آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۶

چکیده

هدف: یکی از مهم ترین مسئله های نظام شهرسازی در هر سطحی، مسئله ی فضاست. در این معنا فضا و فضامندی زمینه ی مشترک هر شکلی از برنامه ریزی است. از آنجایی که فضا محل توزیع و بازتوزیع منابع متعدد است، از این رو همواره محل منازعه و تضادهاست. نظام شهرسازی به مثابه دانش مدیریت فضا همواره به دنبال مرتفع کردن برخی منازعاتی است که در فضا ظهور و بروز پیدا می کنند. با در نظر گرفتن چنین تعریفی از فضا و نظام برنامه ریزی است که شهرسازی بیش از هر زمانی به مثابه یک عقلانیت تنظیم کننده محسوب می شود. عقلانیتی که از خلال اشکال مختلف برنامه ریزی و طراحی به دنبال حداکثر بهره گیری از مناسبات فضایی در راستای نظم و نظام بخشی است. حاصل چنین مواجهه ای بیش از هر زمانی تولید برخی مازادها و باقیمانده های فضایی است.روش: پژوهش حاضر از خلال تحلیل گفتمان به تبیین روابط فضایی و مناسبات اقتصادی و سیاسی پرداخته است. بدیهی است با توجه به اقتضائات گفتمان، برخی مفاهیم و استراتژی های گفتمانی که منجر به تنظیم گری در فضا می شوند مورد تحلیل قرار می گیرند.یافته ها: گفتمان غالب همواره به دنبال تثبیت وضعیتی است که از آن تحت عنوان وضع موجود یاد می شود. در برابر چنین مواجهه ای، خوانش انتقادی نشان می دهد اساساً مفهوم فضا یک برساخته اجتماعی و سیاسی است که بیش از هر زمانی به اشکال مختلف تنظیم گری پیوند خورده است. درک روابط تنظیم کننده در فضا از خلال روشن کردن شیوه های فضامند شدن سیاست ها در سطوح مختلف، می تواند به تولید فضایی یاری رساند که در آن مناسبات فضایی معطوف به حداکثر شمولیت اجتماعی و حداقل کنارگذاری اجتماعی و فضایی باشد.نتیجه گیری: جهت خلق مناسبات فضایی عادلانه در ساحت سیاست گذاری، برنامه ریزی و مدیریت ضروری است از خوانش فروکاست گرایانه ی کالبدمحور از مفهوم فضا به خوانش برساخت گرایانه حرکت کرد. در چنین درکی از فضاست که در نهایت امکان مرتفع کردن برخی تضادها و منازعات فضایی فراهم می آید.نوآوری، کاربرد نتایج: صورت بندی از مناسبات فضایی از منظر گفتار اقتصاد سیاسی می تواند زمینه های گفتمان سازی در ساحت سیاست گذاری در راستای دست یابی به تولید فضایی عادلانه را فراهم آورد. 

Thinking space, Considerations about spatial regulations and spatiality of policies

Aim: Spatiality is one of the most important problems of the urban planning system at any level. In this sense, space is the common source of any planning form. Since space is the context of distributing and redistributing many resources, it is always a field of conflict and contradictions. Therefore, urban planning as a knowledge of the management of space always seeks to resolve some conflicts that appear in the space. Considering such a definition of space and planning system, urban planning is more than ever considered a regulatory rationality.Method: The present research has analyzed spatial relations and economic and political relations through theoretical explanations and systematic analysis. Obviously, according to the requirements of discourse analysis, some discourse concepts and strategies that lead to regulation in space are analyzed.Findings: The dominant discourse always seeks to stabilize the situation, referred to as the status quo. Against such an encounter, critical reading shows that the concept of space is a social and political construct that is more than ever linked to different aspects of regulation. Understanding the regulatory relationships in space by clarifying the spatialization of policies at different levels can help produce a more justice space.Conclusion: To create justice spatial relationships in the field of policy-making, planning, and management, it is necessary to move from the form-centered reductionist reading of the concept of space to a constructionist reading. It is in such an understanding of space that it is finally possible to resolve some spatial contradictions and conflicts.Innovation: Formulating spatial relations from the perspective of economic and political discourse can provide grounds for discourse creation in the policy field to achieve justice in the production of space.

تبلیغات