تحولات کشورهای خارومیانه عربی و شمال آفریقا که اکنون بسیاری آن را با عنوان بیداری اسلامی می شناسند، دسته بندی ها و جریان شناسی های تازه ای را در فضای منطقه و جهان اسلام ایجاد کرده است. بنای اصلی در پژوهش حاضر بر آن بوده است که نظر به این تحولات، وضعیت رسانه های مکتوب (روزنامه های اصلی) در کشورهای حوزه جغرافیایی مذکور (الجزایر، اردن، مصر، لبنان، یمن، عربستان، لیبی، کویت، امارات، سوریه، سودان، قطر، عمان، بحرین و عراق)، مورد بررسی قرار گرفته و مواضع این رسانه ها نسبت به این مسئله (بیداری اسلامی) و برخی موضوعات مرتبط با آن مورد سنجش قرار گیرد. بخش پایانی مقاله نیز شامل پیشنهادهایی سیاستی برای تنظیم نحوه عملکرد جمهوری اسلامی در این حوزه است.
بررسی های صورت گرفته درباره نسبت دین و دموکراسی، کمتر به تشویشی که در سویه دوم مسئله وجود دارد، توجه داشته اند. مدعای ما در این مقاله این است که واکاوی دقیق مفهومی و وارسی سرگذشت تاریخی دموکراسی نشان می دهد که چالش و بدگمانی های موجود، بیش از آن که از تعارض ذاتی میان آن دو برخاسته باشد، از رویارویی اسلام و لیبرالیسم نشئت می گیرد و مربوط به غلبه لیبرال دموکراسی و خوانش لیبرال از دموکراسی است. از همین رو، پس از توقف و تأمل مفهومی- تاریخی در اطراف دموکراسی، به بررسی میزان هم سویی های لیبرالیسم و اسلام با دموکراسی خواهیم پرداخت و سپس تفاوت های آن دو را به مثابه دو فلسفه سیاسی رقیب، مورد بررسی و مقایسه قرار خواهیم داد و بدین طریق بر مدعای آغازین بحث صحه خواهیم گذارد.
عدالت را باید از جمله اصول و فضائلی نام برد که در مقام کاربرد دارای وسعت و گستره ای وسیع است و لذا پرسش از نسبت عدالت با پدیده های دیگر در حیات انسانی، سؤالی دیرینه ارزیابی می شود که هر روز به ابعاد و سطوح آن افزوده می شود. نوشتار حاضر به طرح سؤال از نسبت عدالت با دو حوزه اصلی سیاسی (یعنی ملی و بین المللی) پرداخته است. به منظور ارائه پاسخی بومی به این سؤال، نیز سیره امام خمینی(ره) را مبنای تحلیل قرار داده که از دو ویژگی «اصالت» و «به روز بودن» برخوردار است.از رهگذر تحلیل اندیشه و عمل امام(ره) در حوزه عدالت سیاسی، نویسنده به دو چهره متفاوت -اما مکمل- از عدالت دست یافته که در قالب «نظریه ایجابی عدالت» و «نظریه سلبی عدالت» ارائه کرده است. مطابق نظریه ایجابی، عدالت از طریق تعدیل فرهنگی، اخلاقی و قانونی در ایجاد سیاست دینی ایفای نقش می کند، حال آنکه در قالب نظریه سلبی، عدالت از طریق توان مندی، توفیق، قانون گرایی و اقتدار شناسانده می شود. آنچه این دو وجه از عدالت را به هم مرتبط می سازد، رعایت اصل «تعدیل» در مقام شناخت، تعریف و کاربردی کردن عدالت است که در اندیشه و عمل امام(ره) نمود تمام دارد.