فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۳٬۶۹۷ مورد.
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
10.22126/jccl.2019.79.1042
حوزههای تخصصی:
در بررسی معناشناختی تطبیقی، شناخت زبان به مثابه پدیده ای پیچیده و در حال تحوّل است و چگونگی درک ویژگی های این پدیده نیازمند رویکردی جزءنگر و ژرف کاوی در بن مایه های زایش، شکل گیری و تولید واحدهای زبانی است؛ ضرورتی که در گذر زمان با پیشرفت مداوم زبان شناسی و رشته های مرتبط بیش از پیش رخ می نماید. پژوهش حاضر، تحلیلی نشانه - معناشناختی از دو داستان ماهی سیاه کوچولو اثر صمد بهرنگی و الشّحاذ نوشته نجیب محفوظ است و کوشیده است تا فرایند نشانه - معناشناختی این گفتمان را براساس الگوی مطالعاتی گرمس بررسی کند. وجه اشتراک این دو اثر، رهایی از وضعیّت موجود است، قهرمان رمان الشّحاذ (عمر الحمزاوی)، در پی آن است تا از بیماری ای که به آن دچار شده و هیچ سبب طبیعی و هیچ گونه عوارضی ندارد، رهایی یابد و برای رهایی و تغییر وضعیّت موجود می کوشد. در داستان ماهی سیاه کوچولو ، ماهی کوچولو که قهرمان داستان است نیز در پی گذر از مرحله ای است که توقّف در آن را نابودی خود می داند. این وجه اشتراک، رهایی از وضع موجود، کنش کنش گر را به تکاپو وامی دارد و زایش معنایی صورت می گیرد، نوشتار پیش رو در پی بررسی عناصر اصلی و دخیل در تولید معنا در این دو اثر است؛ روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی است.
گونه های حس آمیزی در سروده های سعید عقل و نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حس آمیزی ازمنظر علم زبان شناسی یکی از وجوه «رستاخیز واژگان» است که با شکستن ساختار سطحی واژه ها و نه ساختار عمیق، باعث لذّت ادبی مخاطب می شود. در این شیوه از نگارش، شاعر مرزهای نظام رایج تصوّرها و ذهنیات خواننده یا شنونده خود را درهم می شکند و با آفرینش تصویری پیچیده و ناب، موجب شگفتی مخاطب می شود. در این جستار نگارندگان با الهام گیری از مکتب آمریکایی در ادبیّات تطبیقی، به شیوه توصیفی – تحلیلی، حس آمیزی را در سروده های دو شاعر صاحب نام ادبیّات عربی و فارسی یعنی «سعید عقل» و «نیما یوشیج» نقد و بررسی می کنند. نوشتار پیش رو نشان از آن دارد که حس آمیزی در سروده های این دو شاعر افزون بر جنبه زیباشناختی و هنری، ابزار انتقال معانی مبهمی است که به آسانی تن به بیان صریح نمی دهند. از شیوه های جالب توجّه در اشعار این دو شاعر تلفیق وکاربست سایر آرایه های ادبی با حس آمیزی است تا بر جنبه هنری ابیّات بیفزایند و بافت بلاغی و هنری بیت را مستحکم تر نمایند. گاه رابطه بین دو طرف حس آمیخته در سروده هایشان آن چنان دور است که آشنایی زدایی در آن بیشتر به چشم می خورد. سعید عقل با انتخاب شگرد «تزاحم» یا «انباشتِ» حس آمیزی سبب دیریابی معنا شده است که از کارکردهای مهمّ این تکنیک بیانی، برجستگی جنبه زیبایی شناختی بیت است. نیمایوشیج نیز به منظور ارتقابخشیدن به شأن و مرتبه امور محسوس و پیوند جهان ذهنی و عینی، به حس آمیزی انتزاعی - محسوس توجّه ویژه ای کرده است.
آموزه های تعلیمی طب القلوب و کیمیای سعادت بر اساس روی کرد بینامتنیت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال سوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۷
25 - 47
حوزههای تخصصی:
تحلیل با رویکرد «بینامتنیت» ارتباط یک متن با سایر متون را بررسی می کند. هدف اصلی این پژوهش، مقایسه تعالیم اخلاقی کیمیای سعادت و طب القلوب است. اخلاق، بخش مهمی از ادب تعلیمی را در ادبیات فارسی به خود اختصاص داده است. به گونه ای که در زبان فارسی آثاری همچون کیمیای سعادت و طب القلوب، با موضوع ادب تعلیمی و سرشار از آموزه های اخلاقی به وجود آمده اند. در بررسی پاره ای از فضایل و رذایل اخلاقی این دو کتاب، درمی یابیم تعالیم اخلاقی در این دو اثر به خوبی نمایان و چشمگیر است. غزالی و نقشبندی در آثار خود به صراحت پیام های اخلاقی خود را به نوع بشر عرضه می کنند. انسان عصر حاضر، به عامل کنترل کننده و بازدارنده از سقوط در منجلاب فساد، بیشتر از روزگاران گذشته نیازمند است. درنتیجه نیاز جهان معاصر به اخلاقیات، برای برون رفت از فسادهای اخلاقی موجود، حیاتی است. بر این اساس با شناخت فضیلت ها و رذیلت های اخلاقی از نگاه این دو نویسنده، می توان به جهان بینی آن ها پی برد و با تعمّق در اندیشه هایشان، درراه معرفت اخلاقیات و نیز معرفی پیام های اخلاقی آن ها در راستای اِعمال آن ها در زندگی فردی و اجتماعی برای نجات نوع بشر از تباهی و فسادهای دنیای کنونی، گام برداشت، نگارنده با رهیافتی توصیفی – تحلیلی با بهره گیری از روش کتابخانه ای موضوع حاضر را در قالب مقاله ای علمی -پژوهشی بررسی و تحلیل کرده است.
بررسی لحن روایت در داستان اعرابی درویش و ماجرای زن با او؛ بر پایه نظریّه کانون روایت ژرار ژنت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال سوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۷
48 - 60
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی در دهه های اخیر با ارائه نظریّه های گوناگون بیش از پیش مورد توجّه قرار گرفته و دست کم در ادبیّات داستانی از جهات بسیاری راه گشا بوده است. در این رابطه، یکی از نظریّه پردازان برجسته، ژرار ژنت نام دارد که با تکیه بر مقوله لحن، تحوّل مهمّی در روایت شناسی پدید آورده است. کاربست مبانی آراء ژنت در داستان های فارسی، بخش های نوینی از هنرنمایی نویسندگان را آشکار می کند. در حوزه ادبیّات داستانی کلاسیک فارسی، مولوی چهره ای ممتاز است. او در مثنوی بسیاری از موضوعات اخلاقی، عرفانی و دینی را در قالب داستان تشریح کرده است. در مقاله پیش رو، با روش توصیفی- تحلیلی، تکنیک های روایی به کاررفته در حکایت اعرابی درویش و ماجرای زن با او و لحن آن با رویکرد به آراء ژنت، کاویده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که زمان غالب روایت، هم زمانی و کانون مکان روایت پربسامد، من- قهرمان بوده است. دیگر آن که، تک گویی درونی تنها مؤلّفه ای بوده که در داستان دیده نشده است. این امر، بیانگر برون گرایی شخصیّت ها و کنشگری آن ها در دنیای واقعی است.
ادبیّات تطبیقی و سینمای ایران (جستاری در مفهوم کنایه در درام اجتماعی جدایی نادر از سیمین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
10.22126/jccl.2020.2733.1770
حوزههای تخصصی:
ادبیّات تطبیقی زمینه های پژوهشی فراوانی را فراروی پژوهشگران باز کرده است، یکی از این زمینه ها، مطالعات میان رشته ای است. ارتباط میان سینما و ادبیّات به مثابه دو هنر بشری، بر کسی پوشیده نیست و کارگردانان نمایش های اجتماعی برای مخاطب پسندترکردن درام خود، گفتگوها (دیالوگ ها) را با کنایه های شیرین و به جا پرمغزتر می کنند تا جنس گفتگوها به محاورات مردم نزدیک تر شود. پژوهش حاضر به روش کیفی و مطالعه سمعی- بصری و تحلیل محتواست، بدین صورت که درام یادشده با استفاده از لوح فشرده بررسی شده، سپس گفتگوهای آن را یادداشت برداری کرده و درنهایت تحلیل شده است. برمبنای مکتب های ادبیّات تطبیقی، رویکرد این جستار به مکتب آمریکایی است که درپی تدوین قواعد ثابت و محدودی نیست. دلیل گزینش درام پیش گفته نوع اندیشه هنری کارگردان، ویژگی دراماتیک آن و سبک خاصّ کارگردان بوده است. در درام جدایی نادر از سیمین، بیش از آنچه انتظار می رود با گفتگو هایی که مردم در زندگی روزمرّه خود استفاده می کنند، روبه رو هستیم. کنایه در این درام در سه مقوله کنایه قاموسی، کنایه زبانی و کنایه ابداعی بررسی شده است. کنایه ها در این اثر، نه آن چنان شاعرانه و دور از ذهن هستند و نه سطحی و یک دست؛ یعنی با توجّه به موقعیّت هر شخصیّت و روند داستان کنایه ها به کار می روند. در هفتاد و شش کنایه ای که در این درام به کار رفته، چهل و سه کنایه از گونه زبانی، بیست و سه مورد قاموسی و هشت مورد ابداعی هستند. درام یادشده بیش از آنکه به بیان لایه های پنهان و شفاف سازی عقده های اجتماعی و ارائه راهکار بپردازد، به مسائل روزمرّه اجتماعی پرداخته است.
تحولات روابط ادبی ایران و مصر در دهه های اخیر
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی شکل و رویکرد روابط ادبی ایران و مصر در دوران معاصر می پردازد و برای جامع و کامل تر بودن نظرات، شرایط تاریخی، فرهنگی و سیاسی مؤثر بر روابط ادبی دو کشور را نیز مورد بررسی قرار می دهد. اهمیت موضوع در آن است که به رغم عدم وجود روابط پیوسته و مستقیم در این دوران و فرازونشیبهای فراوان در روابط، پژوهشگران و اندیشمندان ایرانی و مصری، رابطه های ادبی بین زبان و ادبیات فارسی و زبان و ادبیات عربی ایجاد نموده اند تا تعامل فرهنگی این دو ملت را حفظ و توسعه بخشند. در این جستار از روش تحلیلی توصیفی استفاده شده، نخست با اشاره به آثار ادبی فارسی و عربی دو کشور در حوزه تألیف، ترجمه، مقاله و پایان نامه، میزان و شکل اهمیت دادن به ادبیات فارسی در مصر و ادبیات عربی در ایران یافته شده و سپس نوع فعالیتها مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاضر بیانگر این مطلب است که به رغم تلاش های جریان غرب گرایی استعمار در کشورهای اسلامی؛ و وجود گسستهای متعدد متأثر از اختلافات سیاسی در روابط رسمی دو کشور در دهه های اخیر ( قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران) ؛ علاقه و اهتمام به ادبیات فارسی و عربی از سوی پژوهشگران دو کشور وجود داشته است و چه بسا دقت و تحقیقی که از سوی ادیبان و پژوهشگران و نویسندگان مصری بر روی ادبیات فارسی انجام شده است، نسبت به آنچه در ایران نسبت به ادبیات عربی و به صورت خاص ادب مصری انجام شده، بیشتر بوده است.
قراءه أسلوبیه لأدب السّجون فی الشعر الفارسی المعاصر؛ ملک الشعراء بهار نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۳
90 - 70
حوزههای تخصصی:
إن أهمیه دراسه أدب السجون تأتی فی إطار الدراسه الأدبیه حیث تتناول کمّاً غیر قلیل من الشعر بالبحث والتحلیل من خلال دراسه أهم الجوانب التی وردت فی هذا اللون من الشعر، من تطوّر موضوعی وفنی. وبما أن موضوع السّجن فی قصائد الشعراء المسجونین فی العصر الحاضر یتراوح بین العمق والسطحیه وتعدّد زوایا الموضوع، وکثرت الشعراء اللذین تناولوا هذا الفن، مضافاً إلی ضخامه الماده، اکتفینا باختیار الشاعر الإیرانی "ملک الشعراء بهار" أنموذجا لهذه الدراسه مع بعض الإشارات إلی نماذج لشعراء معاصرین. وهذه الدراسه تحاول البحث فی خصائص وممیزات شعر السجون من خلال تحلیل نماذج تَردُ فی هذه الدراسه مرکّزهً علی أشعار بهار، لتفرّده بشعره عن شعراء عصره وتمیّزه بهذا اللون من الشعر، کی تُعطی القارئ صوره واضحه لشعر السّجون فی هذا العصر لکشف زوایاه الموضوعیه والفنیه بتطبیق أهم أسالیب البیان المستخدمه فی هذا اللون من الشعر لدی شاعرنا.
بررسی و نقد رمان امّ سعد و دختر شینا براساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فِرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتمان انتقادی، شکل تکامل یافته تحلیل گفتمان است که در آن با توجّه به لایه های زبانی، گفتمان های مؤثّر در اثر ادبی شناسایی و بررسی می شود؛ درواقع این نظریّه براساس دو محور اصلی، یعنی تحلیل زبان شناختی و تحلیل اجتماعی استوار است و در پژوهش های تحلیل گفتمان انتقادی، از این دو محور و ارتباط این دو، سخن گفته می شود. در رویکرد اجتماعی گفتمان، بافت موقعیّتی و در رویکرد زبان شناختی، بافت متنی تشریح می شود. پژوهش حاضر با توجّه به انواع ارتباط ها و پیوندها، می کوشد تا با روش توصیفی - تحلیلی و استفاده از ابزار کتابخانه ای، جنبه های ادبی و اجتماعی رمان امّ سعد غسان کنفانی و دختر شینا بهناز ضرابی زاده را برپایه الگوی گفتمان انتقادی فرکلاف بررسی کند و برآوردهایی ازجمله را دربر دارد: در سطح توصیف، صحنه پردازی بخش قابل توجّهی از این دو رمان را به خود اختصاص می دهد، این تصویرپردازی ها به خواننده کمک می کند تا به درک عمیقی از موضوع و درون مایه اصلی داستان و رمان دست یابد. در سطح تفسیر، بافت موقعیّتی داستان بررسی می شود که زمان در رمان امّ سعد به سال های اشغال فلسطین به وسیله اشغالگران صهیونیستی و در دختر شینا به سال های جنگ بین ایران و عراق برمی گردد. در سطح تبیین که بیانگر ایدئولوژی نویسنده است، مبارزه و مقابله با اشغال وطن و پایداری و مقاومت جلوه می نماید؛ همچنین در بافت درونی، تفکّر مبارزه با اشغال و پایداری و مقاومت مورد توجّه نویسنده قرار گرفته است.
تحلیل مبانی طنزپردازی در داستان های شهرام شفیعی و سعید هاشمی بر مبنای نظریه طنز ایوان فوناژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
213 - 227
حوزههای تخصصی:
از آنجا که مهم ترین ویژگی داستان های شفیعی و سعید هاشمی ، طنزپردازی است و نظریه طنز ایوان فوناژی از قابلیت بالایی برای بررسی طنز در آثار ادبی، برخوردار است، لذا در این مقاله چند اثر از این دو نویسنده بر مبنای نظریه فوناژی بررسی می شود. فوناژی آراء متنوعی در باب طنز در گروه سنی کودک و نوجوان دارد که می توان آن ها را در سیزده مؤلّفه جمع کرد. ابعاد سیزده گانه طنز در نظریه فوناژی از این قرار هستند: صنعت جناس، دومعنایی، انحراف از هنجار، چندمعنایی، هم نویسی، هم آوایی، ابهام های نحوی، ابهام در روساخت جمله، ابهام در ژرف ساخت، اختلاط و ابهام ژرف ساخت و روساخت، تضاد معنا میان روساخت و ژرف ساخت، تأکید آوایی، مکث آوایی، تحریف آوایی(ادغام و قلب). نتایج نشان می دهد شفیعی مهارت عجیبی در آفرینش انحراف از معیار از طریق انواع مصادیق آن دارد. همچنین هاشمی تضاد میان روساخت و ژرف ساخت را بسیار بهتر پرورانده و به کار برده است.
اجتماعیات در ترجمه داستان «سرگذشت ژیل بلاس»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
231 - 259
حوزههای تخصصی:
داستان «سرگذشت ژیل بلاس» در چهار جلد، اثر آلن رنه لوساژ ، به زبان فرانسه نوشته شده و میرزا حبیب اصفهانی آن را به فارسی ترجمه کرده است. هر مترجمی علاوه بر امانتداری در اصل داستان، به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه، به دلیل هویت فرهنگی خود تغییراتی در متن داستان اعمال می کند که این تغییرات می تواند برگرفته از مسائل اجتماعی و فرهنگی عصر مترجم باشد. جستار حاضر با روش تحلیلی- توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای، اجتماعیات را در اثر یادشده مطالعه کرده است. حاصل پژوهش نشان می دهد که نویسنده و به تبع آن مترجم اثر، بسیاری از مسائل اجتماعی مانند آزادی، جایگاه اجتماعی زن و واگذاری تربیت کودکان به افراد کاردان، آیین خواستگاری و ازدواج، دزدی، فقر و تضاد طبقاتی، تقدیرباوری، مراسم سوگواری، بازی های محلی و... را در این اثر بازتاب داده است. وجود این عناصر در این اثر نشان می دهد که ادبیات تنها عرصه زیبایی های کلامی نیست. ادبیات، زبان گویای هر جامعه و نمایان گر احوال حاکم بر آن زمان و منعکس کننده مکنونات درونی، باورها، طرز تفکّر و جهان بینی نویسنده است.
چالش های معنایی-ترجمه شناختی ترجمه صنایع ادبی. رویکرد کوچک ساختارگرا در ترجمه پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه اهمیت تحقیقات در حوزه ترجمه پژوهی بر زبانشناسان و نیز متخصصان ادبیات تطبیقی پوشیده نیست. اهمیت ترجمه پژوهی، حتی در نگاه کوچک ساختار نگر که مبتنی بر تحلیل مسائل زبانی در ترجمه است، از آنجاست که دیگر متن ترجمه ادبی از نظر نقشی که در زبان و فرهنگ مقصد بازی میکند چیزی کم از بار و نقش ادبی و فرهنگی متن اصلی در بستر زبانی-فرهنگی خودش ندارد، بویژه هنگامی که به ترجمه پژوهی شاهکارهای ادبیات جهان میپردازیم. مقاله حاضر به بررسی ترجمه آرایه های استعاره و مجاز در نسخه فرانسوی «دیوان حافظ» به ترجمه شارل-هانری دو فوشه کور [1] می پردازد. این ترجمه به زبان فرانسه بر اساس نسخه گردآوری شده توسط پرویز ناتل خانلری انجام شده است. این مقاله ابعاد معناشناختی ترجمه آرایه های ادبی را مورد مطالعه قرار داده است. پس از بررسی آرایه های استعاره و مجاز موجود در نیمی از اشعار دیوان حافظ، در مجموع 50 مورد آرایه غیر مشابه برای ارائه در این مقاله انتخاب شدند و با اخذ رویکرد معناشناختی-واژگانی از یکسو و بکارگیری نظریه های ترجمه شناختی آنتوان برمن [2] از سوی دیگر، آرایه های منتخب مورد تحلیل و نقد قرار گرفته اند. یافته های به دست آمده نشان میدهد که مترجم تنها در مواردی محدود موفق به ارائه برگردان جامعی از آرایه ها شده است؛ در برخی موارد تنها توانسته معنای صریح آرایه ها را انتقال دهد، در مواردی بدون انتقال دادن معنای صریح آرایه ها معنای ضمنی آنها را در ترجمه منتقل نموده و در برخی دیگر از آرایه ها متوسل به تفسیر آنها گردیده است. [1] Charles-Henri de Fouchécour [2] Antoine Berman
رمز و رازها در آثار سهروردی و مصیبت نامه عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
161 - 192
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به شیوه توصیفی و تطبیقی نمادهای رسائل سهروردی را مورد واکاوی قرار داده و دلایل دیریاب بودن رموز آن و همانندی ها و وجوه افتراق آن را با «مصیبت نامه» عطار مورد تحلیل قرار می دهد. کاربرد نمادهای اساطیری، شخصی، ابداعی و کلان نمادهای چند معنایی بر ابهام تمثیل های سهروردی افزوده است. او با بینش اشراقی خود، حتی از نمادهای اساطیری برداشتی عرفانی- فلسفی ارائه داده و همین طرز برداشت، سخن وی را از مفهوم یک بعدی و از پیش اندیشیده دور و درک مفاهیم باطنی آن را دشوار کرده و از جذابیت آثار او کاسته است. او به مناسبت مقام، از واژه ها در جایگاه رمز برداشتی متفاوت کرده که مهم ترین دلایل دیریاب بودن مفاهیم این رموز می باشد نظم کلی «مصیبت نامه» نشانه جهان بینی و عرفان اوست. بیان منظوم، استفاده از حکایات و عدم کاربرد اصطلاحات علمی، فلسفی، کیوان شناسی در جایگاه رمز، درک ژرف ساخت بیان اش را آسان و بر جذابیت آن افزوده است. مهم ترین دلیل افتراق سهروردی و عطار نحوه جهان بینی آنان شناخته شد، به طوری که در آثار سهروردی پیامبر درون یا همان عقل کل، خورشید وجود سالک و دلیل معرفت و هدایت او می شود در حالی که در «مصیبت نامه» در نهایت حضرت محمد(ص) به کمک عقل آمده و راه را به سالک می نمایاند و چراغ هدایت او می شود.
دین و اخلاق در «شهریار» ماکیاولی و «سیاست نامه» نظام الملک؛ یک مطالعه تطبیقی با تکیّه بر تفاوت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ین و اخلاق در «شهریار» و «سیاست نامه» و وجوه تفاوت آن ها، موضوع اصلی این نوشتار است. روشی که برای این کار مدنظر است، مطالعه تطبیقی است. آنچه این مطالعه مفروض داشته، این است که دید ماکیاولی در «شهریار» نسبت به دین یکسره فایده گرایانه، واقعگرا، مدرن و البته غیرسکولار بوده و آن را تنها وسیله ای جهت اتّحاد مردم می داند و در اخلاق نیز بی پروا، عاری از احساسات و گاه بی اخلاق است، بعلاوه که هیچ اخلاقی مقدّم بر جامعه و حکومت نمی داند و اخلاق را محصول زور و قانون حکومت می پندارد. از سوی دیگر نگرش نظام الملک در «سیاست نامه» نسبت به دین متعصّبانه، کلاسیک و محافظه کارانه است و برخلاف ماکیاولی، دین را هم به خاطر خود دین و حقانیّت آن، ارزش می نهد و هم اینکه از آثار سیاسی آن غافل نیست. در اخلاق نیز چون آن را برآمده از دین (اسلام) می داند معتقد بود در صورت عدم وجود حکومت، باز اخلاقی وجود خواهد داشت، یعنی اخلاق را منوط به وجود حکومت نمی انگارد. همه اینها به عنوان فرضیه این نوشتار، با رجوع به متن هر دو اثر مذکور، بررسی می شود.
تحلیل نمادها در سروده های سیاسی، اجتماعی و دینی جواد جمیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
85 - 108
حوزههای تخصصی:
کاربرد نماد در شعر معاصر یکی از ویژگی های اصلی شاعرانی است که با چند لایه کردن زبان خود بر زیبایی اشعار خود می افزایند، و روشی است که شعراء قادرند از آن برای الهام بخشی و انتقال پیام شان استفاده نمایند. در این میان ادبیات متعهد عربی از این ویژگی و ظرفیت هنری بهره جسته است و شاعران متعهد از جمله جواد جمیل شاعر معاصر عراقی در مجموعه اشعار خود، با استفاده از نمادها با خلق تصاویری زیبا و بدیع، زبان رمز را برای سروده های دینی و سیاسی- اجتماعی خود برگزیده اند. جواد جمیل با توجه به حاکمیت فضای اختناق و نیز به دلیل پرهیز از صراحت گویی، تعبیراتی رمزگونه در شعرش به کار برده است. او برای بیان مقاصد و مفاهیم مورد نظر شعر خود به زبان رمزی پناه می برد و در این راستا انواع نمادها را استفاده می کند تا مفاهیم خود را تصویری کرده و در ذهن مخاطب جای دهد. داده های مورد استفاده در پژوهش حاضر از نظر نوع تحقیق کتابخانه ای، اینترنتی، اسناد و مطالعه آثار شاعر و روش پژوهش، تحلیلی- توصیفی است.
مضامین درد و رنج در اشعار عبدالوهاب البیاتی و قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
341 - 361
حوزههای تخصصی:
عبدالوهاب البیاتی شاعری آزادی خواه و استبدادستیز است. اشعارش دارای مضامین سیاسی و اجتماعی است و نوستالژی دلتنگی بر گذشته و اسطوره پردازی و بیان غیر صریح اش، بیان گر خفقان زمانه اوست. رنج مردمان دیار خویش را با قصیده هایی بیان می کند چراکه خوف و بیم و خفقان حاکم بر جامعه آن روز البیاتی را وادار به زدن نقابی به نام سندباد می نماید. اما قیصر ایران در شرایط پیچیده جنگ و محاصره، آلامی که بر ملت بسیار سنگین و گران بود را همراه با آنان چشید و هم نوا با آنان سرود. ما در این مقاله با هدف تبیین مضامین درد و رنج در صدد آن ایم که اشعار قیصر امین پور و عبدالوهاب البیاتی این دو شاعر که نظاره گر مقاومت دو ملت بودند را با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و کتابخانه ای و جمع آوری اطلاعات با مراجعه به سایت های اینترنتی بررسی کنیم.
بررسی تطبیقی داستان «چاه و آونگ» اثر ادگار آلن پو و «مردی در قفس» اثر صادق چوبک از دیدگاه کهن-الگویی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی دو داستان کوتاه از دو نویسنده پیشگام ایرانی و آمریکایی از دیدگاه کهن الگویی یونگ می پردازد. بررسی دو داستان «مردی در قفس» از صادق چوبک که شباهت های زیادی با «چاه و آونگ» از ادگار آلن پو دارد، نشان می دهد چگونه می توان بدون ازدست دادن هویت مستقل، از آثار دیگران تأثیر گرفت و دست به آفرینش هنری جدیدی زد بی آنکه اثر رنگ و بوی تقلید محض به خود بگیرد. رویکرد کهن الگویی به کار رفته در این پژوهش نشان می دهد که یکی از دلایل رویکرد کم و بیش یکسان این دو اثر به مسائل مشابه بشری، مراجعه به ناخودآگاه جمعی است که فارغ از زمان و مکان عمل می کند. در هر دو داستان شخصیت های اصلی تحت تأثیرات مخرب کهن الگوی مادر قرار گرفته و توانایی برقراری رابطه ای سازنده با ناخودآگاه خویش ندارند و گرفتار در زندان و اتاقی زهدان گونه، رویکردی واپسگرایانه در پیش می گیرند. این پژوهش نتیجه می گیرد که بسیاری از نویسندگان مرد در زمان ها و مکان های مختلف، از جمله چوبک و پو، دیدگاه های مشابه مردسالارانه را در برخورد با مسائل ادبی برگزیده اند که بارزترین آنها، انکار نقش مثبت ناخودآگاه و شخصیت های زن یا نماد های آن است. در نهایت راهکارهایی از جمله تعامل سازنده به شیوه ای که یونگ ترسیم می کند، برای اصلاح این دیدگاه ها پیشنهاد می شود.
بررسی تطبیقی مؤلّفه ها و جلوه هایی از بیم و امید اگزیستانسیالیستی در آثار مارک تواین و هوشنگ مرادی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با هدفِ درک معنا و تحلیل متن ادبی، تلاش می شود با تکیه بر نظریات اگزیستانسیالیستی، جلوه های بیم و امید و برخی مؤلفه های مرتبط با آن را در آثار هوشنگ مرادی کرمانی و مارک تواین به عنوان دو نویسنده مطرح ادبیّات کودکان، دریافت و به این پرسش های اساسی پاسخ داد که عملگرایی شخصیت های داستانی در آثار این دو نویسنده، از منظر ادبیّات تطبیقی چه جلوه هایی از بیم و امید را نشان می دهد و چگونه می توان آن ها را با نظریه های اگزیستانسیالیستی تحلیل و تبیین نمود؟ اگزیستانسیالیسم، اندیشه ای فلسفی است که بر نقد ادبی تاثیر گذاشته و زمینه ساز ظهور نظریه های متعددی شده است. ژان پل سارتر با نگارش کتاب ادبیّات چیست؟ منشوری برای ادبیّات متعهد می نویسد و هایدگر، هرمنوتیک ِفلسفیِ مدرن را بنیان می گذارد و نگاه سنتی را در آن بی فروغ می نماید و به این ترتیب بر اساس اندیشه دکارتیِ سارتر و ضد دکارتیِ هایدگر، دو نوع اگزیستانسیالیسم ادبی هایدگری و سارتری شکل می گیرد. این تحقیق با رویکردی تطبیقی، درون مایه های بیم و امیدِ اگزیستانسیالیستی را واکاوی نموده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد اگر چه محقّقان آثار هوشنگ مرادی کرمانی و مارک تواین را بیشتر از منظر مکتب رئالیسم مورد بررسی قرار داده اند امّا می توان بیم و امید مبتنی بر عملگرایی و نگرش اگزیستانسیالیستی را در این آثار یافت.
العطار النیسابوری والرؤى السریالیه فی تذکره الأولیاء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۳
60 - 35
حوزههای تخصصی:
السریالیه (الفوق واقعیه)، هی مدرسه فنیه وأدبیه نشأت فی العقد الثالث من القرن العشرین فی فرنسا. تحمل الرؤى والأفکار اللاشعوریه (اللاوعی) والذاتیه والتجرید والخیال فأصبحت عناصر واقعیه فی ساحه الفن والأدب، کما أنها أمور لها مکانه خاصه وممیزه فی ساحه التصوف. وعلى الرغم من معرفتنا بأن المبادئ والنماذج التی تتمیز بها الأعمال الأدبیه والصوفیه لدى أدبائنا لا تنطبق تماماً مع السریالیه کمکتب ومذهب، ولکنّ هناک دلالات متقاربه ورموزاً متشابهه لمکوّنات المدرسه السریالیه مثل السخریه، والسحر، والحالات الغریبه، والرؤیا (الحلم)، والکتابه التلقائیه، والجنون والتهور والمصادفه، تُمکّننا من دراسه الرؤیا فی تذکره الأولیاء للشاعر العطار النیسابوری. ومن هذا المنطلق یقوم البحث على أساس المنهج التحلیلی المقارن. ومن خلال هذه الدراسه، توصّل البحث إلى أن الرؤیا فی تذکره الأولیاء برزت کأحد الأدوات والوسائل التی استعان بها الشاعر لعرض أفکارٍ استقاها من عالمٍ یتفوق الواقع إلى أبعد الحدود انفتح إلیه من خلال مراتب الشهود الحاصله لدیه ضمن تجربته الصوفیه.
An Assessment of Literal and Phonemic Translation of Rhymes in Hafiz’s Poetry Based on Lefevere’s Model(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
Rhymes are beautiful instruments which play crucial aesthetic roles in Persian poetry. This study aimed to investigate the different forms of translation of rhymes in Hafiz’s poetry based on Lefevere’s model. As such, the 1st, 97th, and 149th ghazals of Hafiz’s Divan were selected to be studied. The ghazals were translated by Alexander Rogers, Gertrude Lodeinbell, Maryam Foradi, and Alexander von Humboldt-Lehrstuhl. Each translation was carefully analyzed by the researcher how the rhymes were translated into English. The data were tabulated and coded. According to the results obtained in this research, 65% of Maryam Foradi’s translation was in the form of free translation, while, and all of Alexander Rogers’s and Alexander von Humboldt-Lehrstuhl’s translations were combinations of literal and phonemic translations. The study can be beneficial to poetry translators and translation students in giving them insights on how rhymes can be rendered into another language.
بررسی تطبیقی آداب و رسوم اجتماعی در شاخه ایرانی شعر دوره صفوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال سوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۷
14 - 24
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که در تحلیل اشعار شعرای دوره صفوی، نوعی جامعه شناسی مولد و زادگاه، مثل هر دوره دیگری محسوس است و با عنایت به این که شناخت و تحلیل آثار ادبی و نیز شناخت زندگی آفرینندگان این آثار، بدون بررسی اجتماع و فرهنگی که در آن بالیده اند میسر نیست؛ پژوهش حاضر، با هدف بررسی مستند اوضاع اجتماعی این عهد و آشنایی با زندگی عمومی مردم آن روزگار، به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی انواع آداب و رسوم اجتماعی در شاخه ایرانی شعر دوره صفوی (اشعار وحشی بافقی، محتشم کاشانی، نظیری نیشابوری، کلیم کاشانی و صائب) می پردازد و نشان می دهد که اشاره به انواع مختلف آداب و رسوم برگزاری اعیاد، ازدواج، سوگواری، باده نوشی و سایر آداب و رسوم از قبیل انعام دادن، بستن طفل بر گهواره، بستن نامه بر بال کبوتر، پری در شیشه کردن و تعویذ بر بازو بستن، بیشترین فراوانی و بسامد را در دیوان صائب دارد. در اشعار وحشی بافقی نیز کمترین اشارات به آداب و رسوم اجتماعی دیده می شود.