فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
صنایع دستی بخش مهمی از گردشگری فرهنگی و تجربه گردشگران را شامل می شود. با وجود توانمندی های ایران در تولید صنایع دستی، جایگاه خوبی از نظر صادرات ندارد. هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی چالش های موجود در صادرات محصولات معرق ایران است. در این پژوهش، که از نوع آمیخته است، در ابتدا با مرور ادبیات و سپس مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان صنعت صنایع دستی ایران تعداد 36 مانع صادراتی شناسایی شد. این عوامل در هفت دسته کلی براساس ماهیتشان دسته بندی شدند و در قالب پرسش نامه در اختیار جامعه آماری پژوهش قرار گرفتند. جامعه آماری پژوهش شامل تولیدکنندگان، صادرکنندگان و فعالان میراث فرهنگی و صنایع دستی بود که درنهایت به 158 پرسش نامه پاسخ داده شد. روایی پرسش نامه ازطریق خبرگان تأیید شد و پایایی از آزمون کرونباخ با ضریب آزمون 0.853 تأیید شد. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس و آزمون فریدمن تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد که چالش های صادرات صنایع دستی ایران به ترتیب عبارت اند از: عوامل مالی و اقتصادی، عوامل سیاسی، عوامل قانونی، عواملی بازاریابی و فروش، عوامل فرهنگی اجتماعی، عوامل مربوط به محصول و عوامل حمل ونقل.
تغییرات هیدرومورفولوژیک رودخانه چشمه علی دامغان در بازه زمانی 1961 تا 2023(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات الگوی رودخانه، یکی از مهمترین مسائل مهندسی رودخانه است که فعالیت ها و سازه های عمرانی را در حاشیه رودخانه ها تحت تأثیر قرار می دهد. محدوده مورد مطالعه در این پژوهش رودخانه چشمه علی است که از الحاق جریان رودخانه های آستانه و دامغانرود و جریان خروجی از مظهر چشمه علی در محل روستای آهوانو شکل می گیرد. محدوده مورد مطالعه به طول 10 کیلومتر به 7 بازه مجزا تفکیک گردید. در ادامه تغییرات پلاتفرم کانال و تغییرات آن براساس مساحت کانال در سال های مختلف همچنین پویایی کانال در بازه های مختلف زمانی مطالعه شد. در این پژوهش تاثیرات ویژگی های زمین شناسی بر مورفولوژی رودخانه برای هریک از بازه ها مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج بررسی پویایی کانال نشان داد که بیشترین جابجایی جانبی در سالهای 2003 و 2013 رخ داده است. همچنین بیشترین جابجایی جانبی در بازه 7 به میزان 65/0 متر در سال و در مقابل، بازه 1 کمترین جابجایی جانبی به میزان 27/0 متر در سال رخ داده است. در واقع بازه 1 پایدارتر از بازه 7 بوده است. تنوع در سازندهای زمین شناسی در دو طرف رودخانه با تغییرات مورفولوژیکی مشاهده شده مرتبط است، و نشان می دهد که تفاوت سازندهای زمین شناسی می تواند به طور قابل توجهی بر رفتار رودخانه و پایداری در طول زمان تأثیر بگذارد. یافته ها روند واضحی از تغییرات مورفولوژیکی و هیدرولوژیکی در سیستم رودخانه در شش دهه گذشته را نشان می دهد. کاهش مساحت کانال در چندین بازه نشان دهنده عوامل تنش زای محیطی بالقوه مؤثر بر پایداری رودخانه شامل اثرات انسانی یا ویژگی های توپوگرافی در غالب تغییرات شیب، موقعیت کانال از جهت محدودیت کانال و ویژگی های زمین شناسی بوده است. کاهش قابل توجه در مساحت و عرض کانال نشان دهنده گرایش به سوی زیستگاه های رودخانه ای با ثبات تر و بالقوه با تغییرات کمتر است.
Environmental Socialization: An Analysis of Meaning and Concept and an Assessment of the Contexts(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
One of the functions of environmental sociology is the creation and development of socio-environmental concepts. “Environmental socialization” is one such concept, addressing which can offer valuable insights for future research, policymaking, and intervention strategies. Accordingly, this article aims first to explore the meaning and conceptual dimensions of environmental socialization as thoroughly as possible, and second to identify the contexts influencing it through a review of the theoretical literature and empirical studies in the field. This research employs a document-based method using content analysis of relevant texts. In terms of data collection, it is a library-based study, and in terms of data analysis, it falls within the category of qualitative content research. Based on the most prominent and recurrent themes found in expert definitions of the broader concept of "socialization," “environmental socialization” can be defined as the process of learning and internalizing environmental attitudes and awareness, and their behavioral manifestation in everyday life. Furthermore, drawing on themes derived from empirical research, the primary contexts in which environmental socialization occurs include residential environments, family, peer groups, educational settings, and media.
تحلیلی بر سطح آسیب پذیری مناطق شهری در برابر مخاطرات طبیعی «زلزله» با تأکید بر رویکرد مدیریت بحران (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۱
243 - 218
حوزههای تخصصی:
زلزله یکی از خطرناک ترین، مخرب ترین و غیرقابل پیشبینی ترین مخاطرات طبیعی به شمار می آید. از این رو، شناسایی مناطق آسیب پذیر شهرها به منظور افزایش ظرفیت مقابله با خطرات زلزله و مدیریت بحران این مخاطره ضروری است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی سطوح آسیب پذیر کلان شهر تبریز در برابر زلزله و ارائه ی راهکارهای مدیریت بحران (قبل از بحران) برای کاهش اثرات زلزله نگارش شده است. روش تحقیق در مطالعه ی حاضر آمیخته (ترکیبی از رویکردهای کیفی و کمی) با هدف کاربردی و ماهیت تحلیلی-اکتشافی می باشد که به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات و تهیه ی نقشه های رقومی از روش FAHP و نرم افزار ArcGIS و به منظور بررسی آسیب پذیری مناطق 10گانه ی شهر از روش PROMETHEE استفاده شده است. همچنین جامعه ی آماری تحقیق شامل مدیران و مسئولان شهری و نخبگان دانشگاهی می باشد. حجم نمونه ی مدیران و مسئولان با استفاده از روش کوهن در سطح اطمینان 95 درصد، 90 نفر تعیین گردیده که نحوه ی دسترسی به آنها بر مبنای روش گلوله برفی می باشد. حجم نمونه ی نخبگان دانشگاهی نیز بر مبنای روش نمونه گیری دلفی هدفمند 14 نفر تعیین شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مناطق حاشیه ای و مرکزی شهر بیشترین پتانسیل آسیب پذیری را دارا می باشند. در این بین مناطق 10 و 1 با کسب جریان خالص 454/0- و 527/0-، جزو مناطق با آسیب پذیری خیلی زیاد در برابر زلزله محسوب می شوند. از عوامل مؤثر بر آسیب پذیری این مناطق می توان به نزدیکی به گسل، فرسودگی بافت ها، دوری از مراکز امدادونجات، تراکم زیاد و همچنین عدم کشش پذیری معابر اشاره کرد. بدین منظور نیاز به رویکرد سیستمی و یکپارچه به منظور بازگشت پذیری و توانمندسازی اجتماع لازم بوده و در این راستا توجه به مرحله ی قبل از بحران در ابعاد مقاوم سازی ابنیه، ارتقاء دسترسی ها و تهیه ی طرح های موضعی به تفکیک محلات با تأکید بر محلات آسیب پذیر ضروری می باشد.
پایش فرونشست در حریم خطوط ریلی با الگوریتم LiCSBAS و روش تداخل سنجی راداری (مطالعه موردی: راه آهن مشهد-سرخس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
227 - 246
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر پدیده فرونشست و وقوع آن در دشت ها، مناطق شهری و زیرساخت های حمل و نقل کشور ایران به نگرانی عمده ای تبدیل شده است. از این رو مطالعه حاضر، به بررسی اثرات این پدیده بر راه آهن مشهد-سرخس پرداخته است؛ چرا که این خط آهن با قرارگیری در منتهی الیه شرقی شبکه ریلی ایران و اتصال آن به کشور های حوزه آسیای میانه، نقش مهمی در واردات و صادرات ایران ایفا می کند. در راستای بررسی میزان فرونشست این مسیر، با پردازش 151 تصویر راداری سنجنده سنتینل-1 به کمک الگوریتم نوین NSBAS و پیش پردازش داده ها در سامانه LiCSAR نرخ تجمعی فرونست در بازه زمانی 2017 تا 2023 محاسبه شد و به جهت تقلیل اثرات جوی از سامانه GACOS استفاده گردید. در گام بعد برای بررسی نقش پوشش اراضی بر فرونشست، به کمک سامانه متن باز Goolge Earth Engine نقشه پوشش اراضی محدوده مطالعاتی با چهار طبقه کاربری تولید شد. سپس پروفیل فرونشست در راستای ریل تولید و برای ارزیابی ارتباط فعالیت های کشاورزی و فرونشست، پروفیل فرونشست با طبقات کاربری اراضی تلفیق شد. نتایج پردازش InSAR نشان داد که سه پهنه فرونشستی در مسیر ریل وجود دارد؛ به طوری که برخی نواحی تا بیش از 200 میلی متر فرونشست داشته اند و محل وقوع فرونشست نیز عمدتاً در مناطق دارای فعالیت کشاورزی متمرکز قرار گرفته است. این مطالعه کیلومتر 0 تا 60 این مسیر را که دارای پل های روگذر و زیرگذر متعدد است، به عنوان پرمخاطره ترین بخش مسیر از نظر شدت فرونشست شناسایی کرد.
واکاوی تأثیرات اصول نوشهرگرایی در توسعه گردشگری هسته مرکزی شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۲
105 - 138
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های مشترک بین نظریه نوشهرگرایی، به ویژه اصل پیاده مداری و توسعه گردشگری شهری انجام شده است. تمرکز آن بر توانمندسازی هسته مرکزی شهرها برای پاسخ گویی مؤثر به نیازهای گردشگران است. شهرها از ابتدا به عنوان ساختارهایی برای سامان دهی فعالیت های اجتماعی شکل گرفته اند. این ساختار در گذر زمان با گسترش فضاهای عمومی و اختراعات حمل ونقل دچار تحول شد. درنتیجه، جاذبه هایی پدید آمدند که زمینه ساز شکل گیری گردشگری شدند. با افزایش حضور گردشگران، چالش هایی در پاسخ گویی به نیازهای آنان به وجود آمد. بسیاری از شهرها به دلیل بی توجهی به مؤلفه های مؤثر بر گردشگری آسیب دیدند. بنابراین، درک ارتباط میان نظریه های شهرسازی و گردشگری، امری ضروری برای توسعه هم زمان این دو حوزه به شمار می آید. روش شناسی: این پژوهش با رویکرد آمیخته و با اهداف کاربردی، از روش توصیفی – تحلیلی برای رسیدن به پاسخ سؤال پژوهش بهره می برد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد ارتباط محکم و معناداری بین اصول نوشهرگرایی و توسعه گردشگری وجود دارد. نتیجه گیری و پیشنهادات: در صورت تقویت اصول استخراجی نوشهرگرایی از بطن این پژوهش می توان گردشگری را در هسته مرکزی شهرها تقویت نمود. پیشنهاد می گردد سایر محققان در خصوص اندازه گیری میزان تأثیر این اصول نوشهرگرایی و مؤلفه های مؤثر بر تقویت گردشگری بر یکدیگر در بستر شهرهای مختلف به روش های کمی و کیفی اهتمام ورزند. نوآوری و اصالت: پژوهش حاضر به جهت ارتباط بین رشته های مختلف و ارزیابی نحوه تأثیر نظریه های مختلف بر یکدیگر دارای نوآوری است.
