فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۸۱ تا ۲٬۶۰۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه اقتصاد یکی از مهمترین ابعاد زندگی است یافتن روش صحیح اقتصادی، علمی و کارشناسانه دارد. عملکرد بزرگان دین به عنوان الگوهای راستین دین مداری در همه امور راهگشا بوده است حضرت علی (ع) تنها امامی است که پس از پیامبر (ص) تشکیل حکومت داده و در مدت هر چند کوتاه زمامدار مسلمین بوده است. مدیریتی عملکرد اقتصادی وی منظور این پژوهش است که تلاش شده به شیوه کتابخانه ای از میان اقوام و سخنان بود و در کتاب شریف نهج البلاغه استخراج و به صورت الگوی عملی اقتصادی تبیین گردد. لگوی مشتمل بر اصل عدالت محوری و عدالت خواهی، ظلم ستیزی و مبارزه با مفاسد اقتصادی، مبارزه با فقر و تلاش معیشیتی نیازمندان جامعه، از بین بردن تبعیض طبقاتی، نظارت بر کارکرد صحیح بازار و کنترل قیمت ها، تلاش برای آبادانی و دوری از کسالت و تن پروری از اهم اصول و شاخص های عملکرد اقتصادی امیرالمومنین در دوران حکومت بر مسلمین بوده است .اهمیت این است که چرخه اقتصادی سالم و کارآمد به دست انسان های خودساخته و اخلاق مدار مستمر و دقیق دستگاه صدیقه اجرایی محقق نخواهد شد. این مسیر اسلام در بعد اقتصادی است که ضامن تحقق اقتصاد پویا و کارآمد در این خصوص به تفصیل در ادامه خواهیم پرداخت .
تخمین دبی روزانه با استفاه از مدل نیمه توزیعی IHACRES در حوضه آبخیز قره سو (کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
104 - 119
حوزههای تخصصی:
به منظور به کاربردن موفقیت آمیز مدل هیدرولوژیکی ، می بایست پارامترهای مدل به دقت تعیین شوند . بدلیل فقدان اطلاعات فیزیکی مشخص و همچنین اندازه گیری های میدانی که بسیار هزینه بر هستند، اندازه گیری همه مقادیر پارامترهای مدل امکان پذیر نمی باشد.بنابراین تخمین پارامترها معمولا بوسیله برازش خروجی مدل و داده های مشاهده ای در یک فرایند سعی و خطا انجام می شود. از طرف دیگر کاریرد موفقیت آمیز مدل های هیدورلوژیکی بستگی به دقت واسنجی مدل دارد. بنابراین قبل از به کار بردن نتایج مدل برای تصمیم گیری های مختلف باید واسنجی جهت افزایش قابلیت اطمینان مدل به دقت انجام شود. لذا در این پژوهش سعی شده است با استفاده از مدل بارش- رواناب IHACRES جریان رودخانه ای برای حوضه ی آبخیز قره سو در استان کرمانشاه شبیه سازی شود.مدل IHACRES دارای 3 متغیر ورودی: بارش روزانه، دمای روزانه و دبی روزانه می باشد. ابتدا مدل با داده های روزانه دبی 20 ساله (2000-1981) واسنجی گردید و سپس در طول دوره آماری (2010-2001) مورد اعتبارسنجی قرار گرفت.نتایج شبیه سازی نشان داد در هردو دوره واسنجی و اعتبار سنجی ، مقادیر برآوردی مدل خصوصا در مقادیر دبی اوج کمتر از مقادیر مشاهداتی بود. اما در مجموع با توجه به انحرافات کم مدل و شبیه سازی خوب مقادیر دبی حداقل و براساس دو پارامتر ضریب تعیین (640/0 R2=) در مرحله واسنجی و (624/0 R2=)در مرحله اعتبار سنجی و ضریب کارایی (639/0 CE=) در مرحله واسنجی و(622/0 CE=) در مرحله اعتبار سنجی می توان گفت عملکرد مدل در حوزه مطالعه رضایت بخش بوده است.
بررسی تطبیقی بلند مرتبه سازی و ویلاسازی نمونه موردی: شهر جدید امیر کبیر و شهر جدید مهاجران
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به رشد جمعیت و شهرنشینی، راهبرد بلندمرتبه سازی، در زمان حاضر رواج یافته است. با گسترش روز افزون استفاده از ساختمان های بلند امروزه با توجه به مشکلاتی همچون کمبود مسکن، استفاده مطلوب از این ساختمان ها می تواند راه حلی برای تأمین نیازهای اجتماعی، اقتصادی و سایر نیازهای جوامع امروز باشد. از طرفی تغییرات اجتماعی در دو مقیاس کلان (محله) و خرد (خانه) نشان دهنده کاهش احساس رضایت در خانه آپارتمانی است.
روش بررسی: هدف از تحقیق حاضر مروری بر الگوهای تطبیقی بلندمرتبه سازی و خانه های ویلایی و مطالعه موردی شهرک امیرکبیر و مهاجران در شهر اراک است.
یافته ها و نتیجه گیری: بررسی مطالعات مختلف نشان می دهد انتخاب هریک از الگوهای سازه های مسکونی، مزایا و معایبی را با خود همراه دارد. برج های مسکونی با داشتن امنیت و راحتی، فضاهای عمومی و دسترسی، مدیریت و کنترل از همه مهمتر نزدیکی به کاربری های مهم و دسترسی حمل و نقل عمومی، جزو فضاهای مسکونی مهم و سرزنده شهر محسوب می گردند و برخلاف مسکن سنتی می توانند طیف وسیعی از گروه های اجتماعی از جمله کودکان، بزرگسالان و سالمندان را به خود جلب نماید. این در حالی است که خانه آپارتمانی به دلیل از دست رفتن کیفیت عرصه نیمه عمومی رضایت مندی را کاهش داده است. لذا ارائه الگوها و طرح های خلاق و بررسی وضعیت شاخص های مختلف در مقیاس میانی و خرد می تواند راهکار مناسبی در بررسی تطبیقی باشد.
آمایش بنیادین؛ تحلیل گفتمانی تمایزات، تفاوت و تشابهات آن با آمایش متعارف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جلب مشارکت نخبگانی برای گفتمان آمایشی از جمله موضوعاتی است که می تواند به هم اندیشی تخصصی برای ارائه یک الگوی مشارکتی از یک سو و تبیین مدل آمایشی مناسب برای کشور از سوی دیگر منجر شود. در همین زمینه آمایش بنیادین در برابر آمایش متعارف از جمله چارچوب ها و مفاهیمی است که همواره نیازمند تحلیل گفتمانی است تا به یک الگوی نهایی تکامل پیدا کند. هدف از نوشتار حاضر نیز طرح مباحثی است که از طریق آن بستر هم اندیشی و تحلیل گفتمانی در مورد تمایزات، تفاوت ها و تشابهات آمایش بنیادین در مقابل آمایش متعارف فراهم شود. به نظر می رسد در این تحلیل گفتمانی علاوه بر تبیین ابعاد مختلف آمایش بنیادین بتوان در جهت هرچه پربارتر کردن آن گام برداشت. در این مقاله ابتدا ابعاد مختلف آمایش بنیادین بررسی شده است و با تبیین ویژگی های مختلف آن سعی شده با بیان مهم ترین وجه تمایز، تفاوت و تشابه آن با آمایش متعارف تحلیل شود. از مهم ترین وجه تمایز رویکرد آمایش بنیادین می توان به حاکمیت ارزش های اسلامی و به ویژه نگاه به انسان است که می تواند سایر مولفه های آمایشی از جمله فعالیت، محیط انسانی، محیط طبیعی و در کل فضای جغرافیای را تحت تاثیر قرار دهد. از مهم ترین وجه تفاوت آمایش بنیادین نیز همین رویکرد یعنی نگاه انسانی به آمایش بنیادین در برابر نگاه آمایش متعارف است. در عین حال در جنبه های زیادی دو رویکرد آمایش بنیادین و آمایش متعارف دارای وجه تشابه های زیادی هستند که می تواند برای نهایی کردن آمایش بنیادین مورد استناد قرار گیرد.
تحلیل نقش اقامتگاه های بوم گردی در نظام گردشگری با تاکید بر بعد اقتصادی (مطالعه موردی: مناطق روستایی شهرستان رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بوم گردی یکی از رویکردهای نوین در توسعه گردشگری به ویژه در مناطق روستایی استان گیلان است. استان گیلان به دلیل ظرفیت های طبیعی بیشمار، آداب و رسوم غنی، صنایع دستی و ... یکی از بهترین مکان های کشور جهت اقامتگاه بوم گردی است. از مهمترین و ملموس ترین اثرات ظهور اقامتگاه های بوم گردی در هر مکان، آثار اقتصادی آن است و در حال حاضر درآمدزایی فراوان این فعالیت در بسیاری از کشورهای جهان مردم را به سرمایه گذاری در این بخش ترغیب نموده است.
هدف تحقیق: هدف پژوهش حاضر تعین نقش اقامتگاه های بوم گردی در اقتصاد روستاهای شهرستان رشت که دارای اقامتگاه بوم گردی با بیش از یکسال فعالیت (12 اقامتگاه) است.
روش شناسی تحقیق: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و جمع آوری داده ها بوسیله ابزار پرسشنامه از مدیران روستایی و جامعه محلی انجام شده است.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، روستاهای شهرستان رشت است.
یافته ها: یافته ها حاکی از آن است پس از شناسایی و بررسی دو مولفه اشتغال و ارتقاء درآمد (20 متغیر) و حفظ ظرفیت های تولید و رونق کسب وکار (19 متغیر) و طی مراحل شاخص سازی مشخص شد شاخص ایجاد فرصت های شغلی جدید برای زنان بیشترین میانگین و سرمایه گذاری در بخش گیاهان دارویی و طب سنتی کمترین میانگین را داراست.
نتایج: ایجاد اقامتگاه بوم گردی در شهرستان رشت، بیشترین تاثیر را بر اشتغال زنان داشته است. همچنین به کمک تحلیل رگرسیون مشخص شد که اقامتگاه بوم گردی بر شاخص اشتغال و ارتقاء درآمد ساکنین روستایی بیشتر از شاخص حفظ ظرفیت های تولیدو رونق کسب و کار موثر بوده است.
آسیب شناسی امنیت کلانشهرها با تأکید بر مدیریت سکونتگاه های غیر رسمی کلانشهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۱)
79 - 94
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در دهه های اخیر با افزایش جمعیت و تغییر نسل ها و فرهنگ های مختلف در کلانشهرها و تغییر شیوه زندگی، امنیت به چالش بسیار مهم تبدیل شده است. امنیت با رضایت مندی، آسایش شهروندان و مطلوبیت زندگی در قالب توسعه پایدار انسانی و شاخصی برای کیفیت زندگی ارتباط پیدا می کند. احساس ناامنی موجب تهدید حضور پذیری افراد در فضای شهری می گردد، نشاط و سلامتی را مختل می کرده و مشارکت عمومی را به حدال می رساند. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی امنیت کلانشهرها با تأکید بر مدیریت سکونتگاه های غیررسمی تهران و تعیین عوامل مؤثر بر ناامنی پایتخت صورت گرفته است.
روش شناسی: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی و پیمایشی و از نوع تحلیلی است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس فرمول کوکران، حجم نمونه 383 نفر برآورد شده است و برای شناسائی مؤلفه ها و متغیرهای امنیت از ابزار پرسشنامه استفاده شده در قالب 5 مؤلفه ساختاری، مدیریتی، محتوایی، قانونی و اقتصادی-اجتماعی مورد مطالعه قرار گرفته است.
یافته ها: یافته بیانگر این است که، در عامل اول نگرش یکپارچه در مدیریت امنیتی و نبود ائتلاف بین متخصصان حوزه های امنیتی، در عامل دوم، سنتی بودن برنامه ریزی های امنیتی و تعدد نگرش و دیدگاه های سیاسی در سکونتگاه های غیررسمی پایتخت، عامل سوم، رواج فرهنگ قانون گریزی، اختلافات فرهنگی و تراکم جمعیت، عامل چهارم، عدم امنیت و ایمنی کافی در رفت و آمد شب، عامل پنجم، ضعف ضوابط، طرح ها و برنامه های مصوب و عامل ششم، شفافیت پایین قوانین دارای بیشترین تأثیر در آسیب پذیری سکونتگاه های غیررسمی پایتخت می باشند.
نتایج: ضعف ضوابط، طرح ها و برنامه های مصوب و کمبود بودجه و تجهیزات امنیتی از متغیرهای تأثیرگذار بر امنیت سکونتگاه های غیررسمی پایتخت است و در این زمینه باید گفت آسیب پذیری مدیریتی، قانونی و ساختاری سبب ناامنی، قانون گریزی، اختلافات فرهنگی و عدم امنیت و ایمنی در قبال سکونتگاه های غیررسمی کلانشهر تهران می گردد.
شناسایی عوامل مؤثر بر تحقق شهر خلاق با رویکرد توسعه پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۴
73 - 88
حوزههای تخصصی:
پدیده شهری شدن جهان اتفاق افتاده است. چنان چه به تقریب ۴۰۰ شهر در جهان وجود دارد که جمعیت هر یک از آنها بیش از یک میلیون نفر می باشد. در نتیجه افزایش شدید جمعیت، تعادل و توازن شهرها از بین رفت. بر این اساس مشکلات و چالشهای فراوانی از جمله اسکان غیررسمی و زاغه نشینی، بافت های ناکارآمد، نابسامان و فرسوده، فقر شهری، آلودگی های زیست محیطی، بصری، هوا، آسیب های اجتماعی و فرهنگی، گسست طبقات اجتماعی، ترافیک، کاهش روابط متقابل اجتماعی، از بین رفتن داراییهای طبیعی، اقتصاد غیررسمی و غیره فراروی کلانشهرها قرار گرفت. از این رو، برای مقابله با این چالشها و مسائل محیطی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و نهادی باید به ارایه راهکارهایی خلاقانه، نوآورانه و مبتنی بر دیدگاه های آینده پژوهانه همت گمارد. لذا لزوم تدوین یک الگوی مطلوب کلانشهر آینده مبتنی بر نظریات شهر خلاق برای کلانشهرها ضروری است؛ چنان چه انگیزه اصلی پژوهش حاضر توجه به این نکته ظریف و اثرگذار می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش ANP فازی استفاده می شود. نتایج نشان دهنده آن است که شاخص کالبدی (A3) بیشترین نزدیکی را به جواب ایده آل مثبت و بیشترین فاصله را از جواب ایده آل منفی دارا می باشد و الویت نخست مدل عوامل تحقق شهر خلاق با رویکرد توسعه پایدار شهری از لحاظ معیارهای موردنظر برای تاب آوری مدل عوامل تحقق شهر خلاق با رویکرد توسعه پایدار شهری می باشد.
ارزیابی شاخص های شهر کودک مدار: مطالعه موردی آمل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۱
143 - 165
حوزههای تخصصی:
نابرابری های خدماتی و اجتماعی ناشی از وضعیت نامناسب شهر نشینی، توجه بیش ازپیش به کودکان به عنوان جمعیت آسیب پذیر و حساس جامعه را در جهت تأمین نیازها و خواسته های آن ها براساس اصول و مؤلفه های شهر دوستدار کودک ضروری می سازد. هدف از این مقاله سنجش وضعیت مؤلفه ها و شاخص های شهر دوستدار کودک از دیدگاه کودکان و والدینشان و اولویت بندی مؤلفه ها براساس میزان اهمیت آن ها است. .مطالعه موردی این پژوهش، شهر آمل است. این پژوهش ازنظر اهداف کاربردی توسعه ای و ازنظر ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی مبتنی بر پیمایش است. داده های مربوط به هر یک از متغیرها از طریق پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری گردید. واحدهای تحلیل این پژوهش کودکان و جامعه آماری، کلیه کودکان شهر آمل است. با توجه به گستردگی جامعه آماری، از روش نمونه گیری کوکران، 250 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب گردید. داده های به دست آمده از طریق آزمون آماری تی تک نمونه ای و فریدمن مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون های آماری نشان می دهد همه مؤلفه های شهر دوستدار کودک در شهر آمل در وضعیت نامناسب نیست و با سطح مطلوب تفاوت معناداری دارد. همچنین بین مؤلفه ها براساس سطح اهمیت مطلوبیت، تفاوت معنادار است. در این رابطه مؤلفه دسترسی به خدمات دارای بالاترین اولویت و در رتبه اول و مؤلفه مشارکت و ارزش دهی به کودکان دارای پایین ترین اولویت بوده است. بنابراین در تأمین نیازها و خواسته های کودکان در ناحیه مورد مطالعه در چارچوب مؤلفه ها و شاخص های شهر دوستدار کودک توجه اندکی شده است. همچنین آن ها به عنوان ذی نفعان در تصمیمات توسعه ای شناخته نشدند. لذا در تحقق بخشی شاخص های دوستدار کودک، باید مؤلفه مشارکت کودکان و ارزش دهی به آن ها در کانون توجه قرار گیرد.
