مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
سازهانگاری
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی زمینه ها و گرایش های موجود در ایران و آمریکا در مورد کشور دیگر است. سوال اصلی ما این است که نگرش ایرانی ها و آمریکایی ها نسبت به کشور مقابل چگونه است و این نگرش چه تاثیری بر نوع نگاه آنها به روابط دو کشور بر جای می گذارد؟ در بررسی مختصری از ادبیات موجود در این مورد آشکار می شود بیشتر این ادبیات، بر روابط دولتمردان و دولت ها متمرکز است و این جای خالی تحقیقات و بررسی هایی را نشان می دهد که تمرکز اصلی خود را بر محیط، نگرش ها و گرایش های اجتماعی بگذارند.بر اساس نگاه سازه انگارانه تمامی پدیده های اجتماعی از جمله گرایش های سیاست خارجی، به صورت اجتماعی برساخته می شوند و این شامل تصمیم های دو کشور در مورد طرف مقابل و وضعیت روابط دو کشور نیز می شود. بررسی برخی نظرسنجی ها و نگرش سنجی های موجود نشان می دهد وضعیت موجود در روابط دو کشور، بی ارتباط با نگرش های جاری در میان مردمان دو کشور نیست. این امر با یافته های برخی نظرسنجی های انجام شده توسط نویسنده نیز همخوان است. وجود نگاه منفی و همراه با نقد نسبت به طرف مقابل سبب نمی شود که آنها به تقابل و تعارض گرایش داشته باشند، بلکه گرایش اصلی هر دو جامعه به حل وفصل تدریجی مشکلات موجود است.
جنگ آمریکا علیه عراق و ساختار معنایی نظام بینالملل(مقاله علمی وزارت علوم)
در شرایطی که انتظار میرفت جهان پس از جنگ سرد جهانی متکی بر نهادهای بینالمللی و رشد چندجانبهگرایی باشد، تهاجم ایالات متحده به عراق به شکلی کم و بیش یکجانبه و بدون اخذ مجوز از نهادهای بینالمللی ذیصلاح و مبتنی بر آموزه نوین جنگ پیشدستانه یا پیشگیرانه انجام گرفت. این اقدام در سطوح مختلف از جمله در سطح دولت ها و گروه های اجتماعی با واکنشهای منفی بسیار رو به رو شد. پرسشی که در این مقاله به آن پرداخته میشود، این است که چرا این اقدام ایالات متحده با مخالفت های گسترده رو به رو شد؟ فرضیه مورد بررسی نیز این است که مغایرت اقدام آمریکا با ساختار بیناذهنی حاکم بر جامعه بینالمللی، دلیل مخالفت ها بوده است. در این مقاله تلاش میشود با تأکید بر ابعاد هنجاری و معنایی نظم بینالمللی، این رویداد از این منظر و با اتکا بر آموزه های دو نظریه مکتب انگلیسی و سازهانگاری بررسی شود. پس از ارائه چارچوبی مفهومی بر اساس این دو نظریه، مقاله به بررسی اصول بنیادین تعریفکنندة ساختار معنایی نظام بینالملل میپردازد و سپس مغایرت اقدامات آمریکا با قواعد این ساختار نشان داده میشود.
گسترش فناوریهای اطلاعات و ارتباطات؛ رویکردهای نظری و ملاحظات امنیتی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب در فناوری اطلاعات و ارتباطات نقش برجستهای را در سازماندهی عملیات نظامی در
هزاره سوم ایفا میکند. پرسشهایی که در اینجا مطرح می شود این است که این انقلاب چه
تأثیراتی بر جنگ نرم دارد؟ جنگهای متأثر از انقلاب اطلاعات و ارتباطات کدم اند؟ چگونه
میتوان از فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی در جنگ نرم استفاده کرد؟
فرضیه پژوهش حاضر این استکه فناوری اطلاعاتو ارتباطات نوین با توجه به نقشو تأثیر
فراوانی که دارند به شکلگیری جنگهای نوینی در فضای جنگ نرم همچون جنگ سایبری،
جنگ شبکهای و یا جنگ الکترونیکی انجامیده است. انقلاب اطلاعاتو فناوری ارتباطات، توان
رزمی و تاکتیکی ارتشها را تغییر داده و میزان موفقیتآنها در میدان نبرد را تعیین خواهد کرد. با
پیدایششبکههای الکترونیکی، تحول بنیادین در مناسبات قدرت پدیدار گشته، و بازیگران
جدیدی که انعطافپذیرند و تحت هیچ قاعده و قانونی درنمی آیند قابلیت تهدید و تخریب را
کسب کردهاند.
رویکردی نظری به علت توسعه روابط ایران و روسیه از زمان فروپاشی اتحاد شوروی تاکنون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان قدرت های بزرگ، روسیه بیشترین تاریخ روابط سیاسی با ایران را دارد. علل اساسی این روابط در قرن های گذشته قرارگرفتن این کشور در شمال ایران، تجارت و بازرگانی و وجود اشتراک های قومی و فرهنگی برخی از جمهوری های مستقل این کشور با مردم ایران بود. در دوران پهلوی دوم خرید تسلیحاتی و مشارکت در برخی طرح های اقتصادی نیز به این عوامل اضافه شد. در هر دو دوره فضای رقابت و تهدید، بستر روابط دو کشور را شکل می داد. اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ویژه از دهه 90 به بعد روابط دو کشور براساس همکاری و نه ترس و تهدید شکل گرفت. با توجه به چرخش در سیاست خارجی دو کشور از تهدید به همکاری، این نوشتار می خواهد تا این روابط و تداوم آن را در چارچوب نظریه واقع گرایی، لیبرالیسم و سازه انگاری بررسی کند. در این نوشتار از روش توصیفی تحلیلی بهره گرفته خواهد شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که از میان نظریه های گفته شده، سازه انگاری بهترین توضیح را درباره علت های بهبود روابط تهران و مسکو پس از دهه 90 بیان می کند.
انگاره های هویتی و تبیین سیاست خارجی عربستان در قبال عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ششم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۱ (پیاپی ۵۱)
197 - 223
حوزه های تخصصی:
سیاست منطقه ای عربستان سعودی به عنوان کشوری تاثیرگذار در خاورمیانه و جهان عرب در طول دهه اخیر متاثر از تحولات جدید خاورمیانه به ویژه نفوذ منطقه ای جمهوری اسلامی ایران به ویژه در عراق شکل گرفته است. اغلب تحلیل ها پیرامون سیاست خارجی ریاض در قبال دولت جدید عراق، بر مبنای رویکردهای واقع گرایانه شکل گرفته و کمتر به نقش عناصر هنجاری و هویتی توجه شده است. نوشتار سعی دارد با روش تحلیلی- توصیفی و نظریه سازه انگاری با تحلیل سیاست خارجی عربستان، به این سوال پاسخ گوید که انگاره های هویتی چه نقشی در سیاست خارجی عربستان در قبال عراق داشته است ؟ همچنین این فرضیه را به آزمون می گذارد که سیاست خارجی عربستان در قبال عراق را علاوه بر رویکردهای مادی و واقع گرایانه، می توان بر اساس انگاره های هویتی این کشور نیز تبیین کرد. یافته ها نشان می دهند که سیاست خارجی عربستان در قبال عراق در حوزه های منطقه ای و بین المللی در واقع از تلفیق انگاره های هویتی این کشور از قبیل عربیت، اسلام وهابی، سیستم سیاسی سلطنتی و نفت خیزبودن شکل یافته که نقش بسزایی در رویکرد آن در مداخله، تغییر وضع موجود و افزایش بی ثباتی در عراق داشته است.