فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۲۱ تا ۱٬۷۴۰ مورد از کل ۵٬۲۳۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
اسطوره، داستان تاریخ مقدس آفرینش است و با زبانی نمادین از آغاز شکل گیری فرهنگ و تمدن در جوامع انسانی حکایت می کند. از طرفی اسطوره نوعی جهان بینی برای درک فلسفه هستی است و امکان ارتباط بشر اولیه را با عالم بالا فراهم می کند. روش های اسطوره سازی با نمونه برداری از روایات کهن، ادغام عناصر اساطیری و استفاده از عناصر اقوام همجوار یا دگرگونی بنیادی اسطوره صورت می گیرد.شخصیت جمشید، در گذر زمان هم چون نام او درخشان است و از پس منشور اساطیر هرگاه جلوه خاصی می یابد. در اساطیر هندی، اسطوره آفرینش و مرگ، محسوب می شود و مقامی همسان با خدای «وارونه» دارد. در گاهان، اسطوره شهریاری و پهلوانی است و در اوستای جدید، با نجات بشر از سرمای مهر کوشان، اسطوره تجدید حیات می شود.دردوران اسلامی، با الهام از اساطیر سه گانه قدیم، جشن آیینی نوروز به جمشید منسوب می گردد. وی بنیان گذار معماری، پزشکی و نساجی و موسس جامعه مدنی معرفی می شود.حکیم ابوالقاسم فردوسی نیز علاوه بر بهره گیری از منابع قدیم، نظری مشابه با دانشمندان دوره اسلامی دارد
پرندگان و موسیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های کهن درباره موسیقی، آن را متعلق به طبیعت و عناصر دانسته اند و این علم را منشعب از اصوات طبیعت بخصوص آوای پرندگان خوش آهنگ فرض کرده اند. با جستجو در روایات کهن اساطیری، همچنین متون ادبی می توان رابطه پرندگان خوش نوا را با موسیقی بررسی کرد، پرندگانی چون قو، قمری و...،پرندگان اسطوره ای چون ققنوس، سیمرغ، سانگ سانگ و... و پرندگانی مقدس، مانند کرشیپ ته.
نماد دریا و خورشید در آثار آلبرکامو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
آلبرکامو نویسنده بزرگ قرن بیستم، طلایه دار فلسفه پوچ گرایی در آثار خود از نمادهای فراوانی بهره می گیرد.یکی از نمادهای با اهمیتی که وی بر آن تکیه دارد نماد طبیعت است که در تمامی آثار او به چشم می خورد.او که در کشور الجزایر به دنیا آمده همواره در کنار دریا و نور خورشید زندگی کرده است. در اکثر کتاب هایش او به این دو نماد معین دریا و خورشید تکیه فراوانی دارد خورشید نماد روشنگری، نماد عقل و درایت و زندگی بخش است. اما همین نماد خود نشانی از مرگ و نیستی است. دریا نیز نماد بیگانگی و مهربانی است. می توان گفت که نماد خورشید و دریا در آثار او همواره نقش دوگانه دارند. این عناصر هم نشانی از زندگی هم نشانی از مرگ دارند.
پوچ انگاری منفعل در بوف کور
حوزههای تخصصی:
نیست انگاری راوی در بخش اول ""بوف کور"" و وجوه تشابه آن با نیست انگاری نیچه، موضوعی است که پیش از این از سوی نگارندگان این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است. در عین حال که پیروی راوی از نیچه در این اثر هدایت قابل انکار نیست، این نیست انگاری با آن چه که نیچه آن را ""نیست انگاری فعال"" معرفی می کند و در عملِ ""زرتشت"" متجلی می شود، تفاوت زیادی دارد. وجوه تمایز راوی از زرتشت را می توان در بخش دوم بوف کور - که در واقع بخش عملی نیست انگاری این کتاب است – مورد مطالعه و بررسی قرار داد.
این مقاله به معرفی وجوه تمایز و افتراق ""زرتشت"" و ""راوی"" بوف کور می پردازد و ""نیست انگاری منفعل"" را به خصوص در بخش دوم این کتاب بررسی خواهد کرد و یادآور می شود که اگر چه راوی استدلال نیچه را در ذهن خود مرور کرده، آن را می پذیرد و در بخش اول کتاب، نابودی ""دختر اثیری"" را در ذهن خود می پروراند، نفوذ عمیق این دختر - که در واقع جلوه ای از دنیای ماوراست – در کنار انفعال راوی مانع از آن می شود که او بتواند در عمل، تأثیر حضور ""لکاته"" را – که نماد اجتماعی دختر اثیری است- از زندگی خویش بزداید.
بررسی تطبیقی دیدگاه سعدی و اندیشمندان غربی (مدیریت درباره ظاهر و باطن افراد) (عنوان عربی: نظرة مقارنة إلی الشاهنامه لفردوسی والإلیاذة والأودیسة لهومیروس)
حوزههای تخصصی:
انسان ها همیشه تلاش می کنند تصویر مطلوبی از خود در ذهن دیگران ایجاد کنند. تصور و قضاوت دیگران برای فرد اهمیت دارد. در افراد تمایلی وجود دارد که حتی بی هیچ نفع خاصی، تصور مثبتی از خود ارایه دهند و سعی کنند که دیگران آنان را بپذیرند و درموردشان خوب فکر کنند. زندگی سرشار از موقعیت هایی است که فرد بدون استفاده از هنر مدیریت برداشت در تعاملات و ارتباطات خود با دیگران دچار مشکل می شود. برای برقراری ارتباطات موثر، لازم است افراد در انتخاب کلمات، لحن صدا، حرکات بدن و ظاهر خود تغییراتی به وجود آورند تا تصویر مطلوب تری از خود به نمایش گذارند. افراد بدون آنکه متوجه باشند، ازطریق طرز لباس پوشیدن، صحبت کردن، ... تصویری در ذهن فرد مقابل ایجاد می کنند که گاهی این تصویر، مثبت و گاهی منفی است.شاید تصور شود که خوب مطرح کردن، بیشتر به خوش اقبالی فرد بستگی دارد؛ اما چنین نیست. اندیشمندان غربی مدیریت اعتقاد دارند مدیریت برداشت یک مهارت است و مانند هر مهارت دیگری میتوان آن را آموخت و به کار بست. اما در دیدگاه سعدی -که برای باطن اهمیت بیشتری قایل است- اعتقاد بر آن است که هر فردی باید به باطن خود توجه کند و ظاهر خود را برای دیگران نیاراید. اگر فرد شایستگی های لازم را داشته باشد، آن شایستگی ها خودبه خود با مرور زمان برای دیگران آشکار خواهد شد.چکیده عربی:یعتبر فردوسی من أشهر الشعراء الملحمیین فی العالم وتفتخر اللغة الفارسیة بوجوده إذ استخدم فی أشعاره تاریخ إیران القدیمة معتمدا علی معتقدات الإیرانیین القدیمة وخلق أثرا سمّاه الشاهنامه (رسالة الملوک).یدرس هذا المقال النتاج الخالد لهذا الشاعر الفارسی الکبیر وملحمة هومیروس الشاعر الیونانی الضریر، دراسة مقارنة. وقد تتجلی ملحمیة الأثرین فی النظرة الأولی أکثر تجلیا، إلا أن هناک مفارقات عدیدة ومشابهات کثیرة بین الأثرین بعد دراسة متأنیة، وهذا الموضوع یبیّن خریطة هذه الدراسة.حاول هذا المقال بعد دراسة متقصیة الوصول إلی وجوه الاشتراک والاختلاف فی هذین الأثرین، لتقدیم نتائج معینة وحیادیة عن الجوانب الخُلقیة فی الشاعرین ومستوی أفکارهما ونظرتهما إلی الحیاة.
تحلیلِ رمانهای آرمانس استاندال و تام جونز هنری فیلدینگ بر اساس نظریات زیگموند فروید
حوزههای تخصصی:
زیگموند فروید-پدر روانکاوی-به دنبال تفسیر روانکاوانه تجلی ناخود آگاه نویسنده در متن ادبی بود؛ و از این طریق، اثر ادبی را به نیابت از نویسنده بر روی دیوان روانکاوی خویش می نهاد و از ورای خوانشی عمیق، در جست و جوی نشانه هایی از حضور ناخود آگاه نویسنده بود و متن ادبی را به سخن وا می داشت تا از اسرارِ ناخود آگاهی که هم به نویسنده تعلق داشت و هم مجموعه نشانه های ناخود آگاه بشری محسوب می شد، پرده بردارد. هنری فیلدینگ، رمان تام جونز، کودکی سر راهی را در سال 1749 به چاپ رساند که ماجرای زندگی تام جونز سر راهی را به تصویر می کشد، پسری خوش مشرب و ساده دل که عاشق دختر همسایه خود به نام سوفیا وسترن می شود. به موازات آن، رمان آرمانس یا چند صحنه از سالن پاریسی استاندال-نویسنده فرانسوی قرن نوزدهم-نیز نمونه بارزی از نمایش تصویرهای ناخود آگاه بشری از ورای ماجرای عشق اکتاو دو مالیور و آرمانس دو زوهیلف تجلی می یابد. در این مقاله برآنیم این دو رمان را با نگاهی روانکاوانه از دیدگاه زیگموند فروید بررسی کنیم.
