فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۸۰۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این گفتگو مسائلى به شرح زیر مطرح مى شود: تعریف و ویژگى هاى نظام مردم سالار، تفاسیر مختلف از جمهورى اسلامى و اینکه چالش اصلى میان کدام یک از این تفاسیر است، امکان اصلاح پذیرى جامعه ایران به جهت وجود عوامل لازم، بیان اقسام رابطه میان دین و سیاست و جایگاه نهاد روحانیت در حکومت دینى و تفکیک نهاد دین و نهاد قدرت از یکدیگر و ردّ سکولاریسم در جامعه دیندار و نظر صحیح درباره رابطه دین و سیاست، تشریح سطوح مختلف رابطه نیروهاى دوم خرداد با سایر گروهها.
بررسی نقش بازدارنده ی دموکراسی از بروز انقلابات سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دموکراسی های سیاسی عملکردهای مختلف دارند که برخی از آنها، همانند تغییر حکومتی و تاًمین مشروعیت نظام سیاسی آشکار است ؛ ولی علاوه براین، پدیده ی مزبور در جهت بقای رژیم، کارکرد پنهانی نیز دارد. لذا در این مقاله استدلال می شود که دموکراسی های سیاسی در مقابله از بروز انقلابات سیاسی و تغییرات قهری حاکمیت، نقش بازدارنده ایفا می نمایند. ... ... ... ... ... .... .. .. .. ... ... ... ... ... .... .... ... .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. ... .. . . .. .. .. ... .. .. .. ..
جامعه شناسی کلان شهر تهران
حوزههای تخصصی:
تحلیل مضمونی اعتماد در اندیشه آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل مضمون یکی از روش های کیفی است که در علوم اجتماعی کاربردهای زیادی دارد. مقاله ی حاضر با طرح این پرسش که «اعتماد در اندیشه ی آیت الله خامنه ای چه جایگاهی دارد؟» در صدد است با استفاده از این روش به آن پاسخ دهد. ابتدا روش تحلیل مضمونی توضیح داده می شود و با مقایسه ی آن با سایر روش های تحقیق کیفی تلاش می شود نقاط قوت و ضعف این روش معرفی گردد. سپس تحلیل مضمونی اعتماد در اندیشه ی آیت الله خامنه ای صورت می گیرد. سه مضمون اصلی و فراگیری که از تحلیل مضمونی اعتماد در اندیشه ی رهبری انقلاب اسلامی به دست آمده است عبارتند از: « اعتماد متقابل است »، « اعتماد عمومی ضروری است» و « کاهش اعتماد موجب زوال نظام سیاسی می گردد».
ایران مظلوم
حوزههای تخصصی:
تأملات ایرانی: استثنای انقلاب قاعده اصلاحات
حوزههای تخصصی:
فرهنگ و هویت زنان در جهان مسلمانان
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر گزارشى است از فعالیت شبکه «زنان تحت قوانین مسلمانان» که در راستاى جنبش فمینیسم اسلامى سعى مىکند با تفسیر و تأویلهاى جدید از قوانین و فرهنگ اسلامى، زمینههاى نفوذ و پذیرش فمینیسم را در بین زنان مسلمان و جوامع اسلامى فراهم سازد.
رابطه مناسبات قومی و امنیت در استان سیستان و بلوچستان
حوزههای تخصصی:
موضوع قومیت ها در سرفصل منافع ملی هر کشور دارای جایگاه مهمی است. در عصر حاضر یکی از الزامات توسعه هر کشوری تکیه بر همبستگی و مشارکت عمومی برای همگرایی قومیت ها، مذاهب و گروه های اقلیت است. حال اگر این اقلیت ها در مناطق مرزی سکونت داشته باشند علاوه بر موضوع افزایش فرصت های توسعه برای این اقوام، چالش امنیت در مناطق مرزی نیز متوجه حکومت ها خواهد شد. درصورتی که اقوام گوناگون و اقلیت های مذهبی در مهم ترین حوزه های راهبردی و مرزی هر کشور اسکان پیدا کنند و عقبه ی اجتماعی و فرهنگی آن ها در ورای مرزها و خارج از حوزه نفوذ و حاکمیت ملی قرار داشته باشد، به لحاظ ارتباط و پیوند این اقوام به خارج از مرزها، هرگونه چالش و بحران بیرونی نیز به سادگی به داخل مرزها سرایت می کند و امکان نظارت دولت بر این مناطق به شدت کاهش می یابد. هم چنین این مسئله زمانی که با اهداف بیگانگان همراه می شود به منبعی برای تهدید علیه امنیت کشور تبدیل می شود. ورود عناصر بیگانه به ساخت سیاسی کشورها با سوءاستفاده از ناهمگونی اقوام و اقلیت های قومی و مذهبی به سهولت صورت می گیرد و از این رهگذر علاوه بر مسائل داخلی، سیاست منطقه ای و بین المللی این گونه کشورها نیز تحت تأثیر قرار می گیرد، به طوری که تأثیر این مداخلات و ناامنی ها بر امنیت استان سیستان و بلوچستان در کشورمان مشهود است. در این تحقیق رابطه مناسبات قومی و امنیت در این استان بررسی می شود.
جریان شناسی تقریب مذاهب اسلامی (بخش نخست)
حوزههای تخصصی:
مقوله تقریب مذاهب اسلامی از مسائلی است که در ادبیات سیاسی و اجتماعی جهان اسلام سابقه طولانی دارد. نگاهی اجمالی به آثار باز مانده از عالمان متقدم مذاهب، این موضوع را آشکار می سازد که از دیرباز و از اوان شکل گیری مذاهب مختلف عالم اسلام، اندیشه های وحدت آمیز اسلامی در آراء برخی بزرگان مذاهب وجود داشته و به فراخور زمان، مطالبی در این رابطه بر قلم ایشان جاری شده است. تقریب بین مذاهب مختلف اسلامی در یک قرن اخیر از جانب متفکران اسلامی از زوایای مختلف، مورد بحث و بررسی و تحلیل شده است و در نتیجه موافقان و مخالفان زیادی در مقابل هم صف آرایی نموده اند، ریشه ی این اختلافات را علی رغم تأکید قرآن کریم و سنت پیامبر’ بر وحدت و اخوت اسلامی، باید در تفاوت رویکردها و برداشت ها پیرامون تقریب و وحدت اسلامی، جستجو کرد. باید اذعان داشت که مقوله ی جریان شناسی نگرش ها و رویکردها نسبت به مسئله «تقریب مذاهب» تاکنون چنان که شاید و باید به آن پرداخته نشده است و لذا جهات مبهم آن زیاد و زمینه های دشواری آن بسیار است. امروزه مجموعه مباحث و مسائل پیرامونیِ «تقریب مذاهب اسلامى» به حدى از رشد و کمال رسیده که سزاوار است از بیرون نگریسته شود تا با بررسی و تحلیل مجموعه نگرش ها و رویکردها، به یک نگاه جامع و نظام مند در ساختار شبکه ای دست یافت. نگاه درختواره ای رویکردها و تحلیل آنها در دامنه ی منظومه ا ی جامع، ما را به چگونگی ارتباط و تعامل آنها و نحوه ی تأثیرگذاری و اثر پذیری آنها نسبت به همدیگر، رهنمون می سازد. در این مقاله سعی می شود مباحث مقدماتی که نقش تعیین کننده ای در تبیین موضوع و تحلیل مسائل پیرامونیِ آن دارد، مورد اشاره قرار گیرد. در همین راستا برخی از ابعاد مفهوم شناسی تقریب، خاستگاه معرفتی آن، موانع درونی و بیرونی تقریب، ارزش و جایگاه آن، اهمیت کارکردی آن و ...، مورد بحث و بررسی قرار داده شده است تا تحلیل و تبیین روشنی از محل نزاع ارائه نماید. تلاش شده است گزارش تحلیلی روشنی از رویکردهاى گوناگون در هر دو طیفِ مخالفان و موافقان، ارائه و انگیزه و دلائل آنان تجزیه و تحلیل شود.
مفهوم جامعه شناسی سیاسی
حوزههای تخصصی:
«انقلاب» یا «دموکراسی»
منبع:
راهبرد ۱۳۸۰ شماره ۱۹
حوزههای تخصصی:
فرآیند ناتمام دولت ملت سازی و از رشد ماندگی همگرایی منطقه ای در خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلیج فارس بسیاری از ویژه گی های یک منطقه را داراست. با این وجود نه تنها میزان همکاری کشورهای واقع در آن محدود و همگرایی میان آن ها رشد نایافته باقی مانده؛ بلکه تنها در چهار دهه ی گذشته در آن چهار جنگ خانمان سوز، بحران های عمیق و اختلافات حاد منطقه ای روی داده است. منشا بحران ها و تعارض های موجود در منطقه خلیج فارس در سطوح متفاوتی قابل بررسی و شناخت هستند. یکی از این سطوح، چالش های داخلی یا ملّی و از مهم ترین آن ها چالش دولت ملّت سازی در میان کشورهای این منطقه است. ساختارهای ایلی، قبیله ای و قومی قدرتمند مهم ترین مانع شکل گیری ملّت و برپایی و نفوذ نهادهای دولت جدید در این جوامع بوده اند. دولت ملّت سازی و برقراری و پذیرش حاکمیت ملّیِ شهروندان برابر و هم شان در یک واحد جغرافیایی فرآیندی است که در سطح یک کشور روی می دهد؛ اما پیامدهای آن مرزهای ملی را درنوردیده، روابط کشورها را به ویژه با همسایگان و واحدهای سیاسی موجود در یک منطقه تحت تاثیر قرار می دهد. از این رو نمونه های موفق همگرایی منطقه ای در مناطقی روی داده اند که دولت های ملّی، مدرن و ملت به مثابه اجتماع شهروندان در آن ها تشکیل و تکامل یافته اند. بنابراین شهروندی از مولفه های اساسی در روند ملت سازی و پذیرش این حق متضمن برقراری سه نوع حقوق مدنی، سیاسی و اجتماعی است. در این مقاله به تاثیر فرآیند ناتمام دولت ملّت سازی بر همگرایی منطقه ای در خلیج فارس پرداخته شده و نشان داده می شود گسترش همکاری و رشد همگرایی در این منطقه نیازمند تکامل فرآیند دولت ملّت سازی در همه کشورهای منطقه می باشد.