فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۲۱ تا ۲٬۰۴۰ مورد از کل ۳٬۶۷۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
روسیه از کشورهای باسابقه در رشته ادبیات تطبیقی است. از دستاوردهای نظری تطبیقگران روس می توان به نظریه بوطیقای تاریخیِ وسلوفسکی اشاره کرد. ادبیات تطبیقی، که از قرن نوزدهم در این کشور آغاز شده بود، پابه پای دیگر کشورهای صاحب نام در این رشته پیش می رفت، اما به تدریج با آن کشورها فاصله پیدا کرد. ریشه این عقب ماندگی را می توان در ادبیات سیاست زده این کشور جست. هرچند ادبیات تطبیقی شوروی توجه تطبیقگران را از تأثیر به شباهت متمایل ساخت، تفاوت بنیادینی با اندیشه حاکم بر مکتب فرانسه نداشت؛ ازاین رو، دوران شکوفایی ادبیات تطبیقی شوروی را می توان دوران گذار از مکتب فرانسوی به مکتب امریکایی دانست. تطبیقگری که بر مبنای دستاوردهای ادبیات تطبیقی روسیه، شباهت دو پدیده ادبی را به عنوان موضوع پژوهش برمی گزیند، باید با هشیاری و آگاهی کافی از شرایط تاریخی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی پدیده های مورد بررسی، از افتادن پژوهش در دام سطحی نگری جلوگیری کند.
بررسی ادبیات کودکان در دو اثر از نادر ابراهیمی و لینا کیلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۸ بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۹
153-178
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی و مقایسه داستان نویسی نادر ابراهیمی و لینا کیلانی نویسنده بنام سوری، در حوزه ادبیات کودک می پردازد. خلاصه دو داستان «آدم وقتی حرف می زند، چه شکلی می شود؟» از نادر ابراهیمی و «ثوب الدمیهًْ سلمی»(لباس عروسکی به نام سلمی) از لینا کیلانی شرح شده و بر اساس معیارهای طرح شده مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. مقاله حاضر از رساله کارشناسی ارشد استخراج شده که طی آن تمام داستان های دو نویسنده بررسی شده اند و نتایج مقاله برگرفته از تمام آثار داستانی آن ها می باشد؛ اما به ضرورت حجم محدود مقاله، فقط یکی از داستان های هر کدام از نویسندگان در این نوشته بررسی شده تا بیانگر روش پژوهش باشند.
چگونگی پیدایشِ ادبیّات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باسنت در این فصل از کتاب خود به چگونگی پیدایش و شکل گیری ادبیّات تطبیقی می پردازد. وی ضمن توجه به خاستگاه اصطلاحِ ادبیّات تطبیقی و رواج برخی مفاهیم آن در سال های آغازین قرن نوزدهم، به مسائلی همچون: ارتباط میان فرهنگ و ملّیّت، تأثیرات فرهنگی، تأثیر آثار خاص گاه حتی جعلی، تلاش برای تثبیت هویت ملّی، نقش ترجمه، باور به برتری فرهنگی و سیاست امپریالیسم، برپاییِ کرسی های ادبیّات تطبیقی در اروپا و امریکا، تلاش برای ارائه تعریف و مشخص کردن موضوعِ مورد مطالعه، تفاوت نگرش به ادبیّات تطبیقی به ویژه در فرانسه و آلمان، ایجاد تمایز میان اصطلاحاتِ ادبیّات تطبیقی و ادبیّات عمومی و ادبیّات جهان، تمایز میان زبان ها، و طرح روابط دوگانه اشاره می کند و نقش هریک از آنها را در روند پیدایش و شکل گیری ادبیّات تطبیقی بازمی نماید. (س ر خ)
تطبیق «اسکار و بانوی صورتی پوش» و «روی ماه خدا را ببوس»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۲
171 - 187
حوزههای تخصصی:
بررسی شباهت های مضمونی و ساختاری میان آثار ادبی برجسته جهان همواره مورد توجه پژوهشگران در حوزه ادبیات تطبیقی بوده است. مصطفی مستور نویسنده معاصر کشورمان به تقریب نزد محققان ایرانی شناخته شده است. نگرش وی به امور ماورایی، او را به خلق اثر برجسته اش «روی ماه خدا را ببوس» برانگیخت و وی را بر آن داشت تا مقوله ای برگزیند که برای انسان معاصر زمینه ساز تحولات روحی شگرف باشد. «روی ماه خدا را ببوس» اثر داستانی مستور و «اسکار و بانوی صورتی پوش» اثر اشمیت با وجود زبان و خاستگاه های متفاوت در طرح مضمون تأمل در رازهای جهان آفرینش و بازگشت به دنیای معنویات از نگرش و درونمایه ای هم سان برخوردارند. از این رو در مقاله حاضر در صددایم با تکیه بر ابزارهای تحلیلی نقد مضمونی در حوزه ادبیات تطبیقی به مطالعه همانندی ها در مضامین و درونمایه های دو اثر مذکور پرداخته و به موازات آن سایر اجزای این دو رمان فلسفی (مانند ساختار داستانی و پردازش شخصیت ها) را مورد مداقه قرار دهیم.
بررسی اشکال گفتگومندی زبان در دو رمان زنانه پیرزاد و مستغانمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس منطق گفتگویی و توجه به دیگربودگی در نظریه باختین، می توان اصالت رمان را در ویژگی چندزبانگی آن دانست؛ از همین رو، زبان رمان در تعامل گفتگومند با سایر زبان های برآمده از خاستگاه های متنوع اجتماعی ایدئولوژیک و نیز در تعامل بینامتنی با زبان سایر متون قرار دارد و به بازنمایی آنها می پردازد. بدین ترتیب، رمان نویسان زن نیز در نوشتار زنانه خود، با تکیه بر چندزبانگی، گفتمانی دوصدایی ایجاد کرده، امکان بروز صدای زنانه را فراهم می کنند. مقاله حاضر، با روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از نقد باختینی، در مقایسه ای تطبیقی بر پایه مکتب امریکایی جلوه های گفتگومندی زبان در دو رمان زنانه فارسی و عربی را بررسی می کند: رمان چراغ ها را من خاموش می کنم، اثر زویا پیرزاد و ذاکرةالجسد (خاطرات تن)، اثر أحلام مستغانمی. این دو نویسنده، علی رغم تفاوت در راهبرد های روایتی، در نوشتار زنانه خود به مسئله زبان و جایگاه آن در رمان توجه کرده، بر اساس ویژگی های سبک خویش اشکال متنوعی از حضور زبان های دیگر را در رمان بازنمایی کرده اند. در نتیجه گفتمان دوصدایی، در سه سطح مختلف، دیدگاه زنانه نویسندگان را به شکلی منکسر بروز می دهد؛ با این تفاوت که پیرزاد به ایجاد دنیای ناهمگون زبانی و شکست هژمونی زبان مسلّط بر ادبیات توجه کرده است، در حالی که مستغانمی نگاهی انتقادی به مقوله جنسیت می افکند.
مطالعة فعل «شدن» در زبان فارسی و معادل های آن در زبان فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعل «شدن» به عنوان یک فعل حائل در ساخت گروه عظیمی از افعال شرکت دارد و مفاهیم کاربردی متفاوتی به خود می گیرد که از جملة آن ها می توان به بیان تغییر حالت اشاره کرد. معادل های فعل «شدن»، در بیان تغییر حالت، توسط افعال و ساختارهای گوناگونی در زبان فرانسه بیان می شوند که عدم استفادة صحیح از این معادل ها و کاربرد آن ها با زمان های دستوری نا بجا می تواند باعث بروز سوءتفاهم میان دو قطب گفته پردازی شود. این مسئله از بزرگ ترین مشکلات زبان آموزان ایرانی است.
در این تحقیق ابتدا به بررسی تحقیقات انجام شده دربارة دو فعل «شدن» و Devenir می پردازیم، سپس معادل های فرانسة فعل «شدن» را معرفی می کنیم، در ادامه، فعل Devenir در تقابل با سایر افعال تغییر حالت در فرانسه را مورد مطالعه قرار می دهیم هدف این تحقیق تعیین چگونگی توزیع فعل «شدن» در زبان فارسی و معادل های آن، از جمله فعل Devenir در زبان فرانسه است تا از این طریق ابزار نظری لازم برای تشخیص موارد کاربرد این افعال در دو زبان مهیا شود.
همگونیهای فکری سعدی و حکیمان یونان در مقوله اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله اخلاق مقوله ای است که از دیرباز در جوامع متمدن، دغدغه خاطر بزرگان فلسفه و ادب و مصلحان اجتماعی بوده است. سعدی نیز به عنوان ادیب و مصلحی اجتماعی، در آثار خود بر این مسئله مهم تأکید و به ترویج محاسن اخلاقی اهتمام می ورزد. وی در تعلیم آموزه های اخلاقی، پس از تعالیم اسلام، به گفتار فیلسوفان هم توجه داشته است. فلاسفه یونان قدیم، به اخلاق عنایتی ویژه داشته و نظر ی ات ارزنده ای در این زمینه عرضه کرده اند. فیلسوفان مسلمان در آثار خود برخی از این اندیشه ها را نقل نموده اند و از طریق آثار آنان، این آرا به آثار ادبی راه یافت است. سعدی بیش تر به واسطه نوشته های ابن مسکویه و ابوالحسن عامری و نه به طور مستقیم، با افکار یونانیان آشنا شده و آن ها را در آثار تعلیمی خود بازتابانده است. در این مقاله، سعی بر آن است تأثیر حکیمان یونان بر سعدی، با توجه به مشابهت گفتار آنان با یکدیگر نموده شود . بنابر این پرسش اصلی مقاله این است که سعدی در چه مواردی تحت تأثیر اندیشه های حکیمان یونان بوده است؟ این پژوهش به دو بخش اصلی فضایل اخلاقی و رذایل اخلاقی تقسیم می شود . در مبحث فضایل اخلاقی، علم و حکمت، تحمل و فروتنی دانایان، شجاعت و ظلم ستیزی، بلندنظری، فضل و توانگری و دوستی و اتحاد از نظر سعدی و حکمای یونان بررس ی می گردد؛ در بخش رذایل اخلاقی، به مباحثی چون خبث طینت، سخن چینی و دروغ از نظر حکیمان و سعدی پرداخته می شود.واژه های کلیدی: التوسل الی الترسل، بهاء الدین محمد بن موید بغدادی، سلطانیات، حکمت عملی، سیاست مدن، عدالت.
بررسی تطبیقی تعالیم اخلاقی در گلستان سعدی و قصه های کنتربری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصه های کنتربری مجموعه داستان هایی در قالب حکایت به قلم جفری چاسر، نویسنده و شاعر نامدار انگلیسی قرن چهاردهم میلادی است که نخستین شاهکار ادبیات انگلیسی به شمار می رود. این اثر از بسیاری جهات از حیث شکل و درون مایه با گلستان سعدی شیرازی دارای شباهت و قابل مقایسه و تطبیق است و علت این مشابهت را باید در زمینه های مشترک آفرینش آن ها جستجو کرد. یکی از مهمترین زمینه های مشترک قابل بررسی و تطبیق این دو کتاب، آموزه های تعلیمی و اخلاقی نویسندگان آنهاست. آموزه هایی چون تاکید بر نوع دوستی، لزوم تهذیب نفس و دوری از هوس های شیطانی و تعلیم و تربیت صحیح کودکان، از جمله دغدغه های مشترک این دو سخنور نام آور شرق و غرب بوده است.
جایگاه عبدالسلام کفافی در ادبیات تطبیقی(معرفی و نقد دیدگاه های وی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمّد عبدالسّلام کفافی (1340-1392 ه . ق) از مؤلّفان و پژوهشگران برجسته و پیشگام جهان عرب در حوزة ادبیّات تطبیقی به شمار می آید: کتاب ادبیّات تطبیقیِایشان (پژوهش هایی در باب نظریّه ادبیّات و شعر روایی) - که به زبان فارسی هم ترجمه شده است - از آثار برجستة ادبیّات تطبیقی دهه هفتاد در جهان عرب است. این کتاب دربرگیرندة سه بخش اساسی است که هر بخش به چند فصل تقسیم شده است: مؤلّف در بخش نخست، برخی مبانی نظری ادبیّات تطبیقی را بدون استناد به منابع نظری بیان کرده است که بیشتر بر اساس مکتب فرانسوی می باشد. بخش دوّم به بررسی رابطه ادبیّات با سایر دانش ها و هنر ها پرداخته است. این بخش که یادآور دیدگاه های رماک و ولک بر اساس چارچوب های مکتب امریکایی می باشد نیز، بدون استناد به منابع معتبر نظری تدوین شده است. بخش سوّم به بررسی تأثیر متقابل محیط زندگی و ادبیّات پرداخته که در واقع زیرمجموعه ای از ارتباط ادبیّات و دانش جامعه شناسی است. به هر حال، رویکرد تاریخی و اثبات گرایی جریان تأثیر و تأثّر و اهتمام به یافته های نوین مکتب امریکایی ادبیّات تطبیقی، به ویژه مطالعات میان رشته ای و نیز تأکید بر پژوهش های اسلامی و شرقی – از جمله ادبیّات داستانی، تعلیمی و صوفیانه - که روابط فرهنگی و ادبی مسلمانان را تقویت می کند، مشخّصة بارز دیدگاه های وی به شمار می آید.
مقاله به زبان فرانسه: بررسی مقایسه ای مضمون« سکوت» از دیدگاه مولانا جلال الدین رومی و آلفرد دو وینیی (Étude comparative de la notion du Silence chez Mowlânâ Djalâl-Od-Dîn Rûmî et Alfred de Vigny)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با در نظر گرفتن آنکه یکی از مراحل کمال، تسلّط یافتن بر افکار، اعمال و گفتار است، همین زبان مشترک، ما را به سمت تطبیق دیدگاه مولانا و آلفرد دو وینیی در باب مضمون «سکوت» سوق داد. ولی چگونه کلام می تواند به آرامی ما را در ارتباط با حضرت حق قرار دهد؟ چرا هر گونه کلامی، بیانگر خودشیفتگی و عُجب ناطق آن کلام است؟ چگونه به مانند طفل شیرخواری که برای مدّتی قدرت کلام ندارد و سراپا گوش است، می بایست برای مدّتی سکوت اختیار کنیم تا به رموز و اسرار الهی پی ببریم؟ از نظر عارف شهیر، مولانا جلال الدین رومی بلخی، تنها کسانی به رموز عالم ماوراء دست می یابند که در این دنیا سراپا گوش اسرار الهی هستند؛ و از نظر آلفرد دو وینیی با توجه به آنکه فلسفه ی رواقیون به قبح پرحرفی می پردازد، اشعار بایست از جملات، قطعات، کنایات و نصایحی بس مختصر و مفید تشکیل شوند.
خودی از نگاه دیگری در سفرنامه نیکولا بوویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۲
97 - 111
حوزههای تخصصی:
سفرنامه آیینه ای است که می توان انعکاس تصویر زندگی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، آداب و رسوم و باورها و اعتقادات، رفتار و کردار و فراز و نشیب های زندگی جوامع مختلف را در آن دید، تصویری گویا و روشن و تا حدود زیادی خالی از غرض ورزی و ملاحظه. از جمله این سفرنامه ها، سفرنامه «راه و رسم جهان» اثر نیکولا بوویه است. این جهانگرد سوئیسی ضمن سفر به سرزمین های مختلف، گزارشی جذاب، صادقانه و دقیق از چگونگی معیشت مردم، وضع شهرها، صنایع و تولیدات، مدارس، آداب و رسوم مذهبی مردم، عملکرد طبقات حاکم و ... به دست می دهد که از دیدگاه ادبیات تطبیقی بسیار ارزشمند و حایز اهمیت است؛ در این مقاله بر آنیم که با تکیه بر سفرنامه «راه و رسم جهان» اثر بوویه به مطالعه و بررسی مظاهر و فرهنگ ایران زمین از منظر ادبیات تطبیقی بپردازیم.
خوانش تطبیقی دو رمان چراغ ها را من خاموش می کنم و دفترچة ممنوع بر اساس نظریة «مؤنث نگری در نوشتار زنانه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نویسندگان زن درطول تاریخ فارغ از تفاوت های جغرافیایی- تاریخی، فرهنگی و ملیتی با دغدغه ها و چالش هایی هم پیوند و گاه همسان مواجه بوده اند. ادبیات زنان، جهانی را به تصویر می کشد که عمدتاً بر اساس اولویت ها و ملاحظات منطق مردانه تعریف می شود. بنابراین نویسندگان زن با برهم زدن قوانین مردان در نگارش، سعی دارند با بهره گیری از « زیبایی شناسی زنانه» زبان مناسبی برای بیان دغدغه ها و آرمان های خود بیابند و از این رهگذر تصویر روشنی از زن را، آن گونه که هست و آن گونه که باید باشد، ارائه کنند. در ادبیات معاصر ایران و ایتالیا نیز زنان نویسندة بسیاری به خلق آثاری با محوریت مسائل زنان پرداخته اند. از این میان می توان به آثار زویا پیرزاد و آلبا دسس پدس که با روایت خاص زندگی روزمرة زنان به بیان ملاحظات و دغدغه های عمیقاً مشترک زنان می پردازند، اشاره کرد. مقالة حاضر در چارچوب بایسته های ادبیات تطبیقی و با کاربست نظریة «مؤنث نگری در نوشتار زنانه» در باب دو رمان برآمده از خاستگاه های جغرافیایی- فرهنگی متفاوت، درصدد پاسخ به این پرسش است که چگونه ویژگی های مشترک نوشتار زنانه، تشابهات و تناظرهای بنیادی در پیرنگ، روایت و شخصیت پردازی این دو رمان ایجاد کرده است؟
آنچه با یقین می توان گفت این است که خصلت ها و مؤلفه های مشترکی که در متن و فرا متن این دو نوشتار زنانه وجود دارد، در ارائة تصویری واقع گرایانه و سنجیده از «وضعیت زنان» در دو جامعة توصیف شده نقش چشمگیری ایفا کرده است.
جستاری مقایسه ای در فن معارضة عربی و معادل فارسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله پس از بررسی فرایند شکل گیری فن معارضه و سیر تحول و تطور آن در ادبیات عربی و فارسی، به مقایسة تطبیقی معارضات عربی و معادل های آن در ادبیات فارسی می پردازیم. فرضیة مقاله این است که معارضات در ادب فارسی مثل بسیاری از قالب های شعری از ادبیات عربی نشئت گرفته اند و مسئلة بنیادی این مقاله، چگونگی و میزان شباهت های این دو فن در ادبیات عربی و فارسی است. در این راستا ابتدا اصل فن معارضه را از منظر معانی لغوی و اصطلاحی بررسی و به دنبال آن معادل های این فن در شعر و نثر عربی و فارسی را معرفی می کنیم. در این قسمت مباحثی نظیر اقتفا، استقبال، نقیضه، نظیره، تخمیس و تضمین را به عنوان مشترکات ادبی دو زبان عربی و فارسی همراه با شواهد هریک می آوریم و در پایان با نگاهی تحلیلی به ارزیابی این گونه سروده ها و پیامدهای آن ها می پردازیم.
رویکردی جدید در ادبیّات تطبیقی: ادبیّات مقایسه ای شبکه ای (در حوزة ادبیّات پایداری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر هنرنقاشی در«چشم هایش»بزرگ علوی و «ذاکرةالجسد»احلام المستغانمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تصویر هنرمند در داستان نویسی معاصر از منظر مطالعات میان رشته ای ادبیّات تطبیقی، نشان می دهد که برخی از رمان های فارسی و عربی از جلوه هاینقّاشی شکل گرفته است. دو رمان چشم هایشبه قلم بزرگ علوی و ذاکرة الجسداثر احلام مستغانمی که دربارة زندگی نقّاش و ارتباط او با مدل های نقّاشی نوشته شده اند، گویای این الهام هنری اند. در این تحقیق به روش تحلیل سبک شناسی متن، ساختار هر دو رمان در سه حوزة زبانی، ادبی و فکری به لحاظ نفوذ هنر نقّاشی بررسی شده است. اشاره به ابزارهای نقّاشی، نام نقّاشان مشهور و تابلوهایشان، بیان توصیف های قوی بسانتجسّم تصویر، استفادهاز مکاتب هنریو توجّه به زندگی هنرمند، از مهم ترین تمهیداتیاست که رمان معاصر را به منزلة متن نوشتاری به حوزه هنرهای دیداری نزدیکمی کند. پژوهش حاضر با هدف شناخت تأثیر نقّاشی در رمان نوشته و کوشش شده است تا ضمن معرّفینوع ادبی «رمان هنرمند»، دو نمونة مشهور از این نوع رمان ها در ادبیّات معاصر فارسی و عربی ارزیابی شود. گفتنی است نویسندگان این رمان ها ضمن بحث از هنر، به نقد اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر نیز
پرداخته اند.
تطبیق مضامین شعری ملک الشعرای بهار و سامی البارودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۵
95 - 116
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی یکی از دانش های نوپا، مفید و کارآمدی است که ادبیات کلیه ملل جهان را در مجموعه ای به هم پیوسته و مقوله ای واحد(علیرغم اختلافات شکلی و زبانی ) معرفی می کند. مسلماً بسیاری از شاعران ایران زمین با سایر شاعران جهان (از جمله شاعران عرب) در شعر و زبان همانندی دارند. در آثار هر شاعری مضامین مختلفی مانند مضامین ادبی، سیاسی و اجتماعی به چشم می خورد، اما میان اشعار ملکالشعرای بهار و محمود سامی البارودی دو شاعر معاصر ایرانی و عرب، همانندی های بسیاری وجود دارد. با توجه به همانندی های شعر این دو شاعر در این مقاله، سعی بر آن است تا مضامین مشترک شعری آنان مورد بررسی قرار گیرد
جایگاه مادر در شاهنامه و رامایانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعة تطبیقی فلسفة تعلیم و تربیت در رویکردهای پدیدارشناختی سهراب سپهری و اریک فروم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در شعر سهراب سپهری، فلسفة تعلیم و تربیت و توجه او به این ساحت بنیادین حیات بشری است. این موضوع به این دلیل اهمیت دارد که جهانبینی، شخصیت و زندگی عملی خود سپهری نیز از دهة چهل خورشیدی بدین سو، دگرگونی عظیمی داشته است. هدف از این پژوهش، نشان دادن ابعادی از تأثیرپذیری سهراب سپهری از رویکردهای پدیدارشناختی در تعلیم و تربیت و مشخص کردن همسویی و همخوانی نظرات وی با نظریات اریک فروم (1980- 1900) است. در نگاه پدیدارشناسانة سپهری و فروم، کودکی مفهومی فلسفی دارد و معادل آزادی، ادراک شهودی پدیدهها و کسب تجربة فردی است، بروز غرایز و سائقها، زمینة کسب «فردیت» کودک است و بلوغ، زمان استقلال از افکار و اعمال تقلیدی است. ستیز با عادات، نهی و نفی دانش تحمیلی، ستایش تنهایی و پذیرش مرگ از دیگر موارد همسویی نظرات سپهری و اریک فروم به شمار می روند.