دین سلوک معنوی خود آدمی است. تجربه دینی هسته درونی دین است که آموزههای اعتقادی و اخلاقی و نیز اعمال و شعائر در لایههای بعدی آن قرار دارند. با وقوع تحولات اجتماعی، آموزهها و اعمال یادشده با آن دغدغههای درونی ناهماهنگ میشود و بحران رخ مینماید.
به نظر آقاى درویش مردمسالارى دینى دچار ابهام است. مردمسالارى الزاماتى دارد و یکى از این الزامات جدایى دین از دولت است. هیچکس جز خدا بر مردم ولایت ندارد.
مصاحبه حاضر، که در دو شماره مجله ارائه شده است، با این هدف صورت گرفته است که در گام نخست، موارد تعارض و ناهمخوانی احکام دینی و حقوقبشر را «توصیف» کند و در گام بعدی به ارائه «راه حل و تجویز» در زمینه ارتباط میان حقوقبشر و احکام اسلامی، بپردازد. آقای کدیور میان اسلام سنتی و اسلام معاصر تمایز میگذارد و تفاوتهای آنها را بر میشمارد.
انقلاب اسلامی موجب احیای فکر دینی، به ویژه فکر اسلامی و اسلام سیاسی شد. در برابر این فکر دینی، مخالفان به هر وسیلهای متوسل شدند تا اسلام سیاسی را بدنام کنند یا با فشارهایی که بر آن وارد میآورند، آن را از میدان به در کنند.
تمدنهای بزرگ باستانی همچون تمدنهای هندی و ایرانی به یکدیگر نزدیکاند و ریشه دینی دارند. این تمدنها میتوانند با شناخت درست تمدن غرب، از توانمندیهای آن استفاده نمایند و خلأ موجود در تمدن غربی را، که معنویتگرایی است پر کنند. عرفان شرقی و عرفان اسلامی توانایی پاسخگویی به نیازهای حیاتی بشر را ـ که مدرنیته از پاسخ به آنها ناتوان است ـ دارد. ولی اسلام با مدرنیته درگیر مشکلاتی تاریخی است که از رنسانس نشأت میگیرد.