حافظ و منظومه ی شمسی
رستم اژدهاکش و درفش اژدها پیکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اژدهاکشی از جمله مواردی است که تنی چند از پهلوانان نامی ایران از جمله رستم، بدان دست یازیده اند؛ چرا که در گستره اساطیر ایران، اژدها، نماد خشکسالی است و در واقع، کشتن اژدها نماد پیروزی ترسالی بر خشکسالی است. اما موردی که در ایران با نماد خشکسالی بودن اژدها تناقض دارد، رستم دستان است. او اگر چه در خوان سوم، خود نیز به کشتن اژدها موفق می شود، هم درفش او اژدها پیکر است و هم به نیای خود ضحاک (اژی دهاک اوستا) نیک می بالد که این امر با اژدهاکشی او و نماد خشکسالی بودن اژدها در اساطیر ایران تناقض دارد. نگارنده در این جستار به این نتیجه رسیده است که درفش اژدها پیکر رستم و تقدس اژدها در دیدگاه او احتمالا تحت تاثیر اساطیر چین به ایران راه یافته است؛ از این رو اژدهایی که توتم رستم است و سخت آن را گرامی می دارد برخلاف اساطیر ایران، نماد باران و طراوت و ترسالی است
تاثیرات استفاده از شعر
تحلیل شخصیت در آثار سعدی و تطبیق آن با رونشناسی شناختی جورج کلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه در جهت تحلیل ابعاد شخصیت در آثار سعدی و تطبیق آن با دیدگاه روانشناسی جورج کلی انجام گرفت. ابتدا دیدگاه کلی کاملا بررسی و ارزیابی شده است و سپس با توجه به این دیدگاه، اندیشه سعدی در باره ماهیت انسان مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. آنچه در این مقاله بدان پرداخته شد، بررسی و تحلیل تطبیقی یرخی از اصول تبعی(فرعی) جورج کلی با دیدگاه های شناختی سعدی است. این جستجو به دور از ملاک ارزشگذاری به طور تقریبی به روش مقایسه ای انجام شده است. شیوه پژوهش کتابخانه ای و اسناد پژوهی است. روش تحلیل نیز بیشتر جنبه تطبیقی دارد. ضرورتا بر بسامد نمونه ها نیست اما درطرح و بحث هر سازه به نمونه های چندی اشاره شده است. گذشته از تفاوتهای اندیشگی و شیوه بیان که طبیعی به نظر می رسد یافته های این طرح بیشتر در حوزه های شباهتهای فکری سعدی و کلی است که در بررسی و تحلیل سازه ها به تفصیل آمده است. نتیجه این گونه پژوهشها بازکاوی نو از متن و طرح همسانیهای اندیشگی میان اندیشمندان است که نیز می تواند زمینه ای خوب در هم اندیشی فرهنگها و مکاتب فکری باشد.
نگاهی به کتاب جامعالتواریخ
حوزههای تخصصی:
بررسی کهن الگوی آب و درخت در شعر طاهره صفارزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کهن الگو، آرکی تایپ یا صورت ازلی جنبه های ناشناخته و پیچیده، ضمیر ناخودآگاه جمعی است که از آغاز تولد با آدمی همراه بوده است تا آنجا که به نظر می رسد موروثی باشد. صورتهای کهن الگویی در بخش ناخودآگاه ذهن نهفته است و خاستگاه و زیربنای اسطوره ها به شمار می رود؛ با نمادها ارتباطی تنگاتنگ دارد و در رویاها، کشف و شهودهای شاعرانه و پیامبر گونه و حتی روان پریشیها بروز می کند. هنرمند و شاعر با استفاده از همین مفاهیم در حالات ذهنی خاص، که به نوعی شهود می ماند، همراه با تخیل به خلق اثر می پردازد و متناسب با استعداد هنری و توانایی خدا دادی خود به طور ناخود آگاه جامه ای بر تن این مفاهیم می پوشاند. شعر یکی از پهناورترین عرصه های تجلی این کهن الگوهاست. در این مقاله کوشیده ایم روش به کارگیری و کاربری برخی از کهن الگوها را در شعر شاعر توانای معاصر، «مرحوم زنده یاد خانم صفارزاده» به اختصار بررسی و تحلیل کنیم. پرکاربردترین کهن الگوها در شعر صفارزاده عبارت است از: آب، درخت، زن، ماندالا، اعداد، رنگها و ... که از این میان دو کهن الگوی آب و درخت مورد بررسی قرار می گیرد.
معرفی اثر-میراث پهلوانی
حوزههای تخصصی:
از متل ها تا مثل ها
حوزههای تخصصی:
بیهقی و تعارض های سیاسی در حکومت غزنوی
حوزههای تخصصی: