فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۸۳۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
آسیای مرکزی از جمله مناطقی است که از سال ١٩٩١ میلادی و به دنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، از جایگاهی روزافزون در مناسبات منطقه ای و بین المللی، برخوردار گشته است و اکنون به عنوان یکی از مهم ترین زیر سیستم های منطقه ای کشورمان به شمار می رود. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در این منطقه، از یک سو بر پایه عوامل همگرایی در حوزه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، از فرصت ها و زمینه های نفوذ و همکاری، برخوردار است و از طرف دیگر با توجه به عوامل واگرایی با چالش ها و تهدیداتی مواجه می باشد که بر آیند این امر، همواره در جهت گیری سیاست خارجی ایران در منطقه آسیای مرکزی، تاثیرگذار بوده است.
این مقاله ضمن شناسایی مهم ترین عوامل همگرایی و واگرایی پیش روی سیاست خارجی ایران و ارزیابی کلی از خط مشی های اتخاذ شده، به ارائه راهکارهای مناسب برای توسعه و افزایش ضریب نفوذ سیاست خارجی ایران در منطقه آسیای مرکزی می پردازد.
تاثیر جنگ 33 روزه لبنان بر موقعیت منطقه ای ایران
حوزههای تخصصی:
تهاجم وسیع و همه جانبه اسرائیل به لبنان در ژوئیه 2006 / تیرماه 1385 که 33 روز به طول انجامید، نقطه عطفی در منازعات اعراب و اسرائیل است. جنگ 33 روزه که در واقع ششمین جنگ اسرائیل و اعراب به شمار می رود، در مقایسه با جنگهای پیشین اسرائیل طولانی تر و در نوع خود بی نظیر و از ابعاد مختلف و متفاوتی دارای اهمیتی فوق العاده و منحصر به فرد است. زیرا در این نبرد سنگین و همه جانبه اسرائیل به اهدافی که پیش از جنگ با هماهنگی و حمایت آمریکا برای خود معین کرده بود دست نیافت، که نمونه بارزی از تکرار به مراتب سخت تر شکست و ناکامی سال 2000 در عقب نشینی از جنوب لبنان بود. بنابراین تهاجم گسترده اسرائیل با پیروزی رزمندگان مقاومت اسلامی پایان یافت و به تبع این موفقیت، معادلات داخلی لبنان، اسرائیل و منطقه دستخوش تغییر و تحولات جدید و اساسی گردید. در این میان جمهوری اسلامی ایران برمبنای روابط سیاسی و معنوی ویژه ای که از بدو شکل گیری حزب الله با این جنبش داشت، بی تاثیر و به دور از آثار و پیامدهای این جنگ در ابعاد مختلف سیاسی ـ نظامی نماند.
