فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۸۱ تا ۱٬۹۰۰ مورد از کل ۴٬۱۵۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
با توجه به حضور جدی رقبای خارجی در بازار لوازم خانگی ایران و استفاده آنان از فناوری اطلاعات و ارتباطات در این بازار، موقعیت رقابتی شرکت های داخلی در شرایط نامطلوبی قرار دارد و لازم است با نگاهی علمی و دقیق، راهبرد مناسب رقابت در بازارهای داخلی طراحی و الگوسازی شود تا بنگاه ها بر اساس آن بتوانند از راهبردهای مناسبی استفاده کنند. از اینرو، در این مقاله تلاش شده است با استفاده از روش نظریه برخواسته از داده ها و با بررسی رفتار مصرفکنندگان و تولیدکنندگان لوازم خانگی ایران، الگوی رفتار مصرفکنندگان طراحی و انواع راهبردهای بازاریابی در بازارهای اینترنتی طراحی و تبیین شود؛ سپس با استفاده از شبکه های عصبی، ارتباط بین الگوی رفتار مصرف کنندگان و راهبرد های بازاریابی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این مطالعه نشان میدهدکه مصرفکنندگان در بازار لوازم خانگی ایران دارای سه الگوی رفتاری عقلایی، احساسی و هوشمند هستند و به طبع آن بنگاه ها نیازمند استفاده از راهبردهای بازاریابی مبادله ای، تعاملی و هوشمند میباشند.
تأثیر نیروهای رقابتی سازمان بر کاربرد دانش جهت بهبود عملکرد زنجیره تأمین در صنعت خودرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مقاله، بررسی نحوه اثرگذاری نیروهای رقابتی در صنعت خودروسازی ایران به عنوان محرکی برای کاربرد مدیریت دانش در بهبود عملکرد مالی زنجیره تأمین با تاکید بر نقش میانجی گر محرکهای نوآوری سازمانی است. این تحقیق با رویکردی توصیفی- علی با روش پیمایشی از طریق توزیع پرسشنامه بین نمونه ای150 نفره از کارشناسان بخشهای متفاوت زنجیره تأمین صنعت خودرو صورت گرفته است. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی برای پاسخگویی به سئوالات مطروحه و سنجش اعتبار پاسخ ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. در نتیجه مشخص شد که مؤلفه هایی همچون قدرت چانه زنی تأمین کنندگان، تهدید ورود کالاهای جایگزین (در بعد نیروهای رقابتی صنعت)، انعطاف پذیری و عدم تمرکزگرایی در وظایف (در بعد محرکهای نوآوری سازمانی) و میزان ابتکارات تأمین کنندگان جهت کاهش هزینه ها (در بعد عملکرد مالی زنجیره تأمین) از مؤلفه های نامؤثر در زنجیره تأمین هستند. درحالیکه، تمامی مؤلفه های کاربرد دانش در زنجیره از عوامل موثر در عملکرد زنجیره تأمین تشخیص داده شده اند. برای بررسی فرضیه های تحقیق نیز از تحلیل رگرسیون خطی و چندگانه استفاده شده است. در این قسمت مشخص شد، نیروهای رقابتی صنعت بر محرکهای نوآوری سازمانی اثر مثبتی دارند. در خاتمه، تأثیر مثبت دو عاملِ نیروهای رقابتی و محرکهای نوآوری سازمانی بر کاربرد دانش و بهبود عملکرد مالی در زنجیره تأمین نشان داده شدهاند.
