مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
همگرایی و واگرایی
حوزههای تخصصی:
آسیای مرکزی از جمله مناطقی است که از سال ١٩٩١ میلادی و به دنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، از جایگاهی روزافزون در مناسبات منطقه ای و بین المللی، برخوردار گشته است و اکنون به عنوان یکی از مهم ترین زیر سیستم های منطقه ای کشورمان به شمار می رود. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در این منطقه، از یک سو بر پایه عوامل همگرایی در حوزه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، از فرصت ها و زمینه های نفوذ و همکاری، برخوردار است و از طرف دیگر با توجه به عوامل واگرایی با چالش ها و تهدیداتی مواجه می باشد که بر آیند این امر، همواره در جهت گیری سیاست خارجی ایران در منطقه آسیای مرکزی، تاثیرگذار بوده است.
این مقاله ضمن شناسایی مهم ترین عوامل همگرایی و واگرایی پیش روی سیاست خارجی ایران و ارزیابی کلی از خط مشی های اتخاذ شده، به ارائه راهکارهای مناسب برای توسعه و افزایش ضریب نفوذ سیاست خارجی ایران در منطقه آسیای مرکزی می پردازد.
بررسی ماهیت و ساختار وردش های جوی به هنگام بارش های بهاری فراگیر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه واکاوی وردش های جوی بارش های بهاری فراگیر ایران طی نیم قرن اخیر است. بدین منظور داده های بارش روزانة 283 ایستگاه سینوپتیکی طی دورة آماری 1961 تا 2010 از سازمان هواشناسی کشور استخراج و مرتب شد. پس از استخراج بارش های روزانة فصل بهار (فروردین، اردیبهشت، و خرداد)، به منظور شناسایی الگوهای بارش فراگیر، داده های فشار سطح زمین از پایگاه دادة مرکز ملی پیش بینی محیطی و مرکز ملی پژوهش های جوی استخراج شد. سپس با اجرای تحلیل خوشه ای بر روی داده های فشار سطح زمین الگوهای همدید بارش های فراگیر بهاره شناسایی، بررسی، و تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از این مطالعه بیانگر آن است که بارش های بهاره، ضمن برخورداری از افت وخیز روزانه، ضریب تغییرات مکانی بسیار زیادی دارند؛ در این بین، به سمت ماه خرداد این تغییرات چشم گیرتر خواهد بود. نتایج حاصل از واکاوی وردش های جوی بارش های بهاری فراگیر ایران نشان داد که چهار الگوی کم فشار عربستان- کم فشار ایران مرکزی، کم فشار اروپا- کم فشار سودان، کم فشار خلیج فارس- پُرفشار سیبری، و الگوی چندهسته ای کم فشار خاورمیانه بیشترین نقش را در بارش های بهاری فراگیر ایران ایفا می کنند.
جایگاه ترکیه در سیاست خارجی اتحادیه اروپا در دو دوره اردوغان قبل و بعد کودتا
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین اهداف ترکیه در سال های اخیر پیوستن به اتحادیه اروپا بوده است. عضویت در این اتحادیه مزایای فراوانی را برای کشورها به همراه دارد. از سوی دیگر کشورهای توسعه یافته اروپایی نیز برآنند تا با توسعه مرزی اتحادیه اروپا تاثیر سیاسی و اقتصادی خود را بر دنیا افزایش دهند و از طرفی مسائل و مشکلاتی در جهت پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا را برمی شمارند. ترکیه برای پذیرش عضویت خود در اتحادیه اروپا در سال های اخیر اصلاحات اساسی در زمینه های مختلف صورت داده است. بر این اساس و در نتیجه ی اجرای این اصلاحات شاهد کاهش نقش نظامیان و تحول در حقوق اقلیت ها و رعایت بیشتر حقوق بشر در این کشور هستیم، که پس از انجام این اصلاحات از طرف دولت ترکیه شاهد روند مثبتی در مذاکرات بوده ایم، اما پس از کودتا 2016 و اقداماتی که اردوغان در برابر این کودتا انجام داد، نظر اروپاییان نسبت به دولت ترکیه تغییر کرد و روند رو به رشد مذاکرات بین این اتحادیه و ترکیه برای الحاق این کشور به اتحادیه با مشکلات اساسی روبه رو شده است. در این راستا، این مقاله با کاربست نظریه همگرایی درصدد پاسخ به این سؤال است که آیا جایگاه ترکیه در سیاست خارجی اتحادیه اروپا پس از کودتا دچار تغییر شده است؟ بر این اساس فرضیه مقاله این است که به نظر می رسد که جایگاه ترکیه در سیاست خارجی اتحادیه اروپا پس از کودتای سال 2016 به دلایلی از قبیل حقوق بشر، نگاه بدبینانه دولت ترکیه به اروپا و مشکل مهاجران نسبت به قبل از کودتا از جایگاه مناسبی برخوردار نباشد. روش تحقیق مبتنی بر راهبرد پژوهشی توصیفی- تحلیلی است.
مناسبات سیاسی- اقتصادی چین و آمریکا در بازی بزرگ قرن
حوزههای تخصصی:
با پایان نظام دوقطبی، آمریکا مدعی جایگاه قدرتمندترین دولت در نظام بین الملل گردید، لیکن نظم جهانی اینگونه پیش رفت که سایر قدرت ها با برنامه ریزی های بلندمدت و استراتژیک تلاش نمودند که این کشور را به چالش بکشند. چین یکی از این قدرت های بزرگ است که با توجه داشتن پتانسیل لازم برای تبدیل شدن به یک هژمون و تصاحب جایگاه فعلی آمریکا، در مقام بازیگری زیرک، نگرانی های زیادی را برای استراتژیست ها و مقامات آمریکایی رقم زده است. بسیاری روابط آمریکا و چین را مهمترین روابط دوجانبه از منظر تأثیرات و پیامدهای آن بر سیاست و نظام بین الملل دانسته و رفتارهای متغیر آنها را به صورت کاملا حساب شده و عقلایی در چارچوب بازی و تاکتیک های سیاسی تلقی نمودند. هدف ما از این پژوهش بررسی رفتارهای متغیر آمریکا و چین در روابط این دو کشور است، لذا مقاله حاضر در پی پاسخ به این سؤال اصلی است که بازی های سیاسی و اقتصادی ایالات متحده آمریکا و چین ثمره چیست و چگونه منجر به همگرایی یا واگرایی میان آنها گردیده است؟، در همین چارچوب فرضیه پژوهش این است که رقابت های فی مابین چین و آمریکا در حوزه های اقتصادی و سیاسی، ثمره انتخاب بهترین تصمیمات این دو کشور در عرصه روابط بین الملل بوده که هریک از بازیگران در هر مرحله از این بازی، با بازی خاص خود به انتخاب اولویت پرداختند و این انتخاب ها منجر به همگرایی یا واگرایی در روابط آنها گردیده است.
آینده پژوهی روابط همگرایانه یا واگرایانه ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا تا سال 2030 در مسائل مهم بین الملل
منبع:
راهبرد سیاسی سال چهارم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
185 - 205
حوزههای تخصصی:
منافع ملی جوهره اصلی سیاست بین الملل و قدرت نیز ابزار اصلی در نیل به اهداف محسوب می شود. توجه به روابط ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا و بررسی مواضع آن ها لازم و ضروری می باشد. در پژوهش حاضر که از لحاظ طرح تحقیق، آینده نگر است، پس از انجام تجزیه و تحلیل های لازم روی مواضع مقامات و سیاستمداران اروپایی و آمریکایی و انجام تحلیل محتوا، در 3 بخش کلی به 9 عنوان سناریونگاری در رابطه با زمینه های همگرایی و واگرایی دو قدرت بزرگ تا سال 2030 پرداخته شده است. بخش های کلی سناریونگاری شده عبارتند از: تحولات آینده ساختار نظام بین الملل، تروریسم و سلاح های کشتارجمعی، خاورمیانه و روند صلح اعراب و اسراییل. نتایج نشان داد که ابعاد همگرایانه و واگرایانه در روابط اتحادیه اروپا با آمریکا بستگی به حوزه منافع آن ها دارد. حوزه هایی که دارای منافع مشترک هستند شاهد همگرایی و حوزه هایی که منافعی متعارض دارند، شاهد واگرایی خواهیم بود.
تأثیر منابع نامشهود سازمانی بر عملکرد صادرات
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر پیونددادن منابع نامشهود سازمانی بر عملکرد صادرات در صادرکنندگان صنعت پوشاک استان خراسان رضوی است. روش: روش جمع آوری اطلاعات در مباحث نظری و پیشینه تحقیق، روش کتابخانه ای بوده و در قسمت اصلی تحقیق، روش میدانی- پیمایشی است. در تحقیق حاضر جهت تجزیه و تحلیل داده ها با کمک نرم افزار Spss و lisrel، از آزمون های کولموگروف اسمیرنوف و روش معادلات ساختاری استفاده خواهد شد. نتایج تحقیق نشان می دهد به طور کلی مقادیر شاخص های کلی برارزش مدل اندازه گیری این پژوهش کاملاً از وضعیت قابل قبولی برخوردار است و حاکی از رابطه معنی داری منابع نامشهود بر عملکرد صادرات در صادرکنندگان صنعت پوشاک استان خراسان رضوی بود.
همگرایی و واگرایی دولت های توسعه یافته و در حال توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
طی چندین دهه گذشته فقط تعداد محدودی کشورها (کمتر از 10 درصد اقتصادهای جهان) توانستند از سطح پایین یا متوسط درآمد به درآمد بالا پیشرفت نمایند اما علیرغم افزایش وزن کشورهای درآمد متوسط در رشد جهانی، تعداد زیادی از این کشورها با درآمد متوسط، در دام درآمد متوسط گیر افتاده اند. راهبرد پیشرو-پیرو که مبتنی بر الگوبردای از کشورهای پیشرو می باشد، به تبیین این همگرایی و واکاوی عوامل تعیین کننده پرداخته تا با الگوبرداری از نسل ها و موج های توسعه یافتگی، فرصت دنباله روی را برای دیگر کشورهای در حال توسعه ارائه نماید. این راهبرد در قالب سه فرآیند درون کشوری شامل دنباله روی از کشورهای توسعه یافته از طریق صنعتی شدن و بهینه سازی صنایع طبق سیکل درون صنعتی و بین صنعتی، سرمایه گذاری مستقیم خارجی تجارت محور و تخصص گرایی توافق شده، می باشد. فرایندهای درون منطقه ای این مدل نیز شامل فرآیندهای پله ای و زنجیره ای، تجارت و بازار بین منطقه ای و سرمایه گذاری بین منطقه ای می باشد. نتیجه مهم اینکه این فرآیندها در بستر سیاست هایی همچون تغییرات ساختاری، انتخاب صحیح کشور پیشرو، توسعه صادرات محور و توجه به مزیت های نسبی صورت گرفته است. نتیجه هشدار دهنده نیز در این مسیر وجود رویکردهای اشتباه است؛ بطوریکه در برخی موارد کشور اصلا در جهت تغییرات ساختاری حرکت نکرده اما در برخی موارد کشور در جهت تغییرات ساختاری حرکت نموده اما این تغییرات با مزیت های نسبی کشور و ساختار عوامل تولیدش، همسو نبوده است.
بررسی تحلیلی عوامل مؤثر بر مناسبات سیاسی سلجوقیان عراق و اتابکان آذربایجان (541 – 590 ق/1146 – 1194 م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
185 - 207
حوزههای تخصصی:
در بین دودمان های اتابکی عصر سلجوقی، اتابکان ایلدگزی آذربایجان و اران (541 – 622 ق/1146 – 1225 م) به دلیل نقش آفرینی در تحولات سیاسی واپسین دهه های حیات سلجوقیان عراق، از جایگاه ویژه ای برخوردار بودند. این خاندان از سال 541 تا 556 ق/1146 تا1160 م به عنوان حاکمان دست نشانده سلجوقیان عراق مناسبات محدودی با این حکومت برقرار کردند. اتابکان ایلدگزی در سال 556 ق/1160 م موفق شدند شاهزاده تحت سرپرستی خویش را به مقام سلطنت برسانند. در این دوره که تا فروپاشی حکومت سلجوقیان عراق در سال 590 ق/1194 م تداوم داشت، ایلدگزیان به عنوان «اتابکان سلطان» در متن قدرت قرار گرفتند؛ بنابراین بر اهمیت و حجم مناسبات آن ها با حکومت مرکزی افزوده شد. پژوهش پیش رو تلاش کرده ضمن شناسایی عوامل مؤثر بر شکل گیری این مناسبات، شیوه اثرگذاری این عوامل بر روابط طرفین را به روش تاریخی، تحلیل نماید. یافته ها نشان می دهد که عواملی همچون پاسداری اتابکان آذربایجان از کیان سلطنت سلجوقی، خلافت عباسی، راهبرد مداخله جویانه و توسعه طلبانه خوارزمشاهیان، یورش های گرجیان به منطقه اران و آذربایجان، فزون خواهی اتابکان آذربایجان و تلاش آن ها برای قبضه سلطنت سلجوقی موجب شکل گیری مناسبات سلجوقیان عراق و اتابکان آذربایجان شده است. این عوامل متناسب با ماهیت خویش و فضای کلی حاکم بر روابط ایلدگزیان و سلجوقیان عراق در دو دوره مناسبات آن ها، موجب تحول در این مناسبات از مرحله همگرایی به واگرایی شده است.