اندیشیدن با فضا، ملاحظاتی درباره تنظیمات فضایی و فضامندی سیاست ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۷
84 - 64
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مهم ترین مسئله های نظام شهرسازی در هر سطحی، مسئله ی فضاست. در این معنا فضا و فضامندی زمینه ی مشترک هر شکلی از برنامه ریزی است. از آنجایی که فضا محل توزیع و بازتوزیع منابع متعدد است، از این رو همواره محل منازعه و تضادهاست. نظام شهرسازی به مثابه دانش مدیریت فضا همواره به دنبال مرتفع کردن برخی منازعاتی است که در فضا ظهور و بروز پیدا می کنند. با در نظر گرفتن چنین تعریفی از فضا و نظام برنامه ریزی است که شهرسازی بیش از هر زمانی به مثابه یک عقلانیت تنظیم کننده محسوب می شود. عقلانیتی که از خلال اشکال مختلف برنامه ریزی و طراحی به دنبال حداکثر بهره گیری از مناسبات فضایی در راستای نظم و نظام بخشی است. حاصل چنین مواجهه ای بیش از هر زمانی تولید برخی مازادها و باقیمانده های فضایی است.روش: پژوهش حاضر از خلال تحلیل گفتمان به تبیین روابط فضایی و مناسبات اقتصادی و سیاسی پرداخته است. بدیهی است با توجه به اقتضائات گفتمان، برخی مفاهیم و استراتژی های گفتمانی که منجر به تنظیم گری در فضا می شوند مورد تحلیل قرار می گیرند.یافته ها: گفتمان غالب همواره به دنبال تثبیت وضعیتی است که از آن تحت عنوان وضع موجود یاد می شود. در برابر چنین مواجهه ای، خوانش انتقادی نشان می دهد اساساً مفهوم فضا یک برساخته اجتماعی و سیاسی است که بیش از هر زمانی به اشکال مختلف تنظیم گری پیوند خورده است. درک روابط تنظیم کننده در فضا از خلال روشن کردن شیوه های فضامند شدن سیاست ها در سطوح مختلف، می تواند به تولید فضایی یاری رساند که در آن مناسبات فضایی معطوف به حداکثر شمولیت اجتماعی و حداقل کنارگذاری اجتماعی و فضایی باشد.نتیجه گیری: جهت خلق مناسبات فضایی عادلانه در ساحت سیاست گذاری، برنامه ریزی و مدیریت ضروری است از خوانش فروکاست گرایانه ی کالبدمحور از مفهوم فضا به خوانش برساخت گرایانه حرکت کرد. در چنین درکی از فضاست که در نهایت امکان مرتفع کردن برخی تضادها و منازعات فضایی فراهم می آید.نوآوری، کاربرد نتایج: صورت بندی از مناسبات فضایی از منظر گفتار اقتصاد سیاسی می تواند زمینه های گفتمان سازی در ساحت سیاست گذاری در راستای دست یابی به تولید فضایی عادلانه را فراهم آورد.
ارزیابی شاخص های برند مقاصد گردشگری در شهرهای کوچک گردشگرپذیر، مطالعه موردی: شهر لالِجین؛ شهر جهانی سفال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
19 - 35
حوزههای تخصصی:
طی سالیان گذشته شهرهای کوچک با تأکید بر میراث فرهنگی تاریخی و صنایع بومی و دستی، سعی بر برند سازی گردشگری داشته اند. هدف این تحقیق ارزیابی شاخص های برند سازی در شهر لالجین به عنوان یک شهر کوچک است. این شهر به لحاظ شیوه معیشتی، متکی بر هنر سفالگری است و اخیراً تبدیل به یکی از مقاصد گردشگری منحصربه فرد شده است. مدل استفاده شده در این تحقیق، مدل دوبعدی عرضه و تقاضا می باشد. جهت سنجش شاخص های بعد تقاضای گردشگری به پرسشگری از مسافران اقدام شد. برای سنجش بعد عرضه گردشگری نیز به نظرسنجی از ساکنان شهر لالجین اقدام شد. دلیل استفاده از مدل دوبعدی؛ توجه به ذینفعان محلی و مشارکت آن ها و در نظرگیری زمینه های محلی در فرایند برند سازی شهرهای کوچک است. یافته ها حاکی از آن است که در بعد عرضه، پتانسیل های بالقوه گردشگری این شهر در وضعیت مطلوب قرار دارد و شاخص های مربوط به مدیریت و بالفعل ساختن قابلیت ها در وضعیت نامطلوبی می باشد. از منظر تقاضا (ارزش ویژه برند) نیز شهر لالجین دارای وضعیت نسبتاً مطلوبی می باشد. همچنین شهر لالجین به واسطه ویژگی های منحصربه فرد خود در بین گردشگران از نظر شاخص های آگاهی از مقصد و تصویر برند شرایط مطلوبی را داراست اما این شهر کوچک به مانند بیشتر شهرهای کوچک دیگر از نظر خدمات و امکانات گردشگری در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. بر اساس آزمون لامبدای ویکلز در بعد عرضه، شناخت روند و گرایش های گردشگری و توجه به آن و در بعد تقاضا، سازوکار افزایش وفاداری گردشگران به برند مقصد بیشترین تأثیر مثبت را در برند گردشگری شهر لالجین خواهد داشت.
واکاوی تغییرات پوشش ابرها در دوره سرد سال منطقه جنوب شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پراکندگی مکانی روزهای ابرناکی و روند تغییرات آنها، به ویژه در دوره سرد سال، در برنامه ریزی و تصمیم گیری های محیطی و منابع آبی مناطق خشک و نیمه خشک از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ابرها به عنوان یکی از عناصر کلیدی چرخه آب، نقش مهمی در تنظیم رژیم بارش، دما و تبخیر و تعرق ایفا می کنند. هدف این پژوهش، بررسی روند تغییرات پوشش ابر در فصل زمستان و شناسایی عوامل مؤثر بر آن در منطقه جنوب شرق ایران است. در این مطالعه، از داده های 23 ایستگاه سینوپتیک و داده های بازکاوی مرکز اروپایی پیش بینی میان مدت (ERA5) در بازه زمانی 1989 تا 2022 استفاده شده است. تحلیل های آماری شامل بررسی پراکندگی زمانی-مکانی پوشش ابر (LCC)، آزمون روند من-کندال و نیز برازش مدل رگرسیون خطی برای ارزیابی تغییرات بلندمدت است. نتایج نشان می دهد که توزیع مکانی پوشش ابر در منطقه مورد مطالعه تحت تأثیر عوامل جغرافیایی مانند عرض جغرافیایی، طول جغرافیایی، ارتفاع و نیز الگوهای جوی قرار دارد. همچنین تحلیل روند تغییرات پوشش ابر با استفاده از روش های آماری من-کندال و رگرسیون بر روی داده های مشاهداتی و بازکاوی ERA5 نشان می دهد که پوشش ابر در ماه های دی، بهمن و اسفند روند کاهشی داشته است. بیشترین کاهش ابرناکی در ماه دی مشاهده شده است. یافته های این پژوهش می تواند در درک بهتر تغییرات اقلیمی منطقه و بهبود مدل های پیش بینی اقلیمی مورد استفاده قرار گیرد. همچنین، نتایج این مطالعه می تواند در مدیریت منابع آب و برنامه ریزی های مرتبط با کشاورزی و انرژی در منطقه جنوب شرق ایران کمک کننده باشد.
بررسی جهت گیری ساختمان های مسکن مهر شهر رشت باهدف استفاده بهینه از جهت باد و تابش خورشید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
57 - 72
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر مصرف زیاد سوخت های فسیلی و پیامدهای ناشی از آن، شهرها را با مشکلاتی مواجه کرده است. یکی از راهکارهایی که در این زمینه ارائه شده، طراحی اقلیمی ساختمان ها است. چنانچه ساختمان ها مطابق با عوامل اقلیمی احداث شوند، نیاز به مصرف سوخت های فسیلی به حداقل خواهد رسید. بنابراین ساختمان ها باید به گونه ای طراحی شوند که در دوره سرد سال بیشترین و در دوره گرم، حداقل انرژی را دریافت کنند. در همین راستا پژوهش حاضر باهدف بهینه سازی استقرار ساختمان ها بر اساس انرژی تابشی و جهت باد، در 4 ناحیه مجتمع های مسکونی مسکن مهر شهر رشت انتخاب شد. بدین منظور حداقل سایه اندازی ساختمان ها نسبت به یکدیگر محاسبه گردید. همچنین با استفاده از نمودار گلباد، به تعداد دفعات وزش باد در جهت های گوناگون جغرافیایی در ماه های مختلف سال پرداخته شد. در نهایت با روش محاسباتی قانون کسینوس، به بررسی شدت تابش در 24 جهت جغرافیایی در ماه های مختلف و به تفکیک دوره های سرد و گرم سال با در نظر گرفتن 40 درصد از بازتاب نوری که در اطراف ساختمان ها به وجود می آید؛ بررسی گردیده است. با توجه به یافته های پژوهش، بهترین جهت استقرار ساختمان از نظر کسب انرژی خورشیدی، زاویه 60+، 120- درجه و بالعکس است و بعد از آن زوایای 75+، 105 - درجه و بالعکس قرار دارد. نامناسب ترین زوایا نیز در جهت، 15- و 15 درجه است. علی رغم اینکه بعضی از ساختمان های مسکن مهر شهر رشت در 4 ناحیه انتخابی، دارای جهت گیری مناسب هستند؛ اما برخی نیز دارای جهت گیری نامناسب هستند و تنها 30 درصد از ساختمان ها، حداقل فاصله بینشان تا جایی که نور خورشید به اولین پنجره در طبقه اول برسد و تهویه مطبوع اتفاق بیفتد را رعایت کردند؛ ضرورت دارد طراحان و مدیران ذی ربط، در فاز های بعدی پروژه های مسکن مهر در حال ساخت، به منظور بهینه سازی در مصرف انرژی، توجه مخصوصی به موارد بیان شده در این پژوهش داشته باشند.