ارزش آفرینی نام تجاری در روابط راهبردی تأمین کننده و واسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی نقش ارزش آفرینی نام تجاری در روابط راهبردی و بلندمدت تأمینکننده و
واسطه ها به عنوان عناصر کلیدی شبکه کسب و کار می باشد. در شرایط رقابتی فعلی حفظ روابط بلند مدت و
راهبردی بین عناصر کانال توزیع و تأمین کننده به منبع مزیت رقابتی تبدیل شده است، از سوی دیگر، نام تجاری
منبع ارزشمندی برای اعضای کانال توزیع از جمله واسطه ها می باشد؛ از اینرو ضروری است، تأمین کنندگان به
منظور حفظ و ارتقای روابط خود با واسطه ها و حفظ ارزش نام تجاری خود در بین مشتریان زمینه های
رضایتمندی واسطه ها از نام تجاری را مهیا سازند. این مطالعه عوامل موثر بر رضایتمندی واسطه )حمایت تأمین-
کننده، ارزش ویژه نام تجاری و انتظار مشتریان( و پیامدهای رضایتمندی واسطه )ادراک از عملکرد نام تجاری،
اعتماد به تولیدکننده و تعهد به تولیدکننده( مورد بررسی قرار می دهد. جامعه آماری این تحقیق کلیه فروشندگان
فروشگاههای خواروبار )سوپرمارکت( در سطح تهران می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای دو
مرحله ای، 09 فروشگاه به عنوان نمونه انتخاب شده است. با استفاده از پرسشنامه اطلاعات لازم گردآوری شده و
برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های تحقیق از روش حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده شده است. نتایج
نشان می دهد حمایت تولیدکننده )مانند تبلیغات و تخفیفات( و انتظارات مشتریان رابطه معناداری با رضایت واسطه
از نام تجاری دارند، که این رضایتمندی پیامدهای ادراک از عملکرد نام تجاری )مانند سوآوری و سطح فروش( و
تعهد واسطه به نام تجاری ایجاد می کند
الگوهای مختلف بازاریابی
گفتگوی رودررو با هنری مینتزبرگ (مخالف پیتر دراکر)
حوزههای تخصصی:
هنری مینتزبرگ، مخالف پیتر دراکر، در زمرهی نام آورترین چهره های منتقد مدیریت در جهان است. مینتزبرگ بر این باور است که هر سازمانی مانند یک ارگانیسم یکتا بوده و خصوصیات، محیط، نیازها و منابع خاص خودش را دارد؛ او مدیریت را بیشتر شبیه به هنر میبیند تا علم.
گفتگوی صریح و انتقادی او، خواب مدیران اجرایی ارشد 500 شرکت موفق را آشفته کرد؛ چرا که بیواهمه آنها را فاسد خواند، از آن رو که پاداشهای کلانی را نصیب خود میسازند.
مینتزبرگ، شرکتهای امریکایی را مریض میداند. بیپروا میگوید:""از مدل امریکایی مدیریت استفاده نکنید. بیشتر شیوه های امریکایی از رده خارج اند و بسیاری از شرکتهای امریکایی در خطرند. شرکتهای تجاری معروف، به طور وحشتناکی بد مدیریت میشوند.""
وی دربارهی بحران نیز اظهار نظرش فراتر از بخش بانکداری و مالی امریکا است و میگوید: این یک بحران مدیریتی است. کوشش پل کروگمن، نویسندهی ستون اقتصادی نیویورک تایمز و دیگر نوسیندگانی را که به دنبال راه حلهای اقتصادیاند، به سخره گرفته و میگوید: این مسأله ای اقتصادی نیست بلکه، مسأله ای مدیریتی است که نمیتوان آن را با اصلاح سیاستهای مالی و پولی درست کرد. لیکن هیچکس نمیخواهد این پیام را بشنود!
مینتزبرگ، صرفاً انتقاد نمیکند بلکه، راه حلهای عملیاتی و اجرایی دقیقی نیز دارد. جالبتر آنکه در کمال متانت و شکیبایی، راه حلهایش را عرضه میکند: ""درمان آرام را میتوان از رأس شرکتهای بزرگ شروع کرد. خودشیفته ها و پاداشهای شرم آورشان، باید از آپارتمانهای مدیران اجرایی بیرون رانده شوند. و به جای آنها باید رهبرانی واقعی قرار گیرند، افرادی که شخصاً و عمقاً در مسائل بنگاه اقتصادی درگیر شوند و حس جمعی آن را از نو بسازند.
مینتزبرگ را باید ستود از آن رو که بحران فعلی را به بحران مدیریت منتسب میکند و برای آموزش و پرورش مدیران، رویکرد آموزشی جدیدی را در دانشگاه مکگیل کانادا پایه گذاری و اجرا میکند، ویژگی مدیران و رهبران را در 50 شرط طبقه بندی میکند، از نمونه های نادر مدیران و رهبران برجسته نام میبرد، از مدیران شرکتهایی میگوید که با ویژگیهای او سازگارند.
مینتزبرگ را میتوان در خلال همین مصاحبهی کوتاه اما پرمغز شناخت و به ارزیابی راه حلهای او با جدیت پرداخت؛ بویژه آنکه در شرایطی هستیم که با بحرانی در سطح جهانی روبه روئیم، با شرکتهایی رو به روئیم که تنها به سود خود میاندیشند و مسئولیتهای اجتماعی برایشان کم معنا است....
بانکها و خدمات مالی: تأثیر عوامل روانشناختی بر بازارهای مالی
حوزههای تخصصی:
آدمی تنها در پرتو عقل و خردورزی است که در بازارهای مالی اقدام به سرمایه گذاری میکند. این تصور غلط، سالها حاکم و جاری در بازارهای مالی بود. پژوهشگران، زمانی که خط بطلان بر این تصور کشیدند توانستند فهم بهتری از رفتار آدمی را در بازارهای مالی تبیین و پیش بینی کنند.
""مطالعات بین رشته ای"" پرده از قفل اسرارآمیز رفتار آدمی در بازارهای مالی بازگشود و نشان داد که آدمی معیارها و پارامترهای دیگری بجز عقل را سرلوحهی تصمیم گیریهای خود قرار میدهد تا بتواند در بازارهای مالی سرمایه گذاری کند. جالب آنکه این معیارها با خردورزی، عقل و شناخت در تضاد است ولی آدمی همچنان از این معیارها پیروی میکند و در نهایت با سلاح دوآتشهی عقل، از این تصمیم گیریهای غیرمنطبق با عقل به دفاع برمیخیزد.
""مالیهی رفتاری"" عنوان مطالعاتی است که رفتار آدمی را در بازارهای مالی و فرایندهای تصمیم گیری برای سرمایه گذاری تبیین میکند. در این نوشتار به اجمال پرده از روی برخی از این معیارها برداشته شده که به وضوح آشکار سازد تا چه حد آدمی معیارهای غیر عقلانی را در تصمیم گیریهای کاملاً اقتصادی دخالت میدهد.
ویژگی این اثر در آن است که گاه با داستان یا شاهد مثالهایی نشان داده است که چرا بسیاری از مردم به یکباره به سرمایه گذاری روی میآورند، یا چرا در برخی از روزهای آغاز ماه تمایل بیشتری به سرمایه گذاری دارند، و چگونه تصور میکنند که میتوانند بر روی اوضاع کنترل داشته باشند و به همین دلیل سرمایه گذاری آغاز میشود، این در حالی است که از اساس این تصور نیز یک توهم بیش نیست.
قدرت این اثر در مهیاسازی پیش بینیهایی است که به خواننده میدهد تا دریابد چرا در مواردی سرمایه گذاری رخ میدهد در حالی که بهتر بود متوقف میشد، و یا چرا در مواردی سرمایه گذاری متوقف مانده در حالی که تمام دلائل و قرائن نشان میدهد که سرمایه گذاری به سود شخص است.
مذاکره : مذاکرهی استراتژیک برای فیلم ارباب حلقه ها
حوزههای تخصصی:
اصول، فنون، و هنر مذاکره کاربردهای فراوانی دارد؛ از سیاست و دنیای تجارت، تا صنعت فیلمسازی که بخشی از دنیای تجاری عصر کنونی است.
یادگیری اصول، فنون و هنر مذاکره در صنعت فیلمسازی، مستلزم مثالهای عینی و برآمده از این صنعت پرسود، پرهیجان، و پرطرفدار است.
اثر حاضر چنین مثال عینی را از فیلم ارباب حلقه ها بازگو میکند.
امتیاز برجستهی این مقاله در بخش پایانی آن حضور دارد، آنجا که سه پرسش اساسی تقدیم خواننده شده تا با پاسخگویی و تفکر دربارهی آن همچنان بر قدرت یادگیری خود برای اصول، فنون، و هنر مذاکره بیفزاید.
نبوغ بازاریابی: پیتر فیسک و پرورش نبوغ بازاریابی
حوزههای تخصصی:
پیتر فیسک، فیزیکدان هسته ای است، اما صاحب آثار و کتابهای پرفروشی نظیر ""پرورش نبوغ بازاریابی"" است.
""پرورش نبوغ بازاریابی"" از سوی انتشارات بازاریابی با ترجمهی استاد سینا قربانلو آمادهی انتشار است که پس از آن توزیع خواهد شد.
پیتر فیسک با ابتکاری مثال زدنی از واژگان فیزیک بهره جسته تا بتواند مفاهیم و قضایای بازاریابی را هر چه بهتر معرفی کند. از دیگر سو، استعاره های تازه ای به کار برده که میتواند فضای رقابت، وفاداری مشتری، نارضایتی مشتری، و... را ملموس تر ترسیم کند.
فیسک از آنجا که از فیزیک به بازاریابی راه جسته، بازاریابی را از منظر بیرونی مینگرد. همین نگاه بیرونی است که به آثارش غنا بخشیده و برای صاحبنظران تازگی دارد. او همچنین رویکردی را در بازاریابی تجویز میکند. به باور وی، بهترین فرصتها و بزرگترین چالشها در بیرون سازمان وجود دارند و نه در داخل آن.
فیسک از همین منظر، توصیهی دیگری نیز دارد نظیر تفکر توجه به بازار باید در رأس تصمیم گیریهای سازمان قرار گیرد. جای متفکران بازار را نیز مشخص میکند، آنجا که مینویسد: متفکران بازاریابی باید در قلب کسب وکار جای داشته باشند.
فیسک دربارهی مشتری به صراحت اظهار نظر میکند. وی مینویسد: مشتریان امروزی بسیار متفاوتند. آنها آگاهتر شده اند، قدرتمندترند و در عین حال تحمل کمتری هم در مقابل خطاهای سازمان دارند.""مشتری"" کانون توجه پیتر فیسک است؛ آنجا که مینویسد: در کسب وکارها نقطهی شروع مشاهده میبایست مشتریان باشند تا بتوانیم کالاها، خدمات، سازمانها و واحد هایشان را به گونه ای ببینیم که مشتریان انتظار دارند.
راه حل پیتر فیسک برای کسب وکارها به نبوغ بازاریابی خلاصه میشود. فیسک میگوید: کسب وکارها چگونه میتوانند اندیشه های کوته بینانه را به دور اندازند و چشم اندازهای تکوینیافتهی بازار را شناسایی کنند؟ آنها چگونه میتوانند به توازنی جدید از قدرت دست یابند؟ پاسخ این سؤالات در نبوغ بازاریابی نهفته است و اساس این نبوغ، در به کارگیری هوشمندی به شیوه ای خلاقانه است.
فیسک فراتر از طرح پرسش و ارائهی راه حل، شیوه های دستیابی به نبوغ بازاریابی را مطرح میکند. فراتر از آن، به ما میآموزد که چگونه میتوانیم نبوغ بازاریابی را پرورش دهیم. در اثری که پیش رو دارید، فیسک به سراغ اعداد میرود و برای هر یک توضیحی آورده است. 2، دو قسمت مغز. در این باره تشریح میکند که کسب وکارها نیازمند بهکارگیری هر دو قسمت راست و چپ مغز هستند. 3، رقابت سه برابری در بازارهای امروزی و الی آخر.
گفتگو با پیتر فیسک را در شمارهی پیشین توسعه مهندسی بازار (شمارهی 20، مرداد و شهریور 1390) مطالعه کنید که حاصل افشرهی دیدگاههای او است.
تکنیکهای بازاریابی: تکنیکهای بازیگری در بازاریابی
حوزههای تخصصی:
بازاریابی"" در پرتو رشته های متنوع علوم، فربه تر میشود.
""بازیگری"" یکی از این رشته های علوم است که میتواند خدمات متنوعی را در اختیار بازاریابی و بازاریابان قرار دهد و آنانکه خود را به این رشته و تکنیکهای آن مجهز سازند، به احتمال قدرت بیشتری در بازاریابی خواهند داشت و در مواقع لزوم، با بهره گیری از آن میتوانند نتیجهی مطلوبتری به دست آورند.
اثر حاضر با نگاهی متفاوت، تکنیکهای بازیگری را معرفی کرده است تا به مدد بازاریابی بویژه بازاریابان آید.
این تکنیکها کدامند؟ و چگونه و چه مواقعی بازاریابان میتوانند از آنها بهره مند شوند؟ اینها پرسشهایی است که اثر حاضر با ظرافت به آنها پاسخ داده است.
ارائه الگویی برای تعیین عوامل مؤثر بر عملکرد صادراتی براساس راهبرد رقابتی تمایز در صنعت کانی غیر فلزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق طراحی و تبیین الگویی به منظور تعیین عوامل مؤثر بر عملکرد صادراتی براساس راهبرد تمایز درصنعت کانی غیر فلزی(با رویکرد مبتنی بر منابع)کشور است. در این راستا رویکردهای موجود در حوزه تعیین کننده های عملکرد صادراتی که شامل رویکرد اقتضایی، رویکرد شبکه تعاملات کسب و کار و رویکرد مبتنی بر منابع است، شناسایی شد. در این مطالعه، محقق با استفاده از رویکرد منابع، روابط بین اجزای رویکرد منابع سازمان، راهبرد های رقابتی(تمایز) و عملکرد صادراتی را که سازه های اصل تحقیق هستند، بررسی میکند. این تحقیق در پی این هدف است که چگونه منابع به طور مستقیم و غیرمستقیم (با استفاده از راهبرد رقابتی تمایز) منجر به سطوح بالای عملکرد میشود. الگوی مفهومی تحقیق حاضر در واقع سه عنصر عمده در مدیریت راهبردی، یعنی محیط داخلی (منابع، قابلیت ها و سیستم های رقابتی سازمان)، راهبرد رقابتی و عملکرد را با هم ادغام میکند. تعداد 300 پرسشنامه توزیع شد که از این تعداد 285 پرسشنامه قابلیت تجزیه و تحلیل داشتند. از این تعداد براساس روش تحلیل خوشه ای و روش میانگین سؤالات راهبرد موردنظر تعداد124 پرسشنامه در سطح راهبرد تمایز، 91 پرسشنامه در سطح راهبرد تمرکز و 70 تا نیز در سطح راهبرد حداقل هزینه قرار گرفتند. در این تحقیق فقط الگوی به دست آمده براساس راهبرد تمایز بررسی می شود. تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه تحقیق نیز با استفاده از تکنیکهای تحلیل عاملی و الگوسازی معادلات ساختاریافته اصلاح و پس از تعدیل به تأیید رسید. براساس نتایج حاصل، تمامی فرضیه های تأیید شده و از میان اجزای رویکرد مبتنی بر منابع، منابع رقابتی دارای بیشترین تأثیر(40%) بر عملکرد صادراتی است
بررسی اثر وفاداری کارکنان بر وفاداری مشتری در صنایع خدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وفاداری مشتریان یکی از موضوع هایی است که امروزه از دیدگاه بسیاری از مدیران به ویژه در بخش خدمات، به علت فضای رقابتی حاکم بر آن از جایگاه ویژه ای برخوردار است. نکته بسیار درخور توجه در این صنایع، نقش مؤثر کارکنان در خلق ارزش است به گونه ای که می توان گفت حفظ و نگهداری مشتریان وفادار، بدون کارکنان راضی و وفادار امکانپذیر نیست، چرا که کارکنان وفادار، خدمات را با کیفیت بالاتری ارائه می کنند و در جلب رضایت مشتری و وفادار نمودن آنها سهم بسزایی دارند. این پژوهش، با هدف ارزیابی رابطه میان وفاداری کارکنان و وفاداری مشتریان در صنایع خدماتی انجام شده است. برای گردآوری داده ها از منابع کتابخانه ای، مصاحبه و پرسشنامه بهره گرفته شده است. داده ها از یک نمونه آماری متشکل از 303 نفر از کارکنان فروشگاه های زنجیره ای رفاه و شهروند و 356 نفر از مشتریان مراجعه کننده به این دو فروشگاه زنجیره ای جمع آوری شده است. در این پژوهش، چهار فرضیه مطرح و برای آزمون آنها از آزمون همبستگی پیرسون و روش معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که وفاداری کارکنان و وفاداری مشتری، قویاً به هم وابسته اند. همچنین بین وفاداری کارکنان و کیفیت خدمات، کیفیت خدمات و رضایت مشتری و رضایت مشتری و وفاداری مشتری ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
بررسی میزان قابلیت استفاده سیستم های اطلاعات بیمارستانی از نظر پرستاران، کاربران واحدهای پاراکلینیک و منشی بخش ها: تهران1388(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
چکیده مقدمه: رضایت کاربر به عنوان ضمانت اجرای موفق یک سیستم اطلاعات محسوب می شود. ارزیابی سیستم های اطلاعات بیمارستانی (HIS) بدون در نظر گرفتن نوع کاربر و تجربه کامپیوتری آن ها ارزشی ندارد. نظر مثبت کاربران نسبت به سیستم اطلاعات بیمارستانی ضامن موفقیت این سیستم هاست. به همین منظور در این پژوهش میزان قابلیت استفاده سیستم های اطلاعات بیمارستانی از نظر پرستاران، کاربران واحدهای پاراکلینیک و منشی بخش ها بررسی شده است. روش کار: مطالعه توصیفی-مقطعی بوده و در سال 1388 انجام شده است. به منظور ارزیابی از پرسشنامه استاندارد بین المللی ایزومتریک9241.10 استفاده شد. در این پژوهش نمونه گیری انجام نشد. به منظور انجام این پژوهش ابتدا همه بیمارستان های دارای HIS در شهر تهران مشخص شدند. سپس همه شرکت های ارایه دهنده این سیستم ها مشخص شدند. در مرحله بعد با توجه به اینکه پژوهشگران می خواستند حتماً از هر شرکت ارایه دهنده HIS، یک بیمارستان را مطالعه کنند، از بین هر چند بیمارستانی که توسط یک شرکت پشتیبانی می شد، یک بیمارستان به صورت تصادفی انتخاب شد. در نهایت میزان قابلیت استفاده سیستم های اطلاعات بیمارستانی از نظر منشی بخش ها، پرستاران و کاربران واحدهای پاراکلینیک بررسی شد. پس از جمع آوری پرسشنامه، داده ها با استفاده از SPSS و آمارهای توصیفی و آزمون یک نمونه ای تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان می دهد نرم افزار HIS بررسی شده در ایران از دید پرستاران نسبت به کاربران واحدهای پاراکلینیک و منشی بخش ها دارای قابلیت استفاده بیشتری بوده است. در این پژوهش کاربران واحدهای پاراکلینیک نسبت به سایر کاربران، سیستم اطلاعات بیمارستانی را کمتر مفید و قابل استفاده دانسته اند. بحث: با توجه به متفاوت بودن نظر پرستاران، منشی بخش ها و کاربران واحدهای پاراکلینیک به نظر می رسد وظیفه کاربران بر میزان رضایت آن ها از سیستم و مفید دانستن سیستم تأثیر گذار بوده است. پیشنهاد می شود هنگام طراحی و توسعه سیستم های اطلاعاتی به نیاز کاربران واحدهای پاراکلینیک توجه بیشتری شود
ابزارهای بازاریابی: مدیریت ارتباط با مشتریان (CRM) یا مدیریت تجربه ی مشتریان (CEM)؟ مسأله این است
حوزههای تخصصی:
مدیریت ارتباط با مشتریان (CRM) در آغاز به عنوان بهترین راه حل عملی از سوی شرکتها مورد توجه قرار گرفت. با استقرار آن، شرکتها در عمل دیدند به رغم انبوهی از اطلاعات، حضور مشتری و ارتباطات حسی هیجانی و پیوند مشتری کاهش یافته است. و این مستلزم مدیریت تجربهی مشتری (CEM) است که نباید از آن غافل شد.
اکنون تجربهی شرکتها بخوبی نشان میدهد که سیآرام یا مدیریت ارتباط با مشتری، همان سیاییام یا مدیریت تجربهی مشتری نیست. افزون بر آن، برای پیشبرد فعالیتها به هر دو یعنی سیآر ام و سیاییام نیازمندیم.
بازاریابی حسی: کمپین بازاریابی حسی شرکت نفتی شل و بانک اچ اس بی سی (HSBC) (مطالعات موردی)
حوزههای تخصصی:
شرکت نفتی شل و بانک اچ اس بیسی دو مطالعهی موردی این شمارهی نشریه است در حوزهی بازاریابی حسی، با این توجه که شل یک شرکت تولیدکننده (نفت) است و بانک اچ اس بیسی، مؤسسه ای جهانی در حوزهی خدمات مالی.
این هر دو مطالعهی موردی میتواند برای شرکتهای تولیدکننده و بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری توجه برانگیز باشد که چرا غول نفتی شل، و بانک جهانی اچ اس بیسی از بازاریابی حسی برای فعالیتهای خود استفاده کردند. بدون تردید بازاریابی حسی با ظرفیتهای وسیعی که دارد میتواند برای آنها و سایر شرکتهای پردرآمد، سودآفرین باشد.
علاقه مندان برای اطلاعات بیشتر از مفاهیم، تئوریها، و تکنیکهای بازاریابی حسی میتوانند به کتاب ""بازاریابی حسی؛ راهنمای کاربردی تجربهی تعاملی"" اثر شاز اسمیلانسکی با ترجمهی پرویز درگی و محمد سالاری مراجعه کنند که انتشارات رسا (با سرمایه گذاری شرکت TMBA) آن را در سال 1389 چاپ و منتشر کرد. همچنین به شماره های پیشین 144، 15، 16، 17، 18 و 19) نشریهی توسعه مهندسی بازار مراجعه کنید تا از مطالعات موردی شرکتهای پیشتاز دنیا آگاه شوید که از بازاریابی حسی برای اجرای کمپینهای خود سود بردند.
تحلیل شبکه ای اقدامات استراتژیک بازاریابی و گسترش کارکرد کیفیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر فرا رقابتی کنونی، شرکت ها به منظور کسب مزیت رقابتی به دنبال ارایه ارزش بیشتر به مشتریان نسبت به رقبا براساس شایستگی های محوریشان می باشند. در این راستا بسیاری از شرکت ها به بازارگرایی به عنوان یکی از ابزارهای بازاریابی نوین روی آورده اند. لذا طبیعی است که برنامه های واحد بازاریابی و استراتژی های آن نیز نقش به سزایی در موفقیت کل سازمان و سایر واحدها در کسب مزیت رقابتی داشته باشد. یکی از چالشهایی که بسیاری از شرکت ها از جمله شرکت تولید کننده فرش ماشینی مورد مطالعه در مسیر بازارگرا شدن با آن مواجه هستند این است که چه اقداماتی و بر مبنای چه ابعادی انجام دهند. اصل و اساس هر تصمیم استراتژیک در رویکرد بازارگرایی بر مبنای سه نوع ارزیابی صورت می گیرد: مشتریان (بازار)، نقاط قوت و ضعف سازمان و رقبا. هدف این پژوهش، ارایه مدلی جامع است که با در نظر گرفتن ابعاد اصلی در تصمیم گیری استراتژیک بازارگرا با تلفیق مدل کانو، تحلیل شکاف، توسعه کارکرد کیفیت و تکنیک فرآیند تحلیل شبکه ای بتواند اقدامات استراتژیک بازاریابی را برای واحد مورد مطالعه انتخاب و برای اجرا اولویت بندی کند. این پژوهش، در سه فاز اصلی انجام پذیرفته است. فاز اول شامل: شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های رضایت مشتریان فرش ماشینی با مدل کانو و ارزیابی رقبای شرکت مورد مطالعه. فاز دوم شامل: اولویت بندی اولیه اقدامات استراتژیک بازاریابی با مدل توسعه کارکرد کیفیت. فازسوم شامل: اولویت بندی اقدامات از طریق فرآیند تحلیل شبکه ای با در نظر گرفتن معیارهای دیگری چون هزینه، اثربخشی در فروش و امکان پذیری برای شرکت و اولویت بندی نهایی اقدامات استراتژیک. براساس نتایج بدست آمده، سه اقدام اولویت دار برای شرکت مورد مطالعه عبارتند از: تولید نسل جدیدی از محصولات مبتنی بر تکنولوژی متفاوت و متمایز از محصولات موجود در بازار(استراتژی جهش بلند)، تولید و عرضه محصولاتی با ویژگی های ظاهری و طراحی بهتر و به روزتر از محصولات رقبا و ایجاد جاذبه های تبلیغی برتر و گسترده (استراتژی حمله مستقیم).
سرمقاله: سال 1391؛ کدام استراتژی برای کدام شرکت سودمند است؟
حوزههای تخصصی:
سرمقاله: نقشه ی ذهن مشتری با رویکر وسیله – هدف
حوزههای تخصصی:
خودروهای ژاپنی باز هم صدرنشین شدند
حوزههای تخصصی:
روانشناسی تبلیغات: روایت خوردن: کشف معنای تبلیغات در باب خوردن
حوزههای تخصصی:
تبلیغات در خلأ شکل نمیگیرد. نمیتوان از کارگزاران تبلیغات درخواست کرد که برای ""رستوران"" تبلیغی بسازند آن هم با معیارهای هنرمندانه تا مشتریان بیشتری برای رستورانها جذب کنند، بیآنکه به اصلیترین موضوع یعنی روایت ""خوردن"" نپردازند.
اکنون تبلیغات نیز نیازمند آن است تا در پرتو چهارراه علم، جلوهی تازه ای به ابعاد و اضلاعش بدهد. یکی از این ابعاد و اضلاع، درک دقیق از مفهوم خوردن است؛ نخست باید ""خوردن"" را برای انسان این عصر تحلیل کرد. بدون این تحلیل، نگاه تبلیغات بیشتر حالت بزک کرده ای است که عمدتاً در تیزرهای تلویزیونی یا کاتالوگها و بروشورها از رستورانها دیده میشود.
اثر پیش رو در باب ""خوردن"" و مفهوم دقیق آن برای انسان امروزی، کوششی است قابل تأمل. بر این پایه میتوان نمونه های تبلیغاتی را سراغ گرفت. برای ساخت تبلیغات در این باره، ضروری و الزامی است ""روایت خوردن"" گفته شود و سپس معنای تبلیغات در این باره کشف شود.