چالش های نظری در روابط ایران و آمریکا
حوزههای تخصصی:
منظور از چالشهای نظری، نظریه های موافق و مخالف با مذاکره و برقراری روابط میان دو کشور ایران و ایالات متحده آمریکاست. بر این اساس، موضوع از دو زاویه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است: یکی ریشه های تقابل و دیگری زمینه های تعامل میان دو کشور. در بخش اول ضمن مقایسه مبانی و اصول سیاست در ایران و آمریکا و نیز با اشاره به ریشه های فکری، ایدئولوژیک، تاریخی و سیاسی چالش میان دو کشور، به این نتیجه می رسیم که چالشهای میان دو کشور عمیق تر از آن است که به سادگی بتوان از مذاکره و رابطه عمیق و دوستانه میان دو کشور صحبت کرد. در عین حال، این بحث به معنی غیر ممکن یا محال بودن مذاکره هم نیست؛ زیرا حداقل در بعد نظری زمینه هایی وجود دارد که تعامل میان دو کشور را تحت شرایط خاصی ممکن می داند. بنابراین در بخش دوم، موضوع بحث از سه دیدگاه قابل توجه است: اول از دیدگاه موافقان و مخالفان مذاکره در ایران؛ دوم از زاویه دید مخالفان و موافقان رابطه در آمریکا و سوم از دیدگاه گروهی که در هر دو کشور حالتی میانه دارند. در ایران، عده ای بر مذاکره و رابطه با آمریکا اصرار دارند؛ در حالی که عده ای دیگر به لحاظ شرایط سیاسی و اعتقادی، بر مذاکره نکردن با آمریکا تاکید می کنند و روابط ایران و آمریکا را به دلیل وجود تعارض در بنیان های فکری دو کشور، مغایر با راهبرد های کلان نظام می دانند. در ایالات متحده نیز عده ای معتقدند این کشور برای تامین منافع حیاتی باید روابط خود را با ایران بهینه کند؛ در صورتی که عده ای فکر می کنند باید ایران را محدود نمود. اما بر اساس دیدگاه سوم، شناخت ریشه های اصلی اختلافات ایران و آمریکا و تحلیل صحیح از رویکردهای فی مابین، شناخت دقیق واقعیت ها و پرهیز از هرگونه افراط و تفریط و دوباره کاری در سیاستگذاری ها و تصمیم گیری ها، شناخت راهکارها و خط مشی های استراتژیک اصولی و عملی دو کشور در برخورد با یکدیگر و ایجاد مصونیت در برابر پیامدهای نامطلوب این برخوردها نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
تحول نگاه ایرانی به رژیم صهیونیستی ؛ از گذشته تا حال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون پژوهش های بسیاری درباره تفاوت های بنیادین رویکردهای نخبگان ایرانی از طیف های گوناگون فکری نسبت به پدیده رژیم صهیونیستی در سرزمین فلسطین انجام شده، اما کمتر پژوهشی درباره تطور این دیدگاه ها انجام گرفته و کمتر پژوهشگری روند تحول دیدگاه های همه نخبگان سیاسی ایرانی در قبال رژیم صهیونیستی را جستجو کرده است. این درحالی است که به نظر می رسد تمامی نخبگان، به رغم تمامی تفاوت ها به واسطه ایرانی بودن و اثرپذیری از مجموعه آگاهی ها و تجربه های مشترک تاریخی- سیاسی جامعه ایرانی، در قبال رژیم اشغالگر قدس، سیر تاریخی ای را تجربه کرده اند که نهایت و اوج آن، طرد و نفی کامل این رژیم در دوره پس از انقلاب اسلامی است. در این مقاله سعی شده تا ضمن مروری بر گفتمان نخبگان سیاسی ایران در قبال رژیم صهیونیستی، این فرایند تجزیه و تحلیل شود. این پژوهش چنین نتیجه می گیرد که دیدگاه نخبگان سیاسی ایرانی در قبال سه موضوع روابط ایران و غرب، جایگاه ایران در منطقه و نیز برقراری عدالت در مناسبات منطقه ای و بین المللی نقش مهمی در تعریف دیدگاه آنان نسبت به رژیم صهیونیستی ایفا کرده که نتیجه آن، تاکید بر عدم مشروعیت این رژیم است.
