فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۷۴۳ مورد.
سنجش ""ماللهند"" ابوریحان بیرونی بر اساس مولفه های شرق شناسی ادوارد سعید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرق شناسی یک «گفتمان» است؛ گفتمانی که در آن تمایز میان غرب و شرق، اساس هر نوع بحث و استدلالی می باشد. شرق شناسی بهعنوان یک نیروی خستگی ناپذیر فرهنگی و سیاسی، فرایند تولید و بازتولید شرق را امتداد بخشید و نقشی موثر در قوام و تکوین استعمار غربی ایفا کرد.برای محقق علاقهمند به حوزه اندیشه سیاسی اسلام و ایران است این پرسش شکل میگیرد که شرقیان آنگاه که از موضع استیلا با ""دیگری"" روبرو میشدند این سلطه یا غلبه به چه شکل و صورتی خود را در شناخت و تکوین تصور از دیگری نشان میداده است؟ و آیا مطالعات شرقیان درباره ""دیگری""، مولفههای شرقشناسی غربیان را در خود دارد یا نه؟ در این مقاله با بررسی کتاب ماللهند اثر ابوریحان بیرونی نشان داده می شود که اکثر مولفه های نوع نگاه شرقشناسی بر اساس آنچه که ادوارد سعید برشمرده در این اثر غایب است. اگر این پژوهش در بررسی دیگر آثار شرقیان در باب ""دیگری"" امتداد یابد مبنایی برای نظریه ""امتناع استعمارگری شرقیان"" فراهم میگردد. در این مقاله از روش پژوهشی تطبیقی استفاده شده است.
اسلام و نو شدن
حوزههای تخصصی:
از نظر نویسنده، نظریههایى که نسبت میان نوگرایى و توسعه را با عرفى شدن یک نسبت تام و مثبت قلمداد مىکنند، درست نیستند. یکى از پیشفرضهاى اثباتنشده این طرز تلقىها، معادل گرفتن دین با سنت و گذشتهگرایى ادیان و نفى نگاه به آینده است. نویسنده بر این باور است که بسیارى از ادیان، به ویژه اسلام، علاوه بر نگاه به گذشته، آرمان بلندى را در آینده جستوجو مىکنند.
به جز آن دسته از نظریاتى که عرفى شدن را در اهتمام به امر دنیا و اعتماد به توانایىهاى انسان جستهاند و برجسته کردهاند، دسته دیگرى از نظریهپردازان، این فرایند را در پیوند با تغییرات اجتماعى، توسعه و پیشرفت انسانى، نو شدن و مدرنیته یافتهاند.
پیشفرض نخست این دسته از تئورىها بر این پایه قرار دارد که اصولاً ادیان به واسطه تعلق روحى و معرفتى به مبدأ آغازین خویش در یک گذشته تاریخى یا اسطورهاى و همچنین تمایل به مطلقانگارى آموزهها و تقدسبخشى به خاطرات خود از آن عصر زرین که اینک به یک سنت متصلب بدل شده است، آمادگى و رغبت کمى براى تغییر، پیشرفت و نوسازى دارند. براى این اندیشمندان، واژه «دین و دیندارى» تداعىکننده مفاهیمى چون «سنت»، «محافظهکارى»، «تصلب» و «جمود» مىباشد. همین تداعى معانى نه چندان دقیق، موجب نتیجهگیرىهاى سهلانگارانهاى در پیوند زدن مفهوم عرفى شدن به نوگرایى و توسعه گردیده است.
مدعاى ما این است که اولاً بىمیلى، بلکه مخالفت با تغییر و توسعه و نوسازى را نمىتوان بهراحتى به تمامى ادیان و مشخصاً به دین اسلام نسبت داد و ثانیاً نمىتوان و نباید نسبت میان نوگرایى و توسعه با عرفى شدن را لزوماً یک نسبت تام و همواره مثبت قلمداد کرد. نوسازى و توسعه اگرچه براى همگان از مضمونى عام و مشترک برخوردار است، اما در مقام تحقق و در مرحله تبدیل شدن به ایدهها و برنامههاى راهبردى، مصادیقى بهشدت متنوع و بهکلى متمایز پیدا کرده است و در قالب الگوها و مدلهایى بس متفاوت عرضه شده است؛ لذا بر اساس نتایج حاصل از یک الگوى مشخص نمىتوان حکم قاطعى درباره نسبت آن با عرفى شدن صادر کرد.
نظام اجتماعی؛ اسلام: مردم سالاری دینی: میثاقی با امام جامعه / نظام سازی مبتنی بر مردم سالاری دینی
پیوند ادب و سیاست : درآمدی بر تبار شناسی شعر سیاسی و اجتماعی
حوزههای تخصصی:
رابطه حقیقت و سیاست در اندیشه فردید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مفاهیم فلسفی و عرفانی که «احمد فردید»، نظریه پردازی درباره آن را با عنوان حکمت تاریخ یا «حکمت اُنسی» مطرح کرده است، مفهوم «حقیقت» است. اندیشه حقیقت برای فردید آن قدر مهم و اساسی است که کل فضای فکری و اندیشگی او را درباره تمامی موضوعات از هستی شناسی تا معرفت شناسی و انسان شناسی در برمی گیرد. به بیان دیگر، محوری ترین موضوع برای ورود در ساحت اندیشه ورزی فلسفی، عرفانی و سیاسی در نزد فردید، دستیابی به حقیقت است. از طرف دیگر فردید هر چند به صورت مشخص فیلسوف سیاسی محسوب نمی شود، دیدگاه های او درباره تاریخ می تواند نتایج سیاسی داشته باشد. از این رو مسائل مربوط به اجتماع و سیاست نیز تا آنجایی که بتوانند با حقیقت ارتباط پیدا کنند، ارزشمند و اخلاقی و در خور توجه می گردند و چنانچه فلسفه سیاسی یا اندیشه ورزی سیاسی نتواند به حقیقت موضوع مورد بررسی نزدیک شود، سزاوار نقد و انتقاد و در برخی موارد، رد و نفی قرار می گیرد. فردید در نظریه پردازی حکمت تاریخ، ارتباط پیچیده و ناگسستنی میان حقیقت و سیاست برقرار می کند و شناخت امر سیاسی را مشروط به درک حقیقت می کند. بدین ترتیب او معنای جدیدی از سیاست ارائه می کند که در علم سیاست و اندیشه سیاسی، کمتر مورد توجه و تحلیل قرار گرفته است. مهم ترین تضمن سیاسی حقیقت محوری در نظریه حکمت انسی فردید، نادیده گرفتن و بی توجهی به مقوله کنش سیاسی است که باعث تغییر ماهیت و مفهوم امر سیاسی و دگرگونی و تبدیل کنش سیاسی به کنش عرفانی و سلوک نفسانی می شود. نوشته حاضر ضمن توصیف و تحلیل اندیشه فردید در باب حقیقت، چگونگی ارتباط و تأثیرگذاری این مفهوم کلیدی را در نظریه حکمت انسی و تاریخ معنوی فردید بر امر سیاسی و کنش سیاسی بررسی و تحلیل می کند.
حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی بشر در دوران هخامنشی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله در پی پاسخ دادن به بخشی از این پرسشیم که تا چه اندازه می توان استانداردهای امروزین حقوق بشر را در تاریخ جستجو کرد? در این راستا تنها به بررسی بخشی از تاریخ ایران و آنهم در حوزه حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بشر پرداخته شده است. بر پایه داده های تاریخی، سیاستهای دولت هخامنشی در زمینه بسترسازی برای حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، قانونگذاری...
برخی ویژگیهای شیوه تفکر سیاسی معاصر در ایران
حوزههای تخصصی:
عقل از نظرگاه مولوی
زایش زمان
اندیشه سیاسی فارابی
بینش سیاسی اخوان الصفا ، یک جنبش روشن بین ایرانی در دامن فرهنگ اسلامی (بخش 2)
حوزههای تخصصی:
تحول گفتمان سیاسی تشیع در قرن بیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار بر آن است تا تحول گفتمان سیاسی شیعه را در قرن بیستم نشان دهد. داده های پژوهش حاکی از آن است که گفتمان سیاسی شیعه بر خلاف دوره حضور امام معصوم (ع) در دوره غیبت تنوع دارد. بدین معنا که در دوره های خاص بنا به عللی گفتمان سیاسی خاصی شکل گرفته است. مهم ترین تحول گفتمان شیعه در قرن بیستم تحول از سیاست گریزی و تمایل به ضرورت دخالت در مسائل سیاسی با هدف تشکیل حکومت اسلامی است. از اینرو، گفتمان ولایت فقیهان عادل، گفتمان سیاسی غالب شیعه در این دوره است، که با پیروزی انقلاب اسلامی به گفتمان حاکم تبدیل شد .
در برزخ سنت و تجدد
حوزههای تخصصی: