فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۲۱ تا ۲٬۱۴۰ مورد از کل ۳٬۳۱۴ مورد.
امکان سنجی تحلیل پارادایمی در فلسفه سیاسی فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در ایران تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران اسلامی تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران تا زمان صفویه
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در اسلام
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در اسلام تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در جهان اسلام
تاکنون مطالعات گوناگونی درباره فلسفه سیاسی «فارابی» صورت گرفته است، اما یکی از رهیافت هایی که می تواند چشم انداز تازه ای را برای فهم فلسفه سیاسی فارابی بازنماید، تحلیل پارادایمی است. در این نوشتار، به امکان سنجی تحلیل پارادایمی در فلسفه سیاسی فارابی خواهیم پرداخت. به عبارت دیگر، بررسی خواهیم کرد که آیا با استخراج مبانی و پیش فرض های پنج گانه فلسفه سیاسی فارابی می توان تحلیل پارادایمی از آن ارائه نمود؟ فرضیه نوشتار حاضر بدین قرار است که با استخراج چنین مبانی و پیش فرض هایی می توان تحلیلی پارادایمی از فلسفه سیاسی فارابی ارائه کرد؛ تحلیلی که در آن، علاوه بر تفکیک مبانی هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی، اجتماع شناسی و فرجام شناسی، می توان خط سیر منطقی و پیوستگی معناداری میان این مبانی برقرار کرد.
تقی زاده و ایده غربی شدن
وجوه سیاسی فلسفه اسلامی
حوزههای تخصصی:
گفتمان معنویت
حوزههای تخصصی:
سیاست متعالیه، سیاستی جامع(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نجف لک زایی: در آغاز لازم می دانم که از جانب خود و همه دوستان پژوهش گر از الطاف و عنایت های حضرت عالی برای تشکیل این نشست ها تشکر و قدردانی کنم.
از آن جا که پرسش هایی که در گذشته تنظیم شده بود و به محضرتان تقدیم کرده بودیم، نیازمند بررسی های بیشتر بود، ا
گذری در اندیشه های مارتین هایدگر
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از قرن بیستم به بعد
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی غرب
الگوی پیوندی مشروعیت دولت و ظرفیت ها و محدودیت های مواریث فرهنگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، با توجه به آسیب های ناشی از ادبیات دوگانه ساز رژیم های سیاسی به دو سنخ دیکتاتوری و دمکراتیک، تلاش شده است چارچوبی برای توصیف و فهم وضعیت نظام های سیاسی در کشورهای اسلامی، به ویژه در ایران تمهید شود. در این زمینه با تکیه بر الگوی رژیم های پیوندی فرض بر این است که بخش مهمی از کشورهای جهان در دنیای امروز، علاوه بر پذیرش مشروعیت ناشی از نهادها و مناسبات دمکراتیک مدرن، در عین حال از مشروعیت ناشی از بسترهای فرهنگی و تاریخی خود نیز بهره می برند و به این معنا، در شمار نظام های پیوندی قرار می گیرند. با توجه به این مفروضات، تلاش کرده ایم با کاوش در بستر فکری ایرانیان باستان و سنت اندیشه سیاسی اسلامی، ظرفیت ها و محدودیت های الگوی پیوندی مشروعیت را در بستر فرهنگی ایران شناسایی کنیم.
گمشده ای به نام عدالت
حوزههای تخصصی:
مشروطه شیعی؛ نظریه ای برای طرح(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اهمیت واقعه مشروطه در گرد و غبار سرنوشت آن گم شد و چالش نظری آن در بستر تاریخ اندیشه دینی / ایرانی جاری نشد. مناظره های فقهی آن تداوم نیافت و پژوهش های توصیفی ـ تحلیلی پس از آن رنگ و بوی علوم اجتماعی و سیاسی را به خود گرفت. تلاش این نوشتار، ارائه الگویی فقهی برای بررسی مشروطه و تاکید بر سپهر دینی این تحول و لزوم توجه به این سنت، در حل مشکلات امروز است.
عدالت «ممکن»
حوزههای تخصصی:
تاملاتی پیرامون اندیشه ورزی معاصر مسلمین: بحران عقلانیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اینمقاله بدنبال یافتن پاسخ این پرسش است که متفکران جوامع اسلامی تا چه حدّی «درست» و «سنجیده» میاندیشند. از همین رو ابتدا معیار «درست و سنجیده اندیشی» مورد بررسی قرار گرفته است. این معیار ناظر بر «آزاد اندیشی» و «رهایی از قیمومتهای مختلف» در مقام اندیشهورزی است و راه تحقق آن «تجربهگرایی» و تکیه بر «دادههای عینی» به عنوان مبنای داوری است. در واقع انسان اندیشهورز در صورت محرومیت از این ویژگی به «بحران عقلانیت» گرفتار خواهد آمد و عقل او در شناخت واقعیات راه به خطا خواهد پیمود. بعد از روشن ساختن این معیار سعی شده است با استفاده توامان از روش قیاس و روش شبه آزمون، در خصوص شیوه اندیشهورزی دستههای مختلف متفکران جوامع اسلامی که شامل سنتگرایان، تجددخواهان و نوگرایان دینی است، داوری شود. حاصل کار عبارت از این است که هر سه جریان فکری جهان اسلام با «درست و سنجیدهاندیشی» فاصله دارند و به همین لحاظ در اسارت «بحران عقلانیت» قرار گرفتهاند. از حیث میزان آسیبپذیری در برابر این بحران نیز سنتگرایی بیشترین میزان تأثر و نوگرایی دینی کمترین میزان تأثر را از خود نشان میدهد و جریان تجددخواهی نیز در مابین این دو قرار گرفته است