درخت حوزه‌های تخصصی

اندیشه سیاسی در غرب

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۹۵۱ مورد.
۶۰۱.

دین و عقلانیت؛ بررسی دیدگاه های ماکس وبر

مترجم:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۰۳
در این مقاله تفاوت‏هاى جادوگران و قانون‏گذاران و مصلحان با پیامبران ذکر شده؛ همچنین «پیامبر اخلاقى» و «پیامبر سرمشق» از یکدیگر بازشناخته شده‏اند و پیامبران بنى‏اسراییل از قسم اول شمرده شده‏اند.
۶۰۴.

بعد فراموش شده دین

نویسنده: مترجم:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۳
اهتمام و توجه به ظواهر دینى که بُعد افقى و سطحى دین است، موجب افول معنویت در عصر حاضر شده و توجه به بعد معنویت که همان بعد ژرفاى دین است براى رهایى انسان از پوکى و پوچى ضرورت دارد.
۶۱۱.

گذری در اندیشه های مارتین هایدگر

۶۱۲.

فمینیسم به مثابه فلسفه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰۶
مقاله حاضر، برگرفته از فرهنگ فلسفى کمبریج است که با اختصار تمام به مهم‏ترین اندیشه‏هاى رایج فلسفه در حوزه فمینیسم اشاره دارد. فلسفه‏هاى فمینیستى در دهه‏هاى اخیر بسیار گسترش یافته و سایه خود را بر اکثر فلسفه‏هاى مضاف انداخته است. این مقاله بیشتر به دو حوزه معرفت‏شناسى و فلسفه سیاسى فمینیستى پرداخته است.
۶۱۵.

رویکرد چپ؛ ریشه در وضع خاص انسانی

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴۵
آقاى حسین کچویان با طرح مباحثى اصولى از زاویه‏اى متفاوت و با اثبات این نکته که نظریه‏هایى چون «پایان ایدئولوژى» و «پایان تاریخ» بخشى از تبلیغات ایدئولوژیک نظامهاى سرمایه‏دارى و لیبرال دموکراسى علیه بلوک شوروى بوده که تعمداً سایر ایدئولوژى‏هاى رقیب در غرب و جهان سوم را نادیده مى‏گیرد، معتقد است که روند جهانى‏سازى پدیده‏اى است که از آغاز با هویت سرمایه‏دارى همراه بوده است. ایشان ضمن تفکیک «جهانى‏شدن» و «جهانى‏سازى» معتقد است که این فرایند مى‏تواند زمینه‏ساز حرکتهاى فراملى براى چپ باشد. جریان چپ به هیچ وجه تمام‏شده تلقى نمى‏شود بلکه ضمن تأکید بر عدالت و استقلال، در وضعیت کنونى «مسأله هویت» را در دستور کار خود قرار مى‏دهد.
۶۱۷.

آیا دموکراسی لیبرال، جهان شمول است؟

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴۹
جهان‏شمول بودن دموکراسى لیبرال امروزه بیشتر از سوى توسعه‏گرایان تبلیغ مى‏شود. اما این دیدگاه از عنصر تنوع فرهنگى و تاریخى در تحلیل پدیده‏ها غافل است و از این رو با اصل قرار دادن مسیر نوگرایى در غرب، خواهان از میان رفتن گوناگونى و همسان‏سازى جوامع غیرغربى، براى رسیدن به مدل توسعه لیبرال دموکراسى است. نویسنده از پایه‏ها و پیش‏فرضهاى این نظریه پرده بر مى‏دارد و ضمن بررسى انتقادى آن، به تفصیل از نقش عمده صهیونیسم و فرماسونرى در ارائه این تفکر سخن مى‏گوید. از این رو، نویسنده معتقد است که در برخورد با الگوى توسعه غربى باید به گزینش عالمانه و متناسب با فرهنگ خودى دست زد و به دلیل پیچیدگى‏هاى موضوع، این گزینش سخت دشوار و پرمخاطره است.(1)آیا مقارن شدن تجدد در غرب با نفى سنتها حاکى از آن است که تجددگرایى الزاماً با حفظ نهادهاى سنتى ناسازگار است؟ آیا همه جوامع محکوم به پیمودن راهى هستند که در غرب طى شده است؟ تمدن غرب مدتهاست که خود را در چنین موضعى مى‏داند و این اعتقاد نادرست براى برخى از اندیشمندان غربى پدید آمده است که تمدن غرب قافله‏سالار و پیشتاز تمدنهاى بشرى است و جوامع دیگر دوران طفولیت خود را سپرى مى‏کنند و چاره‏اى جز پیمودن راه غربیان را ندارند. جوامع غربى نه تنها نهادهاى سیاسى و اقتصادى بلکه راه و رسم زندگى و فرهنگ خود را نیز جهان‏شمول و قابل تسرى به همه جوامع مى‏دانند. تلاش بى‏وقفه غرب براى تحمیل نظام دموکراسى لیبرال بر دیگر جوامع را مى‏توان نمادى از امپریالیسم سیاسى غرب دانست. ریشه‏یابى چنین بینشى حایز اهمیت فراوان است و لازم است مورد نقد و بررسى علمى قرار گیرد.
۶۱۸.

سنت گرایی، تجددگرایی و پسا تجددگرایی

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۳۰
نویسنده وجه تمایز سه جریان سنت‏گرایى، تجددگرایى و پساتجددگرایى را در موضع آنها نسبت به عقل و میزان توانایى آن بر کسب معرفت و میزان واقع‏نمایى عقل انسان مى‏داند. از نظر ایشان سنت‏گرایى موضعى مشروط نسبت به عقل دارد، تجددگرایى موضع پذیرش مطلق و مبتنى بر خود بسنده دانستن عقل و پساتجددگرایى موضعى منفى‏نگرانه نسبت به عقل دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان