فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۱٬۲۷۷ مورد.
منبع:
حافظ آذر ۱۳۸۸ شماره ۶۴
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش موسیقایی قافیه در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قافیه یکی از جلوه های موسیقی شعر است؛ اما اغلب نقش صوتی و موسیقایی آن نادیده گرفته شده است. از آنجا که آشنایی حافظ با روابط پیچیده نظام آوایی کلمات، زنجیره ای از گوشنوازترین قوافی را در کنار دیگر تناسبها و تضادها، صنایع بدیعی و اشارتهای پنهان و آشکار آوایی و معنایی پدید آورده است، نگارنده می کوشد، نقش موسیقایی قافیه را با تکیه بر غزلیات حافظ مورد بررسی قرار دهد.
خوش تراشی واژه های قافیه، ساختهای محکم و گوناگون قافیه ،که اغلب از حروف نرم و روان یا حروف پر طنین تشکیل شده است، حسن استفاده حافظ از موقعیت مکانی قافیه در جهت تشخص لفظی و معنایی مفهوم مورد نظر، تاثیر طنین حروف قافیه در جبران محدودیتهای وزنی و القای عاطفه مورد نظر شاعر، تناسب آوایی اجزای بیت با حروف قافیه، تاثیر صامتها و مصوتهای مشترک بعد از روی در غنای موسیقی قافیه و اعنات در این مقاله به عنوان عوامل گوشنوازی قافیه در شعر حافظ مورد بررسی قرار گرفته است.
تداعی معانی در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حافظ برای گریز از تکرار در کاربرد صور خیال، که نتیجه آن چیزی جز بیهوده گویی نیست به شگردی هنرمندانه و روانشناسانه روی می آورد که در این مقاله از آن با عنوان «تداعی معانی» یاد شده است. «تداعی معانی» در روانشناسی به این معنی است که یک مفهوم، سلسله مفاهیمی را بر اساس اصل مجاورت یا مشابهت و یا تضاد به ذهن تداعی می کند. در شعر حافظ این گونه است که اجزای یک تصویر، سنتی در هم شکسته شده با یک جابه جایی به گونه ای به کار برده می شود که هر جزء، اجزای دیگری را تداعی می کند؛ برای نمونه در سنت ادبیات، زلف همیشه با تعدادی صفتهای کلیشه ای همچون پریشانی، آشفتگی، درازی، سیاهی، چین و شکن یا شماری مشبه به های تکراری مانند بنفشه، سنبل، سلسله، حلقه، مشک. همراه است، ولی حافظ برخلاف سنت در کنار زلف، درازی را به امید و یا پریشانی را به دل نسبت می دهد.
در کتابهای بدیع فارسی به تداعی معانی به عنوان یک آرایه توجه نشده و تنها دکتر شفیعی کدکنی از نقش قافیه در ایجاد تداعی معانی یاد کرده است، اما در غرب بویژه در داستان نویسی به روش «جریان سیال ذهن» به این موضوع پرداخته اند.
در این مقاله پس از بررسی تداعی معانی در حوزه روانشناسی و ادبیات و بیان تفاوت آن با ایهام، تناسب و ایهام تناسب، نمونه های یافته شده این آرایه در دیوان حافظ ارائه شده است.
حاصل پژوهش حاصل شد، این است که هر چند نمونه های خام و ابتدایی این آرایه در دیوان شاعران قبل از حافظ و نیز معاصران وی و حتی در شعر شاعران پیشگام از جمله رودکی، کمتر دیده می شود، این نمونه ها بسیار نادر و کمیاب است حال اینکه در شعر حافظ به نسبت دیگران بسامد زیادی دارد و در شعر او هم نمونه های این جا به جایی در صفتها و مشبه به های زلف - به دلیل تعدد آنها - بیش از موارد دیگر است.
ترک شیرازی
منبع:
حافظ بهمن ۱۳۸۸ شماره ۶۶
حوزههای تخصصی:
حافظ و هویت فرهنگی ایران
حوزههای تخصصی:
نقدی بر انتساب حافظ به طریقه ملامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به نقد آرا دو گروه از شارحان کلام حافظ پرداخته است که وی را ملامتی و یا متمایل به آیین ملامت دانسته اند. نظر گروه اول که به ضرس قاطع حافظ را ملامتی خوانده اند، با عنایت به فاصله زمانی میان عصر زندگانی وی و روزگار رواج اندیشه ملامت، مورد تردید قرار گرفته است، اما نمایاندن نادرستی نظر گروه دوم که حافظ را متمایل به اندیشه ملامتیان، دل باخته و پذیرنده اصول ایشان و صاحب توافق با مشرب آنان معرفی کرده و به عرفانش رنگ ملامت داده اند، هدف عمده این مقاله بوده است. برای تحقق این منظور، ذیل هفت شماره به طرح توافق ها و تقابل های کلام حافظ با آرا اهل ملامت پرداخته ایم تا وجود گزاره های متناقض و ناهم خوان در شعر وی و عاری بودن عرصه کلام بزرگان طریق ملامت از چنین گزاره هایی را برجسته سازیم. سپس کوشیده ایم تا برای هم خوانی ها و ناهم خوانی های کلام حافظ با عقاید ملامتیان دلیلی سازگار با منطق زبانی و ساختار شعر او عرضه کنیم. در پایان با تکیه بر دلایل ارایه شده، این نتیجه را به دست داده ایم که حافظ مبلغ هیچ اندیشه رسمی یا غیر رسمی نیست. او شاعری آزاد اندیش است که در هیچ قالبی اعم از عرفانی و غیر عرفانی نمی گنجد و هنرش را در درجه اول اهمیت قرار می دهد. با این همه، تاویل پذیری شعر وی از سویی و سعی شارحان بر پاسخ گویی به افق توقعات زمانه از سویی دیگر، سبب اعطای مشرب ملامتی به وی شده است
رندان حافظ در بنگال
حوزههای تخصصی:
تاثیر حافظ بر ادبیات ازبکی
حوزههای تخصصی:
حافظ شناسی: معیار شناخت غزل های مشکوک حافظ
منبع:
حافظ اسفند ۱۳۸۸ شماره ۶۷
حوزههای تخصصی:
درباره ی تصحیح و توضیح بیتی از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلاف نسخه های خطیِ آثار نظم و نثر گذشته ما در ضبط کلمات، بیشتر به دست ناسخان و خواسته یا ناخواسته است. این اختلاف در دیوان حافظ، برعکس، بیشتر توسط شاعر برای رسیدن به بالاترین حد هنری بیت و کمتر به دست نساخ می باشد . در تصحیح دیوان این شاعر بی نظیر باید سه اصل مد نظر باشد: اول، توجه به ضبط نسخه های قدیمی و معتبر؛ دوم، اصل اصالت موسیقی که بسیار مهم است؛ سوم، ارتباط عناصر معنا و خیال در محور افقی بیت. در این مقاله سعی شده به ضبط و معنای صحیح بیتی از حافظ، با عنایت به اصل اول و سوم، اشاره شود . لازم به توضیح است که اصل دوم (اصالت موسیقی) در بیت مذکور مؤثر نمی باشد.
مغبچه باده فروش
منبع:
حافظ آذر ۱۳۸۸ شماره ۶۴
حوزههای تخصصی:
پاسخی به کتاب «حافظ چه می گوید؟»
منبع:
حافظ بهمن ۱۳۸۸ شماره ۶۶
حوزههای تخصصی:
زمان در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های فلسفی شعر حافظ، شیوه استفاده او از مقوله های مختلف زمان و تصرف شاعرانه وی در آن است. از منظر فلسفه هنر، شعر از جمله هنرهایی است که در زمان، اجرا (خوانده) می شود و اجرای آن به گونه ای است که زمان حال درآن محور قرار می گیرد. با توجه به اینکه در شعر دو افق گذشته و حال با یکدیگر تلاقی پیدا می کنند، بر اثر آن، نوعی زمان به وجود می آید که می توان آن را زمان جهان متن یا زمان دراماتیک نامید. این نوع زمان در شعر یا متن ادبی هست، اما هنر حافظ در این است که وجود آن را با در هم آمیختن زمانها برجسته می کند و آن را فراروی خواننده می آورد. حافظ نسبیت زمان و محدودیت زبان را در دلالت بر زمان واقعی با تمهیدات مختلف برجسته می کند و تا جایی که ظرفیت شهر اجازه می دهد، از همه انواع زمان در شعر خود استفاده می کند، به طور کلی، می توان گفت نحوه رویکرد حافظ نسبت به زمان، یکی از ویژگی های سبک شناختی شعر او را تشکیل می دهد.
بازتاب: چشم بندی با شعر حافظ؟!
حوزههای تخصصی:
موسیقی شعر حافظ ( نقد و بررسی کتاب موسیقی شعر حافظ دکتر دره دادجو )
حوزههای تخصصی:
نگاهی به غزلی از «حافظ» زیادی رند
حوزههای تخصصی:
تاثیرپذیری حافظ در مضامین شعری و اثرگذاری وی در شعر دشتی و دشستان استان بوشهر
حوزههای تخصصی:
حافظ شناسی - نقد ادبی ( بررسی دفتر دگرسانی ها در غزل های حافظ دکتر سلیم نیساری )
حوزههای تخصصی: