فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۳٬۶۹۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
چکیده: این جستار دو بخش اصلی دارد: بخش اول درباره پیشینه ادبیات تطبیقی در فرانسه و معرفی مختصر ماریوس فرانسوا گی یار و کتاب معروفش ادبیات تطبیقی است. بخش دوم ترجمه تقریظ ژان ـ ماری کاره بر کتاب ادبیات تطبیقی گی یار است که خود از دو بخش تشکیل می شود: اول، مقدمه مؤلفان کتاب مرجع ادبیات تطبیقی چاپ دانشگاه پرینستن بر تقریظ کاره؛ دوم، مقدمه بر ادبیات تطبیقی نوشته ژان ـ ماری کاره. بخش دوم جستار برگرفته از کتاب مرجع ادبیات تطبیقی چاپ دانشگاه پرینستن تألیف دیوید دمراش و دو تن از همکاران اوست. مؤلفان این کتاب که درباره فراز و فرود ادبیات تطبیقی و ادبیات جهان از اروپای عصر روشنگری تا دهکده جهانی امروز است، مقدمه های کوتاه و روشنگری بر مقالات کتاب نوشته اند که ترجمه مقدمه آنان را نیز در اینجا آورده ایم.
آفات زبان از نظر لفظ و معنا در مثنوی مولوی و احیاءعلوم الدّین غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش های بیان مقاصد گوناگون است. برخی از افراد روش مستقیم را بر می گزینند؛ یعنی زبان رسمی و غیر ادبی را ترجیح می دهندکه در این حالت جملات به صورت خبری و یا انشایی خواهد بود. امّا گروهی دیگر از زبان غیرمستقیم استفاده می کنند، زیرا آنها این نوع بیان را تأثیرگذارتر می دانند.
از جمله مباحث مهم و قابل توجّه، بحث جرایم وآفات زبان است. زیرا بیش از آن اندازه که نعمت بیان و زبان مفید و ارزشمند است، جرایم وآفات آن زیانبار و ناپسند می باشد. درتعالیم آسمانی وکلمات حکیمان درباره آفات زبان، مطالب بسیار ارزنده وجالبی دیده می شودکه بررسی تمام آنها از حوصله بحث ما خارج است ولی در حدّ توان به قسمتی از آن آفات، از زبان امام محمّد غزّالی در کتاب ارزشمند خود؛ یعنی احیاءعلوم الدّین و از زبان مولانا جلال الدّین محمّد بلخی در دیوان مثنوی معنوی که به این مسأله توجّه داشته اند، پرداخته خواهد شد. این مقاله در پی آن است که روشن سازد امام محمّد غزّالی و جلال الدّین محمّد مولوی پیام خود را چگونه به خوانندگان منتقل ساخته اند و کدام روش(مستقیم یا غیرمستقیم) را برای بیان مقاصد خود برگزیده اند. نحوه بیان و سبک بیان این دو بزرگوار از نظر لفظ و معنی چگونه است؟
بررسی تطبیقی زنده به گور هدایت و سه تار جلال آل احمد: با یادداشت های یک دیوانه و شنل نیکلای گوگول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بحث درباره انتشار آثار گوگول در ایران و تاثیر آن بر دو تن از نویسندگان برجسته معاصر، یعنی هدایت و آل احمد، می پردازد. ادبیات داستانی معاصر ایران در آغاز قرن بیستم سخت تحت تاثیر آثار نویسندگان روس بود و در میان این نویسندگان، گوگول با داستان های طنز و ساده اش جای ویژه ای داشت. در دوره مشروطه نویسندگان ایرانی الاصلی که در تفلیس می زیستند و در آنجا با آثار نویسندگان روسیه آشنا شده بودند، سبک ساده و طنزآمیز گوگول را در نوشته هایشان وارد کردند. زین العابدین مراغه ای و آخوندزاده از جمله این نویسندگان بودند که سبک نویسندگی شان موجب به وجود آمدن روشی تازه در نویسندگی در ایران شد.بسیاری از داستان های گوگول، در آغاز شکل گیری ادبیات جدید ایران به فارسی ترجمه شد و بسیاری از نویسندگان چون صادق هدایت و جلال آل احمد با استفاده از درونمایه ها و شگردهای نویسندگی وی آثاری به وجود آوردند. اگر نگوییم که صادق هدایت در داستان «زنده به گور» از داستان «یادداشت های یک دیوانه» ی گوگول برداشت کرده است، می توانیم مطمئن باشیم که مطابق نظریه بینامتنیت، گوگول از جمله نویسندگانی است که آثارش سخت در داستان های فارسی نفوذ کرده و حضور ناخودآگاه دیوانه گوگول را می توان در زنده به گور هدایت دید. همچنین، ممکن است که جلال آل احمد هنگام آفریدن داستان «سه تار»، آکاکی آکاکیویچ قهرمان داستان «شنل» را می شناخته است.
بررسی زمینه های نوستالژی در سروده های نازک الملائکه و فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوستالژی از اصطلاحاتی است که از علم روانشناسی وارد عرصه ی ادبیات شده است. در جستار پیش رو نگارندگان بر آنند تا با استفاده از شیوه ی توصیفی – تحلیلی به بررسی این پدیده ی روانی در سروده های دو شاعر معاصر عراقی و ایرانی «نازک الملائکه» و«فروغ فرخزاد» بپردازند. تحقیق نشان از آن دارد که اوضاع نابسامان سیاسی و اجتماعی روزگار شاعران، عدم توجه به زن، فاصله های طبقاتی، از دست دادن عزیزان و... باعث شده است که این دو شاعر به ناخودآگاه خود رجوع نمایند و با حسرت و دیدی تراژیک از آن روزگاران یاد کنند. مهمترین دستاورد پژوهش آن است که بن مایه های نوستالژیک، مانند اوضاع سیاسی و اجتماعی، یاد مرگ، یاد عشق، اندوه هبوط، یاد کودکی، یاد زادبوم، آرمان شهر، یاد عزیزان را در سروده های هر دو شاعر می توان یافت با این تفاوت که در بیان برخی مسائل تفاوت هایی نیز در کلام و اندیشه این دو شاعر دیده می شود.
مقایسة تحلیلی رمان سیذارتا با حکایت شیخ صنعان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک منظومه های داستانی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد ساختارگرا
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
بررسی جایگاه زن در مقایسه تطبیقی بوف کور و شازده احتجاب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تصاویری که ادبیات از زنان به دست داده تصاویری متناقض چون زن آرمانی، جادوگر، نابالغ و خام، زن فتانه و وسوسه گر، مادر فداکار و زن مرگ آور است. در این اندیشه ها زنانگی به شکل آرمان گرایانه و شیطانی تقسیم شده که از این منظر نیز این تصاویر به مناسبات و روابط فرضی میان زن با مرد بستگی دارد و در این راستا زن بزرگتر یا کوچکتر از واقعیت زندگی ارایه شده است.در این مقاله سعی شده است با بررسی تطبیقی بوف کور صادق هدایت و شازده احتجاب هوشنگ گلشیری ضمن اشاره به مشابهت ها و وجوه افتراق دو اثر دیدگاه دو گانه این نویسندگان نسبت به زن مورد مداقه قرار گیرد.
مقایسه ی تطبیقی مقدمات قصاید خاقانی و متنبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آن جا که مقدمات قصاید عربی در نقد قدما از اهمیت خاصی برخوردار بوده و بزرگانی چون ابن رشیق قیروانی، ابوهلال عسکری، ابن اثیر، ثعالبی و...به نقد این قسمت از قصاید، اهتمام ویژه ای داشته اند، ضروری می نماید در ادبیات فارسی نیز مقدمات قصاید شاعران بررسی شود. در این مقاله مقدمات قصاید خاقانی و متنبی بررسی شده است. روش تحقیق، به شیوه ی توصیفی- تحلیلی و حجم نمونه، کل قصاید دیوان خاقانی و متنبی است. با مطالعه و بررسی مقدمات قصاید دیوان این دو شاعر، مضامینی که در آغاز آن ها آمده، استخراج گردیده و با هم مقایسه ی شده اند. از مقایسه مقدمات قصاید این دو شاعر،چند نکته مستفاد می شود: 1. اهتمام متنبی به مقدمات قصاید خود بیش تر از خاقانی است؛ 2. مقدمات قصاید این دو شاعر بیش تر تقلید و تتبعی از قدما است؛ با این حال، از زیبایی خاصی برخوردارند؛ 3. مقدمات طللی، تغزلی، وصف فراق و شکوا از بیش ترین بسامد در دیوان متنبی برخوردار است؛ 4. در دیوان خاقانی، مقدمه ی وصف، حکمت و توحید و مقدمه شکوا و گلایه بسامد بیش تری دارد.
بررسی تطبیقی فضای موسیقایی قصیدة سعدی شیرازی و شمس الدین کوفی در رثای بغداد(مقاله علمی وزارت علوم)
مقایسه ی خسرو و شیرین نظامی و شیرین و خسرو هاتفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خمسه ی نظامی به عنوان یکی از شاهکارهای داستان پردازی فارسی، ضمن تأثیر از سنت های پیش از خود، تأثیری ژرف بر آثار پس از خود نهاد. نظیره گویی، تقلید یا تتبع آن است که شاعر یا نویسنده ای، به پیروی شاعر یا نویسنده ی دیگر به خلق و نگارش اثری اقدام کند. بعد از نظامی سنت نظیره گویی به طور گسترده رواج پیدا کرد. از جمله مهم ترین آثار نظامی که بازتاب عمده ای در ادب فارسی داشت خسرو و شیرین است. این اثر در قرن 9 در دوره ی حکمرانی سلطان بایقرا توسط هاتفیِ جامی تقلید شده است. عنوان نظیره ی وی شیرین و خسرو است. نوع ارتباط این دو روایت از مقوله ی «فزون متنیت» است. نتیجه ی به دست آمده از این بررسی استفاده ی فراوان نظامی از شگردهای داستان پردازی، پیرنگ قوی، منسجم و پیچیده، نتیجه گیری های اخلاقی در پایان هر قسمت و توصیفات غنایی است، این موارد در روایت هاتفی کمتر دیده شده است.
مطالعه تطبیقی «ایمان» در اندیشه میگل د. اونامونو و حافظ شیرازی (عنوان عربی: دراسة مقارنة بین مفهوم «الإیمان» عند میجل دیه أونامونو و حافظ الشیرازی)
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی از مهم ترین گونه های ادبی است که ما را در یافتن وجوه مشترک اندیشه های بزرگان جهان که از نظر زمانی و مکانی از یکدیگر فاصله دارند، یاری می رساند. میگل د. اونامونو، فیلسوف، شاعر و متکلم اسپانیایی با بر جای گذاشتن اثر مهم و عمیق خود، درد جاودانگی، تاثیر بسیاری بر اندیشمندان پس از خود و به ویژه فلاسفه اگزیستانسیالیست گذاشت. از سویی گزاره های اونامونو در باب ایمان به خدا، شباهت بسیاری به عرفای شرقی دارد و ما را به مقایسه افکار این فیلسوف ژرف اندیش اسپانیایی با این افراد وا می دارد.در مقاله حاضر تلاش شده است تا دیدگاه اونامونو درباره «ایمان» با دیدگاه حافظ شیرازی، شاعر و متفکر قرن هشتم هـ. ق. مقایسه شود و گزاره های هر دو در باب ایمان و عشق به خداوند به محک تطبیق کشیده شود. این شباهت و همسانی را به خوبی می توان با ذکر شواهدی از درد جاودانگی اونامونو و ابیاتی از دیوان حافظ شیرازی نشان داد.چکیده عربی: یعتبر الأدب المقارن من أهم الأشکال الأدبیة التی تساعدنا علی استیعاب الآراء المشترکة لدی مفکری العالم الذین باعد الزمان والمکان بینهم. فقد أثّر میجل دیه أونامونو، الفیلسوف و الشاعر و المتکلم الإسبانی، بعد خلق نتاجه الکبیر “ألم الخلود” تأثیرا عظیما علی المفکرین بعده، سیما الفلاسفة الوجودیین. هذا و إن عقائد اونامونو حول الإیمان بالله تتشابه إلی حد کبیر بعقائد العرفاء الشرقیین ما یجعلنا نقوم بدراسة مقارنة بین هذا الفیلسوف المفکر و العرفاء الشرقیین.ألقی هذا المقال الضوء علی دراسة مقارنة بین نظرة أونامونو و حافظ الشیرازی الشاعر و المفکر الذی عاش فی القرن الثامن إلی «الإیمان» للتمکن من القیام بدراسة مقارنة بین عقائدهما حول الإیمان و الحب الإلهی. و تراءی للباحث أنه من الممکن إبداء التشابهات الموجودة بینهما بعد تقدیم نماذج من «ألم الخلود» و دیوان حافظ الشیرازی.
تحلیل و مقایسة کهن الگویی قصه های عاشقانه در ایران (سمک عیار) و فرانسه (تریستان و ایزولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف مطالعات تطبیقی ادبی، جست وجوی نمونه های «حقیقت» انسانی است که به صورت کهن الگوها در ادبیات همة ملت ها در همة زمان ها آشکار شده است. در این مقاله، نگارندگان با بهره گیری از مکتب آمریکایی (بین المللی) مطالعات تطبیقی ادبی، به مقایسة کهن الگویی عشق رمانتیک در قصة فرانسوی «تریستان و ایزولت» و قصة ایرانی «خورشیدشاه و مه پری» در رمانس حماسی سمک عیار می پردازند. بدین منظور ابتدا به تعریف کهن الگوهای مادر و پدر، آنیما و آنیموس، مفاهیم خودآگاه و ناخودآگاه، خودآگاه و ناخودآگاه جمعی و مردانگی و زنانگی در روان شناسی یونگی می پردازیم. سپس مفهوم فرآیند «فردیت» که مبتنی بر ایجاد تسلط فرد بر خودآگاه و ناخودآگاه خویش است را توضیح داده و نشان می دهیم که با توجه به وجود ناخودآگاه زنانه (آنیما) در مرد و ناخودآگاه مردانه (آنیموس) در زن، قصة عشق رمانتیک با فرآیند فردیت در انسان تطبیق دارد. نگارندگان ضمن بیان پیرنگ کلی دو قصة عاشقانة مورد بحث، به تعبیر کهن الگویی یونگی عناصری چون شاه، ملکه، قهرمان مرد، جادوگران و معشوق پرداخته و نقش نمادین و روان شناختی آن ها را در هر دو قصه توضیح می دهند. آن گاه به مطالعة تطبیقی شخصیت ها، کارکردها و حوادث هر قصه پرداخته و ضمن بیان تفاوت ها و شباهت های آن ها، به تجزیه و تحلیل فرآیند عشق رمانتیک در هریک از قصه ها و مقایسة تحلیلی آن ها با یکدیگر می پردازند.
این مطالعة تطبیقی قصد دارد به این سؤال پاسخ دهد که چرا عشق رمانتیک در قصة فرانسة عصر مدرن به مرگ و تراژدی منجر می شود ، اما در قصة ایران پیش از اسلام به وصال عشاق می انجامد.
رودکی و عمرخیام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و مطالعه نظام مند ویژگیهای فکری نویسنده، شاعر و هنر مند، از جمله راههای دقیق و علمی است که ما را به دنیای آنها نزدیک می کند. نوشتار حاضر، عهده دار بررسی و تحلیل مقایسه ای ابعاد فکری آدم الشعرای شعر پارسی، ابوعبداله رودکی، با عمربن ابراهیم خیامی نیشابوری، معروف به حکیم عمرخیام در رباعیهای منسوب بدوست. شاید درنظر نخست چنین تصور شود که نتوان، میان اندیشه های این دو بزرگ همترازی و تناسبی ایجاد کرد و مقایسه آن دو غریب نماید؛ اما این پژوهش نشان خواهد داد که در حقیقت، بیش از وجوه افتراق، می توان ابعاد مشترکی را در اشعار این دو بزرگ یافت. روح خیامی که غالبا انعکاسی از اندیشه های پیش از اسلام است، در آثار شعرای پیش از او نیز نشانه هایی دارد. نگارندگان این نوشتار نیز با تحلیل دقیق ابیات رودکی و مقایسه آن با تفکر خیامی، می کوشند جهان شعری مشترک آنها را روشن سازند. اگر نیک بنگریم، خاستگاه فکری این دو شاعر و اندیشمند یک سرچشمه بیش نیست. این نوشتار، به مقایسه و بررسی اجمالی اندیشه های دو شاعر بزرگ یاد شده در محورهای بی اعتباری دنیا، حتمی بودن مرگ، اغتنام وقت، نکوهش ریا و فریبکاری، تغییر و دگرگونی، اکسیر شراب، آمیختگی شادی و غم، وارستگی، توصیف طبیعت و... بررسی می شود.
مطالعة فعل «شدن» در زبان فارسی و معادل های آن در زبان فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعل «شدن» به عنوان یک فعل حائل در ساخت گروه عظیمی از افعال شرکت دارد و مفاهیم کاربردی متفاوتی به خود می گیرد که از جملة آن ها می توان به بیان تغییر حالت اشاره کرد. معادل های فعل «شدن»، در بیان تغییر حالت، توسط افعال و ساختارهای گوناگونی در زبان فرانسه بیان می شوند که عدم استفادة صحیح از این معادل ها و کاربرد آن ها با زمان های دستوری نا بجا می تواند باعث بروز سوءتفاهم میان دو قطب گفته پردازی شود. این مسئله از بزرگ ترین مشکلات زبان آموزان ایرانی است.
در این تحقیق ابتدا به بررسی تحقیقات انجام شده دربارة دو فعل «شدن» و Devenir می پردازیم، سپس معادل های فرانسة فعل «شدن» را معرفی می کنیم، در ادامه، فعل Devenir در تقابل با سایر افعال تغییر حالت در فرانسه را مورد مطالعه قرار می دهیم هدف این تحقیق تعیین چگونگی توزیع فعل «شدن» در زبان فارسی و معادل های آن، از جمله فعل Devenir در زبان فرانسه است تا از این طریق ابزار نظری لازم برای تشخیص موارد کاربرد این افعال در دو زبان مهیا شود.
لیلی و مجنون قاسمی گنابادی و مقایسه با لیلی و مجنون های برجسته سده نهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قاسمی گنابادی (وفات 982) از نظیره گویان خوب نظامی است که از او هشت مثنوی در دست است. وی مثنوی لیلی ومجنون را دوبار سرود و سرایش دوم را به سال 976 به نام شاهزاده سام میرزا صفوی اختصاص داد. قاسمی علاوه بر زیبایی های ادبی و زبانی، با ابتکارات خاصِّ خویش در برخی صحنه ها بر زیبایی و جاذبة داستان افزوده است. در این مقاله، پس از معرفی منظومة لیلی ومجنون قاسمی و نقد نسخ آن، به مقایسة تشابه ها و اختلاف های این منظومه، با سه روایت دیگر سدة نهم، یعنی روایت های جامی، هاتفی و مکتبی، پرداخته شده است. قاسمی در مثنوی خویش نوآوری هایی کرده که در دیگر روایت ها دیده نمی شود؛ به طورمثال، به هنگام مکتب رفتن عرایس، می گوید: آن دو در عید برای استاد هدیه نمی بردند تا مثل دیگر کودکان تعطیل نشوند و تعطیلات را به مکتب بیایند. در روایت قاسمی، لیلی و مجنون قبل از مرگ به وصال می رسند و با هم جان می سپارند؛ نکته ای که در دیگر نظیره های مورد بررسی وجود ندارد. از برجستگی های روایت قاسمی، براعت استهلال پرمعنایی است که در این منظومه آمده و از این جهت روایت قاسمی و جامی را بر نظایر خویش برتری بخشیده است.
بررسی تطبیقی ساختار مناظره و گفت و گوی قهرمانان در شاهنامه فردوسی، ایلیاد و اُدیسه هومر (بر پایه برخی دستاورد های مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی با تکیه بر روش تحلیل گفتمان انتقادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه و در جهان معاصر به ویژه بعد از پیدایش مکتب ادبیات تطبیقی نگرش تطبیقی به آثار همانند ادبی جهانی با اقبال فراوانی مواجه شده است. تحلیل گران انتقادی گفتمان بر آن شده اند که متن های ادبی، مثل سایر متن ها، در خدمت ارتباط است، بنابراین، آن ها را نیز می توان با نگرش و روش انتقادی تحلیل نمود. سه اثرمورد بررسی، در حول محوریت شخصیت های هکتور، اولیس و رستم طرح ریزی شده است. این قهرمانان در بستر حماسه، گاه برای دفاع از میهن و گاه برای دفاع از شاه و یا برای طی طریق خود به ایفای نقش قهرمانانه می پردازند. آن ها در خلال گفت و گوی درونی و بیرونی بیش از هر چیز دغدغه های قهرمانانه را روایت و برجسته می کنند و ذهن ما را نسبت به آنچه برای خودشان مهم است، سوق می دهند. در این بستر، موقعیت هایی قابل ردیابی است و تاثیر و نشانه های میهن پرستی، دلسوزی و شفقت، اخلاق مداری و فضایل انسانی، مرگ با عزت، شجاعت و رشادت، قدرت و سلطه به خصوص در تبیین جایگاه قهرمان در حماسه و نظام معنایی آن مورد تبیین قرار می گیرد. هومر و فردوسی با ترکیب بندی ابعاد گفتمان های مسلط حماسه، در قالب ژانری از پیش موجود، حماسه ای نو را باز تولید کرده اند. بنابراین، سه اثر حماسی، به منزله رخدادی ارتباطی، فقط بازتابی از اندیشه شاعر نیست، بلکه، با انتقاد از عملکردهای بزدلانه و رواج نگاه های قهرمانانه، نظم گفتمانی ویژه ای را بازتولید می کند.