بررسی عوامل موثر جغرافیایی در تدوین استراتژی ملی ایران با تاکید بر استراتژی سیاسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال چهارم زمستان ۱۳۸۶ شماره ۴ (پیاپی ۱۶)
83 - 93
حوزههای تخصصی:
استراتژی پیش از آنکه واژه ای سیاسی تلقی شود اصطلاحی نظامی بنظر می رسد در حالی که مفهوم استراتژی محدود به بعد نظامی نیست و امروز از استراتژی ملی بحث می شود که به معنای علم و هنر توسعه و استفاده از منابع سیاسی ، اقتصادی ، نظامی ، اجتماعی و فرهنگی مورد نیاز در زمان جنگ و صلح جهت تامین حداکثر حمایت از سیاست های ملی و در صورت وقوع جنگ افزایش احتمال پیروزی و پیامدهای مساعد آن است ایران با توجه به موقعیت در سطوح ملی، منطقه ای و فرا منطقه ای و قرار گرفتن در فاصله دو پهنه آبی خزر و خلیج فارس، همچنین نزدیکی به آسیای مرکزی و منطقه قفقاز ایجاب می نماید که از استراتژی بحری برخوردار باشد و در جهت گیری سیاسی از استراتژی اتحاد و ائتلاف تبعیت نماید
هویت فرهنگی در عصر جهانی شدن: همگرایی یا واگرایی
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن، یکی از مهمترین پدیده های تاریخی است که پیامدهای آن بر ساختارهای تولید و توزیع اقتصادی، تشکیلات دولتی و روابط بین المللی، الگوهای فرهنگی، شیوه های زندگی و شیوه تولید دانش و تبادل اطلاعات اثرگذار بوده است. کشورها یا به حفظ هویت فرهنگی میپردازند و در مقابل اثرات جهانی شدن مقاومت می کنند و یا به تدریج به تبدیل هویت فرهنگی بومی خود می پردازند و تلاش می کنند به یک فرهنگ جدید جهانی دست یابند. از این رو در بسیاری از کشورها الگوهای فرهنگ های محلی از بین رفته اند و یا با یک نوع فرهنگی جدید جایگزین شده اند که توسط رسانه های جمعی و با استفاده از الگوهای جهانی به دست آمده است. از این رو هدف این پژوهش پاسخ به این سوال است که جهانی شدن چه تاثیری بر هویت فرهنگی دارد و جهت این تغییر به کدام سمت است. روش پژوهش از نظرهدف کاربردی است. روش تجزیه تحلیل کیفی- توصیفی با رویکرد توصیفی تحلیلی است. نتیجه حاصله این است که فرهنگ به عنوان ذخیره کننده میراث تاریخی یک ملت، عامل مهمی در شکل دادن به هویت آن ملت دارد ومی تواند انتخاب بین حفظ هویت فرهنگی یا تبدیل هویت فرهنگی را جهت دهی کند؛ اما نیاز به برنامه دارد. از این رو حفظ هویت و مظاهر فرهنگی در رابطه با مکان خاص و موقعیت های جغرافیایی خاص هر بوم به حفظ هویت در عصر جهانی شدن کمک شایانی خواهد کرد.
نقش اقوام در انسجام و تحکیم قدرت ملی
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۲ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴
109 - 135
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های کشورهایی که تنوع قومی و مذهبی دارند، طراحی و اجرای مدل و سیاست قومی است. هدف این پژوهش مطالعه تطبیقی الگوهای اجرا شده سیاست قومی در کشورهای مورد مطالعه است تا به کمک آن بتوان، با شناخت شاخص ها و مؤلفه های این مدل ها، به ارائه الگویی مناسب برای جمهوری اسلامی ایران اقدام کرد. روش تحقیق در این مقاله توصیفی – تحلیلی با روش مطالعات تطبیقی است. بر اساس یافته های پژوهش مدل ها و سیاست های قومی در هر کشوری- متناسب با ویژگی های جغرافیایی، انسانی، نظام حاکم بر مدیریت سرزمینی و ...- متفاوت است؛ به نحوی که نمی توان سیاست مختص به کشوری را بدون توجه به شاخص ها و مؤلفه های بومی آن سرزمین اجرایی کرد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که الگو های سیاست قومی در جمهوری اسلامی ایران نمی تواند الگویی خاص از مدل های کشورهای دیگر باشد، بلکه بر پایه سیاست های چندگانه یاد شده الگوی بومی در زمینه سیاست قومی، مطابق با سیاست های مطالعه شده، الگویی است که باید به انسجام ملی و هم گرایی اقوام و نهایتا تحکیم قدرت ملی متمرکز باشد. الگویی که افزون بر انسجام ملی مانع از حذف هویت خرده فرهنگ ها باشد.