دکترین تعامل سازنده در سیاست خارجی ایران و ژئوپلیتیک نوین عراق
حوزههای تخصصی:
جایگاه سیاست جغرافیایی (ژئوپلیتیک) و جغرافیای اقتصادی (ژئواکونومیک) ایران در جهان و جایگاه ایدئولوژیک و جغرافیای فرهنگی (ژئوکالچر) آن در جهان اسلام باعث شده تا این کشور خواسته یا ناخواسته در متن تحولات مهم جهانی قرار گیرد؛ ژئوپلیتیک ایران به علت قرار گرفتن در منطقه ای از جهان با حساسیت های امنیتی ـ سیاسی حاکم بر آن همواره دستخوش تغییرات عمده ای بوده است. ایران در راستای تامین توسعه، رفاه، امنیت و ارتقای منزلت بین المللی برای تحقق اهداف سند چشم انداز خود همواره در مسیر انتخابهای دشواری قرار داشته است؛ به گونه ای که نیازمند بررسی و تحلیل پیوسته ژئوپلیتیک خود و کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای است، تا بتواند با اتخاذ تعاملی سازنده و مؤثر در سیاست خارجی خود حداکثر فرصت را فراهم آورد و تهدیدهای ناشی از تغییرات ژئوپلیتیک پیرامون خود را به حداقل برساند. به ویژه لازم است از فرصتهای فراچنگ آمده در مرزهای غربی خود در ارتباط با مؤلفه های ژئوپلیتیک نوین عراق، برای منافع ملی خود اقدام کند. هدف این مقاله بررسی الزامات تعامل سازنده در سیاست خارجی ایران نسبت به عراق با توجه به ژئوپلیتیک نوین این کشور است.
تهدیدات امنیتی جمهوری اسلامی ایران در منطقه قفقاز جنوبی
حوزههای تخصصی:
امروزه دیگر امنیت هر کشوری به وضعیت استحکام، قدرت و بنیان و ساختار آن منتهی نمی شود، بلکه ماهیت و چگونگی تحولات و تعاملات منطقه ای و بین المللی آن کشور می تواند باعث تقویت امنیت و یا تهدیدات امنیتی باشد. امنیت هر کشور با امنیت منطقه ای و بین المللی ارتباط دارد. این مقاله قصد دارد با توجه به موقعیت ژئوپولیتیکی و ژئواستراتژیکی ج.ا.ا در منطقه قفقاز جنوبی و همچنین با توجه به مواضع ج.ا.ا در رابطه با این کشورها با عنایت به برداشت ایران از امنیت منطقه ای خود تهدیدات امنیتی ج.ا.ا را در منطقه قفقاز جنوبی شناسایی کند و مورد بررسی قرار دهد.
ایران در خاورمیانه: روندهای آینده منطقه
حوزههای تخصصی:
پیش بینی روندهای آینده در منطقه خاورمیانه کاری بسیار دشوار است که در بیشتر موارد نیز به دلیل شتاب بسیار بالای تحولات بین المللی در این منطقه و درگیری قدرت های بزرگ در آن پیش بینی ها تحقق پیدا نمی کنند. منطقه خاورمیانه یکی از بی ثبات ترین مناطق جهان است که برخلاف بسیاری از دیگر مناطق در حال توسعه جهان همچنان نزدیک به دو دهه پس از پایان جنگ سرد کشمکش های منطقه ای، به ویژه کشمکش اعراب و اسرائیل هنوز در آنجا به پایان نرسیده است. به همین دلیل برخلاف دیگر مناطق در حال توسعه، به دلیل وجود ذخایر نفتی و همچنین رشد بنیادگرایی اسلامی که تهدیدی را برای منافع غرب به ویژه ایالات متحده فراهم می آورد، همچنان فضای امنیتی در این منطقه جهان باقی مانده است. تحولات پس از ١١ سپتامبر در این منطقه، به ویژه مشکلات جدی که آمریکا در مدیریت امور خاورمیانه با آن رو به روست، وضعیتی را پدید آورده است که می توان پیش بینی کرد که روند افول نفوذ آمریکا در این منطقه آغاز شده است. همین موضوع فضایی را برای نقش آفرینی بیشتر ایران در منطقه به عنوان جایگزینی برای قدرت آمریکا فراهم خواهد آورد. نویسنده معتقد است که دموکراتیک شدن در جهان عرب سبب کاهش تنش های میان کشورهای عربی با ایران و برقراری روابط بهتر با آنها خواهد شد. قدرت گرفتن شیعیان نیز فضای مانور بیشتری را برای ایران در منطقه خاورمیانه فراهم خواهد کرد.