عوامل مؤثر بر گرایش زنان کم توان جسمی به گردشگری (مورد مطالعه: شهر بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۸
67 - 86
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: معلولیت یا کم توانی مجموعه ای از اختلالات جسمانی و ذهنی است که فرد را از ادامه زندگی مستقل فردی و اجتماعی بازمی دارد. زنان یا دختران کم توان جسمی معلولیت وناتوانی مضاعفی را تجربه می کنند. آنها بخش قابل توجهی از جامعه معلولان را تشکیل می دهند. موقعیت زندگی آنان پیچیده و سرشار از موانع بازدارنده بازخوردی، اجتماعی و اقتصادی بر سر راه آسایش روانی و اجتماعی است. هدف از انجام بررسی حاضر، شناسایی عوامل موثر بر میزان گرایش زنان کم توان جسمی به سفر و گردشگری است.روش شناسی: این بررسی با رویکرد کمی و روش پیمایش انجام شد. جامعه آماری شامل 781 نفر از زنان معلول شهر بابلسر است و با استفاده از فرمول کوکران 257 نفر به عنوان نمونه آماری با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده، پرسشنامه است که در آن از مقیاس طرد اجتماعی استفاده شده است.یافته ها: یافته ها نشان داد که گرایش زنان کم توان جسمی به سفر در سطح پایین قرار داشته است. زنان در مشارکت اجتماعی، یکپارچگی هنجاری، دسترسی به حقوق اجتماعی و محرومیت مادی، احساس طرد شدیدی را تجربه کردند. تحلیل رگرسیون نشان داد مشارکت اجتماعی و کاهش محرومیت مادی به ترتیب، بیشترین تأثیر را بر گرایش آنان به سفر داشته است. تحلیل های دو متغیره نیز حاکی از وجود تفاوت معنی دار در گرایش به سفر زنان کم توان جسمی برحسب سن، تحصیلات، شغل و علت معلولیت بوده است(p<0/005).نتیجه گیری و پیشنهادات: این مطالعه تصویر متمایزتری از تأثیر طرد اجتماعی بر زنان کم توان جسمی و تاثیر آن بر گرایش به گردشگری و سفر ارائه کرده است. از آنجایی که گردشگری می تواند در تقویت سلامت روان و بازگشت آنها به جامعه تأثیرگذار باشد، فراهم ساختن زمینه برای گردشگری معلولان مورد توجه بیشتری واقع شود.نوآوری و اصالت: این مقاله در حوزه گردشگری معلولان و زنان اولین بار انجام شده است.
مطالعه و بررسی فضایی برخورداری از ابعاد شاخص های گردشگری خلاق (مورد مطالعه: استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۸
115 - 139
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: گردشگری در حال حاضر با عبور از نسل اول(گردشگری سواحل) و نسل دوم(گردشگری تاریخی- فرهنگی) به نسل سوم خود یعنی گردشگری خلاق رسیده است. در این شرایط گردشگری خلاق دارای ابعاد مختلفی می باشد که بررسی توزیع آن در سطح منطقه، می تواند در توسعه آن نقش آفرینی نماید، لذا هدف از این مطالعه بررسی برخورداری ابعاد گردشگری خلاق در سطح استان اصفهان می باشد .
روش شناسی: این پژوهش که به لحاظ هدف از نوع تحقیقات توسعه ای-کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی- تحلیلی می باشد، با استفاده از شیوه گردآوری کتابخانه ای جهت تدوین مولفه های گردشگری خلاق، به ارزیابی و تحلیل پراکنش فضایی عملگر های گردشگری خلاق (محیط خلاق، فرآیند خلاق، صنایع و محصول خلاق و طبقه خلاق) در استان اصفهان پرداخته است.
یافته ها: یافته های این پژوهش از 27 مؤلفه که در چهار معیار اصلی طبقه بندی گردیده است، با اﺳﺘﻔﺎده از روش تجزیه و تحلیل ارزیابی گام به گام اوزان (SWARA) جهت تعیین مقادیر وزنی، همچنین تکنیک پرومیتی (PROMETHEE) برای تعیین رتبه و در نهایت استفاده از نرم افزار ArcGIS برای ترسیم نقشه ها و توزیع گرافیکی مولفه ها، نشان می دهند که بر مبنای شاخص ها، شهرستان های مورد مطالعه با وضعیت نسبتاً نامطلوب و کاملاً نامطلوب مواجه هستند.
نتیجه گیری و پیشنهادات: جهت بهبود برآیند حاصل در تمامی مولفه ها پیشنهاد می گردد برنامه ریزی و توجه به بنیادهای ساختاری بایستی در اولویت قرار گیرد.
تحلیل عوامل بازدارنده توسعهٔ گردشگری در استان کربلای عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
33 - 49
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های کلیدی توسعهٔ فعالیت های گردشگری در هر ناحیه و کشور نقش عوامل بازدارنده است. هدف این مطالعه شناسایی عوامل بازدارندهٔ توسعهٔ گردشگری در استان کربلای عراق و ارزیابی شدت و میزان تأثیرگذاری هر عامل است. تحقیق روشی توصیفی - تحلیلی داشته و داده های تحلیلی از نمونه ای آماری متشکل از 400 نفر از گردشگران از ملیت های گوناگون به طریق تصادفی با ابزار پرسش نامه گردآوری شده است. تعداد 39 عامل بازدارنده با مطالعه در منابع مکتوب و نظرسنجی از 4 فرد خبره شناسایی شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از نمودار مسیر در معاد لات ساختاری با استفاده از ابزار AMOS و همچنین آزمون تی تک نمونه ای استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که، به لحاظ شدت تأثیر در بازدارندگی، نقش 11 عامل زیرساختی و از آن جمله راه ها و حمل ونقل برجسته تر از عوامل دیگر است. همچنین، یافته های حاصل از نمودار مسیر نشان داد که عوامل خدماتی - رفاهی بیش از 34 درصد از بازدارندگی توسعهٔ گردشگری استان کربلا را تبیین می کنند.
بررسی ادراک گردشگران شهری از زیبایی شناسی عینی نمای برج های بلندمرتبه مسکونی (نمونه موردی: منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
139 - 157
حوزههای تخصصی:
امروزه مفاهیم زیبایی شناسی متعددی در زمینه نمای برج ها ازطریق مد به گردشگران تحمیل شده است؛ مانند سبک های قدرت نمای رومی و نئوکلاسیک. این بناها به جاى انتقال معنا تنها به ابزار مصرف و تکرار مد در جامعه تبدیل شده اند. این بازتولید مد بدون توجه به اصول معمارى کلاسیک و نئوکلاسیک اروپا و فقط اخذ عناصر ظاهرى آن، ازقبیل ستون و مجسمه آن هم نه طبق معیارهاى این معمارى؛ بلکه گاهی با تغییر آن همراه بوده و تنها سیماى معمارى مد را به نمایش گذاشته است. به علاوه برای سلیقه گردشگران شهری مراتب سنجشی در این زمینه پیش بینی نشده است. هدف از نگارش این مقاله، مقایسه تطبیقی عواملی است که در ادراک زیبایی شناسی عینی گردشگران از نمای برج های بلند مرتبه مسکونی نقش دارند. نوع تحقیق در این پژوهش، کاربردی است. روش تحقیق در این پژوهش، کیفی بوده و براساس رویکرد توصیفی تحلیلی و قیاسی انجام شده است. به منظور جمع آوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در سیر تحلیل داده ها، از نرم افزار اطلس تی استفاده شده است. نتایج این تحقق مشتمل بر دو بخش است. در بخش اول، مؤلفه هایی یافت شده اند که افراد بیشتری به آن ها اشاره کرده اند و همچنین اشتراک بیشتری را بین برج ها داشته اند که در این بین، به عنوان مؤلفه ای با بالاترین اشتراک و تأثیر، مؤلفه «تنوع بالای شکلی» مشاهده می شود. بخش دوم نتیجه گیری نیز ناظر بر هم بستگی مؤلفه های زیبایی شناسی عینی در نمای برج ها برداشت شده است.
آسیب پذیری تالاب هامون در برابر تغییرات اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت پایدار اکوسیستم های تالابی مستلزم آگاهی از روند تغییرات ارزش های اکولوژیکی، هیدرولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی تالاب در برابر تهدیدات محیطی و انسانی است. در این پژوهش، روند تغییرات و همگنی متغیرهای اقلیمی دما و بارش با استفاده از آزمون های همگنی مختلف طی سال های 2020-1984 بررسی شد و اندرکنش آنها با میزان تغییرات خدمات اکوسیستمی، تهدیدات و آسیب پذیری تالاب بین المللی هامون مورد ارزیابی قرار گرفت؛ و استراتژی های مدیریتی برای کاهش آسیب پذیری ارائه شد. نتایج آزمون های همگنی نشان داد که اقلیم طی سال های 2020-1984 در منطقه سیستان خشک تر شده است، به طوری که میانگین کمینه و بیشینه دما به ترتیب 8/1 و 95/0 درجه سانتی گراد افزایش و میانگین بارش طی این سال ها به میزان 27 میلی متر (47درصد) کاهش یافته است. این تغییرات تاثیر زیادی بر خدمات اکوسیستمی منطقه سیستان داشته است. نتایج ارزیابی آسیب پذیری تالاب هامون با استفاده از روشStratford et al., 2011، نشان داد که تغییر اقلیم و خشکسالی، تامین حق آبه، سدسازی و انحراف مسیر آب در حوضه بالادست، تردد دام و اتومبیل در تالاب مهم ترین عوامل تهدیدکننده تالاب هستند که به شدت خدمات تنوع زیستی، زیستگاه حیات وحش، نگهداشت آب، صیادی و دامداری، پژوهشی و ارزش های بین المللی و زیست کره تالاب را دچار بحران و آسیب کرده اند. تلاش دیپلماتیک برای تامین حق آبه تالاب مهم ترین راهکار مدیریتی کاهش آسیب پذیری آن است.
تحلیل تأثیرگذاری سیاست های توسعه کشاورزی بر شاخص های توسعه پایدار روستایی (مطالعه موردی: شهرستان رودسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به نقش های متعددی که روستاییان در فرایند توسعه ملی به ویژه در زمینه تأمین مواد غذایی دارند، توسعه پایدار این نواحی اهمیت زیادی دارد. هدف: این پژوهش، با هدف بررسی میزان تأثیرگذاری اقدامات بخش کشاورزی در توسعه پایدار روستایی در شهرستان رودسر انجام شد. روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و مبنای روش آن توصیفی - تحلیلی است. در این پژوهش ابتدا میزان برخورداری 195 روستای نمونه از انواع سیاست های بنیادین و حمایتی به صورت کیفی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه ارزیابی شد. سپس وضعیت روستاهای نمونه براساس شاخص های توسعه پایدار بررسی گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر روستاهای دارای سکنه ی شهرستان رودسر است. مطابق با آخرین آمار جمعیتی استان گیلان در سال 1395، شهرستان رودسر دارای 395 روستای دارای سکنه است. بنابراین اندازه نمونه با استفاده از فرمول کوکران و در سطح خطای 5 درصد برابر با 195 روستا خواهد بود. این اندازه نمونه براساس سهم نسبی روستاهای هر دهستان توزیع شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر شهرستان رودسر است. یافته ها: یافته ها نشان داد جامعه روستایی در شهرستان رودسر از لحاظ بعد اجتماعی نسبت به ابعاد اقتصادی و زیست محیطی با نمره میانگین 998/2 از پایداری بیشتری برخوردار است. براساس نتایج حاصل از مدلسازی رگرسیون خطی چند معیاره، در زمینه متغیر اشتغال، سیاست مکانیزاسیون کشاورزی با ضریب 456/0 بیشترین تأثیرگذاری را داشت. مکانیزاسیون کشاورزی، مدیریت منابع آب، بازاریابی و آموزش و ترویج بر اشتغال جامعه روستایی تأثیرگذار بودند. در خصوص متغیر وابسته درآمد، یکپارچه سازی اراضی روستا، مکانیزاسیون کشاورزی و قیمت گذاری محصولات کشاورزی به ترتیب بیشترین تأثیرگذاری را داشتند. یکپارچه سازی اراضی روستایی و مدیریت منابع آب کشاورزی به ترتیب 1/41 درصد و 9/28 درصد قدرت پیش بینی متغیر وابسته تولید را داشتند. قیمت گذاری، بازاریابی و آموزش و ترویج بیشترین تأثیرگذاری را بر متغیر پیوند با اقتصاد بازار داشتند. مکانیزاسیون کشاورزی تا حدود 54 درصد بر ثبات جمعیت روستایی تأثیرگذار بود. آموزش و ترویج تنها سیاست تأثیرگذار بر کیفیت محیط بود. یکپارچه سازی اراضی روستا، مدیریت منابع آب و توزیع نهاده های کشاورزی نیز بر منابع طبیعی روستا تأثیرگذار بودند. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که اتخاذ سیاست های مناسب روی بهره وری کل عوامل تولید بخش کشاورزی اثرات مثبت دارد. در واقع تعیین سیاست های مناسب و اثرگذار بنیادین و حمایتی در بخش کشاورزی، می تواند منجر به افزایش توان تولیدکنندگان و مصرف کنندگان این بخش در تولید و مصرف محصولات کشاورزی گردد و بدین ترتیب می تواند بر بهره وری بخش کشاورزی تأثیرات مثبتی را بر جای گذارد و درنهایت توسعه پایدار اقتصادی را برای روستاها منجر خواهد شد.
تحلیل تغییر کاربری های اراضی در اثر فعالیت های انسانی با استفاده از تصاویر چندزمانه ماهواره Landsat در منطقه رامیان، استان گلستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
54 - 65
حوزههای تخصصی:
توسعه فعالیت های انسانی باعث تخریب بیش تر محیط زیست شده است که ارزیابی میزان و شدت تغییر در کاربری اراضی برای شناخت و مدیریت منابع زمین ضروری است. کاربری اراضی عامل موازنه میان هیدرولوژی، اقتصاد و محیط زیست است و ارزیابی شدت و روند تغییرات آن به فهم بهتر فرآیندهای موجود در اکوسیستم کمک خواهد نمود. در همین رابطه، پژوهش حاضر با هدف تحلیل تغییرات در کاربری/پوشش اراضی حوزه آبخیز رامیان در استان گلستان برنامه ریزی شده است. در این راستا، تصاویر ماهواره ای Landsat در سال های 1370، 1385 و 1400 به منظور تهیه نقشه های کاربری اراضی با استفاده از الگوریتم ماشین بردار پشتیبان (SVM) نرم افزار ENVI اخذ شد. ارزیابی صحت نقشه های کاربری اراضی با استفاده از ضریب کاپا و صحت کلی صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که ضریب کاپا برای نقشه های کاربری اراضی در سال های مطالعاتی به ترتیب برابر با 74/0، 79/0 و 87/0 به دست آمد. صحت کلی نقشه های تهیه شده نیز به ترتیب برابر با 81، 86 و 91 درصد محاسبه شد که حاکی از صحت قابل قبول مدل مورد استفاده در طبقه بندی کاربری اراضی آبخیز رامیان است. بر اساس نتایج، کاربری های کشاورزی دیم، جنگل، کشاورزی آبی، باغ، مرتع و منطقه مسکونی طی دوره 30 ساله پژوهش به ترتیب برابر با 92/19، 50/4-، 28/42، 5/571، 87/8- و 3/107 درصد تغییر داشته اند. یافته های پژوهش بر نقش انسان در تخریب کاربری های اراضی و سیمای سرزمین آبخیز رامیان تأکید داشته و می تواند در طراحی الگوهای اجرایی مدیریت کاربری اراضی منطقه مطالعاتی مورد استفاده قرار گیرد.
Is Iran's Approach to Missile Technology a Deterrent Mechanism or a Severe Threat to Regional and Supra-Regional Security?(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
1 - 19
حوزههای تخصصی:
Maintaining security, dealing with threats, and having military power to realize these things are the main concerns of countries that have security concerns. Therefore, strengthening internal power and improving the level of defense is one of the basic priorities of the government's policies. As a country with geostrategic, geopolitical and geoeconomic positions, Iran is facing important security challenges at the national, regional, and transnational levels, especially after the Islamic Revolution of 1979. The country has been at the heart of US political considerations due to Iran's political approach as a regional power in the Middle East. Iran has continuously faced serious challenges, especially from the US and Israel, and as a result, it has paid special attention to preventing possible threats from overcoming the dangers. For the national security of the country, Iranian policy makers have identified threats to national security and are trying to take measures to avoid risks. The development of military technology is defined as a key deterrent mechanism against security threats.This article analyzes the impact of the evolution of missile technology on Iran's defense-security strategy. The descriptive and analytical method is used in this article and the geopolitical and geostrategic threats against Iran are discussed. Next, Iran's defense strategy and defense policy are analyzed, then defense diplomacy and deterrence strategy are examined. The main purpose of the article is to explain Iran's goals in developing missile technology. This technology aims to create a deterrent mechanism against threats to regional and extra-regional security.