فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۴٬۲۱۶ مورد.
بررسی اثر وفاداری کارکنان بر وفاداری مشتری در صنایع خدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وفاداری مشتریان یکی از موضوع هایی است که امروزه از دیدگاه بسیاری از مدیران به ویژه در بخش خدمات، به علت فضای رقابتی حاکم بر آن از جایگاه ویژه ای برخوردار است. نکته بسیار درخور توجه در این صنایع، نقش مؤثر کارکنان در خلق ارزش است به گونه ای که می توان گفت حفظ و نگهداری مشتریان وفادار، بدون کارکنان راضی و وفادار امکانپذیر نیست، چرا که کارکنان وفادار، خدمات را با کیفیت بالاتری ارائه می کنند و در جلب رضایت مشتری و وفادار نمودن آنها سهم بسزایی دارند. این پژوهش، با هدف ارزیابی رابطه میان وفاداری کارکنان و وفاداری مشتریان در صنایع خدماتی انجام شده است. برای گردآوری داده ها از منابع کتابخانه ای، مصاحبه و پرسشنامه بهره گرفته شده است. داده ها از یک نمونه آماری متشکل از 303 نفر از کارکنان فروشگاه های زنجیره ای رفاه و شهروند و 356 نفر از مشتریان مراجعه کننده به این دو فروشگاه زنجیره ای جمع آوری شده است. در این پژوهش، چهار فرضیه مطرح و برای آزمون آنها از آزمون همبستگی پیرسون و روش معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که وفاداری کارکنان و وفاداری مشتری، قویاً به هم وابسته اند. همچنین بین وفاداری کارکنان و کیفیت خدمات، کیفیت خدمات و رضایت مشتری و رضایت مشتری و وفاداری مشتری ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
تحلیل شبکه ای اقدامات استراتژیک بازاریابی و گسترش کارکرد کیفیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر فرا رقابتی کنونی، شرکت ها به منظور کسب مزیت رقابتی به دنبال ارایه ارزش بیشتر به مشتریان نسبت به رقبا براساس شایستگی های محوریشان می باشند. در این راستا بسیاری از شرکت ها به بازارگرایی به عنوان یکی از ابزارهای بازاریابی نوین روی آورده اند. لذا طبیعی است که برنامه های واحد بازاریابی و استراتژی های آن نیز نقش به سزایی در موفقیت کل سازمان و سایر واحدها در کسب مزیت رقابتی داشته باشد. یکی از چالشهایی که بسیاری از شرکت ها از جمله شرکت تولید کننده فرش ماشینی مورد مطالعه در مسیر بازارگرا شدن با آن مواجه هستند این است که چه اقداماتی و بر مبنای چه ابعادی انجام دهند. اصل و اساس هر تصمیم استراتژیک در رویکرد بازارگرایی بر مبنای سه نوع ارزیابی صورت می گیرد: مشتریان (بازار)، نقاط قوت و ضعف سازمان و رقبا. هدف این پژوهش، ارایه مدلی جامع است که با در نظر گرفتن ابعاد اصلی در تصمیم گیری استراتژیک بازارگرا با تلفیق مدل کانو، تحلیل شکاف، توسعه کارکرد کیفیت و تکنیک فرآیند تحلیل شبکه ای بتواند اقدامات استراتژیک بازاریابی را برای واحد مورد مطالعه انتخاب و برای اجرا اولویت بندی کند. این پژوهش، در سه فاز اصلی انجام پذیرفته است. فاز اول شامل: شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های رضایت مشتریان فرش ماشینی با مدل کانو و ارزیابی رقبای شرکت مورد مطالعه. فاز دوم شامل: اولویت بندی اولیه اقدامات استراتژیک بازاریابی با مدل توسعه کارکرد کیفیت. فازسوم شامل: اولویت بندی اقدامات از طریق فرآیند تحلیل شبکه ای با در نظر گرفتن معیارهای دیگری چون هزینه، اثربخشی در فروش و امکان پذیری برای شرکت و اولویت بندی نهایی اقدامات استراتژیک. براساس نتایج بدست آمده، سه اقدام اولویت دار برای شرکت مورد مطالعه عبارتند از: تولید نسل جدیدی از محصولات مبتنی بر تکنولوژی متفاوت و متمایز از محصولات موجود در بازار(استراتژی جهش بلند)، تولید و عرضه محصولاتی با ویژگی های ظاهری و طراحی بهتر و به روزتر از محصولات رقبا و ایجاد جاذبه های تبلیغی برتر و گسترده (استراتژی حمله مستقیم).
گفتگوی رودررو با هنری مینتزبرگ (مخالف پیتر دراکر)
حوزههای تخصصی:
هنری مینتزبرگ، مخالف پیتر دراکر، در زمرهی نام آورترین چهره های منتقد مدیریت در جهان است. مینتزبرگ بر این باور است که هر سازمانی مانند یک ارگانیسم یکتا بوده و خصوصیات، محیط، نیازها و منابع خاص خودش را دارد؛ او مدیریت را بیشتر شبیه به هنر میبیند تا علم.
گفتگوی صریح و انتقادی او، خواب مدیران اجرایی ارشد 500 شرکت موفق را آشفته کرد؛ چرا که بیواهمه آنها را فاسد خواند، از آن رو که پاداشهای کلانی را نصیب خود میسازند.
مینتزبرگ، شرکتهای امریکایی را مریض میداند. بیپروا میگوید:""از مدل امریکایی مدیریت استفاده نکنید. بیشتر شیوه های امریکایی از رده خارج اند و بسیاری از شرکتهای امریکایی در خطرند. شرکتهای تجاری معروف، به طور وحشتناکی بد مدیریت میشوند.""
وی دربارهی بحران نیز اظهار نظرش فراتر از بخش بانکداری و مالی امریکا است و میگوید: این یک بحران مدیریتی است. کوشش پل کروگمن، نویسندهی ستون اقتصادی نیویورک تایمز و دیگر نوسیندگانی را که به دنبال راه حلهای اقتصادیاند، به سخره گرفته و میگوید: این مسأله ای اقتصادی نیست بلکه، مسأله ای مدیریتی است که نمیتوان آن را با اصلاح سیاستهای مالی و پولی درست کرد. لیکن هیچکس نمیخواهد این پیام را بشنود!
مینتزبرگ، صرفاً انتقاد نمیکند بلکه، راه حلهای عملیاتی و اجرایی دقیقی نیز دارد. جالبتر آنکه در کمال متانت و شکیبایی، راه حلهایش را عرضه میکند: ""درمان آرام را میتوان از رأس شرکتهای بزرگ شروع کرد. خودشیفته ها و پاداشهای شرم آورشان، باید از آپارتمانهای مدیران اجرایی بیرون رانده شوند. و به جای آنها باید رهبرانی واقعی قرار گیرند، افرادی که شخصاً و عمقاً در مسائل بنگاه اقتصادی درگیر شوند و حس جمعی آن را از نو بسازند.
مینتزبرگ را باید ستود از آن رو که بحران فعلی را به بحران مدیریت منتسب میکند و برای آموزش و پرورش مدیران، رویکرد آموزشی جدیدی را در دانشگاه مکگیل کانادا پایه گذاری و اجرا میکند، ویژگی مدیران و رهبران را در 50 شرط طبقه بندی میکند، از نمونه های نادر مدیران و رهبران برجسته نام میبرد، از مدیران شرکتهایی میگوید که با ویژگیهای او سازگارند.
مینتزبرگ را میتوان در خلال همین مصاحبهی کوتاه اما پرمغز شناخت و به ارزیابی راه حلهای او با جدیت پرداخت؛ بویژه آنکه در شرایطی هستیم که با بحرانی در سطح جهانی روبه روئیم، با شرکتهایی رو به روئیم که تنها به سود خود میاندیشند و مسئولیتهای اجتماعی برایشان کم معنا است....
روانشناسی تبلیغات: روایت خوردن: کشف معنای تبلیغات در باب خوردن
حوزههای تخصصی:
تبلیغات در خلأ شکل نمیگیرد. نمیتوان از کارگزاران تبلیغات درخواست کرد که برای ""رستوران"" تبلیغی بسازند آن هم با معیارهای هنرمندانه تا مشتریان بیشتری برای رستورانها جذب کنند، بیآنکه به اصلیترین موضوع یعنی روایت ""خوردن"" نپردازند.
اکنون تبلیغات نیز نیازمند آن است تا در پرتو چهارراه علم، جلوهی تازه ای به ابعاد و اضلاعش بدهد. یکی از این ابعاد و اضلاع، درک دقیق از مفهوم خوردن است؛ نخست باید ""خوردن"" را برای انسان این عصر تحلیل کرد. بدون این تحلیل، نگاه تبلیغات بیشتر حالت بزک کرده ای است که عمدتاً در تیزرهای تلویزیونی یا کاتالوگها و بروشورها از رستورانها دیده میشود.
اثر پیش رو در باب ""خوردن"" و مفهوم دقیق آن برای انسان امروزی، کوششی است قابل تأمل. بر این پایه میتوان نمونه های تبلیغاتی را سراغ گرفت. برای ساخت تبلیغات در این باره، ضروری و الزامی است ""روایت خوردن"" گفته شود و سپس معنای تبلیغات در این باره کشف شود.
مذاکره : مذاکرهی استراتژیک برای فیلم ارباب حلقه ها
حوزههای تخصصی:
اصول، فنون، و هنر مذاکره کاربردهای فراوانی دارد؛ از سیاست و دنیای تجارت، تا صنعت فیلمسازی که بخشی از دنیای تجاری عصر کنونی است.
یادگیری اصول، فنون و هنر مذاکره در صنعت فیلمسازی، مستلزم مثالهای عینی و برآمده از این صنعت پرسود، پرهیجان، و پرطرفدار است.
اثر حاضر چنین مثال عینی را از فیلم ارباب حلقه ها بازگو میکند.
امتیاز برجستهی این مقاله در بخش پایانی آن حضور دارد، آنجا که سه پرسش اساسی تقدیم خواننده شده تا با پاسخگویی و تفکر دربارهی آن همچنان بر قدرت یادگیری خود برای اصول، فنون، و هنر مذاکره بیفزاید.
مکانیابی بهینه پایگاه های پشتیبانی مدیریت بحران با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی منطقه 6 شهرداری تهران)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی پیش از وقوع بحران از مسائل مهمی است که امروزه پیش روی مدیران شهری به ویژه در حوزه مدیریت بحران قرار دارد. با توجه به اینکه ایران از کشورهای بلاخیز دنیا به شمار می رود، لازم است مدیریت شهری قدرت و توانایی بالایی در مواجهه با حوادث ناگوار طبیعی داشته باشد و به منظور کاهش اثرات سوء بحران های شهری برای ارتقاء و گسترش توانایی های خود به طور مستمر تلاش نماید. در سال های اخیر احداث پایگاه های پشتیبانی مدیریت بحران در دستور کار سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران قرار گرفته است. یکی از موارد قابل توجه قبل از احداث این پایگاه ها مطالعه، بررسی و انتخاب مکان جغرافیایی مناسب برای استقرار این نوع کاربری است. مکانی که در شرایط بحرانی محلی ایمن برای پایگاه باشد و همچنین در جهت کارایی هرچه بیشتر پایگاه موثر و مفید واقع شود. در این پژوهش مکان یابی پایگاه های پشتیبانی مدیریت بحران در منطقه 6 شهرداری تهران مورد مطالعه قرار گرفته است. در مرحله نخست به شناسایی و بررسی عوامل موثر بر مکان گزینی پایگاه ها، پرداخته شد. پس از گرد آوری وآماده سازی لایه ها، نقشه های فاکتور فازی تهیه گردید و سپس وزن دهی به پارامترها با استفاده ازفرآیند تحلیل سلسله مراتبی در نرم افزار Super Decision ، انجام گرفت. در مرحله بعدی لایه های اطلاعاتی بر مبنای مدل های همپوشانی شاخص و فازی با یکدیگر تلفیق و در نهایت از ترکیب نتایج حاصل از این مرحله با اعمال چهار عملیات جمع، ضرب، اشتراک فازی و اجتماع فازی گزینه هایی به عنوان مکان مطلوب، معرفی شدند که از بین آنها، بخش شمال شرقی تقاطع بزرگراه کردستان و شهید گمنام به عنوان گزینه برتر پیشنهاد شد. با توجه به قابلیت سیستم اطلاعات جغرافیایی در حل مسائل پیچیده شهری و سهولت در تحلیل وآنالیزهای مکانی، از توانایی های این سیستم جهت آماده سازی، تلفیق و تحلیل لایه ها بهره گرفته شده است.
عوامل مؤثر بر قصد تعویض خودرو توسط مصرف کنندگان: کاربرد نظریه عمل سنجیده شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت خودرو نیرومحرکه اقتصاد بیشترکشورهای توسعه یافته و در حال توسعه محسوب میشود. پژوهش حاضر برای بررسی عوامل مؤثر بر قصد تعویض خودرو انجام شده است. در این پژوهش از نظریه عمل سنجیده شده برای اندازهگیری قصد تعویض مصرف کننده استفاده شده است که نگرش مصرف کننده نسبت به عمل و هنجارهای ذهنی به عنوان عوامل تأثیر گذار بر قصد تعویض مصرف کننده را مد نظر قرار می دهد و همچنین درگیری ذهنی مصرف کننده به طبقه محصول و میزان توجه او به اطلاعات مقایسهای اجتماعی به الگو اضافه شده که قصد بازخرید مصرف کننده را اندازه گیری میکند. روش تحقیق مورد استفاده توصیفی است. جامعه آماری482 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه اصفهان است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 86 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد . ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بوده که پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 751/0 محاسبه شد. نتایج نشان داد، مؤثرترین عامل در قصد تعویض خودرو در جامعه مورد مطالعه، هنجار ذهنی است.
ارزیابی اثربخشی تبلیغات بانک پارسیان و شناسایی مهمترین عامل در افزایش اثربخشی آن در سطح شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه از یک سو سازمان ها، برای شناساندن و معرفی کالاها و خدمات خود و اعلام وجه تمایز آن با کالاهای مشابه، با به کارگیری رسانه های مختلف تبلیغاتی، می کوشند پیام های تاثیرگذاری را به منظور ترغیب مخاطبان به خرید ارسال کنند و از سوی دیگر، مردم با انواع تبلیغات از طریق رسانه های گوناگون در هر زمان و مکانی محاط شده اند؛ این در حالی است که آنچه در بحث تبلیغات حایز اهمیت است، ارزیابی میزان اثربخشی آن است. در این مطالعه، تلاش شده تا اثربخشی تبلیغات بانک پارسیان در جذب مشتری در سطح شهر تهران بر اساس چگونگی طی مراحل مدل AIDA ارزیابی و مهمترین عوامل اثرگذار بر افزایش آن مشخص شود. یافته های این تحقیق که به روش مطالعه توصیفی پیمایشی و با اتکا بر ابزار پرسشنامه حاصل گردیده، حاکی از آن است که تبلیغات تلویزیونی و روزنامه ای بانک، علاوه بر طی موفقیت آمیز مراحل مدل AIDA، از اثربخشی نیز برخوردار بوده است. بررسی تطبیقی میزان اثربخشی تبلیغات رسانه ها بیانگر آن است که از نظر مشتریان، تلویزیون اثربخش ترین رسانه در جذب مشتری بوده، پس از آن، روزنامه قرار دارد. علاوه بر این، آنها مهمترین عامل اثرگذار بر افزایش اثربخشی تبلیغات بانک را صداقت موجود در پیام ها و واقعی بودن آنها می دانند. همچنین، موثرترین عامل در جذب مشتریان را برخورد خوب کارکنان و احترام به آنها عنوان کرده، به ترتیب از تلویزیون و سپس روزنامه به عنوان رسانه هایی که بیشترین میزان دسترسی به تبلیغات آن را دارند و بیشترین زمان خود را به آن اختصاص می دهند، یاد می کنند. آنها تلویزیون و سپس رادیو را به عنوان با کیفیت ترین رسانه ها عنوان نموده، برای ارائه تبلیغات بعدی بانک نیز به ترتیب رسانه های تلویزیون و روزنامه را پیشنهاد می کنند.
شناسایی و ارزیابی عوامل مؤثر بر تصویرسازمانی با رویکرد تحقیق آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت راهبردی برند دربرگیرنده مجموعه ای از فعالیت ها به منظور ایجاد، حفظ و گسترش ارزش ویژه برند است. در این میان، پیاده سازی راهبرد های برندینگ، جهت حفظ و گسترش این ارزش از درجه اهمیت بالایی برخوردار است. از اینرو تحقیق مزبور درصدد است تا عناصر اصلی پیاده سازی راهبرد های برندینگ (با تمرکز بر تقویت تصویر برند) در صنعت بانکداری را شناسایی کند و آنها را در قالب الگوی مفهومی بازنمایی و سنجش نماید. به این منظور از روش تحقیق آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی) برای شناسایی ذهنیت های اصلی حاکم بر برندهای بانکها استفاده شده است. در این رابطه یافته ها نشان دادند که چهار متغیر تصویر سازمانی، تصور از کارکنان، تصور از خدمات و تصور از شعب، اصلی ترین ابعاد ذهنی برند بانکها بوده و تصویر سازمانی، به عنوان یکی از منابع ایجادکننده ارزش ویژه برند، تحت تأثیر سه عامل دیگر قرار می گیرد. بنابراین تصور از کارکنان، تصور از خدمات و تصور از شعب، اصلی ترین عناصر پیاده سازی راهبرد برند در صنعت بانکداری محسوب می شوند.
ارزیابی ارزش ویژه نام و نشان تجاری و عوامل موثر بر آن از دیدگاه مصرف کننده (ارایه الگوی تحلیلی )(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از با ارزشترین دارایی های هر شرکت نام و نشان تجاری آن شرکت می باشد. هرچه ارزش نام و نشان تجاری در ذهن مصرف کنندگان بیشتر باشد، شرکت می تواند در سایه آن منافع بیشتری را از مصرف کنندگان کسب کند. ارزش ویژه نام و نشان تجاری یکی از دارایی هایی است که هم ارزش شرکت را حفظ می کند و هم وفاداری مشتریان را به دنبال خواهد داشت. تحقیق حاضر با عنوان «ارزیابی ارزش ویژه نام و نشان تجاری و عوامل موثر بر آن از دیدگاه مصرف کننده» انجام گرفته است. در این تحقیق از مدل ارزش ویژه نام و نشان دیوید آکر که دارای چهار بعد آگاهی، کیفیت درک شده، تداعی ها و وفاداری به نام و نشان تجاری می باشد، استفاده شده است. جامعه آماری، مصرف کنندگان شکلات در فروشگاه های زنجیره ای شهروند و رفاه بوده است.بر این اساس چهار فرضیه مطرح شده و از طریق مدل معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفته است. ابزار مورد استفاده برای انجام این تحقیق پرسشنامه است. نتایج به دست آمده از تحلیل داده های گردآوری شده نشان داد که: - عامل وفاداری به نام و نشان تجاری به صورت مستقیم بر ارزش ویژه نام و نشان تجاری تاثیر دارد. - عامل تداعی نام و نشان تجاری به صورت مستقیم بر ارزش ویژه نام و نشان تجاری تاثیر دارد. - عامل کیفیت ادراک شده، به طور غیرمستقیم و از طریق وفاداری بر ارزش ویژه نام و نشان تجاری اثر می گذارد. - عامل آگاهی از نام و نشان تجاری به طور غیرمستقیم و از طریق وفاداری و تداعی نام و نشان تجاری بر ارزش ویژه نام و نشان تجاری اثر می گذارد.
الگوهای مختلف بازاریابی
تأثیر نوگرایی مصرف کنندگان بر سبک های تصمیم گیری خرید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوآوری و عرضه محصول جدید نقش مهمی در رشد و سوددهی شرکت ها دارد و مدیران بازاریابی برای کسب موفقیت در فروش و بازاریابی محصولات جدید خود، مصرف کنندگان نوآور را هدف قرار می دهند. ابعاد متفاوت نوگرایی مصرف کننده برنامه بازاریابی متفاوتی را می طلبد. در این نوع فعالیت های بازاریابی، داشتن درک درست از سبک های تصمیم گیری مصرف کنندگان نوآور امری ضروری است. این پژوهش به دنبال بررسی تاثیر نوگرایی مصرف کنندگان بر سبک های تصمیم گیری خرید آنان با استفاده از مدل پارک و همکاران است و در آن رابطه بین دو نوع از نوگرایی مصرف کنندگان (احساسی و شناختی) و سبک های تصمیم گیری خرید آنان مورد بررسی قرار می گیرد. روش پژوهش حاضر توصیفی- پیمایشی است و جامعه آماری آن، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران هستند. نمونه آماری تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شده است. در پژوهش حاضر، برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. در روش کتابخانه ای (شامل حضوری و دیجیتالی) با استفاده از ابزار فیش برداری و در روش میدانی با استفاده از ابزار پرسش نامه نسبت به گردآوری داده ها اقدام شده است. در طراحی پرسش نامه از فن ترجمه معکوس و برای بررسی اعتبار و پایایی آن از پیش آزمون استفاده شده است. اعتبار پرسش نامه با اعتبار محتوا و اعتبار صوری حاصل شده است و پایایی آن با استفاده از پایایی بازآزمایی و پایایی همسانی درونی محاسبه شده است. برای آزمون روابط بین نوگرایی شناختی و احساسی مصرف کنندگان و سبک های متفاوت تصمیم گیری خرید آنان و تجزیه و تحلیل داده ها، مدل معادلات ساختاری در نرم افزار لیزرل به کار گرفته شده است. در نهایت، از میان هشت فرضیه پژوهش، فقط چهار فرضیه تأیید شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد نوگرایی شناختی با سبک تصمیم گیری خرید «حساس به کیفیت عالی و کمال گرا» و نوگرایی احساسی با سبک تصمیم گیری خرید «حساس به برند»، «نوجو و مدگرا» و «در جست و جوی سرگرمی» رابطه مستقیمی دارند. این یافته ها به مدیران کمک می کند که بینش عمیق تری نسبت به توسعه و بازاریابی محصولات جدید داشته باشند. ارتباطات بازاریابی و مدیریت برند و بازاریابی محصولات جدید باید براساس جذب دو نوع متفاوت از مصرف کنندگان نوآور (شناختی و احساسی) و سبک های متفاوت تصمیم گیری خرید آنها باشد. همچنین یافته ها به مدیران بازاریابی کمک می کند تا بتوانند برای هدف قراردادن گروه یا بخش خاصی از مصرف کنندگان خود، رویکرد کارامدتری اتخاذ کنند.
خودروهای ژاپنی باز هم صدرنشین شدند
حوزههای تخصصی:
تکنیکهای بازاریابی: تکنیکهای بازیگری در بازاریابی
حوزههای تخصصی:
بازاریابی"" در پرتو رشته های متنوع علوم، فربه تر میشود.
""بازیگری"" یکی از این رشته های علوم است که میتواند خدمات متنوعی را در اختیار بازاریابی و بازاریابان قرار دهد و آنانکه خود را به این رشته و تکنیکهای آن مجهز سازند، به احتمال قدرت بیشتری در بازاریابی خواهند داشت و در مواقع لزوم، با بهره گیری از آن میتوانند نتیجهی مطلوبتری به دست آورند.
اثر حاضر با نگاهی متفاوت، تکنیکهای بازیگری را معرفی کرده است تا به مدد بازاریابی بویژه بازاریابان آید.
این تکنیکها کدامند؟ و چگونه و چه مواقعی بازاریابان میتوانند از آنها بهره مند شوند؟ اینها پرسشهایی است که اثر حاضر با ظرافت به آنها پاسخ داده است.
نام و نشان تجاری: برند زبان دار
حوزههای تخصصی:
مقوله ها و ساختارهای هویتی مربوط به برند (هویت برند)به واسطهی شکل دادن فهم مردم به اینکه چه چیزی را بخواهند و چه چیزی را بخرند، از یک نسل به نسل دیگر دریک جامعه منتقل میشوند. در نهایت این زبان است که هویت برندها را شکل میدهد. فارغ از محدودهی زبان، هویت آرم دار برندها، نمیتواند اندیشهی مصرفکنندگان را آرم دار کند.
در نهایت، مصرفکنندگان به خرید برندها به یک نوع خود -آرم گذاری میپردازند که از هویت برندها نشأت میگیرد. پس تعامل دوجانبهی هویت مصرفکنندگان و هویت برندها در حیطهی زبان به یکدیگر پیوند میخورد. در این باره به مجلهی توسعه مهندسی بازار شمارهی 16 (آذر و دی 1389)با عنوان ""بررسی رابطهی چشم اندازهای زبانی و تبلیغات"" و شمارهی 17 (بهمن و اسفند 1389) با عنوان "" تبلیغ دهان به دهان، برند و دیگر هیچ"" مراجعه کنید.
این نوشتار به طور خاص به نقش زبانی برند و هویت آن در رابطه با مصرفکنندگان و چگونگی گفتگوی آنها در متن روایت فرهنگ در این مقوله میپردازد.