فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۰۱ تا ۲٬۰۲۰ مورد از کل ۳٬۶۹۷ مورد.
بررسی تطبیقی فنون شعر ارمنی و فارسی در قرون میانه
حوزههای تخصصی:
رابطه دین و اخلاق در داستان «برادران کارامازوف» از فئودور داستایفسکی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
98 - 114
حوزههای تخصصی:
اهمیت داستایفسکی در ادبیات، دین و اندیشه مدرن به اندازه ای است که روسیه مدرن با اندیشه او و بعضی از معاصرانش شناخته می شود. زندگی و ایمان داستایفسکی به مسیحیت ارتدوکسی و نقد رفتارهای مادی گرانه کلیسای ارتدوکسی از سوی او، اهمیت ویژه ای دارد، به طوری که ضروری می نماید تحقیقات مستقلی در رابطه با دین و اخلاق از نظر وی انجام شود. دانش و اطلاعات داستایفسکی درباره کتاب مقدس، دین و اخلاق، و آشنایی او با گرو ه های روشنفکری و تجربه دوران محکومیتش، در ارائه آرای متفاوت از جریان غالب (کلیسا و اخلاق دینی) از سوی داستایفسکی مؤثر بوده است. بر این پایه، سؤال اصلی تحقیق این است که داستایفسکی چه تعبیری از دین دارد؟ این پژوهش با استناد به منابع کابخانه ای، روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد تطبیقی و میان رشته ای انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که دین و ایمان نزد داستایفسکی از ویژگی های مابعدالطبیعی و نیروی کاریزماتیکی مسیح و پیر دیر برخوردار است و امید و انگیزه را پدیده ای فیزیکی و معنوی می داند. او در باب اخلاق، ویژگی پنهان بودن رفتار اخلاقی را ملاک قرار می دهد و افراد گناهکار را مستحق محبت بیشتری می داند. در نگاه داستایفسکی، اخلاقیات و کاربست آن در زندگی، مایه رشد آدمی خواهد بود. از این رو، به دوری گزیدن از خودپسندی ها و کبر توصیه می کند. با وجود نگرش دینی، داستایفسکی فردی انسان گرا به شمار می آید و این گرایش مبتنی بر حق انسانی است.
L’Étude comparée sur les métamorphoses des mythes Dans la Trilogie de Pan de Jean Giono et Ahl-e qarq de Moniru Ravâni Pur (بررسی تطبیقی تحول اساطیر در سه گانه پان اثر ژان ژیونو و اهل غرق منیرو روانی پور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از جاذبه های اسطوره های کهن در ادبیات، تحول و دگرگونی آن هاست. از دوران باستان تا کنون ورود اسطوره در ادبیات و ارتباط آن با ملزومات نوین جامعه در زمینه های معنوی، اجتماعی و یا سیاسی منجر به تغییر داستان های اسطوره ای پیشین گردیده است. در قرن بیستم به دلایل گوناگون شاهد تغییر ویژگی و خصلت های اسطوره ها در آثار بسیاری از نمایشنامه نویسان، نویسندگان و شعرای فرانسوی و ایرانی از جمله ژان ژیونو و منیرو روانی پور هستیم. پس از مطالعه "" سه گانه پان"" و "" اهل غرق"" به منظور بررسی نحوه دگرگونی اسطوره ها و دلایل آن، به این نتیجه رسیدیم که تغییرخلق و خو و خصلت های ایزد پان و پریان دریایی در این آثار تنها به منظور بیان نمادین حقیقتی اجتماعی صورت گرفته است. در حقیقت ، درنده خویی، ظلم و ویرانگری این اسطوره ها نه تنها جنایات، قتل عام، خشونت و فجایع جنگ جهانی اول یا جنگ تحمیلی ایران و عراق را تداعی می کنند، بلکه بیانگر جهان بینی این دو نویسنده و تنفر آنها از جنگ و ظلم نیز هستند.