اقتصادسنجی اثرات گردشگری بر تاب آوری کالبدی روستاهای هدف گردشگری (مطالعه موردی: شهرستان ماهنشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
97 - 116
حوزههای تخصصی:
بدین جهت در این مطالعه هدف تحلیل اثرات گردشگری بر تاب آوری سکونتگاه های روستایی است چراکه رونق و توسعه گردشگری در این مناطق روستایی باعث تغییرات کالبدی در سطح روستا گردشگرپذیر می شود؛ و این پژوهش با روش علی - معلولی به دنبال تهیه مدلی برای تبیین تأثیر گردشگری بر بهبود تاب آوری سکونتگاه های روستاهای منتخب شهرستان ماهنشان است که در پژوهش حاضر تاب آوری به عنوان متغیر وابسته و گردشگری به عنوان متغیر مستقل است؛ همچنین گردشگری شامل تعداد متغیرهایی از جمله سهم نسبی اشتغال مستقیم گردشگری از کل اشتغال، نرخ بازدید مجدد، نسبت نفوذ گردشگران، کسب وکارهای گردشگری متعلق به افراد بومی، نسبت خانوار ساکن به خانه های دوم، درصد اعتبارات گردشگری است. از سویی داده های گردآوری شده از مراکز رسمی در بازه زمانی 1375 تا 1399 هستند که با استفاده از روش رگرسیون داده های تابلویی (پانل) به وسیله نرم افزار آماری ایویوز ورژن 13 به تجزیه وتحلیل روستاهای موردنظر پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد گردشگری دایره گسترده ای فرصت ها را در تمام ابعاد ایجاد می کند. تأثیر گردشگری از بین جنبه های مورد بررسی بر تاب آوری کالبدی با ضریب (69/0) است همچنین از بین هفت متغیر کلیدی و تأثیرگذار در افزایش تاب آوری کالبدی پنج متغیر (سهم نسبی اشتغال مستقیم گردشگری از کل اشتغال، نرخ بازدید مجدد، نسبت نفوذ گردشگران، کسب وکار گردشگری متعلق به افراد بومی، درصد اعتبارات گردشگری) تآثیر معنی داری بر تاب آوری کالبدی داشتند. در نتیجه باتوجه به نتایج، تقویت گردشگری سبب افزایش تاب آوری کالبدی مناطق گردشگری می شود و می تواند کلید توسعه روستایی باشد که با افزایش مداوم جریان حضور گردشگران سبب بهبود ظرفیت انعطاف پذیری و استحکام بیشتر جامعه روستایی می شود.
دسترسی پذیری برابر شهروندان به خدمات عمومی؛ راهی برای کاهش فقر خدمات شهری مطالعه موردی: شهر سقز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۵
63 - 82
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان جمعیت شهری و افزایش پیوسته نیازها به توزیع عادلانه و دسترسی آسان به خدمات شهری، به عنوان یکی از چالش های بنیادی است که مدیران و برنامه ریزان شهری در کشورهای درحال توسعه ازجمله ایران با آن روبه رو هستند. این موضوع از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف این پژوهش، ارزیابی توزیع خدمات شهری از جهت عدالت فضایی و دسترسی پذیری در سقز می باشد. این تحقیق سعی در شناسایی نقاط نابرابری و عدم توازن در ارائه خدمات در مناطق مختلف این شهر دارد. روش پژوهش این مقاله ترکیبی است. جامعه آماری تحقیق محدوده شهر سقز بوده و داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده اند. برای تعیین الگوی توزیع خدمات شهری از شاخص میانگین نزدیک ترین همسایگی و برای تکمیل فرآیند تحلیل و تعیین وضعیت شهر از لحاظ دسترسی به خدمات عمومی، از تحلیل شبکه و همپوشانی استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که شهر سقز از منظر شعاع عملکردی و محدوده پوشش خدمات عمومی، با عدم تجانس فضایی در توزیع این خدمات مواجه است. بخش های قابل توجهی از پهنه شهری خارج از محدوده بهینه دسترسی و ارائه خدمات قرار دارند. محلات نزدیک به معابر اصلی و مرکزی شهر، دسترسی بهینه ای به خدمات دارند. در مقابل، محلات شرقی، شمال غربی و جنوبی شهر با کمبود یا عدم دسترسی مناسب مواجه اند. درمجموع، نتایج مؤید این است که الگوی توزیع خدمات در سقز از کارایی و عدالت فضایی لازم برخوردار نبوده و محلات حاشیه ای در مقایسه با محلات مرکزی، وضعیت نامطلوب تری دارند. در انتهای پژوهش، پیشنهادهای سیاستی و اجرایی برای رفع این نابرابری ها ارائه شده است.
بررسی سازگاری فضاهای آموزشی شهر زنجان با کارکرد سایر کاربری های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۴
105 - 129
حوزههای تخصصی:
ارزیابی سازگاری کاربری های آموزشی با کارکرد سایر کاربری های شهری می تواند در بهینه سازی الگوهای کاربری اراضی و مدیریت شهری کمک کرده و از پیامدهای منفی در شهر جلو گیری کند و در بهبود کیفیت فضاهای آموزشی شهری موثر باشد. از یک طرف، این ارزیابی می تواند به توسعه متوازن شهری کمک کرده و از سلامت عمومی محافظت کند، و از طرف دیگر، ترکیب نا هماهنگ کاربری ها به دلیل ناکارآمدی طرح های توسعه شهری می تواند مشکلاتی را ایجاد کند که کیفیت زندگی و آموزشی دانش آموزان را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین، این پژوهش به دنبال شناسایی کاربری های آموزشی سازگار و ناسازگار در شهر زنجان و بررسی مساحت کاربری های آموزشی مجاور آنها است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش شناسی، توصیفی-تحلیلی است. داده ها از طریق منابع اسنادی و پیمایشی جمع آوری شده و با استفاده از تکنیک های کمی AHP و تحلیل فضایی در نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد میزان سازگاری براساس ماتریس مقایسه ی زوجی مدل Ahp جهت وزن دهی به معیارها برابر با 0.0264 است و براساس یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت که بیش از یک سوم فضا های آموزشی با سایر کاربری ها ناسازگارند که می تواند به مشکلات مختلفی مانند تداخل کاربری ها، کمبود فضاهای مناسب یا چالش های زیست محیطی منجر شود، در عین حال، درصد کمتری از این فضاها، در حدود 21 درصد، با سایر کاربری ها سازگاری زیادی دارند و وضعیت مطلوبی دارند. این توزیع نابرابر نشان دهنده نیاز به توجه و برنامه ریزی دقیق تر برای بهبود سازگاری فضا های آموزشی با دیگر کاربری ها است.
بررسی و مدل سازی تغییرات کاربری اراضی شهرستان مهاباد با استفاده از مدل زنجیره مارکوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۱
191 - 168
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر به مطالعه و ارزیابی روند تغییرات کاربری اراضی شهرستان مهاباد در یک بازه زمانی بیست ساله از 2000 تا 2020 و پیش بینی روندهای احتمالی آن تا سال 2040 پرداخته شده است. در تحقیق حاضر، از تصاویر سنجنده های ETM و OLI ماهواره لندست در سه تاریخ 2000، 2010 و 2020 و تکنیک طبقه بندی نظارت شده برای تشخیص تغییرات رخ داده بهره گرفته شده است. همچنین، به منظور مدل سازی تغییرات کاربری اراضی از مدل زنجیره مارکوف و سلول های خودکار استفاده شده است. مطابق نتایج، اراضی ساخته شده بیشترین افزایش مساحت و پهنه های آبی بیشترین کاهش مساحت را نشان داده اند به نحوی که مساحت اراضی ساخته شده از 67/2367 هکتار به 08/71006 هکتار و مساحت پهنه های آبی از 63/9266 هکتار به 28/1164 هکتار رسیده است. علاوه بر این، نتایج مدل مارکوف چنین نشان می دهد که روند تغییرات کاربری اراضی منطقه موجب افزایش سطح اراضی بایر و اراضی ساخته شده و کاهش سطح دیگر اراضی شده و چنین انتظار می رود که مساحت اراضی زراعی به میزان 1/1473 هکتار، باغات و جنگل ها به میزان 11/810 هکتار، اراضی مرتعی به میزان 4/16455 هکتار و پهنه های آبی به میزان 69/545 با کاهش و در مقابل، مساحت اراضی بایر به میزان 72/11831 هکتار و اراضی ساخته شده به میزان 42/7448 هکتار افزایش خواهد یافت. به طور کلی، پیش بینی ها روند فزاینده گسترش اراضی ساخته شده و مسکونی و نیز کاهش روزافزون گستره پهنه های آبی منطقه را برجسته نموده است که این روند می تواند پیامدها و تبعات بسیاری بر توسعه پایدار شهرستان مهاباد به دنبال داشته باشد. بنابراین، نتایج تحقیق حاضر ضرورت توجه به مبحث تغییر کاربری اراضی در محدوده شهرستان مهاباد را برجسته نموده و می تواند شناخت مناسبی از ابعاد، روندها و الگوهای کاربری زمین در منطقه به مسئولان، محققان و مردم محلی ارائه دهد.
بررسی ساخت وساز های غیرمجاز شهری از نظر تراکم و نما، مطالعه موردی: منطقه یک شهرداری کلانشهر تبریز(کوی ولیعصر و بیلانکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۱)
141 - 156
حوزههای تخصصی:
یکی ازمشکلاتی که نظام مدیریت و برنامه ریزی شهری را در کلان شهر تبریز تحت اشغال خود قرار داده است ساخت وساز های غیرمجاز در زمینه تراکم ونما است. تخلف به معنای هرگونه انحراف وتخطی از قوانین ملی و ضوابط در دستورالعمل طرح ها است و ساخت وساز های غیر مجاز نیز نوعی از تخلفات محسوب می شوند که موضوع اصلی این پایان نامه بررسی ساخت وساز های غیرمجاز در حوزه تراکم و نما، منطقه 1 کلانشهر تبریز،نواحی ولیعصر و عباسی را شامل می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که تخلفات ساخت وساز های شهری با توجه به تغییر کاربری اراضی و تراکم ونما درصد کمتری مربوط به تبدیل واحد مسکونی و تجاری و زیر شیروانی و... نسبت به نما،عابر و بدون پروانه و بهداشت وغیره می باشد. وهمچنین بیشترین تاثیر تخلفات ساخت وساز بر کیفیت محیط از ابعاد منظر و سیمای شهری می باشد وبه لحاظ کمی وآماری ،تایید می شود و گویای یک نوع ارتباط دو سویه است وبه لحاظ واقعیت های منطبق بر کیفیت محیطی در سطح منطقه همخوانی دارد.از این رو،با افزایش تخلفات در ساخت وساز های غیر مجاز و تنزل کیفیت محیطی نیز مشهود است و با کاهش ساخت وساز های غیرمجاز عملکرد های مکانی و فضایی منطقه افزایش می یابد وبالطبع شاخص های کیفیت محیطی نیز ارتقاء می یابد. ضوابط و مقررات سا خت و ساز شهری که ابزار اجرایی طرح ها و برنامه های شهری محسوب می گردند به منظور تضمین کیفیت زندگی مناسب در سطح شهر و رعایت حقوق شهر و شهروندان تنظیم و تدوین می شوند.
ارزیابی وضعیت زیست پذیری کلان شهرها بر اساس ادبیات جهانی زیست پذیری، مطالعه موردی: کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای برنامه ریزی شهری دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
123 - 143
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری یکی از بزرگ ترین ایده های برنامه ریزی شهری در دوران معاصر است و تحقق آن در میان شهرهای جهان سوم مسئله ای نگران کننده می باشد. از همین رو، اهمیت مطالعه زیست پذیری شهری به عنوان یکی از وظایف جدید برنامه ریزی شهری، مسئولیت آن ارتقاء کیفیت زندگی است. پژوهش حاضر با رویکرد – توصیفی تحلیل در پی آن بوده که وضعیت زیست پذیری کلان شهر تبریز را در 3 بعد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی بر اساس ادبیات جهانی زیست پذیری بررسی نماید. جهت ارزیابی وضعیت زیست پذیری کلان شهر تبریز (در قالب 3 بعد، 15 شاخص و 158 گویه) ابتدا پرسشنامه مربوطه طراحی، پس از تعین نمونه آماری در سطح مناطق 10 گانه تبریز با استفاده از روش کوکران (383 نمونه) و تائید روایی و پایایی پرسشنامه، اطلاعات مربوطه جمع آوری شده است. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات مربوطه از روش آنتروپی شانون برای وزن دهی شاخص ها و گویه های پژوهش و از روش موریس اصلاحی برای تعیین وضعیت زیست پذیری مناطق بر اساس ادبیات جهانی در 5 سطح استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که بعد اقتصادی با وزن 429/0 دارایی درجه اهمیت بیشتری نسبت به دو بعد اجتماعی و زیست محیطی می باشد. همچنین وضعیت زیست پذیری کلان شهر تبریز مناسب نمی باشد زیرا از 10 منطقه کلان شهر تبریز بیشترین تعداد مناطق یعنی 8 منطقه 4، 6، 10، 9، 7، 1، 3 و 8 در وضعیت زیست پذیری نامطلوب قرار دارند و تنها منطقه 2 در وضعیت قابل قبول قرار دارد. همچنین منطقه 5 نیز در وضعیت زیست پذیری متوسطی قرارگرفته است. بنابراین نتایج گویایی آن است که بیشتر مناطق شهری تبریز نیازمند توجه ویژه مدیران شهری هستند.
ارزیابی تأثیر منابع آب بر پایداری مناطق روستایی مورد: شهرستان حاجی آباد (استان هرمزگان)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
39 - 57
حوزههای تخصصی:
آب منبع حیات و مهم ترین عامل پیوستگی های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی سکونتگاههای انسانی است که پایداری آنها را تحت تاثیر قرار می دهد. مناطق روستائی به عنوان یکی از مهمترین سکونتگاههای روستائی در کره زمین همواره تاثیرپذیری زیادی از ویژگیهای منابع آب داشته و علاوه بر شرب، اشتغال آنها(کشاورزی) نیز به منابع آب وابستگی مستقیم دارد. . هدف این پژوهش ارزیابی تاثیرات منابع آب بر ویژگیهای پایداری مناطق روستائی در شهرستان حاجی آباد استان هرمزگان می باشد. پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی مبتنی بر روشهای میدانی و کتابخانه ای است بدین صورت که ابتدا با استفاده از آمارها و همچنین مطالعات میدانی، ویژگیهای منابع آب روستاهای مورد مطالعه بررسی و روستاهای دارای تنش آبی در فصول مختلف سال شناسائی شد، سپس پرسشنامه های مربوط به بررسی ویژگیهای پایداری روستاها در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی در روستاهای مورد مطالعه جامعه آماری تکمیل شدند. جامعه آماری پژوهش، شامل روستاهای شهرستان حاجی آباد استان هرمزگان می باشد، که در این میان، روستاهای بالای 20 خانوار به عنوان روستاهای نمونه انتخاب شده اند که شامل 12 روستا می شود. جهت تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه ها از نرم افزار ها SPSS استفاده شد و نقشه های مختلف منطقه نیز با استفاده از نرم افزار Arc Gis تهیه گردید. نتایج نشان داد که پایداری مناطق روستائی مورد مطالعه، در هر سه بعد اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و محیطی از حد متوسط بالاتر است. در همین رابطه و با استفاده از روش تحلیل واریانس نتایج نشان می دهد که از لحاظ وضعیت پایداری در بین روستاهای مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود دارد. بین منابع آب با پایداری بعد اقتصادی و بعد اجتماعی فرهنگی رابطه معنادار آماری ولی بین منابع آب با پایداری محیطی روابط معنادار نمی باشد. به طور کلی، بین وضعیت منابع آب با پایداری روستاهای مورد مطالعه رابطه معنادار آماری وجود دارد.
سنجش توانایی بالقوه جذب عبور بار از کریدورهای حمل ونقل بین المللی با تمرکز ویژه بر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
244 - 270
حوزههای تخصصی:
ایران از جمله کشورهایی به شمار می رود که به دلیل قرارگیری در موقعیت جغرافیایی مناسب و تقاطع مسیرهای بین المللی همچنین دسترسی به آب های آزاد از مزیت عبور بار و ترانزیت برخوردار بوده است. ایران با منابع سرشار از انرژی، در منطقه خاورمیانه دارای جایگاه ژئوپلیتیکی، ژئواکونومی و ژئواستراتژی خاص است. در قلمروهای جدید ژئواکونومیک، ایران در مرکز بیضی استراتژی انرژی قرار گرفته که در میان سه حوزه مهم مصرف کننده انرژی یعنی اروپا، چین و هند واقع شده است اتخاذ سیاست های درست جهت استفاده از این موقعیت ژئواستراتژیک، موجب تنوع و افزایش منابع درآمدی و کاهش وابستگی اقتصادی به فروش نفت، افزایش امنیت، ارتقاء روابط سیاسی و اجتماعی می گردد. به همین علت، مطالعه ی کریدورهای حمل ونقل به عنوان یکی از موضوعات مهم برای استفاده از این موقعیت، ضروری است. این پژوهش، با توسعه ی مدل جذابیت کریدورهای حمل ونقل که شامل فاکتورهای هزینه، زمان، قابلیت اطمینان، امنیت، انتشار دی اکسیدکربن، شاخص عملکرد لجستیک و شاخص جهانی شدن است، جذابیت کریدورهای حمل ونقل عبوری از ایران را نسبت به کریدورهای حمل ونقل رقیب، برای ده گروه کالا و یکصد و دوازده مبدأ - مقصد، محاسبه نموده و در نهایت، با تدوین سناریوها، تأثیر بهبود در معیارهای مدل سنجش جذابیت کریدورهای حمل ونقل را ارزیابی می نماید. نتایج نشانمی دهد که ضعف مسیرهای عبوری از ایران، نسبت به سایر مسیرها در هزینه و زمان عبور از مرز است. همچنین، بهبود شاخص عملکرد لجستیک و افزایش سهم گونه ی ریلی در کریدورهای حمل ونقل ، بیشترین تأثیر را بر افزایش جذابیت مسیرها دارد.
فراکاوی و مرور سیستماتیک ادغام داده های عمق نوری آئروسل برگرفته از ماهواره با یادگیری ماشین در برآورد غلظت ذرات معلق ریز (PM2.5)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
151 - 186
حوزههای تخصصی:
قرار گرفتن در معرض ذرات ریز (PM2.5) آلاینده هوا، به ویژه در مناطقی که میانگین سالانه آن از دستورالعمل های سازمان بهداشت جهانی فراتر است، به طور قابل توجهی بر سلامت عمومی تأثیر می گذارد. در ایران، افزایش سطح مواجهه با PM2.5، به میزان قابل توجهی بر مرگ و میر در میان بزرگسالان نقش داشته است. محدودیت های پوشش مکانی و شکاف مقطعی داده های ایستگاه های پایش زمینی، چالش هایی را در مدیریت مؤثر کیفیت هوا ایجاد نموده است. محصولات فناوری های سنجش از دور، مانند عمق نوری آئروسل (AOD) برگرفته از حسگرهای MODIS، جایگزین امیدوارکننده ای در برآورد PM2.5 به شمار می روند. در مقاله حاضر، تحقیقات پیشین در زمینه استفاده از الگوریتم های یادگیری ماشین در برآورد غلظت PM2.5 بر اساس داده های AOD، مرور شده است. تجزیه و تحلیل ساختاری 127 مطالعه انتخاب شده، همبستگی های متفاوتی را بین AOD و PM2.5 نشان داد (R2 در محدوده 48 تا 99%)، که می تواند با بهره گیری از متغیرهای کمکی نظیر شرایط هواشناسی و عوامل محیطی، بهبود یابد. اگرچه ادغام این متغیرها، دقت برآورد را افزایش می دهد، ولی در عین حال، پیچیدگی و خطاهای بالقوه را در مدل های یادگیری ماشین افزایش خواهد داد. مدل های یادگیری ماشین ترکیبی عملکرد بهتری را در مقایسه با الگوریتم های فردی نشان می دهند، چراکه قابلیت انطباق، پردازش موازی و مدیریت داده های از دست رفته را دارند. علی رغم پیشرفت های اخیر، هنوز چالش هایی به دلیل عدم قطعیت داده ها و دینامیک بودن پدیده های هواشناسی، باقی مانده اند. الگوریتم های یادگیری ماشین، اگرچه ابزاری قوی در برآورد PM2.5 بر اساس شاخص AOD ارائه می دهد، لیکن تحقیقات آتی در راستای رفع محدودیت ها و بهینه سازی عملکرد مدل متناسب با تغییرات محیطی، ضروری است.
ارزیابی تاثیر تنوع پوشش گیاهی در بام سبز گسترده بر مصرف انرژی ساختمان (نمونه موردی: ساختمان های مسکونی شهر تبریز)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به تغییرات آب و هوایی و افزایش روزافزون مصرف انرژی در جهان، نیاز به تغییر رویکردها در مورد مصرف انرژی و افزایش بهره وری از آن روز به روز بیشتر احساس می شود. یکی از راه حل های مطرح شده در سال های اخیر، استفاده از بام های سبز می باشد که به واسطه ی کاهش انتقال حرارت، سایه اندازی و کنترل آلاینده ها، اثرات مثبتی بر مصرف انرژی در ساختمان دارند. عملکرد بام های سبز تحت تاثیر عوامل و فاکتورهای مختلفی قرار دارد که یکی از آن ها نوع پوشش گیاهی است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر انواع پوشش های گیاهی به کاررفته در بام سبز بر میزان مصرف انرژی ساختمان در اقلیم سرد می باشد.روش بررسی: این پژوهش به عنوان یک مطالعه ی توصیفی-تحلیلی می باشد، که، پس از انتخاب یک ساختمان مسکونی یک طبقه در شهر تبریز سه نوع پوشش گیاهی وینکا، فرانکنیا و سدوم انتخاب و در ساختار بام سبز مدل انتخابی اعمال گردید. شبیه سازی های انرژی و ارزیابی رفتار حرارتی این ساختمان با استفاده از نرم افزار دیزاین بیلدر (ورژن 7) انجام گرفت.یافته ها و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که استفاده از پوشش های گیاهی وینکا، فرانکنیا و سدوم در بام سبز ساختمان، به ترتیب مصرف انرژی را به میزان 4.2، 3.9 و 3.8درصد نسبت به ساختمان با بام بدون پوشش گیاهی کاهش می دهد. در مقالات مورد بررسی نیز تاثیر مثبت بام سبز در بهینه سازی انرژی ساختمان ثابت شده است. به نظر می رسد بهره گیری از بام سبز بطور اخص کاشت وینکا نسبت به سایر گونه های شبیه سازی شده در یک بام سز گسترده، به عنوان یک راه حل مناسب برای کاهش مصرف انرژی ساختمان ها باشد. بام سبز در اقلیم شهر تبریز راه حلی عملی و پایدار برای مصرف انرژی در آب و هوای سرد و خشک است و می توان از مزایای بسیار آن در اقلیم این شهر بهره برد.
ارتقای حس محلّه در فضاهای همگانی مجتمع های مسکونی استطاعت پذیر؛ مطالعه موردی: مسکن مهر شهر جدید صدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۸۹
۱۲۴-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
هدف: در روند شهرنشینی معاصر، مجتمع های مسکونی نقش غیرقابل انکاری در رفع نیاز سکونتی شهروندان ایفا می کنند. از این میان، بسیاری از مجموعه های مسکونی استطاعت پذیر به دلیل صرفه جویی در هزینه های ساخت، فاقد امکانات تفریحی و اجتماعی مناسب هستند که تأثیر منفی بر سرزندگی اجتماعی ساکنان خواهد داشت. کاهش چشم گیر روابط اجتماعی در دهه های اخیر درون جامعه و به طور ویژه میان همسایگان در مجتمع های مسکونی موجب کاهش تعاملات سازنده میان شهروندان شده است؛ ازاین رو حس محلّه جایگاه ویژه ای در بررسی های مرتبط با کیفیت زندگی شهری پیدا کرده است. با توجه به اینکه حس محلّه مفاهیمی همچون احساس رضایت از زندگی، احساس عضویت در یک گروه، پویایی اجتماعی، و نیز احساس مشترک بودن دغدغه های میان اعضای یک جامعه را در خود دارد، ارتقای حس محلّه در مجموعه های مسکونی جز از طریق طراحی و ارتقای کیفیت فضای همگانی جهت افزایش میزان تعاملات سازنده میان استفاده کنندگان از آن ها میسر نخواهد بود. روش پژوهش: این پژوهش که به روش طراحی شهری شواهد محور صورت پذیرفته است و در آن مبانی نظری به روش مطالعه کتابخانه ای و نیز اطلاعات موردنیاز از طریق فن تحلیل انگاشت رفتاری و نیز پرسش نامه گردآوری شده اند، به دنبال شناسایی شاخص های طراحی مؤثر بر حس محلّه در مجتمع های مسکونی استطاعت پذیر است تا با توجه به نظرات و رفتار ساکنین در فضای همگانی مجتمع از طریق شاخص های تبیین شده به ارتقای حس محلّه بپردازد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که ارتقای کیفیت فضاهای باز همگانی در مجتمع های مسکونی به تقویت حس محلّه و افزایش تعاملات اجتماعی و حضورپذیری منجر می شود. ساکنان این مجتمع ها رضایتی نسبی از فضاهای همگانی دارند، اما کمبودهای قابل توجهی نیز در محیط فیزیکی مشاهده می شود که در بسیاری از موارد، نظرات مشترک میان ساکنان به وضوح بیان شده است. نتیجه گیری: تقویت حس محلّه، متأثر از شرایط محیطی و طراحی شهری فضای همگانی، موجب افزایش تعامل اجتماعی و درنهایت کیفیت زندگی در مجتمع های مسکونی استطاعت پذیر می شود.
بررسی اثرات غیر خطی جهانی شدن بر بهره وری نیروی کار در کشور عراق
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: طی سال های اخیر و با افزایش مباحث مربوط به جهانی شدن و تنوع دیدگاه ها درباره آن، بررسی تاثیر جهانی شدن بر متغیرهای کلان اقتصادی و از جمله بهره وری به یک موضوع جذاب در ادبیات آکادمیک تبدیل شده است. مطالعه و بررسی اثرات جهانی شدن بر بهره وری نیروی کار به دلایل متعددی از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا بینش هایی را در مورد این که چگونه یکپارچگی اقتصادی جهانی بر کارایی نیروی کار، رشد اقتصادی و توسعه کلی تأثیر می گذارد، ارائه می دهد. مطالعه اثرات جهانی شدن بر رشد بهره وری نیروی کار برای درک پویایی های اقتصادی، اطلاع رسانی سیاست ها، افزایش رقابت پذیری و آماده سازی نیروی کار برای چالش های آینده ضروری است. این دانش کشورها و کسب وکارها را قادر می سازد تا ضمن رسیدگی به چالش های آن، از مزایای جهانی شدن بهره ببرند و در نهایت به رشد اقتصادی پایدار و بهبود استانداردهای زندگی کمک کنند. بر این اساس هدف این مطالعه بررسی اثرات غیر خطی جهانی شدن بر بهره وری نیروی کار در عراق می باشد. روش شناسی: به منظور بررسی اثرات غیر خطی جهانی شدن بر بهره وری نیروی کار در عراق طی دوره زمانی 2022-1995 از الگوی خودتوضیح با وقفه های گسترده غیرخطی (NARDL) در این تحقیق استفاده شده است. همچنین تقارن یا عدم تقارن تاثیرات جهانی شدن بر بهره وری نیروی کار در عراق بررسی شده است. یافته ها و نتیجه گیری: یافته های این تحقیق نشان داد تکانه های مثبت جهانی شدن اثرات مثبت و معناداری بر بهره وری نیروی کار داشته است. اما اثرات تکانه های منفی جهانی شدن بر بهره وری نیروی کار، معنادار نبوده است. با توجه به این تاثیرات می توان نتیجه گرفت که هرچه کشور عراق در شرایط جهانی شدن اقتصاد قرار بگیرند از مزایا آن بیشتر فایده مند خواهد شد. با توجه به تاثیر مثبت و معنادار شاخص توسعه انسانی بر بهره وری نیروی کار، می توان پیشنهاد داد که سیاست مداران کشور عراق در راستای تقویت این شاخص از طریق بهبود شرایط آموزشی در مقاطع تحصیلی مختلف، بهبود شرایط بهداشت و درمان و امید به زندگی تصمیم های درست و بلندمدت بگیرند تا علاوه بر بهره مندی از اثرات غیر مستقیم این شاخص، سطح بهره وری نیروی کار به عنوان یکی از کلیدها اصلی توسعه پایدار تقویت و پایدارتر گردد. بر اساس نتایج لازم به تاکید است که توسعه انسانی و بهبود آن بدون وقفه نمی تواند سبب بهبود رشد بهره وری شود و با گذشت زمان کم کم آثار آن پدید خواهد آمد. همچنین براساس اثرات منفی و معنی دار نرخ تورم بر بهره وری نیروی کار، بانک مرکزی عراق در راستای کنترل حجم نقدینگی به عنوان دلیل اصلی تورم در اقتصاد کشورها، کوشش و اهتمام بیشتری داشته باشد. در اخر با در نظر گرفتن تاثیر مثبت و معنادار سرمایه گذاری مستقیم خارجی بر بهره وری نیروی کار دولت عراق می تواند با کاهش ریسک های داخلی و افزایش امنیت سیاسی و اقتصادی خود با افزایش سرمایه گذاری خارجی علاوه بر استفاده از سایر اثرات مثبت آن، در راستای بهبود بهره وری نیروی کار قدم بزرگی بردارد.
بررسی و ارزیابی توزیع فضایی- مکانی کاربری آموزشی مقطع متوسطه شهر زابل
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تعیین توزیع بهینه کاربری ها و مراکز خدماتی یکی از چالش های اصلی برنامه ریزان شهری است. با توجه به رشد سریع جمعیت و توسعه کالبدی شهرها، مشکلاتی نظیر کمبود و عدم توزیع مناسب فضایی کاربری ها به وجود آمده است. در شهر زابل، عدم توزیع مناسب مکان های آموزشی مقطع متوسطه اول اول مشکلات متعددی را ایجاد کرده است، از جمله عدم سازگاری با کاربری های مجاور، دسترسی های ناکافی و کمبود فضاهای باز. این شرایط، محیط های آموزشی را از ویژگی های استاندارد یک فضای آموزشی مناسب محروم کرده است. هدف این مقاله بررسی توزیع فضایی-مکانی مدارس مقطع متوسطه اول در شهر زابل می باشد. روش بررسی: این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی انجام شده است. پس از جمع آوری اطلاعات و داده های میدانی، با بهره گیری از نرم افزارهای GIS و SPS، توزیع فضایی، مکان استقرار و شعاع عملکرد مدارس مقطع متوسطه اول در شهر زابل مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. همچنین مدارسی که خارج از شعاع پوشش مدارس موجود و در کنار کاربری های ناسازگار قرار دارند، شناسایی شدند. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که نزدیک به 50 درصد از مدارس مقطع متوسطه اول در شهر زابل از وضعیت استاندارد مناسبی برخوردار نیستند. این مدارس از نظر قرارگیری در کنار کاربری های ناسازگار، دسترسی ها، وضعیت ساختمانی و فضای باز در شرایط مطلوبی قرار ندارند. به طور کلی، توزیع فضایی-مکانی مراکز آموزشی مقطع متوسطه اول در شهر زابل با چالش های متعددی مواجه است. اصلاحات در سیاست گذاری شهری، بهبود دسترسی به مدارس و ارتقاء کیفیت فضای آموزشی می تواند به بهبود شرایط آموزشی و رفاه دانش آموزان در این شهر منجر شود.
تبیین پایداری شهری با رویکرد پیاده سازی مولفه های شهر هوشمند، مطالعه موردی: خرم آباد
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعه پایداری شهری و پیاده سازی مولفه های شهر هوشمند، یک حوزه پژوهشی پیچیده و پویا است. هدف این مطالعه کمک به مجموعه دانش موجود با بررسی مفاهیم نظری و عملی مولفه های شهر هوشمند در دستیابی به پایداری شهری است. با بررسی ارتباطات متقابل بین این مفاهیم، این تحقیق به دنبال ارائه بینشی در مورد استراتژی های موثر برای انتقال به سمت محیط های شهری پایدارتر و انعطاف پذیرتر در شهرهای ایرانی است. مطالعه حاضر به بررسی مؤلفه های شهر هوشمند و نقش آنها در پایداری شهری میپردازد. روش تحقیق: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، از نوع کاربردى و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق، از نوع مطالعه توصیفی- پیمایشی است و در تبیین ساختار به صورت مدل معادلات ساختاری که روشی برای بررسی روابط میان متغیرهای پنهان است که همزمان متغیرهای مشاهده پذیر را نیز در نظر می گیرد، در شهر خرم آباد مورد بررسی قرار گرفته است. روش گردآورى اطلاعات نیز اسنادى (کتابخانه اى) و میدانی (پرسشنامه) است. جامعه آماری تحقیق حاضر، شهروندان ساکن در مناطق شهری خرم آباد تشکیل میدهند. حجم نمونه با استفاده از فرمول نمونه گیری تعداد 384 نفر تعیین شد. برای طراحی مدل ساختاری و اجرای مدل از نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها و نتیجه گیری: برای سنجش پایداری شهری با رویکرد پیاده سازی مولفه های شهر هوشمند از پنج مولفه شامل اقتصادی، مدیریت شهری، زیست محیطی، شهروندی، حمل و نقل استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر، شهروندان ساکن در مناطق شهری خرم آباد تشکیل می دهند. نتایج تحقیق نشان می دهد اجرای یک شهر هوشمند نیازمند توجه به کلیه حوزه های مدیریت شهری، شهروندی، محیط زیست، حمل و نقل و اقتصاد است. مؤلفه حمل و نقل بیشترین تأثیر را بر پایداری شهری دارد. مولفه های زیست محیطی و شهروندی نیز تأثیر قابل توجهی بر پایداری شهری دارند. اما در نظر شهروندان خرم آبادی مؤلفه های مدیریت شهری و اقتصادی تأثیر کمتری بر پایداری شهری دارند. یافته های این مطالعه این پتانسیل را دارد که تصمیم گیری های خط مشی، شیوه های برنامه ریزی شهری و استراتژی های مشارکت ذینفعان را اطلاع رسانی کند و در نهایت به توسعه شهرهای پایدارتر و قابل زندگی تر کمک کند. با توجه به این تحلیل، می توان نتیجه گرفت که پیاده سازی شهر هوشمند نیازمند توجه به تمامی حوزه های مدیریت شهری، شهروندی، زیست محیطی، حمل و نقل و اقتصادی است. برای بهبود پایداری شهری با رویکرد پیاده سازی مولفه های شهر هوشمند در خرم آباد می بایست توسعه حمل و نقل عمومی، کاهش آلودگی هوا و آب، افزایش مشارکت شهروندان و بهبود کیفیت زندگی مدنظر قرار گیرد. همچنین بر نیازهای شهروندان بر مبنای استفاده از فناوریهای جدید در اجرای یک شهر هوشمند تاکید شود.