فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۸۳۷ مورد.
مقایسه میزان قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
تحول نگاه ایرانی به رژیم صهیونیستی ؛ از گذشته تا حال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون پژوهش های بسیاری درباره تفاوت های بنیادین رویکردهای نخبگان ایرانی از طیف های گوناگون فکری نسبت به پدیده رژیم صهیونیستی در سرزمین فلسطین انجام شده، اما کمتر پژوهشی درباره تطور این دیدگاه ها انجام گرفته و کمتر پژوهشگری روند تحول دیدگاه های همه نخبگان سیاسی ایرانی در قبال رژیم صهیونیستی را جستجو کرده است. این درحالی است که به نظر می رسد تمامی نخبگان، به رغم تمامی تفاوت ها به واسطه ایرانی بودن و اثرپذیری از مجموعه آگاهی ها و تجربه های مشترک تاریخی- سیاسی جامعه ایرانی، در قبال رژیم اشغالگر قدس، سیر تاریخی ای را تجربه کرده اند که نهایت و اوج آن، طرد و نفی کامل این رژیم در دوره پس از انقلاب اسلامی است. در این مقاله سعی شده تا ضمن مروری بر گفتمان نخبگان سیاسی ایران در قبال رژیم صهیونیستی، این فرایند تجزیه و تحلیل شود. این پژوهش چنین نتیجه می گیرد که دیدگاه نخبگان سیاسی ایرانی در قبال سه موضوع روابط ایران و غرب، جایگاه ایران در منطقه و نیز برقراری عدالت در مناسبات منطقه ای و بین المللی نقش مهمی در تعریف دیدگاه آنان نسبت به رژیم صهیونیستی ایفا کرده که نتیجه آن، تاکید بر عدم مشروعیت این رژیم است.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و آسیای مرکزی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
آسیای مرکزی از جمله مناطقی است که از سال ١٩٩١ میلادی و به دنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، از جایگاهی روزافزون در مناسبات منطقه ای و بین المللی، برخوردار گشته است و اکنون به عنوان یکی از مهم ترین زیر سیستم های منطقه ای کشورمان به شمار می رود. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در این منطقه، از یک سو بر پایه عوامل همگرایی در حوزه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، از فرصت ها و زمینه های نفوذ و همکاری، برخوردار است و از طرف دیگر با توجه به عوامل واگرایی با چالش ها و تهدیداتی مواجه می باشد که بر آیند این امر، همواره در جهت گیری سیاست خارجی ایران در منطقه آسیای مرکزی، تاثیرگذار بوده است.
این مقاله ضمن شناسایی مهم ترین عوامل همگرایی و واگرایی پیش روی سیاست خارجی ایران و ارزیابی کلی از خط مشی های اتخاذ شده، به ارائه راهکارهای مناسب برای توسعه و افزایش ضریب نفوذ سیاست خارجی ایران در منطقه آسیای مرکزی می پردازد.
تاثیر جنگ 33 روزه لبنان بر موقعیت منطقه ای ایران
حوزههای تخصصی:
تهاجم وسیع و همه جانبه اسرائیل به لبنان در ژوئیه 2006 / تیرماه 1385 که 33 روز به طول انجامید، نقطه عطفی در منازعات اعراب و اسرائیل است. جنگ 33 روزه که در واقع ششمین جنگ اسرائیل و اعراب به شمار می رود، در مقایسه با جنگهای پیشین اسرائیل طولانی تر و در نوع خود بی نظیر و از ابعاد مختلف و متفاوتی دارای اهمیتی فوق العاده و منحصر به فرد است. زیرا در این نبرد سنگین و همه جانبه اسرائیل به اهدافی که پیش از جنگ با هماهنگی و حمایت آمریکا برای خود معین کرده بود دست نیافت، که نمونه بارزی از تکرار به مراتب سخت تر شکست و ناکامی سال 2000 در عقب نشینی از جنوب لبنان بود. بنابراین تهاجم گسترده اسرائیل با پیروزی رزمندگان مقاومت اسلامی پایان یافت و به تبع این موفقیت، معادلات داخلی لبنان، اسرائیل و منطقه دستخوش تغییر و تحولات جدید و اساسی گردید. در این میان جمهوری اسلامی ایران برمبنای روابط سیاسی و معنوی ویژه ای که از بدو شکل گیری حزب الله با این جنبش داشت، بی تاثیر و به دور از آثار و پیامدهای این جنگ در ابعاد مختلف سیاسی ـ نظامی نماند.
دکترین تعامل سازنده در سیاست خارجی ایران و ژئوپلیتیک نوین عراق
حوزههای تخصصی:
جایگاه سیاست جغرافیایی (ژئوپلیتیک) و جغرافیای اقتصادی (ژئواکونومیک) ایران در جهان و جایگاه ایدئولوژیک و جغرافیای فرهنگی (ژئوکالچر) آن در جهان اسلام باعث شده تا این کشور خواسته یا ناخواسته در متن تحولات مهم جهانی قرار گیرد؛ ژئوپلیتیک ایران به علت قرار گرفتن در منطقه ای از جهان با حساسیت های امنیتی ـ سیاسی حاکم بر آن همواره دستخوش تغییرات عمده ای بوده است. ایران در راستای تامین توسعه، رفاه، امنیت و ارتقای منزلت بین المللی برای تحقق اهداف سند چشم انداز خود همواره در مسیر انتخابهای دشواری قرار داشته است؛ به گونه ای که نیازمند بررسی و تحلیل پیوسته ژئوپلیتیک خود و کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای است، تا بتواند با اتخاذ تعاملی سازنده و مؤثر در سیاست خارجی خود حداکثر فرصت را فراهم آورد و تهدیدهای ناشی از تغییرات ژئوپلیتیک پیرامون خود را به حداقل برساند. به ویژه لازم است از فرصتهای فراچنگ آمده در مرزهای غربی خود در ارتباط با مؤلفه های ژئوپلیتیک نوین عراق، برای منافع ملی خود اقدام کند. هدف این مقاله بررسی الزامات تعامل سازنده در سیاست خارجی ایران نسبت به عراق با توجه به ژئوپلیتیک نوین این کشور است.
Iran's Role in Opposition to the Partition of Palestine 1
حوزههای تخصصی:
Palestine was separated from Ottoman Empire''s territories following World War I with the aim of dividing it. As a member of a special committee set up in 1947 which resulted in the Resolution 181 of the United Nation known as ""Resolution of Division""، Iran objected to the move. Although the opposition to the partition of Palestine had its ups and downs، the ultimate proposal of the opposition movement was to allow all
Palestinians to hold a referendum on Palestine، rather than force a two-state solution as the way to resolve the issue. Although Iran''s approaches to the Palestinian issue in its international relations have varied before and after the Islamic Revolution in 1979، its solution to the crisis in Palestine has always emphasized on necessity of Palestine reunification. This article seeks to evaluate the role of Iran in the opposition to a two-state solution، with a particular focus on how the shifts in Iranian policy towards the matter have not affected its principal insistence on preventing Palestine from being partitioned.
تهدیدات امنیتی جمهوری اسلامی ایران در منطقه قفقاز جنوبی
حوزههای تخصصی:
امروزه دیگر امنیت هر کشوری به وضعیت استحکام، قدرت و بنیان و ساختار آن منتهی نمی شود، بلکه ماهیت و چگونگی تحولات و تعاملات منطقه ای و بین المللی آن کشور می تواند باعث تقویت امنیت و یا تهدیدات امنیتی باشد. امنیت هر کشور با امنیت منطقه ای و بین المللی ارتباط دارد. این مقاله قصد دارد با توجه به موقعیت ژئوپولیتیکی و ژئواستراتژیکی ج.ا.ا در منطقه قفقاز جنوبی و همچنین با توجه به مواضع ج.ا.ا در رابطه با این کشورها با عنایت به برداشت ایران از امنیت منطقه ای خود تهدیدات امنیتی ج.ا.ا را در منطقه قفقاز جنوبی شناسایی کند و مورد بررسی قرار دهد.
رویکرد سازه انگارانه به زمینه های اجتماعی روابط ایران و امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی زمینه ها و گرایش های موجود در ایران و آمریکا در مورد کشور دیگر است. سوال اصلی ما این است که نگرش ایرانی ها و آمریکایی ها نسبت به کشور مقابل چگونه است و این نگرش چه تاثیری بر نوع نگاه آنها به روابط دو کشور بر جای می گذارد؟ در بررسی مختصری از ادبیات موجود در این مورد آشکار می شود بیشتر این ادبیات، بر روابط دولتمردان و دولت ها متمرکز است و این جای خالی تحقیقات و بررسی هایی را نشان می دهد که تمرکز اصلی خود را بر محیط، نگرش ها و گرایش های اجتماعی بگذارند.بر اساس نگاه سازه انگارانه تمامی پدیده های اجتماعی از جمله گرایش های سیاست خارجی، به صورت اجتماعی برساخته می شوند و این شامل تصمیم های دو کشور در مورد طرف مقابل و وضعیت روابط دو کشور نیز می شود. بررسی برخی نظرسنجی ها و نگرش سنجی های موجود نشان می دهد وضعیت موجود در روابط دو کشور، بی ارتباط با نگرش های جاری در میان مردمان دو کشور نیست. این امر با یافته های برخی نظرسنجی های انجام شده توسط نویسنده نیز همخوان است. وجود نگاه منفی و همراه با نقد نسبت به طرف مقابل سبب نمی شود که آنها به تقابل و تعارض گرایش داشته باشند، بلکه گرایش اصلی هر دو جامعه به حل وفصل تدریجی مشکلات موجود است.