استقبال لایق شیر علی از یک شعر ملک الشعراء بهار
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی «حال» در نحو عربی و برابرهای معنایی و نقش های معادل آن در دستور زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
329 - 394
حوزههای تخصصی:
«حال» و اقسام مختلف آن (مفرد، جمله و شبه جمله) یکی از نقشهای پرکاربرد در متنهایی است که به زبان عربی نگاشته میشوند. اگر هنگام ترجمه متون عربی به فارسی، معادل دقیقی برای این نقش نحوی بیابیم، هم اصل پیام رسانی (پیام موردنظر نویسنده) از زبان مبدأ به زبان مقصد به درستی صورت میپذیرد و هم معنای جمله مورد نظر برای مخاطب در زبان مقصد، رساتر و قابل فهمتر خواهد بود. مسئله ما در پژوهش حاضر این است که وقتی این متن ها به زبان فارسی ترجمه میشوند، انواع حال در زبان عربی چه معادل هایی در زبان فارسی پیدا می کنند و چه نوع کلماتی در فارسی میتوانند جایگزین مناسب تری برای آنها باشند؟ این پژوهش نشان میدهد که ترجمه حال مفرد از عربی به فارسی، منحصر به قید حالت نیست؛ بلکه به صورت های متمّم قیدی، جمله، مسند، متمّم فعل، فعل، مفعول و مضافٌ الیه نیز ترجمه میشود. برابرهای فارسی جملات حالیه عربی نیز غالباً جمله های وابسته هستند که در صورت تأویل، نقشهای گروه قیدی، صفت بیانی، فعل و مفعول را میپذیرند. با وجود اینکه ترجمه نقش نحوی حال به صورت قید در زبان فارسی کاربرد و بسامد بیشتری نسبت به سایر نقشهای جمله در این زبان دارد، امّا هنگام ترجمه میتوان بر اساس نوع متن، پیام مورد نظر نویسنده و ساختار جمله، سایر نقشهای مذکور را نیز به کار برد و از ظرفیّتهای بالقوه زبان فارسی در برگردان سازههای نحوی جملات عربی استفاده کرد.
کمک زبان ارمنی به فارسی
الشّهید والشّهادة فی شعر «أحمد دحبور» و«سلمان هراتی» (دراسة مقارنة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعتبر موضوع الشّهید والشّهادة من أقدم الموضوعات فی أدب المقاومة والّذی تطرّق إلیه معظم الشّعراء الملتزمین منذ غابر الأزمان إلى یومنا الرّاهن، وفی أیّامنا الرّاهنة طرق إلی هذا الموضوع شعراء کلّ من فلسطین المحتلّة وإیران الأبیّة نظراً لتقاربهما الثّقافی والسّیاسی وخلقوا لوحات جمیلة حول أدب المقاومة. «أحمد دحبور» الشّاعر البارز الفلسیطینی و«سلمان هراتی» الشّاعر الکبیر الإیرانی من هؤلاء الشّعراء الملتزمین الّذین استطاعوا من خلق أجمل اللّوحات فی هذا المیدان. والسّؤال الّذی یُطرح هنا ما هی القواسم المشترکة وما هی الفوارق الکامنة بین مضامین هذین الشّاعرین الکبیرین فی وصف الشّهید والشّهادة؟ تمّ الإجابة على هذا التّساؤل الهامّ على أساس المنهج التّوصیفی – التّحلیلی ونظراً إلى أشعار الشّاعرین وتمّ التّوصل إلى هذه النّتیجة بأنّ «أحمد دحبور» یرى مصرع الشّهید فی میادین القتال غمّا لا یوصف وألما لا یوازیه ألم، ومن ثمّ یقیم له مراسم الحداد، غیر أنّ «سلمان هراتی» لا یحب بل لا یجوز الحداد على الشّهید. ثمّ إنّ للشّاعرین رأیا واحداً فی خلود الشّهید وکونه حیّاً ولکنّه نظراً لأوضاع الحرب ونوعیّة النّضال فی کلّ من البلدین یختلف نوعیة التّعبیر عن أمل الشّهادة لدی الشّاعرین.
بررسی تطبیقی مضامین مدح علوی در اشعار «سنایی غزنوی» و «حیص بیص»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«سنایی» و «حیص بیص»، از جمله شاعران مدح علوی در ادبیّات فارسی و عربی قرن ششم هجری هستند؛ در مدایح علوی این دو شاعر، همسان اندیشی ها و درون مایه های یکسانی دیده می شود که با توجّه به ارتباط تاریخی بین دو شاعر، دلیلی بر تعاملات و مبادلات ادبی آن هاست. پژوهش حاضر بر اساس تجربة ادبیّات تطبیقی اسلامی و با دو روش تاریخی و توصیفی - تحلیلی، به بررسی تطبیقی مضامین مدح علوی در دیوان دو شاعر می پردازد. مهم ترین یافته های این مقاله نشان می دهد که مضامینی مانند امامت علی (ع)، شجاعت، علم، سخاوت و بخشندگی، عدالت، تقوا، شهادت طلبی، کرامات حضرت و مقام و منزلت والای ایشان، از جمله مضامین مشترک مدایح علوی در دیوان دو شاعر است. حیص بیص در ترسیم این فضایل و بیان این مضامین، تحت تأثیر سنایی بوده و همان مضامین را به صورت مستقیم در اشعار مدحی خود منعکس کرده است. شاعر عرب، با تأثیرپذیری از سبک بیان سنایی، همانند او با استفاده از آیات و احادیث و پرهیز از اغراق و آرایش های لفظی، به ترسیم فضایل علی (ع) پرداخته است. البتّه ابیات مدحی سنایی بیشتر و گسترده تر بوده و آگاهی وی از احادیث مرتبط با مناقب حضرت، بیشتر است؛ زیرا سنایی در برخی موارد مانند اشاره به احادیث مرتبط با پیوند امام علی (ع) و حضرت محمّد (ص)، به ذکر جزئیات بیشتری می پردازد. همچنین علی (ع) در شعر هر دو شاعر، به عنوان نماد علم و شجاعت و عدالت معرّفی شده است.
پهلوانان و شوالیه ها و آبشخورهای فرهنگی دو ملت ایران و فرانسه
حوزههای تخصصی:
پژوهشی در تأثیر کلیله و دمنه و الأدب الصغیر والکبیر در ادب عربی (مطالعة موردپژوهانه: امثال مولد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امثال مولّد به حکمت هایی گفته می شود که هویّتی نامشخّص دارند و در دورة عبّاسی اوّل از فرهنگ های مختلف از جمله ایران، یونان و هند به زبان و ادبیّات عرب نفوذ کرده اند. حجم عظیم و گستردة ترجمه هایی که در عصر عبّاسی شکل گرفت، از عواملی است که موجب انتقال این امثال به فرهنگ عربی شد. یکی از
عمده ترین فرهنگ های مؤثّر این دوره، فرهنگ ایرانی بود که توانست از طریق ترجمه در دل اعراب بادیه نشین راه پیدا کند. هدف این پژوهش آن است که با بررسی و جست و جوی امثال مولّد، در میان آثار شاخص ترین نویسندة ایرانی (ابن مقفّع) در عصر عبّاسی، از یک سو تأثیر آثار این نویسنده را در ادب عربی بررسی کند و از دیگر سو، با استناد به منابع عربی به سرچشمة ایرانی پاره ای از این امثال دست یابد. اشاره به مضامین مشترک این امثال در ادب فارسی نیز علاوه بر گامی در ادب تطبیقی، قرینه ای است برای اثبات این فرضیه که بخش عمده حکمت های ادب فارسی، ایرانی است.
مقایسه تطبیقی حماسه های آفریقای غربی و ایرانی (با تاکید بر حماسه رستم و اسفندیار و حماسه ماندینگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به معرفی حماسه «سونجاتا یا حماسه ماندینگ» و مقایسه جنبه های حماسی آن با نبرد رستم و اسفندیار در کتاب شاهنامه فردوسی پرداخته شده است. این دو داستان تفاوت و تشابهاتی باهم دارند که در حوزه مشترکات می توان به ناتوانی از شکست رقیب در نبرد آغازین و پی بردن به راز رویین تنی، خیانت عامل مشترک مرگ دو پهلوان، دل بستگی به قدرت و تخت و تاج ضدقهرمانان، رویین تن بودن آن ها، پیش بینی مرگ پهلوان رویین تن، انتخاب فرزندان برای ملاقات با رقیب و کشته شدن به وسیله تیری از جنس چوب، اشاره کرد. قوم ایرانی و آفریقای غربی، تفاوت فرهنگی و فاصله جغرافیایی با هم دارند. مقایسه داستان رزمی رستم و اسفندیار با سونجاتا و سوماورو، ازلحاظ جنبه حماسی چه شباهت و تفاوت باهم دارند؟ روش تحقیق در این مقاله اسنادی و از نوع توصیفی-تحلیل محتواست.
بررسی تطبیقی جلوه های پایداری در اشعار شاملو و درویش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی پاسخ دادن به این سؤال است که عوامل و مضمونهای مشترک پایداری در شعر شاملو و درویش کدام است. برای رسیدن به این هدف اشعار شاملو و محمود درویش با روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده است. بررسی تطبیقی شعر احمد شاملو و محمود درویش در حوزه شعر پایداری و تبیین عناصر مشترک و تحلیل شیوه های ارائه مضمونهای پایداری از نظر محتوایی و زبانی هر یک از این دو شاعر برجسته علاوه بر کمک به شناخت دقیق جهان بینی و اندیشه های هر دو شاعر، در تحلیل شعر پایداری در حوزه ادبیات جهان بسیار مؤثر خواهد بود به شکلی که با تحقیقات گسترده در حوزه ادبیات پایداری ملتها می توان به عناصر مشترک شعر پایداری در ادبیات جهان دست یافت. اشعار محمود درویش و احمد شاملو شامل مضمونهای مشترک زیادی در زمینه ادبیات پایداری از قبیل وطن دوستی، مقابله با ظلم و ستم، آزادی و غیره است. زندگی دو شاعر بر شعر آنها تأثیر فراوانی گذاشته است و هر دو شاعر به سبب اوض اع استبدادی و خفقان به بیان نمادین گرایش نشان داده اند.
تحلیل داستان وامق و عذرا بر اساس نقد کهن الگویی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نقد کهن الگویی از انواع نقد اسطوره ای است که بیشتر بر نظریات یونگ در مورد ناخودآگاه جمعی و صور ازلی تاکید دارد. در نظر یونگ، کهن الگوها آن دسته از صور ازلی ونوعی اند که در عمق ناخودآگاه جمعی انسان ها، به صورت بالقوّه وجود دارند و خفته اند. این صور کهن و اساطیری، می توانند در هنر و ادبیّات تجلّی یابند. منظومه های عاشقانه، یکی از عرصه هایی است که می تواند بستر ظهور کهن الگوها گردد. از آن جا که ادبیّات هر ملّت، ریشه در فرهنگ و باورهای آن سرزمین دارد و مطالعه داستان های کهن، نه تنها از جنبه ادبی، هنری یا سرگرمی، بلکه از نظر آشنایی با افکار و ارزش های فردی و اجتماعی مردم یک سرزمین حائز اهمیّت است؛ پژوهش حاضر، با تببین نمادها و کهن الگوهای داستان وامق و عذرا و نقش آن ها در تعالی عاشق، می کوشد جایگاه معشوق تعالی بخش را در منظومه مذکور مورد بررسی قرار دهد؛ تا آشکار شود که آیا در داستان عاشقانه، اتّحاد کهن الگوها می تواند نقش معشوق در تعالی عاشق را نشان دهد؟ مشاهده می شود؛ اتّحاد و ارتباط کهن الگوها در این منظومه در جهت رشد و شناخت و رسیدن به کمال انسانی عاشق است.
بررسی تطبیقی دو ترجمه از هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب هزار و یک شب از مهم ترین کتاب های کهن در زمینه ی قصه و افسانه است که از دیرباز مورد توجه بوده است و ترجمه های گوناگونی از آن صورت گرفته است. در زبان فارسی دو ترجمه مهم از هزار و یک شب صورت گرفته است که نخستین ترجمه را عبداللطیف تسوجی انجام داده است و ترجمه ی دیگر متعلق به ابراهیم اقلیدی است. با مقایسه ی این دو ترجمه تفاوت هایی تفاوت در آغاز و خاتمه ی کتاب، شیوه های داستان پردازی، مسائل اندیشگانی و اعتقادی و ترتیب و عنوان داستان ها دیده می شود. مهم ترین دلیل پدیدآمدن اختلاف میان دو ترجمه را می توان به سبب نسخه های اساسی دانست که دو مترجم برای کار خویش برگزیده اند. نسخه ی اساس تسوجی در ترجمه ظاهراً نسخه ی بولاق 1 بوده است، در حالی که نسخه ی اساس اقلیدی، بولاق 2 و کلکته و بروسلاو بوده است؛ البته اقلیدی در تصحیح خود از ترجمه ی فرانسوی و انگلیسی هزار و یک شب نیز استفاده کرده است. نکته ی دیگری که موجب تمایز این دو ترجمه شده است، برخاسته از نوع نگاه مترجمان به متن حکایت هاست. تسوجی در ترجمه ی خود در پی آن بوده است که پیرنگ اصلی حکایت را بیاورد و توجه چندانی به فضاسازی نداشته است؛ در حالی که اقلیدی در ترجمه ی خود، عنصر توصیف را به صورت جدی مورد توجه قرار داده است و همین امر موجب طولانی تر شدن متن حکایت ها و ایجاد تفاوت میان دو ترجمه شده است.
دراسه مفهوم الحب فی قصائد جمیل بن معمر وفقاً لرساله مأدبه أفلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
130 - 111
حوزههای تخصصی:
تشمل آراء أفلاطون الفلسفیه على أهم المخاوف الإنسانیه؛ والحب هو أحد المفاهیم التی تطرّق إلیها. تطرّق أفلاطون إلى مفهوم العشق فی کل من فیدروس، الجمهوریه وبشکل أخصّ فی المأدبه. المأدبه هی عباره عن سرد لحوارات الأثینیین السته (ومن بینهم سقراط) فیما یتعلق بالحب، وأفلاطون هو راویها. إن البحث الراهن، یقوم، وفقاً للمنهج التحلیلی المقارن، على محاوله بحث مفهوم الحب فی دیوان الشاعر العاشق العذری جمیل بن معمر وفقاً للآراء المطروحه فی المأدبه وعلى وجه الخصوص آراء سقراط. وکان مما توصّل إلیه هذا البحث أنه یمکن ملاحظه بعض جوانب الآراء المطروحه فی المأدبه، وبالتحدید آراء سقراط، فی قصائد الحب عند جمیل بن معمر ونظرته للحب، ویمکن مشاهده هذه الجوانب فی محاور ماهیه الحب الوسطیه، والنصف المفقود، والخلود، والشجاعه والفضیله. ولعلّ الخلاف الأکثر أهمیهً یتجلّى فی رأی کلا العملین الأدبیین بالحب، فسقراط یرى أن فضیله الحبّ تتضمن وظیفه اجتماعیه وتؤدی إلى صلاح المجتمع، فی حین إن أشعار جمیل لا تأخذ بهذا الرأی ، کما نلاحظ وجود نوع خاصٍ من حب الشیوخ للصِّبیه فی المأدبه وهو موضوع لا یُلحَظ أبداً فی أشعار جمیل الغزلیه.