فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۸۰۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی جریان فکری سیاسی اصول گرایی« با تاکید بر واژه مردم »(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با استفاده از نظریات نشانه شناختی ساختگرا در حوزه سیاست تلاش شده تا واژه مردم به عنوان یک نشانه در جریان فکری ـ سیاسی اصولگرایی تعریف شده و حدود و ویژگی های آن مشخص شود. به همین منظور ابتدا ساختار درونی نشانه و سپس جایگاه نشانه در کلیت نظام زبان از دید فردینانددو سوسور، زبان شناس سوئیسی بررسی و تشریح شده است. در ادامه دیدگاه رولان بارت در زمینه چگونگی کارکرد نشانه ها، دو مفهوم معنای صریح و معنای ضمنی و مفهوم اسطوره و ارتباط آن با دلالت ضمنی تشریح شده است. سپس با ارجاع به مباحث نظری فوق، جریان سیاسی ـ فکری اصول گرایی جریان به عنوان متن مورد تحلیل نشانه شناختی قرار گرفته است. به همین منظور رابطه بین دو جزء نشانه های اصول گرایی (دال و مدلول) و رابطه نشانه های این نظام با یکدیگر تشریح شده است. در ادامه دلالت های واژه مردم از یک منظر نشانه شناختی مورد بررسی قرار گرفته و مدلول های مختلف آن در بافت ها و متن های متفاوت بیان شده است. در همین راستا نشانه هایی همچون اسلام و قوانین الهی، ولایت فقیه و رابطه جانشینی آن با حکومت دموکراتیک یا سکولاریستی غربی در کلام صاحبنظران اصول گرا مورد بررسی قرار گرفته است.
مولفه های کارآمدی نظام دینی در اندیشه مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دموکراسی یکی از مهمترین موضوعاتی است که نوع بشر با آن مواجه بوده و ازاینرو همیشه سعی دارد آن را به عنوان آرمان خود تلقی و برای رسیدن به آن تلاش نماید. این مسئله در روند تاریخی خود دچار تحولات عمده بوده به گونه ای که هرملتی از آن برداشت خاصی دارد. برهمین مبنا کشورهای درحال توسعه نیز در برخورد با آن متفاوت عمل می می کنند به طوری که برخی آن را پذیرفته و برخی سعی در بومی سازی آن داشته و بعضی دیگر تعریف جداگانه ای از آن ارائه می دهند. عملکرد نظام جمهوری اسلامی ایران نیز در تقابل با آن متفاوت بوده به گونه ای که بانیان این نظام معتقدند که دمکراسی در بطن نظام اسلامی وجود داشته و این نظام می تواند به عنوان الگوی موفق دموکراتیک به کشورهای منطقه و جهان عرضه شود اما برای رسیدن به این هدف، نظام مردم سالاری دینی باید در مرحله عمل و نظر به عنوان یک نظام کارآمد تلقی شود. این که کارآمدی چیست و مولفه های آن برای نظام مردم سالاری دینی کدامند و چه تفاوتی میان کارآمدی یک نظام دینی با نظام های غیر دینی وجود دارد موضوعی است که در این مقاله با تاکید بر اندیشه های مقام معظم رهبری به آن پرداخته شده است.
مقالات ویژه: طبقه کارگر پس از انتخابات دهم: انزوا یا ائتلاف؟
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی سیاسی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی اجتماعی
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد خرد اقتصاد جمعیت و اقتصاد کار ارتباط بین مدیران_کارگران،اتحادیه های تجاری و چانه زنی های جمعی اعتصابات،مشاجرات،چانه زنی های جمعی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران اصناف
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی کار و شغل
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی اقتصادی
جامعه اطلاعاتی، هویت فرهنگی و رسالت دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران اقوام
- حوزههای تخصصی علوم انسانی نظام آموزشی در حوزه علوم انسانی
- حوزههای تخصصی علوم انسانی علوم انسانی و مفاهیم مرتبط تعامل علوم با نهادهای مرتبط(دانشگاه ها، موسسات تحقیقاتی-پژوهشی، بنیاد ها و...) تاثیر و تاثر نظری و عملی میان نهاد دانشگاه و علم و فن آوری
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی مفاهیم علوم اجتماعی (هویت، سرمایه اجتماعی و ...)
در افق چشم انداز بیست ساله «ایران کشوری است توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه، با هویت اسلامی و انقلابی، الهام بخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و مؤثر در روابط بین الملل...» (سند چشم انداز بیست ساله)
در مهم ترین سند توسعه ملی کشور بر تقویت فرهنگ ایرانی اسلامی، ضرورت برخورداری از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطات سازنده بین المللی به عنوان شاخصه های قدرت و توان ملی به وضوح تأکید شده است. به ویژه آنکه تحولات پرشتاب فناوری های اطلاعاتی در عصر جدید، علاوه بر ابعاد فنی و دانشی آن، تأثیرات فرهنگی اجتماعی عمیقی را در جامعه اطلاعاتی امروز به دنبال داشته و زمینه ارتباطات وسیع بین فرهنگی جوامع را فراهم کرده است. ظهور فناوری های نوین اطلاعات و ارتباطات، ازسویی امکان بروز هویت های واگرای منطقه ای را فراهم کرده و از سوی دیگر، نوعی هم گرایی جهانی را در عرصه فرهنگ و هویت در پی داشته است. در این میان، دانشگاه ها به لحاظ نقش های متنوع علمی، فناوری و فرهنگی خود در هدایت و تربیت مهم ترین سرمایه های انسانی و آینده ساز جامعه، از جایگاه ویژه ای در تحقق اهداف چشم انداز توسعه برخوردارند. در این مطالعه، به روش نظری تحلیلی، با واکاوی دیدگاه های موجود در زمینه هویت فرهنگی و جامعه اطلاعاتی، ضمن مروری بر روند تشکیل هویت های بنیادین در گذار از جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی، به بررسی تغییر هویت های برخاسته در شبکه ها و نقش دانشگاه ها در این باره پرداخته شده و چارچوب مفهومی حاصل از ارتباط سه مقوله هویت فرهنگی، جامعه اطلاعاتی و دانشگاه ارائه شده است.
پوپولیسم و کورپوراتیسم در پهلوی دوم: ابزارهایی نرم برای یک اقتدارگرایی سخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله نشان می دهد که پهلوی دوم از دهه 1340 به این سو به سمت نوعی اقتدارگرایی سخت حرکت نموده است. در حالی که عموماً استدلال می شود که این اقتدارگرایی سخت بیشتر از طریق سازو برگ های سرکوب عریان مانند ارتش و نیروهای امنیتی ساواک محقق شده است، این مقاله مشخص می سازد که رژیم در این مسیر همین طور از سازو برگ های سرکوب رقیق و ناپیدا همانند ابزارهای پوپولیستی و کورپوراتیستی نیز بهره گرفته است. در این راستا مقاله اولاً نشان می دهد رژیم چگونه با توسل به این ابزارها درصدد مقابله با بحران نفوذ دولت مرکزی در مناطق پیرامونی،تضعیف طبقات بالا مانند زمین داران، بورژوازی صنعتی و بورژوازی تجاری و کسب رضایت و سکوت سیاسی طبقات پایین مانند دهقانان و کارگران برآمد. ثانیاً مشخص می سازد رژیم چگونه از طریق این ابزارها به دستکاری در ساختار نهادهای صنفی پرداخت، چگونه نهادهای صنفی مستقل را برچید و نهادهای صنفی وابسته دولتی را جایگزین آنها ساخت و نهایتاً چگونه جامعه مدنی را به حوزه ای تبدیل نمود که طرح استیلای رژیم در آن پی ریخته می شد. با این وجود انقلاب سال 57 نشان داد که این شیوه مهندسی اجتماعی چگونه با تعمیق بحران مشارکت می تواند به شورش اجتماعی بیانجامید.
