زمان طولانی تدفین در خاک نسبتاً خورنده است. هدف از شناسایی روند فرسایش، طرح موضوع حفاظت پیشگیرانه و ایجاد شرایط حفاظتی مناسب در حفاری است. ایجاد شرایط محیطی مناسب برای نگهداری نمونه ها پس از حفاری مستلزم محیطی با میزان رطوبت و اکسیژن کم است. استفاده از مواد جاذب رطوبت یکی از ابزارهای کاربردی در کاهش رطوبت است.