جامعه پذیری سیاسی و فرهنگ سیاسی
حوزههای تخصصی:
سیر تحول و ارتقای جنبش های اسلامی معاصر در چهار نسل با تأکید بر مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قیام های مردمی منطقه بیشتر پیرامون دو نقطه کانونی رقم خورده است، یکی اعتراض به سیاست خارجی و حضور بیگانگان در منطقه و دیگری در قالب نارضایتی از وضع اجتماعی ـ اقتصادی داخلی. اما آنچه مورد توجه است پیشرفت جنبش های اسلامی منطقه در طی زمان و اصلاح اشکالات و نقاط آسیب پذیر آنهاست به صورتی که هر نسل از جنبش های اسلامی در پی نسل دیگر از نقاط قوت بهتر و نقاط ضعف کمتر برخوردار است. در این مسیر، غرب نیز تلاش خود را برای شکست دادن این قیام های مردمی روزآمد کرده و به تناسب، شکل نویی بدان ها بخشیده است. در وقایع انقلاب های عربی منطقه، کارشناسان مصر را به عنوان مهم ترین کشور ارزیابی کرده اند، ازاین رو در این مقاله در بررسی نسل های مختلف جنبش های اسلامی، بر مصر تأکید ویژه ای شده است.
تأملاتی چند در باب امکان و ضرورت اسلامی شدن دانشگاه
حوزههای تخصصی:
نقد قانون گرایی افراطی
حوزههای تخصصی:
نویسنده مقاله درصدد بیان این نکته است که قانونگرایى مرحلهاى است ضرورى و باید باشد، امّا کافى نیست، بلکه در ادامه باید به جایى رسید که از دوران نظم به دوران عدالتخواهى هم وارد شویم. به نظر نویسنده محترم، ما اکنون در آستانه چنین تحولى قرار داریم. ایشان از قُضات و حقوقدانان مىخواهد به جاى آنکه مطیع محض نظام فرماندهى قانون باشند، به دنبال رسالت خود در تحقق عدالت باشند.
بوروکراسی در دموکراسی
منبع:
سیاست خارجی ۱۳۶۶ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
نیروهای اجتماعی شبکه ای: مفهوم نوین جامعه شناسی سیاسی جدید ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی نیروهای اجتماعی در فضای علمی جداساز پارادایم مدرن، کلیه مطالعات به سمت توجه به لایه بندی ها و گروه بندی ها هدایت می شود. برای این لایه ها و گروه بندی ها، مرزها و ثبات مشخصی فرض می شود و درنتیجه شناخت واقعی نیروهای اجتماعی دچار ضعف و نقصان می گردد؛ بنابراین با آشکار شدن ضعف پارادایم مدرن از نظر مبانی معرفت شناختی و ابزارهای شناخت، با تلاش برای عرضه ابزارها و قالب های جدید معرفتی، شاهد شکل گیری مفاهیم تازه ای هستیم که فضای علمی متفاوتی را ایجاد کرده است؛ ازاین رو سزاست با خروج ذهنی و علمی از پارادایم های مسلط و رها شدن از قید و بندهای آن، پرسش های مختلفی طراحی شود و در فضای متفاوتی به این پرسش ها پاسخ داده شود. در این مقاله سعی بر آن است تا مدل هایی برای مطالعه نیروهای اجتماعی عرضه شود که بیانگر واقعیت اجتماعی درحال دگرگونی و بدون مرزبندی مشخص باشد؛ ازاین رو نمی توان ویژگی های فرهنگی ثابت و مداومی برای نیروهای اجتماعی در نظر گرفت. امروزه مفروض کردن شناخت اجتماعی در وجوه فرهنگی آن به صورتی شبکه ای برای بررسی نیروهای اجتماعی جامعه ایران، امری ضروری است و به نظر می رسد شناخت مبتنی بر قشربندی و جداسازی (طبقه، گروه، حزب، شأن وغیره) چندان مفید فایده نباشد. درخواست های اجتماعی، مبنای شناخت و بررسی نیروهای اجتماعی شبکه ای و چگونگی عملکرد آنها را می توان به عنوان مفهوم نوین جامعه شناسی سیاسی جدید ایران در قالب«امر سیاسی» تلقی کرد.
تفکر روشن فکران عصر قاجار و امکان گذار از نظریه حکومت به دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عالم قدیم، با توجه به مفروض بودن ماهیت دینی اجتماع سیاسی و نظم مطلوب، حکومت در کانون نظریه پردازی قرار داشت. با ورود اندیشه های متجددانه به عالم ایرانی در عصر قاجار، شاهد فروپاشی بداهت این باورها و ضرورت بازاندیشی در آنها هستیم. روشن فکران در عصر قاجار متصدی چنین امری بودند. آنها چه میزان در بازاندیشی این باورها موفق شدند؟ روشن فکران برای بازاندیشی در باورهای به میراث رسیده از عالم قدیم، با موانع عملی مواجه بودند. از این رو آنها به جای پرداختن به بنیان های اجتماع سیاسی و دولت، استعمال درست اختیار سیاسی را - همانند متفکران عالم قدیم - موضوع اصلی نظریه پردازی خود قرار دادند. ولی بازاندیشی درباره ترتیبات سیاسی و نحوه کاربست اختیار سیاسی توسط حکومت، بدون دریافتی از ماهیت اجتماع سیاسی ممکن نبود. از این رو روشن فکران با پذیرش نظریه ای ضمنی درباره اجتماع سیاسی و با بهره گیری از دو شاخص «خیر عمومی» و «حقوق عامه»، به بازاندیشی در نظریه سلطنت و رابطه شریعت و نظم سیاسی پرداخته، نظریه جدیدی درباره حکومت عرضه کردند. اما نتیجه این رویکرد، خلق تنش تدریجی میان باورهای قدیم و جدید از نظم سیاسی و پدیدار شدن نظریه های سیاسی نوسازی شده فقهی بود. این نظریات با وجود تلاش برای مقاومت در برابر تصورات جدید از نظم سیاسی، برای اولین بار ناچار شدند که ماهیت اجتماع سیاسی و نه خصوصیات حکمران مطلوب را موضوع دقت نظر خود قرار دهند. در نتیجه، پدیدار شدن تفکر روشن فکری توانست پرسش از ماهیت دولت و اجتماع سیاسی را در کانون نظریه پردازی سیاسی متفکران ایرانی قرار دهد و راه را برای گذار تدریجی از «الگوی حکومت محور» به «الگوی دولت محور» نظریه پردازی سیاسی بگشاید.
شورش های اجتماعی و مساله ی محرومیت نسبی (مطالعه موردی: قیام 15 خرداد در ورامین)
حوزههای تخصصی:
اهمیت قیام 15 خرداد در پیروزی انقلاب اسلامی امری نیست که بر کسی پوشیده باشد. در واقع اگر بخواهیم بر نقطه عطفی در روابط میان دولت و ملت در رژیم انگشت بگذاریم، باید بر همین امر تاکید کنیم. پیروزی هر انقلابی به مجموعه ای از عوامل عینی و ذهنی وابسته است؛ از جمله؛ رهبری، سازماندهی نیروها و نارضایتی عمومی که عمدتا در شکل خشونت های اجتماعی نظیر اعتصابات، تظاهرات، شورش ها و جنگ داخلی بروز می یابد. انقلاب اسلامی سال 1357 نیز خارج از این قاعده نمی باشد و در پیروزی آن تمامی این عوامل را می توان به نوعی جستجو کرد. صرف نظر از عوامل دخیل در پیروزی انقلاب ها، شورش های اجتماعی بحثی اساسی در نظریه های انقلاب هستند که به واسطه ی همین اهمیت، نظریه های مختلف کوشیده اند آن را توضیح دهند. یکی از مهم ترین این نظریه ها، نظریه محرومیت نسبی می باشد. تا آنجا که به انقلاب سال 57 مربوط می شود، بدون تردید مهم ترین این شورش ها را باید در شورش اجتماعی 15 خرداد سال 1342 جستجو کرد. مقاله حاضر می کوشد با تمرکز بر یکی از مهم ترین کانون های این شورش اجتماعی یعنی منطقه ی ورامین و در پرتو نظریه محرومیت نسبی به بررسی زمینه های شکل گیری این شورش اجتماعی بپردازد.
چیستی و کاستی نظریه دولت رانتیر
منبع:
راهبرد یاس ۱۳۸۶ شماره ۱۱
حوزههای تخصصی:
رنج کنش ساز و ریشه های انقلابی آن در اندیشه سیاسی مارکس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از قرن بیستم به بعد
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی انقلاب
این مقاله به دنبال بررسی دیدگاه کارل مارکس، به عنوان جامعه شناس و فیلسوف سیاسی در ارتباط با برساخت عینی شرایط وقوع انقلاب با توجه به مفهوم کلیدی رنج انسانی است. مارکس در بررسی شرایط و زمینه های وقوع انقلاب، بر مفهوم رنج (که آن را در قالب الیناسیون و شرایط عینی و ذهنی منتهی به وقوع آن تعریف می کند) تمرکز کرده و از وجه پارادوکسیکال رنج سخن می گوید که مبتنی بر توأمانی وجوه مثبت و منفی رنج اجتماعی پرولتاریا است. از دید او، پیش شرط تحقق پراکسیس و کنش انقلابی، وابسته به وجود عینی و ذهنی رنجی اجتماعی است که با تحقق آگاهی (عینی و ذهنی) پرولتاریا نسبت به آن و خروج از وضعیت الیناسیون، می تواند او را از ابژه منفعل به سوژه فعال امر اجتماعی در جهت برساخت کنش انقلابی تبدیل کند. در این راستا او به عنوان فیلسوف سیاسی و جامعه شناس از نقش دین (که به زعم او برساخت عامدانه طبقه سرمایه دار برای آگاهی بخشی کاذب و خنثی کردن اثر رنج اجتماعی موجود است) غافل نیست و آن را به مثابه مانعی در جهت به اوج رسیدن رنج اجتماعی پرولتاریا و تبدیل آن به محرکه عینی لازم برای انقلاب نکوهش می کند. بنابراین مارکس با اذعان به وجه ایجابی رنج (علی رغم تعینات سلبی اجتماعی آن)، آن را در فرایند برساخت کنش سیاسی پرولتاریا (انقلاب) به مثابه یک نیروی حیاتی، پیش برنده و حتی ضروری در پروسه دیالکتیک تحول اجتماعی و سیاسی مورد توجه قرار می دهد.
قومیت یا قوم گرایی در تاریخ معاصر ایران
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار فرهنگی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم فرهنگی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران اقوام
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران
- حوزههای تخصصی هنر و معماری تاریخ هنر تاریخ هنر ایران پیش از اسلام هنر ساسانی
نوستالژیا؛ مشروعیت و ضد مشروعیت در دولت پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران دوره پهلوی اول و دوم
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ انقلاب اسلامی ایران (بررسی ریشه ها و عوامل)
تفسیر سیاست در دولت پهلوی، بر مبنای الگوی نوستالژیا، هدف این مقاله است. نوستالژیا، به منزله موقعیتی بنیادین در حیات ذهنی انسان، می تواند عرصه سیاسی را متأثر از مضامین و انگاره های خود سازد. در این مقاله، با تمرکز بر دوره پهلوی، قصد داریم تا که نشان دهیم، مشروعیت، که از زمره مفاهیم اساسی مرتبط با سیاست است، ماهیتی عمدتاً نوستالژیک به خود گرفته بود. الگوی نوستالژیا، خودآگاه و ناخودآگاه، به یکی از سرمشق های جاافتاده و مسلط بر گفتمان های ایران عصر پهلوی تبدیل شده بود. در این مقاله، نوستالژیا، به مثابه محل اتصال فرهنگ و سیاست تفسیر می شود. الگوی نوستالژیا، آن چنان فراگیر بود که، حتی صورت بندی نظری ایده ها و افکار نیروهای رقیب و مخالف دولت پهلوی نیز، بیشتر درون چنین سرمشق فراگیر و عامی انجام می شد. این، عام بودن نوستالژیا است که هم گفتمان ملی ایران باستان گرایی حاکم و هم گفتمان دینی اسلام گرایی رقیب (و برخی دیگر گفتمان های حاضر در عرصه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی) را پوشش می دهد. الگوی نوستالژیا، در عرصه سیاست، برای یکی (دولت پهلوی)، مقدمات کسب اعتبار و مشروعیت تدارک می دید و برای دیگری (گفتمان رقیب)، لوازم مورد نیاز جهت سلب مشروعیت از نظام موجود را فراهم می کرد. پارادایم نوستالژیا، نشان خود را بر سیاست در ایران آشکار ساخت.